از معاملات خود سود بیشتری کسب کنید.
در بازارهای مالی، چه زمانی بخرم و چه زمانی بفروشم؟
این سوال اصلی همه افرادی است که علاقه دارند در معاملات خود در بازارهای مالی موفقیت بیشتری کسب کنند. هر چند این سوال، بیشتر برای افراد تازه وارد مطرح است اما باید بپذیرم که بسیاری از افرادی که خود را در بازارهای مالی با تجربه میدانند نیز پاسخ روشنی برای آن ندارند.
معمولا تمام افرادی که با هدف معاملهگری و کسب سود وارد بازارهای مالی میشوند، در ابتدای راه خود در دام معاملات اشتباه میافتند. این اتفاقات بد بیشتر به این 3 دلیل اتفاق میافتند:
- نداشتن مهارت کافی برای پیدا کردن نواحی خرید و فروش مناسب
- خرید و فروشهای هیجانی بدون در نظر گرفتن موقعیت قیمت در نمودار آن
- ملاک قراردادن توصیه دیگران برای انجام معاملات
تکرار این اشتباهات پس از گذشت مدتی باعث ناامیدی معاملهگر و نابودی سرمایه او خواهد شد. برای اینکه از این اشتباهات در امان بمانیم، باید بتوانیم آینده قیمت را از روی نمودار آن پیشبینی کنیم.
ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید چطور ممکن است آینده قیمت را با پیشبینی کرد؟
برای اینکه بدانیم چگونه میتوان آینده قیمت را پیشبینی کرد، ابتدا باید بدانیم تحلیل تکنیکال چیست.
تحلیل تکنیکال چیست؟
مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیشبینی آینده روند قیمتها، تحلیل تکنیکال نامیده میشود. (تحلیل تکنیکال - جان مورفی)
پایه و اساس آنچه امروز بهعنوان تحلیل تکنیکال شناخته میشود، نظریههایی است که در سال 1882 توسط "چارلز داو" در مجله وال استریت ژورنال چاپ میشد. امروزه بیشتر تحلیلگران تکنیکال با مبانی نظریات داو آشنا هستند.
منطق تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار است:
1- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
یک تحلیلگر تکنیکال معتقد است هر چیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
2- قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند.
طبق یک نظریه ثابت شده قیمتها دوست دارند روند فعلی خود را حفظ کنند. این قانون یکی از ادعاهای محکم تحلیلگران تکنیکال است. آنها معتقدند که روندها تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تاثیر نگذاشتهاند جهت خود را حفظ میکنند.
3- تاریخ تکرار میشود.
منظور از تکرار تاریخ این است که قیمت رفتارهایی که در گذشته داشته است را دوباره در آینده تکرار خواهد کرد.
یکی از مهمترین کاربردهای تحلیل تکنیکال، شناخت موقعیت قیمت در نمودار است. یعنی بتوانیم تشخیص دهیم که قیمت در حال حاضر نسبت به سقف و کف قیمت (قله و دره) در چه موقعیتی قرار دارد و چقدر با آنها فاصله دارد.
برای مثال اگر بدانیم قیمت در سقف یا قله قرار دارد و در گذشته موفق نشده است از این سقف عبور کند، از خرید در این نقطه صرفنظر میکنیم چرا که احتمالا قیمت دوباره از این محدوده ریزش خواهد کرد. پس اگر بتوانیم موقعیت قیمت جاری را در نمودار بهدرستی تشخیص دهیم، میتوانیم درک بهتری از آینده قیمت داشته باشیم.
تحلیل تکنیکال به شما این امکان را میدهد که روند حرکت قیمت را تشخیص دهید و بر مبنای آن تصمیم بگیرید در چه قیمتی بخرید یا بفروشید.
واقعیت این است که بدون دانش تحلیل تکنیکال، نباید توقع داشته باشیم که در بازارهای مالی به موفقیت چندانی دست یابیم!
