کاربرد شیر اطمینان اهرم دار و انواع آن در صنایع مختلف
همه ما در زندگی روزمره با انواع شیرآلات سر و کار داریم و سادهترین نوع آن استفاده از شیر آب در منزل است. سیالات زیادی به جز آب وجود دارند که شاید ما به طور مستقیم از آنها استفاده نمیکنیم.
شیرآلات صنعتی جزو مهمترین و ضروریترین ابزار هستند که در صنایع گوناگون مورد استفاده قرار میگیرند و انواع مختلفی دارند. عملکرد هر کدام از این شیرها با توجه به نوع سیال عبوری از آن متفاوت است. شیرآلات صنعتی بیشتر در صنایع نفت، اهرم بیش از حد گاز و پتروشیمی به کار میروند و به طور کلی عمل هدایت سیالات و قطع و وصلی جریان را بر عهده دارند.
سیالاتی که داخل لولههای انتقال و توزیع شبکه جریان دارند دارای فشار هستند و این فشار باید کنترل و تنظیم شود تا به سایر تجهیزات آسیب نرسد. یکی از انواع شیرآلات صنعتی که این وظیفه را بر عهده دارد شیر اطمینان است که در ادامه به توضیح کاربرد و انواع آن میپردازیم.
شیر اطمینان اهرم دار چیست؟
این شیر نوعی از شیرآلات صنعتی است که برای کاهش و تنظیم فشار خروجی سیال عبوری به کار میرود و از افزایش ناگهانی فشار جلوگیری میکند. از اجزای مختلفی شامل درپوش، اسپرینگ، آببند، دیسک، بونت، نازل و فلنج تشکیل میشود. عموما در طراحی این شیرها اندازه قطر ورودی را کوچکتر از قطر خروجی در نظر میگیرند. با این کار از فشار سیال کاسته شده و ایمنسازی انجام میشود.
شیرهای تخلیه درون چاهی، شیر تخلیه گاز، هوا و بخار، شیر ایمنی سطحی، شیر ایمنی فشار و قطعکننده و شیرهای پیلوتدار از انواع شیرآلات صنعتی اطمینان هستند.
کاربرد شیر اطمینان اهرم دار
فشار داخل یک سیستم ممکن است بر اساس عوامل مختلفی از جمله عملکرد نامناسب شیر کاهنده فشار، خرابی سیستمهای خنک کننده، افزایش بیش از حد حرارت، بسته شدن مجرای تخلیه، آتش سوزی و … بالا برود. به همین منظور در صنایع مختلف از شیر اطمینان اهرم دار برای حفاظت از مخازن و تجهیزات در برابر فشار اضافی استفاده میکنند.
این شیر را معمولا در قسمتهایی که فشار به میزان حداکثری خود میرسد نصب میکنند. در کارخانهها، موتورخانهها، سیستمهای گرمایشی و تولید بخار برای کنترل فشار سیالاتی مانند آب، گاز، بخار و هوای فشرده استفاده میشوند. نحوه عملکرد این شیرها با قطعات داخلی آن رابطه مستقیمی دارد.
همانطور که اشاره کردیم این دسته از شیرآلات صنعتی وظیفه کاهش و کنترل فشار سیال را بر عهده دارد و باید به گونهای طراحی شود که در صورت وجود خطر آتش سوزی یا برهم خوردن تعادل علاوه بر باز شدن سریع سوپاپ اطمینان در فشار مشخصی، مقدار سیال اضافی را نیز به بیرون هدایت کند و فشار موجود را از بین ببرد تا از جان کارکنان و تجهیزات موجود به خوبی محافظت کند. همچنین این شیرها در کمپرسور هوای فشرده، اتوشوییها، تولید آبگرمکن و پکیج، زودپز و … به کار میروند.
نحوه عملکرد شیر اطمینان اهرم دار
طراحی ساختار این شیر به گونهای است که بهوسیله یک فنر یا ضامن نگهداشته شده است و زمانی که فشار در پشت شیر به میزان حداکثری خود برسد سوپاپ اطمینان سریعا عمل کرده و شیر باز میشود. به این ترتیب از بالا رفتن بیش از حد فشار درون سیستم و آسیب به تجهیزات جلوگیری میکند.
این شیر بیشتر در سیستمهای گرمایشی به کار میرود. برای درک بهتر این موضوع آبگرمکن یا پکیج را در نظر بگیرید. در صورتی که مجهز به شیر اطمینان اهرم دار نباشد و فشار داخل آن خیلی بالا برود منفجر میشود. طبیعی است که هرچه دمای سیال افزایش یابد فشار آن نیز بالا میرود. در این حالت سوپاپ اطمینان بهطور خودکار عمل میکند. برای اینکه عکس العمل این شیر را در برابر فشار بدانیم لازم است با انواع فشار آشنا شویم.
شیر اطمینان در دو حالت قابل بررسی است:
- بالاترین فشار: مقدار فشار در این حالت بالاتر از حد مجاز و استانداردهای تعریف شده است و شیر کاملا باز میشود.
- پایینترین فشار: در این حالت فشار کمتر از حدمجاز تعیین شده است. این وضعیت یک حالت بازگشتی به شرایط نرمال است و شیر کاملا بسته میشود.
انواع شیر اطمینان
این نوع از شیرآلات صنعتی از لحاظ ساختار و کاربرد به انواع مختلفی تقسیم میشوند.
