شاخص کل بورس چیست؟
شاخص کل بورس چیست؟ منظور از دستکاری شاخصسازها چیست؟ چرا زمانی که قسمت عمدهای از نقشه بازار قرمز است و سهام بیشتر شرکتها منفی است، شاخص کل مثبت میشود؟ برعکس این موضوع هم صادق هست، زمانی که بیشتر شرکتهای کوچک بازار مثبت هستند، شاخص کل منفی است. در این مطلب میخواهیم ببینیم که شاخص کل چیست و چگونه محاسبه میشود. قبلا در رابطه با این که شاخص چیست صحبت کردیم و گفتیم شاخص معیاری برای سنجش تغییرات یک مولفه نسبت به گذشته است.
مثلا شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی (CPI) معیاری برای اندازهگیری تغییرات قیمتی کالاها و خدمات مصرفی در ایران است. با استفاده از این شاخص تغییرات قدرت خرید پول و نرخ تورم در طی زمان سنجیده میشود. در بازار سرمایه هم چنین شاخصهایی وجود دارند که شاخص کل بورس یکی از آنها است.
شاخص کل بورس را از کجا ببینیم؟
سایتهای زیادی هستند که شاخص کل را به صورت لحظهای گزارش میکنند. اما تمام سایتها میتوانند خطا داشته باشند یا با تاخیر بهروزرسانی شوند. بهترین مرجع برای دیدن شاخص کل بورس سایت tse.ir است.
شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟
شاخص کل بورس معیاری است که به ما نشان میدهد بازدهی کل بازار از گذشته تا الان به چه صورتی بوده و سرمایهگذاران در طی یک مدت زمان مشخص، بهطور میانگین نسبت به گذشته سود کردهاند یا ضرر. به شاخص کل، شاخص بازده نقدی و قیمت هم گفته میشود.
در واقع شاخص کل یک مقدار عددی است که دانستن آن به تنهایی به ما کمکی نمیکند و باید آن را با گذشته مقایسه کرد. برای این کار یک سال را بهعنوان سال پایه در نظر میگیرند و منبعد تغییرات را نسبت به آن سال پایه بیان میکنند.
در بورس اوراق بهادار ایران سال 1369 بهعنوان سال پایه انتخاب و رقم پایه 100 درنظر گرفته شد. بعد از سال 1369 تغییرات را نسبت به همان عدد سال پایه نشان میدهند. شکل زیر تصویری از شاخص کل طی چند سال آخر است.
به شاخص کل به اختصار TEDPIX هم گفته میشود، که کوتاه شده عبارت Tehran Exchange Dividend Price IndeX است. این شاخص تغییرات قیمتی سهمها و توزیع سود نقدی تقسیمی (DPS) بین سهامداران شرکتها را بررسی میکند. به بیان دیگر شاخص کل، میانگین بازدهی سهام تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار را نشان میدهد.
اما ممکن است گاهی ببینید که شاخص عدد مثبتی را نشان میدهد اما وقتی به نقشه کلی بازار نگاه میکنیم، میبینیم در آن روز بیشتر شرکتهای بازار وضعیتی مناسبی نداشته و با افت قیمت سهام مواجه شدند. اما دلیل این موضوع چیست؟
شاخص کل چطور حساب میشود؟
برای آگاهی از تغییرات شاخص میتوان سراغ سایت شرکت مدیریت فناوی بورس تهران رفت. تغییرات مقدار شاخص بهصورت خودکار بهطور مداوم روی سایت بروزرسانی میشود. برای محاسبه این مقدار به شرکتها وزن داده میشود. بیایید این موضوع را با یک مثال بررسی کنیم. سال کنکور را به یاد بیاورید. مثلا اگر کنکور رشته تجربی میدادید، اهمیت بعضی درسها بیشتر بود. مثلا زیستشناسی ضریب چهار داشت اما درسی مثل زمینشناسی ضریب کمتری (ضریب یک) داشت. منظور از ضریب همان درجه اهمیت یا وزن دروس بود.
در این مثال زیستشناسی چهار برابر زمینشناسی ارزش داشت. یعنی اگر شما زیستشناسی را خیلی خوب و زمینشناسی را منفی میزدید، تراز کل شما مثبت میشد. اما اگر زیستشناسی را منفی میزدید، حتی با پاسخ به تمامی سوالات زمینشناسی تراز کل شما پایینتر از حد معمول میشد. برای محاسبه شاخص کل هم از روشی مثل این استفاده میشود. شرکتهای بزرگتر تاثیر بیشتری بر شاخص دارند. یعنی مثل همان درس زیستشناسی با ضریب 4 هستند در حالیکه شرکتهای کوچک نقش زمینشناسی را بازی میکند.
یعنی اگر شرکتهای بزرگ مثبت باشند، احتمال این که شاخص مثبت و سهمهای کوچک بازار منفی باشند بسیار زیاد است. عکس این موضوع هم صادق است. برای محاسبه شاخص کل از فرمول زیر استفاده میشود.
فرمول محاسبه شاخص کل
همانطور که در فرمول هم مشخص است اندازه شرکت و تعداد سهام منتشره آن در محاسبه مقدار شاخص تاثیرگذار است. در مقدمه سوالی در رابطه با دستکاری سهمهای شاخصساز مطرح کردیم. فکر میکنم با بررسی فرمول شاخص کل فهمیدیم که منظور از سهمهای شاخصساز چیست. به سهام شرکتهای بزرگ که تاثیر زیادی بر مقدار شاخص میگذارند، سهام شاخصساز گفته میشود.
