انواع بازده سرمایه‌گذاری


مفهوم بازده در سرمایه‌گذاری چیست؟

بازده به‌معنای مجموعه مزایایی است که در طول یک دوره به سهم تعلق می‌گیرد.

به گزارش سرویس بورس مشرق، سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.

حرکت شاخص بورس خلاف پارامترها

اگر یک دارایی اعم از دارایی واقعی یا دارایی مالی را به قصد سرمایه گذاری بخرید، سود یا زیان ناشی از این سرمایه گذاری به‌عنوان بـازده شناخته می‌شود. بازده به طور معمول دو جزء داد، نخست وجه نقدی است که مستقیماً از محل درآمد حاصل از سرمایه گذاری دریافت می‌کنید و یا منفعت یا زیانی است که به علت تغییر قیمت آن دارایی نصیب افراد می‌شود.

فرض کنید مدتی قبل ۱۰۰۰ سهم شرکت فرضی قارون را خریده‌اید. در پایان سال مالی در مجمع عمومی سالیانه شرکت به هر سهم ۵۰ تومان سود نقدی تعلق می‌گیرد. همین‌طور شما سهم را در قیمت ۲۲۰ تومان خریده‌اید و حالا ۲۶۰ تومان شده است. بـازده نقدی یا ریالی شما عبارت است از:


اما به طور معمول وقتی صحبت از بـازده به میان می‌آید، منظور نرخ بازده ای است که به‌صورت درصدی بیان می‌شود. اگر سهامداران بخواهند بـازده درصدی یا نرخ بازده سرمایه گذاری را به دست آورند لازم است بازده نقدی یا ریالی را بر سرمایه گذاری اولیه تقسیم کنید. نرخ بـازده در مثال فوق عبارت است از:

در مورد اوراق بهاداری نظیر سهام که درآمد ثابت ندارند تفاوت‌هایی در مورد نحوه محاسبه بـازده با اوراق بهادار با درآمد ثابت نظیر اوراق مشارکت وجود دارد.قانون کلی این است که هرچه ریسک بیشتری بپذیرید، سود و زیان بالقوه شما هم بیشتر می‌شود.

۲ – تعریف بازده اضافی چیست؟

بازده سرمایه گذاری اوراق بهادار یا سبد سهامی که از یک معیار یا شاخص با سطح ریسک مشابه بهتر عمل می‌کند بیشتر می‌شود، بازده اضافی می گویند این بازده به طور گسترده برای اندازه‌گیری ارزش افزوده‌ای که پرتفوی یا مدیر سرمایه گذاری ایجاد کرده، مورداستفاده قرار گرفته و یا توانایی مدیریت را در غلبه بر بازار رامی سنجند. نام دیگر بازده اضافی آلفا است.

به طور مثال، فرض کنید که یک صندوق سرمایه گذاری مشترک با سرمایه زیاد دارای سطح یکسانی از ریسک (در اینجا بتا=۱) در مقایسه با شاخص بورس است. اگر صندوق بازده ۱۲% در یک سال تولید کند و شاخص فقط ۷% رشد کند، این تفاوت ۵ درصدی به عنوان بازده اضافی، یا آلفای تولیدشده به‌وسیله مدیر صندوق در نظر گرفته می‌شود.

منتقدین صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک و سایر پرتفوی‌هایی که به صورت فعال مدیریت می‌شوند عقیده دارند که تولید بازده اضافی به صورت مداوم و در بلندمدت تقریباً غیرممکن است. به همین دلیل بیشتر مدیران صندوق‌های سرمایه گذاری در طول زمان عملکرد پایین‌تری نسبت به شاخص معیار دارند. این امر باعث محبوبیت فوق‌العاده صندوق‌های سرمایه گذاری در شاخص و صندوق‌های قابل معامله در بورس شده است.

۳ – تعریف بازده سود سهام نقدی چیست؟

بازده سود سهام نقدی یک نسبت مالی است که نشان می‌دهد شرکت چقدر به صورت سالانه و به نسبت قیمت سهامش، سود سهام پرداخت می‌کند. بازده سود سهام نقدی به شکل درصد نشان داده شده و می‌تواند با تقسیم مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم بر قیمت یک سهم محاسبه شود. فرمول محاسبه بازده سود سهام ممکن است به شکل زیر نمایش داده شود:

فرمول بازده سود سهام

بازده سود سهام نقدی روشی برای اندازه‌گیری مقدار جریان نقدی است که شما برای هر یک ریال سرمایه گذاری شده در سهام به دست می‌آورید. به‌بیان‌دیگر، این کار میزان ارزشی را که شما از سود سهام نقدی می‌گیرید، اندازه‌گیری می کند.

