آموزش کامل تحلیل بنیادی در بازار سرمایه
گرایشی از تحلیل که در آن ارزش یک شرکت مورد محاسبه قرار می گیرد، تحلیل بنیادی نام دارد. یک تحلیلگر فاندامنتال، با استفاده از ابزارها و روشهای گوناگون، سعی بر آن دارد تا ارزشمندی یک شرکت را تعیین کند. وی سپس، ارزش به دست آمده را با قیمت کنونی شرکت مقایسه می کند. چنانچه ارزش حاصل، بیشتر از قیمت فعلی سهم بود، واضح است که اخطار خرید و اگر ارزش محاسبه شده، کمتر از قیمت شرکت بود، اخطار فروش صادر می کند. تحلیل بنیادی (فاندامنتال) از نقش مرکزی و محوری اقتصاد جهت تعیین حرکت نرخهای مبادله در بازارهای مالی سود میبرد. به عبارت دیگر تحلیل بنیادی ریشه درعلم اقتصاد دارد و هدف آن توضیح و تفسیر علل حرکت قیمت ها در نتیجه عوامل و بنیادهای اقتصادی است.
فرق تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی نیز در همین است که تحلیل تکنیکی مبتنی بر قیمت و حجم مبادلات است وعوامل موثر روی قیمتها نادیده گرفته می شود. درتحلیل بنیادی هرعاملی که منجر به تغییر درعرضه و تقاضا بر روی قیمت سهم می گردد مورد مطالعه قرار می گیرند و در حقیقت یک تحلیلگر بنیادی با بررسی کلیه اطلاعات الگویی را طراحی می کند تا بدان وسیله ارزش جاری و آینده یک سهم را در بازار تعیین کند.
هدف اصلی از انجام این گونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام و ارزش ذاتی شرکتهاست. تجزیه و تحلیلهای بنیادین به عوامل تأثیرگذار بر بازار میپردازد و معامله گر تمایل دارد تا به کمک آن تغییرات اقتصادی را پیشبینی کند. این تحلیل معمولاً بر تحلیلگر بنیادی کیست اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در صورتهای مالی شرکت تمرکز مینماید. تا مشخص کند که آیا قیمت سهام به درستی ارزشیابی شده است یا نه؟
در ابتدای امر باید گفت که آموزش تحلیل بنیادی و استفاده از آن در خرید و فروش سهام شرکت ها یکی از راه هایی است که سرمایه گذاران امروزه بسیار از آن بهره می برند. در حقیقت سرمایه گذاران با استفاده از معیار هایی مثل فروش شرکت، بهای تمام شده و درآمد های عملیاتی و غیر عملیاتی شرکت معین می کنند که یک شرکت چه میزان می تواند سود را محقق کند و پس از تحلیل به یک جمع بندی کلی از سود شرکت خواهند رسید و در ادامه با استفاده از راه های گوناگون ارزش گذاری به یک قیمت مناسب برای شرکت دست پیدا خواهند کرد و در حالتی که قیمت بازار از ارزش برآوردی سهم پایین تر باشد اقدام به خرید و در حالتی که قیمت بازار از قیمت براوردی سهم بالا تر باشد اقدام به فروش سهم خواهند کرد و یا همین طور از خرید آن صرف نظر خواهند کرد. در ادامه این مقاله کاربردی بعضی از راه های ارزش گذاری سهم را به شما عزیزان عنوان خواهیم کرد که می تواند کمک شایانی در خرید سهام شرکت ها به شما کند.
بخش قابل ملاحظهای از اطلاعات بنیادی، بر اطلاعات و آمار اقتصاد ملی، صنعت و شرکت تمرکز دارد. رویکرد معمول در تحلیل شرکت، در برگیرنده چهار مرحله اساسی است:
- تعیین وضعیت کلی اقتصاد کشور
- تعیین وضعیت صنعت
- تعیین وضعیت شرکت
- تعیین ارزش سهام شرکت
به طور خلاصه روند تحلیل فاندامنتال به صورت زیر می باشد:
- گردآوری داده های مربوط به بنیادهای اقتصادی و عوامل موثر بر چشم انداز صنعت و شرکت
- بررسی و تفسیر اطلاعات و آگاهی های موجود
- طراحی الگو و ساختار آن
- تعیین روابط بین متغیر های الگو
- تعیین اهمیت متغیر های الگو
- تعیین ارزش آینده
- مقایسه ارزش ذاتی با قیمت جاری
نسبت P/E چه می باشد؟
در این باره باید گفت که یکی از مرسوم ترین راه های ارزش گذاری در تحلیل بنیادی استفاده از نسبت p/e به حساب می آید که در میان سرمایه گذاران از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار می باشد. در این قسمت تلاش خواهیم کرد تا در خصوص ارزش گذاری با استفاده از p/e توضیحاتی را ارائه کنیم.
می توان گفت که در آموزش تحلیل بنیادی نسبت P/E نشان دهنده این خواهد بود که قیمت سهام شرکت امروزه چند برابر آخرین سود تحلیلی آن شرکت خواهد بود، در حقیقت بدین معنی که چنانچه شرکت هر سال تمام سود محقق شده خود را در مجمع تقسیم سود نماید چند سال طول طول خواهد کشید تا این رقم به قیمت فعلی سهام شرکت دست پیدا کند. برای مثال چنانچه نسبت p/e شرکتی معادل 30 باشد یعنی سرمایه گذار حاضر است به ازای 1 ریال سود شرکت 30 ریال پرداخت نماید. این در حالی است که چنانچه این نسبت برابر 50 باشد بیانگر این خواهد بود که سرمایه گذار حاضر است به ازای هر 1 ریال سود شرکت 50 ریال پرداخت نماید. حالا به نظر شما ریسک سرمایه گذاری در کدامیک از حالت ها بیشتر خواهد بود؟؟
جالبه بدونید که در ارزش گذاری شرکت با استفاده از P/E، نسبت P/E هر سهم در حقیقت انتظار سرمایه گذار از چشم انداز های آتی شرکت به منظور رشد و توسعه سهم و شرکت می باشد. برای مثال چنانچه شرکتی چشم انداز آتی مناسبی داشته باشد سرمایه گذاران حاضر به خرید سهام شرکت خواهند بود. نسبت p/e اغلب بیانگر نظر سرمایه گذاران بازار درباره شرکت است و اغلب برای شرکت های مناسب و رو به رشد مقدار بالاتر را نشان خواهد داد و بیانگر این خواهد بود که بازار به این شرکت ها خوش بین می باشد و بر این اعتقاد است که شرکت توانایی رشد سود یا افزایش قیمت سهام را خواهد داشت، در همین راستا باید عنوان کرد که به همین وسیله شرکت هایی که بازار دید مثبتی به آن ها ندارد اغلب نسبت P/E کم تری دارند بخاطر این که بازار به رشد سود آوری این شرکت ها یا افزایش قیمت سهام آن ها در آینده بدبین خواهد بود.
