تجزیه و تحلیل صورت های مالی
استفاده کنندگان از صورتهای مالی عموما استفاده کنندگان برون سازمانی هستند(سهامداران، اعتبار دهندگان،بانکها) این اشخاص برای اینکه بهترین استفاده را از صورتهای مالی رو ببرند باید توانایی تجزیه و تحلیل صورتهای مالی (ترازنامه، سودو زیان، گردش وجوه نقد) رو داشته باشند.
روشهای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
- تجزیه و تحلیل درونی( interal analysis)
- تجزیه و تحلیل مقایسه ای( comparative analysis)
- تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش(working capital)
- خطر سنجی ( risk analysis)
نسبت های مالی
نسبت های مالی معمولاً در چهار گروه زیر طبقه بندی شده اند:
- نسبت های نقدینگی: توانایی و قدرت پرداخت شرکت را در مورد واریز بدهی های کوتاه مدت اندازه گیری می کند.
- نسبت های اهرمی: تامین نیازهای مالی از طریق ایجاد بدهی را نشان می دهد. در واقع این نسبتها تعیین میکنند که شرکت تا چه حد نیازهای مالی خود را از منابع دیگران تامین نمودهاست .
- نسبت های فعالیت: درجه کارآیی شرکت را در کاربرد منابعش اندازه گیری می کند.
- نسبت های سود آوری: میزان موفقیت شرکت را در کسب سود و طریق تامین آن از محل درآمد، فروش و سرمایه گذاری را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.
نسبت های نقدینگی(liquidity ratios )
به نسبت های که توانایی شرکت را در پرداخت بدهی های کوتاه مدت نشان می دهد گفته می شود که شامل نسبت های جاری و آنی می شود که این دو نسبت بیشتر در زمان تصفیه شرکت کاربرد دارد زیرا در روال عادی شرکت دارایی های جاری بر اساس بودجه وارد و خارج می شوند و این نسبت ها از اهمیت چندانی در تحلیل ها برخوردار نمیباشند.
نسبت جاری از تقسیم دارایی های جاری به بدهی های جاری بدست می آید برای این نسبت عدد ۲ مناسب می باشد
نسبت آنی هم از تقسیم دارایی های جاری منهای موجودی کالا و پیش پرداخت ها بر بدهی های جاری بدست می آید که عدد ۱ مناسب این نسبت می باشد
باز هم تاکید می شود که نسبت ها باید بر اساس سیر گذشته و سایر شرکتها تحلیل شوند و این اعداد فقط توافقی می باشد برای مثال ممکن است شرکتی دارای نسبت جاری ۲ باشد که در نگاه اول خوب ارزیابی می شود ولی در مقایسه با سالهای گذشته می بینیم که این نسبت با روندی نزولی همراه بوده است.
فرجه تدافعی :
علاوه بر آن چه که به صورت بدهی در حساب ها نشان داده می شود پرداختهای نقدی به صورت روزانه انجام می گیرند که با حسابهای بدهی ارتباطی ندارند در حالی که از لحاظ نقدینگی و کاهش آن تاثیری مشابه دارند به همین خاطر فرجه تدافعی را هم در بررسی نقدینگی شرکت محاسبه کنیم.
فرجه تدافعی از تقسیم حاصل جمع (وجه نقد + سرمایه گذاریهای کوتاه مدت + حسابهای دریافتنی) به برآورد هزینه های نقدی روزانه عملیاتی بدست می آید
نکته : در هزینه های روزانه هزینه استهلاک محاسبه نمی شود
این نسبت نشان می دهد آنچه در کوتاه مدت قابل وصول استو وجه نقد تکافوی هزینه های چند روز شرکت را می دهد.
فرجه تدافعی شرکت نمونه ۲۷ می باشد به این معنا که اگر شرکت به مدت ۲۷ روز هیچ وجه نقد ورودی نداشته باشد شرکت مخارج این مدت را بدون مشکل می تواند بپردازد.
معایب نسبت های نقدینگی :
نسبت های جاری و آنی بر اساسا انحلال شرکت بنا گذاشته شده اند یعنی فرض شده است که فعالیت واحد تجاری متوقف شده است و تمام دارایی های جاری شرکت به وجه نقد تبدیل شده باشد تا جوابگوی بدهی های جاری شرکت باشد و این در عمل مصداق پیدا نمی کند.
عیب دیگر این نسبت ها این است که به هیچ وجه در این نسبت ها گردش پولی مطرح نیست یعنی کاهش ورود وجه نقد به حساب وجه نقد و خروج نامنظم آن در نظر گرفته نشده است و تاثیر اینها بر پرداخت بدهی ها در نظر گرفته نشده است.
سومین عیب این نسبت ها این است که تاثیر حساب هایی که باعث ایجاد نقدینگی می شوند یعنی حساب های فروش و سود در نظر گرفته نشده اند.
نسبت جاری
نسبت جاری از تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت متداول ترین وسیله برای اندازه گیری قدرت پرداخت بدهی های کوتاه مدت است. زیرا از طریق آن می توان پی برد داراییهایی که در طول سال مالی به پول نقد تبدیل می گردند چند برابر بدهی هایی است که درطول سال مالی سررسید آنه فرا خواهد رسید.
نحوه محاسبه سود ساخت و ساز و تاثیر نسبت قیمت زمین به آپارتمان در سود
یکی از وظایف مشاورین املاک حرفهای ارائه مشاوره ساخت، خرید یا فروش است. یکی از تواناییهای ضروری فرمول حاشیه سود برای مشاورین املاک در این خصوص، توانایی تحلیل سود ساخت و ساز است. در این مقاله روش تحلیل سود ساخت مسکن را با توجه به نسبت قیمت زمین به آپارتمان بررسی میکنیم.
چه عواملی در سود ساخت مسکن موثر هستند؟
به طور کلی میتوان گفت ۳ عامل زیر تعیین کننده سود ساخت هستند:
- قیمت زمین
- هزینه ساخت
- قیمت نوساز
به عبارت دیگر، سود ساخت با استفاده از فرمول زیر قابل محاسبه است:
سود ساخت = (قیمت زمین + هزینه ساخت) – قیمت نوساز
همانطور که میبینید، زمانی سود ساخت افزایش مییابد که قیمت نوساز بالاتر بوده، قیمت زمین و هزینه ساخت پایینتر باشد. با توجه به این حقیقت که هر چه قیمت نوساز بالاتر باشد، قیمت زمین نیز بالاتر خواهد بود، در نتیجه موضوع نسبت قیمت زمین به آپارتمان به امری تعیین کننده تبدیل میشود.
پیش از اینکه به این مسئله بپردازیم، موضوع هزینه ساخت را به صورت مختصر بررسی میکنیم.
بررسی تاثیر هزینه ساخت در سود ساخت و ساز
به طور کل هزینه ساخت را میتوان به دو بخش تقسیمبندی کرد:
- هزینه ساخت تا پایان مرحله سفت کاری
- هزینه ساخت مربوط به نازک کاری
هزینه ساخت تا مرحله سفت کاری تقریبا در نقاط مختلف یکسان است. یعنی این هزینه در جاهای مختلف شهر تفاوتی ندارد. عاملی که میتواند روی هزینه ساخت اثر گذار باشد، هزینه مربوط به مرحله نازک کاری است.