آیا یک دیوانگی در خرده فروشی باعث اهرم بیش از حد بازارهای آتی بیت کوین شده است؟
بیت کوین (BTC) در تاریخ 50,000 فوریه سطح 16،XNUMX دلار را شکست. اما اگرچه نتوانست به راحتی پاک کننده مانع روانشناختی باشد ، اما بدون شک پتانسیل ارزیابی های بالاتر را نیز نشان می دهد.
در همین حال ، شاخص های آتی و اختیارات نامناسب هستند و این نشان دهنده اهرم بیش از حد خریداران است ، در حالی که بازارهای گزینه همچنان آرام هستند. پس از تجزیه و تحلیل هر دو بازار ، می توان نظریه پردازی کرد که چه چیزی باعث این ناسازگاری آشکار شده است.
انحراف گزینه ها خنثی به مثبت بود
هنگام تجزیه و تحلیل گزینه ها ، انحراف دلتا 25٪ تنها مهمترین اندازه است. این شاخص گزینه های تماس (خرید) و قرار دادن (فروش) مشابه را در کنار هم مقایسه می کند.
هنگامی که حق بیمه گزینه های خرید بالاتر از گزینه های تماس با خطر مشابه باشد ، منفی خواهد شد. انحراف منفی به معنای هزینه بالاتر محافظت از نزولی است ، که نشان دهنده صعود است.
برعکس این امر زمانی است که سازندگان بازار نزولی هستند و باعث می شوند که شاخص 25٪ delta skew نشانگر زمینه مثبتی باشد.
گزینه های 30 روزه BTC Deribit 25٪ انحراف دلتا. منبع: laevitas.ch
شاخص کج بین -10٪ (کمی صعودی) و + 10 ((تا حدودی نزولی) طبیعی تلقی می شود. در طول سه ماه گذشته ، حتی یک مورد کج شدن 10 روزه 30٪ یا بالاتر وجود نداشته است ، که معمولاً یک اتفاق نزولی محسوب می شود.
این داده ها بسیار دلگرم کننده است ، با توجه به اینکه بیت کوین در 24 ژانویه شاهد اصلاح 11 درصدی بود ، علاوه بر فروش 19 درصدی 10 روز بعد. با این حال ، هیچ مدرکی وجود ندارد که معامله گران گزینه حق بیمه قابل توجهی را برای حفاظت از نزول طلب کنند.
حق بیمه آتی سطوح خوش بینانه بیش از حد را نگه داشت
با اندازه گیری فاصله هزینه های بین معاملات آتی و بازار معاملات منظم ، یک معامله گر می تواند سطح صعود را در بازار ارزیابی کند.
معاملات آتی سه ماهه معمولاً با حق بیمه سالانه 6٪ تا 20٪ (مبنا) در مقابل مبادلات منظم معاملات انجام می شود. هر زمان که این نشانگر محو شود یا منفی شود ، این یک پرچم قرمز هشدار دهنده است. این وضعیت به عنوان "عقب ماندگی" شناخته می شود و نشان دهنده نزولی شدن بازار است.
از طرف دیگر ، پایه پایدار بالای 20٪ نشانگر اهرم بیش از حد خریداران است و این پتانسیل را برای تصفیه های گسترده و سقوط نهایی بازار ایجاد می کند.
حق بیمه آتی مارس 2021 BTC. منبع: داده های دارایی دیجیتال NYDIG
نمودار فوق نشان می دهد که شاخص در تاریخ 1.5 ژانویه 27٪ پایین آمد اما بعداً بازگشت به 4.5٪ و بالاتر با بازگشت بیت کوین به بالای 35,000،10 $. حتی در تاریک ترین دوره های خود ، حق بیمه آتی بالاتر از XNUMX٪ نرخ سالانه بود که نشان دهنده خوش بینی معامله گران حرفه ای است.
در همین حال ، سطح 5.5٪ فعلی ، معادل 50٪ نرخ سالانه ، نشان دهنده اهرم بیش از حد خریداران است. معاملات آتی همیشگی (معاملات معکوس) می تواند ریشه این مسئله باشد و بازرگانان خرده فروشی به طور گسترده تری از این قراردادها استفاده می کنند.
هفتگی نرخ تأمین مالی معاملات آتی BTC. منبع: داده های دارایی دیجیتال NYDIG
توجه داشته باشید که نرخ بودجه از 2.5٪ در هفته فراتر رفته است ، بنابراین بیش از 50٪ حق بیمه سالانه قراردادهای مارس است.
بنابراین ، میزهای آربیتراژ و سازندگان بازار خوشبختانه از پرداخت چنین حق بیمه سنگینی در قراردادهای ماه ثابت در حالی که به طور همزمان کوتاه آینده دائمی و سود حاصل از اختلاف نرخ را دارند ، خوشحال هستند.
برای نتیجه گیری ، این جنبش کاملاً توضیح می دهد که چرا بازارهای گزینه نسبتاً خنثی هستند در حالی که بازارهای آتی بیش از حد اهرم خریداران را نشان می دهند. در حالی که مشتریان و نهنگ های نهادی بر حجم گزینه ها غالب هستند ، به نظر می رسد تاجران خرده فروشی ریشه چنین عدم تطابقی باشد.
نظرات و نظرات بیان شده فقط در مورد نظرات است اتوr و لزوماً نظرات Cointelegraph را منعکس نمی کند. هر حرکت سرمایه گذاری و معاملات شامل ریسک است. شما باید تحقیق خود را هنگام تصمیم گیری انجام دهید.
