درک مفهوم سود ناخالص


معمای بنگاه‌داری در زمان تورم

عليرضا توكلي‌كاشي «در شرایطی هستیم که نگهداری و عدم فروش کالا، سود بیشتری برای فروشنده دارد.» این جمله را هفته پیش از زبان یکی از مدیران ارشد یکی از شرکت‌های بزرگ توزیع کالا شنیدم. جمله‌ای عجیب، اما درست.

موضوع از چه قرار است؟

به‌طور طبیعی، توزیع‌کننده کالا در مقام فروشنده، کالایی را خریداری کرده و با یک حاشیه سود معقول بین ۲‌ تا ۲۰‌درصد بسته به شرایط بازار آن کالای خاص و همچنین تخمین مدت نگهداری کالا، آن را به فروش می‌رساند. اگر فرض کنیم به‌طور متوسط حدود دو ماه طول می‌کشد تا یک کالای خاص به فروش برسد و حاشیه سود آن نیز ۱۰‌درصد باشد، عملا این فروشنده به سود (ناخالص) سالانه ۶۰‌درصد خواهد رسید. (توضیح اینکه میانگین مدت فروش دو ماهه به معنی ۶ بار گردش کالا برای این فروشنده است و در نتیجه به‌طور متوسط با استفاده از سرمایه خود می‌تواند کالایی را ۶ بار طی سال خرید و فروش کرده و سود کند و از آنجا که در هر بار ۱۰‌درصد سود می‌کند، سود سالانه وی ۶۰‌درصد خواهد شد.)

البته براین موضوع تاکید می‌شود که در این یادداشت صرفا به حاشیه سود ناخالص اشاره می‌شود، زیرا برای محاسبه سود خالص یک بنگاه یا یک مغازه، باید سایر هزینه‌ها از جمله اجاره، حقوق و دستمزد، ضایعات و. را نیز در نظر بگیریم که مجموع آنها ممکن است سود خالص یک بنگاه را به ارقامی حدود ۲۰‌درصد یا اندکی بیشتر برساند. اما محور این یادداشت صرفا حاشیه سود ناخالص، به معنای سود ناشی از مابه‌التفاوت قیمت خرید و نرخ فروش است.

مفروضات بالا که بسیار نزدیک به واقعیت در بازارهای ایران هستند، در شرایطی درست کار می‌کنند که رشد قیمت‌ها طی دو ماه از حاشیه سود ناخالص فروشنده (۱۰‌درصد در مثال بالا) بیشتر نباشد. اما در شرایطی مثل امروز که قیمت‌ها ظرف فقط یک هفته بیش از ۱۰‌درصد و در برخی کالاها طی دو ماه بیش از ۵۰‌درصد رشد می‌کنند، نتیجه‌گیری منطقی فروشنده کالا، «عدم فروش» خواهد بود! زیرا «فروش» برای وی ۱۰‌درصد سود به همراه خواهد داشت و «عدم فروش» ۵۰‌درصد سود!

مشکل از آنجا شروع می‌شود که مقررات تعزیراتی بدون توجه به این موضوع مهم، برای هر گروهی از کالا سقف حاشیه سود را و بر مبنای قیمت‌های تاریخی در نظر می‌گیرد و فروشندگان را مجبور به فروش کالاها بر اساس قیمت تمام شده تاریخی و با احتساب حاشیه سود دولتی می‌کنند. ایجاد انبارهای متعدد از کالاهای احتکار شده و همچنین تشکیل پرونده‌های متعدد تعزیراتی، از تبعات این مقررات اشتباه بر مبنای «قیمت تمام‌شده تاریخی» هستند.