طبیعتاً اگر زمین مورد نظر در پایین شهر باشد، منطقی است که پایینترین هزینه نازک کاری را برای ساخت و ساز در نظر بگیریم. همچنین اگر زمین در مناطق مرفه نشین و بالا شهر باشد، میتوان برای نازک کاری هزینه بیشتری صرف کرد.
به عنوان مثال اگر در حال حاضر کف هزینه ساخت و ساز ۲ و نیم میلیون تومان به ازای هر متر مربع باشد، برای ساخت یک خانه کاملا خوب (از نظر نازک کاری) میتوان این هزینه را تا ۴ میلیون تومان و برای یک خانه لاکچری میتوانید این رقم را مثلا تا ۷ میلیون تومان افزایش دهید.
نکات مهم در محاسبه هزینه ساخت و ساز
جهت تحلیل درست سود ساخت و ساز باید تمامی نکات را به دقت بررسی کرد.
برای محاسبه هزینه کلی ساخت در فرمولی که بالاتر به آن اشاره کردیم، باید مراقب باشید که قیمت هر متر مربع ساخت را در متراژ زمین ضرب نکنید. فرمول درست برای محاسبه هزینه ساخت عبارت است از:
هزینه ساخت = هزینه هر متر مربع ساخت فرمول حاشیه سود × زیربنای مفید
زیربنای مفید نیز با توجه به ۳ فاکتور زیر بدست میآید:
- متراژ کلی زمین
- درصد ساخت زمین
- تراکم
برای محاسبه زیربنای مفید میتوانید از این فرمول استفاده کنید:
زیربنای مفید = تراکم × (متراژ کلی زمین × درصد ساخت زمین)
مثلا اگر زمین مورد نظر ۳۰۰ متر بوده و ۶۰ درصد اجازه ساخت داشته باشد و تراکم آن ۴ باشد، زیربنای مفید به این ترتیب محاسبه میشود:
۷۲۰ = ۴ × (۳۰۰ × ۶۰٪)
با فرض اینکه هزینه ساخت هر متر مربع ۳ میلیون تومان است، هزینه کل ساخت که باید در فرمول سود ساخت قرار گیرد معادل ۲ میلیارد و ۱۶۰ میلیون تومان است.
پیشنهاد میکنیم مقاله مربوط به درصد ساخت زمین را حتما مطالعه کنید، تا از تاثیر آن در سرمایهگذاری آگاه شده و نکات مهم در خصوص مسئله کارشناسی و انتخاب زمین را به طور کامل بیاموزید تا بدانید چند درصد زمین را میتوان ساخت .
همانطور که میبینید، از یک طرف امکان مانور کمی روی هزینه ساخت و ساز وجود دارد. از طرف دیگر قیمت نوساز منطقه عاملی است که کنترلی بر آن نداریم. در نتیجه میتوان گفت قیمت زمین، عاملی کلیدی در بررسی سود ساخت است.
اینجاست که مسئله نسبت قیمت زمین به آپارتمان و بررسی تاثیر آن در سود ساخت اهمیت خود را به رخ میکشد. در ادامه این موضوع را بررسی میکنیم.
روش محاسبه سود ساخت و ساز
اگر فرمول محاسبه سود ساخت را بدانید، محاسبه آن کار راحتی است.
مجددا فرمول محاسبه سود ساخت را یادآوری میکنیم:
سود ساخت و ساز = (قیمت زمین + هزینه ساخت) – قیمت نوساز
توضیح دادیم که هزینه ساخت چگونه و با چه فرمولی محاسبه میشود. در این بخش به طور مختصر روش محاسبه قیمت نوساز را مرور میکنیم.
فرض کنید با بررسیهایی انجام شده میدانید قیمت هر متر مربع بنای نوساز ۲۰ میلیون تومان است. اگر متراژ زمین شما ۳۰۰ متر باشد، برای محاسبه قیمت نوساز نباید ۲۰ میلیون تومان را در ۳۰۰ متر ضرب کنید.
همانطور که برای محاسبه هزینه ساخت به جای متراژ کل زمین، زیربنای مفید را ملاک قرار دادیم، برای محاسبه قیمت نوساز ملک مورد نظر نیز باید متراژ مفید را در نظر بگیریم.
بنابراین با فرض ۳۰۰ متر مربع زمین، ۶۰ درصد اجازه ساخت، تراکم ۴ و قیمت هر متر مربع نوساز ۲۰ میلیون تومان، قیمت نوساز به این ترتیب محاسبه میشود:
قیمت نوساز = قیمت هر متر مربع نوساز × [ تراکم × (متراژ کل زمین × درصد ساخت زمین)]
۱۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان = ۲۰ میلیون × [۴ × (۳۰۰ × ۶۰٪)]
فرض میکنیم قیمت زمین نیز متری ۳۰ میلیون تومان است. قبلا هزینه ساخت برای این مثال را محاسبه کرده بودیم. بنابراین تا حالا به این ارقام رسیدهایم:
- قیمت کل زمین: 9 میلیارد تومان = 30 میلیون تومان × ۳۰۰ متر مربع
- هزینه کل ساخت: ۲ میلیارد و ۱۶۰ میلیون تومان
- قیمت کل نوساز: ۱۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان
بنابراین سود ساخت و ساز به این ترتیب قابل محاسبه است:
۳ میلیارد و ۲۴۰ میلیون = (9 میلیارد + ۲ میلیارد و ۱۶۰) – ۱۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون
تا این مرحله روش محاسبه سود ساخت را آموختهایم. در ادامه موضوع نسبت قیمت زمین به آپارتمان را عمیقتر مورد بررسی قرار داده و نکاتی کاربردی برای ارائه مشاوره سرمایهگذاری، در اختیار مشاورین املاک قرار میدهیم.
بررسی نسبت قیمت زمین به آپارتمان و اثر آن در سود ساخت
نسبت قیمت زمین به آپارتمان چه اثری در سود ساخت مسکن دارد؟
نکته مهمی که باید در ابتدای این بحث به آن توجه کنید این است که نمیتوان هیچ نسبت ثابتی بین قیمت زمین و آپارتمان فرض کرد. هر چند قیمت زمین و آپارتمان تحت تاثیر یکدیگر قرار دارند، اما قیمت هر یک به عوامل مختلفی بستگی دارد.
بنابراین این تصور که اگر نسبت قیمت یک زمین به آپارتمان فلان است، میتوان بر اساس همین نسبت قیمت زمین یا آپارتمان دیگری را تخمین زد، تصور کاملا اشتباهی است.
اما نکته طلایی این جاست که بر اساس نسبت قیمت زمین به آپارتمان میتوان به ۳ نتیجهگیری رسید:
- میزان سود حاصل از ساخت و ساز
- منطقی بودن خرید زمین برای ساخت و ساز
- تشخیص مناسب بودن زمان برای خرید زمین جهت ساخت و ساز
در ادامه هر یک از این موارد را به صورت مفید و مختصر بررسی میکنیم.