چرا سهامداران حرفهای صندوق اهرمی را انتخاب میکنند؟
صندوق اهرمی یکی از روشهای غیرمستقیم سرمایهگذاری در بورس است که برای بازدهی کامل سرمایه از تکنیکهای اهرمی استفاده میکند.
صندوق اهرمی یکی از روشهای غیرمستقیم سرمایهگذاری در بورس است که برای بازدهی کامل سرمایه از تکنیکهای اهرمی استفاده میکند. این صندوق مناسب برای سرمایهگذاران حرفهای است که تمامی شرایط را به خوبی میسنجند و با قدرت بیشتری تمامی احتمالات بازار را در نظر میگیرند. باید توجه داشته باشید که این صندوق ریسکپذیری بالایی دارد. به همین خاطر هم گفته میشود که مناسب برای سهامداران حرفهای است.
البته شما به عنوان یک سرمایهگذار عادی نیز میتوانید در صندوق اهرمی سرمایهگذاری کنید. چرا که صندوقهای اهرمی به صورت همزمان از دو روش ETF (قابل معامله در بورس) و صدور و ابطال برای انتقال مالکیت واحدها و همچنین سرمایهگذاری استفاده میکنند.
ساز و کار صندوق اهرمی
در صندوق اهرمی شرایطی فراهم میشود تا بازدهی سرمایهگذاری چندین برابر شود. همانطور که میدانید اهرم به منظور جا به جایی اجسام بزرگ مورد استفاده قرار میگیرد و با استفاده از اهرم میتوان قدرت وارد شده به جسم سنگین را چندین برابر کرد. ساز و کار این صندوقها نیز به همین ترتیب است. در واقع با سرمایهگذاری در صندوقهای اهرمی شرایطی فراهم میشود تا بتوانید سودی مضاعف دریافت کنید. البته همانطور که در ابتدای متن به این موضوع اشاره شد، سرمایهگذاری در صندوقهای اهرمی ریسکپذیری بالایی دارند. به این صورت که اگر یک زمانی ارزش صندوق اهرمی کاهش پیدا کند، همانند اهرم، زیان وارد شده نیز چند برابر سرمایهگذاری معمولی خواهد بود.
به این صورت که زمانی که بازار وارد روند صعودی و یا رکود میشود، به همان ترتیب میزان سود صندوقهای اهرمی چند برابر زیاد و یا جند برابر کم خواهد شد و در نهایت میتوان گفت ریسک این صندوقها از صندوقهای دیگر بیشتر است.
چرا سرمایهگذاران حرفهای به سراغ صندوق اهرمی میروند؟
صندوقهای سرمایهگذاری یکی از روشهای امن و ساده و تقریباً پر سود برای سرمایهگذاری هستند اما حرفهایها معمولاً به صورت شخصی سرمایهگذاری میکنند. به همین سبب سازمان بورس و اوراق بهادار تصمیم به تأسیس و راهاندازی صندوق اهرمی گرفت تا سرمایهگذاران بزرگ نیز وارد بازار شده و بازار از حالت رکود خارج شود و رونق بگیرد. سرمایهگذاران حرفهای ریسک معامله را میپذیرند و به همین خاطر نیز بیشتر به سرمایهگذاریهای پر ریسک اما با سود مضاعف علاقهمند هستند.
صندوق اهرمی از چه بخشهایی تشکیل شده است؟
صندوق اهرمی از دو بخش واحدهای عادی و واحدهای ممتاز تشکیل شده است. واحدهای عادی مناسب برای سرمایهگذارانی است که به دنبال ریسک بالایی نیستند و به یک سود کم اما مطمئن قانع هستند. همانطور که در بخش ابتدایی متن به این موضوع اشاره شد، ساز و کار این واحدها به صورت صدور و ابطال است. بخش دوم واحدهای ممتاز هستند که مناسب برای سرمایهگذاران حرفهای و ریسکپذیر است که میخواهند از صندوق به صورت اهرمی برای سرمایهگذاری استفاده کنند و ریسک بالا را میپذیرند و در مقابل نیز انتظار سود بالایی دارند. این واحدها با ساز و کار قابل معامله در بورس فعالیت میکنند و واحدهای آن از طریق کارگزاریها به صورت آنلاین قابل معامله هستند.
نحوه عملکرد صندوقهای اهرمی
واحدهای صندوق اهرمی از نوع سهام هستند و در واقع مدیریت صندوق هیچ محدودیتی برای خرید سهام ندارد. به این ترتیب ارزش سرمایه موجود در صندوق با توجه به نوسانات ارزش سهام تغییر میکند. اما واحدهای ممتاز تضمینی برای واحدهای عادی هستند و سود آنها را تضمین میکنند. در واقع میتوان گفت سرمایهگذاران عادی نباید نگران پر ریسک بودن سرمایهگذاری در این صندوقها باشند. انگار که در صندوقهای دیگر سرمایهگذاری کردهاند و سود ثابتی دارند.
زمانی که بازدهی صندوق بیش از بازدهی تعیین شده باشد، سود سرمایهگذاران ممتاز چند برابر میشود. در واقع آنها نه تنها سود سرمایه خود را دریافت میکنند. بلکه سود مضاعف سرمایهگذاران عادی نیز اهرم بیش از حد به آنها تعلق میگیرد و به این ترتیب سود آنها چند برابر میشود.