علاوه بر آن، سیستم حسابداری بیشتر شرکت‌ها نیز بر مبنای «قیمت تمام‌شده تاریخی» کار می‌کند و از آنجا که در شرایط تورمی و نوسان شدید قیمت‌ها، قیمت‌های تاریخی با قیمت‌های روز فاصله زیادی پیدا می‌کنند، هرچند فروش یک کالا که قبلا و با قیمت‌های قبلی خریداری شده است، ممکن است از نظر حسابداری «سود» نشان دهد، اما در حقیقت این فروشنده در حال «زیان اقتصادی» است زیرا اگر بخواهد همان کالا را دوباره بخرد و در فروشگاه یا انبار مواد اولیه خود جایگزین کند، باید قیمت به مراتب بالاتری نسبت به قیمت فروش فعلی خود پرداخت کند. حتما شنیده‌اید که برخی مغازه‌دار‌ها در پاسخ به رشد شدید قیمت‌ها در دو روز متوالی استدلال می‌کنند که «خودم باید با قیمت بالاتر بخرم و سرجای قبلی در قفسه بچینم.» این جمله ساده، نشان می‌دهد یک مغازه‌دار عامی مفهوم «سود اقتصادی» را فهمیده است.

متاسفانه نه‌تنها نرم‌افزارهای حسابداری، بلکه قوانین «تعزیراتی» کشور نیز از درک تفاوت «سود حسابداری» و «سود اقتصادی» قاصرند.

اما راه‌حل چیست؟

همان‌گونه که در میان سطور بالا توضیح داده شد، راه‌حل، استفاده از «سود اقتصادی» به‌جای «سود حسابداری» است. سود اقتصادی، ارزش روز را مبنای قیمت تمام شده و نرخ فروش قرار می‌دهد. به این معنا که برای محاسبه قیمت تمام شده یک کالا، به‌جای استفاده از قیمت‌های تاریخی و نرخ‌های درج شده در فاکتورهای خرید روزها و ماه‌های قبل، از ارزش روز آنها به‌عنوان معیار قیمت تمام‌شده استفاده می‌کند. به عبارتی، مدیر یک بنگاه باید اطمینان پیدا کند که در هر دوره زمانی، از محل فعالیت خود (شامل خرید و فروش یا خرید، تولید و فروش)، مقدار واقعی سرمایه‌اش (اعم درک مفهوم سود ناخالص از مواد خام گرفته یا کالاهای نیمه تمام یا کالاهای آماده فروش)، نسبت به دوره قبلی افزایش خواهد یافت. به این معنا که با توجه به میزان سرمایه درگردش خود، مقدار کالاهای در دسترسش افزایش یافته است.

شاید بتوان این موضوع را به‌طور ساده «سود کالایی» نامید. برای توضیح بیشتر سعی می‌شود از مفهوم «سرمایه در گردش» استفاده شود. «سرمایه درگردش» شامل مجموع مواد اولیه، کالای نیمه ساخته و کالای ساخته شده و آماده فروش و همچنین خالص مطالبات و بدهی تجاری از طرف‌های تجاری است. اگر مجموع ارزش این مبالغ، معادل A واحد کالا باشد، در پایان دوره این سرمایه در گردش باید به A. (۱+x‌درصد) واحد کالا برسد. (در این معادله x‌درصد، «سود اقتصادی» یا به زبان ساده «سود کالایی» ناشی از فعالیت واحد تجاری است.) فقط در این صورت است که می‌توان ادعا کرد این بنگاه اقتصادی در حال ایجاد «ارزش افزوده» در اقتصاد است. (دقت شود که در مفهوم سود اقتصادی به‌جای ارزش ریالی، از ارزش معادل کالایی استفاده می‌شود.) استفاده از مثال صنف طلافروشان موضوع را بهتر روشن می‌سازد.

صنف طلافروشان، سود و زیان سالانه خود را نه بر مبنای ارزش طلاهای خود بلکه بر مبنای طلای موجود در ویترین و گاوصندوق خود می‌سنجند. یک طلافروش می‌داند که اگر مقدار طلای در اختیار وی که در ابتدای سال ۱۰ کیلو‌گرم است، تا پایان سال به ۱۱ کیلو‌گرم برسد، وی سود کرده است. در غیر این صورت حتی اگر ارزش ریالی طلای وی ۵ برابر هم بشود، اما مقدار سرمایه وی که با واحد طلا می‌سنجد افزایش نیابد، به این معناست که وی عملا هیچ سودی نکرده است.