در بعضی مواقع میشنویم که میگویند شاخص دستکاری میشود. در زمانهایی که بازار وضعیت مناسبی ندارد و روندی نزولی در پیش گرفته، میبینیم که بازارگردانها و حقوقیها از سهام شرکتهای بزرگ حمایت میکنند تا از تاثیرات منفی آنها بر ویژگی سرمایهگذاران شاخص شاخص کل بکاهند. این کار میتواند اهداف متفاوتی داشته باشد. یکی از این اهداف جلوگیری از شکست حمایتهای مهم شاخص است. منطقه حمایت و مقاومت موضوع مهمی در تحلیل تکنیکال است.
گروهی معتقدند که بررسی وضعیت بازار و مقدار شاخص به این صورت درست نیست و باید برای همه سهمها وزن و ارزش یکسانی در نظر گرفت. برای حل این مشکل شاخص هموزن طراحی شد. در محاسبه مقدار این شاخص ضرایب تمامی شرکتها برابر درنظر گرفته میشود، در این رابطه صحبت خواهیم کرد.
آیا دستکاری شاخص خوب است؟
راستش را بخواهید، شاخصی که دستکاری نشود، ارزش زیادی ندارد. بیشتر شاخصها مثل S&P500 مدام در حال دستکاری شدن هستند. این شاخصها در عمل صندوقهایی هستند که سالانه تعداد جدیدی سهم به آنها اضافه و کم میشود. مردم نیز میتوانند این شاخصها را خرید و فروش کنند و از بازدهی کل بازار بهرهمند شوند.
شاخص کل بورس تهران بیشتر یک نماگر است که تغییرات روزانه قیمت را گزارش میکند. شما قادر نیستید روی شاخص سرمایهگذاری کنید و در سود و زیان آن شریک شوید.
اگر دستکاری به این معنا باشد، دستکاری شاخص کل خیلی خوب است.
اما اگر دستکاری به معنای حمایت از یک سهم بهخصوص یا تغییرات مدام در فرمول باشد تا در اخبار بگویند که شاخص بورس مثبت شد و سیگنال غلط به مردم بدهند، به هیچ عنوان پسندیده نیست.
شاخصهای دیگر بورس
شاید فکر کنید که محاسبه ضریبدار شاخص، کار مناسبی نیست و میتواند گمراه کننده باشد.
چند سهم بزرگ مثل فولاد، شستا و فارس اگر مثبت باشند شاخص هم مثبت میشود.
در این صورت میتوانید به شاخص کل هموزن مراجعه کنید. در این شاخص تمامی سهمها مستقل از ارزش بازار شرکتها، ضریب مساوی دارند.
همچنین ویژگی سرمایهگذاران شاخص هر صنعت شاخص مخصوص به خود را دارد. مثلا شاخص فلزات اساسی. با مقایسه این شاخصها با شاخص کل، میشود صنعت لیدر را شناسایی کرد.
شاخص 50 شرکت فعالتر، وضعیت سهمهایی را نشان میدهد که بیشترین معامله را داشتهاند. در روزهای منفی بازار، سهمی که بسته باشد یا چندان معامله نشود، اثری بر شاخص کل ویژگی سرمایهگذاران شاخص بورس ندارد.
شاخص 30 شرکت بزرگ هم به تغییرات قیمت در بزرگترین شرکتها توجه دارد. مثلا اگر شاخص هموزن مثبت باشد و شاخص 30 شرکت بزرگ منفی، میفهمیم که پول دارد به سمت شرکتهای کوچکتر میرود.
چه عاملی بر شاخص کل اثر میگذارد؟
بورس به یک آسانسور شبیه است که یک فنر در آن در حال نوسان است. شما میتوانید فنر را بالا و پایین بکشید، اما در نهایت توانایی این را ندارید که فنر را در فاصله زیادی جابجا کنید.
اگر کسی دکمه آسانسور را بزند، چه فنر را پایین بکشید و چه به بالا هل دهید، فنر جابجایی بزرگتری را تجربه میکند.
اتفاقهای روزانه، شبیه به وارد کردن نیرو به این فنر هستند. این اتفاقها میتوانند شاخص کل را در یک دامنه مشخص بالا و پایین ببرند.
در این مثال، اقتصاد کلان شبیه به دکمه آسانسور است. برای مثال نرخ ارز به عنوان یکی از مهمترین شاخصههای اقتصاد کلان اثر زیادی بر بازار دارد. اگر نرخ ارز بالا برود، از یکسو هر برگه سهم به ریال گرانتر میشود تا ارزش دلاری آن ثابت بماند. اما از سوی دیگر محصولات شرکتها هم گرانتر میشود. پس توقع داریم که رشد سهام، بیشتر از رشد قیمت دلار باشد.