مزایای صندوقهای اهرمی
وجود صندوق اهرمی در هر بازار مالی، سرمایهداران بزرگ را وارد بازار میکند و باعث رونق آن میشود. در صورتی که بازدهی صندوق خیلی بیشتر از حد معمولی باشد، سود چند برابری نصیب سرمایهداران خواهد شد. این اهرم بیش از حد صندوق باعث میشود افرادی که به سرمایهگذاریهای پربازده و پرریسک علاقهمند هستند وارد بازار شوند.
این صندوقها با هدف ترکیب سرمایههای عادی و ممتاز نقدینگی را به بازار تزریق میکنند. مهمترین مزیت صندوقهای اهرمی این است که اجازه نمیدهند بازار از حالت تعادلی خود خارج شود و سهام کمتر از ارزش واقعی خود معامله شود.
نسبتهای اهرمی چیست؟ تعریف، فرمول و کاربرد
در تجزیهوتحلیل صورتهای مالی پس از بررسی آیتمها و اقلام مختلف حسابداری و تحلیل و مقایسهی آنها بین شرکتهای مختلف یا تحلیل یک آیتم از یک شرکت در طول یک بازهی زمانی، ممکن است هنوز به دیدگاه صحیح و درست در تحلیل نرسیده باشیم. از این رو به مفهوم نسبتهای مالی برای بررسی موشکافانهتر روی میآوریم. نسبتهای مالی انواع مختلفی دارند که در مقالات جداگانه به آنها اشاره کردهایم و در این مقاله به سراغ نسبتهای اهرمی خواهیم رفت. برای این منظور سعی خواهیم کرد تا تعریف و کاربرد نسبتهای اهرمی در تحلیل بنیادی را بیان کنیم و همینطور به اثر اهرمی و فرمولهای محاسبهی نسبت اهرمی اشاره کرده و در پایان این نسبتها را برای یک نماد منتخب بورسی محاسبه کنیم.
ساختار سرمایه ی شرکت و اهمیت آن در نسبت اهرمی
پیش از تعریف و صحبت دربارهی نسبت مالی اهرمی لازم است تا ابتدا با ساختار سرمایهی شرکتها آشنا شویم. اگر شما قصد تأسیس یک شرکت و یا راهاندازی یک کسبوکار را داشته باشید با روشهای مختلفی برای ایجاد سرمایهی لازم بابت تأسیس شرکت روبهرو خواهید بود. اینکه از چه طریقی میتوان این سرمایه را تأمین کرد و یا راههای دستیابی به آن چیست موضوعی است که در مقالهی مربوط به فعالیتهای تأمین مالی مفصلاً به آن اشاره کردیم.
تأمین مالی میتواند هم از طریق سهامداران شرکت تحت عنوان حقوق صاحبان سهام صورت گیرد و هم میتواند از طریق خلق بدهی یا افزایش آن صورت گیرد. وجه افتراق نحوهی تأمین مالی شرکتها دقیقاً همان عاملی است که سبب میشود تا ساختار سرمایهی شرکتها نیز متفاوت باشد. ممکن است برخی از شرکتها ساختاری مبتنی بر حقوق صاحبان سهام داشته باشند و برخی دیگر مبتنی بر بدهی باشند. با ذکر این نکته که شرکتها میتوانند هر یک از این دو روش و یا ترکیبی از آنها را در ایجاد سرمایهی خود داشته باشند به سراغ تعریف نسبتهای اهرمی خواهیم رفت.
نسبت مالی اهرمی (Leverage Ratio) به چه معناست؟
نسبتهای مالی اهرمی ابزاری سودمند برای بررسی و سنجش قدرت مالی شرکتها در بازپرداخت دیون میانمدت و بلندمدت است. از جمله پارامترهای مهم سنجش میزان قدرت بازپرداخت دیون میانمدت و بلندمدت در شرکتها طبیعتاً پارامتر بدهی آنها است. اما اهرم بیش از حد وجه تسمیهی نسبت مالی اهرمی آن است که اگر شرکتی برای خلق دارایی و بهرهگیری از آن در راستای ایجاد سود به سراغ خلق و یا افزایش بدهی برود در واقع از اهرم مالی بدهیها برای خلق سود استفاده کرده است. البته طبیعتاً خلق بدهی حامل برخی هزینههاست و انتظار داریم تا اهرم بیش از حد سود حاصل از ایجاد دارایی ایجاد شده از طریق افزایش بدهی، هزینههای استقراض را پوشش داده و حتی بیشتر از آن نیز باشد تا عواید مدنظر نصیب شرکت شوند.
آیا بهرهگیری از اهرم مالی همیشه سودمند است؟
باید به این نکته نیز توجه داشت که استفاده از اهرم مالی در عین سودمندی میتواند حاوی خطراتی نیز باشد. اساساً خلق بدهی و یا افزایش آن از طرق مختلف (به طور مثال دریافت تسهیلات بانکی) تعهداتی را برای شرکت به بار میآورد. این تعهدات هزینههای قطعی شدهای هستند که شرکت باید در زمانهای مشخصی بهعنوان هزینه بهره پرداخت کند. درحالیکه اطمینانی بابت سود حاصل از دارایی هایی که از طریق بدهی ایجاد شدند وجود ندارد. بنابراین وجود هزینههای قطعی و نااطمینانی در جریان درآمدی یا سود حاصل از خلق بدهی عاملی است که میتواند خطر استفادهی بدون برنامهی دقیق و هوشمندانه از اهرم مالی را گوشزد کند.
