انواع ریسک در بازارسرمایه


اما تضمین سرمایه و تضمین سود دو مقوله جدای از هم هستند .

مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایه‌گذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایه‌‌گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار می‌گیرند.

مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه می‌شود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدل‌های سرمایه‌گذاری خود، به درستی مدیریت کند.

فهرست عناوین مقاله

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی

در سال‌های اخیر شاخص‌های بازار سهام رشد چشمگیری داشته‌ و سرمایه‌ گذاران با سرمایه‌های خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شده‌اند. اگرچه روش‌های مطمئن‌ و کم ریسک‌تری مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح می‌دهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.

جهت سرمایه‌گذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معامله‌گری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.

مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، می‌بایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونه‌ای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.

قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیش‌گیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد انواع ریسک در بازارسرمایه و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران اعم از ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر بودن مشخص می‌شود.

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است.

رعایت اصول مدیریت سرمایه

به طور کلی نمی‌توان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معامله‌گران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیت‌های معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام می‌شوند؛ چنین سرمایه‌گذارانی را نمی‌توان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آن‌ها تعریف نشده است زیرا آن‌ها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر می‌کنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی می‌کشانند.

بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست

وجه تمایز اصلی معامله‌گران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روش‌های مختلفی ارائه شده است. روش‌های کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدل‌های نوین آن، بر مبنای جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی شکل گرفته‌اند. این روش‌ها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیت‌های معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوب‌های مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران تعیین می‌کند.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید

اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخص‌های مرسومی وجود دارند که از آن‌ها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار استفاده می‌شود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه می‌پردازیم.

سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخص‌ها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آن‌ها تصمیم‌‌گیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص می‌شود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم‌ پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و می‌بایست در محاسبات منطقی و برای سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولی‌ترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.

سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایه‌گذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است.

بازده

سود حاصل از سرمایه‌گذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان می‌شود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر دارایی‌ها در این دوره و شاخص‌های پولی ارزیابی می‌شود. بازدهی سرمایه‌گذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل می‌شود. بازده مطلوب می‌تواند تابعی از دیدگاه سرمایه‌گذاری، هزینه‌های معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معامله‌گری است که توانسته‌اند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیت‌های معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.

حجم معاملات

تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست می‌آورد، حجم معاملات نامیده می‌شود. واحد شمارش دارایی‌‌ها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش‌ طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین می‌شود.

منظور معامله‌گران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچ‌گاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمی‌کند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین می‌کند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.

نسبت بازده به ریسک

نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.

حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.

از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند.

نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید.

بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم

به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، انواع ریسک در بازارسرمایه بقا است.

نسبت بازده به ریسک نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد. حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود. از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند. نسبت افت سرمایه نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید. به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در مدیریت سرمایه

  • هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
  • هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار می‌گیرند.
  • پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
  • محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
  • بنا بر اصول سرمایه‌گذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
  • کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
  • در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیت‌های معاملاتی تقسیم شود.
  • زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر می‌کند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن‌ را نیز در نظر بگیرد.
  • توصیه می‌شود سرمایه‌گذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیت‌های معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیان‌ده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.

جمع‌بندی

یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معامله‌گری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی می‌شود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت می‌گیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفه‌ای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.

همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایه‌گذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معامله‌گر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجه‌بخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.

ریسک و انواع آن

مدیریت ریسک

بانک ها و موسسات مالی در سراسر دنیا و در اقتصاد های گوناگون کشور ها، به عنوان ارکان مهم و اثر گذار در انواع فعالیت های اقتصادی و بازرگانی شناخته می شوند.

اکثر اشخاص برای سپرده گذاری یا استقراض وجه نقد، با این نوع از نهاد ها سر و کار دارند و همچنین در کنار آن، دولت و مراجع نظارتی مالی، با ایجاد رابطه نزدیک با این موسسات، در صدد تثبیت سیاست های پولی و مالی و کسب اعتماد از توانایی و اثر بخشی مقرراتی که برای تامین سلامت اقتصادی و مالی جامعه وضع شده، می باشند.

در این بین، شناسایی انواع ریسک و خطراتی که عملیات گوناگون بانک ها و موسسات اعتباری را تحت شعاع خود قرار می دهد، یکی از ابزار هایی است که مدیریت ارشد می تواند با استفاده از آن، از وقوع خطرات احتمالی جلوگیری نموده و یا دامنه آسیب رسانی آنها را تا میزان قابل قبولی کاهش دهد که تحت عنوان مدیریت ریسک مورد استفاده قرار می گیرد.