سرمایه گذارانی که به یک جریان نقدی حداقلی از پرتفوی سرمایه گذاری خود نیاز دارند می‌توانند این جریان نقدی را با سرمایه گذاری در سهامی که بازده سود سهام نقدی به نسبت بالا و با ثباتی ارائه می‌کنند، به دست می آورند، انواع بازده سرمایه‌گذاری ولی سود سهام نقدی بالا ممکن است اغلب به قیمت از دست دادن پتانسیل رشد شرکت تمام شود. هر یک ریالی که شرکت به صورت سود سهام نقدی به سهامداران خود پرداخت می‌کند، پولی است که شرکت نمی‌تواند دوباره سرمایه گذاری کند و به‌این‌ترتیب امکان ایجاد پتانسیل رشد برای شرکت و افزایش قیمت سهام و کسب سود سرمایه برای سهامداران از بین می‌رود.

درحالی‌که گرفتن سود نقدی برای بسیاری از سهامداران و سرمایه گذاران جذاب است، ولی سهامداران می‌توانند با افزایش ارزش سهامشان نیز سودهای بالا دریافت کنند. به‌بیان‌دیگر، انواع بازده سرمایه‌گذاری وقتی شرکت‌ها سود سهام نقدی بالایی پرداخت می‌کنند، ممکن است در بلندمدت برایشان هزینه بر باشد.

۴ – تعریف بازده غیرعادی چیست؟

بازده غیرعادی اصطلاحی است که برای توصیف بازده به‌دست‌آمده از اوراق بهادار یا پرتفوی در یک بازه زمانی مورداستفاده قرار می‌گیرد که متفاوت از نرخ بازده مورد انتظار است. نرخ بازده مورد انتظار، بازده محاسبه شده‌ای است که بر اساس مدل قیمت گذاری دارایی‌ها و با استفاده از میانگین بلندمدت بازده یا سایر ارزیابی‌ها به دست می‌آید.

بازده غیرعادی می‌تواند هم خوب و هم بد باشد، انواع بازده سرمایه‌گذاری چون خودش به تنهایی خلاصه‌ای است از اینکه چگونه بازده واقعی از بازده مورد انتظار متفاوت است. به طور مثال، کسب ۳۰% در یک صندوق سرمایه گذاری که بازده میانگین ۱۰% در هر سال برای آن پیش‌بینی شده، یک بازده غیر عادی ۲۰% تولید خواهد کرد. از طرف دیگر، اگر بازده واقعی ۵% بود، این امر باعث تولید یک نرخ غیرعادی منفی پنج‌درصدی می‌شد.

۵ – تعریف بازده مورد انتظار چیست؟

مقدار پولی که یک فرد انتظار دارد تا از سرمایه گذاری‌های خود دریافت کند بازده مورد انتظار گفته می‌شود. به طور مثال، اگر یک نفر در سهامی که ۵۰% شانس تولید سود ۱۰ درصدی و ۵۰% شانس تولید زیان ۵ درصدی دارد سرمایه گذاری کند، بازده مـورد انتظار او ۲٫۵% خواهد بود (۰٫۰۵- * ۰٫۵ + ۰٫۱ * ۰٫۵)؛ اما لازم به ذکر است که بازده مورد انتظار معمولاً بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته بنا شده و تضمینی برای تحقق آن وجود ندارد.

در اکثر بخش‌ها، بازده مورد انتظار ابزاری است برای تعیین اینکه آیا یک سرمایه گذاری دارای میانگین درآمد خالص منفی است یا مثبت.

در کنار بازده مـورد انتظار سرمایه گذاران باهوش باید احتمال تحقق بازده را برای محاسبه درست ریسک در نظر بگیرند. نمونه‌های فراوانی وجود دارد که در مسابقات بخت‌آزمایی بازده مـورد انتظار مثبت، اما در مقابل احتمال تحقق بازده پیش‌بینی‌شده، بسیار پایین است.

۶ – تعریف بازده واقعی چیست؟

سود یا زیان واقعی یک سرمایه گذار بازده واقعی گفته می‌شود. این بازده می‌تواند به شکل زیر بیان شود:

بازده مورد انتظار به‌علاوه تأثیر عوامل خاص مربوط به شرکت و اخبار مربوط به اقتصاد، بـازده واقعی را ایجاد می‌کند.

بـازده واقعی که در برابر بازده مورد انتظار قرار دارد، چیزی است که سرمایه گذاران در واقعیت از سرمایه گذاری‌های خود دریافت می‌کنند. اختلاف بین بـازده واقعی و بازده مورد انتظار به دو عامل ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک بستگی دارد.