تبعات عدم توجه به سود اقتصادی چیست؟

طی سال‌های گذشته، عدم توجه به این اصل ساده، سبب شده است که همواره بعد از هر جهش نرخ ارز یا سایر شوک‌های اقتصادی، با مشکل «کمبود شدید سرمایه در گردش» بنگاه‌های تولیدی مواجه شویم. زیرا برخی بنگاه‌ها بدون توجه به سود اقتصادی و صرفا با تکیه بر سود حسابداری و بدون توجه به سرعت بالای تغییر قیمت‌ها به کار تولید و فروش خود ادامه می‌دهند، اما بعد از مدتی وقتی برای تجهیز مجدد انبار و خطوط تولیدی به بازار مواد اولیه مراجعه می‌کنند، متوجه می‌شوند سرمایه در گردش قبلی ایشان صرفا توان تامین نیمی از مواد اولیه را دارد! بنابراین برای حفظ حجم تولید در سطح قبلی، در صف تقاضای تسهیلات «سرمایه در گردش» بانک‌ها قرار می‌گیرند.

البته افزایش شدید قیمت‌ها، از طرف دیگر سبب کاهش نسبی تقاضای مصرف‌کنندگان نیز شده و همین موضوع از ناحیه افزایش مدت تسویه معاملات در زنجیره تولید و فروش، فشار مضاعفی را به سرمایه در گردش بنگاه‌ها وارد می‌کند. تداوم این موضوع و عدم توجه به اهمیت قیمت‌های بازار و سود اقتصادی، سبب خواهد شد تا از یک طرف حجم تسهیلات بانک‌ها برای تامین سرمایه در گردش بنگاه‌ها به‌صورت روزافزون، افزایش یابد و بانک‌ها را بیش از پیش با مشکلات اعتباری روبه‌رو سازد و از طرف دیگر جیب عده‌ای از دلالان و فرصت‌طلبانی را که زیر چتر تعزیرات هم نیستند، پر پول کند. عدم توجه به سود اقتصادی، به معنای انتقال منافع از صاحبان بنگاه به سایر افرادی است که بدون زحمت، از سود تضمین‌شده ناشی از مقررات نادرست تعزیرات حکومتی بهره‌مند می‌شوند.

در این یادداشت تلاش شد تا علت اصلی «کمبود سرمایه‌ در گردش» بعد از هر شوک اقتصادی و افزایش شدید قیمت‌ها توضیح داده شده و راه‌حل آن که توجه به مفهوم «سود اقتصادی» است، توصیف شود. استفاده از سامانه‌های نرم‌افزاری و حسابداری جدید با قابلیت محاسبه سود اقتصادی و همچنین تغییر مقررات «تعزیرات حکومتی» و اصلاح آنها با شرایط اقتصاد نوسانی کشور، از راهکارهای عملی پیشنهادی است. در آن جلسه از آن مدیر ارشد خواستم برای جبران زیان ناشی از فروش کالاها با قیمتی کمتر از قیمت‌های خرید جدید، به‌دنبال راهکاری باشد. اما ایشان گفتند تعزیرات حکومتی برای هر راه‌حلی، یک پرونده تعزیراتی جدید تشکیل خواهد داد!

[مهم] مبانی مدیریت سرمایه

حامد ریحانی - توییتر

مطالب را با يك جمله مبهم آغاز مي كنیم كه مي خواهیم درستي آن را ثابت كنیم :

معاملات بازنده خود را سريع ببنديد و به معاملات برنده اجازه رشد دهید، اگر اين شیوه را پیش بگیريد و مديريت سرمایه را همراه آن كنید حتی اگر معاملات شما تصادفی باشند باز هم برايند شما مثبت خواهد بود.

در ادامه شما را به مطالعه 20 درس مبانی مدیریت سرمایه ارائه شده توسط یک دوست قدیمی جناب آقای حمید رضا حصارکی دعوت می کنم:

حامد ریحانی - توییتر

درس اول: امید رياضی

درس اول درک مفهوم امید رياضی می باشد كه بدون درک آن نمی توان در اين بازار موفق بود. امید رياضی به ما می گويد نیازی نیست كه همه معاملات شما و حتی نصف بیشتر معاملات شما مثبت باشد تا بتوانید سود كنید، و شايد همه سود شما از ۵ درصد معاملات موفق شما بدست آيد.