این موضوع میتواند بهوضوح در صورتهای مالی نیز جلوه پیدا کند و سود عملیاتی را پس از کسر هزینههای مالی که نشأتگرفته از اهرم مالی هستند، تبدیل به زیان خالص کند. دربارهی این موضوع در مقالهی مربوط به جریان نقدی فعالیت تأمین مالی توضیحات بیشتری ارائه دادهایم.
نسبت اهرمی در بانکها
یکی از محلهایی که در آن نسبتهای اهرمی اهمیت بالایی پیدا میکنند مسائل مربوط به بانکها است. همانطور که میدانیم یک از وظایف اصلی بانکها دریافت وجوه از افرادی که با مازاد وجوه مواجهاند و پرداخت تسهیلات به متقاضیان آن وجوه است. طبیعتاً بانکها در ازای وجوهی که از سپردهگذاران دریافت میکنند تعهداتی را مبنی بر ارائهی سود در قبال آنها خواهند داشت. بدین ترتیب در بانکها اهرم بیش از حد جریان هزینهای قطعی ایجاد میشود. اگر بانکها در اعطای تسهیلات و دریافت بازپرداختها موفق نباشند با خطر بهرهگیری از اهرم مالی مواجه خواهند بود.
در این بین بانکها باید سودی مازاد بر سود اعطایی به سرمایهگذاران را به دست آورند تا هم هزینههای خود را پوشش دهند و هم پوششی برای ریسک نکول بدهی و عدم بازپرداخت آن توسط برخی از متقاضیان وام را فراهم کنند. در کنار این موارد فراموش نکنیم که بانکها قادر به وامدهی به اندازهی کل سپردههای جذب شده نیستند چرا که طبق مقررات باید ذخیرههای قانونی و اضافی را نزد بانک مرکزی تأمین کنند. بدین ترتیب نسبتهای اهرمی و تحلیل و مقایسهی آن-ها برای بانکها از اهمیت بالایی برخوردار است.
انواع نسبت اهرمی
در قالب سنجش شرکتها در بهرهگیری از اهرم مالی و همینطور میزان قدرت آنها در بازپرداخت دیون میانمدت و بلند مدتشان نسبتهای متفاوتی را با پارامترهای متفاوتی میتوان محاسبه کرد که در ادامه به تعریف و تشریح پنج نسبت اهرمی مهم خواهیم پرداخت.
نسبت بدهی یکی از انواع نسبت اهرمی:
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یکی از انواع نسبت اهرمی:
برای محاسبهی این نسبت کل بدهی را به حقوق صاحبان سهام تقسیم میکنیم. این نسبت ممکن است به فراخور سیاست توسط شرکت بزرگتر یا کوچکتر از یک باشد. این نسبت بهنوعی وضعیت ترکیب دارایی مبتنی بر حقوق صاحبان سهام یا مبتنی بر بدهی را نشان میدهد. اگر این نسبت عدد بالایی داشته باشد نشانهی بالا بودن ریسک شرکت از منظر هزینههای مالی تحمیلشده بر آن است و اگر این نسبت مقداری کمتر از یک داشته باشد نشاندهندهی آن است که در تشکیل داراییها، خلق و افزایش بدهی در موضع ضعف بودهاند و تأکید بیشتر بر حقوق صاحبان سهام بوده است که چنین امری برای قرضدهندگان به شرکت مثبت ارزیابی میشود.
ضریب مالکانه یکی از انواع نسبت اهرمی:
نسبت بدهی بلندمدت یکی از انواع نسبت اهرمی:
در این نسبت اهرمی، میزان بدهی بلندمدت را بر مجموع میزان این بدهی و حقوق صاحبان سهام تقسیم می-کنیم. همانطور که میدانیم بدهی بلندمدت آن دسته از بدهیهایی هستند که سررسید بازپرداخت آنها در بیش از یک سال آتی است. طبیعتاً بالا بودن این نسبت بیانگر استفادهی بیشتر از اهرم مالی در بلندمدت و همینطور از طرفی دیگر متحمل ریسک شدن شرکت است.
نسبت پوشش هزینه بهره یکی از انواع نسبت اهرمی:
بدین ترتیب به پنج نوع از مهمترین نسبتهای اهرمی اشاره کردیم. با دیدگاههای مختلف میتوان از منظرهای دیگری نیز نسبتهای اهرمی متعددی را برای شرکتها تعریف کرد.
نمونهی تحلیل نسبت اهرمی
در ادامهی این مقاله، نسبتهای اهرمی را در یک بازهی چهارساله برای شرکت ماشینسازی اراک محاسبه و تحلیل میکنیم.
نسبتهای اهرمی در این شرکت غالباً روندی نوسانی داشتهاند. از اولین نسبت که همان میزان بدهیها تقسیم بر داراییها است شروع میکنیم. همانطور که مشخص است این نسبت روند منظمی نداشته است و در برخی از سالها بیشتر داراییها از خلق بدهی و اهرم بیش از حد در بعضی از سالها بیشتر از حقوق صاحبان سهام خلق شده است.
