نواحی حمایتی و مقاومتی در تحلیل تکنیکال چه هستند؟
سهم ایکس بعد از چندین مرتبه تلاش توانست مقاومت بلند مدت خود را بشکند و اکنون در حال نوسان بالای این منطقه است.
اگر منطقه حمایتی مهم 2000 تا 2200 تومان از دست برود احتمال حرکت به سطح 1700 زیاد است.
همه ما تا کنون چندین مرتبه با جملاتی از این قبیل روبهرو شدیم. در این مطلب میخواهیم بررسی کنیم که.
سطوح حمایتی و مقاومتی چه هستند؟ منظور از مقاومت روانی چیست؟ سطوح حمایت و مقاومت معتبر کدامند و چگونه میتوان این سطوح را تشخیص داد؟ همچنین در رابطه با چگونگی تشخیص نواحی حمایتی و مقاومتی با استفاده از اندیکاتور ایچیموکو هم صحبت خواهیم کرد. پس با ما همراه باشید. و دیدن فایل ویدئویی این مقاله را از دست ندهید.
نواحی حمایتی و مقاومتی
یکی از مهمترین مفاهیم پایهای تحلیل تکنیکال مبحث حمایت و مقاومت است.
ناحیه حمایتی (Support Zone)
یک ناحیه حمایتی مثل پایههای یک تونل عمل میکند و مانع از پایین آمدن بیشتر قیمتها میشود.
اگر پایههای این تونل بسیار قوی باشند (سطح حمایتی معتبر) تونل خراب نخواهد شد. در واقع ناحیه حمایتی محل تجمع خریداران است و تقاضا در این ناحیه بالا است. با افزایش تقاضا، قیمتها بالا خواهد رفت.
اما اگر فشار به این پایهها افزایش پیدا کند، میتواند باعث تخریب پایهها و ستونهای این تونل شود، با تخریب تونل حجم خاک بالای سر به پایین خواهد ریخت.
بالا رفتن فشار فروش و افزایش فشار عرضه در یک منطقه حمایتی نیز میتواند باعث از بین رفتن یک سطح حمایتی شود. اگر یک سطح حمایتی شکسته شود قیمتها پایین خواهند رفت.
به تصویر بالا دقت کنید، همانطور که میبینید زمانی که اولین بار قیمت به ناحیه آبی رنگ رسیده، نسبت به آن واکنش نشان داده و دوباره به سمت بالا رفته. اما در برخورد بعدی، میزان فروش بیشتر از خرید بوده و این سطح نتوانسته این فشار را تحمل کند و نقش حمایتی خود را از دست داده.
برای شناسایی یک منطقه حمایتی، کافی است سطوحی را که در گذشته قیمت نسبت به آن واکنش داده را پیدا کنیم. اگر قیمت بعد از برخورد به یک سطح نسبت به آن واکنش دهد و دوباره به سمت بالا حرکت کند، آن سطح یک ناحیه حمایتی شناخته میشود.
هر چه تعداد برخورد به یک سطح بیشتر باشد و قیمت به آن سطح واکنش داده و مسیرش تغییر کند، آن سطح حمایتی از اعتبار بیشتری برخوردار است. این موضوع در رابطه با سطوح مقاومتی هم صدق میکند.
ناحیه مقاومتی (Resistance zone)
ناحیه مقاومتی هم چیزی شبیه یک سنگ بزرگ در مسیر حفر تونل میماند. از سرعت پیشرفت کار کم میکند و حتی میتواند باعث تغییر مسیر حرکت شود.
در نواحی مقاومتی به دلایل مختلف مثل حفظ سود، فشار روانی و. میزان فروش افزایش پیدا میکند. با افزایش عرضه، قیمتها کم میشوند و امکان مواجه با کاهش قیمتی بسیار زیاد است.
اما اگر فشار فروش کم نشود و حجم خرید زیاد شود، سطح مقاومتی میتواند با قدرت شکسته شود و قیمت به مسیر خود ادامه دهد.
همانطور که در تصویر بالا میبینید قیمت چندین بار به سطح آبی رنگ برخورد کرده اما نتوانسته از آن عبور کند و دوباره به پایین برگشته اما در آخرین تلاش، قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان بوده و توانسته این ناحیه مقاومتی را شکسته و با قدرت به سمت بالا حرکت کند.
بیایید با هم نمودار سهم شپدیس را بررسی کنیم. به حرکات قیمتی دقت کنید. ناحیه قرمز رنگ نقش یک سطح مقاومتی را ایفا میکند. همانطور که میبینید قیمت چندین مرتبه به این سطح برخورد کرده اما نتوانسته آن را به سمت بالا بشکند، در نهایت تغییر جهت داده و به سمت پایین رفته و در نهایت اصلاح قیمتی در منطقه 8000 تومان متوقف شده و سپس به سمت بالا رفته.
در واقع در ناحیه سبز رنگ تعداد خریداران زیاد است و افزایش تقاضا باعث افزایش قیمت میشود. در ناحیه قرمزهم میزان فروش و سیو سود افزایش پیدا کرده است.
معاملهگران و سرمایهگذاران معمولا از سطوح حمایتی و مقاومتی بهعنوان نقاط ورود و خروج از معاملات استفاده میکنند. تکنیکالیستها معمولا سطوح حمایتی و مقاومتی را تا زمانی که معتبر هستند (یعنی شکسته نشدهاند)، بهعنوان کف و سقف قیمتی در نظر میگیرند.
برای مثال در سطح حمایتی میخرند و در نزدیکی ناحیه مقاومتی میفروشند. اما اگر یک سطح حمایتی شکسته شود، احتمال را بر این میگذارند که قیمت تا سطح حمایتی قبلی پایین رود.
در بازارهای مالی دو طرفه میتوان در نواحی مقاومتی یک موقعیت فروش (Sell Position) گرفت و از ریزش قیمتها هم سود کرد.
تغییر نقش یک سطح مقاومتی به سطح حمایتی و برعکس
قیمت داراییهای مالی دائما بر اساس میزان عرضه و تقاضا تغییر کرده و به سمت بالا یا پایین حرکت میکنند. بنابراین با گذشت زمان میبینیم که سطوح حمایتی و مقاومتی تغییر نقش میدهند و ممکن است با گذشت زمان یک سطح مقاومتی به سطحی حمایتی تبدیل شود و برعکس.
تغییرات قیمتها و میزان عرضه و تقاضا باعث شکلگیری یک روند میشوند. روندهای قیمتی مختلف و قدرت آن میتواند باعث ایجاد تغییر در نقش سطوح حمایتی و مقاومتی شوند.
به تصویر بالا دقت کنید، قیمت بعد از یک صعود به ناحیه یک برخورد کرده و به سمت ناحیه دو حرکت کرده است. بعد از برخورد به سطح 2 قیمت دوباره تغییر جهت داده و به سمت بالا رفته است.
با تغییر جهت، قیمت دوباره به سطح 2 برگشته و شاهد افزایش فشار فروش هستیم. با افزایش فشار فروش ناحیه حمایتی شماره 2 از دست رفته و قیمت تا سطح 3 ریزش داشته است.