فرمول امید رياضی:

Mathematical Expectancy = [ 1 + (W/L) ] * P - 1

در اينجا W متوسط سود شما در هر معامله و L متوسط ضرر شما در هر معامله می باشد و P ( به درصد ) احتمال برد سیستم شما در معاملات است. يعنی اگر احتمال برنده بودن سیستم شما ٢٠ درصد باشد و میانگین سود شما در هر معامله ١٠ دلار باشد و میانگین ضرر شما در هر معامله ۵ دلار باشد امید رياضی سیستم شما منفی ٠٫۴ می باشد.

امید رياضی يک سیستم سود ده بايد از صفر بیشتر باشد. برای اين منظور يا بايد احتمال برد سیستم را افزايش داد، يا متوسط سود در هر معامله افزايش يابد و يا متوسط ضرر در هر معامله كاهش يابد.

برای اينكه بتوانیم امید رياضی يک سیستم را بدست آوريم می بايست يک مجموعه از معاملات آن سیستم كه حداقل ١٠٠ معامله را داشته باشد انتخاب كنیم و متوسط سود و ضرر معاملات و تعداد معاملات برنده و بازنده را بدست آوريم و سپس در فرمول فوق قرار دهیم.

برای بدست آوردن احتمال برد سیستم بايد تعداد معاملات برنده را بر تعداد كل معاملات تقسیم كنیم. برای بدست آوردن متوسط سود بايد میزان سود كسب شده از پوزيشن های سودده را بر تعداد پوزيشن های سودده تقسیم كنیم. برای بدست آوردن متوسط ضرر بايد میزان ضرر كسب شده از پوزيشن های ضررده را بر تعداد پوزيشن های ضررده تقسیم كنیم.

حامد ریحانی - توییتر

درس دوم : نسبت اهرمی نامتقارن

در اين درس با مفهوم نسبت اهرمی نامتقارن آشنا می شويم. اين نسبت به ما می گويد که اگر چه مقدار ضرر بدهیم، می بايست چه مقدار سود كنیم تا آن ضرر جبران شود. در اينجا به اين موضوع پی خواهیم برد كه هر چه بیشتر ضرر كنیم جبران كردن آن مشكل تر و شايد غیر ممكن شود.

فرمول نسبت اهرمی نامتقارن :

Asymmetrical Leverage % = [ 1 / (1 - L %) ] - 1

در اينجا L درصد ضرر از سرمايه اولیه می باشد، مثلا اگر ٢۵ درصد ( ٠٫٢۵ ) ضرر كنیم نیاز به ٣٣ درصد سود (بر اساس سرمایه باقی مانده) برای جبران داريم و اگر ۵٠ درصد ضرر كنیم نیاز به ١٠٠ درصد سود و اگر ٩٠ درصد ضرر دهیم نیاز به ٩٠٠ درصد سود داريم.

همواره بايد بر روی ضررهای خود كنترل داشته باشیم و به آنها تا جایی اجازه رشد دهیم كه سیستم معاملاتی ما توانایی جبران آن را به راحتی داشته باشد. حال اينكه از كجا بفهمیم سیستم ما چقدر توانایی جبران دارد بايد نرخ سوددهی سیستم خود را همواره حساب كنیم و ببینیم در هر معامله معمولا انتظار چند درصد سود را داريم و همینطور انتظار چند درصد ضرر در معامله محتمل است.

حامد ریحانی - توییتر

درس سوم : ضريب سودآوری

در اين درس با ضريب سودآوری آشنا می شويم. ضريب سودآوری معیاری است كه می توانیم روند سود دهی سیستم خود را ارزيابی كنیم، اين عدد می بايست همواره بزرگتر از ١ باشد.

فرمول محاسبه ضريب سودآوری :

Profit Factor = Gross Win / Gross Loss

در اينجا منظور از Gross Win سود ناخالص يا همان مجموع سود تمامی پوزيشن های سودده و Gross Loss ضرر ناخالص يا همان مجموع ضرر تمامی پوزيشن های ضررده می باشد.

پس بايد دقت داشته باشیم كه همواره مجموع سودهايمان بايد درک مفهوم سود ناخالص از مجموع ضررهايمان بیشتر باشد تا بتوانیم اين ضريب را بیشتر از يک نگاه داريم.