۱- تاثیر نسبت قیمت زمین به آپارتمان در سود ساخت و ساز
برای شفاف شدن اثر نسبت قیمت زمین به آپارتمان کار را با دو مثال ادامه میدهیم. ، اطلاعات مثال اول را جهت یادآوری مجددا ذکر میکنیم:
- متراژ زمین: ۳۰۰ متر
- قیمت هر متر مربع زمین: 30 میلیون تومان
- تراکم: ۴
- درصد ساخت: ۶۰ درصد
- هزینه هر متر مربع ساخت: ۳ میلیون تومان
- قیمت هر متر مربع نوساز: ۲۰ میلیون تومان
- قیمت کل نوساز: ۱۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان
- هزینه کل ساخت: ۲ میلیارد و ۱۶۰ میلیون تومان
- قیمت کل زمین: ۹ میلیارد تومان
- سود ساخت: 3 میلیارد و ۲۴۰ میلیون تومان
برای مثال دوم، متراژ زمین، تراکم و درصد ساخت را مانند مثال قبل فرض میکنیم. اما قیمت هر متر مربع زمین را 42 میلیون تومان، قیمت هر متر مربع آپارتمان نوساز را ۳۰ میلیون تومان و هزینه ساخت هر متر مربع را ۵ میلیون تومان در نظر میگیریم.
در مثال دوم قیمت کل نوساز، قیمت کل زمین و هزینه کل ساخت عبارتند از:
- هزینه کل ساخت: ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان
- قیمت کل نوساز: ۲۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان
- قیمت کل زمین: 12 میلیارد و 600 میلیون تومان
در نتیجه سود حال از ساخت و ساز در این مثال این گونه محاسبه میشود:
5 میلیارد و 4۰۰ میلیون = (12 میلیارد و 600 میلیون+۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون) – ۲۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون
در مثال اول نسبت قیمت زمین به آپارتمان، 30 به ۲۰ (یا 150 درصد) بود. در مثال دوم، این نسبت معادل 42 به 30 (یا 140 درصد) است.
آیا نسبت قیمت زمین به آپارتمان فاکتور مناسبی برای تحلیل سود دهی است؟
آیا میتوان صرفا با توجه به نسبت قیمت زمین به آپارتمان درباره سود دهی ساخت و ساز نتیجهگیری کرد؟
احتمالا با توجه به این اعداد تصور میکنید که اگر نسبت قیمت زمین به آپارتمان کمتر باشد، سود بیشتری حاصل خواهد شد. این نتیجهگیری در نگاه اول درست به نظر میرسد. اما باید به این نکته توجه کنید که در واقعیت عوامل زیادی در سود سازنده اثر گذارند.
به عنوان نمونه اگر در همین مثال هزینه ساخت و ساز را تغییر دهیم، نتیجه میتواند تغییر کند. علاوه بر این عوامل مختلفی مثل میزان تراکم، درصد ساخت و… روی این محاسبات اثر گذارند.
البته نباید فراموش کرد که فاکتورهایی مثل تراکم و درصد ساخت به طور مستقیم روی قیمت زمین و همینطور روی سود حاصل از ساخت و ساز موثرند. بنابراین شما نمیتوانید با محاسبه یک فاکتور به نام نسبت قیمت زمین به آپارتمان سود دهی ساخت و ساز را تحلیل کنید.
اما بدیهی است که به عنوان یک مشاور حرفهای، باید توانایی محاسبه چنین مواردی را داشته باشید.
۲- بررسی منطقی بودن خرید زمین برای ساخت و ساز
هر چند سود بالاتر همیشه جذاب است. اما زمانی این سود منطقی است که تناسب آن با هزینه انجام شده را بررسی کنیم. به عبارت دیگر با بررسی درصد سود کسب شده، میتوانیم منطقی بودن خرید را دقیقتر بررسی کنیم.
برای محاسبه درصد سود کسب شده باید از فرمول زیر استفاده کنید:
درصد سود = ۱۰۰ × [سود حاصل از ساخت تقسیم بر (هزینه کل ساخت + قیمت کل زمین)]
برای روشنتر شدن روش محاسبه، درصد سود را در دو مثال بالا بدست میآوریم. در مثال اول سود حاصل از ساخت ۳ میلیارد و ۲۴۰ میلیون و مجموع هزینهها، شامل هزینه ساخت و خرید زمین، ۱۱ میلیارد و ۱۶۰ میلیون تومان بود. بنابراین سود ساخت به این ترتیب قابل محاسبه است:
29 درصد = ۱۰۰ × (۳ میلیارد و ۲۴۰ میلیون تقسیم بر 11 میلیارد و 160 میلیون)
در مثال دوم مجموع سود حاصل از ساخت معادل 5 میلیارد و 4۰۰ میلیون و مجموعه هزینه ساخت و قیمت زمین معادل ۱۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون بود. در نتیجه درصد سود اینگونه محاسبه میشود:
۳۳.۳ درصد = ۱۰۰ × (۵ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تقسیم بر ۱۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون)
همان طور که مشاهده میکنید، سود در مثال اول معادل ۲۹ درصد و در مثال دوم ۳۳.۳ درصد است.
چند نکته مهم در ارائه مشاوره برای مشاورین املاک
سود مثال دوم حدود ۱ میلیارد و ۱۶۰ میلیون تومان بیشتر از سود مثال اول است. اما با توجه به هزینههای انجام شده، صرفا ۴.۳ درصد سود بیشتر نصیب سازنده میشود.
به عبارت دیگر، در مثال اول، سازنده با ۱۱ میلیارد و ۱۶۰ میلیون تومان، سود ۲۹ درصدی کسب کرده و در مثال دوم با ۱۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان سود ۳۳.۳ درصدی. یعنی با حدود ۵ میلیارد تومان سرمایهگذاری بیشتر (۴۴.۸ درصد افزایش سرمایهگذاری)، فقط ۴.۳ درصد افزایش سود داشته است.
شما به عنوان مشاور املاک حرفهای، باید به این اعداد و ارقام، شرایط بازار و منطقی بودن میزان سود توجه کنید تا بتوانید مشاورهای هوشمندانه ارائه کنید.
اگر شما به عنوان یک مشاور املاک حرفهای بتوانید به این ترتیب به مشتریان، مخصوصا سازندهها مشاوره دهید و میزان سود و منطقی بودن آن را برای ایشان محاسبه کنید، شکی نیست که جایگاه خود را به عنوان یک فرد حرفهای و آگاه در ذهن آنها ثبت خواهید کرد.
۳- تشخیص زمان مناسب برای خرید زمین با توجه به نسبت قیمت زمین به آپارتمان
چطور زمان مناسب برای خرید زمین جهت ساخت و ساز را تشخیص دهیم؟
مشاورین املاک برای ارائه مشاوره در خصوص زمان مناسب جهت خرید زمین برای ساخت و ساز، میتوانند به دو فاکتور توجه کنند:
- درصد سود
- تغییرات در نسبت قیمت زمین به آپارتمان
توجه داشته باشید که حداقل سود منطقی برای ساخت و ساز ۳۰ درصد است. پس اگر میخواهید در این خصوص مشاوره بدهید، باید درصد سود حاصل از ساخت و ساز را با توجه به توضیحات ارائه شده محاسبه کنید. اگر این درصد مساوی یا بیشتر از ۳۰ بود، زمان مناسبی برای خرید و ساخت و ساز است.
در حالت دوم میتوانید به تغییرات نسبت قیمت زمین به آپارتمان توجه کنید. البته باید توجه داشته باشید که قیمت زمین و آپارتمان تحت تاثیر عوامل متفاوتی رشد میکنند. بنابراین هر زمان ممکن است نسبت قیمت یک زمین به قیمت آپارتمان نوساز تغییر کند.