مفهوم ریسک:

در واقع می توان گفت که ریسک ها حاصل از قرار گرفتن نهاد های مالی در برابر عدم قطعیت ها و عدم اطمینان از نتیجه رخداد ها می باشند. برخی مواقع می توان به کمک تحلیل های آماری، احتمال وقوع هر یک از نتایج محتمل را برآورد نموده و پیامد های آن را تا حدی پیش بینی کرد.

کاملا واضح و مشخص است که هر اندازه این بررسی ها جزئی و دقیق تر باشند و جنبه های مختلف را در نظر گرفته بگیرند، نتایج به دست آمده از فضای عدم اطمینان مطلق به سمت عدم اطمینان های نسبی حرکت خواهد نمود.

ماهیت و اثر ریسک:

اثر ریسک دارای سه نوع ماهیت متفاوت زیر می باشد:

  1. ریسک کوتاه مدت: این نوع ریسک به ریسک ناشی از عملیات و فعالیت ها مرتبط است.
  2. ریسک میان مدت: این نوع ریسک به تاکتیک های شرکت مرتبط است.
  3. ریسک بلند مدت: این نوع ریسک به استراتژی های کلی شرکت مرتبط است.

مدیریت ریسک:

اصطلاح مدیریت ریسک در تمامی کسب و کار ها شامل روش ها و فرآیند هایی می باشد که سازمان ها به منظور مدیریت انواع ریسک و استفاده از فرصت هایی که منجر به دست یابی به اهداف خاص بیزینس خاص خود استفاده می کنند.

بنابراین می توان گفت که مدیریت ریسک سرمایه گذاری به عنوان یکی از اصلی ترین زیر شاخه های مدیریت ریسک هم در سطح جزئی و هم در سطح کلی قابل استفاده است.

موسسه مشاوران مطالعه مقاله ارزیابی ریسک را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

مدیریت ریسک و انواع آن

مدیریت ریسک و انواع آن

انواع ریسک:

در حالت کلی دسته بندی های مختلفی برای انواع ریسک در منابع گوناگون ارائه شده است که یکی از آنها، ریسک های تجاری (Business Risk) و ریسک های غیر تجاری (Non-Business Risk) می باشد.

ریسک ‌های تجاری، به ریسک‌ هایی گفته می شود که یک بنگاه یا کسب و کار، کاملا به آن واقف است و از آن برای ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد ارزش برای سهامداران استفاده می نماید، در حالی که ریسک هایی که کسب و کار کنترلی روی آنها ندارد، ریسک های غیر تجاری نامیده می شود.

ریسک‌ های مالی (Financial Risks) در گروه ریسک ‌های تجاری قرار دارند که از زیان‌ های احتمالی در بازار های مالی ناشی می شوند.

ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک:

دسته بندی دیگری از انواع ریسک که به طور خاص روی ریسک های مالی تعریف می شود، عبارت است از ریسک های سیستماتیک (Systematic Risks) و ریسک های غیر سیستماتیک (Nonsystematic Risks).

ریسک های سیستماتیک یا تنوع ناپذیر (Nondiversifiable Risks) عبارتند از ریسک هایی که تمامی اوراق بهادار را تحت تاثیر خود قرار می دهند.

انواع ریسک سیستماتیک:

  • ریسک نرخ بهره
  • ریسک تورم
  • ریسک نرخ ارز
  • ریسک سیاسی
  • ریسک بازار

ریسک های غیر سیستماتیک یا اصطلاحا تنوع پذیر (Diversifiable Risks) آنهایی هستند که بر یک یا چند نوع اوراق بهادار اثر گذار می باشند.

انواع ریسک غیر سیستماتیک:

  • ریسک های اعتباری
  • ریسک های تجاری
  • ریسک های مالی
  • ریسک های نقدینگی
  • ریسک های عملیاتی

درواقع مطابق دسته بندی فوق، ریسک کلی یک دارایی یا یک کسب و کار به صورت زیر در نظر گرفته می شود:

ریسک های قابل اجتناب (غیر سیستماتیک) + ریسک های غیر قابل اجتناب (سیستماتیک) = ریسک کلی

و از آنجایی که عوامل سیستماتیک از شرایط کلی بازار و عوامل غیر سیستماتیک از شرایط خاص یک کسب و کار ناشی می شوند، می توان گفت:

ریسک کلی یک دارایی = ریسک های مختص شرکت + ریسک های بازار

همان گونه که پیش تر بیان شد، ریسک های مختلفی در دل ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک وجود دارد که شرح آنها در منابع مختلف ارزیابی و مدیریت ریسک گنجانده شده است.

در این میان چهار ریسک اصلی موجود هستند که تاثیر گذاری بیشتری نسبت به بقیه دارند و در بحث اندازه گیری و مدیریت ریسک نقش پررنگ تری را ایفا می کنند که در ادامه مطلب به آنها پرداخته شده است.

ریسک های بازار:

ریسک بازار، به ریسک های زیان ناشی از حرکات یا نوسانات غیر منتظره در قیمت ها یا نرخ های بازار گفته می شود.