چطور ممکن است بدون اینکه بتوانیم رفتار قیمت را از روی نمودار پیشبینی کنیم، معاملهگر موفقی باشیم؟
به جرات میتوان گفت تقریبا تمام معاملهگران موفق بازارهای مالی، در تحلیل تکنیکال مهارت دارند. پس یادگرفتن تحلیل تکنیکال برای افرادی که در بازارهای مالی آنالیز تکنیکال فعالیت دارند، بهویژه افراد تازه وارد بسیار ضروری است.
با یاد گرفتن تحلیل تکنیکال و کسب مهارت در آن، دیگر نیازی ندارید برای خرید و فروش در بازارهای مالی مانند بازار ارزهای دیجیتال، منتظر توصیه دیگران بمانید و خودتان بهترین زمان خرید و فروش را تشخیص خواهید داد.
دوره آنلاین تحلیلگری تکنیکال
اصول بررسی نمودارهای قیمت که به شما کمک میکند تا زیان معاملات خودتان را تا حد ممکن کاهش دهید و سود بیشتری داشته باشید.
دوره آموزشی آنلاین تحلیلگری تکنیکال شامل 9 ساعت ویدیوی از قبل ضبط شده است. این مجموعه آموزشی از 10 جلسه تشکیل شده است که در آن به آموزش کامل تحلیل تکنیکال از سطح مقدماتی تا پیشرفته پرداخته شده است.
این دوره آموزشی قبلا به صورت حضوری در آموزشگاه تالاربورس تدریس شده است و اکنون بیش از دو سال است که به صورت آنلاین ارائه میشود.
آنچه در این دوره یاد خواهید گرفت، مجموعهای از روشها و تکنیکهای امتحان شدهای است که معاملهگران حرفهای برای تجزیه و تحلیل نمودارهای قیمت به کار میبرند و شما به کمک این روشها میتوانید به سرعت، مسیر حرفهای شدن در بازارهای مالی را پیموده و روش معاملاتی خودتان را متحول کنید.
با تسلط بر این روشها خواهید توانست رفتار قیمت در آینده را با احتمال قابل قبولی پیشبینی کنید.
این دوره آموزشی در کدام بازارها کاربرد دارد؟
اصول کلی تحلیل تکنیکال بر تمام نمودارهای قیمت حاکم است. یعنی در تمام بازارهای مالی مثل بازار ارزهای دیجیتال، بورس و … میتوان با کمک دانش تحلیل تکنیکال، به بررسی وضعیت قیمت در نمودار و آینده آن پرداخت.
اگر علاقه دارید مهارت خودتان را در هر کدام از بازارهای بورس، ارز دیجیتال، فارکس و یا سایر بازارهای مالی، افزایش دهید، این دوره برای شما کاملا مفید و کاربردی خواهد بود.
چه کسانی میتوانند در این دوره شرکت کنند؟
آموزش تحلیل تکنیکال یک دوره حرفهای و تخصصی آنلاین است که در آن تمامی افرادی که علاقه به فعالیت در بازارهای مالی دارند، در هر سطحی میتوانند از این آموزشها استفاده کنند.
برای اینکه بتوانید در این دوره آموزشی شرکت کنید نیاز به هیچگونه دانش قبلی در این زمینه ندارد. تمام مفاهیم و تکنیکهای تحلیل نمودار قیمت بهصورت کاملا کاربردی و با بیان بسیار ساده آموزش داده شده است.
در انتهای هر جلسه تمرینهایی مرتبط با همان جلسه ارائه خواهد شد که باعث میشود با تمرین عملی مباحث تدریس شده، تسلط بیشتری در آنها پیدا کنید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
حتماً میدانید یکی از ابزارهای مهم برای تحلیل در بازارهای مالی و معاملاتی « تحلیل تکنیکال » است، در این مقاله که توسط تیم تولید محتوای پارسیان بورس گردآوری شده. میخواهیم مقدمهای برای یادگیری تحلیل تکنیکال را مرور کنیم. در مقالات بعدی آموزش تحلیل تکنیکال را از 0 تا 100 به شما عزیزان ارائه دهیم.
تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی (Technical Analysis) روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است. تحلیل تکنیکال در بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز و فارکس و نیز بازارهای بورس کالا مورد استفاده قرار میگیرد. در تحلیل تکنیکال با استفاده از تاریخچه حجم و قیمت میتوان وضعیت یک سهام را سنجید و در مورد آن تصمیمگیری کرد.