شما به عنوان یک مشاور املاک فعال، میتوانید با رصد این تغییرات، به مشتریان وفادار و سازندگانی که با آنها همکاری دارید، سیگنال خرید یا عدم خرید بدهید. به این ترتیب که هر وقت تغییرات نسبت قیمت زمین به آپارتمان کاهشی شد، زمان مناسبی برای خرید است.
امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد. در صورتی که در سوال یا ابهامی برای شما باقی مانده است، سوالات خود را در بخش نظرات در انتهای این مقاله مطرح کنید.
سوالات متداول نحوه محاسبه سود ساخت و ساز
فرمول محاسبه سود ساخت و ساز چیست؟
سود ساخت و ساز با این فرمول محاسبه میشود: سود ساخت = (قیمت زمین + هزینه ساخت) – قیمت نوساز
سود ساخت و ساز چند درصد است؟
عوامل بسیاری در سود ساخت و ساز موثر هستند، عواملی مثل: قیمت زمین، قیمت تمام شده ساخت، قیمت ملک نوساز، عوارض شهرداری و غیره همگی عواملی هستند که نقش موثر در درصد سود ساخت و ساز تاثیر دارند.
محاسبه سود کالاهای داروخانه
با وجود این که برای تعیین سود هر سه دسته این کالاها، بخشنامه وجود دارد، اما به دلیل ابهام در بعضی از این بخشنامه ها و احتمالا سوء استفاده بعضی از شرکت ها، یک عدم وحدت رویه زیان بار در این رابطه مشاهده می شود.
بدیهی است که اصلاح این مشکل می تواند سالانه ده ها میلیون تومان در سود داروخانه ها تاثیر بگذارد.
یکی از مهم ترین دلایل ابهام در بخشنامه های تعیین درصد سود کالاها، عدم تعریف نحوه محاسبه درصد سود است. لذا ضرورت دارد تا با دو شیوه محاسبه سود کالا (اضافه بها و حاشیه سود) آشنا شویم:
تعیین Markup یا اضافه بها
قیمت مصرف کننده منهای قیمت خرید داروخانه، تقسیم بر قیمت خرید داروخانه.
در این روش، اگر کالایی ۸۰ تومان خریده شود و ۱۰۰ تومان فروخته شود، سود ۲۰ تومانی، تقسیم بر ۸۰ می شود و سود داروخانه را ۲۵ درصد محاسبه می کنند. این عدد، اضافه بها یا مارک آپ نام دارد که برای کاربردهای خاصی محاسبه می شود و نشان دهنده سود واقعی نیست.
تعیین Benefit margin یا حاشیه سود
قیمت مصرف کننده منهای قیمت خرید داروخانه، تقسیم بر قیمت مصرف کننده
اگر در مثال بالا، سود ۲۰ تومانی، تقسیم بر ۱۰۰ (قیمت مصرف کننده) شود، عدد ۲۰ درصد تحت عنوان حاشیه سود یا مارجین به دست می آید که این سود واقعی داروخانه است.
شیوه محاسبه سود داروها
بر اساس دستور العمل جدید قیمت گذاری دارو (آبان ۹۵)، حاشیه سود دارو برای داروهای ایرانی و خارجی بدون مشابه داخلی
تا سقف ۵۰ هزار تومان به ازای هر بسته، یا ۳۰ هزار تومان برای هر عدد، ۲۰ درصد قیمت مصرف کننده می باشد.
برای داروهای گران تر از ۵۰ یا ۳۰ هزار تومان، قیمت نهایی مصرف کننده، منهای مبلغ سقف می شود و ۶ درصد آن، به ترتیب با عدد ۱۰ یا ۶ هزار تومان جمع می شود.
محاسبه سود داروهای خارجی دارای مشابه داخلی
به شیوه بالاست، با این تفاوت که درصد سود تا سقف (۵۰ هزار تومان)، ۱۵ درصد و بالاتر از سقف، ۵ درصد است.
در دستور العمل جدید قیمت گذاری دارو، هم به درستی به نحوه محاسبه سود با روش تعیین حاشیه سود اشاره شده است و هم در عمل این شیوه رعایت می شود. لذا حاشیه سود ۲۰ درصدی برای اغلب داروها در فاکتورها رعایت می شود (۲۵ درصد به روش مارک آپ).
شیوه محاسبه سود مکمل های غذایی
بر اساس بخشنامه بهمن ۹۳ سازمان غذا و دارو، حاشیه سود مکمل هایی غذایی برای داروخانه ها ۲۰ درصد تعیین شد.
اما در مثالی که در این بخشنامه آورده شده است، برای تعیین درصد سود مکمل، مبلغ سود به جای تقسیم بر قیمت مصرف کننده، بر قیمت خرید داروخانه تقسیم شده است !
این متاسفانه منشاء بسیاری از سوء استفاده هایی است که بعضی از شرکت های مکمل انجام می دهند و مثلا به جای دادن حاشیه سود ۲۰ درصدی (طبق بخشنامه)، سود ۱۶ درصدی (مارک آپ) به داروخانه ها می دهند.
شیوه محاسبه سود محصولات بهداشتی
درصد سود ۱۵ درصدی محصولات بهداشتی، بر اساس دستورالعمل شهریور ۸۵ نرخ گذاری کالاها و خدمات صنفی (از سوی سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولید کنندگان) است که در آن، درصد سود ۸۸ گروه کالایی و خدمات تعیین شده است. بدون آن که به شیوه محاسبه درصد سود (به روش حاشیه سود یا اضافه بها) اشاره مستقیم شده باشد، هر چند که از جمله: لزوم اعمال ضریب خرده فروشی نسبت به قیمت عمده فروشی در این دستورالعمل، می توان استنباط کرد که روش مورد نظر احتمالا روش اضافه بها (مارک آپ) می باشد.
در حال حاضر بسیاری از داروخانه ها (و سایر فروشگاه ها)، برای محاسبه قیمت محصولات بهداشتی که قیمت روی آنها درج نشده است، قیمت خرید را در عدد ۱٫۱۵ ضرب می کنند. بدیهی است که در این صورت مارک آپ ۱۵ درصد است، اما حاشیه (مارجین) سود که سود واقعی داروخانه را نشان می دهد، حدود ۱۳ درصد می شود.
اگر بخواهیم قیمت محصولات بهداشتی با حاشیه سود ۱۵ درصد را محاسبه کنیم، قاعدتا باید قیمت خرید را در عدد ۱٫۱۷ ضرب کنیم.
بحث و نتیجه گیری
محاسبه حاشیه (مارجین) سود برای کالاها، یک روش استاندارد و پذیرفته شده برای تعیین درصد سود است که خوشبختانه دستور العمل جدید قیمت گذاری داروی وزارت بهداشت آن را پذیرفته است. اما ضرورت دارد تا با اصلاح بخشنامه تعیین سود مکمل های غذایی، همین رویه در مورد مکمل ها نیز رعایت شود.
بر خلاف شرکت های دارویی و مکمل که برای تعیین سود، تابع سازمان غذا و دارو هستند، شرکت های بهداشتی و آرایشی تابع شرایط وزارت بازرگانی هستند، هر چند که در این مورد هم وحدت رویه ندارند.
در حال حاضر حاشیه سود بسیاری از این شرکت ها حدود ۱۳ درصد است، در حالی که ضریب مالیاتی فرآورده های بهداشتی ۱۶ و آرایشی ۲۵ می باشد که مبنای تعیین درآمد مشمول مالیات داروخانه ها قرار می گیرد.