در حالت کلی نمی توان ریسک بازار را از ریسک هایی هم چون ریسک اعتباری و عملیاتی تفکیک نمود زیرا گاهی اوقات این ریسک ها، خودشان منشا ایجاد ریسک بازار هستند.

ریسک های اعتباری:

این نوع، ماحصل این رویداد هستند که طرف قرارداد، نخواهد یا نتواند به مواردی که در قرارداد به آنها متعهد شده است، عمل نماید.

تاثیر ریسک های اعتباری با هزینه جایگزینی وجه نقد ناشی از نکول (Default) طرف قرارداد سنجیده می شود.

این ضرر شامل احتمال نکول (Probability of Default)، مبلغ تحت نکول (Exposure at Default) و نرخ بازیافت (Recovery Rate) می شود.

به بیان دیگر می توان گفت که ریسک های اعتباری، ضرر های محتملی هستند که در اثر یک رخداد اعتباری اتفاق افتاده باشند، که رخداد اعتباری نیز زمانی که توانایی طرف قرارداد در انجام تعهداتش تغییر کند، اتفاق می افتد.

علاوه بر این، ریسک اعتباری شامل ریسک دولت ها زمانی که روی نرخ های برابری ارز اعمال نظر می کنند نیز می گردد.

موسسه مشاوران مطالعه مقاله ریسک شرکت های حسابداری را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

ریسک های اعتباری

ریسک های اعتباری

ریسک های نقدینگی:

ریسک های نقدینگی در حالت کلی دو صورت دارند:

ریسک نقدینگی دارایی یا Asset Liquidity Risk:

ریسک نقدینگی دارایی که گاه با عنوان ریسک نقدینگی بازار-محصول نیز نامیده می شود زمانی که معامله با قیمت رایج بازار قابل انجام نباشد، ظاهر شده و بین طبقات دارایی های مختلف در زمان های متفاوت، نسبت به شرایط بازار می تواند تغییر کند.

ریسک های نقدینگی تامین مالی یا Funding Liquidity Risk:

که ریسک‌ جریان وجه نقد (Cash Flow Risk) نیز نامیده می شود، به ناتوانی پرداخت تعهدات بر می گردد، که می تواند به نقد کردن سریع و تبدیل ضرر روی کاغذ به ضرر واقعی، منجر شود.

ریسک های عملیاتی:

ریسک عملیاتی همان گونه که از نامش مشخص است، ناشی از اشتباهات و خطا های فنی حین عملیات کسب و کار است.

اشتباهات مدیریتی، فقدان تجربه و دانش کافی از حوزه کسب و کار، نقص در اطلاعات، مشکل در پردازش داده ها و معاملات و غیره، همگی می توانند سر منشا ریسک های عملیاتی تلقی شوند.

باید توجه داشت که عواقب ریسک عملیاتی اما تنها مختص فرآیند های عملیاتی کسب و کار نخواهد بود و گاه منجر به ریسک های اعتباری و بازار نیز می تواند گردد.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله کشف تقلب را به شما پیشنهاد می کنیم.

انواع ریسک در بازارسرمایه

  • محمد یونسی
  • آذر 06, 1397

سرمایه گذاری معمولا برای کسب سود و انتقاع در بازه های کوتاه مدت و میان مدت انجام می گیرد. مگر اینکه سرمایه گذاری در حوزه های بلند مدت مانند سرمایه گذاری های زیرساختی صورت گرفته باشد. بنابراین توافق بر سر منافع و عواید حاصل از سرمایه گذاری امر مهمی است اما پیش از آن باید به دو مقوله ریسک مشارکت و ریسک سرمایه گذاری توجه کنیم.

مشارکت و سرمایه گذاری

معمولا سرمایه گذاری ها در قالب حقوقی قرارددادی و برمبنای عقد مشارکت انجام می پذیرد که البته عناوین و اشکال مختلفی داشته دارند .

منطق مشارکت ایجاب میکند طرفین به نسبت آورده خود، از سود و زیان حاصل از مشارکت و سرمایه گذاری بهره مند شوند

کما اینکه ماده 575 قانون مدنی نیز به همین امر اشاره داشته :

« هریک ازشرکاءبه نسبت سهم خود درنفع وضرر سهیم می باشد . مگر اینکه برای یک یاچند نفرازآنها درمقابل عملی سهم زیادتری منظور شده باشد.»

همانطور که در این ماده قانونی آمده است هر یک از شرکا به نسبت سهم خود در نفع و ضرر سهیم هستند .

به طور مثال وقتی چند شریک برای شروع یک فعالیت تجاری سرمایه های خود را درکنار هم قرار می دهند،

به میزان آورده های خود در سود و زیاد فعالیت مشترک سهیم خواهد بود مانند آنچه که درشرکت های مسئولیت محدود رخ می دهد.انواع ریسک در بازارسرمایه

آورده های شرکا

اما گاهی آورده شرکا وجه نقد نیست بلکه به صورت آورده های غیر نقدی و یا حتی نامشهود است.