حتما بازدید کنید: دوره جامع آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
تاریخچه تحلیل تکنیکال
اشکال اولیه تحلیل تکنیکال در قرن ۱۷ در آمستردام هلند و در قرن ۱۸ در ژاپن مورد استفاده قرار میگرفت. اما شکل مدرن این تحلیل از فعالیتهای چارلز داو، خالق شاخص اقتصادی میانگین صنعتی داو جونز، آغاز شد. شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است. چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد . هنوز با وجود نواقص این شاخص و نقدهایی که بر آن وارد است، از جمله شاخصهای مهم اقتصادی محسوب میشود.
چارلز داو
تکنیکال رفتار اعداد یا احساس
با وجود آن که در تحلیل تکنیکال با شاخصها، اعداد و نمودارها سروکار دارید، این تحلیل به نوعی مطالعه رفتار انسانها در بازارهای مالی محسوب میشود. رفتارهایی که با احساسات انسانی عجین شده و گاهی خود را در قالب ترس و طمع در شرایط مختلف نشان میدهد.
باید توجه داشت تمام معاملهگرانی که یک سهام در بازار بورس یا یک ارز دیجیتال در صرافیها را خرید و فروش میکنند، در واقع «بازار» را برای آن ارز دیجیتال یا سهام شکل میدهند و «احساسات» این معاملهگران و سرمایهگذاران است که قیمت را تعیین میکند.
به عبارتی دیگر نیروهای «عرضه» (Supply) و «تقاضا» (Demand) که هسته بازارهای مالی را شکل میدهند. به نوعی از احساسات معاملهگران ناشی میشوند که بر اساس آنها حرکات قیمتی شکل میگیرد. پس تحلیل تکنیکال را میتوان به نوعی تحلیل رفتارهای انسانی نیز تعریف کرد.
لازم به اشاره است که از تحلیل تکنیکال در بازارهای تحت شرایط عادی با حجم معاملات و نقدینگی بالا میتوان پاسخ مناسبتری دریافت کرد.
پیشنهاد ویژه: دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن
تعریف تحلیل تکنیکال را میتوان به سه صورت مطرح کرد:
- تحلیل نوسانهای گذشته قیمت با انگیزه پیش بینی تغییرات آینده قیمت
- تحلیل مبتنی بر رفتارهای بازار از طریق مطالعه نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و سایر شاخص های تکنیکال
- روشی برای پیش بینی قیمت کالاها بر اساس الگوی تغییرات قیمت و تغییرات حجم معاملات بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار
تحلیل نوسانهای گذشته قیمت با انگیزه پیش بینی تغییرات آینده قیمت
شاید بتوان ادعا کرد جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده باشیم شاید پیشروی در یادگیری تحلیل تکنیکال کار بیهودهای باشد.
یک تحلیلگر تکنیکال در ابتدا به این باور رسیده است که هر چیزی که بتواند در قیمت تأثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتال، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جمله فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه میرسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم.
این اصل بدان معنیست که هر پارامتر، هر خبر و هر شاخصه تاثیرگذار در اقتصاد و به خصوص بازارهای مالی نظیر بورس، اثر خود را در قیمت آن کالا یا سهام خلاصه میکند. با درک واقعی این مفهوم از سوی معامله گر، وی را از تعقیب اخبار و بمباران های خبری بی وقفه و استرس ناشی از آن مصون میدارد.
باورهای تکنیکالی
همه تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش خواهد یافت.
اکثر تحلیل گران تکنیکال معتقدند که نیرویی که فشارهای خرید و فروش به عبارت دیگر متقاضیان خرید و یا فروش عوض میکند. برآیند تغییرات بنیاد، عملکرد شرکت و همچنین مربوط به اقتصاد بازار میباشد و همین نیرو بر قیمت ها تاثیر میگذارد. نمودارها در برگیرنده علتهای رشد و سقوط قیمت سهم نیستند، بلکه نشاندهنده تاثیر آنها بر ارزش سهام شرکت ها هستند.