ولی پرسش اصلی این است که نسبت P/E یک شرکت طبق چه رابطه و فرمولی مشخص می گردد. به منظور مشخص کردن نسبت P/E در بازار سرمایه در ابتدای امر می بایست نسبت نرخ بازده بدون ریسک را مورد تحلیل و بررسی قرار داد. این طور فرض کنید نرخ سود بانکی 20 درصد باشد، این بدان معنا خواهد بود که چنانچه شما 1 میلیون تومان پول را در بانک سرمایه گذاری کنید تقریبا 5 سال طول میکشد که به اصل سرمایه خود دست پیدا کنید. بنابراین در این حالت P/E بانک برابر 5 خواهد بود. پس وقتی که بنا داریم P/E بانک ها را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم از این نسبت و مقایسه آن با بانک بهره خواهیم گرفت.
آموزش تحلیل بنیادی و ارزش گذاری شرکت با استفاده از نسبت p/e
در این خصوص باید بیان داشت که در واقع یکی از راه های ارزش گذاری شرکت های بورسی که بسیار در میان سرمایه گذاران مرسوم می باشد، استفاده از نسبت P/E خواهد بود. در حال حاضر و به منظور محاسبه قیمت تحلیلی سهم می بایست 2 فاکتور را تحلیل و بررسی کرد که یکی سود تحلیلی هم سهم و دیگری P/E تحلیلی به حساب خواهد آمد. سود تحلیلی هر سهم سودی خواهد بود که سرمایه گذار با استفاده از صورت های سود و زیان شرکت متوجه خواهد شد. در همین راستا به فرمول زیر دقت فرمایید:
به همان صورتی که در فرمول فوق مشاهده می فرمایید در تحلیل بنیادی و ارزش گذاری شرکت ها از این طریق می بایست سود تحلیلی شرکت مد نظر را برآورد نمایید و در ادامه آن را در P/E تحلیلی ضرب کرده تا ارزش شرکت محاسبه گردد. در ادامه در گام نخست به دنبال سود تحلیلی شرکت خواهیم رفت. در این راستا به منظور محاسبه سود تحلیلی شرکت سرمایه گذار می بایست به مباحث تحلیل بنیادی شرکت ها تسلط کافی داشته باشد تا قادر باشد با بررسی صورت های سود و زیان شرکت قادر به برآورد فروش، بهای تمام شده و درآمد حاصل از سرمایه گذاری ها شود تا طبق آن قادر باشد سود شرکت را برآورد نماید.
در ادامه شایان ذکر است که سرمایه گذار سود برآورد شده به وسیله تحلیل بنیادی را می بایست در یک P/E ضرب نماید تا قادر باشد ارزش هر سهم شرکت را براورد نماید. البته لازم به ذکر می باشد که بعضی از سرمایه گذاران با استفاده از حاشیه سود خالص و حاشیه سود ناخالص به یک جمع بندی کلی از سود شرکت دست پیدا خواهند کرد که آن هم می بایست در p/e شرکت ضرب کنیم.
انواع مختلف P/E در ارزش گذاری شرکت ها
درباره این عنوان باید در نظر داشت که در ارزش گذاری شرکت ها سرمایه گذاران از P/E های گوناگونی استفاده می کنند که در این قسمت قصد داریم تمامی آن ها را بررسی نماییم.
ارزش گذاری شرکت به وسیله P/E تاریخی
این طور فرض کنید سود هر سهم شرکتی 100 تومان و قیمت سهم 800 تومان باشد، می توان گفت که در این حالت سهم با P/E=8 در بازار مورد معامله قرار خواهد گرفت. در ادامه این طور فرض کنید سود تحلیلی هر سهم در سال آتی 200 تومان برآورد گردد و قیمت سهم در بازار در محدوده 1600 تومان باشد، در نظر داشته باشید که در این حالت باز هم سهم با P/E=8 معامله خواهد شد و این روند را برای چند سال داشته باشیم.
در واقع این بیانگر این موضوع می باشد که سهم به صورت دائمی تمایل دارد در محدوده P/E تاریخی خود معامله گردد. حال با فرض تغییرات سود شرکت باز هم محدوده معاملاتی سهم در محدوده P/E تاریخی خود قرار خواهد گرفت؛ در حقیقت یعنی چنانچه برآورد سود شرکت برای سال آینده 300 تومان باشد باز هم سهم با p/e=8 در بازار و با ارزش 2400 تومان معامله می شود. البته این موضوع را در خاطر خود داشت باشید که در حالتی که روند سود سازی شرکت به کلی عوض شود و شاهد رشد فروش شرکت و افزایش سود آن در طی زمان باشیم شرکت از p/e تاریخی به p/e رشدی تغییر پیدا خواهد کرد.
ارزش گذاری شرکت به وسیله P/E میانگین بازار
در این مورد باید گفت که تعداد زیادی از شرکت هایی که در بازار سرمایه مورد معامله قرار گیرد همیشه با p/e میانگین p/e بدون رسیک بازار مورد معامله قرار خواهد گرفت. جالب است بدانید که برای بسیاری از شرکت های پتروشیمی و فلزات اساسی که در بازار مورد داد و ستد قرار می گیرند شاهد این موضوع می باشیم. از طرف دیگر نکته دیگری که در این باره وجود خواهد داشت این خواهد بود که تعداد زیادی از شرکت هایی که در گروه فلزی و پتروشیمی در حال داد و ستد می باشد روند سود آن ها در طی سالیان گوناگون با درصد اندکی کاهش و یا افزایش پیدا خواهد کرد و از آن جا که سرمایه گذار چشم انداز خوبی برای سهام این شرکت ها در نظرش نیست p/e آن سهم افزایش چشم گیری نخواهد داشت.