در کل برقراری ترکیب مناسب بین بدهیها و حقوق صاحبان سهام سبب شده تا شرکت هم بتواند از مزایای اهرم مالی بهره ببرد و هم اینکه گرفتار مخاطرات اهرم مالی و افزایش چشمگیر هزینه-های مالی نشود. این استفاده توأمان از هر دو کانال بدهی و حقوق صاحبان سهام در دومین نسبت، یعنی نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام نیز پرواضح است. در این نسبت نیز در سال از سنوات مورد بررسی نرخ حدود صد درصدی دیده میشود که نشان از برابری بدهی و حقوق صاحبان سهام دارد. در سال ۹۹ بدهی به حقوق صاحبان سهام ترجیح داده شده و مجدداً در سال ۱۴۰۰ سعی شده تا این بار حقوق صاحبان سهام مورد توجه قرار گیرد.
ضریب مالکانه نیز میزان قابلتوجه و نسبتاً مطلوبی را در طول سنوات مورد بررسی داشته است و تنها در سال پایانی کاهشی بوده است. همچنین این شرکت بدهیهای بلندمدت چشمگیری نداشته است و از همه مهمتر خصوصاً در دو سال پایانی مورد بررسی توان خوبی درپوشش هزینه بهرهی خود داشته است.
سخن پایانی آکادمی دانایان پیرامون نسبت اهرمی
همانطور که بارها در طول مقاله به آن اشاره کردیم بهرهگیری از اهرم مالی در عین سودمندیهایی که میتواند داشته باشد ممکن است از طریق خلق جریانات هزینهای قطعی در مقابل جریانات احتمالی درآمدی شرکت را با ریسکهایی مواجه کند. بنابراین پیبردن به وضعیت اهرم مالی شرکتها، رهگیری روند آن در طول چند سال و حتی مقایسهی این وضعیت بین شرکتهای مختلف اطلاعات سودمندی را از منظر ریسک شرکتها در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. بنابراین توجه به نسبتهای اهرمی و بهرهگیری از آن در کنار سایر ابزارهای تحلیلی بسیار مفید خواهد بود.
روش معاملاتی اسکالپینگ چیست و آیا برای شما مناسب است؟
اسکالپینگ یکی از روشهای معاملهگری برای معتادان آدرنالین و علاقهمندان به هیجان است. هدف از اسکالپ کسب سود از حرکات کوچک قیمت است. در واقع سود چشمگیر از هر معامله مدنظر معاملهگر نیست و سودهای کوچک اما به تعداد زیاد او را راضی خواهد کرد. اگر همهچیز در اسکالپینگ درست پیش برود، بهمرور حساب معاملاتی افراد رشد خواهد کرد. در این روش اغلب از اهرم (Leverage) و تعیین حد ضرر با بازههای بسیار کوچک استفاده میشود.
آیا فکر میکنید که میتوانید به نمودارهای یکدقیقهای خیره شده و بر اساس آنها تصمیم بگیرید؟ و یا پیش از آنکه هر سرمایهگذاری به خود آمده و بازار را بررسی کند، وارد معاملهشده و حتی از آن خارج هم شوید؟ اسکالپینگ ممکن است استراتژی معاملهگری مناسب برای شما باشد! تنها کافی است تا آن را بهتر شناخته و اساس آن را بشناسید. در ادامه میتوانید در مورد این شیوه تحلیل بازار بیشتر بدانید.
مقدمهای بر اسکالپینگ
اسکالپینگ معمولاً در استراتژی معاملات کوتاه مدت مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع اسکالپینگ رایجترین استراتژی ترید روزانه است. این روش شامل در نظر گرفتن بازههای زمانی کوچکتر، تصمیمگیری سریع و لحظهای و انواع متنوعی از ابزارهای تحلیل تکنیکال و تحلیل نمودار است. در نتیجه ، بسیاری از معاملهگران حرفهای روزانه، بخشی از فعالیتهای معاملاتی خود را به اسکالپینگ اختصاص میدهند.
استراتژیهای اسکالپینگ در بازارهای مختلف مالی کاربردی است، برای مثال، افراد زیادی از این روش در بازار سهام، معاملات فارکس و رمزارزها استفاده میکنند.
اسکالپینگ چیست؟
همانطور که گفتیم، اسکالپینگ یک استراتژی معاملهگری برای کسب سود از حرکات قیمتی نسبتاً کوچک است. معاملهگران در این روش به دنبال سودهای چشمگیر نیستند. در عوض هدف آنها کسب سودهای کوچک اما با تکرار زیاد معاملات است.
به همین ترتیب، معاملهگران ممکن است در یک دوره کوتاه، معاملات زیادی را انجام دهند و به دنبال حرکات قیمتی اندک بازار باشند. معاملهگران در این روش معتقدند که سودهای ناچیز طی زمان کمکم جمعآوریشده و میزان سود در طول این دوره زمانی به مقدار قابلتوجهی افزایش پیدا میکند.
با توجه به اینکه این روش شامل بازههای زمانی کوتاه مدت است، اسکالپرها اغلب بر اساس تحلیل تکنیکال معاملات خود را پیش میبرند. در واقع ازآنجاییکه رویدادهای بنیادین اغلب طی مدت طولانیتری رخ میدهد، اسکالپرها به ندرت خود را با تحلیل بنیادین درگیر میکنند.
هرچند کماکان موضوعات بنیادین میتوانند در تصمیمگیری یک تریدر تأثیر زیادی داشته باشد. بهعنوانمثال ممکن است سهم یا سکه یک پروژه به خاطر یک رویداد بنیادین یا اخبار مثبت پیرامون آن، ناگهان مورد استقبال قرار بگیرد و حجم معاملاتی و نقدینگی آن حداقل برای مدت کوتاهی افزایش یابد. این درست زمانی است که یک اسکالپر وارد عمل شده و از افزایش نوسانات ایجادشده سود کسب میکند.