بازدهی و نرخ شکست در راندهای مختلف سرمایه‌گذاری خطرپذیر

یکی از موضوعاتی که در تمام بازارهای سرمایه‌گذاری مورد توجه قرار می‌گیرد، ریسک و منفعت احتمالی هر یک از استراتژی‌های سرمایه‌گذاری در بازار است. برای مثال، در برخی بازارها، نسبت بازدهی احتمالی به ریسک احتمالی در استراتژی‌های Hold خیلی بیشتر است و در بازار دیگری این نسبت برای استراتژی Trading بیشتر است. در یک بازار باید ریسک را افزایش داد و با انتخاب‌های جسورانه به دنبال بازدهی بالا گشت، چون ریسک بازار در تمام استراتژی‌ها تقریبا برابر است (بازه مشخص انواع بازده سرمایه‌گذاری انواع بازده سرمایه‌گذاری و خیلی زیادی دارد). سوال اینجاست که بازار سرمایه‌گذاری خطرپذیر چگونه است؟ میزان ریسک احتمالی و بازدهی سرمایه‌گذاری خطرپذیر در سطوح مختلف رشد استارتاپ چگونه است؟ با رشد استارتاپ‌ها و سرمایه‌گذاری در استارتاپ‌هایی با عمر چند‌ساله چقدر ریسک کم می‌شود؟ میزان بازدهی نسبت به ورود زودهنگام (early-stage) چقدر متفاوت است؟ مثال‌هایی که در ادامه آورده شده است، به شفاف‌تر شدن موضوع کمک می‌کند.

بازدهی احتمالی سرمایه‌گذاری خطرپذیر

بنابر تعریف سایت Corporate Finance Institute®) CFI) بازدهی مورد انتظار برای وی‌سی‌ها برای هر یک از پروفایل‌های ریسک‌پذیری یعنی early-stage, Late-Stage, PE به شرح زیر است:

بازدهی مورد انتظار سرمایه‌گذاری خطرپذیردر انواع پروفایل‌های ریسک پذیری

مثالی از بازدهی به دست آمده توسط VC (از بهترین نمونه‌ها)

واتساپ:

واتساپ در سال ‌۲۰۱۴ توسط فیسبوک خریداری شد که بزرگ‌ترین جذب استارتاپ‌های VC-Backed در تاریخ بوده است. شرکت SequoiaCapital به عنوان تنها سرمایه‌گذار (از نوع VC) واتساپ با دو مرحله سرمایه‌گذاری در این شرکت به ارزش کلی ۶۰‌میلیون دلاری، توانست خروجی‌ای به ارزش ۳‌میلیارد دلار داشته باشد و به صورت کلی بازدهی ۵۰ برابری برای خود ایجاد کند ولی اگر نگاهی دقیق‌تر به موضوع داشته باشیم، به اعداد زیر می‌رسیم:

مثال بازدهی سرمایه‌گذاری خطرپذیر در استارتاپ واتسپ

همانطور که مشخص است، سرمایه‌گذاری‌ای که Sequoia در سال‌۲۰۱۱ در استارتاپ واتساپ انجام داده بود، بازدهی ۱۸ برابری را نسبت به سرمایه‌گذاری دوم آنها در سال‌۲۰۱۳ داشته است.

اگر سرمایه‌گذاران فرشته‌ واتساپ در سال‌۲۰۰۹ تصمیم به سرمایه‌گذاری ۲۵۰‌هزار دلاری می‌گرفتند، در زمان خرید واتساپ توسط انواع بازده سرمایه‌گذاری فیسبوک، از سرمایه‌گذاری خود بازدهی حداقل ۳۸۴۰‌ برابری به دست می‌آوردند. (به دلیل مشخص‌نبودن زمان خروج این سرمایه‌گذارها و درصد دریافتی در راند اول، بازدهی ذکر شده با فرض ۵درصد سهام و خروج در زمان Acq. شدن واتساپ است)

در نمونه‌های موفق دیگر هم برای سرمایه‌گذارانی که در مراحل اولیه (early-stage) ورود می‌کنند، بازدهی‌هایی از جنس چندصد برابری را شاهد هستیم و برای سرمایه‌گذارانی که در مراحل نهایی سرمایه‌گذاری می‌کنند (late-stage) بازدهی‌هایی کمتر از ۲۰ تا ۳۰برابر را می‌بینیم.

میزان ریسک در سرمایه‌گذاری خطرپذیر

نکته‌ای که اینجا مطرح می‌شود، ریسک شکست یا عدم نقد‌شدن استارتاپ در مراحل مختلف است. اینکه وی‌سی‌هایی که در مراحل ارلی استیج استارتاپ‌ها ورود می‌کنند نسبت به سایر وی‌سی‌ها که در راندهای بعدی سرمایه‌گذاری می‌کنند، چه مقدار ریسک می‌کنند؟

اصل موضوع را می‌شود در این اعداد دید: از هر ۱۰ استارتاپ ۹ استارتاپ شکست می‌خورد. حدود ۷۵‌‌درصد استارتاپ‌هایی که تنها از یک وی‌سی جذب سرمایه کرده‌اند (VC-Backed ) نیز شکست می‌خورند. در سال اول ایجاد استارتاپ، ۲۰ درصد نرخ شکست وجود دارد، در سال دوم ۳۰درصد، سال پنجم ۵۰درصد و در سال دهم ۷۰درصد.