شاخص را درصدی بخوانیم یا عددی؟
این روزها در سایتهای خبری و یا رسانهها، اخباری از قبیل ریزش 15,000 واحدی شاخص و یا رشد 20,000 واحدی آن میشنویم. افراد زیادی ادعا میکنند که رشد هر روزه شاخص بازار تا این عدد بسیار زیاد بوده و به زودی این حباب خواهد ترکید. اما حقیقت چیست؟ آیا رشد 10,000 واحدی شاخص در این روزها، زیاد است؟
برای بررسی شاخص، بهتر است بهجای تغییرات عددی، به تغییرات درصدی آن توجه کرد. همین چند سال پیش که شاخص زیر 100,000 واحد بود، رشد 3,000 واحدی آن به طور روزانه، رشد خیلی زیادی محسوب میشد، یعنی شاخص در یک روز تقریبا حدود 3% رشد کرده بود. اما الان که شاخص از 500,000 هزار واحد عبور کرده است، رشد 3,000 واحدی آن چندان زیاد نیست و تقریبا معادل 0.6% است.
بنابراین بهتر است برای تغییراتی که در شاخص اتفاق میافتد بهجای عدد از درصد استفاده کنیم. استفاده از درصد به ما کمک میکند تا میزان تغییرات شاخص را بهتر درک کنیم و مقایسه صحیحتری داشته باشیم.
کاربرد شاخصها
یکی از معیارهای سنجش عملکرد بازارهای مالی، شاخصها هستند. با استفاده ویژگی سرمایهگذاران شاخص از این شاخصها میتوانید جهت حرکت و میزان تغییرات قیمتها را تشخیص دهید. برای مثال میتوان فهمید که روند کلی حرکت بازار در آینده صعودی است و یا نزولی.
از مهمترین کاربرد شاخصها این است که میشود از آن بهعنوان مبنایی برای سنجش عملکرد پرتفوی (سبد سهام) خود استفاده کرد. به این صورت که سرمایهگذاران ویژگی سرمایهگذاران شاخص میتوانند بازده پرتفوی خود را با بازده شاخص مقایسه کنند و به نوعی عملکرد خود را در مدیریت سهمهایشان مورد ارزیابی قرار دهند.
شاخصهای بازار وضعیت و عملکرد آتی کل اقتصاد را نیز نشان میدهند. همچنین برای پیشبینی حرکات آتی قیمتها و تغییرات روند احتمالی، میتوان به تغییرات شاخص در سالهای پیش توجه کرد. در مطالعات مالی و اقتصادی نیز افراد برای اندازهگیری نرخهای بازده بازار و مقایسه بازار بورس با سایر بازارها به مطالعه رفتار شاخصها میپردازند.
افرادی که در بورس اوراق بهادار فعالیت میکنند معمولا از دو طریق بازده کسب میکنند.
1) بازده ناشی از تغییرات قیمت سهام
این بازده، همان بازدهی است که از نوسان قیمت سهام بهدست میآید. این بازده تا زمانی که شما سهمی را دارید و اقدام به فروش آن نکردید، بهصورتِ سود یا زیان تحقق نیافته در پرتفوی شما نشان داده میشود. اما به محض فروش سهم، سود یا زیان شما تحقق پیدا میکند.
2) بازده ناشی از سود نقدی دریافتی از شرکتها
شرکتها معمولا بعد از برگزاری مجمع عمومی ویژگی سرمایهگذاران شاخص عادی سالیانه، همه و یا قسمتی از سود خود را بین سهامداران تقسیم میکنند که به آن سود تقسیمی یا DPS گفته میشود. شرکتها در پی انتشار اخبار مربوط به توزیع سود نقدی، بانکهایی را معرفی میکنند تا سهامداران به بانک مشخص شده مراجعه کنند. افراد با در دستداشتن کد بورسی و کارت شناسایی خود، ویژگی سرمایهگذاران شاخص متناسب با تعداد سهمی که در زمان برگزاری مجمع داشتند، سود نقدی دریافت میکنند.
جمعبندی
همانطور که گفتیم شاخص کل بورس نشاندهنده میانگین بازدهی سهام تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است. در رابطه با تنوعبخشی قبلا صحبت کردیم. این که فرد بتواند تمامی سهمهای موجود در بازار را داشته باشد و متناسب با شاخص کل بازده کسب کند، امری ناممکن است. ولی از طریق تنوعبخشی به سبد سهام و خرید سهام با ضریب بتا متفاوت میتوان پرتفویی مناسب تشکیل داد که علاوهبر داشتن سهمهای شاخصساز از رشد شرکتهای کوچک نیز جا نماند.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
بورس چیست و چگونه میتوانیم در این بازار سرمایهگذاری کنیم؟
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده است که بورس چیست باید بگوییم اندیشهی ایجاد بورس زمانی شکل گرفت که عدهای از بازرگانان اروپایی از فعالیتهای تجاری خود ضرر کردند. بنابراین به فکر راه حلی افتادند تا به وسیلهی آن بتوانند جلوی این ضرر را بگیرند و یا آن را به حداقل برسانند.
نتیجه آن شد که تعدادی از بازرگانان عده ای را در فعالیت های خود شریک کردند تا با این روش سود و زیان احتمالی را با آنها تقسیم کنند. این تجربه موفقیت آمیز بود لذا به تدریج هر تاجری سعی می کرد تا فعالیت های ویژگی سرمایهگذاران شاخص تجاری خود را با این روش ادامه دهد. به خصوص که این روش برای افرادی که فعالیتهای بزرگ اقتصادی انجام می دادند بسیار مطلوبتر بود.