برای مثال این طور فرض کنید که سود یک شرکت پتروشیمی در سال 94 برابر 200 تومان، در سال 95 برابر با 210 تومان، در سال 96 برابر 195 تومان و در 97 برابر با 220 تومان باشد، این سیکل قیمتی را در نظر داشته باشید که با یک تغییر جزئی بالا یا پایین خواهد آمد، به همین علت سرمایه گذار در شرایط کنونی چشم انداز خوبی از افزایش سود شرکت در ذهن نخواهد داشت و از همین روی تمایل چندانی نخواهد داشت که p/e بالایی به شرکت دهد و می توان این طور بیان کرد که p/e سهم در ارزش گذاری به اندازه p/e بدون ریسک بازار یعنی معادل 5 با فرض سود 20 درصد بانکی می باشد. در واقع این بدان معناست که چنانچه سرمایه گذار برای سال جاری برآورد نماید که سود تحلیلی شرکت 230 تومان می باشد می بایست آن را در p/e تحلیلی معادل 5 ضرب کند و به این وسیله ارزش شرکت 1150 تومان برآورد می شود.
ارزش گذاری شرکت به وسیله P/E رشدی
در خصوص با این مورد باید در نظر داشت که شرکت های رشدی به شرکت هایی اطلاق می گردد که سود آن در طی بازه های زمانی گوناگون زیاد خواهد شد. این طور در نظر بگیرید که شرکتی در گزارش 3 ماهه خود سود 30 تومانی و در گزارش 6 ماهه خود سود 75 تومانی و در گزارش 9 ماهه خود سود 110 تومانی آن هم به شکل عملیاتی محقق کند، در ادامه و با نگاهی به فروش شرکت می توان به این نتیجه دست پیدا کرد که مقدار فروش شرکت افزایش پیدا کرده است و می توان انتظار افزایش بیشتر آن را در آینده نیز داشت. در واقع از آن جایی که فروش مقداری شرکت در روند رو به رشدی قرار دارد می توان به این نتیجه رسید که شرکت چشم انداز خوبی در آینده خواهد داشت. حال افرایش مقداری فروش می تواند به علت پیدا کردن بازار جدید و هم زمان با آن افزایش ظرفیت تولید و یا حتی طرح های توسعه ای شرکت باشد.
در انتهای محتوا و با در نظر داشتن این موضوعات سرمایه گذار چشم انداز خوبی به منظور پایداری و آینده شرکت در نظر خواهد داشت و به همین علت p/e سهم همگام با افزایش تقاضا برای خرید سهم افزایش پیدا خواهد کرد. در حال حاضر باید در نظر داشت که بخاطر چی شرکتی که پیش از این با p/e=6 در بازار مورد خرید و فروش قرار می گرفت امروزه با p/e=10 در بازار معامله می گردد. البته این مسئله را هم در ذهن داشته باشید که شرکت هایی که در آن سفته بازی به وسیله عده ای صورت می پذیرد p/e آن به شدت افزایش می یابد و چنانچه همراه با افزایش قیمت شاهد تفییر محسوسی در گذارش های بنیادی نباشیم شاهد کم شدن p/e سهم پس از رشد قیمت اخیر و خارج شدن سفته بازان از سهم می باشیم. امیدوارم که از مطالب این مقاله نهایت استفاده رو کرده باشید.
پیشبینی ۵ تحلیلگر از تحولات بورس پایتخت در ۱۰ آذر ۹۹
اکثر تحلیلگرانی که در یک نظرخواهی شرکت کردهاند، بر این باورند که شاخص بورس در دهم آذر۹۹ روند مثبت چند روز اخیر را تداوم خواهد بخشید.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از اقتصادنیوز، این تحلیلگران تاکید میکنند: با کمرنگ شدن ریسک ناشی از تحولات آمریکا و کناره گیری ترامپ کمی از ریسکهای سیستماتیک بازار سرمایه کاهش یافته است. این رویداد در کنار رشد قیمت های جهانی منجر به استقبال سهامداران از سهم ها و پر حجم تر شدن بازار شده است. به نظر میرسد امروز نیز بازار همچنان پر حجم و مثبت معامله شود. روند حرکتی پول در حال حاضر بیشتر به سمت شرکت های کوچک و گروه پتروشیمی است. باتوجه به حجم های بالای ایجاد شده در یک هفته گذشته، کف بازار در نواحی ۱.۳۰۰.۰۰۰ واحد بسته شده است و سهامداران میتوانند مطمئن تر از قبل اقدام به سرمایه گذاری کنند. نزدیک شدن به گزارشهای نه ماهه شرکت ها و وضعیت خوب بنیادی بسیاری از شرکت های گروه پتروشیمی و فلزی رشد شاخص تا حوالی ۱.۸۰۰.۰۰۰ واحد دور از انتظار نیست.
برخی دیگر نیز تاکید میکنند: خبر شکل گیری یک روند کاهشی در نرخ سود بانکی یکی دیگر از خبرهای بسیار مثبت برای بازار بود. درحال حاضر اکثر فاکتورها به سود بورس هستند و همچنان پیشنهاد به سهامداری در سهام قوی و بنیادی بهترین راهکار خواهد بود.
همچنین روز گذشته بسیاری از صف های فروش متعادل شدند. با توجه به قیمت پایانی اکثر سهام معامله شده، انتظار داریم بازار امروز به روند صعودی خود ادامه دهد. نکته مهم این است که معاملهگران هنگام معاملات در بازار سهام، کنترل هیجانات خود را در دست داشته باشند.
فعال شدن حمایت از بازار سهام برای شروع روند صعودی - ایجاد واگرایی در بورس با افزایش نرخ های دلار
سرویس اقتصادی - تحلیلگران بنیادی هر روز در حال به روزرسانی تحلیل خود هستند تا بتوانند روند بازار را به درستی تشخیص دهند.