در سطح سه افراد زیادی اقدام به خرید میکنند، قیمت دوباره تا سطح دو بالا میآید، اما نمیتواند از آن عبور کند. در این قسمت میبینیم که سطح حمایتی قبلی به یک ناحیه مقاومتی قوی تبدیل شده است.
قیمت بعد از چند برخورد ناموفق به این سطح سرانجام توانسته ناحیه مقاومتی شماره 2 را بشکند و یک روند صعودی قوی را شروع کند.
توجه داشته که هر چه سطوح حمایت و مقاومت در تایمفریم بالاتر رسم شوند، از اعتبار بیشتری برخوردارند.
چگونگی رسم نواحی حمایتی و مقاومتی با استفاده از اندیکاتور ایچیموکو
روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت
احساسات و عواطف، نقش مهمی در شکلگیری سطوح حمایتی و مقاومتی ایفا میکنند. ترس، طمع و رفتارهایی از قبیل رفتارهای تودهای در سرمایهگذاران عوامل مهمی در ایجاد این مناطق هستند.
از آنجایی که ذهن انسان توانایی کنار آمدن با ابهام و گنگی در آینده را ندارد، بنابراین بهدنبال پیدا کردن منطق و رابطه در گذشته است.
بسیاری از سرمایهگذاران بر این باورند که تاریخ تکرار میشود. بنابراین نسبت به سطوحی که در گذشته، قیمت به آن واکنش نشان داده، توجه ویژهای میکنند. یکی از دلایل بروز این رفتار لنگر انداختن ذهن است.
در این خطای ادراکی، بهطور ناخودآگاه ذهن سعی میکند که اتفاقات بیربط را به هم وصل کند و بین آنها رابطهای شکل دهد. برای مثال اگر قیمت به یک سطح واکنش نشان داده بوده ذهن میگوید احتمال واکنش دوباره در آن سطح وجود دارد.
خطاهای ادراکی و ذهنی در همه انسانها وجود دارد و به سختی میتوان با آن مقابله کرد. یکی از دلایل شکلگیری سطوح مقاومت و حمایت را میتوان به لنگر انداختن ذهنی مشترک تعداد زیادی از سرمایهگذاران نسبت به اتفاقات و سطوح گذشته ربط داد. در واقع این رفتار معاملهگران است که به این سطوح ارزش میدهد و حتی ممکن است منطقی بنیادین پشت آن نباشد.
برای مثال زمانی که قیمتها نزول میکنند و به سطح حمایتی قبلی میرسند، کسانی که قبلا سهم را خریده بودند و یا در قیمتهای بالاتر آن را خریدند و اکنون در ضرر هستند، در این مناطق بر مقدار سهم خود میافزایند و به اصطلاح میانگین کم میکنند. در واقع در این سطوح معمولا حجم معاملات افزایش پیدا میکند.
سادهترین نواحی حمایتی و مقاومتی:
- سطوح افقی با بیشترین واکنش قیمتی
- اعداد رُند
اعداد رُند از آنجایی که به راحتی در یاد میمانند، میتوانند بهعنوان سطوح حمایت و مقاومت در نظر گرفته شوند. این اعداد از نظر نمادین بهعنوان لنگرهای ذهنی در نظر گرفته میشوند.
- خطوط روند
- میانگینهای متحرک
- فیبوناچی
- و .
این سطوح برای افراد از آن جهت جذاب است که میتوانند آینده را پیشبینی کنند.
جمعبندی نواحی حمایتی و مقاومتی در تحلیل تکنیکال
- در این مطلب فهمیدیم که نواحی حمایتی و مقاومتی چه هستند؟ و چه عواملی باعث شکلگیری آنها میشود.
- سرمایه گذاران همیشه براساس منطق عمل نمیکنند و احساسات و خطاهای ادراکی نقش مهمی بر روی تصمیمات آنها میگذارند.
- تکنیکالیستها از سطوح حمایتی و مقاومتی برای پیشبینی حرکتهای بازار استفاده میکنند. دانستن این موضوع که بازار چه فکری میکند، میتواند به ما در شناخت حرکتهای بعدی کمک کند.
- در نهایت میتوان ادعا کرد که نمودار قیمت-زمان نشاندهنده خوشبینی و بدبینی فعالان بازار نسبت به تغییرات آینده است.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
منظور از مقاومت و حمایت در بورس چیست؟
بیشتر معامله گران در این سطوح از ارزش اساسی دارایی اطمینان دارند ، بنابراین حجم معاملات به طور کلی بیش از حد معمول افزایش می یابد ، ادامه کار برای پایین آوردن یا بالا بردن قیمت برای معامله گران دشوارتر است.
اعداد صحیح قیمتی در یک سهم چگونه نقش حمایتی یا مقاومتی ایفا می کنند؟
بیشتر هدف های قیمتی یا سفارشات متوقف شده توسط سرمایه گذاران خرده فروشی یا بانک های سرمایه گذاری بزرگ در سطح قیمت با یک عدد گرد شده قرار می گیرند تا قیمت هایی مثل ۵۰.۰۶ دلار. از آنجایی که بسیاری از سفارشات در همان سطح قرار می گیرند ، این اعداد صحیح به عنوان موانع قیمتی قوی عمل می کنند. اگر تمام مشتریان یک بانک سرمایه گذاری سفارشات فروش را با هدف پیشنهادی مثلاً ۵۵ دلار انجام دهند، جذب زیاد این خرید ها به تعداد زیادی خریدار نیاز دارد و بنابراین ، یک سطح مقاومت ایجاد می شود.
معامله گران چگونه از میانگین متحرک ها کمک میگیرند ؟
معامله گران می توانند از میانگین های متحرک به طرق مختلف استفاده کنند، مانند پیش بینی حرکت صعودی در هنگام عبور خطوط قیمت از یک میانگین متحرک اصلی یا برای خروج از معاملات در صورت افت قیمت به زیر میانگین متحرک.
اهمیت حجم بالا در معاملات چیست وچگونه به ما معامله گر یاری می رسانند؟
هرچه خرید و فروش بیشتری در سطح قیمتی خاص اتفاق افتاده باشد، حمایت یا مقاومت آن قوی تر خواهد بود. دلیل این امر آن است که تریدر ها و سرمایه گذاران این سطح قیمت را می شناسند. وقتی فعالیت های شدید در حجم بالای معاملات اتفاق بیفتد و قیمت کاهش یابد، احتمالاً در صورت بازگشت قیمت به آن سطح فروش بیشتر خواهد شد. زیرا مردم خیالشان راحت تر است که معامله خود را در نقطه شکست قیمت انجام دهند تا حد ضرر.
مفاهیم حمایت و مقاومت در معاملات بدون شک دو مورد از مهمترین ویژگی های تحلیل تکنیکال هستند. در تجزیه و تحلیل الگو های نمودار ، این اصطلاحات توسط معامله گران برای اشاره به سطح قیمت در نمودار هایی استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان مانع عمل کنند و تلاش می کنند جلوی جهت حرکت قیمت یک سهام را بگیرند.
در این مقاله به بررسی مفهوم سطوح مقاومت و حمایت در بورس پرداخته و با اصول اولیه آن ها آشنا می شویم . پس تا پایان ابن مقاله با من همراه باشید.