پس تحلیلگر تکنیکال در باز بورس و هر بازار مالی دیگری فقط تمرکز خود را بر نمودار قیمتی سهم معطوف داشته، روندها را شناسایی میکند و با سوار شدن بر موجها از آن سود دریافت میکند.
تحلیل مبتنی بر رفتارهای بازار از طریق مطالعه نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و سایر شاخص های تکنیکال
نظریهی ثابت شدهای نیز وجود دارد که میگوید قیمت ها براساس روندها حرکت میکنند. به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را به جای تغییر جهت حفظ کنند. این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتن دربارهی حرکت است. شاید بتوان آن را این گونه نیز مطرح کرد که قیمت سهم به روند فعلی خود ادامه میدهد تا زمانی که عوامل بازدارندهی حرکت، آن را متوقف کند. این قانون یکی از ادعاهای محکم تحلیل گران میباشد. آنها معتقدند که روندها تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تاثیر نگذاشته جهت خود را حفظ میکنند.
استفاده از علم ریاضیات در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر اساس ریاضیات و آمار و احتمالات بنا شده است، یعنی این تحلیل از احتمالات کمک میگیرد. به کمک احتمال میتوان وضعیت بازار سهام را پیشبینی کرد، با این نوع تحلیل دید خوبی نسبت به آینده و روندها بهدست میآید و برآورد تغییر قیمتها منعکس میشود. سرعت و دقت این روش در کوتاه مدت بسیار بیشتر از تحلیل بنیادی (تحلیل فاندامنتال) است.
لازم به ذکر است تمامی ابزارهای کمکی نظیر اندیکاتورها (نوسانگر نماها، روندها و حجمها) جملگی بر مبنای فرمولهای ریاضیات و آمار استوار هستند. نموداری که به ما نمایش میدهند حاصل انجام معادلاتی روی نمودار قیمتی سهم هستند.
نتیجه گیری
آخرین باری که هواشناسی پیشبینی دقیقی ارائهداد را به یاد میآورید؟ احتمالا برخی از این پیشبینیها درست از آب درنیامده باشند. حتی در بسیاری از موارد پیشبینی کردن کار بیهودهای به نظر میرسد چرا که بسیاری از آنها نتیجه اشتباهی را پیشبینی میکنند. با این حال چرا باز هم به پیشبینیهای هواشناسی گوش میدهیم؟
پیشبینیها در کل مفید هستند. چراکه ما را برای اتفاقی که احتمال وقوع آنها وجود دارد، آماده میکنند. مثلا اگر هواشناسی هوا را بارانی پیشبینی کرده باشد، ما برای اطمینان با خودمان چتر میبریم و اگر آفتابی پیشبینی کند، عینک آفتابی خود را میزنیم. میدانیم که احتمال دارد به وسایل همراهمان نیاز پیدا نکنیم اما به هر حال برای این اتفاقها آماده خواهیم بود.
تحلیل تکنیکال هم شباهت زیادی با پیشبینی هواشناسی دارد. تحلیلگران تکنیکال میدانند برای چه اتفاقی آماده شوند، اما آنالیز تکنیکال این را نیز به خاطر دارند، که قیمتها همیشه موافق نظر آنها حرکت نمیکند.
تحلیل تکنیکال
تعریف تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال روشی برای ارزیابی اوراق بهادار است که با تحلیل اطلاعات و آمار مربوط به فعالیتهای بازار، همچون قیمت های گذشته و حجم معاملات انجام میشود. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، در عوض از نمودارها و ابزارهای دیگر برای شناسایی الگوهایی که میتواند فعالیت آتی سهم را پیشبینی کند، بهره میجویند.
توضیحات مدیر مالی در مورد تحلیل تکنیکال
تحلیل گران تکنیکال عقیده دارند که عملکرد گذشته سهام و بازارها نشانگر عملکرد آینده آنها است. در یک مرکز خرید، تحلیلگر بنیادی به هر مغازه سر میزند و محصولات را مورد بررسی قرار میدهد، سپس تصمیم میگیرد که آن را بخرد یا نه. در مقابل، تحلیل گر تکنیکال رو صندلی در مرکز خرید مینشیند و مردمی را که وارد مغازهها میشوند، تماشا میکند. بدون توجه به ارزش داخلی کالاهای موجود در مغازه، تصمیم تحلیل گر تکنیکال بر اساس الگوها یا فعالیت مردم در هر مغازه گرفته میشود.