به گزارش سرویس اقتصادی برخط نیوز به نقل از فارس - در حالی که بیشتر اهالی بازار سرمایه انتظار بازگشت و رشد بورس را دارند، به سمت جدی ترین حمایت خود در کانال 1.3 میلیون واحدی در حال حرکت است.
افت بیش از 11 هزار واحدی و خروج سرمایه حقیقی از بازار سهام طی معاملات امروز بورس نشان داد، سهامداران حقیقی هنوز با بورس آشتی نکرده اند و از هر فرصتی برای خروج استفاده می کنند.
تحلیلگران هر روز در حال به روزرسانی تحلیل های خود هستند تا بتوانند روند بازار را به درستی تشخیص دهند.
برخی تحلیلگران، اهداف یک میلیون و 350 واحدی را روی چارت هایشان مشخص کرده اند و این محدوده را برای برگشت قیمت مناسب می دانند، اما از لحاظ زمانی ممکن است واکنش به این محدوده ها کمی زمان بر باشد. نکته قابل توجه در زمینه این تحلیل ها این مساله است که برگشت بازار از این محدوده با رشد سریع و تند و تیز همراه خواهد بود.
شاخص کل هموزن هم که چند مدتی بود روند صعودی به خود گرفته بود، حالا در محدوده های میانگین قیمتی 55 روزه خود نوسان می کند و گاهی با ایجاد ترس فاز نزولی به خود می گیرد و گاهی شوق پرواز برای اهداف بالاتر دارد.
* قیمت دلار می تواند نوعی واگرایی در بورس ایجاد کند
علی مومنی، کارشناس بازار سرمایه در مورد شرایط بازار سرمایه در روزهای اخیر گفت: هنوز ابهامات در مورد بازار بورس تهران زیاد است و بی اعتمادی ها به بازار بیشتر از قبل است.
وی ادامه داد: اما قیمت دلار همچنان بالاتر از 31 هزار تومان گزارش می شود و دلار نیمایی هم خود را روی عدد 27 هزار تومان ثبیت کرده است. در صورتی که این دو نرخ از یکدیگر فاصله بگیرند بازهم شاهد نوعی واگرایی در بورس خواهیم بود.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: از نظر تحلیل بنیادی، عاملی که در میان مدت می تواند بازار را برگرداند، گزارش های 6 ماهه شرکت ها است؛ پس باید چند روزی منتظر تمام شدن فصل تابستان و آغاز انتشار گزارش شرکت ها باشیم.
* افت دسته جمعی شاخص های بورس
در پایان معاملات روز یکشنبه، شاخص کل بورس نسبت به روز کاری قبل 11 هزار و 182 واحد افت کرد و به رقم یک میلیون و 377 هزار و 916 واحد رسید. بازدهی این شاخص منفی 81 صدم درصد بوده است.
شاخص کل هموزن بورس با کاهش 2 هزار و 980 واحدی در سطح 401 هزار و 910 واحدی ایستاد. بازدهی این شاخص نیز منفی 74 صدم درصد بوده است. همچنین شاخص کل فرابورس، 102 واحد پائین آمد و در سطح 18 هزار و 630 واحد قرار گرفت.
* کاهش 4 درصدی ارزش معاملات خرد بازار سهام
امروز ارزش معاملات کل بازار سهام با افت 21 درصدی نسبت به روز چهارشنبه، به رقم 19 هزار و 459 میلیارد تومان کاهش یافت. ارزش معاملات اوراق بدهی در بازار ثانویه 12 هزار و 637 میلیارد تومان بود که 65 درصد از ارزش کل معاملات بازار سرمایه را تشکیل می دهد.
ارزش معاملات خرد سهام با کاهش 4 درصدی نسبت به روز کاری قبل به رقم 2 هزار و 405 میلیارد تومان رسید. سهم این معاملات از کل معاملات بورس 12 درصد بوده است.
* رشد خروج سرمایه از بازار سرمایه
در جریان معاملات روز یکشنبه، ارزش خالص تغییر مالکیت حقوقی به حقیقی برای دومین روز متوالی بازار منفی شد و 296 میلیارد تومان پول حقیقی از بورس خارج شد که نسبت به روز چهارشنبه افزایش 106 درصدی داشته است.
در معاملات روز یکشنبه بیشترین خروج پول حقیقی به سهام تفارس (شرکت تأمین سرمایه خلیج فارس)، بپاس (شرکت بیمه پاسارگاد) و شپنا (شرکت پالایش نفت اصفهان) اختصاص داشت و نمادهای قیستو (قند بیستون)، قشرین (قند شیرین خراسان) و سمگا (گروه سرمایه گذاری میراث فرهنگی) بیشترین ورود پول حقیقی را داشتند.
* رشد صف های فروش بازار سهام
در معاملات یکشنبه 55 نماد صف خرید داشتند و 69 نماد با صف فروش مواجه بودند. مجموع ارزش صف های خرید با افت 28 درصدی به 159 میلیارد تومان رسید و مجموع ارزش صف های فروش 27 درصد افزایش یافت و 192 میلیارد تومان بود.
در پایان معاملات نمادهای کزغال (شرکت زغال سنگ پروده طبس)، خمحور (شرکت تولید محور خودرو) و حپترو (شرکت حمل و نقل پتروشیمی) بیشترین صف خرید را داشتند.
بیشترین صف فروش بازار در پایان معاملات به نماد ذوب (ذوب آهن اصفهان)، ثفارس (عمران و توسعه فارس) و سکرد (سیمان کرستان) تعلق داشت.
سهامداران حقیقی و سهامداران حقوقی چه تفاوتی با هم دارند؟
به گزارش «دنیای بورس»، گزارش زیر به این پرسشها پاسخ میدهد.