دارایی غیر نقدی هر آن مالی است که دارای ارزش اقتصادی بوده ولی به صورت وجه نقد نیست

اما قابل تقویم به وجه رایج مملکت است و دارایی نامشهود نیز به عنوان بخشاز دارایی های غیرنقدی ،شکل فیزیکی نداشته و معمولا به عنوان یک امتیاز و یا حق مطرح می شود مانند گواهی ثبت پتنت و یا دانش فنی .

ارزشگذاری دارایی های نامشهود کار آسانی نیست بنابراین در این مواقع توافق طرفین بسیار می تواند راهگشا باشد

برای مثال پیمانکار ساختمانی را تصور نمایید در یک قرارداد مشارکت در ساخت، علاوه بر سرمایه نقدی ، برای ساخت یک آپارتمان ، دانش و تجربه خود را نیز بکار می گیرد

و کارفرما به عنوان شریک دیگر، زمین خود را که آورده غیر نقدی است به عنوان آورده در اختیار می گذارد .

یا حتی در تولید یک محصول نرم افزاری و راه اندازی استارتاپ به همین منوال است.

یک شریک دانش فنی را در اختیار می گذارید و شریک دیگر سرمایه نقدی و اداره امور اجرائی را ،

بنابراین این دو شریک می بایست براساس میزان ارزش آورده های خود به تخصیص سهام برمبنای توافق خود عمل نمایند.

در این مشارکت ارزش زمین کارفرما و آورده نقدی پیمانکار مشخص است اما ارزش تجربه و تخصص و حتی زمان کافرما در ساختمانی که بر روی زمین بنا میکند،مشخص نیست

و ارزشگذاری دقیق این نوع آورده بسیار دشوار است بنابراین براساس معیار های عرفی بین دو شریک توافق و تراضی صورت می گیرد.

البته اختصاص سهام بیشتر به شریکی که علاوه بر آورده نقدی و غیر نقدی ، تعهد به انجام عملی می دهد ،از نظر قانون منعی ندارد

و اتفاقا در ادامه ماده فوق الذکر آمده است که شریکی ممکن است در مقابل عملی سهم بیشتری داشته باشد.

بنابراین در یک قرارداد مشارکت و سرمایه گذاری می توان معیار و ملاکی برای ارزش آورده طرفین ( چه نقدی و چه غیر نقدی ) قرار داد

و بر مبنای همین توافق سهام هر یک از طرفین را تعیین نمود

حتی اگر آورده یک طرف سرمایه و آورده دیگر کار وعمل وی باشد، منع قانونی برای آغاز یک مشارکت وجود ندارد .

ریسک های ناشی از مشارکت و سرمایه گذاری

مساله مهمی که در هر مشارکتی ریسک ممکن است رخ دهد ریسک های اجرایی و ریسک بازار است .

یعنی در یک قرارداد مشارکت و سرمایه گذاری همواره دو ریسک وجود دارد یک ریسک ناشی از عملکرد شرکا و انواع ریسک در بازارسرمایه ریسک دیگر ناشی از واکنش بازار است .

ریسک اجرایی

ریسک اجرا می تواند ناشی از عوامل متفاوتی باشد از یک از اصلی ترین عوامل آن در کسب و کار های نوپا و استارتاپ ها ناشی از عملکرد شرکا و بنیانگذاران کسب و کار است.

برای نمونه در خصوص مثال قبلی ممکن است پیمانکار در ساخت آپارتمان ها تاخیر نماید و یا اینکه اصلا تعهدات خود را عملی ننماید

یا یکی از بنیان گذاران استارتاپ بدون دلیل دست به ترک کار بزند.

در این صورت قطعا ادامه روند مشارکت عملا دچار مشکل شده است.

برای جلوگیری ازین مشکلات باید ریسک مشارکت را با انعقاد قرارداد های مشارکت و سهامداری روشن و شفاف

همراه با پنالتی های و ضمانت اجرا های مناسب به حداقل رساند تا اشخاص به راحتی قادر به تخطی از تعهدات قراردادی نباشد.

و یا اگر انواع ریسک در بازارسرمایه تخطی نمودند ابزارهای فشار و یا خروج برای شریک دیگر فراهم باشد و ازین طریق ریسک مشارکت را کاهش دهد.

در قرارداد های سرمایه گذاری خطر پذیر نیز توافق نامه سهامداری میان شرکا منعقد می شود

و از طریق پیش بینی شروطی مانند وستینگ سهم ، آنتی دایلوشن anti-dilution ، لیکوئیدیشن liquidation preference و غیره از ریسک مشارکت می کاهند.