چکیده نکات مهم
- تحلیلگران تکنیکال از سطح حمایت و مقاومت برای شناسایی نقاطی در نمودار استفاده می کنند که در آن احتمال توقف یا تغییر روند فعلی وجود دارد.
- حمایت در جایی اتفاق می افتد که انتظار می رود روند نزولی به دلیل افزایش تقاضا متوقف شود.
- مقاومت در جایی رخ می دهد که انتظار می رود روند صعودی به دلیل افزایش عرضه به طور موقت متوقف شود.
- روانشناسی بازار نقش اصلی را بازی می کند؛ زیرا معامله گران و سرمایه گذاران تاریخچه قیمت را به یاد می آورند و نسبت به تغییر شرایط واکنش نشان می دهند تا حرکت آینده بازار را پیش بینی کنند.
- مناطق حمایت و مقاومت را می توان در نمودار ها با استفاده از خط روند و میانگین متحرک شناسایی کرد.
بررسی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به همراه تصویر و به صورت مجزا
تعریف حمایت و مقاومت
حمایت یک سطح قیمتی است که انتظار می رود به دلیل افزایش تقاضا یا تعداد خریداران، روند نزولی قیمت سهام متوقف شود. با کاهش قیمت دارایی ها یا اوراق بهادار ، تقاضا برای سهام افزایش می یابد ، بنابراین یک خط حمایتی ایجاد می شود. در حالی که ، مناطق مقاومت به دلیل علاقه فروشندگان به فروختن سهم ها هنگام افزایش قیمت بوجود می آیند.
هنگامی که یک منطقه یا سطحی از حمایت یا مقاومت شناسایی شد ، این سطح قیمت می تواند به عنوان نقاط ورود یا خروج مهمی باشد؛ زیرا با رسیدن قیمت به یک نقطه حمایت یا مقاومت ، یکی از این دو حالت پیش می آید: قیمت از سطح حمایت یا مقاومت پولبک می زند، یا سطح را شکسته و تا زمانی که به سطح حمایت یا مقاومت بعدی برسد به مسیر خود ادامه می دهد.
زمان بندی برخی معاملات بر اساس این باور است که مناطق حمایت و مقاومت شکسته نخواهند شد. اگر قیمت در مسیر اشتباهی حرکت کند ، می توان پوزیشن را با ضرر ناچیزی بست. و اگر قیمت در مسیر درست حرکت کند ، ممکن است تحرک قیمتی خوبی در انتظار سهام باشد.
اصول اولیه
بیایید مفهوم سطح حمایت و مقاومت را با یک نمونه بررسی کنیم. به عنوان مثال ، فرض کنید که جیمی در ماه های مارس و نوامبر در بورس سهام داشت و انتظار داشت ارزش سهام افزایش یابد.
جیمی متوجه شده است که قیمت در طول چندین ماه چندین بار بالاتر از ۳۹ دلار نمی رود ، حتی اگر خیلی نزدیک به بالاتر از آن باشد. در این حالت ، معامله گران سطح قیمت نزدیک به ۳۹ دلار را سطح مقاومت می دانند. همانطور که از نمودار زیر مشاهده می کنید ، سطح مقاومت نیز به عنوان یک سقف در نظر گرفته می شود.
سطح حمایت در خلاف جهت مقاومت قرار دارد. حمایت به قیمت های نمودار اشاره دارد که تمایل دارند با جلوگیری از پایین آمدن قیمت سهام ، مثل یک کف عمل کنند. همانطور که در نمودار زیر می بینید ، شناسایی سطح حمایت می تواند همزمان با یک فرصت خرید باشد؛ زیرا این سطح به طور کلی منطقه ای است که فعالان بازار ارزش آن را می بینند و شروع به افزایش دوباره قیمت ها می کنند.
خطوط روند
مثال های بالا نشان می دهد که یک سطح ثابت مانع از بالا یا پایین رفتن قیمت دارایی می شود. این مانع ایستا یکی از محبوب ترین اشکال حمایت یا مقاومت است ، اما قیمت دارایی های مالی به طور کلی به سمت بالا یا پایین روند. پس عجیب نیست که با گذشت زمان شاهد تغییر این موانع قیمتی باشیم. به همین دلیل است که هنگام یادگیری حمایت و مقاومت ، مفاهیم و خطوط روند مهم هستند.
هنگامی که بازار روند صعودی را طی می کند ، با کاهش سرعت پرایس اکشن ، سطح مقاومت شکل می گیرد . این امر در نتیجه عدم سودآوری یک سهام یا عدم اطمینان کوتاه مدت اتفاق می افتد. پرایس اکشن حاصل تحت تأثیر افت اندک در قیمت سهام قرار می گیرد و یک سقف کوتاه مدت ایجاد می کند.
از سوی دیگر ، هنگامی که بازار روند نزولی را طی می کند ، معامله گران شاهد یک سری قله های نزولی هستند و سعی می کنند این قله ها را با خط روند به هم متصل کنند.
حمایت یا مقاومت سطح مشخص شده ، چه با خط روند یا از طریق روش دیگری کشف شود ، به هر میزانی که قیمت در طول تاریخ قادر به رد شدن از آن نبوده، قوی تر تلقی می شود. بسیاری از معامله گران تکنیکال از سطح حمایت و مقاومت شناسایی شده خود برای انتخاب نقاط ورود یا خروج استراتژیک استفاده می کنند. زیرا این مناطق اغلب قیمت هایی را نشان می دهند که بیشترین تأثیر را در جهت دارایی دارند. بیشتر معامله گران در این سطوح از ارزش اساسی دارایی اطمینان دارند ، بنابراین حجم معاملات به طور کلی بیش از حد معمول افزایش می یابد ، ادامه کار برای پایین آوردن یا بالا بردن قیمت برای معامله گران دشوارتر است.
نکته : بر خلاف فعالان اقتصادی منطق گرا که از مدل های مالی استفاده می کنند ، معامله گران و سرمایه گذاران واقعی انسان هایی احساساتی هستند که مرتکب اشتباه می شوند. در حقیقت اگر همه مردم منطقی عمل می کردند ، سطح حمایت و مقاومت در عمل بی فایده بود!
اعداد گرد شده ( اعداد صحیح)
یکی دیگر از ویژگی های مشترک حمایت و مقاومت این است که قیمت یک دارایی ممکن است برای عبور از یک عدد صحیح مانند ۵۰ یا ۱۰۰ دلار برای هر سهم مشکل داشته باشد. بیشتر معامله گران بی تجربه وقتی که قیمت به تعداد کل آن ها برسد تمایل به خرید یا فروش دارایی ها دارند؛ زیرا به احتمال زیاد احساس می کنند سهام در چنین سطوحی نسبتاً ارزش گذاری شده است.
بیشتر هدف های قیمتی یا سفارشات متوقف شده توسط سرمایه گذاران خرده فروشی یا بانک های سرمایه گذاری بزرگ در سطح قیمت با یک عدد گرد شده قرار می گیرند تا قیمت هایی مثل ۵۰.۰۶ دلار. از آنجایی که بسیاری از سفارشات در همان سطح قرار می گیرند ، این اعداد صحیح به عنوان موانع قیمتی قوی عمل می کنند. اگر تمام مشتریان یک بانک سرمایه گذاری سفارشات فروش را با هدف پیشنهادی مثلاً ۵۵ دلار انجام دهند ، جذب زیاد این خرید ها به تعداد زیادی خریدار نیاز دارد و بنابراین ، یک سطح مقاومت ایجاد می شود.