حامد ریحانی - توییتر

درس چهارم : تفاوت شرط بندی و گمانه زنی در معاملات

همانطور که می دانیم شرط بندی، قمار محسوب می شود و كاری ناپسند میباشد لذا بايد تفاوت آن را با گمانه زنی (تجارت صحیح ) درک كنیم تا بتوانیم به درک عمیق تری نسبت به ريسک در اين درک مفهوم سود ناخالص بازار برسیم. بین شرط بندی و گمانه زنی دو تفاوت اساسی وجود دارد:

1- شرط بندی ريسک غیر منطقی بوجود می آورد ولی در گمانه زنی ريسک ذاتی موجود توزيع می شود.

2- در شرط بندی علم آمار و احتمال ناديده گرفته می شود ولی در گمانه زنی از امتیاز اين علم استفاده می شود.

برای مثال يک قمارباز فكر می كند اگر چندين شكست پیاپی داشته باشد در دفعات بعد شانس برد او افزايش می يابد لذا ريسک خود را بیشتر می كند (تفاوت 1) ، در صورتی كه اين كار خطاست و ريسک هر معامله مستقل از معامله قبل است پس در اينجا علم آمار و احتمال توسط قمارباز ناديده انگاشته شده است (تفاوت 2)

حامد ریحانی - توییتر

درس پنجم : مفهوم دقیق مديريت سرمایه

مفهوم دقیق مديريت سرمايه محدود به اين تعريف است كه چه مقدار از حساب بايد در معامله آتی ريسک شود.

انتظارات ديگری كه از مديريت سرمايه داريم از قبیل اينكه چه موقع از پوزيشن سود ده و يا ضرر ده خارج شويم و كی به حجم معامله فعلی بیافزائیم يا آنرا كاهش دهیم و كجا وارد معامله شويم يا نشويم جزو ضمائم و فرعیات مديريت سرمايه می باشند.

حامد ریحانی - توییتر

درس ششم : تحلیل مونته كارلو

در اين درس با تحلیل مونته كارلو آشنا می شويم تا بتوانیم روش معاملاتی خودمان را به صورت صحیح تست نمائیم و از نتايج تست با اطمینان بالایی استفاده كنیم. تحلیل مونته كارلو يک تکنیک محاسباتی است كه داده های آماری يک مدل را با دقت قابل اطمینانی شبیه سازی می كند.

در اين تحلیل معمولا هر پارامتر هزار بار با نمونه های متفاوتی از داده های آماری تست می شود و نتیجه ٩۵ درصد از اين هزار بار برای پارامتر مورد نظر لحاظ می شود.

مثلا اگر بخواهیم تاثیر ريسک ١٠ درصدی ثابت در هر معامله را در يک لیست ١٠٠ تایی از معاملات بررسی كنیم، هزار لیست مجزای ١٠٠ تایی از لیست اولیه بوجود می آوريم كه در آنها اعضای لیست به صورت تصادفی چیده شده اند، آنگاه تاثیر ريسک ١٠ درصدی را در هر لیست يادداشت می كنیم، اگر در ٩۵ درصد مواقع به ازای آن ريسک ١٠ درصدی نتیجه نهايی معاملات ۶٠ درصد زيان را به همراه آورد پس با اطمینان ٩۵ درصد در آينده نیز چنین خواهد شد.

در مثال فوق لیست ١٠٠ تایی داده های آماری ما و ريسک ١٠ درصدی ثابت پارامتر مورد بررسی ما می باشد. در تحلیل مونته كارلو از داده هایی استفاده می شود كه بوقوع پیوسته اند، يعنی نتايج بک تست يا فوروارد تست گذشته، بنابراين نقاط ورود و خروج در هر معامله مشخص می باشد.

مطمئنا برای شبیه سازی تحلیل مونته كارلو می بايست برنامه نوشت و از ماشین استفاده نمود، در همین جا از دوستان برنامه نويس علاقمند دعوت می كنم برای راحتی دوستان تحلیل مونته كارلو را فقط برای پارامتر ريسک كد كنند، يعنی در برنامه جایی برای ثبت داده های آماری (ورود و خروج از معامله)، جایی برای ثبت مقدار اولیه حساب، جایی برای ثبت مقدار ريسک در هر معامله تعبیه كنند و وقتی کلید شبیه سازی زده می شود برنامه بگويد در ٩۵ درصد از تست ها نتیجه چه می شود.