ریسک بازار

گاه ممکن است علیرغم عملکرد مناسب شرکا و یا تیم، به دلایل محتلف خارج از تیم و یا شرکا مانند

نوسانات بازار و مشکلات اقتصادی و یا حتی عدم اسقبال بازار ، سود مدنظر از مشارکت حاصل نشود

همان پیمانکاری یک میلیارد صرف ساخت آپارتمان ها کرده و بیش از یک سال وقت خود را صرف ساخت و ساز نموده است

در انتهای کار دو واحد صد متری از ده واحد نصیبش شده است .

حال اگر به دلیل رکود اقتصادی نتواند واحد های خود را به قیمت مناسبی به فروش رساند

و یا حتی حداقل سود ممکن را بدست نیاورد در واقع از این مشارکت ضرر نموده و این ریسک بازار است .

این مساله درواقع ریسک سرمایه گذاری است که ناشی از عوامل مختلفی است که لزوما در اختیار شرکا نمی باشد.

حتی در یک قرارداد سرمایه گذاری خطر پذیر که برای ایجاد و راه اندازی یک کسب و کار در حوزه تجارت الکترونیکی و فروشگاه اینترنتی منعقد شده است

ممکن است شریک کارآفرین به تعهدات خود به خوبی عمل نماید

اما بدلیل مسائل ارزی و یا تحریم و یا عدم سنجش درست از بازار، کسب و کار به اهداف مالی مدنظر دست نیابد.

پیش بینی دو مفهوم ریسک اجرایی و ریسک بازار بسیار حائز اهمیت است

و البته ممکن است در صنایع و حرفه های مختلف این دو مفهوم تعاریف و یا عناوین مختلف و یا حتی دامنه وسیع تری داشته باشند.

برای برخی از مشارکت ها که تاثیر بسیاری در اقتصاد کشور داشته ،

قانون گذار با وضع برخی قوانین و سیاست ها سعی در کاهش ریسک مشارکت نموده است

مانند قانون تجارت در خصوص شرکت های تجاری ، قانون پپش فروش آپارتمان ها در خصوص مشارکت های ساخت و ساز ،

قانون بورس اوراق بهاردار در خصوص نهاد های مالی ، قانون بانکداری بدون ربا در خصوص بانکداری و غیره .

اما همچنان بسیاری از مسائل از دید قانون غافل مانده است که نیازمند بررسی و پیش بنی طرفین یک مشارکت و کنترل آن در شرایط قراردادی است .

نتیجه گیری

در شرایطی که علت شکل گیری بسیاری از مشارکت ها اعتماد و یا دوستی است

و معیار دقیقی برای اعتبار سنجی و التزام افراد وجود ندارد

نباید انتظار داشت با یک قرارداد تمام ریسک ها را می توان پوشش داد

اما قطعا با یک قرارداد مناسب می توان خسارت های ناشی از ریسک های اجرائی را به حداقل رساند.

از ریسک مشارکت که بگذریم مساله ریسک بازار همچنان چالش بزرگ اقتصاد ماست .

از طرفی بدلیل نوسانات اقتصادی ، تحریم ، تورم و رکود و غیره آینده سرمایه گذاری ها چندان روشن نیست.

از همین رو ، تضمین سود آوری و یا حداقل تضمین اصل سرمایه که خواسته برخی از سرمایه گذاران ایرانی است، مساله ایی که چندان با روح سرمایه گذاری همخوانی ندارد

اما به هرجهت برای تامین نقدینگی مورد نیاز بخش های مختلف اقتصاد جذب منابع نقدی حیاتی است

و از همین رو بسیاری از نهاد، موسسات و بنگاه های سرمایه پذیر ناچار به پذیرش چنین شرایطی هستند .

اما تضمین سرمایه و تضمین سود دو مقوله جدای از هم هستند .

ممکن است در مشارکتی نه تنها سوداوری رخ ندهد بلکه تمام سرمایه ها از بین برود و حتی موجب ورود ضرر و زیان گردد.

تکلیف سرمایه گذار در این موقع چیست؟

از آنجا که قانون به تصریح بیان داشته شرکا به نسبت سهم در سود و زیان سهیم هستند باید گفت

که در صورت بروز ضرر نه تنها سرمایه گذار نمی تواند اصل سرمایه خود را از سایر شرکا مطالبه نماید بلکه حتی متعهد به جبران ضرر به اشخاص ثالث در ازا سهم خود می باشد

مگر آنکه ضرر حاصله به سبب اقدام شریک و یا شرکایی باشد که اداره اموال و مدیریت شرکت را برعهده داشته و در انجام امور قصور ( تعهدی و تفریط) کرده باشند،

که دراین صورت در مقابل سایر شرکا ضامن انواع ریسک در بازارسرمایه میباشند .