معادل انگلیسی تحلیل تکنیکال عبارت است از:
Technical Analysis
اگر سؤال آنالیز تکنیکال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
شما برای سرمایه گذاری در بازار بورس نیازمند ابزارهایی برای تجزیه و تحلیل هستید. در واقع بر اساس شانس و بدون تجزیه و تحلیل و شناخت بازار نمیتوانید در آن سرمایه گذاری کنید.
در واقع شما قبل از خریداری سهام یک شرکت باید وضعیت آن شرکت را به دقت بررسی کنید.
روش های تجزیه و تحلیل در بازار بورس به صورت کلی به دو دسته تقسیم میشوند:
در این مقاله قصد داریم روش تحلیل تکنیکال در بورس را برای شما توضیح دهیم.
تحلیل تکنیکال
قاعده ی کلی که روش تحلیل تکنیکال از آن پیروی می کند بر گرفته از این موضوع است:
گذشته تکرار می شود. جمله ی معروف “گذشته، چراغ راه آینده است” عبارتی آشنا برای سرمایه گذارانی است که از روش تحلیل تکنیکال در بورس استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال در واقع روشی فنی برای تحلیل بازار بورس است.
تحلیلگران با استفاده از نمودارها و روابط ریاضی و داده های گذشته ی سهم روند نوسانات سهم را بررسی و قیمت سهم در آینده را پیش بینی میکنند.
لازم به ذکر است سرمایه گذارانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند بر این اعتقاد هستند که تمامی اتفاقات تاثیرگذار بر قیمت هر سهم، چه عوامل بیرونی و چه عوامل درونی شرکت را میتوان بر اساس بررسی روند قیمت سهم در گذشته و بررسی آن با ابزار تحلیل تکنیکال در قیمت سهم مشاهده کرد.
در صورتی که در اثر این بررسی ها به این نتیجه آنالیز تکنیکال برسند که قیمت سهم در آینده نسبت به قیمت کنونی سهم افزایش می یابد اقدام به خرید میکنند. همچنین اگر طی تحلیل خود نتیجه این باشد که قیمت سهم در آینده پایین تر از قیمت کنونی سهم خواهد شد اقدام به فروش آن سهم میکنند.
لازم به توضیح است این موارد صرفا منطق کاری است که در فرایند تحلیل تکنیکال انجام میشود. برای یادگیری استراتژی های کاربردی و نحوه ی انجام شدن آن نیازمند یادگیری دوره های آموزشی تحلیل تکنیکال هستید.
برای مثال، در نظر بگیرید سهم شبندر در حال حاضر با قیمت 200 تومان در بازار معامله میشود. شما قصد دارید این سهم را با روش تحلیل تکنیکال بررسی کنید. طی فرایند بررسی خود به این نتیجه میرسید که قیمت سهم در سه ماه آینده به 240 تومان افزایش می یابد. در آنالیز تکنیکال نتیجه شما با تکیه بر این تحلیل و خرید سهم طی سه ماه 40 تومان به ازای هر سهم سود خواهید کرد.
حال شرایطی را در نظر بگیرید که نتیجه ی تحلیل شما برای سه ماه آینده برای این سهم قیمت 180 تومان باشد. لذا شما از خرید این سهم صرف نظر خواهید کرد. همچنین اگر این سهم را در سبد سهام خود داشته باشید تصمیم به فروش آن خواهید گرفت.
معرفی ابزارها و نرم افزارها
شما برای به کارگیری تحلیل تکنیکال نیاز دارید ابزار و نرم افزارهایی که از طریق آن ها این تحلیل ها را انجام میدهند آموزش ببینید. در تحلیل تکنیکال از چارت ها برای تحلیل استفاده می شود. در ادامه برخی از این ابزارها را معرفی میکنیم.