پس قبل از رسیدن استارتاپ به بلوغ (احتمالا بیش از ۵ سال فعالیت)، نرخ شکست استارتاپ یا تبدیل‌شدن آنها به زامبی (استارتاپ‌هایی که نه رشد می‌کنند و نه از بین می‌روند) بیش از ۵۰ درصد است. شاید با ساده‌سازی موضوع بتوان گفت احتمال بالایی برای از بین رفتن سرمایه VC وجود دارد.

از همین رو برای کاهش ریسک‌های سرمایه‌گذاری، باید وی‌سی روی تعداد زیادی (حداقل ۱۰ استارتاپ) سرمایه‌گذاری کند و از طرف دیگر استارتاپ‌هایی را انتخاب کرد که در صورت موفق‌شدن، پتانسیل ایجاد بازدهی بالایی دارند (زیرا باید با بازدهی زیاد خود، ضرر شکست بقیه استارتاپ‌های پرتفوی وی‌سی را جبران کنند).

با این رویکرد، اگر نگاهی به وی‌سی‌های موفق دنیا داشته باشیم (سرمایه‌گذارانی که بیشترین تعداد یونیکورن را در پرتفوی خود دارند)، می‌بینیم که وی‌سی‌هایی که بیشترین تعداد سرمایه‌گذاری در مرحله‌‌ ارلی استیج را داشته‌اند، توانسته‌اند بهترین بازدهی را نیز ایجاد کنند.

از بین برترین سرمایه‌گذارها، accel که بیش از نیمی از یونیکورن‌های پرتفولیش را سرمایه‌گذاری‌های زودهنگام آن (early-stage) تشکیل داده، کارایی بالاتری داشته‌است و بعد از آن (sequoia capital (china و andreessen انواع بازده سرمایه‌گذاری horowitz پربازده‌ترین سرمایه‌گذاری را داشته است. ( از نظر تعداد یونیکورن‌هایی که در مرحله early-stage سرمایه‌گذاری کرده به کل سرمایه‌گذاری‌ها)

نمودار برترین شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر

جمع‌بندی درباره نرخ شکست و بازدهی سرمایه‌گذاری خطرپذیر

به طور کلی می‌توان گفت downside یا ریسک محتمل وی‌سی‌ها، برای تمام مراحل قبل از بلوغ استارتاپ، صفر‌شدن انواع بازده سرمایه‌گذاری سرمایه (از بین رفتن سرمایه) است زیرا تعداد زیادی از استارتاپ‌ها یا از بین می‌روند یا تبدیل به زامبی‌هایی می‌شوند که نمی‌توان از آنها خروج کرد. در این بازار و در این شرایط، راهکارهای مرسوم که ایجاد پرتفو، بهبود دسترسی به استارتاپ‌های جذاب و… است تنها می‌تواند شانس پیدا‌کردن برترین استارتاپ پرتفو را افزایش دهد و گریزی از شکست استارتاپ ها نیست و برای افزایش Upside یا بازدهی سرمایه‌گذاری خطرپذیر بهتر است زودتر و در ابهام بالاتر به سرمایه‌گذاری ورود کرد.

این گزارش توسط احمد فراهانی کارشناس سرمایه‌گذاری تهیه و تنظیم گردیده‌است.

سرمایه‌گذاری آنلاین در صندوق های سرمایه‌گذاری

وب سایت سیگنال با ارائه اطلاعات و تحلیل‌های به‌روز صندوق‌های سرمایه‌گذاری به شما امکان مقایسه و انتخاب بهترین صندوق‌ها جهت سرمایه‌گذاری آنلاین را می‌دهد.

صندوق های درآمد ثابت

صندوق های درآمد ثابت، جایگزینی مطمئن برای سپرده بانکی هستند و سود مناسبی برای شما فراهم می‌کنند.

صندوق های سهامی

با سرمایه گذاری در صندوقهای سهامی،‌سرمایه خود را به تیمی متشکل از متخصصان و تحلیلگران مالی بسپارید.

صندوق های مختلط

صندوق‌های مختلط با تنوع بخشی به سرمایه، شما ریسک سرمایه‌گذاری را مدیریت میکنند.

سوالاتی که ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد

صندوق های سرمایه گذاری برای افرادی که دانش و زمان کافی برای فعالیت در بازار بورس را ندارند بهترین گزینه است. صندوق های سرمایه گذاری با استفاده از تخصص و تجربه کارشناسن و متخصصان، مجموع دارایی سرمایه‌گذاران را مدیریت می‌کنند. آن‌ها با پیش بینی بازار و محاسبه روند احتمالی بازار بهترین موقعیت‌ها را انتخاب و دارایی‌های سرمایه‌گذاران را به نسبت متناسب در بخش‌های مختلف سرمایه گذاری می‌کنند.