میانگین متحرک
بیشتر معامله گران از قدرت اندیکاتور های مختلف تکنیکال مثل میانگین متحرک برای پیش بینی حرکت کوتاه مدت در آینده استفاده می کنند ، اما این معامله گران هرگز به توانایی این ابزار برای شناسایی سطح حمایت و مقاومت کاملاً پی نمی برند. همانطور که در نمودار زیر مشاهده می کنید ، میانگین متحرک خطی است که دائماً در حال تغییر بوده و داده های قیمت گذشته را هموار می کند و در عین حال به معامله گر اجازه می دهد نقاط حمایت و مقاومت را شناسایی کند. توجه داشته باشید که چگونه قیمت دارایی در روند صعودی نقطه حمایتی را در میانگین متحرک پیدا می کند و هنگامی که روند نزولی است چگونه به عنوان یک نقطه مقاومتی عمل می کند. در این میان اندیکاتور مووینگ اوریج یا میانگین متحرک را میتوان پایهایترین اندیکاتورها بهحساب آورد.
معامله گران می توانند از میانگین های متحرک به طرق مختلف استفاده کنند ، مانند پیش بینی حرکت صعودی در هنگام عبور خطوط قیمت از یک میانگین متحرک اصلی یا برای خروج از معاملات در صورت افت قیمت به زیر میانگین متحرک.
سایر اندیکاتور ها
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، شاخص های زیادی برای شناسایی موانع پرایس اکشن های آینده ساخته شده است. این شاخص ها در ابتدا پیچیده به نظر می رسند و استفاده موثر از آن ها اغلب به تمرین و تجربه نیاز دارد.
“نسبت طلایی” مورد استفاده در توالی فیبوناچی ، و همچنین به طور مکرر در طبیعت و ساختار اجتماعی قابل مشاهده است.
به عنوان مثال ، ابزار فیبوناچی اصلاحی مورد علاقه بسیاری از معامله گران کوتاه مدت است؛ زیرا به وضوح سطوح حمایت و مقاومت را مشخص می کند. استدلال در مورد نحوه محاسبه این اندیکاتور برای سطوح مختلف حمایت و مقاومت از حوصله این مقاله خارج است ، اما در شکل بالا توجه کنید که چگونه سطوح مشخص شده (خطوط نقطه ای) موانع کوتاه مدتی برای قیمت هستند.
بررسی اهمیت مناطق
به یاد دارید که چگونه از اصطلاحات “کف” برای حمایت و “سقف” برای مقاومت استفاده کردیم؟ یک خانه را در نظر بگیرید که سهام به عنوان یک توپ لاستیکی که بین سقف و کف اتاق در آن در حال پرش است. این سقف در واقع همان نقطه مقاومت و کف اتاق به عنوان نقطه حمایت در نظر گرفته می شود.
گاهی اوقات هنگامی که قیمت سعی در افزایش قیمت داشته باشد سطح حمایتی قبلی به سطح مقاومت تبدیل می سطوح حمایت/مقاومت شود و برعکس ، با کاهش موقت قیمت ، سطح مقاومت به یک سطح حمایت تبدیل می شود.
نمودار های قیمت به معامله گران و سرمایه گذاران اجازه می دهد تا مناطق حمایت و مقاومت را به صورت بصری شناسایی کنند ، و آن ها سرنخی در مورد اهمیت این سطح قیمت ها ارائه می دهند. به طور خاص ، آن ها به موارد زیر دقت می کنند:
تعداد برخورد ها
هر چند بار که قیمت یک ناحیه حمایت یا مقاومت را لمس می کند ، این سطوح به طرز قابل توجهی بیشتر می شوند. هنگامی که قیمت ها از سطح حمایت یا مقاومت مقاومت می کنند ، خریداران و فروشندگان بیشتری متوجه این سطوح می شوند و تصمیمات معاملات خود را بر اساس این سطوح قرار می دهند.
پیش بینی حرکت قیمت
مناطق حمایتی و مقاومتی قبل از آن که با پیشرفت های صعودی یا افت روبرو شوند احتمالاً بیشتر قابل توجه خواهند سطوح حمایت/مقاومت بود. به عنوان مثال ، یک روند صعودی با پیشروی سریع و شیب تند با رقابت و اشتیاق بیشتری روبرو خواهد شد و ممکن است با برخورد به سطوح مقاومت آرام گرفته و از شیب آن کاسته شود. این مثال خوبی از نحوه روانشناسی بازار است که اندیکاتور های تکنیکال را هدایت می کند .
حجم معاملات در برخی از قیمت ها
هرچه خرید و فروش بیشتری در سطح قیمتی خاص اتفاق افتاده باشد ، حمایت یا مقاومت آن قوی تر خواهد بود. دلیل این امر آن است که تریدر ها و سرمایه گذاران این سطح قیمت را می شناسند. وقتی فعالیت های شدید در حجم بالای معاملات اتفاق بیفتد و قیمت کاهش یابد ، احتمالاً در صورت بازگشت قیمت به آن سطح فروش بیشتر خواهد شد. زیرا مردم خیالشان راحت تر است که معامله خود را در نقطه شکست قیمت انجام دهند تا حد ضرر.
اگر سطح به طور منظم در مدت زمان طولانی آزمایش شده باشد ، مناطق حمایت و مقاومت قابل توجه تر می شوند.
سخن نهایی
سطوح حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم کلیدی مورد استفاده تحلیل گران تکنیکال است و اساس طیف گسترده ای از ابزار های تجزیه و تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد. اصول حمایت و مقاومت شامل یک سطح حمایت می باشد که می توان آن را کف قیمت تحت معاملات و سطح مقاومت را سقف آن دانست. قیمت ها کاهش می یابند و سطح حمایت را لمس می کنند که یا آن را حفظ کرده و قیمت به بالا برگردانده می شود ، یا سطح حمایت از بین رفته و قیمت کاهش می یابد و احتمالاً این کاهش در قسمت پایین تا سطح حمایت بعدی ادامه می یابد.
تعیین سطح حمایت در آینده می تواند بازده استراتژی کوتاه مدت سرمایه گذاری را به شدت بهبود بخشد؛ زیرا به معامله گران تصویری دقیق از اینکه چه سطح قیمتی باید قیمت یک اوراق بهادار را افزایش دهد ، می دهد. در عین حال، پیش بینی سطح مقاومت می تواند سودمند باشد؛ زیرا این یک سطح قیمت است که نشان دهنده منطقه ای است که سرمایه گذاران تمایل زیادی به فروش اوراق بهادار دارند. همانطور که در بالا ذکر شد ، هنگام شناسایی سطوح حمایت و مقاومت ، چندین روش مختلف برای انتخاب وجود دارد ، اما بدون در نظر گرفتن روش ، از حرکت قیمت دارایی اساسی در یک جهت خاص جلوگیری می کند.