لذا ضرورت دارد تا با تعامل انجمن های داروسازان، شرکت های وارد کننده و صنایع بهداشتی و آرایشی ایران، شیوه محاسبه سود داروخانه ها اصلاح شود. با توجه به این که در حال حاضر، این شرکت ها برای حضور در هایپرمارکت ها و فروشگاه های زنجیره ای، تخفیف ها و شرایط خرید بسیار خوبی برای آنها قائل می شوند.
میزان سودآوری کسب و کار
بسیاری از مشاغل ، اندازه گیری ها و شاخص های کلیدی عملکرد تولید می کنند ، اما اگر چیزهای مناسبی را اندازه گیری نکنید ، نتایج مناسبی کسب نمی کنید.
نکته اصلی اندازه گیری عملکرد ، این نیست که ببینیم در گذشته چگونه کار کردید ، بلکه استفاده از این اطلاعات برای انجام بهتر در آینده است. یکبررسی اخیر نشان داد که کمتر از نیمی از مشاغل دارای معیارهایی هستند که به آنها کمک می کند تا درک کنند که چگونه کارشان در دستیابی به اهداف استراتژیک خود کمک می کند.
برای اندازه گیری میزان سودآوری کسب و کار اول ، نگاهی به معیارهای سودآوری می کنیم. ده ها معیار احتمالی وجود دارد که می توانید آنها را بررسی کنید ، اما ما می خواهیم روی چهار مورد از مهمترین آنها متمرکز شویم ، و با جزئیات به نحوه محاسبه آنها نگاه کنیم ، و ببینیم چه نتیجه ای می تواند در مورد سلامتی کسب و کار شما بدهد و از همه مهمتر ، چه اقداماتی می توانید برای بهبود نتایج خود در آینده انجام دهید.
حاشیه سود ناخالص
چرا مهم است
برای اندازه گیری میزان سودآوری کسب و کار این عدد یک معیار اصلی خوب در مورد چگونگی کارآیی شرکت شما در تولید و توزیع محصولات خود است. این به شما کمک می کند تا بر هزینه های خود آگاه شوید و میزان سود را بدست آورید.
چگونه آن را محاسبه کنیم
فرمول این یکی بسیار ساده است:
حاشیه سود ناخالص = (درآمد – هزینه کالاهای فروخته شده) / درآمد
به عنوان مثال ، بیایید بگوییم که شرکت شما 1000 تی شرت به ازای هرکدام 10000 فروخته است. درآمد شما برای سال 10،000000 خواهد بود.اما هر تیشرت برای ساخت و توزیع 6000 هزینه دارد ، بنابراین هزینه کالاهای فروخته شده 6000000 است. پس
حاشیه سود ناخالص = (10،000 – 6،000) / 10،000 = 40٪
چگونه آن را ارزیابی کنیم
در این مثال ، شرکت شما 40٪ از درآمد هر فروش را به عنوان سود نگه می دارد که بسیار سالم است. این بدان معنی است که پول زیادی برای تأمین هزینه های دیگر ، مانند تحقیق و توسعه ، مالیات و هزینه های عمومی اداری باقی مانده است.
اما بخاطر داشته باشید که حاشیه سود ناخالص از نظر صنعت متفاوت است. مشاغل مبتنی بر خدمات مانند شرکتهای حقوقی و حسابداران معمولاً حاشیه سود ناخالص بالایی دارند (50٪ و بالاتر) ، در حالی که تولید کنندگان و خرده فروشان اغلب به 20٪ تا 30٪ راضیند.
برای کسب اطلاعات بیشتر با انجمن های صنفی در زمینه خاص خود تماس بگیرید. پس از تعیین معیار ، ببینید که چگونه می توانید با آمار دیگران آن را مقایسه کنید ، و چگونه درصد در طول زمان تغییر می کند.
چگونه آن را بهبود بخشیم
اگر کسب و کار شما نسبت به رقبای شما از حاشیه سود ناخالص پایین رنج می برد ، چندین کار وجود دارد که می توانید انجام دهید. ساده ترین مسئله این است که قیمت های خود را بالا ببرید. البته مطمئناً باید مراقب باشید که مشتریان را گول نزنید ، بنابراین تحقیقات خود را انجام دهید تا ببینید بازار چقدر تحمل خواهد داشت. یک جایگزین این است که به ترکیب محصول خود نگاهی بیندازید و روندهای های بازاریابی خود را صرف هل دادن محصولات به حاشیه بالا کنید.
یا می توانید سمت هزینه معادله را هدف قرار دهید. آیا می توانید به یک تامین کننده ارزان تر سوئیچ کنید ، یا نرخ بهتری با تهیه کننده موجود خود داشته باشید؟ اگر مدتی کسب و کار کرده اید و در حال رشد هستید ، ممکن است بتوانید با تخفیف در حجم ، مذاکره کنید ، هزینه های خود را کاهش داده و حاشیه خود را افزایش دهید. یا شاید مشکل در فرآیندهای شخصی شما باشد. تمام جزئیات مراحل تولید و توزیع خود را بررسی کنید تا ببینید فرصت هایی برای کارآمدتر شدن آنها وجود دارد یا خیر.
بازگشت سرمایه
چرا مهم است
یکی از اساسی ترین کارهایی که شرکت ها انجام می دهند ، گرفتن پول سرمایه گذاری شده (سرمایه) و تبدیل آن به سود است. بازده سرمایه ، معیاری برای اثربخشی شرکت شما در انجام این کار است و بنابراین پیگیری آن بسیار مهم است. برای اندازه گیری میزان سودآوری کسب و کاربازگشت سرمایه معیار مهمی است.
چگونه آن را محاسبه کنیم
بسته به اینکه به چه جزئیاتی می خواهید وارد شوید ، کار کردن با ROIC می تواند بسیار ساده یا بسیار پیچیده باشد.
بیایید ابتدا به روش ساده نگاه کنیم. فرمول ساده شده:
ROIC = درآمد خالص / (بدهی بلند مدت + حقوق صاحبان سهام)
اینها همه عدد هایی است که می توانید به راحتی در صورت های مالی شغلی خود بیابید. درآمد خالص عدد “خط پایین” در صورت سود است و کل بدهی و حقوق صاحبان سهام در ترازنامه است.
به عنوان مثال گوگل سال گذشته 12.2 میلیارد درآمد خالص کسب کرد و کل بدهی و سهام بلند مدت آن به 89.5 میلیارد رسید.
بنابراین ROIC 13.6٪ خواهد بود (12.2 تقسیم 89.5).
به یاد داشته باشید که ایده این است که ببینید سود شما از سرمایه ای که سرمایه گذاری کرده اید چقدر است و اگر در مقایسه با سایر شرکت ها باشید ، ممکن است آنها از روشهای کمی متفاوت استفاده کنند.
چگونه آن را ارزیابی کنیم
مانند سایر اقدامات ، نکته مهم این است که در مقایسه با نتایج خود در سالهای قبل و همچنین در مقایسه با رقبای خود به ROIC خود نگاه کنید. برای شرکت های دولتی می توانید به راحتی این حساب را در حساب شرکت ها یا در وب سایت های مالی پیدا کنید. به چند نمونه در صنعت خود نگاه کنید تا ایده ای را برای رسیدن به هدف بدست آورید. به عنوان یک قانون بسیار نادرست ، ROIC 15٪ یا بالاتر نشانگر سود سالم است ، اما برای صنایع مختلف متفاوت است.