ابزارهای تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
نمودار قیمتی
• نمودار خطی
• نمودار کندل استیک
نمودار میله ای روزانه
اسیلاتور : نوسانساز
اندیکاتور : شاخص و مقیاس
الگوهای شمعی (کندل استیک)
الگوهای هارمونیک
ابزار پرایس اکشن
خطوط فیبوناچی
امواج الیوت
نرم افزارهای کاربردی تحلیل تکنیکال
داینامیک تریدر
متاتریدر یا مفیدتریدر
آمی بروکر
موتیو ویو
ادونس گت
پیشنهاد میکنیم بعد از اینکه پاسخ سوال خود را در خصوص اینکه ” تحلیل تکنیکال چیست؟” دریافتید، اقدام به کسب مهارت و آموزش بیشتر در این حوزه بکنید.
تحلیل تکنیکال چیست و چگونه کار می کند؟
تحلیل تکنیکال که اغلب از آن به عنوان تحلیل نمودار یاد می شود، نوعی تحلیل است که هدفش پیش بینی آینده روند بازار بر اساس عملکرد قبلی قیمت و داده های حجم است. از این نوع تحلیل در بازارهای سهام و سایر دارایی ها در بازارهای مالی سنتی استفاده می کنند. تحلیل تکنیکال یک مولفه جدایی ناپذیر در معاملات ارزهای دیجتال و بازار ارز رمزنگاری نیز هست.
بر خلاف تحلیل های فاندامنتال که چندین عامل را در مورد پیش بینی قیمت یک دارایی بررسی می کنند، تمرکز تحلیل تکنیکال دقیقا بر روی پیشینه حرکت قیمت است. بنابراین، تحلیل تکنیکال ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت یک دارایی و داده های حجم است و معامله گران از آن برای شناسایی روند ها و فرصت های معاملاتی استفاده می کنند.
اَشکال ابتدایی تحلیل تکنیکال در قرن 17 در آمستردام و در قرن 18 در ژاپن ظهور کردند و شکل جدید آن به کار چارلز داو بر می گردد. داو که یک روزنامه نگار مالی و بنیانگذار وال استریت است جزو اولین کسانی بود که فهمید دارایی های منحصر بفرد و بازارها اغلب روندهایی دارند که می توانند تفکیک و بررسی شوند. او بعدا نظریه داو را مطرح کرد که محرک بیشتر تحولات در تحلیل تکنیکال بود.
در مراحل ابتدایی، تحلیل های تکنیکال بر روی کاغذ انجام می شدند و محاسبات دستی بودند، اما با پیشرفت فناوری و محاسبات مدرن، این تحلیل رواج یافت و اکنون تبدیل به ابزاری مهم برای بسیاری از سرمایه گذاران و معامله گران شده است.
تحلیل تکنیکال چگونه کار می کند؟
همانطور که گفته شد، تحلیل تکنیکال بررسی قیمت های فعلی و قبلی یک دارایی است. فرض اصلی در تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی تصادفی نیستند و به طور کلی در طول زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل می شوند.
در اصل، تحلیل تکنیکال، تحلیل نیروهای عرضه و تقاضا در بازار است که نمایانگر احساسات کلی بازار هستند. به عبارت دیگر، قیمت یک دارایی بازتابی از نیروهای مخالف خرید و فروش است و این نیروها با احساسات معامله گران و سرمایه گذاران ( اساسا ترس و طمع) ارتباط نزدیکی دارند.
نکته قابل توجه، تحلیل تکنیکال در بازارهایی که در شرایط عادی فعالیت می کنند و دارای حجم و نقدینگی بالا هستند، قابل اطمینان تر و موثرتر است. بازارهای با حجم بالا کمتر در معرض دستکاری قیمت قرار می گیرند و تاثیرات غیرطبیعی خارجی که می توانند سیگنال های غلط ایجاد کنند، این تحلیل را بی اثر می کنند.