صندوق‌ها از لحاظ میزان ریسک سرمایه‌گذاران به 3 دسته مختلف تقسیم می‌کنند:
– صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت: این نوع از صندوق مناسب افرادی است که ریسک‌پذیری چندانی ندارند و هدف‌شان از سرمایه‌گذاری، کسب سود دوره‌ای ثابت و مشخص است.
– صندوق سرمایه گذاری سهامی: ریسک سرمایه‌گذاری در صندوق سهامی، از صندوق‌های درآمد ثابت بیشتر است و بازدهی بیشتری نیز در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌دهد.
– صندوق سرمایه گذاری مختلط: این صندوق از لحاظ ریسک پذیری حد میانه‌ای دارد یعنی بین دو نوع دیگر صندوق قرار می‌گیرد. این نوع از صندوق‌ها پتانسیل سودآوری بیشتری نسبت به صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت دارد اما سود آن تضمینی است.

صندوق های سرمایه گذاری بدون دریافت تاییدیه از سازمان بورس نمی‌توانند فعالیت کنند. همچنین تضمین نقد شوندگی در اغلب صندوق‌ها وجود دارد. از دیگر ویژگی‌هایی که علاوه بر نظارت سازمان بورس و تضمین نقدشوندگی توسط بانک‌ها و بیمه‌ها، باعث افزایش اطمینان خاطر به صندوق های سرمایه گذاری می‌شود می‌توان به بازدهی مناسب با ریسک کم و به مدیریت حرفه‌ای دارایی‌ها توسط کارشناسان و متخصصان اشاره کرد. این نکته نیز لازم به ذکر است که عملکرد صندوق‌های سرمایه‌گذاری از لحاظ ماهیت با موسسات مالی و اعتباری که در سالیان گذشته سرمایه مردم را جذب کرده و در نهایت با برنگرداندن اصل سرمایه باعث وارد شدن خسارت مالی و سلب اطمینان از مردم شدند، بسیار متفاوت است. فعالیت صندوق های سرمایه گذاری تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار است و ارتباطی با موسسات و صندوق‌های قرض الحسنه که بدون مجوز بانک مرکزی فعالیت می‌کردند، ندارند.

سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری دارای مزایای مختلفی است که اگر بخواهیم فهرست‌وار به آن‌ها اشاره کنیم، شامل موارد زیر می‌شود:
• تنوع
• مدیریت حرفه‌ای دارایی‌ها
• شفافیت مالی
• نقدشوندگی بالا
• سرمایه گذاری آسان
• بازدهی مناسب
• صرفه‌جویی
• ریسک پایین
• تبدیل سرمایه های خرد به سرمایه‌گذاری‌ کلان
• ضامن نقد‌شوندگی

بهترین صندوق سرمایه گذاری برای هر فرد متفاوت است چرا که هر کدام از انواع مختلف صندوق‌ها برای گروه خاصی از افراد مناسب هستند. از بین چند عامل مختلف که برای انتخاب بهترین صندوق سرمایه گذاری باید در نظر گرفت، ریسک پذیری اولین عامل است. میزان بازدهی صندوق در گذشته دیگر عاملی است که باید مورد بررسی قرار بگیرد. نتیجه این بررسی‌ها مشخص می‌کند که بهترین صندوق برای هر فرد کدام است.

نرخ بازدهی معادل ماه یا نرخ معادل بانکی چیست؟

نرخ بازدهی معادل ماه یا نرخ معادل بانکی چیست؟

پیشتر در توضیح YTM یا نرخ موثر سرمایه گذاری سالانه گفتیم که هر فرصت سرمایه گذاری با فرض امکان سرمایه گذاری مجدد جریانات نقدی در همان موضوع سرمایه‌گذاری، ایجاد بازدهی موثر می‌نماید که در ادبیات سال شده به آن YTM گفته می‌شود. برای توضیح بیشتر از معنی YTM یک مثال دیگر ارائه می‌نمائیم. فرض کنید که یک فرصت سرمایه‌گذاری یک میلیاردی در سپرده بانکی یا اوراق بهادار با درآمد انواع بازده سرمایه‌گذاری ثابت دارید که دارای نرخ بازدهی 20 درصد سالانه است که در سررسیدهای ماهانه سود را به حساب شما واریز می‌کند. شما مجدد این سود را در مقاطع ماهانه در همان سپرده یا همان اوراق بادرآمد ثابت سرمایه‌گذاری می‌کنید. در نتیجه این سرمایه‌گذاری سود سرمایه‌گذاری موثر شده برای شما حاصل خواهد شد. در این مثال شما در ماه اول مبلغ 16.666.667 ریال سود خواهد کرد:

این مبلغ را در ابتدای ماه دوم به سپرده خود اضافه می‌کنید و در نتیجه ارزش سپرده شما در ابتدای ماه دوم 1.016.666.667 ریال خواهد بود در نتیجه سود شما در پایان ماه دوم برابر است با :

به طور مشابه این مبلغ را در سپرده قبلی سرمایه گذاری خواهد نمود و در ابتدای ماه سوم مبلغ کل سپرده برابر با 1.033.611.111 خواهد بود. با ادامه این روند مبلغ نهایی ارزش سرمایه‌گذاری برابر با 1.219.391.085 خواهد شد. پس در نتیجه در یک سال سود موثر سرمایه‌گذاری در یک فرصت سرمایه‌گذاری با بازده سالانه 20 درصد و پرداخت سود در مقاطع ماهانه برابر است با:

پس به عبارت دیگر YTM این فرصت سرمایه‌گذاری 21.94 درصد است. بدون محاسبه ریالی و حسابداری به شکل فوق، محاسبه YTM این فرصت سرمایه‌گذاری شدنی است. مطابق با توضیحات مقاله YTM ، محاسبه نرخ موثر سرمایه‌گذاری یک فرصت سرمایه‌گذاری 20 درصد سالانه با مقاطع پرداخت ماهانه به صورت زیر است:

که دقیقا برابر با مبلغ محاسبه شده قبل است.

در بالا مفهموم YTM را مرور کردیم. در ادامه به هدف اصلی مقاله یعنی رسیدن به ادبیات مشترک با بازار بانکی می‌پردازیم. زمانی که به بانک مراجعه می‌کنید و نسبت به افتتاح یک حساب بانکی اقدام می‌نمائید، انتظار دارید در هر ماه یک دوازدهم مبلغ سود سپرده به حساب شما واریز شود. درک شما از یک سپرده 18 درصد این است که معادل ریالی یک دوازدهم سود سالانه 18 درصد به حساب واریز می شود و شما بر حسب آن برای خود برنامه ریزی می‌کنید. حال با یک فرصت سرمایه‌گذاری روبرو می‌شوید که شرایط پرداخت سود آن متفاوت با سپرده بانکی است. یا مانند اسناد خزانه در سررسید اوراق اصل ارزش اوراق به حساب شما واریز می شود و سود شما تفاوت این مبلغ و مبلغ خرید اوراق است و یا مانند سایر صکوک و اوراق با درآمد ثابت دارای کوپن در مقاطع مختلف ماهانه، فصلی و . به حساب شما واریز خواهد شد. هدف اصلی پیدا کردن نرخی است که بتوان آن را با نرخ سپرده های بانکی مقایسه کرد و قدرت تصمیم گیری شما در زمان سرمایه‌گذاری افزایش یابد. برای محاسبه نرخ معادل بانکی یا نرخ معادل ماهانه سرمایه‌گذاری باید محاسباتی برعکس نسبت به انواع بازده سرمایه‌گذاری YTM را انجام دهیم. منطق اصلی محاسبات از اینجا می‌آید که ما یک بازده سرمایه‌گذاری طی دوره ای مشخص را داریم. این نرخ هم می‌تواند YTM باشد و یا یک بازده ساده در طی یک مدت زمان مشخص. نحوه محاسبه باید بر این منطق استوار باشد: " چه فرصت سرمایه‌گذاری موثر ماهانه ای مرا به این نرخ (YTM یا نرخ ساده) می‌رساند". پس ما به عبارت دیگر به دنبال یک فرصت سرمایه‌گذاری ماهانه هستیم که نرخی برابر نرخ مدنظر ما داشته باشد و مجهول نرخ ساده سالانه آن فرصت سرمایه‌گذاری است. برای واضح شدن موضوع از مثال اول مقاله استفاده می‌کنیم. فرض کنید شخصی به شما می‌گوید که من یک اوراق بادرآمدثابت خریده ام که در مقاطع سه ماهه سود تقسیم می‌کند و با محاسبات من به YTM 21.94% رسیده ام. سوال من این است که نرخ معادل بانکی این سرمایه‌گذاری چقدر است؟

ما در مثال اولیه با محاسبه نرخ موثر یک سپرده 20 درصد به نرخ 21.94% درصد رسیده ایم. پس در جواب این سوال باید بگوئیم: " اوراق خریداری شما معادل 20 درصد بانکی است".