در حالی که ردیابی سطح حمایت و مقاومت در نمودار نسبتاً آسان است ، برخی از سرمایه گذاران آن ها را به طور کامل رد می کنند؛ زیرا این سطوح براساس حرکت قیمت گذشته است و هیچ اطلاعات واقعی در مورد آنچه در آینده رخ خواهد داد ارائه نمی دهند.
۴ روش که سرمایه گذاران از سطوح حمایت و مقاومت برای انجام معاملات بهتر استفاده می کنند
شناسایی درست سطح حمایت و مقاومت می تواند تفاوت بین یک معامله پرسود و ضررهای قابل توجه باشد.
معاملات معمولا شامل یک فرآیند ساده برای خرید در کف و فروش در سقف هستند اما برای بسیاری از سرمایه گذاران این فرآیند پیچیده تر است. یکی از اساسی ترین و قابل فهم ترین استراتژی هایی که می تواند به یک معامله خوب کمک کند ، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت دارایی است.
هنگامی که معامله گران بتوانند سطح حمایت و مقاومت را تشخیص دهند ، می توانند زمان ورود و خروج خود را در بازار تعیین کنند. تشخیص حمایت و مقاومت در بازارهای صعودی ، نزولی و دامنه محدود نیز مفید است.
حمایت (support) چیست؟
حمایت در سطحی شکل می گیرد که تقاضای خریداران باعث جذب عرضه از فروشندگان شده و از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری می کند. در این سطح ، معامله گران خوشبین تمایل به خرید دارند زیرا معتقدند قیمت در سطح خوبی قرار دارد و ممکن است بیش از این کاهش نیابد.
از طرف دیگر ، معامله گران نزولی فروش خود را متوقف می کنند ، زیرا معتقدند بازار به اندازه کافی افت کرده است. هنگامی که هر دو این موقعیت ها رخ می دهد ، سطح حمایت تشکیل می شود.
نمودار روزانه EOS / USD . منبع: TradingView
نمودار بالا نمونه خوبی از یک حمایت قوی است. هر بار که قیمت ایاس (EOS) به سطح ۲٫۳۳ دلار کاهش می یابد ، خریداران فعالیت خود را آغاز می کنند و فروش کاهش می یابد. این امر باعث افزایش تقاضا نسبت به عرضه و در نتیجه احیای قیمت شود.
اگرچه حمایت های افقی قابل اطمینان تر در نظر گرفته می شوند ، اما تنها روش تشکیل حمایت نیستند. طی روند صعودی ، خطوط روند نیز به عنوان حمایت عمل می کنند.
نمودار روزانه LTC / USDT . منبع: TradingView
لایت کوین (LTC) روند صعودی خود را در دسامبر سال ۲۰۲۰ آغاز کرد. پس از آن ، چندین بار قیمت از خط روند خارج شد. این اتفاق به این دلیل افتاد که قیمت به خط روند نزدیک شد ، خریداران فعالیت خود را آغاز کردند ، با این باور که جفت ارز (LTC / USDT) برای خرید به سطوح جذابی رسیده است.
همان زمان ، معامله گران مخالف روند با فرض شرایط اشباع فروش در کوتاه مدت ، فروش خود را متوقف کردند. هر دو مورد به طور همزمان اتفاق افتاد و اصلاح به پایان رسید و روند صعودی از سر گرفته شد.
مقاومت (resistance) چیست؟
مقاومت را می توان نقطه مقابل حمایت دانست زیرا سطحی است که عرضه بیش از تقاضا است و حرکت صعودی را متوقف می کند.
مقاومت زمانی شکل می گیرد که خریدارانی که در سطوح پایین تر خرید کرده اند شروع به فروش برای کسب سود می کنند و فروشندگان نیز فعالیت خود را آغاز می کنند زیرا معتقدند این رالی بیش از حد گسترش یافته و آماده برای پولبک است. وقتی عرضه بیش از تقاضا باشد ، رالی متوقف شده و معکوس می شود.
نمودار روزانه BTC / USDT . منبع: TradingView
حمایت یا مقاومت لزوما شامل یک سطح نیست. نمودار فوق نشان می دهد منطقه بین ۱۰،۵۰۰ تا ۱۱،۰۰۰ دلاری به عنوان مقاومت عمل کرده است. هر زمان که قیمت به این منطقه رسید ، معامله گران کوتاه مدت و فروشندگان اقدام به فروش (BTC / USDT) کردند. بین آگوست ۲۰۱۹ و جولای ۲۰۲۰ ، این جفت ارز پنج بار از منطقه مقاومت افت کرد.
مانند سطح حمایت ، لازم نیست که خط یا منطقه مقاومت همیشه افقی باشد.
نمودار روزانه ETH / USDT . منبع: TradingView
طی افت ۶ می ۲۰۱۸ ، تا ۴ جولای ۲۰۱۸ ، اتر (ETH) به خط مقاومت رسید که خط روند نزولی نیز نامیده می شود ، اما از آنجا افت کرد. به این دلیل که معامله گرانی سطوح حمایت/مقاومت که چشم انداز نزولی داشتند از جهش های قیمت برای ایجاد موقعیت های شورت جدید استفاده کردند زیرا سطوح پایین تری را پیش بینی می کردند.
همان زمان ، خریدارانی که طی افت شدید خرید کردند موقعیت های خود را در نزدیکی خط مقاومت بستند. از این رو ، خط مانند دیوار عمل کرد و قیمت از آن کاهش یافت.
شناسایی حمایت و مقاومت طی مراحل تثبیت
نمودار روزانه EOS / USD . منبع: TradingView
هنگامی که حمایت و مقاومت به وضوح مانند نمودار جفت ارز (EOS / USD) در بالا تعیین شود ، معامله گران می توانند با رسیدن به سطح حمایت خرید کرده و منتظر صعود قیمت نزدیک به مقاومت برای بستن پوزیشن باشند. حد ضرر برای معاملات می تواند دقیقاً زیر سطح حمایت باشد.
معامله گران حرفه ای ممکن است سعی کنند با توقف قیمت زیر سطح حمایت ، این حد ضررها را شکار کنند. بنابراین ، معامله گران ممکن است در سطوح حمایت/مقاومت مسیر صعودی خرید کنند و همچنین منتظر بمانند تا قیمت زیر حمایت قبل از فروش موقعیت ها بسته شود.
سطوح حمایت در یک روند صعودی
هنگامی که یک دارایی سه بار به سطح حمایت در خط روند صعودی می رسد ، معامله گران انتظار دارند این خط حفظ شود. از این رو ، می توان موقعیت های لانگ را با جهش از خط روند صعودی ایجاد کرد. حد ضرر را می توان دقیقاً زیر خط روند نگه داشت.
با این حال ، در یک روند صعودی ، افت به زیر خط روند لزوما به معنای معکوس شدن روند نیست. در بسیاری از مواقع ، روند قبل از حرکت مجدد ، کمی استراحت می کند.
نمودار روزانه ETH / USDT . منبع: TradingView
همانطور که در نمودار بالا مشاهده می شود ، جفت ارز (ETH / USDT) چندین بار به حمایتی در روند صعودی رسید. با این حال ، وقتی به زیر خط روند صعودی رسید ، روند نزولی جدیدی را شروع نکرد. قیمت قبل از صعود مجدد ، چند روز در یک محدوده تثبیت شد.