معامله گران برای بررسی قیمت ها و در نهایت یافتن فرصت های معاملاتی مطلوب از انواع مختلف الگوهای نموداری (موسوم به شاخص ها) استفاده می کنند. معامله گران با کمک شاخص های تکنیکال می توانند روندهای موجود را شناسایی کنند. این شاخص ها همچنین اطلاعات واضحی از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، ارائه می دهند. چون شاخص های تحلیل تکنیکال جایزالخطا هستند، برخی معامله گران چندین شاخص را به کار می برند تا ریسک را کاهش دهند.
شاخص های متداول تحلیل تکنیکال
معامله گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند، شاخص ها و معیار های مختلفی را برای بررسی روند بازار ( بر اساس نمودارها و اقدامات تاریخی قیمت) به کار می گیرند. در بین بسیاری از شاخص های تکنیکال، میانگین متحرک ساده یکی از پرکاربردترین و معروف ترین شاخص ها است. همانطور که از نامش پیداست، این میانگین متحرک براساس قیمت های بسته شده یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص محاسبه می شود. میانگین متحرک نمایی یک نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده است که قیمت های بسته شده اخیر را بهتر از نسخه های قدیمی تر ارزیابی می کند.
یکی دیگر از شاخص های متداول، شاخص قدرت نسبی است و در کلاس شاخص های معروف به نوسان سنج قرار دارد. بر خلاف میانگین متحرک های ساده که تغییرات قیمت را با گذشت زمان ردیابی می کنند، نوسان سنج ها از فرمول های ریاضی برای داده های قیمت استفاده می کنند و عدد هایی ارائه می دهند که در دامنه های از پیش تعیین شده قرار دارند. این دامنه در شاخص قدرت نسبی از 0 تا 100 است.
شاخص باند بولینگر یکی دیگر از شاخص های نوسان سنج است که محبوبیت زیادی در بین معامله گران دارد. این شاخص از دو باند جانبی تشکیل شده که به دور یک خط میانگین متحرک می چرخند. برای تعیین شرایط احتمالی اشباع خرید و اشباع فروش در بازار از شاخص باند بولینگر استفاده می شود.
علاوه بر ابزارهای ساده تر و پایه ای تحلیل تکنیکال، برخی از شاخص ها وجود دارند که برای ارائه داده ها به شاخص های دیگر متکی هستند.برای مثال، شاخص قدرت نسبی استوکاستیک (تصادفی) با استفاده از فرمول ریاضی شاخص قدرت نسبی معمولی محاسبه می شود. شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی یکی دیگر از نمونه های متداول این شاخص ها است. این میانگین متحرک از تفریق دو میانگین متحرک نمایی محاسبه می شود تا خط اصلی بوجود آید. سپس از خط اول برای تولید یک میانگین متحرک نمایی دیگر استفاده می کنند که منجر به ایجاد خط دوم می شود (معروف به خط سیگنال). بعلاوه، هیستوگرام میانگین متحرک همگرایی واگرایی نیز وجود دارد که از تفاضل آن دو خط محاسبه می شود.
سیگنال های معاملاتی
در حالی که شاخص ها برای شناسایی روندهای کلی مفید هستند، می توان از آنها برای بدست آوردن اطلاعات درباره نقاط احتمالی ورود و خروج ( سیگنال های خرید یا فروش) استفاده کرد. این سیگنالها ممکن است هنگام وقوع وقایع خاص در نمودار شاخص ایجاد شوند. برای مثال، وقتی که شاخص قدرت نسبی عدد 70 یا بیشتر را نشان می دهد، بیانگر قرار گرفتن بازار در شرایط اشباع خرید است. با رسیدن شاخص قدرت نسبی به عدد 30 یا کمتر از آن، بازار در شرایط اشباع فروش قرار می گیرد.
همانطور که قبلا بحث شد، همیشه سیگنال های معاملاتی ارائه شده توسط تحلیل تکنیکال دقیق نیستند و شاخص های تکنیکال گاهی اوقات سیگنال های کاذب تولید می کنند. این امر به ویژه در بازار ارز های رمزنگاری که نسبتا کوچکتر و بی ثبات تر از بازار های سنتی هستند، می تواند نگران کننده باشد.