رفتهرفته این تجربه قانونمند شد و به تشکیل شرکتهای سهامی تبدیل گردید. اولین تجربه مربوط به تشکیل یک شرکت سهامی در کشور روسیه بود که در سال ۱۳۵۳ میادی تصمیم گرفت کالاهایی را بدون این که آفریقا را دور بزند، از شمال اروپا به شرق آسیا و چین ببرد و این کاری بود که احتمال ضرر در آن بیشتر بود. برای انجام این کار عدهای از تجار سرمایهی لازم را تأمین کردند و هر کس به نسبت سرمایهی خود در سود و زیان شرکت شریک شد و این کار با موفقیت صورت گرفت.
بورس چیست و چگونه میتوانیم در این بازار سرمایهگذاری کنیم؟
بعدها با گسترش مبادلات در اروپا به سرمایههای زیادتر و شرکای بیشتری نیاز شد. برای این کار نیاز به مراکزی بود تا بتوان بین سرمایهگذاران و سرمایه پذیران رابطه برقرار کرد. چنین مراکزی تأسیس شدند و بورس نام گرفتند. اولین بورس دنیا در قرن هفدهم میلادی در شهر آمستردام هلند تشکیل شد و امروز اکثر کشورهای جهان دارای بازار بورس هستند. در ایران نیز در سال ۱۳۴۵ قانون تشکیل بورس به تصویب رسید و از ۱۵ بهمن ماه سال ۱۳۴۶ آغاز به کار کرد.
بورس کلمهای فرانسوی است و معنای آن در زبان فرانسه کیف پول میباشد. تاریخچه پیدایش واژه بورس هم به قرن پانزدهم میلادی بازمیگردد. در آن زمان، بازرگانان و کسبه شهری به نام بورُوژ (Bruges) در شمال غربی بلژیک، در میدانی به نام تِربورس (TerBeurze) در مقابل خانه بزرگزادهای به نام «واندِر بورس» جمع میشدند و به خرید و فروش کالاهای خود بر اساس حراج میپرداختند. از آن تاریخ به بعد مکانهایی که مردم در آنجا به حراج کالا مبادرت میکردند و بهتدریج شکل توسعهیافتهتر و مسقف به خود گرفت، بورس میگفتند.
فلسفه کلیدی شکلگیری بازار بورس در جهان، تجمیع سرمایه و تأمین مالی شرکتها و پروژههای آنها در قالب یک سیستم بازار منسجم، قانونمند، پیوسته و شفاف است. مبنای اساسی تشکیل این بازارها همان مفهوم اولیه و ساده شراکت، تقسیم سود و زیان احتمالی میان شرکا است.
تاریخه بورس در ایران
مطالعات اولیه درباره تأسیس بورس در ایران، به سال ۱۳۱۵ هجری شمسی برمیگردد. در این سال، فردی بلژیکی به نام «ران لوترفِلد» پس از انجام مطالعات گسترده درباره تأسیس بورس در ایران، اساسنامه داخلی بورس را تهیه و به مسئولان ایرانی ارائه کرد، اما با توجه به شرایط آن زمان و وقوع جنگ جهانی دوم، عملاً موضوع بررسی و تأسیس بورس در ایران بیش از ۲۵سال به تأخیر افتاد.
در سال ۱۳۴۱، کمیسیونی در وزارت بازرگانی و با حضور نمایندگان وزارت دارایی، وزارت بازرگانی و بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران تشکیل و موافقتنامه اولیه تأسیس بورس سهام در این کمیسیون، تنظیم شد. در اواخر همان سال یعنی سال ۴۱، هیئتی از بورس بروکسل به سرپرستی دبیر کل این بورس برای مشارکت در راهاندازی بورس ایران، به کشورمان دعوت شدند و بالاخره پس از چهار سال، در سال ۱۳۴۵ قانون تشکیل بورس اوراق بهادار در مجلس تصویب و برای اجرا از سوی وزارت اقتصاد به بانک مرکزی ابلاغ شد. حدود یک سال بعد از ابلاغ قانون تشکیل بورس اوراق بهادار، در پانزدهم بهمنماه سال ۱۳۴۶، بورس اوراق بهادار تهران با انجام چند معامله بر روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی که بزرگترین مجتمع واحدهای تولیدی و اقتصادی در آن تاریخ به شمار میرفت، بهطور رسمـی فعالیت خود را آغاز کـرد.
بازار بورس چیست؟
برای شناخت و فهمیدن این موضوع که واقعاً بازار بورس چیست و آشنایی بیشتر با آن بهتر است از “بازار” و تعریف آن شروع کنیم. در یک تعریف ساده، می توان گفت که:
✓بازار مکانی است که در آن خرید و فروش صورت میگیرد.
✓سادهتر این است که بگوییم هرگاه شرایطی فراهم شود که بین خریدار و فروشنده رابطه برقرار شود و معاملهای صورت پذیرد بازار تشکیل شده است.
تحلیل روز شاخص NUPL تحلیل آنچین
تحلیل درون زنجیره ای، شامل شاخص های مهمی است که با نمودار کردن اطلاعات مهم درون شبکه ارز های دیجیتال، امکان تحلیل آینده آن ها را برای سرمایه گذاران و معامله گران فراهم می کند. در تحلیل درون زنجیره ای یا On Chain می توان متوجه شد که قیمت بیت کوین چه زمانی احتمالا رشد خواهد کرد یا آن که چه زمانی وارد اصلاح قیمتی می شود. همچنین به کمک برخی از این شاخص ها می توان پی به وضعیت کلی سرمایه گذاران، ماینرها و آدرس های فعال برد. یکی از مهم ترین شاخص های درون زنجیره ای، شاخص NUPL است.