در صورت افت مداوم قیمت زیر خط روند صعودی ممکن است معامله گران موقعیت های لانگ خود را ببندند اما باید از ایجاد موقعیت های شورت جدید خودداری کنند. اگر قیمت پس از تثبیت روند صعودی خود را از سر بگیرد ، معامله گران می توانند دوباره به دنبال فرصت های خرید باشند.
تبدیل مقاومت به حمایت
هنگامی که قیمت از مقاومت عبور می کند ، خریداران سعی می کنند مقاومت قبلی را به سطح حمایت تبدیل کنند. اگر این اتفاق بیفتد ، روند صعودی جدید آغاز شده یا روند صعودی قبلی از سر گرفته می شود. اگر این اتفاق چندین بار رخ دهد ، ممکن است فرصت خوبی برای خرید فراهم شود.
نمودار روزانه BTC / USDT . منبع: TradingView
بیت کوین (Bitcoin) از آگوست ۲۰۱۹ تا جولای ۲۰۲۰ بین منطقه ۱۰،۵۰۰ تا ۱۱،۰۰۰ دلاری گیر کرده بود. پس از عبور از منطقه مقاومت ، قیمت مجددا به زیر ۱۰،۵۰۰ دلار کاهش یافت ، اما خریداران در کف خرید کرده و این سطح را به حمایت تبدیل کردند. این امر فرصت جدید خرید را به معامله گران ارائه داد زیرا روند صعودی جدیدی شروع شده بود.
تبدیل حمایت به مقاومت
نمودار روزانه DOT / USDT . منبع: TradingView
نمودار پولکادات (DOT) در بالا نشان می دهد منطقه بین ۲۸٫۹۰ دلار تا ۲۶٫۵۰ دلار از ۱۴ فوریه تا ۱۸ می سال جاری به عنوان منطقه حمایت عمل کرد. با این حال ، هنگامی که فروشندگان قیمت را به زیر حمایت رساندند ، این منطقه به مقاومت تبدیل شد و از آن زمان اجازه عبور قیمت به سطوح بالاتر از آن را نداد. این نمونه ای از تبدیل یک منطقه حمایت به مقاومت است.
ضمن تحلیل هر کوین ، معامله گران باید به دنبال سطح حمایت و مقاومت باشند زیرا می توانند به عنوان فرصت های خوب ورود و خروج عمل کنند.
در یک روند صعودی ، معامله گران باید به دنبال خرید در سطح حمایت باشند و در یک روند نزولی ، معامله گران باید به دنبال فروش در خط مقاومت باشند.
معامله گران حرفه ای سعی می کنند سفارشات حد ضرر را شکار کنند. از این رو ، معامله گران باید حد ضررها را طوری تعیین کنند که توسط بازارسازان متضرر نشوند.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت (Support and Resistance) یکی از مفاهیم مهم در فارکس و ارز دیجیتال میباشد و چارچوبی را برای درک بازار بوجود میآورد. معاملهگران پرایس اکشن از حمایت و مقاومت برای تعیین حد ضرر و سود معامله بهره میبرند. به طور کلی حمایت از ریزش قیمت و مقاومت از افزایش قیمت جلوگیری میکند. در شکل زیر نمونهای از سطوح حمایت و مقاومت را مشاهده میکنید:
سطوح حمایت و مقاومت را میتوان توسط ابزارهایی مانند
تعریف حمایت و مقاومت
همانطور که توضیح دادیم، قیمت به حمایت و مقاومت واکنش میدهد و این احتمال وجود دارد که در این سطوح روند کلی بازار متوقف شود یا تغییر کند. علت این اتفاق، ارتباط سطوح حمایت و مقاومت با مفهومی به نام عرضه و تقاضا (Supply And Demand) است. طبق این مفهوم قیمت زمانی به سمت بالا حرکت میکند که تعداد خریدار بیشتر از فروشنده باشد یا تقاضا بر عرضه غلبه کند. به همین ترتیب، قیمت زمانی به سمت پایین میرود که تعداد فروشندگان از خریداران پیشی بگیرد یا عرضه قدرت بیشتری از تقاضا داشته باشد. پس به طور کلی در سطوح حمایت تقاضا و در سطوح مقاومت عرضه افزایش مییابد.
به کمک سطوح میتوان به سه سوال اساسی پاسخ داد:
- بازار به چه سمتی میرود؟
- چه زمانی به معامله وارد شویم؟
- چه زمانی از معامله خارج شویم؟
پس یادگیری صحیح این مبحث برای تمام معاملهگران ضروری و لازم است.
سطح حمایت (Support)
سطح حمایت سطحی است که میتواند قیمت را به سمت بالا حرکت دهد. ویژگی های سطح حمایت به شرح زیر است:
- در این سطح تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر است.
- در این سطح قیمت برای خریداران جذاب است.
- عرضه قدرت بیشتری از تقاضا دارد.
- ریسک پایینی برای خرید دارد.
سطح مقاومت (Resistance)
سطح مقاومت سطحی است که میتواند قیمت را به سمت پایین حرکت دهد. ویژگی های سطح مقاومت به شرح زیر است:
- در این سطح تعداد فروشندگان از خریداران بیشتر است.
- در این سطح قیمت برای فروشندگان جذاب است.
- تقاضا قدرت بیشتری از عرضه دارد.
- ریسک پایینی برای فروش دارد.
آموزش رسم سطوح حمایت و مقاومت
رسم سطوح یکی از اساسی ترین مفاهیم در بازارهای فارکس و ارز دیجیتال است و به تجربهی زیادی نیاز دارد. به گونهای که بسیاری از معاملهگران نمیتوانند سطوح حمایت و مقاومت را به درستی ترسیم کنند و ضررهای زیادی را متحمل میشوند. پیشنهاد میکنیم در صورتی که قصد دارید به صورت حرفهای در این حوزه به فعالیت بپردازید در دورههای پیشرفته آکادمی پروتریدرز شرکت کنید و این مبحث را به صورت اصولی یاد بگیرید.
مراحل رسم سطوح حمایت و مقاومت در فارکس و ارز دیجیتال
- تمام سقف و کفها را مشخص کنید.
- سقفها را به یکدیگر و کفها را نیز به یکدیگر متصل کنید ( حداقل به دو سقف یا کف نیاز دارید ).
تصویر زیر به شما درک بهتری از نحوه رسم سطوح حمایت و مقاومت در پرایس اکشن ارائه میکند:
انواع سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال را میتوان به هفت نوع تقسیم کرد:
1.سوئینگهای High و Low
سوئینگهای High و Low را میتوان یکی از مهمترین سطوح حمایت و مقاومت در نظر گرفت. این نوع حمایت و مقاومت معمولا در تایمفریمهای بزرگ مانند هفتگی (weekly) و ماهانه (monthly) قابل مشاهده است. سوئینگهای High و Low دید کلی بازار و نقاط عطف اصلی آن را به ما نشان میدهند. برای شناسایی این نوع حمایت و مقاومت کافیست سطوحی را که باعث حرکت بازگشتی قیمت شدهاند پیدا کرده و با خطوط افقی مشخص کنیم. این سطوح ممکن است میلههای قیمت را قطع کنند یا به جای سطوح دقیق حالت ناحیه (zone) داشته باشند.