انتقادهای وارد شده به تحلیل تکنیکال
اگرچه در تمام بازارها از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند، اما بسیاری از متخصصان آن را روشی غیرقابل اعتماد و بحث برانگیز می دانند و اغلب از آن به عنوان “پیشگویی خود محقق کننده” یاد می شود. چنین اصطلاحی برای توصیف اتفاقاتی استفاده می شود که فقط اتفاق می افتند، زیرا افراد زیادی حدس می زنند که آنها رخ خواهند داد.
منتقدین معتقدند که در شرایط بازارهای مالی، اگر تعداد زیادی از معامله گران و سرمایه گذاران به شاخص های مشابهی مانند سطوح حمایت یا مقاومت تکیه کنند، احتمال کارایی این شاخص ها افزایش می یابد.
در مقابل، بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال، استدلال می کنند که هر یک از تحلیلگران روش مشخصی برای تجزیه و تحلیل نمودارها دارند و از شاخص های زیادی استفاده می کنند. یعنی غیر ممکن است که بسیاری از معامله گران یک استراتژی مشابه برای پیش بینی به کار گیرند.
تحلیل فاندامنتال در مقابل تحلیل تکنیکال
فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمت های بازار منعکس کننده تمام فاکتورهای فاندامنتال مربوط به یک دارایی خاص هستند. تحلیل تکنیکال عمدتا روی داده های تاریخی و حجم (نمودارهای بازار) تمرکز دارد ولی تحلیل فاندامنتال از یک استراتژی تحقیق جامع تری استفاده می کند که تاکید زیادی بر فاکتورهای کیفی دارد.
تحلیل فاندامنتال فرض می کند که عملکرد آینده یک دارایی به داده های بسیار زیادی بستگی دارد. در اصل این روشی است که از آن برای برآورد ارزش ذاتی شرکت، تجارت یا آنالیز تکنیکال دارایی مبتنی بر طیف گسترده ای از شرایط خُرد و کلان اقتصادی، مانند مدیریت شرکت و اعتبار، رقابت در بازار، نرخ رشد و سلامت صنعت استفاده می شود.
از تحلیل تکنیکال برای پیش بینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده می کنند، در حالی که تحلیل فاندامنتال شرایط و پتانسیل یک دارایی را بررسی و تعیین می کند که آیا این دارایی بیش از حد ارزش گذاری شده است یا نه. معامله گران کوتاه مدت بیشتر تحلیل تکنیکال را برای پیش بینی قیمت ها به کار می برند و مدیران صندوق ها و سرمایه گذاران بلندمدت تحلیل فاندامنتال را ترجیح می دهند.
یکی از مزایای قابل توجه تحلیل تکنیکال استناد به داده های کمّی است. بنابراین، این تحلیل چارچوبی برای بررسی عینی تاریخچه قیمت فراهم می کند و برخی از حدس های حاصل از روش فاندامنتال را منتفی می کند.
با وجود این که تحلیل تکنیکال با داده های تجربی سرو کار دارد، هنوز تحت تاثیر یک جانبه گرایی و ذهنیت شخصی قرار دارد. برای مثال، معامله گری که به شدت تمایل دارد به نتیجه گیری خاصی در مورد یک دارایی برسد، احتمالا می تواند برای پشتیبانی از جانبداری و انعکاس نظرات خود، ابزارهای تحلیل تکنیکال را دستکاری کند و در بیشتر موارد، این کار بدون اطلاع آنها اتفاق می افتد. علاوه بر این، تحلیل تکنیکال در دوره هایی که بازار الگو یا روند مشخصی ندارد، کارآمد نیست.
حرف آخر
علاوه بر انتقادات و بحث های جنجالی طولانی مدت در مورد این که کدام روش بهتر است، ترکیبی از هر دو رویکرد تکنیکال و فاندامنتال گزینه ای منطقی تر به نظر می رسد. در حالی که تحلیل فاندامنتال مربوط به استراتژی های سرمایه گذاری بلند مدت است، تحلیل تکنیکال اطلاعات نافذی درباره شرایط بازار در کوتاه مدت ارائه می دهد که احتمالا برای معامله گران و سرمایه گذاران نیز مفید هستند( برای مثال، برای تعیین نقاط ورود و خروج مورد نظر).
دیدگاه شما