چگونه آن را بهبود بخشیم
می توانید ROIC خود را از چند طریق به بالاتر هدایت کنید. شما می توانید بر روی قسمت بالای معادله ، درآمد خالص تمرکز کنید. کاهش هزینه ها باعث افزایش فوری درآمد خالص و در نتیجه افزایش ROIC می شود ، اما مراقب باشید که آن را خیلی دور از واقعیت نکنید. شما همچنین می توانید یک صعود فروش را برای افزایش درآمد انجام دهید یا سعی کنید ترکیب فروش خود را به سمت محصولات سودآورتر تغییر دهید.
همچنین می توانید روی قسمت پایین معادله ، بدهی و حقوق صاحبان سهام تمرکز کنید. آیا شما از حداکثر سرمایه خود استفاده می کنید؟ اگر اینگونه نباشد ، می توانید بدهی خود را بپردازید یا پول را به سرمایه گذاران برگردانید ، این کار باعث افزایش ROIC نیز می شود.
نسبت سربار
چرا مهم است
هزینه های سربار می تواند یک سود واقعی برای سودآوری یک کسب و کار باشد. اگر بخش بزرگی از درآمد خود را صرف روشن کردن چراغ می کنید ، برای رشد خود تلاش خواهید کرد. ما هزینه های مربوط به فروش را در بخش “حاشیه سود ناخالص” بررسی کردیم ، و این بخش دیگری از معما است: هزینه های ثابت.
چگونه آن را محاسبه کنیم
می توانید نسبت سربار خود را با استفاده از فرمول زیر محاسبه کنید:
نسبت سربار = هزینه های عملیاتی / (درآمد عملیاتی + درآمد بهره)
باز هم ، اینها همه خطوطی از صورت درآمد است. هزینه های عملیاتی “هزینه های کل” هستند ، مانند اجاره دفاتر اداری ، آب و برق ، تعمیر و نگهداری ماشین آلات و غیره. آنها برای کسب و کار شما ضروری هستند ، اما آنها به طور مستقیم درآمد ایجاد نمی کنند.
سپس ما این عدد را با درآمد عملیاتی (که در صورت درآمد پیدا می کنید) تقسیم می کنیم و به علاوه درآمد بهره از حساب بانکی یا سرمایه گذاری شما.
به عنوان مثال ، طبق گزارش سالانه 2013 ، مایکروسافت 30.8 میلیارد هزینه عملیاتی داشت . این درآمد 26.8 میلیارد درآمد عملیاتی و 0.7 میلیارد سود بهره داشته است. بنابراین محاسبه خواهد بود:
نسبت سربار = 30.8 / (26.8 + 0.7) = 1.1
چگونه آن را ارزیابی کنیم
بهتر است در رابطه با حاشیه سود ناخالص به این موضوع توجه کنیم. مایکروسافت حاشیه سود ناخالص 74 درصد دارد ، بنابراین هزینه های زیادی برای سایر هزینه ها باقی مانده است. بنابراین ، این نسبت سربار پایدار است.
اگر کسب و کار شما حاشیه سود ناخالص کمتری دارد ، از طرف دیگر ، باید هزینه های بسیار محکم تری را در هزینه ها حفظ کنید.
چگونه آن را بهبود بخشیم
این یک مورد ساده برای بهبود است: به سادگی هزینه ها را کاهش دهید. اما باید مراقب باشید. اگرچه هزینه های مستقیم به طور مستقیم در تولید درآمد سهم ندارند ، اما بازهم می توانند برای کسب و کار شما مهم باشند.
بعنوان مثال برخی از هزینه های عملیاتی می تواند هزینه تحقیق و توسعه یا هزینه تبلیغات باشد. کاهش هزینه های اجاره دفتر با انتقال به یک ساختمان کوچکتر در یک محله ارزان تر ممکن است یک اقدام هوشمندانه باشد ، اما کاهش بودجه بازاریابی شما می تواند به فروش آینده شرکت شما آسیب برساند. خلع پرسنل سرپرست در کوتاه مدت موجب صرفه جویی در هزینه می شود ، اما در سوی دیگر هزینه بیشتری برای شما به همراه خواهد داشت. بنابراین می خواهید هزینه ها را به اندازه کافی رقابتی کنید ، اما بدون اینکه کیفیت را قربانی کنید. برای اندازه گیری میزان سودآوری کسب و کاربه این معیار باید توجه کرد.
گردش مالی دارایی
چرا مهم است
روش های مختلفی برای کسب درآمد وجود دارد. برخی از مشاغل مانند والمارت و سایر فروشندگان تخفیفی دارای حاشیه سود کم اما حجم بالایی از فروش هستند. گردش مالی دارایی میزان استفاده موثر از دارایی های خود برای تولید فروش را اندازه گیری می کند.
چگونه آن را محاسبه کنیم
گردش مالی دارایی = کل درآمد / کل دارایی
عدد درآمد شما البته خط اول از صورت درآمد شما است. این میزان کل فروش شما در طول سال است. کل دارایی ها فقط مجموع کل دارایی ، تجهیزات ، موجودی و موارد دیگر شما هستند و می توانید آن عدد را مستقیماً از ترازنامه دریافت کنید.
نگاهی به گزارش سالانه والمارت 2013 نشان می دهد که درآمد 469.1 میلیارد و کل دارایی 203.1 میلیارد درآمد داشته است. این یعنی گردش مالی دارایی 2.3.
چگونه آن را ارزیابی کنیم
مهم است که با مانند خود مقایسه کنید. برگردیم به مایکروسافت. گردش مالی دارایی آن بسیار پایین تر از میزان والمارت است. اما به لطف همین حاشیه سود بالای که قبلاً دیدیم ، باز هم یک کسب و کار سودآور است.
بنابراین به اعداد و ارقام دیگر که در این آموزش نگاه کرده ایم ، نگاهی بیندازید و ببینید که چگونه آنها در کنار هم قرار می گیرند. سپس در مورد مدل کسب و کار و صنعت مورد نظر خود فکر کنید و در مورد گردش مالی دارایی مورد نظر که مناسب شماست تصمیم بگیرید.
چگونه آن را بهبود بخشیم
حتی اگر مشاغلی با حجم بالایی مانند والمارت را اداره نمی کنید ، بهبود گردش مالی دارایی شما باز هم سودآوری شما را بهبود می بخشد. چگونه انجامش بدهیم؟ این تنها نسبتی است که ما به آن توجه کردیم که هزینه بخشی از معادله نیست ، بنابراین در این حالت همه چیز در مورد رشد فروش بالای خط است. مواردی از قبیل تبلیغات ، تبلیغات ویژه ، برنامه های وفاداری ، کم کردن قیمت رقبا و یا پرداخت انگیزه های ویژه به کارکنان فروش خود را در نظر بگیرید.
همچنین به یاد داشته باشید ، گردش مالی دارایی ها در مورد تبدیل دارایی ها به درآمد تا حد ممکن است. بنابراین مهم نیست که چه نوع مشاغلی را اداره می کنید ، راه هایی برای ساده سازی فرایندهای خود و سریع تر کردن محصولات خود در بازار جستجو کنید.
مراحل بعدی
اگر به تنهایی یکی از این معیارها را بررسی کنید ، از کاربرد محدودی برخوردار است. همه آنها را با هم جمع کنید ، حال تصویری روشن از سودآوری کسب و کار خود دارید.