شاخص NUPL
شاخص NUPL به طور خاص، میزان سود یا ضرر تحقق نیافته را نشان می دهد که آیا در حال حاضر، سرمایه گذاران در وضعیت سود یا زیان قرار دارند. در این شاخص اگر میزان آن بالاتر از عدد صفر باشد، وضعیت کلی سود است و اگر مقداری کمتر از صفر را اختیار کند، به معنای آن است که سرمایه گذاران در ضرر هستند. پس می توان نتیجه گرفت که اگر مقدار NUPL فاصله زیادی از صفر از جهت مثبت بگیرد، روند قیمت بیت کوین صعودی است و اگر رقمی بسیار کوچک تر از صفر داشته باشد روند قیمت بیت کوین نزولی است.
تحلیل شاخص NUPL، سود زیان محقق نشده سرمایه گذاران
22 فروردین 1401
شاخص NUPL خالص سود زیان های کسب نشده برای سرمایه گذارها را مشخص می کند، شاخص همچنان سود تحقق نیافته برای سرمایه گذارها را نشان می دهد، اما قدرت این شاخص در ریزش اخیر در حال کم شدن بوده است، دفعات گذشته وقتی این شاخص با مومنتوم ضعیف به محدوده مشخص رسید، توانست از افت بیشتر قیمت جلوگیری کند و باعث رشد دوباره قیمت شد، چنانچه قیمت افت زیادی از خودش نشان بدهد و با کاهش زیاد Nupl و از دست رفتن سطح مواجه شود، با فاز روانی معامله گران فشار فروش می تواند تقویت بشود؛ در صورت حمایت نیز تأثیر مثبت بر رشد قیمت خواهد گذاشت.
بررسی وضعیت شاخص NRPL (سود و زیان محقق شده)
11 اسفند 1400
با توجه به جنگ ستیزی روسیه در اوکراین دروازه اروپا، به نظر می رسد سرمایه گذاران دچار ریسک گریزی بیشتری در معاملات بیت کوین خود از زمان آغاز جنگ شدن و همچنان پوزیشن ها در منطقه ضرر باقی مانده است، اما این هفته این شاخص به مرز خنثی نزدیک تر شد که میتواند با رشد قیمت بیت کوین ، افزایش دیدگاه مثبت سرمایه گذارها را نشان بدهد. در واقع ویژگی های مشابهی را با ریزش قیمت 20 ژوئیه 2021 که به 29 هزار دلار (نقطه 3 اول) بازار رسید، شبیه شده است.
در نقطه 3 در هر دو تاریخ شاهد کم شدن قدرت ریزش بازار هستیم که ممکن است، این بار نیز به شروع روند مثبت ختم شود، این هفته شاهد زیان خالص 713 میلیون دلاری بوده ایم که به طور قابل توجهی کمتر از ضرر 2.0 میلیاری در نقاط 1 و 2 در هفته های گذشته بوده است. روند این شاخص و احتمال افزایش سود تحقق یافته در هفته های آتی بسیار قابل توجه برای ساختار بازار خواهد بود
هولدر های کوتاه مدت
4 اسفند 1400
شاخص STH-NUPL خالص سود/زیانهای کسب نشده برای هولدرهای کوتاه مدت را به نسبت مارکتکپ بیتکوین نشون میدهد.
مجموع ضررهای تحقق نیافته که توسط STH ها نگهداری میشود ، در حال حاضر برابر با 17.9% از ارزش بازار بیتکوین است که 126 میلیارد دلار ارزش آن است. البته این درصد با ریزش روز گذشته افزایش پیدا کرده است.
در کف قبلی قیمت یعنی 33.5 هزار دلار (24 Jan) ، STH-NUPL به منفی 39.2 درصد رسیده بود که سودآوری بسیار ضعیفی را در شبکه نشون میدهد. هولدرهای STH بیش از 2 ماه است که بیتکوینهای خود را در ضرر نگه داشته اند.
افزایش NUPL زنگ خطری برای بیت کوین
23 بهمن 1400
با نگاه به شاخص NUPL (سود / زیان تحقق نیافته)، در این صعود شاهد افزایش ناگهانی و اسپایک در این شاخص هستیم. در گذشته بازار که بازار یک روند صعودی قوی را شروع می کرد این شاخص به آرامی رشد می کرد؛ اما این بار با توجه به اینکه قیمت طی روند نزولی، رشد نسبی را نشان داده است، این شاخص به شدت رشد کرده است. به نظر این اتفاق مثبتی برای بیت کوین نیست و مارکت و این ارز را در شرایط ریسکی قرار میدهد چراکه در صورت سیو سود کردن معامله گران (رشد مارکت » سود کسب نشده) فشار فروش زیادی ایجاد شده و میتواند دوباره شرایط را تغییر دهد.
همچنین بعد از اینکه یک رشد شارپی در این شاخص اتفاق می افتد معمولاً (نه همیشه) یک واگرایی منفی ایجاد شده که نشان دهنده ضعف خریدارها و روند صعودی است.