پس کافی است در محاسبه برعکس مثال فوق عمل کنیم. در سوال مجهول نرخ معادل است پس داریم:

پس در نتیجه برای تبدیل YTM به نرخ معادل بانکی به فرمول زیر خواهیم رسید:

درصورتی که بخواهیم معادل بانکی یک بازده ساده سرمایه‌گذاری را حساب کنیم، حتما نیاز به تبدیل به YTM و استخراج نرخ از آن نیست. می توان در این حالت مدت زمان نیاز به موثر شدن فرصت سرمایه‌گذاری را به صورت ماهانه در نظر گرفت و محاسبه را انجام داد. برای مثال اگر اسناد خزانه‌ای داریم که نرخ بازده ساده آن در مدت دو سال برابر 50 درصد است، باید دنبال مجهولی بگردیم که طی 24 ماه موثر خواهد شد و ما را به بازده 50 درصد می‌رساند. در اینصورت خواهیم داشت:

در نتیجه نرخ معادل بانکی سرمایه‌گذاری در این اوراق برابر 20.45 درصد است. یعنی سرمایه‌گذاری در این اوراق مشابه سپرده بانکی داشته با سود 20.45 سالانه است. در نتیجه فرمول کلی برابر است با:

برا مثال فرض کنید یک اسناد خزانه با سررسید 420 روزه با قیمت 700.000 ریال خریداری شده است. نرخ بازده ساده این اوراق تا سررسید برابر است با :

از طرف دیگر 520 روز معادل 17.1 ماه است در نتیجه نرخ معادل بانکی این اوراق برابر است با:

با توجه به توضیحات فوق می‌توان نرخ معادل بانکی را جایگزین YTM یا نرخ موثر سال شده قرارداد. این نوع نگرش امکان مقایسه هم زمان فرصت های سرمایه‌گذاری در بازار بدهی و نرخ های بانکی را فراهم می‌کند و کار را برای تصمیم‌گیری راحتتر می‌نماید. برای دریافت اطلاعات نرخ معادل بانکی تمام اوراق موجود در بازار سرمایه با شرکت پردازش اطلاعات آوید تماس بگیرید.

تاثیرات نرخ بهره بر بازار سهام

تاثیرات نرخ بهره بر بازار سهام

نرخ بهره برای اکثر مردم مهم است و همچنین می‌‌تواند در بازار سهام تاثیرگذار باشد، اما چرا؟ در این مقاله به ارتباط بین نرخ بهره با بازار سهام و اینکه چگونه ممکن است بر زندگی ما تاثیر بگذارند، پرداخته می‌شود.

بهره در واقع هزینه‌ای است که فرد در قبال استفاده از پول فرد دیگری به وی می پردازد. خانوارها با این مفهوم به‌خوبی آشنا هستند، آنها باید برای خرید خانه از بانک وام رهنی دریافت کنند و در عوض بهره‌ آن را بپردازند. دارندگان کارت‌های اعتباری نیز این مفهوم را خوب می‌دانند، آنها پول را به ‌صورت کوتاه‌مدت قرض می‌گیرند و به وسیله آن خرید خود را انجام می‌دهند. اما زمانی که صحبت از بازار سهام و تاثیر نرخ بهره می شود شرایط فرق می‌کند.

نرخ‌های بهره در واقع همان هزینه‌های هستند که بانک‌ها برای استقراض پول از بانک مرکزی متحمل می‌شوند. چرا این ارقام مهم هستند؟ بانک مرکزی توسط این نرخ‌ها سعی در کنترل تورم دارد. تورم، ناشی از تقاضا زیاد و یا عرضه کم است که سبب افزایش قیمت‌ها می شود. بانک مرکزی با اثر گذاری بر مقدار پول در دسترس، می تواند تورم را کنترل کند. در حقیقت با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی عرضه پول را کم می‌کند و به نوعی دسترسی به آن را گران‌تر می‌کند.

هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش می دهد، این اقدام تاثیر آنی بر بازار سهام نمی‌گذارد. در عوض تاثیر مستقیمی بر بانک‌ها برای وام گرفتن از بانک مرکزی می‌گذ‌ارد. اولین اثر غیرمستقیم افزایش نرخ بهره این است که بانک‌ها نرخ‌های بهره را برای مشتریان افزایش می‌دهند. افراد برای گرفتن وام رهنی و کارت‌های اعتباری تحت تاثیر این افزایش قرار می‌گیرند، به خصوص اگر از نرخ‌های بهره‌ی شناور استفاده کنند. این اقدام بر مقدار پولی که مردم می توانند خرج کنند اثر می‌گذارد. علاوه بر این، افراد همچنان باید قبوض را پرداخت کنند وقتی این قبوض گران‌تر می‌شوند، پول کمی از درآمد خانوارها باقی می‌ماند. این بدین معناست که خانوارها محتاطانه تر خرج می کنند. به همین علت، شرکت‌ها به‌صورت غیرمستقیم ازعکس العمل مشتریان در برابر کاهش نرخ بهره تاثیر می‌گیرند. اما افزایش نرخ بهره به‌صورت مستقیم بر شرکت‌ها نیز تاثیر می‌گذارد. آنها باید برای گسترش فعالیت‌های عملیاتی خود باید از بانک‌ها وام بگیرند. وقتی بانک‌ها استقراض را گران‌تر می‌کنند، شرکت‌ها شاید دیگر نتوانند به مقدار زیاد وام بگیرند و مجبور هستند تا بهره‌ بالاتری پرداخت کنند. هنگامی که شرکت‌ها کمتر هزینه می کنند کمتر رشد خواهند کرد که این امر سبب کاهش سود آوری‌ آنها نیز می شود.