- سهام چیست؟ سهامدار کیست؟
- منظور از ارزش اسمی و بازاری سهام چیست؟
- چند نوع سهامداران داریم؟
- به چه سهامدارانی حقیقی گفته میشود؟
- سهامداران حقوقی بازار سهام کدامند؟
- دیدگاه سهامداران حقیقی برای خرید و فروش سهام چیست؟
- سهامداران حقوقی چه دیدگاهی دارند؟
- استراتژی سهامداران حقوقی در بازار سرمایه ایران چیست؟
- بازارگردان کیست؟
- آیا سهامداران حقوقی بازارگردانان مناسبی هستند؟
- واکنش بازار سهام به نحوه آرایش سهامداران حقیقی
- رفتار سهامداران حقوقی چگونه به بازار سهام جهت میدهد؟
- خالص خرید و فروش سهامداران حقیقی و حقوقی چطور مشخص میشود؟
- میزان مشارکت سهامداران حقیقی و حقوقی یعنی چه؟
- منظور از تغییر مالکیتهای بورسی چیست؟
- ارزش معاملات کل و خرد بورس چگونه مشخص میشود؟
- خرید و فروش سهامداران حقوقی نوعی سیگنال به بازار است؟
- چرا سهامداران حقوقی در نقش خریدار ظاهر میشوند؟
- آیا تحلیل شرکتهای حقوقی در خصوص ارزندگی سهام همیشه درست است؟
- چرا سهامداران حقوقی فروشنده سهم میشوند؟
سهام چیست؟ سهامدار کیست؟
سهام یکی از انواع اوراق بهادار است، اوراق بهادار یک نوع ابزار مالی است. در اصل شما با پرداخت مبلغی بخشی از سهام یک شرکتی را خریداری میکنید، به طوری که بسته به میزان سهامی که خریداری کردهاید در آن شرکت مالکیت دارید یا به عبارتی سهامدار آن میشوید.
در واقع اگر تمامی سرمایه شرکتی را به قسمتهای مساوی تقسیم کنیم به هر قسمت یک سهم می گویند.
شما با خرید یک سهم مالکیت یک شرکت بورسی را به دست میآورید یا اصطلاحا سهامدار آن شرکت میشوید از طرفی علاوه بر مالکیت یک شرکت، مزایایی هم به شما تعلق میگیرد.
در خارج از بازار سهام برای داشتن مالکیت یک شرکت سرمایه زیادی لازم دارید.
منظور از ارزش اسمی و بازاری سهام چیست؟
هر سهم دارای دو ارزش اسمی و بازاریست. ارزش اسمی در ایران 100 تومان است. مثلا شرکتی که به تازگی تاسیس و وارد بورس اوراق بهادار میشود برای اینکه تعداد سهام را مشخص کند و هر سهم ارزشگذاری شود باید میزان سرمایه را تقسیم بر 100 تومان کند و بعد از مشخص شدن تعداد سهام کل، قیمت یا ارزش بازاری سهم براساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. پس قیمتی که ما تحلیلگر بنیادی کیست روزانه در هر سهم میبینیم همان قیمت بازاری یا واقعی آن سهم است.
چند نوع سهامداران داریم؟
ما دو نوع سهامدار داریم؛ سهامداران حقیقی یا خرد و سهامداران حقوقی یا عمده
به چه سهامدارانی حقیقی گفته میشود؟
هر کدام از ما که دارای هویت فردی جداگانه هستیم یک فرد حقیقی محسوب میشویم.
پس اگر ما افراد حقیقی سهام شرکتی را خریداری کنیم به ما سهامدار حقیقی میگویند. یعنی به صورت انفرادی کد بورسی دریافت کرده و معامله میکنیم.
سهامداران حقوقی بازار سهام کدامند؟
گاه اشخاص حقیقی در کنار هم جمع شده و جدا از شخصیت فردی خود، مجموعهای مستقل مانند سازمانها، نهادها، شرکتها… را تشکیل میدهند.
به این مجموعه که شخصیت فرضی و اعتباری دارد و نام و نشان جداگانه و اهداف مشخصی را دنبال میکند، شخص حقوقی میگویند.
برای مثال شرکت مینو یک شخص حقوقی محسوب میشود. این اشخاص حقوقی توسط افراد حقیقی تحت عنوان هیئت مدیره اداره میشود و میتوانند کد بورسی مختص به خود را دریافت کنند.
پس هرگاه صحبت از سهامداران حقوقی یا بازیگران حقوقی شد منظور همان شرکتهای ثبت شدهای هستند که از طریق این شرکتها اقدام به معامله در بازار سهام میکنند.
شرکتهای سرمایهگذاری، شرکتهای سبدگردانی، صندوقهای سرمایهگذاری، کارگزاریها و … از جمله نهادهای فعال مالی در بازار سرمایه به حساب میآیند که هرکدام یک شخص حقوقی هم محسوب میشوند.
دیدگاه سهامداران حقیقی برای خرید و فروش سهام چیست؟
همانطور که گفته شد، سهامداران حقیقی به صورت انفرادی خرید و فروش میکنند، این افراد اغلب دید کوتاهمدت بر سهام دارند و ممکن است براساس جو و شایعات بازار و یا نظرات و تحلیلهای شخصی خود خرید و فروشهای هیجانی داشته باشند.
البته این به معنای این نیست که تمامی سهامداران حقیقی به این صورت معامله کنند اما قاعدتا ما نمیتوانیم جز عدهای اندک از این افراد را تحلیلگر حرفهای بدانیم.
برخی از این نوع سهامداران مخصوصا تازهواردان بازار در صفهای خرید، خریدار و در صفهای فروش، فروشنده هستند.
رفتار مخرب و هیجانی این دسته از سهامداران میتواند بسیار به بازار سهام آسیب وارد کند.
به همین منظور همواره به این دسته از سهامداران به ویژه تازهواردان پیشنهاد میشود در بدو ورود به بازار سهام یا از طریق صندوقهای سرمایهگذاری اقدام کنند یا از مشورت افراد خبره و تحلیگران معتبر استفاده کنند.
سهامداران حقوقی چه دیدگاهی دارند؟
برخلاف سهامداران حقیقی بازار، سهامداران حقوقی بیشتر نگاه بلندمدت و بنیادی بر سهم دارند.
این سهامداران اصولا تحلیلگر بنیادی کیست تیمی از تحلیلگران حرفهای دارند، با کلیات بازار پیش میروند. در روزهای منفی بازار خریدار و در روزهای مثبت فروشنده میشوند تا تعادل بازار سهام برهم نخورد.
حجم معاملاتی که این دسته از سهامداران انجام میدهند بسیار بیشتر از سهامداران حقیقی است و کمتر رفتار هیجانی از آنها دیده میشود.