وضعیت شاخص NUPL
5 بهمن 1400
معیار سود و زیان تحقق نیافته خالص (NUPL) سود آوری کلی بازار را به عنوان نسبتی از ارزش بازار نشان میدهد.
این شاخص در حال حاضر در سطح 0.325 معامله می شود که نشان دهنده معادل 32.5٪ از ارزش بازار بیت کوین در سود محقق نشده نگهداری می شود.
این وضعیت دقیقا برعکس شرایط سود آوری 2 سقف قبلی قیمت بیت کوین در سال گذشته بوده، یعنی 0.75 در ویژگی سرمایهگذاران شاخص ماه مارس (ATH 64) و مقدار 0.68 در اکتبر سال گذشته (ATH 69) است.
با در نظر گرفتن چرخه های قبلی که در باکس های نارنجی مشخص شده است، این میزان سودآوری کسب نشده معمولا محدوده ایی است که باعث شده قیمت بیت کوین به حالت رنج تبدیل شود.
اما نکته حائز اهمیت این است که بر خلاف 2 چرخه صعودی قبلی در 2013 و 2017، بنابر دلایلی مثل پایین تر بودن سطح سود آوری و واگرایی، ممکن است شاهد ورود به منطقه تسلیم سرمایه گذاران (باکس قرمز) در بازار نباشیم.
بررسی شاخص NUPL
2 بهمن 1400
شاخص سود و زیان تحقق نیافته (NUPL) اکنون در 0.47 hست که کمتر از سطحی می باشد که در جولای 2021 (0.51) بود و کف چندین ماهه و طولانی مدت خودرا شکسته است.
این نشان دهنده این است که چرا به محض اینکه قیمت یک کندل 4 ساعته زیر 40 هزار دلار بسته است، سرمایه گذارای خرد سریع شروع به فروش سنگین دارایی های خود کردند و ورودی بالایی را به صرافی ها ترتیب دادند.
نکته قابل توجه این است که ورودی بیت کوین بیشتر در صرافی های دارای مارکت فیوچرز و حجم معاملات بالا بوده است.
هم اکنون ریسک ورود به پوزیشن های خرید با اهرم بالا به دلیل ترس سنگین در بازار در خطرناک ترین نقطه خودش است.
تحلیل روز شاخص NUPL بیت کوین
19 دی 1400
همانطور که بالاتر به آن اشاره شد NUPL مخفف عبارت Net Unrealized Profit/Loss و به معنی سود یا زیان خالص تحقق نیافته هست که نشان می دهد چه میزان از سرمایه گذاران به طور کلی در سود یا ضرر هستند.
در حال حاضر این شاخص با عدد 0.41 نشان دهنده در سود بودن هولدرهای بلندمدت است و ریزش یک ماه اخیر را نیز می توان به سیو سود سرمایه گذاران نسبت داد.
همانطور که در نمودار بالا مشخص است، کادر مستطیل محدوده حمایتی برای این شاخص بوده و در همین محدوده ( 0.35) شاهد برگشت قوی قیمت بیت کوین بودیم که الان شاخص به این عدد در حال نزدیک شدن است.
اگر شاخص NUPL بتواند همین محدوده را حفظ کند نکته مثبتی برای بیت کوین محسوب می شود زیر این محدوده مشخص شده، ممکن است کاهش سود محقق نشده سرمایه گذارها را به سمت فروش بیشتر از دست بدهد.
معرفی شاخص های کلان اقتصادی: شاخص حرص و ترس (VIX و FGI)
تحلیل سیستمها وقتی تعداد اجزای سیستم بسیار زیاد است، چندان ساده نیست.
حالا تصور کنید که هر جزء سیستم، خود موجود پیچیدهای مانند انسان باشد.
جامعه، بورس کالا (شامل معاملههایی مانند نفت) و بورس اوراق بهادار، نمونههایی از این سیستمهای پیچیده هستند که شناخت رفتار و تحلیل آنها چندان ساده نیست. طبیعتاً تعریف شاخص هم برای این سیستمها دشوارتر و چالش برانگیزتر است.
وقتی با مفهوم شاخص آشنا شدیم گفتیم که تحلیلگران، علاقهی زیادی به تعریف شاخصها و ارزیابی دائمی آنها دارند.
بر اساس همین منطق، برخی از تحلیلگران بازارهای مالی و سیستمهای انسانی، معتقدند که میتوان شاخصهایی مشابه مفهوم هیجان را در سیستمها تعریف کرد و از این شاخصها برای تحلیل و پیشبینی رفتار سیستم استفاده کرد.
مثلاً میتوان برای بورس یا برای بازار مسکن از شاخص حرص در بازار و یا شاخص ترس در بازار استفاده کرد.
تمرین:
با توجه به بازارهایی که به آن علاقه دارید (بورس، نفت، مسکن، طلا، ارز یا هر بازار دیگر)، چقدر مفاهیم حرص و ترس را در تحلیل آن بازار قابل استفاده یا قابل مشاهده میدانید؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری آشنایی با سیستم کنترل مدیریت به شما پیشنهاد میکند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
متمم مخففِ محل توسعه مهارتهای من است؛ یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهی درباره متمم مراجعه کنید.
ما برای هر یک از درسهای متمم، یک نقشه راه داریم که به یادگیری آن درس کمک میکند.
میتوانید با مراجعه به صفحه نقشه راه یادگیری، عنوان درسهای مختلف متمم را ببینید.