ماده 558 قانون مدنی بیان می دارد:

اگرشرط شودکه مضارب ضامن سرمایه خواهدبود و یاخسارات حاصله ازتجارت متوجه مالک نخواهدشد عقد باطل است مگراینکه بطورلزوم شرط شده باشدکه مضارب ازمال خود به مقدارخسارت یا تلف مجانا به مالک تملیک کند.

اگرچه این ماده در خصوص عقد مضاربه است اما راهکاری برای تضمین سرمایه و یا ضرر های حاصله از مشارکت ارائه داده و آن التزام و تعهد به پرداخت سرمایه و ضررهای وارده به مالک سرمایه و یا سرمایه گذار است

یعنی به جای نهاد ضمانت قانون گذار تعهد به پرداخت را پیشنهاد می دهد

در واقع قانون امر میکند که نمیتوان شخصی را که عامل و شریک شماست را راسا ضامن اصل سرمایه و خسارات نمود

زیرا با اساس مضاربه و مشارکت در تناقض است اما تعهد به جبران خسارت و یا پرداخت سرمایه از اموال شخصی با شرایط مورد توافق طرفین که خود نیز می تواند

موضوع عقد دیگری باشد و یا ضمن عقد مشارکت و یا مضاربه آید قابل پذیرش است.

جبران خارت در قرارداد مشارکت

در نظام بانکداری ایران برای اعطا تسهیلات و وام های بانکی نیز برای تضمین اصل تسهیلات و سود متعلفه و پرهیز از ربا بجای عقد قرض الحسنه اقدام به انعقاد قرارداد های مرابحه ایی و مشارکتی از نوع مشارکت مدنی و جعاله می نمایند .

بطور مثال برای وام مسکن بانک ممکن است در قالب عقد اجاره به شرط تملیک به شما تسهیلات بدهد و یا برای وام تعمیرات در قالب عقد جعاله و برای خرید خودرو در قالب عقود مرابحه ایی و فروش اقساطی اقدام نماید.

اما در قرارداد سرمایه گذاری خطر پذیر مساله پیچیده تر از این است که بتوان در قالب عقود معین اقدام به انعقاد قرارداد نمود

و باید از طریق پیش بینی شروط و تعهدات متعدد هم ریسک مشارکت و ریسک سرمایه گذاری را کاهش داد.

البته در قرارداد سرمایه گذاری خطر پذیر به دلیل ماهیت آن که مشارکت در راه اندازی کسب و کار است در نهایت پیش بینی سود و در آمد ناشی از فعالیت قابل تصور است .

بنابراین معمولا بجای تضمین سرمایه تعهد به انواع ریسک در بازارسرمایه انواع ریسک در بازارسرمایه جبران سرمایه از عواید ناشی از کسب و کار را پیش بینی می نمایند و از ین جهت بحث ربا مطرح نیست.

در نهایت باید پذیرفت تا اصلاح قوانین و مقررات و پیش بینی نهادی جدید همچون سرمایه گذاری خطر پذیر

و تبین اصول و ضوابط آن همچنان قرارداد های پیچیده حقوقی راهکار موجود در این عرصه است.

دانلود ترجمه مقاله ارتباط بین انواع ریسک و بازده مورد انتظار

دانلود ترجمه مقاله ارتباط بین انواع ریسک و بازده مورد انتظار

چکیده
هنر سرمایه گذاری با ریسک و بازده تعریف می شود. سرمایه گذاری به معنی قبول یک مقدار ریسک به ازای یک بازده مورد انتظار است.برای هر فرد قبل از ورود به بازار سهام این نکته کاملاً مهم است تا انواع مختلف ریسک و مخاطره را شناخته و آنها را اندازه گیری کند.همچنانکه که خواهیم دید برخی از این ریسک و بازده ها دارای تنوع هستند و برخی دیگر به این گونه نیستند.مطمئن شوید که شما آماده پرداخت برای رسیک اضافی هستید.
زمانیکه یک سرمایه گذار یک دارایی را خریداری میکند (سهام ، اوراق قرضه ، یک شرکت ، اثر هنری و غیره ) این داراییها دارای یک بازده مورد انتظار هستند.برخی از سرمایه گذاران این بازده را بر حسب درصد مشخص میکنند در حالیکه دیگران امیدوارند که این بازده به صورت مثبت باشد.بازده مورد انتظار از نظر ریاضی به صورت درآمد +سرمایه پرداخت شده تعریف می شود.سهام خاص که عموماً در بخش تکنولوژی وجود دارند هیچ بازده (سود قابل تقسیم ) ندارند زیرا آنها تمامی سودها را در موسسه سرمایه گذاری می کنند. در مورد رشد این سهام بازده مورد انتظار شما همان سرمایه است. به خاطر داشته باشید که سرمایه گذاری همانند یک خیابان دو طرفه است که بین سرمایه گذار و شرکتی که شما می خواهید در آن سرمایه گذاری کنید قرار گرفته است. اگر شما سهام یک شرکت (یا اوراق قرضه آنها) را خریداری کنید ، آنها به شما بابت این کار یک پاداش مناسب را می دهند که می توانید آن را ردر جای دیگر سرمایه گذاری کنید. بنابراین بازده مورد انتظار بابت سرمایه گذاری یک سرمایه گذار باعث ایجاد یک سطح ریسک برای دارایی می شود.ریسک انواع مختلفی دارند که عبارتند از:
ریسک سیستماتیک:
این ریسکی است که نمی توانید آنرا متنوع کنید.زمانی که شما یک دارایی را خریداری می کنید عوامل متعددی در پی آن قرار می گیرند که می توانند بر بازده سرمایه گذاری (به صورت منفی یا مثبت )اثر بگذارند : نرخ ریسک سرمایه گذاری مجدد ، مخاطره بازار ، نرخ ریسک مبادله ، و ریسک قدرت خرید (تورم ) . هیچ راهی برای اینکه در دوره نوسان بتوانید از یک سهام خاص محافظت بکنید وجود ندارد. لطفاً به این نکته توجه داشته باشید که اگر چه شما نمی توانید در برابر این مخاطرات حفاظتی داشته باشید ولی راههایی وجود دارند که از انها دوری نمایید.