استراتژی سهامداران حقوقی در بازار سرمایه ایران چیست؟
در هر سرمایهگذاری اگر تحلیل و تجزیه درستی صورت نگیرد، نتیجهای دلخواه و مطلوبی نخواهد داد. حتی در روزهای مثبت بازار سهام هم هستند افرادی که با رفتار غلط در معاملات متضرر شدهاند.
در نتیجه هر دو دسته سهامدار هم سهامداران حقیقی و هم سهامداران حقوقی باید سهامی را انتخاب کنند که تمامی فاکتورهای ارزندگی را داشته باشد.
سهامداران حقوقی با توجه به حجم زیاد معاملاتی که انجام میدهند، سرمایه کلانی که در بازار سهام دارند و همچنین نظارتی که همواره از سوی نهادناظر، مالکین و سهامداران حقیقی بر عملکرد این شرکتها وجود دارد، باید همواره پاسخگو باشند و در نتیجه تصمیمگیری در خصوص خرید و فروش سهام به شدت در معرض ریسک قرار دارد.
به همین منظور سرمایهگذاری آنها باید براساس تحلیلهای تیمی و کارشناسی صورت گیرد.
در بازار سرمایه ایران سهامداران حقوقی نقش بازارگردان را ایفا میکنند.
بازارگردان کیست؟
بازارگردانی به این صورت است که با خرید و فروش سهام نقدینگی را در بازار به گردش در میآورند، عرضه و تقاضا را بالا میبرند یا به عبارتی سهام در میان سهامداران چه سهامداران حقیقی و چه سهامداران حقوقی دست به دست میشود.
به این ترتیب دو وظیفه خطیر یک بازارگردان افزایش نقدشوندگی سهام و کاهش دامنه نوسان قیمت اوراق بهادار است.
همانطور که گفته شد بازارگردان در روزهای مثبت بازار فروشنده و در منفیهای بازار خریدار میشود تا بازار با نوسان شدید مواجه نباشد.
آیا سهامداران حقوقی بازارگردانان مناسبی هستند؟
با این وجود برخی کارشناسان معتقدند که سهامداران حقوقی نمیتوانند در نقش بازارگردان وظایف خود را به درستی انجام دهند و این کار باید توسط نهاد دیگر انجام شود. چراکه در اینجا منافع سهامداران حقوقی هم درگیر است، به طوری که ممکن است با توجه به رصدگری دقیق و هوشمندانه سریعتر از اخبار مرتبط با سهام شرکتها مطلع شده و واکنش نشان دهند.
موضوعی که در خرید و فروش سهامداران حقوقی باید به آن توجه شود این است که برخی از سهامداران حقوقی تعداد اندکی از سهام شرکتی را دارند که تاثیر زیادی بر قیمت سهم ندارند ولی برخی دیگر با توجه به خرید حجم بالا از سهام شرکتی، میتوانند قیمت و بهای سهمی را تعیین کنند و به نوعی با خرید و فروش به آن جهت بدهند.
به عبارتی میتوانند ایجادکننده یک حرکت مثبت یا منفی در سهم باشند.
واکنش بازار سهام به نحوه آرایش سهامداران حقیقی
تصمیمهای سهامداران حقیقی و سهامداران حقوقی بازار در راستای خرید و فروش سهام همواره مورد توجه اهالی بازار سهام بوده است چرا که رویکرد آنها میتواند بازار را جهت بدهد.
همانطور که گفته شد سهامداران خرد یا همان سهامداران حقیقی بازار اغلب با توجه به دید کوتاهمدتی که دارند نسبت به سهامی توجه نشان میدهند که سود بیشتر در زمان کمتر بدهد فارغ از ارزندگی آن سهم بر اساس فاکتورهای بنیادی.
این موضوع گاه آسیبهای فراوانی به آنها زده و علاوه بر زیانی که گریبانگیرشان شده سهم را دستخوش نوسانات زیاد کرده به طوری که سهمی گاه چند برابر ارزش ذاتی خود معامله میشود و گاه برعکس این موضوع، سهام ارزنده از چشم سهامداران حقیقی دور میماند.
در نتیجه همانطور که گفته شد واکنشهای هیجانی اغلب از سوی این دسته از سهامداران است.
رفتار سهامداران حقوقی چگونه به بازار سهام جهت میدهد؟
سهامداران حقوقی که اغلب براساس تحلیل و ارزندگی سهم معامله انجام میدهند بسیار در جهت دهی به بازار سهام موثرتر از سهامداران حقیقی عمل میکنند. این نوع از سهامداران کمتر هیجانی برخورد کرده هرچند که رفتار آنان ممکن است بازتاب هیجانی به بازار بدهد.
بدینترتیب رصد رفتار این دو دسته از سهامداران بسیار مهم است و روزانه خالص خرید و فروش و همینطور میزان مشارکت و ارزش معاملاتی که توسط افراد حقیقی و حقوقی انجام شده است، بررسی میشود.
خالص خرید و فروش سهامداران حقیقی و حقوقی چطور مشخص میشود؟
هرگاه میزان خرید سهام توسط سهامداران حقیقی و یا سهامداران حقوقی از میزان فروش آن بیشتر باشد، تفاضل ارزش خرید از فروش عددی مثبت را نشان میدهد که بیانگر این است که سهامدار خریدار بوده و یا بالعکس اگر ارزش خرید نسبت به فروش کمتر باشد، تفاضل ارزش خرید از فروش منفی شده و بیانگر فروشنده بودن سهامدار است.
به عبارتی گفته میشود خالص خرید یا فروش سهامداران حقیقی یا سهامداران حقوقی فلان عدد است.
میزان مشارکت سهامداران حقیقی و حقوقی یعنی چه؟
میزان مشارکت بیانگر میزان معاملاتی است که سهامداران حقیقی یا سهامداران حقوقی به نسبت یکدیگر روزانه انجام میدهند.
مثلا میگویند تحلیلگر بنیادی کیست میزان مشارکت سهامداران حقیقی در معاملات فلان روز بیشتر از سهامداران حقوقی بود.
منظور از تغییر مالکیتهای بورسی چیست؟
وقتی میگوییم تغییر مالکیتها در روز مثلا سوم مرداد حقیقی به حقوقی بوده است یعنی نقدینگی از پرتفوی (سبد سهام) سهامداران حقیقی به پرتفوی سهامداران حقوقی منتقل شده است یا به عبارتی سهامداران حقیقی بیشتر فروشنده بودند و سهامداران حقوقی خریدار و این موضوع میتواند بالعکس باشد.