همچنین میتوانید دوره MBA متمم را ببینید.
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به چیزی در حدود نصف درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.
پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به کاربر ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۷۴ هزار تومان)، فصلی (۱۹۰ هزار تومان)، نیمسال (۳۴۵ هزار تومان) و یکساله (۵۸۵ هزار تومان) بخرید.
برای اطلاعات بیشتر لطفاً به صفحهی ثبت نام مراجعه کنید.
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
۹۶ نظر برای معرفی شاخص های کلان اقتصادی: شاخص حرص و ترس (VIX و FGI)
پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممیها در این بحث
نویسندهی دیدگاه : مهدی جلالی
یکی از دوستان که در زمینه خرید و فروش املاک فعالیت میکند، داستان جالبی برایم تعریف کرد:
حدود 15 سال پیش، یکی از شهرکهای مسکونی درحال ساخت اطراف اصفهان، رونق بسیار زیادی از نظر ساخت و ساز و خرید و فروش ملک داشت. علت آن هم نزدیکی و دسترسی سریع به مرکز شهر بود. تا اینکه یک شایعه باعث ترس مالکین و افت قیمتها شد. شایع شده بود که به گفته سازمان زمینشناسی، اراضی آن منطقه دارای سنگهای معدنی اشعه زاست، و اصلا قابل سکونت نبوده، و زندگی درازمدت در آن منطقه باعث ایجاد انواع بیماریهای سرطانی میشود! در آن مقطع، همه فروشنده شده بودند، و هرروز قیمتها درحال پایین آمدن بود. تا اینکه مطابق انتظار، سازمان زمینشناسی آن شایعه را تکذیب کرد و رونق به بازار مسکن در آن شهرک برگشت. البته با این تفاوت که متراژ وسیعی از زمینهای شهرک در مالکیت افراد خاصی قرار گرفته بود. آن شهرک (سپاهانشهر) در حال حاضر یکی از مناطق گرانقیمت اصفهان است.
مورد دیگری که در همین بازار املاک، در شهر مشهد مشاهده کردم، مربوط به سال 86 یا 87 میشد. من برای انجام پروژهای، مجبور بودم یکسال در شهر مشهد زندگی کنم، و در اوقات فراعتم در زمینه فروش املاک کسب تجربه میکردم.
آنوقتها در شهر مشهد خیلی مرسوم شده بود زمینهای اطراف شهر که عمدتا کاربری کشاورزی داشتند، اما بدلیل بیابانی بودن و نبود آب، حتی کشاوزی هم در آن انجام نمیشد را به قیمت بسیار ارزان و بصورت مشاع میفروختند. مثلا شما 100 متر زمین را میخریدید 1 میلیون تومان. اما این 100 متر زمین شما از 20 هکتار سند مادر بصورت مشاع تفکیک شده بود و اتفاقا سند رسمی سیم و سرب هم به شما میدادند. منتها ایراد قضیه این بود که اصولا این زمینها به هیچ دردی نمیخورد، و اگر قرار بود روزی تغییر کاربری داده شوند، منوط به گسترش شهر مشهد به اندازه 2 برابر شهر تهران بود! خریدار این زمینها هم بیشتر اقشار کم درآمد جامعه بودند که به امید پس اندازی برای فرزندانشان چند قطعه از آن را خرید میکردند. یا بعضا زائرین و مسافرینی که از موقعیت آن زمینها چندان اطلاعی نداشتند؛ معمولا بنگاهدارها و سرمایه گذاران حرفه ای املاک به سراغ این نوع زمینها برای سرمایه گذاری نمیرفتند.
در یک بازه زمانی سه ماهه، یکی از همین زمینها طرفدارهای زیادی پیدا کرد. بنگاهها هر روز مشتریانی داشتند که خواستار 100 متر مشاع از همان قطعه زمین بودند. اما مشکل اینجا بود که اصلا از آن قطعه زمین در بازار گیر نمی آمد. هیچکس نمیدانست مالک آن کجاست، و فقط با استعلامهایی که از اداره ثبت انجام داده بودند متوجه شده بودند که این زمین یک مالک خصوصی دارد. تا اینکه بالاخره بعد از سه-چهار ماه سر و کله مالک پیدا شد، و هر سند مشاع 100 متری از آن زمین را 800 هزار تومان قیمتگذاری کرد. این درحالی بود که همچنان تقاضا برای خرید این زمین در بنگاهها بالا بود. افراد زیادی مجذوب قیمت پایین و تقاضای بالای آن شدند و در مدتی کوتاه کل آن زمین توسط سرمایه گذارانی که تا قبل از این تمایلی به سرمایه گذاری بر روی اینگونه املاک نداشتند خریداری شد، و قیمت آن تا 1600 برای هر سند 100 متری بالا رفت. بعد از آن، خیلی از سرمایه گذاران ( یا به اصطلاح بورسی ها) تعدادی سند سیم و سرب از آن زمین در دست داشتند اما دیگر خریداری وجود نداشت! انگار آن همه تقاضا یکباره دود شد و به هوا رفت.