اکنون شما آموخته اید که این معیارها چیست و چگونه آنها را محاسبه می کنید ، و چه نتیجه ای درمورد سلامتی کسب و کار شما نشان می دهد.
بنابراین مرحله بعدی استفاده از آنها به طور منظم است. با دیدن عدد های گذشته خود شروع کنید ، در صورت امکان شاید پنج سال به عقب برگردید. یکی از اصلی ترین مزایای ردیابی معیارها ، مشاهده تغییرات در شغل شما در طول زمان است. آیا نسبت سربار شما سال به سال در حال افزایش است؟ شاید امسال سالی باشد که این هزینه ها را بررسی کنید. آیا سود ناخالص شما رو به کاهش است؟ شاید شما نیاز به بررسی ترکیب محصول خود داشته باشید و آنهایی که دارای مارک بالاتری هستند را تحت فشار قرار دهید.
البته ، شما نباید به هیچ یک از اعداد بصورت جدا نگاه کنید. اگر دلیل خوبی وجود دارد که گردش مالی دارایی شما نسبت به رقبا پایین تر است – شاید به این دلیل است که حاشیه سود بالاتری دارید – پس لازم نیست سعی کنید آنها را فقط به این خاطر منطبق کنید. اگر هزینه های شما زیاد است ، شاید به این دلیل است که شما برای تحقیقات اساسی هزینه می کنید که در درازمدت به شما پرداخت می شود ، پس آسیب زا نیست.
این معیارها می توانند به شما کمک کنند تا ببینید آیا کسب و کار شما سودآور است ، و اقدامات شما برای تقویت آن چیست.
در بقیه سری های چهار قسمتی ما ، ما به دنبال طیف وسیعی از معیارهای دیگر برای ردیابی در مناطق مختلف کسب و کار خود خواهیم بود ، از هفته آینده با برخی از معیارهای نقدینگی کلیدی شروع می کنیم تا مطمئن شوید که شما حلال هستید.
معاملات فیوچرز Futures چیست و چطور باعث افزایش سود می شوند؟
قراردادهای آتی یا معاملات فیوچرز چیست و آیا در بازار فرمول حاشیه سود ارز دیجیتال و بیت کوین نیز کاربرد دارد؟
معاملات فیوچرز که به آنها معاملات آتی یا Trading Futures نیز گفته می شود، یک قرارداد یا توافق نامۀ قانونی است که در زمان امضای قرارداد، معامله گران قیمتی توافقی برای خرید یا فروش یک کالا، یا مقدار مشخصی از یک محصولِ تولیدی و یا یک آیتم مالی را تعیین میکنند. در واقع این قیمت را با بهای معینی برای تاریخ مشخصی در آینده یا قبل از تاریخ مشخص شده در آینده، برآورد میکنند.
کالا یا ابزاری که طبق قراردادهای آتی تحویل میشود، لازم است از لحاظ کیفیت و کمیت مشمول استاندارد بوده و زمان، قیمت و مکان داد و ستد آن نیز از پیش مشخص شده باشد. زمانی که به تاریخ مورد نظر قید شده در قرارداد برسید، معامله بر پایه قیمتی که در قرارداد توافق شده، انجام میگردد.
امکاناتی که در معاملات آینده تعبیه شده به افراد امکان میدهد ریسک مربوط به مشاغل اصلی خود فرمول حاشیه سود را کاهش دهند. شما میتوانید با معاملات فیوچرز در مورد خرید یا فروش قراردادهای سهام، در برابر تغییر نرخ بهره از سرمایه خود محافظت کنید. شما میتوانید با خرید یا فروش یک قرارداد ارزی، در برابر واریانس مبادله ارز که بر میزان پس انداز حساب مالی شما تأثیر میگذارد، از معامله خود در برابر خطر احتمالی، محافظت نمایید.
چه مواردی مشمول معاملات آتی میگردند؟
معاملات فیوچرز یا قراردادهای آتی استاندارد، بوسیله کالاهای متنوع و مبادلات آتی تعریف شده است. بسیاری از “کالاها” وجود دارند که قراردادهای آینده مربوط به آنها هستند و به آنها commodity گفته میشود. تقریباً برای هر کالایی میتوان قرارداد آتی را تعریف کرد.
به عنوان مثال، برخی از مواد غذایی، سوخت های مختلف، فلزات گرانبها، اوراق بهادار، انواع ارز و حتی برخی از محصولات دور از تصور مانند تراشه های نیمه هادی، از محصولاتی است که با معاملات فیوچرز مورد معامله واقع میشوند.
کالاهای معمولی شامل مواد غذایی (از قبیل کالاهای اساسی مانند گندم، شکر، ذرت، سویا، برنج، چای)، فلزات گرانبها (از جمله طلا، نقره، مس و غیره)، ارز (مانند دلار، یورو، فرانک سوئیس، ین و غیره)، فهرست سهام ( به عنوان مثال کارخانجات تولیدی و داروسازی)، محصولات مالی (مانند اوراق بهادار خزانه داری) و حتی برخی از کالاهای بسیار ویژه مانند قطعات الکترونیک برای محافظت در برابر نوسانات نرخ بهره پیش فروش میشوند.
برخی از داستان های معاملات بزرگ آتی نشان میدهد که چگونه با پیش بینی درست آینده میتوان ثروت عظیمی را حاصل کرد و یا بدون تحلیل کافی از دست داد.
اگر در بازار ارز های دیجیتال تازه وارد هستید و میخواهید تمامی مفاهیم و نکات مربوط به این بازار را بشناسید و یک سرمایه گذاری موفق داشته باشید پیشنهاد می کنیم از دوره ارز دیجیتال استفاده نمایید.
ویژگیهای معاملات فیوچرز کدامند؟
قراردادهای آتی به طور معمول در بازارهای معاملات مالی، ویژگیهای خاص خود را دارند که آنها را از دیگر معاملات متمایز میکند، تعدادی از این خصوصیات در زیر آمده است:
مدیریت خطر یا ریسک: معاملات فیوچرز میتوانند به عنوان حفاظی در مقابل ریسکهای احتمالی معاملات استفاده شوند. این نوع معامله برای برخی از معامله گران از جمله کشاورزان مطلوب است، آنها محصولات خود را پیش فروش میکنند، برای آنکه اطمینان خاطر حاصل کنند که پس از برداشت محصول از ریسک پایین آمدن قیمت در امان هستند. این نوع معامله همان قرارداد آتی است که ریسک بالا در پایین رفتن قیمت را از بین میبرد.
استفاده از اهرم: اهرم یا Leverage، قابلیتی است که در قراردادهای آتی کاربرد دارد. برای نمونه فرض کنید یک معاملهگر با اهرم 1:2، میتواند تا دو برابر اعتبار خود سهام یا اوراق قرضه را با قرارداد آتی خریداری نماید. پس در اینصورت تا دو برابر نیز سود خواهد کرد ولی توجه داشته باشید در محاسبات اشتباه، ضرر او نیز دو برابر خواهد شد.
دیگر ویژگی های معاملات آتی کدامند؟
استفاده از پوزیشن فروش: در قراردادهای آتی امکان به کارگیری از پوزیشن شورت یا Short، برای معامله فروش یا Sell وجود دارد. در حالتی که یک معاملهگر پیش بینی کند که کالایی با نزول قیمت مواجه است و یا به عبارتی ارزش یک دارایی رو به کاهش خواهد رفت، او قادر خواهد بود با استفاده از پوزیشن فروشِ قرارداد آتی، سود مطلوبی را کسب نماید.