حامد ریحانی - توییتر

درس هفتم : تعیین اندازه حجم معامله

معامله با اهرم یا لوریج 100 در حساب با سرمایه هزار دلار يک اشتباه بزرگ می باشد، زيرا با چند ضرر متوالی بايد با حساب خداحافظی نمود، همین طور معامله بدون استفاده از اهرم در يک حساب ١٠٠ هزار دلاری باز هم اشتباه است زيرا مقدار بیشتر مارجین و سرمایه بی مصرف مانده است و در نهايت پرفورمنس را كاهش می دهد.

نقش كلیدی مديريت سرمايه تعیین دقیق حجم معامله می باشد تا كارائی حساب افزايش يابد.

روش های مطرح شده متفاوتی برای تعیین حجم وجود دارند كه به دو دسته كلی تقسیم بندی می شوند: 1- روش های مارتینگل 2- روش های آنتی مارتینگل

در روش های مارتینگل با افزايش ضرر به حجم معاملات افزوده می شود تا از يک برگشت سريع و كوتاه استفاده شود و همه ضررها پوشش داده شود، اين روش ها پايه علمی ندارند و در همه جا کاربرد ندارند و از نظر مديريت سرمايه صحیح مردود می باشند و فقط يک نوع خاص آن تحت عنوان "میانگین هزينه" می تواند مورد استفاده قرار گیرد. منظور از میانگین هزينه اين مي باشد كه حجم معامله طوری توزيع شود كه ریسک نهایی بیشتر از ريسک اولیه ای كه برای پوزيشن در نظر گرفته ايم نشود، در اين صورت می توان با فاصله هایی كه پوزيشن در ضرر رفته به حجم افزود، مثلا اگر برای پوزيشن با اهرم مناسب می توانیم در همان ابتدا 0.3 بیتکوین در نظر بگیريم و ريسک ما طوری است كه می توانیم استاپ 600 دلاری را برای آن تحمل كنیم، در ابتدا یک سوم از آن را استفاده می كنیم و 0.1 بیتکوین ورود می کنیم و اگر 300 دلار در ضرر رفتیم باز 0.1 ديگر ورود می كنیم و هیچ گاه درک مفهوم سود ناخالص برای پوزيشن مورد نظر از 0.3 بیتکوین بالاتر نمی رويم.

در روش های آنتی مارتینگل سودها به صورت تصاعد هندسی افزايش می يابند، همین طور ضررها به صورت تصاعد هندسی كم میشوند، مهمترين ويژگی اين روش ها بكار بردن آنها در يک سیستم با امید رياضی مثبت می باشد و در غیر اين صورت نمی توان از آنها انتظار معجزه داشت.

محاسبه بازده فروش Return On Sales

زمانیکه صحبت از فروش پبش می آید همه بازاریابی ، میزان درآمد و توزیع محصول یا ارائه خدمات می اندیشمند . اما مدیر یک سازمان به چیزهای بیشتر باید فکر نمایند. از جمله اینکه :

  • آیا حاشیه سود مناسبی دارد ؟
  • آیا فروش مناسبی در مقایسه با رقبای خود دارد ؟
  • چگونه میشود فروش خود را افزایش درک مفهوم سود ناخالص دهد ؟
  • چگونه میتواند میزان هزینه ها را کاهش دهد ؟

یکی از نسبت هایی که میتواند با در نظر داشتن تمام سوالات فوق به مدیرعامل یا مدیر فروش اطلاعاتی مناسبی دهد ، بازده فروش است.

بازده فروش چیست ؟

بازده فروش Return On Sales = ROS، درآمد عملیاتی کسب و کار (درآمد قبل از کسر بهره و مالیات) که به عنوان درصدی از درآمد (درآمد ناخالص) بیان می شود.

این معیاری برای اندازه گیری میزان درآمد واقعی یک کسب و کار از طریق فروش خود است. با تقسیم درآمد عملیاتی بر درآمد محاسبه می شود.