سپس به تایمفریم روزانه میرویم تا سطوح را دقیقتر ترسیم کنیم. نمودار روزانه تایمفریم اصلی برای پیدا کردن ستاپهای معاملاتی به شمار میرود.
2.سوئینگهای پلهای در روند
حمایت و مقاومت میتوانند به یکدیگر تبدیل شوند. در این حالت یک حرکت پلهای در بازار بوجود میآید. وقتی قیمت سطح حمایت یا مقاومتی را میشکند و سپس به این سطوح پولبک میزند فرصت خوبی برای معامله فراهم می آورد. این حرکت پلهای نشاندهندهی این است که بازار روند دار است.
برای مثال در نمودار زیر، یک روند نزولی قابل مشاهده است. وفتی قیمت از این سطوح عبور میکند و حمایت به مقاومت تبدیل میشود ستاپ معاملاتی با احتمال بالا بوجود میآید.
3.سوئینگهایی که برای مدیریت ریسک به کار میروند
از سطوح میتوان برای تعیین ریسک معاملات استفاده کرد. در تصویر زیر، قیمت سطح حمایتی را به سمت پایین میشکند و حمایت به مقاومت تبدیل میشود، در این حالت میتوانیم وارد معاملهی فروش شویم و حد ضرر خود را در بالای خط حمایتی که به مقاومت تبدیل شده است قرار دهیم. حد سود نیز حمایت بعدی میباشد.
4.حمایت و مقاومت داینامیک
منظور از حمایت و مقاومت داینامیک همان میانگین متحرک است. میانگین متحرک بر اساس رفتار قیمت به سمت بالا یا پایین میرود.
از چه میانگینهای متحرکی استفاده کنیم؟
- میانگین متحرک 21
- میانگین متحرک 50
البته از مووینگ اوریجهای دیگری هم میتوانیم استفاده کنیم.
از میانگینهای متحرک در تایمفریمهای روزانه یا هفتگی استفاده میکنیم. با استفاده از میانگینهای متحرک میتوانیم جهت روند را به سرعت پیدا کنیم و هم راستا با آن وارد معامله شویم.
چگونه با استفاده از میانگینهای متحرک وارد معامله شویم؟
پس از آنکه قیمت میانگین متحرک را به سمت بالا یا پایین شکست و پولبک خود را به آن انجام داد وارد معامله میشویم.
در اینجا مثالی از میانگین متحرک 50 را مشاهده میکنیم که روند نزولی و نقاط ورود به معامله را به ما نشان میدهد. در حالت ایدهآل، زمانی که قیمت لول مقاومتی میانگین متحرک را تست میکند به دنبال یک سیگنال پرایس اکشنی در تایمفریم 1 ساعته ، 4 ساعته یا روزانه برای فروش هستیم.
کاربرد میانگین متحرک 21 نیز مانند میانگین متحرک 50 میباشد. این نکته را در نظر بگیرید که هرچه میانگین متحرک کوتاهتر باشد برخورد قیمت با آن بیشتر است. بنابراین در بازاری که نوسانات کمتری دارد بهتر است از میانگین متحرک 21 استفاده کنیم.
5.سطوح حمایت و مقاومت 50 درصد
قیمت معمولا در محدوده 50 درصد حرکات بزرگ متوقف میشود و سپس حرکت خود را ادامه میدهد. این نواحی سطوح حمایت یا مقاومت قدرتمندی را ایجاد میکنند.
نمودار زیر یک حرکت بزرگ به سمت بالا و سپس بازگشت به سطح 50 درصد را نشان میدهد. این حالت یک سناریوی ورود با احتمال موفقیت بالا را بوجود میآورد.
6.حمایت و مقاومت رنج
حمایت و مقاومت های رنج میتوانند معاملاتی با احتمال موفقیت بالا ایجاد میکنند.
چگونه با حمایت و مقاومت رنج معامله کنیم؟
- یک محدودهی رنج را مشخص کنید.
- حمایت و مقاومت آن محدوده را تعیین کنید.
- با مشاهدهی سیگنال پرایس اکشن در حمایتها بخرید و در مقاومتها بفروشید.
این کار را تا زمانی که قیمت از محدودهی رنج خارج شود انجام دهید.
در نمودار زیر یک محدودهی رنج بزرگ قابل مشاهده است. ما میتوانستیم در دومین برخورد حمایت ( برای خرید ) یا دومین برخورد مقاومت ( برای فروش ) همراه با سیگنال پرایس اکشن مانند پین بار وارد معامله شویم.
7.حمایت و مقاومت های Event Area
Event Areas نوع خاصی از حمایت و مقاومت هستند که ما در دوره های آموزشی پیشرفته آکادمی پروتریدرز نحوه معامله با آنها را به شما خواهیم آموخت.
Event Areas نواحی کلیدی در بازار هستند که در آنها یک رویداد بزرگ قیمتی رخ داده است. این رویداد میتواند یک حرکت بزرگ بازگشتی (Reversal) یا سیگنال پرایس اکشنی واضحی باشد که منجر به حرکت بازار در یک جهت مشخص شده است.
در نمودار هفتگی زیر یک Event Level که بعد از کندل بازگشتی قوی بوجود آمده قابل مشاهده است. زمانی که قیمت بعد از چندین ماه به این سطح بر میگردد، ما به دنبال سیگنالی برای فروش در نمودارهای 1 ساعته، 4 ساعته یا روزانه هستیم. همچنین میتوانیم از روش ورود کور (Blind Entry) نیز استفاده کنیم.
ورود کور یا همان Blind Entry چیست؟
ورود کور همان ورود بدون سیگنال و تاییدیه است. در صورت وجود ناحیهای در بازار که احتمال موفقیت بالایی در بازگشت قیمت داشته باشد میتوان از این نوع ورود استفاده کرد. ورود کور برای کم کردن ریسک به ریوارد و سود بیشتر به کار میرود اما احتمال موفقیت معامله در این نوع ورود کم است.
نحوه تشخیص شکست سطوح حمایت و مقاومت
ابتدا این نکته را به شما گوشزد کنیم که هیچ روش دقیقی برای تشخیص شکست سطوح حمایت و مقاومت وجود ندارد. برخی معاملهگران اعتقاد دارند در صورتی که کندل قیمتی بتواند پس از سطحی بسته شود آن سطح شکسته شده است، این استدلال در بسیاری از مواقع نقض میشود و ضرر های زیادی را به همراه دارد.
در نمودار زیر قیمت سطح حمایتی 1.4700 را میشکند و کندل نزولی زیر آن بسته میشود اما قیمت با یک شکست جعلی در جهت مخالف حرکت میکند.
راه حل این مشکل چیست؟
به جای اینکه سطوح را یک خط در نظر بگیرید آن ها را به صورت ناحیه تصور کنید. در این صورت احتمال اینکه گرفتار شکست جعلی بشوید کاهش مییابد.