جذب کردن نقدینگی: استفاده از معاملات فیوچرز میتواند راه حلی برای جذب کردن نقدینگی به حساب آید. معاملات آتی میتواند سرمایههای سرگردانِ معاملهگران را در بازارهای مالی از جمله بازار بورس و بازار ارز به کار گیرد.
دارایی های گوناگون: در برخی شرایط امکان دارد که معامله واقعی بعضی از کالاها برای معامله گران سخت باشد. به طور نمونه در نظر بگیرید که یک فرد معاملهگر در نظر دارد که ده ماشین سنگین را خریداری کند، در این صورت تحویل این محصول عظیم به صورت فیزیکی و فروش دوباره آن به شخص دیگری کاری عبث به نظر میآید. در چنین موقعیتی بهترین کار استفاده از معاملات آینده خواهد بود.
مشخص کردن قیمت: در برخی از بازارهای مالی که انجام معامله در آنها به صورت واقعی و فیزیکی سخت است، قیمت یا بهای موضوع معامله با عقد قراردادهای آتی مشخص میشود.
سودمندی های معاملات آینده کدامند؟
– سرمایه گذاران می توانند از قراردادهای آتی استفاده کنند تا قیمت یک دارایی اساسی را پیش بینی کنند.
– شرکت ها میتوانند قیمت مواد اولیه یا کالاهایی را که میفروشند هدج کنند تا در برابر حرکات نامطلوب قیمت محافظت شوند.
– در معاملات فیوچرز ممکن است فقط نیاز به واریز بخشی از مبلغ قرارداد توسط یک کارگزار داشته باشد و لازم نباشد همه مبلغ را پرداخت کند.
نکات منفی قراردادهای آتی کدامند؟
– این خطر برای سرمایه گذاران وجود دارد که به دلیل استفاده از اهرم های آتی، میتوانند بیش از مبلغ سرمایه اولیه را از دست بدهند.
– سرمایه گذاری در معاملات فیوچرز ممکن است از حرکت قیمت به سوی قیمت های مطلوب جلوگیری کند.
– معاملات مارجین یا حاشیه ای میتواند یک شمشیر دو لبه باشد، به این معنی که میزان سود برای معامله گران تقویت میشود، اما احتمال دارد زیان های زیادی نیز به همراه داشته باشد.
مدیریت ریسک چگونه قراردادهای آتی را پوشش میدهد؟
معاملات فیوچرز برای خریدار و فروشنده این امکان را فراهم میکند که بتوانند خود را از پیشامد خطرات احتمالی که ممکن است در آینده کالاهای مورد نظرشان را در برگیرد، حفظ کنند. به عنوان مثال یک شرکت میتواند با استفاده از پوزیشن لانگ Long کالای خاصی را که تمایل دارد، خریداری کند. این شرکت میتواند با معاملات آینده، کالایی را خرید کند تا نیاز خود به آن کالا را برآورده نماید.
مثالی از معامله خرید آتی آن است که شرکتی برای 6 ماه آینده خود نیاز به چند تن آهن دارد، در حال حاضر هر کیلو آهن 11000 تومان قیمت دارد، شرکت با یک قرارداد خرید آتی آهن مورد نیاز خود را به قیمت هر کیلو 10000 تومان میخرد. بدین سان این شرکت با یک قرارداد خرید آتی، ریسک افزایش قیمت را خنثی مینماید.
مثالی از قرارداد فروش آتی آن است که یک تولید کننده، میخواهد در آینده چندین تن آهن را به مشتری خود بفروشد، هم اکنون آهن کیلویی 11000 تومان قیمت دارد، این شرکت به عنوان فروشنده نمیداند که در شش ماه آینده، آهن چه قیمتی خواهد داشت، به همین دلیل چندین تن آهن را به مشتری خود به قیمت کیلویی 10000 تومان به فروش میرساند. از این طریق این شرکت ریسک کاهش قیمت آهن را از خود دور مینماید.
در این دو مثال میبینیم که یکی از دلایل عمده در عقد معاملات فیوچرز، نداشتن اطمینان معامله گران از اتفاقات آینده و حفظ کردن سرمایه شان از بالا و پایین رفتن قیمت میباشد. با عقد این قراردادها، ریسک قراردادهای بین خریدار و فروشنده کاهش مییابد.
نقش سفته بازی در بازار قراردادهای آتی چیست؟
یک شخص تجاری، به عنوان نمونه یک کشاورز یا یک صادرکننده، امکان دارد آینده مالی خود را در معرض خطر ببیند. برای جبران این ریسک، آنها میتوانند با یک قرارداد آتیِ خرید یا فروش، از دارایی خود محافظت کنند.
هر سرمایه ای که در بازار نقطهای یعنی بازار واقعیِ فعلی ایجاد کنند یا از دست بدهند، میتوانند در بازار مالی از دست بدهند و یا تامین کنند تا اختلاف پیش آمده را جبران کنند. به عمل این اشخاص هِدج کردن یا hedging گفته میشود، اینها افرادی هستند که برای محافظت از خود در برابر ضرر مالی یا سایر شرایط نامطلوب دنبال راه حلی هستند.
از طرف دیگر، شما می توانید بدون داشتن مشاغل تجاری، توسط معاملات آتیِ قراردادهای خرید یا فروش، خریداری و یا فروش خود را به انجام رسانید. به عنوان مثال، اگر اعتقاد دارید که امسال نرخ بهره بالا میرود، می توانید قراردادهای آتی اوراق قرضه دولتی خود را با پوزیشن شورت بفروشید.
به یاد داشته باشید که با بالا رفتن نرخ بهره، بهای اوراق قرضه کاهش می یابد و بنابراین اگر درست عمل کرده باشید، میتوانید با درگیر کردن سپرده خود در معاملات فیوچرز، سود عظیمی برای خود بسازید.
گروهی از افراد که هِدج نمیکنند، اما در بازار برای گرفتن سود وارد معامله میشود، سفته بازها یا speculators هستند. نسبت هدج کاران به سفته بازان تقریبا 3 : 1 است. سفته بازان برای اطمینان از وجود فعال و بازارهای نقدینگی بسیار مفید هستند.
مفهوم معاملات فیوچرز در بازار ارز دیجیتال چیست؟
تا به حال دیدیم که قراردادهای آتی بیشتر در حوزه کالاهای فیزیکی بکار گرفته میشوند. البته در حال حاضر معاملات آتی پای خود را به دنیای ارز دیجیتال باز کرده است.
به طور نمونه معاملات آینده بیت کوین، نمونه ای از قراردادهای آتی است که در آن معامله گران قادرند حتی بدون آنکه بیت کوینی در دست داشته باشند، مستند بر پیشبینی خود از قیمت آینده این ارز، برای خرید یا فروش آن اقدام میکنند. در حقیقت بستن قراردادهای آتی بیت کوین با تکیه بر معاملات پر خطر مالی که به آن سفتهبازی یا Speculation گفته میشود، انجام پذیر خواهد بود.
بهتر است با طرح یک مثال، با تاثیر قرارداد آتی بیت کوین بیشتر آشنا شویم. تصور کنید دو معامله گر برای مصون ماندن از ریسک بالا و پایین رفتن قیمت، یک قرارداد آتی امضا نمایند.
دیدگاه شما