ارزش معاملات کل و خرد بورس چگونه مشخص میشود؟
ارزش کل معاملات سهام، مجموع کل خرید و فروشها یا همان معاملات سهامداران حقیقی و سهامداران حقوقی بازار است. اما هرگاه گفته میشود ارزش معاملات خرد فلان عدد است یعنی ارزش معاملات بدون در نظر گرفتن معاملات بلوکی (عمده)، اوراق مشارکت و دادوستدهای صندوقهای سرمایهگذاری.
خرید و فروش سهامداران حقوقی نوعی سیگنال به بازار است؟
باتوجه به موارد گفته شده ممکن است این موضوع مطرح شود که سهامداران حقوقی به خاطر حجم معاملات و میزان سرمایهای که در بازار سهام گذاشتهاند، تیم تحلیلگر حرفهای دارند و با توجه به نفوذ بیشتری که دارند زودتر از سهامداران حقیقی از اطلاعات شرکتها آگاه میشوند پس میتوانند لیدر خوبی برای بازار باشند.
پس ما باید با خرید سهامداران حقوقی خریدار شویم یا با فروششان بفروشیم.
اما برای تصمیمگیری باید فاکتورهای زیر را بررسی کنیم:
چرا سهامداران حقوقی در نقش خریدار ظاهر میشوند؟
گاهی ممکن است ببینید که سهامدار حقوقی در یک سهمی در یک محدوده معین خریدار است. از این موضوع دو برداشت میشود داشت.
برداشت اول این است که آن سهامدار حقوقی سهام شرکت را بر اساس فاکتورهای مختلف بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که قیمت فعلی برای خرید سهم مناسب است و یا به عبارتی سهم ارزنده است. به همین دلیل شروع به خرید سهم میکند.
در حالت دیگر سهامدار حقوقی در نقش حمایتکننده سهام وارد عمل میشود. یعنی همانطور که گفته شد با خرید و فروش خود بازار را متعادل نگه میدارد و مانع از نوسانات شدید میشود.
آیا تحلیل شرکتهای حقوقی در خصوص ارزندگی سهام همیشه درست است؟
در این حالت باید سهم را بررسی کنیم که آیا واقعا سهام شرکت ارزش خرید دارد یا خیر. همانطور که میدانید، تحلیلها میتوانند متفاوت باشند.
گاه دو تحلیلگر حرفهای هم میتوانند نظرات متغایر از هم داشته باشند.
به هر حال در هر شرایطی خطای انسانی وجود دارد و ممکن است گاهی خبر کوچکی از دید بسیاری از تحلیلگران دور بماند، کما تحلیلگر بنیادی کیست اینکه بسیار در ارزندگی سهمی اثرگذار باشد.
پس نمیتوان گفت که سهامداران حقوقی همیشه تحلیلهای درستی از سهام شرکتها دارند و سهامداران حقیقی در تشخیص ارزندگی سهمی همیشه ضعیف عمل میکنند.
چرا سهامداران حقوقی فروشنده سهم میشوند؟
در بحث فروش گاه ممکن است شرکتی برای تامین نقدینگی لازم به منظور اجرای طرحهای توسعهای و یا پرداخت بدهی و . اقدام به فروش سهام خود کند.
یا در حالت دیگر سهامدار حقوقی سود مد نظر را کسب کرده و به این نتیجه رسیده که سهم توان سوددهی بیشتر را ندارد و در نتیجه ممکن است اقدام به فروش سهام خود کند.
به عبارتی این دید را دارند که سهم دیگر ارزنده نیست و یا در نهایت باز هم به بحث جلوگیری از ایجاد نوسانات شدید و متعادلسازی بازار میرسیم.
بنابراین به طور دقیق نمیتوان گفت که همگام با خرید و فروش سهامداران حقوقی، سهامداران حقیقی بازار باید خریدار یا فروشنده باشند یا خیر.
به همین منظور پیشنهاد میشود کلیه اخبار بورسی و مرتبط با شرکتها به دقت رصد شود و سنجش ارزندگی سهام براساس فاکتورهای بنیادی انجام شود.
آنچه در مورد حرفه تحلیلگری کسب و کار BABOK باید بدانید.
آنچه در مورد حرفه تحلیلگری کسب و کار BABOK باید بدانید.
تحلیلگر کسب و کار کیست؟
تحلیلگر کسب و کار، شخصی است که وظایف تجزیه و تحلیل کسب و کار توصیف شده در راهنمای BABOK را، صرف نظر از عنوان شغلی یا هر نقش سازمانی، انجام می دهد. تحلیل گران کسب و کار، مسئول کشف، ترکیب و تجزیه و تحلیل اطلاعات دریافت شده از منابع مختلف (از جمله ابزارها، فرایندها، اسناد و ذینفعان)، در یک شرکت هستند. همچنین آنها، مسئول برآورد کردن نیازهای واقعی ذینفعان _ که اغلب شامل بررسی و شفاف سازی نیازهای بیان شده است_ به منظور تعیین مسائل اساسی و دلایل زمینه ای هستند.
تحلیل گران کسب و کار، در همسویی راه حل های طراحی و ارائه شده با نیازهای ذینفعان نقش دارند.
برای مطالعه ماهیت تحلیل کسب و کار به مقاله “نگاهی به تحلیل کسب و کار BABOK در سال 2021” رجوع کنید.
فعالیت هایی که تحلیل گران کسب و کار انجام می دهند عبارتند از:
- درک مشکلات و اهداف شرکت؛
- تجزیه و تحلیل نیازها و راه حل ها؛
- تدوین استراتژی ها؛
- تغییر جهت استراتژی سازمان؛
- تسهیل تعامل ذینفعان.