اسکالپرها به جای انتظار برای تغییرات بزرگ قیمت، از نوسانات هر روزه بازار به نفع خود استفاده میکنند. این استراتژی لزوماً برای همه ایده آل نیست. زیرا نیازمند درک عمیق از سازوکار بازار و توان تصمیمگیری سریع و تحتفشار است.
اسکالپرها چگونه کسب درآمد میکنند؟
برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید بررسی کرد که کدام عوامل تکنیکال بیشتر مدنظر اسکالپرها است؟ حجم معاملات، پرایس اکشن، خطوط حمایتی و مقاومتی و الگوهای نمودار شمعی، معمولاً برای شناسایی و تنظیم یک معامله مورد استفاده قرار میگیرد. برخی از متداولترین اندیکاتورهای تکنیکال مورد استفاده این معاملهگران، شامل میانگین متحرک (Moving Average)، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، بولینگر باند، VWAP و ابزار اصلاح فیبوناچی است.
بسیاری از اسکالپرها از اهرم بیش از حد شاخصهای پیچیده استفاده کرده و همچنین دفتر سفارشها در زمان واقعی، مشخصات حجم، و تعداد قراردادهای آتی را تجزیهوتحلیل میکنند. علاوه بر این، اسکالپرها شاخصهای شخصیسازیشده خود را ایجاد کرده تا نسبت به بازار برتری پیدا کنند. مانند هر استراتژی معاملاتی دیگر، یافتن یک مزیت منحصربهفرد نسبت به بازار، برای موفقیت حیاتی است.
اسکالپینگ عبارت است از یافتن فرصتهای کوچک در بازار و بهرهبرداری از آنها. معمولاً اسکالپرها در مورد روشهای معاملهشان بسیار محافظهکارند چرا که اگر عموم از کار آنها سر در بیاورند، روش آنها عملاً سوددهی خود را ازدستداده و بدون استفاده میشود. برای همین بسیار مهم است که روش و استراتژی منحصربهفرد خود را ایجاد و امتحان کنید.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم ، اسکالپینگ معمولاً در بازههای زمانی کوچکتر اتفاق میافتد. این نمودارها ممکن است نمودار ۱ ساعته ، ۱۵ دقیقهای ، ۵ دقیقهای یا حتی نمودار ۱ دقیقهای باشند. حتی برخی از اسکالپرها بازههای زمانی کمتر از یک دقیقه را هم بررسی میکنند.
اگرچه در نظر گرفتن چنین بازههای زمانیای در حوزه رباتهای تریدر با فرکانس بالاست و ممکن است از لحاظ توانایی برای یک انسان آنقدر هم امکان پذیر به نظر نرسد. در واقع ماشینها میتوانند به سرعت دادههای زیادی را پردازش کنند، اما بیشتر انسانها در تحلیل نمودارهای ۱۵ ثانیهای به مشکل برمیخورند.
در اینجا موضوع دیگری نیز وجود دارد که حتماً باید در نظر گرفت و آن این است که سیگنالها و سطوح زمانی بزرگتر معمولاً از سیگنالهای چارچوب زمانی کوچکتر قابلاطمینانترند. به همین خاطر اکثر اسکالپرها ابتدا ساختار بازار را در بازه بزرگتر موردبررسی قرار میدهند. در واقع ابتدا سطوح مهم در چارچوب زمانی بزرگ ترسیمشده و سپس با بزرگنمایی و تمرکز بر این نقاط، موقعیتهای معاملات اسکالپینگ نمایان میشوند. این نشان میدهد که داشتن یک بازه زمانی بزرگ از ساختار بازار میتواند حتی در مورد معاملات کوتاه مدت هم بسیار مفید باشد.
بااینحال، استراتژیهای معاملاتی و سرمایهگذاری میتوانند به طور اساسی میان معاملهگران اهرم بیش از حد مختلف شکل متفاوتی داشته باشند. قوانین سختگیرانهای در مورد اسکالپینگ وجود ندارد، اما دستورالعملهایی هست که میتوان در هنگام تنظیم قوانین خود، از آنها کمک گرفت.
استراتژیهای معاملاتی اسکالپینگ
میتوان معاملهگران اسکالپر را در دو دسته تقسیم کرد: معاملهگران اختیاری و معاملهگران سیستماتیک.
- معاملهگران اختیاری همانطور که بازار پیش روی آنها قرار دارد تصمیمات معاملات خود را “درجا” میگیرند. شرایط موجود تصمیم آنها را مشخص میکند و ممکن است حتی قانون خاصی برای زمان وجود یا خروج نداشته باشند. به عبارت دیگر میتوان گفت که معاملهگران اختیاری عوامل مختلفی را در نظر گرفته اما قوانین سختگیرانه کمتری را دنبال کنند و بیشتر به شهود و احساس خود اعتماد میکنند.
- معاملهگران سیستماتیک رویکرد دیگری دارند. آنها یکروند و سیستم معاملاتی کاملاً مشخصی را دنبال میکنند که اساساً نقاط ورود و خروج را برای آنها ایجاد میکند. اگر شرایط خاصی از مجموعه قوانین در معامله صدق کند، آنها وارد آن معاملهشده و یا از آن خارج میشوند. معاملات سیستماتیک به نسبت معاملات اختیاری با اولویت رویکرد داده محور پیش میروند. معاملهگران سیستماتیک کمتر به بینش و شهود خود اعتماد میکنند و بیشتر بر اساس دادهها و الگوریتمها تصمیمگیری میکنند.