فرمول بازده فروش به شرح زیر است:

بازده فروش درآمد عملیاتی درآمد ناخالص Return On Sales

درآمد نیز در صورت سود و زیان یافت می شود. ممکن است فروش یا گردش مالی نامیده شود.

چگونه بازده فروش را محاسبه می کنید؟

صورت حساب درآمد

در مثال بالا درآمد عملیاتی 64،000 و درآمد 440،000 است.

بازده فروش = درآمد عملیاتی / درآمد

64،000 / 440،000 = 14.55٪

بازده فروش نشان چیست ؟

بازده فروش نشان می دهد که پس از کسر هزینه فروش و هزینه های اضافی عملیاتی و استهلاک ، چه میزان از درآمد باقی مانده است.

بازده فروش توانایی یک شرکت را برای مدیریت کارآمد هزینه ها و سربار خود و مقاومت در برابر شرایط نامساعد تجاری اندازه گیری می کند.

نکات مفیدی در مورد بازده فروش

بازده فروش خالص از صنعتی به صنعت دیگر متفاوت خواهد بود ، بنابراین مهم است اعداد کسب و کار خود را با مشاغل مشابه در بازار خود مقایسه نمایید. اگر بازده فروش شما با سایر مشاغل موجود در بخش شما متفاوت باشد ، برای بررسی دلیل این امر نیاز به تحقیق دارد.

  1. بازده کم فروش ممکن است نشان دهد که قیمت فروش شما بسیار پایین است یا هزینه های شما در مقایسه با رقبا بسیار زیاد است.
  2. بازده بسیار بالای فروش نسبت به رقبا ممکن است نشانگر این باشد که شما هزینه های خود را کاملاً درک نکرده اید و موارد حذف شده است.

هدف این است که بازده فروش خالص را تا آنجا که ممکن است بیشتر کنید. اگر بازار اجازه دهد ، می توان با کاهش هزینه های محصول با طراحی یا بهره وری تولید ، با کاهش هزینه های اضافی یا با افزایش قیمت فروش و حجم فروش ، به این مهم دست یافت.

موارد اول باید از درآمد و درآمد عملیاتی حذف شود ، زیرا بازده فروش معیار عملکرد عملیاتی کسب و کار است.

  • نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی MROI چیست ؟
  • 7 راه افزایش بهره وری فروش
  • محاسبه ارزش برند
  • 14 شاخص کلیدی ارزیابی عملکرد فروش Sales KPI
  • هزینه حفظ مشتری در مقابل هزینه جذب مشتری جدید

مطالب سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم میباشد و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.

سود انباشته در بورس چیست؟ آموزش مدیریت و فرمول محاسبه سود انباشته

سود انباشته

دراین قسمت از مقاله می خواهیم درباره ی سود انباشته که به بخشی از سود گفته می شود، صحبت کنیم برای کسب اطلاعات بیشتر تا انتهای مطالب همراه ما باشید.

 سود انباشته افزایش سرمایه


سود انباشته افزایش سرمایه

اگر بخواهیم به زبان ساده سود انباشته را تعریف کنیم، به این صورت است که به درصدی از سود یک شرکت سهامی گفته می شود. هم چنین به این صورت است که سود آن سهام به سرمایه گذاران اختصاص داده می شود و آن شرکت، برای سرمایه گذاری دوباره در فعالیت‌ های اصلی‌ که انجام می دهد و یا پرداخت بدهی، آن را نگه داشته است.

بهتر است که که بدانید سود انباشته در سمت چپ ترازو و پایین ستون حقوق صاخب سهام ثبت خواهد شد.

  • توجه : با توجه به بازدید شما از این مقاله، احتمالا مقاله افزایش سرمایه در بورس نیز بسیار به کمک شما خواهد آمد.


سود انباشته در بورس

همیشه سهامداران حقیقی یک شرکت از افزایش سرمایه از محل سود انباشته یا اندوخته‌ ها، ابراز خوشحالی می کنند، چرا که این کار تعداد سهام آن ها را بدون پرداخت هیچ وجهی افزایش می ‌دهد که به نفع آن ها می باشد.