شکل 1: روند اجرای حل مسئله توسط تحلیل گر کسب و کار
چرا سازمان ها به حرفه تحلیلگری کسب و کار احتیاج دارند؟
تحلیلگران کسب و کار، بخش مهمی از ساختار کسب و کاراند، چرا که همزمان مسئول انجام چند وظیفه در کسب و کارها هستند؛ از جمله:
- مسئول پر کردن شکاف بین فناوری اطلاعات و کسب و کار، بمنظور ارزیابی فرآیندها؛
- تعیین الزامات؛
- ارائه راهکارها، به مدیران اجرایی و ذینفعان؛
- مسئول بهبود محصولات، ابزار، نرم افزار، سخت افزار، خدمات یا فرآیند کار(با توجه به نوع نقش تحلیلگری که می پذیرند).
تحلیلگران کسب و کار با مدیران کسب و کار و کاربران تعامل دارند تا راهکاری برای بهبود کارایی و ایجاد ارزش افزوده، از طریق تغییرات در فرایند، خدمات، نرم افزار و سخت افزار بیابند. علاوه بر پیشنهاد راهکار، باید راهکار ها را از نظر امکان تولید و اجرا، عملکرد و هزینه بسنجد و رابطه ای بین این مولفه ها را متعادل کنند.
انواع نقش های تحلیلگران کسب و کار در سازمان
نقش های که به طور معمول تحت عنوان تحلیل گر کسب و کار در دنیای حرفه ای فعالیت می نماید، عبارتند از: معمار کسب و کار، تحلیل گر سیستم های تجاری، تحلیل گر داده، تحلیل گر سازمان، مشاور مدیریتی، تحلیل گر فرایند، مدیر محصول، تحلیلگر بنیادی کیست مالک محصول، مهندس الزامات و تحلیل گر سیستم.
با توجه به اهداف سازمانی، یک تحلیل گر کسب و کار می تواند به عنوان یکی از نقش های ذکر شده نیز کار کند.
شکل 2: انواع نقش های تحلیل گر کسب و کار در سازمان
- معمار کسب و کار:
- معمار کسب و کار، یک متخصص معماری کسب و کار است و به عنوان پلی بین کسب و کار و فناوری عمل می کند. همچنین برنامه های توانمند سازی سازمان و سایر محصولات را توسعه می دهد و در عملیاتی سازی استراتژی، توانمندسازی فناوری و جریان های ارزش کمک می کند.
- تحلیلگران سیستم های کسب و کار، مسئول ارائه پروژه ها، ابتکار فرآیندهای کسب و کار، تغییرات کسب و کار و راه حل های فناورانه هستند. آنها نیازهای کسب و کار و اطلاعات یک سازمان را مطالعه می کنند و از این داده ها، برای توسعه فرآیندهایی که به دستیابی اهداف استراتژیک کمک می کند، استفاده می کنند.
- یک تحلیلگر داده، جمع آوری، پردازش و تجزیه و تحلیل های آماری را روی مجموعه داده های بزرگ انجام می دهد و از داده ها برای پاسخ به سؤالات و حل مسائل استفاده می کند. با توسعه رایانه ها و افزایش پیچیدگی فناوری، تجزیه و تحلیل داده ها نیز تکامل یافته است.
- تجزیه و تحلیل سازمانی، یک حوزه دانشی است که فعالیت های تجزیه و تحلیل کسب و کار یک سازمان را توصیف می کند. وظایف تحلیلگر سازمان عبارتند از:
- فرصت های کسب وکار سازمان را شناسایی می کند؛
- یک معماری کسب و کار برای سازمان ایجاد می کند؛
- مسیر سرمایه گذاری پروژه بهینه را برای سازمان تعیین می کند؛
- راه حل های، کسب و کار و فنی، جدید را در سازمان پیاده سازی می کند.
- مشاوران مدیریت، برای بهبود عملکرد کسب و کار با ارائه مشاوره تخصصی، بمنظور حل مشکلات و تشویق به رشد کسب و کار، همکاری می کنند. مشاور مدیریتی با طیف گسترده ای از بخش ها، از جمله استراتژی کسب و کار، امور مالی، منابع انسانی و بازاریابی کار می کند.
- تحلیلگر فرآیند، یک متخصص فناوری اطلاعات است که در تجزیه و تحلیل فرآیندها و گردش های کاری، با هدف یافتن چگونگی بهبود یا خود کار سازی آنها، تخصص دارد.
- مدیر محصول، شخصی است که نیاز مشتری و اهداف کسب کار بزرگ تری را که یک محصول یا ویژگی هایش برآورده می کند، شناسایی و معیارهای موفقیت محصول را بیان می کند. همچنین مسئول جمع آوری تیم، برای اجرای موفقیت آمیز پروژه می باشد.
- مالک محصول، مسئولیت نتیجه پروژه را بر عهده دارد و به دنبال افزایش حداکثری ارزش یک محصول، با مدیریت و بهینه سازی بک لاگ محصول است
شکل 3: تفاوت مدیر محصول با مالک محصول
- مهندس الزامات:
- مهندسین الزامات، مسئول تجزیه و تحلیل، مستندسازی، هماهنگی و مدیریت الزامات های مربوط به پروژه های جدید هستند و همچنین نیازهای های خاص پروژه مشتری را، شناسایی و درک می کنند، و آنها را به روشی واضح و الزام آور مستند می کنند.
- تحلیلگر سیستم، فردی است که از تکنیک های تحلیل و طراحی برای حل مشکلات کسب و کار، با استفاده از فناوری اطلاعات، استفاده می کند. تحلیلگران سیستم، به عنوان “عوامل تغییر”، بهبودهای سازمانی مورد نیاز را شناسایی و سیستم هایی را برای اجرای آن تغییرات طراحی می کنند و همچنین کارکنان را برای استفاده از سیستم ها، آموزش می دهند و باعث افزایش انگیزه در افراد می شوند.
شایستگی های مورد نیاز تحلیلگران کسب و کار:
تحلیلگر کسب و کار، هم به مهارت های سخت و هم مهارت های نرم نیاز دارد. شایستگی های اصلی تحلیلگر کسب و کار، دانش، مهارت ها، رفتارها، ویژگی ها و خصوصیات شخصی است. این شایستگی های اساسی، منحصر به حرفه تجزیه و تحلیل کسب و کار نیست. با این حال، اجرای موفقیت آمیز وظایف و تکنیک ها، اغلب به مهارت در یک یا چند شایستگی بنیادی بستگی دارد.
دیدگاه شما