این طبقهبندی در مورد سایر معاملهگران نیز صدق میکند. هرچند وقتی صحبت از استراتژیهای کوتاه مدت میشود، تمایز این دو روش مشخصتر است. بههرحال، معاملات اختیاری ممکن است در بازههای زمانی بالاتر به طور مداوم کارساز نباشند.
برخی از اسکالپرها از استراتژیای به نام ترید محدودهای یا Range Trading استفاده میکنند. آنها منتظر میمانند تا محدوده قیمتی ایجادشده و سپس در آن محدوده معاملات خود را آغاز کنند. این روش بر این باور استوار است که تا شکسته شدن محدوده، کف محدوده به عنوان حمایت و سقف محدوده به عنوان مقاومت عمل میکند. هرچند که بههیچعنوان این روش تضمینشده نیست اما میتواند یک سازوکار موفقیتآمیز در اسکالپینگ باشد. البته معاملهگران حرفهای با تعیین حد ضرر، خود را برای شکستن محدوده آماده میکنند.
یکی دیگر از تکنیکهای اسکالپینگ استفاده از شکاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش است. اگر بین بالاترین پیشنهاد و کمترین درخواست تفاوت قابلتوجهی وجود داشته باشد ، اسکالپرها میتوانند از این طریق سود کسب کنند. هرچند که این نوع استراتژی برای معاملات الگوریتمی یا معاملات Quantitative مناسبتر است. چرا؟ چون انسانها به اندازه ماشینها در یافتن ناکارآمدیهای کوچک در بازار قابلاعتماد نیستند. در نتیجه ، این قسمت به شدت با رباتهای معاملهگر اشباع شده است. بنابراین کسانی که میخواهند این استراتژی را در پیش بگیرند ، معمولاً باید با الگوریتمها رقابت کنند و رقابت بسیار نابرابر و سختی را در پیش دارند.
اسکالپینگ معمولاً شامل استفاده از اهرم (Leverage) است. از آنجایی که سود موردنظر، درصد نسبتاً کمی را برای معاملهگر به ارمغان میآورد، اسکالپرها با تکیه بر اهرمهای بزرگ، اندازه موقعیت معاملاتی خود را افزایش میدهند. به همین دلیل است که اسکالپرها اغلب از ساختارهای معاملات مارجین، قراردادهای آتی و دیگر انواع محصولات مالی که معاملات اهرمی را ارائه میدهند، اهرم بیش از حد استفاده میکنند. بااینحال ، ازآنجاییکه اسکالپرها قصد دارند از حرکتهای کوچکتر با موقعیتهای بزرگتر سود ببرند ، باید نسبت به پدیده لغزش یا افت شدید (Slippage) آگاه باشند.
آیا باید از معاملهگری به سبک اسکالپینگ استفاده کنید؟
پاسخ این سؤال کاملاً به سبک معاملاتی شما بستگی دارد. برخی از معاملهگران بههیچعنوان دوست ندارند در حالی که یک معامله یا سرمایهگذاری همچنان باز است و نتیجه نامشخصی دارد، به خواب بروند. بنابراین استراتژیهای کوتاه مدت را انتخاب میکنند. معاملهگران روزانه و معاملهگران کوتاه مدت از این جمله افراد هستند.
از طرف دیگر ، معاملهگران بلندمدت دوست دارند تصمیماتشان بر اساس مدتزمان طولانی باشد و هیچ مشکلی با اهرم بیش از حد داشتن موقعیتی که ماهها باز و بلاتکلیف باشد، ندارند. آنها ممکن است فقط نقطه ورود، اهداف سود و حد ضرر را تعیین کرده و گه گاه به موقعیت خود سر بزنند. معاملهگران Swing معمولاً در این گروه قرار میگیرند.
بنابراین، اگر میخواهید تصمیم بگیرید که آیا از معاملات اسکالپینگ استفاده کنید یا خیر، ابتدا باید سبک معاملاتی مناسب خود را پیدا کنید. همچنین باید یک استراتژی معاملاتی متناسب با شخصیت و میزان ریسکپذیری خود پیدا کنید تا بتوانید با اجرای آن به صورت مداوم سود کنید. به طور طبیعی، شما میتوانید چندین استراتژی را امتحان کنید و ببینید که کدام روش مناسب شما است.
سخن پایانی
با توجه به همه آنچه گفته شد به سادگی میتوان دریافت که اسکالپینگ بیش از هر چیزی به انضباط، دانش بازار و تصمیمگیری سریع نیاز دارد.
آیا اسکالپینگ یک استراتژی مناسب برای شماست؟ اگر مبتدی هستید، میتوانید بیشتراستراتژیهای بلندمدت مانند معاملات نوسانی یا Swing را دنبال کنید و یا از روش خرید و نگهداری (Buy and Hold) استفاده کنید. اما اگر دارای تجربه کافی هستید، اسکالپینگ ممکن است برای شما مناسب باشد. هرچند صرفنظر از آنچه در بازارهای مالی انجام میدهید، همیشه در نظر گرفتن اصول مدیریت ریسک ، مانند استفاده از حد ضرر و بینش درست درباره یک موقعیت، بسیار حائز اهمیت است.
دیدگاه شما