The art of “investing” is defined by risk and return. An investor is willing to assume a certain amount of risk as a trade-off to getting paid an expected return. It is quite important for any person, prior to jumping into the stock market, to understand the different types of risk and how to measure them. As we will see, some types can be circumvented through diversification, while others cannot. Be sure you are getting paid for the added risk you take! When an investor buys a security (stock, bond, mutual fund, artwork, etc) they have a certain “expected return.” Some investors may quantify this number as a percentage, while others just hope for some sort of positive return. Expected return is mathematically defined as income + capital appreciation. Certain stocks, generally in the technology sector, do not pay any income (dividends) because they reinvest all profits in their business. In the case of these (growth) stocks, your expected return is strictly capital appreciation. Keep in mind that investing is a two-way street between the investor and the company you are investing in. If you buy a stock position in a company (or a bond from them) they have to give you an adequate reward for doing so or you’ll invest elsewhere. Thus, the “required return” is what will induce an investor to invest in an asset, given that asset’s level of risk. There are a few types of risk: systematic risk- this is risk which cannot be diversified. When you buy a security it is subject to the following unpredictable factors which may affect (either positively or negatively) your return on investment: interest rate risk, reinvestment rate risk, market risk, exchange rate risk, and purchasing power (inflation) risk. Risk Risk means the probability that you will lose money on an investment. A more technical definition of risk is the volatility of return on the investment. An asset with erratic returns is considered riskier than an asset whose value is static or moves slowly. Few investments are risk-free. Investing in stocks, in particular, means accepting some level of risk. If you want to make a killing in the stock market, you are going to have to take risks. If you keep all your life savings in safe investments such as a savings account, you will face virtually no risk, but your returns will be small, and inflation will eat away at the value of your deposit.

انواع ریسک در امور مالی و روش های کنترل

انواع ریسک در امور مالی و روش های کنترل

انواع ریسک در امور مالی ، خطر احتمال تفاوت نتایج واقعی با نتایج مورد انتظار است. در مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه، ریسک به عنوان نوسان بازده تعریف می شود. مفهوم ریسک و بازده این است که دارایی های پرریسک باید بازده مورد انتظار بیشتری داشته باشند تا نوسانات بالاتر و افزایش ریسک را برای سرمایه گذاران توجیه پذیر نمایند.

ریسک در امور مالی

به طور کلی دو دسته ریسک اصلی وجود دارد: سیستماتیک و غیرسیستماتیک. ریسک سیستماتیک عدم اطمینان بازار در یک سرمایه گذاری است، به این معنی که احتمال آن وجود دارد که عوامل خارجی بر همه یا بسیاری از سازمان های یک صنعت یا گروه تاثیر می گذارد. ریسک غیرسیستماتیک نشان دهنده عدم قطعیت خاص دارایی است که می تواند بر عملکرد یک سرمایه گذاری تاثیر بگذارد.