مثال زیر به شما در درک بیشتر این موضوع کمک میکند:
ارزیابی اهمیت سطوح حمایت و مقاومت
قیمت بین سطوح در حال حرکت است. در بسیاری از مواقع این سطوح مانع حرکت قیمت میشوند و در موارد دیگر قیمت سطوح حمایت و مقاومت را میشکند و به حرکت خود ادامه میدهد.
حال ممکن است این سوال بوجود بیاید:
چگونه تشخیص دهیم که سطحی شکسته میشود یا مانع حرکت قیمت میشود؟
مواردی وجود دارد که با در نظر گرفتن آنها میتوانید تا حد زیادی جواب این سوال را بدهید که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
1.تعداد برخورد
در بسیاری از سایتها و مقالههای تحلیل تکنیکال به اشتباه گفته میشود که هرچه برخورد قیمت به سطحی بیشتر باشد آن سطح قدرت بیشتری دارد، اما باید این نکته را به شما بگوییم که این دیدگاه کاملا غلط است.
در حال بازار در صورتی که مشاهده کردید قیمت به سطحی چند بار برخورد کرده است احتمال اینکه آن سطح شکسته شود بالا میرود و پس از شکست سطح و پولبک میتوان آن را سطح قدرتمندی در نظر گرفت.
2.حرکت قیمت
حرکت قبل از سطوح، قدرت آنها را مشخص میکند. سطح حمایت و مقاومتی که جلوی حرکت سریع و شتابداری را گرفته از سطحی که مانع حرکت آهسته و بدون شتابی شده است قدرت بیشتری دارد.
3.حجم معاملات
در صورتی که خرید و فروش بیشتری در سطحی انجام شده باشد آن سطح اهمیت بیشتری دارد. به این دلیل که معاملهگران و سرمایهگذاران این سطوح را به خاطر دارند و مایل هستند که دوباره از آنها استفاده کنند.
4.زمان
سطوحی که قیمت در بازهی زمانی طولانی برخورد بیشتری با آنها داشته باشد اهمیت زیادی پیدا میکنند و در آینده نیز میتوانند از خود واکنش نشان دهند.
نتیجه
سطوح حمایت و مقاومت اساس تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند و با استفاده از آنها میتوان به یک دیدگاه کلی از جهت بازار رسید. این سطوح معاملهکردن با احتمال بالا را فراهم میکنند. روش کلی معامله با آنها این است که در حمایت بخرید و در مقاومت بفروشید اما این عبارت پایان کار نیست چراکه تمام سطوح قدرت نگداشتن قیمت را ندارند و ممکن است شکسته میشوند و ضررهای زیادی را به شما وارد کنند. سطوح قوی را شناسایی کنید و سپس با دیدن تاییدیه وارد معامله شوید، به این صورت احتمال ضرر کاهش مییابد. امیدواریم که توضیحات این مقاله به شما در فهم بیشتر سطوح کمک شایانی کرده باشد.
چگونه حد ضرر را با استفاده از حمایت و مقاومت تنظیم کنیم؟
در درس امروز از مجموعه دروس آموزش فارکس، نحوه تعیین و تنظیم حد ضرر بر اساس حمایت و مقاومت از روی نمودار را به شما خواهیم آموخت.
در درس پیش نحوه تنظیم حد ضرر با استفاده از درصدی از حساب را مورد بحث قرار دادیم.
یک راه معقولتر برای تعیین حد ضرر، گذاشتن آن بر اساس آنچه نمودارها به ما میگویند، است.
از آنجایی که ما در بازارها معامله می کنیم، شاید بد نباشد حد ضرر خود را بر اساس آنچه بازارها به ما نشان می دهند بگذاریم… منطقی است، نه؟
یکی از مواردی که ما میتوانیم در پرایس اکشن مشاهده کنیم این است که گاهی اوقات به نظر میرسد قیمتها نمی توانند سطوح خاصی را شکسته و از آنها فراتر روند.
اغلب اوقات، زمانی که این نواحی حمایت یا مقاومت مورد تست مجدد قرار میگیرند، احتمالا یک بار دیگر آنها مانع پیشروی قیمت می شوند.
گذاشتن حد ضرر در آنسوی این سطوح حمایت و مقاومت امری منطقی است، زیرا اگر قیمت آنسوی این نواحی معامله شود، منطق می گوید شکست آن ناحیه سبب میشود معاملهگران بیشتری وارد بازار گردیده و روی شکست آن ناحیه پوزیشن بگیرند و در نتیجه قیمت بیشتر علیه شما حرکت کند.
یا، اگر این سطوح شکسته شده و شکست نیز تایید شود، ممکن است نیروهایی که شما از آنها هیچ اطلاعی ندارید (دست های پشت پرده) ناگهان بازار را به یک سمت هل دهند.
بیایید نگاهی گذرا داشته باشیم به روش تعیین حد ضرر بر اساس حمایت و مقاومت:
در نمودار بالا، می بینیم که این جفت ارز دارد بالای خط روند نزولی معامله می شود.
معتقدید که معامله این تکنیکال (شکست مقاومت) معامله ای عالی است و تصمیم می گیرید که خرید بگیرید.
اما پیش از آنکه وارد معامله شوید، پرسش های زیر را از خود بپرسید:
- کجا می توانید حد ضرر خود را بگذارید؟
- چه شرایطی ایده اصلی معاملاتی شما را بی اعتبار می سازد؟
در این مثال، بسیار منطقی است که حد ضرر خود را در زیر خطوط روند و سطوح حمایت قرار دهید.
اگر بازار به داخل این نواحی حرکت کند، به این معنی است که خطوط روند هیچ حمایتی از سمت خریداران بخود ندیده و اکنون فروشندگان کنترل اوضاع را به دست دارند.
ایده معاملاتی شما بی اعتبار شده و وقت آن است که اشتباه خود را پذیرفته، از معامله خارج شده و ضرر را پذیرا باشید.
مثال: فروش بر روی EUR/USD
در نمودار زیر، EUR/USD روند نزولی داشته است. قیمت دو سه باری به خط روند نزولی برخورد کرده که سبب شده سطح مقاومت خوبی ایجاد شود.
شما می توانستید یک سفارش فروش درست روی خط روند نزولی (1.3690) قرار دهید.
حالا، حد ضرر خود را کجا قرار می دهید؟
حد ضرر شما روی 1.3800 قرار می گیرد.
دقت کنید که چگونه این سطح (سطح حد ضرر) بالاتر از ناحیه مقاومت است: یعنی خط روند نزولی.
اجازه دهید حد سود ها را روی 1.3530 و 1.3450 بگذاریم.
معامله فعال می شود. خط روند بعنوان یک مقاومت عمل کرده و قیمت کاهش می یابد.
حد سود اول شما می خورد.
حد سود دوم فقط یک پیپ کم می آورد و نمی خورد، اما در آن زمان، شما حد ضرر خود را جابجا کرده و آن را روی نقطه سربهسر گذاشته اید (سطحی که وارد فروش شدهاید) بنابراین ضرر نکرده اید.
این مثال نمونه ای بود از نحوه استفاده از مقاومت برای گذاشتن حد ضرر. به جای استفاده از یک عدد ثابت می توان برای تعیین حد ضرر از حمایت و مقاومت استفاده کرد.
دیدگاه شما