همانطور که گفته شد تغییر در نرخ بهره بر شرکت‌ها و مردم اثر می‌گذارد، اما علاوه بر آن بر بازار سهام نیز تاثیر می‌گذارد. یکی از راه‌های ارزش‌گذاری شرکت‌ها، جمع ارزش فعلی جریانات نقد آتی شرکت‌ها است. برای بدست آوردن قیمت سهام، مجموع ارزش فعلی جریانات نقد آتی بر تعداد سهام موجود تقسیم می‌شود. نوسانات قیمت سهام نشان دهنده انتظارات سرمایه‌گذران زمان‌های مختلف از شرکت دارند. به خاطر این تفاوت‌ها سرمایه گذاران تمایل دارند که در قیمت‌های متفاوت سهمی را بخرند یا بفروشند.

اگر تصور شود که شرکت در آینده رشد و یا سود کمتری خواهد داشت (در اثر بهره بالا بدهی و یا درآمد کم) مقدار جریانات آتی آن کاهش یافته و در نتیجه قیمت سهامش کاهش می یابد. اگر قیمت سهام بسیاری از شرکته‌ا کاهش پیدا کند، کل بازار و شاخص‌هایی از قبیل داو جونز و اس اند پی افت می کنند.

برای بسیاری از سرمایه گذاران افت قیمت سهام و بازار خوشایند نیست. سرمایه گذاران تمایل دارند ارزش سرمایه‌گذاری‌ آنها افزایش یابد که این افزایش ارزش می‌تواند ناشی از افزایش قیمت سهام، دریافت سود تقسیمی و یا هر دو این موراد است. با انتظار رشد کم وجریانات نقد آتی کمتر، سرمایه گذاران رشد قیمتی مورد انتظار خود را دریافت نخواهند کرد و این باعث می‌شود تا سرمایه گذاری در سهام برای آنها جذاب نباشد. به‌علاوه، سرمایه‌گذاری در سهام از سایر سرمایه‌گذاری‌ها ریسک بیشتری دارد. هنگامی که بانک مرکزی نرخ‌ بهره را افزایش می‌دهد، اوراق بهادار دولتی مانند اوراق خزانه که سرمایه‌گذاری‌ها مطمئن‌تری هستند را پیشنهاد می کند. به عبارت دیگر، نرخ بازده بدون ریسک افزایش می‌یابد و این سرمایه‌گذاری‌ها را جذاب‌تر می کند. هنگامی که افراد در سهام سرمایه‌گذاری می‌کنند، توقع دارند در ازای قبول ریسک، پاداش بگیرند و نرخ بازده سرمایه‌گذاری‌ از نرخ بازده بدون ریسک بیشتر باشد. بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری در سهام برابر است با نرخ بازده بدون ریسک به‌علاوه‌ی صرف ریسک. افراد مختلف، بسته به میزان ریسک پذیری‌ و شرکتی که در آن سرمایه‌گذاری می‌کنند، انتظار بازده‌های متفاوتی دارند. در اصل، هرچه نرخ بازده بدون ریسک افزایش یابد، بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری در سهام نیز افزایش می‌یابد، به همین خاطر اگر صرف ریسک مورد انتظار کاهش یابد در حالی که بازده ثابت باشد و یا کاهش یابد، سرمایه گذاران سهام را پر ریسک دانسته و جای دیگری سرمایه‌گذاری می کنند.

تغییر در نرخ بهره تاثیر گسترده‌ای بر اقتصاد می گذارد. وقتی که نرخ بهره افزایش می یابد، مقدار پول در گردش کاهش می‌یابد و در نتیجه تورم کاهش می‌یابد، همچنین وام گرفتن گران‌تر ‌می‌شود و این عامل نیز بر مردم و شرکت‌ها نیز تاثیر می‌گذارد، به گونه‌ای که هزینه‌ها افزایش و درآمدها کاهش می‌یابد. در نهایت، افزایش نرخ بهره باعث می‌شود بازار سهام جذابیت خود را برای سرمایه گذاران از دست بدهد.

به خاطر داشته باشید که تمامی این عوامل و نتایج آنها به هم وابسته هستند. آنچه در بالا شرح داده شد را نمی‌توان مستقل از سایر عوامل در نظر گرفت، نرخ‌ بهره تنها عامل اثر گذار بر قیمت سهام نیست و عوامل بسیاری بر تغییرات قیمت سهام موثر هستند و تغییر نرخ بهره تنها یکی از این عوامل است. بنابرین نمی‌توان با قطعیت گفت که افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی همیشه اثر منفی بر بازار می‌گذارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.