در زیر لیستی از مهم ترین انواع ریسک مالی وجود دارد که یک تحلیل گر مالی باید هنگام ارزیابی فرصت های سرمایه گذاری در نظر بگیرد:

  • ریسک سیستماتیک – تاثیر کلی بازار
  • ریسک غیرسیستماتیک – عدم اطمینان خاص دارایی
  • ریسک سیاسی / نظارتی – تاثیر تصمیمات سیاسی و تغییرات در مقررات
  • ریسک مالی – ساختار سرمایه سازمان (درجه اهرم مالی یا بار بدهی)
  • ریسک نرخ بهره – تاثیر تغییر نرخ بهره
  • ریسک کشوری – عدم قطعیت ها در خصوص یک کشور
  • ریسک اجتماعی – تاثیر تغییرات در هنجارها و رفتارهای اجتماعی
  • ریسک زیست محیطی – عدم اطمینان در مورد تعهدات زیست محیطی یا تاثیر تغییرات در محیط
  • ریسک عملیاتی – عدم اطمینان در مورد عملکرد یک شرکت یا سازمان همکار از جمله زنجیره تامین آن، تحویل محصولات یا خدمات
  • ریسک مدیریت – تاثیری که تصمیمات یک تیم مدیریت بر سازمان می گذارد
  • ریسک حقوقی – عدم قطعیت مربوط به پرونده های قضایی
  • رقابت – میزان رقابت در یک صنعت و تاثیر رقبا بر سازمان

زمان در مقابل انواع ریسک

هر چه جریان نقدینگی یا بازدهی مورد انتظار در آینده دورترباشد، این خطرناک تر و نامطمئن تر خواهد بود. بین زمان و عدم اطمینان همبستگی مثبت و شدیدی وجود دارد که نمی توان آن را نادیده گرفت.

در ادامه دو روش مختلف برای فائق آمدن به این عدم اطمینان و مدیریت آن را بررسی خواهیم کرد که هر دو تابعی از زمان هستند.

تنظیم ریسک در امور مالی

از آنجا که سرمایه گذاری های مختلف دارای درجات مختلف عدم اطمینان یا نوسان هستند ، تحلیلگران مالی “میزان” عدم اطمینان درگیر را “تنظیم می کنند”. به طور کلی، دو روش معمول برای تعدیل وجود دارد: روش نرخ تنزیل و روش جریان مستقیم وجه نقد.

روش نرخ تنزیل در تنظیم ریسک امور مالی

روش نرخ تخفیف برای تعدیل ریسک برای سرمایه گذاری متداول ترین روش است، زیرا استفاده از آن کاملاً ساده است. مفهوم این است که جریان های نقدی پیش بینی شده در آینده از یک سرمایه گذاری باید با توجه به ارزش زمانی پول و حق بیمه اضافی سرمایه گذاری تنزیل داده شوند.

روش جریان نقدی مستقیم در تنظیم ریسک امور مالی

انجام روش جریان مستقیم وجوه نقد دشوارتر است، اما تجزیه و تحلیل دقیق تری را ارائه می دهد. در این روش، یک تحلیلگر مستقیماً جریان های نقدی آینده را با استفاده از یک ضریب اطمینان بر آن ها تنظیم می کند. ضریب اطمینان برآورد میزان واقعی دریافت جریان های نقدی است. از آنجا، تحلیلگر برای بدست آوردن ارزش فعلی خالص (NPV) انواع ریسک در بازارسرمایه سرمایه گذاری، به سادگی مجبور است جریانات نقدی را در زمان ارزش پول تنزیل کند. وارن بافت به دلیل استفاده از این روش برای ارزیابی شرکت ها مشهور است.

الگوهای کنترل ریسک

رویکردهای مختلفی وجود دارد که سرمایه گذاران و مدیران سازمانی می توانند برای مدیریت عدم اطمینان استفاده کنند. در زیر خلاصه ای از رایج ترین استراتژی های مدیریت ریسک آورده شده است:

متنوع سازی روشی برای کاهش ریسک غیر سیستماتیک (خاص) با سرمایه گذاری در تعدادی از دارایی های مختلف است. مفهوم این است که اگر یک سرمایه گذاری از یک حادثه خاص عبور کند و باعث کاهش سودآوری شود، سرمایه گذاری های دیگر آن را متعادل می کنند.

طیف گسترده ای از محصولات بیمه ای وجود دارد که می تواند برای محافظت از سرمایه گذاری ها در برابر حوادث فاجعه بار مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال می توان به بیمه اشخاص، بیمه مسئولیت عمومی، بیمه املاک و غیره اشاره کرد.

روش عملیاتی

روش های عملیاتی بی شماری وجود دارد که مدیران می توانند از آن ها برای کاهش خطرپذیری تجارت خود استفاده کنند. به عنوان مثال می توان به بررسی، تجزیه و تحلیل و بهبود شیوه های ایمنی آنها اشاره کرد. استفاده از مشاوران مدیریت برای بررسی کارایی انواع ریسک در بازارسرمایه عملیاتی؛ استفاده از روش های قوی برنامه ریزی مالی و متنوع کردن فعالیتهای تجاری از جمله آنها می باشد.

کلام آخر

شما چه روش های دیگری را موثر در کاهش ریسک در امور مالی می شناسید که در بالا به آن ها اشاره نکرده باشیم. چه تجربیاتی در این زمینه دارید؟ تجربیات و نظرات خود را با ما و دیگر کاربران وبلاگ مشاوره مدیریت غزال در میان بگذارید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.