بعدتر، کاشف به عمل آمد که مالک آن زمینها، تعداد زیادی افراد را استخدام کرده تا با مراجعه به بنگاههای املاک، تقاضا را برای زمینهایش بالا ببرند. همین اقدام، باعث سینرژی در تقاضا شده و دیگران هم ناخواسته به این بازی دامن زدند. بعد از اینکه همه به نتیجه رسیدند این قطعه زمین خیلی خوب است و خریدار برای آن وجود دارند، مالک زمینها با یک سفر چند روزه به مشهد، از حرص بوجود آمده در بازار نهایت استفاده را برد.
پی نوشت: شاید این کامنت من ارتباط چندانی با موضوع شاخص های VIX و FGI نداشت. اما خاطراتی بود که من از تاثیر حرص و ترس در بازار داشتم، و متاسفانه هر روز هم شاهد موراد کوچک و بزرگی از این نوع سوء استفاده از هیجانات مشتری در بازارهای مختلف هستم.
ویژگی سرمایهگذاران شاخص
سرمایهگذاری رشدی، سرمایهگذاری در سهام شرکتی است که پیشبینی میشود درآمدهای آن با نرخ بالاتری نسبت به میانگین بازار رشد کند و عملکرد بهتری نسبت به بازار داشته باشد. در این مطلب، به تعریف سهام رشدی و معیارهای انتخاب آن پرداخته میشود.
سهام رشدی متعلق به شرکتهایی است که معمولاً سود سهام پرداخت نمیکنند، زیرا ترجیح این شرکتها این است که درآمد انباشته شده را مجدداً در پروژههای سرمایهای، سرمایهگذاری نمایند. سهام رشدی نسبت به سهام درآمدی، ریسکیتر بوده و قابلیت تولید بازدهی بیشتر در بلندمدت برای سرمایهگذاران دارد. این نوع سرمایهگذاری برای افراد صبوری که میتوانند تا رسیدن سهام مد نظر به روند صعودی صبر کنند، مناسب است. همچنین، سرمایهگذارانی که سرمایه کافی برای تحمل کاهش قیمت موقتی سهام خود را دارند نیز میتوانند در این نوع سرمایهگذاری شرکت کنند.
معیارهای انتخاب سهام رشدی
۱. مقایسۀ رشد شرکت با رشد صنعت
یکی از معیارها، ارزیابی رشد سهم نسبت به شرکتهای دیگر صنعت یا به صورت عمومی مقایسه با بازدهی شاخص سهام است. با مقایسۀ قیمت سهم با شاخص مناسب میتوان به چالاکی یا کندی حرکت سهم نسبت به کل بازار پی برد. به عنوان مثال، اگر درآمد سالانۀ سهمی به طور متوسط 15 درصد رشد کند و این رشد برای سه سال یا بیشتر تکرار شود و در همین شرایط نرخ رشد درآمد صنعت 10 درصد باشد، شرکت مورد بررسی را میتوان شرکت رشدی نامید.
۲. انتخاب شرکت با ویژگیهای خاص
شرکتهایی با ویژگیهای خاص معمولاً شرکتهای سودآور هستند. از جمله ویژگی خاص شرکتها که حائز اهمیت است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
برند معتبر: شرکتهایی مانند کوکاکولا و مایکروسافت مثالهایی از برندهای معتبر هستند. کسب و کارهای معتبر و پر رونقی چون این دو شرکت، کار بسیار راحتتری در فروش محصول و سودآوری دارند؛ چرا که جایگاه تثبیت شده و شهرت عمومی این شرکتها، توجه عموم را به خرید محصولات آنها جلب میکند؛
موانع زیاد در ورود به صنعت: دولتهای مرکزی برای بسیاری از صنایع مزایایی را در نظر ویژگی سرمایهگذاران شاخص میگیرند که ورود به این صنعتها را تا حدودی دشوار میکند. این موانع ورود، حاشیۀ امنیت بالایی را برای شرکتهایی که تاکنون مستقر شدهاند و به فعالیت مشغولاند، ایجاد میکند. به عنوان مثال، نیاز به سرمایۀ زیاد برای آغاز فعالیت یا وجود تکنولوژی خاص برای تولید محصول از جمله موانع ورود به صنعت به شمار میآیند؛
تحقیق و توسعه ( R&D ): شرکتهایی چون فایرز و مرک، سرمایۀ زیادی را صرف تحقیق و توسعه برای رسیدن به محصولات جدید میکنند. چنین شرکتهایی رشد سریعی داشته و محصولات مبتکرانه تولید میکنند که مشتریان وفادار خاص خود را خواهند داشت. برای یافتن این موضوع که کدام شرکتها هزینۀ زیادی را صرف تحقیق و توسعه میکنند، میتوان به صورتهای مالی آنها مراجعه کرد.
۳. بررسی موارد کلیدی بنیادی شرکت
موارد بنیادی، شامل جنبههای مالی و فنی شرکت چون ترازنامۀ شرکت، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و سایر دادههای عملیاتی در کنار فاکتورهای خارجی مانند جایگاه شرکت در صنعت و چشمانداز اقتصادی است. مهمترین موارد بنیادی به شرح زیر است:
فروش: مطلبوست که میزان فروش شرکت حداقل 10 درصد بیشتر از سال قبل باشد؛
سود خالص: سود خالص در شرایط ایدهآل باید به میزان فروش و یا بیشتر از آن افزایش پیدا کند؛
بدهی: عامل فروپاشی بسیاری از شرکتها افزایش میزان بدهی آنهاست بنابراین توجه به میزان بدهی شرکت از موارد مهم است.
دیدگاه شما