گاهی برای برخی از افراد سوال به وجود می آید که آیا این ‌گونه افزایش سرمایه‌ بر روی سود آوری شرکت‌ ها نیز موثر است؟ در این باره باید بگوییم که بله و این که این‌ گونه افزایش ‌ها روی سود آوری شرکت‌ ها نیز موثر است، چرا که باعث می شود که از خروج وجه نقد از شرکت جلوگیری شود. البته با فرض این که مدیریت صحیح، سرمایه در گردش مناسبی را برای روز های آینده شرکت فراهم می‌ کند.

سود انباشته در ترازنامه

سود انباشته در ترازنامه

اگر بخواهیم به صورت خلاصه و ساده تعریف ترازنامه را بگوییم، این است که ترازنامه یا همان صورت وضعیت مالی شرکت ها، اطلاعات کامل و خلاصه شده ای در خصوص منابع اقتصادی یا همان دارایی ها، تعهدات اقتصادی یا بدهی ها است و هم چنین تفاوت این دو را که بیانگر حقوق مالکین است را در لحظه ای از زمان می تواند ارائه بدهد.

بهتر است که بدایند معادله ای بین مجموعه دارایی های شرکت که با مجموعه بدهی ها و حقوق افراد برابر است در ترازو همیشه مشاهده می شود.

یکسان بودن ساختار همه ی ترازنامه ها

نکته مهمی که باید بدانید این است که ساختار ترازنامه در همه صنایع یکی است، به این معنی می باشد که ترازنامه در همه شرکت هایی که در ایرانی هستند به یک شکل یک دارایی سمت راست و بدهی و حقوق صاحبان سهام در سمت چپ نمایش داده می شود، نماد آن نیز به شکل T بزرگ می باشد.

بهتر است که بدانید، یکی از مهم ترین عاملی که دارایی ها را به دو بخش تقسیم می کند متغیر زمان می باشد. به عبارت دیگر، اگر احتمال این وجود داشته باشد که دارایی های یک شرکت طی کمتر از یک سال به وجه نقد یا دارایی دیگر تبدیل شود، می توان آن را در دسته دارایی های جاری قرار داد. هم چنین اگر احتمال این وجود داشته باشد که بیش تر از یک سال یا چرخه عملیاتی زمان نیاز باشد که دارایی بتواند به وجه نقد یا دارایی دیگر تبدیل شود، در دسته دارایی های غیر جاری یا دارایی ثابت گنجانده خواهد شد.

 سود انباشته در بورس چیست


سود انباشته در بورس چیست

همیشه سهامداران حقیقی یک شرکت از افزایش سرمایه از محل سود انباشته یا اندوخته‌ ها، ابراز خوشحالی می کنند، چرا که این کار تعداد سهام آن ها را بدون پرداخت هیچ وجهی افزایش می ‌دهد که به نفع آن ها می باشد.

اغلب شرکت ها در پایان هر سال به سهامداران، بخشی از حاصل سود خالص را پرداخت می کنند و بخش دیگری را در شرکت انباشته می کنند، که آن در حساب حقوق سهامدران قرار می گیرد.

سیاست مدیریت یک شرکت به این است که بتواند به درستی باعث نگهداری سود خالص تحصیل شده و هم چنین باعث عدم توزیع آن بین صاحبان سهام به منظور حفظ قدرت نقدینگی شود، همه ی این ها به توانایی آنان بستگی دارد.

بالا بردن دانش در این زمینه

البته جدا از این موضوع برای این که در این زمینه فعالیت کنید و بتوانید تمامی این موارد مانند سود انباشته را درک کنید و از آن در جهت منافع خود استفاده کنید. ابتدا باید دانش خود را در زمینه بورس و چگونگی فعالیت آن افرایش دهید. برای این کار شما می توانید مقالات، کتاب ها و یا سایت هایی که در این زمینه مطالبی گذاشته اند، استفاده کنید و آن ها را مطالعه کنید تا دانش و آگاهی خود را در این زمینه افزایش بدهید.

البته روش مهمی که کارشناسان در این باره به افرادی که می خواهند در این زمینه فعالیت کنند و اطلاعات خود را افزایش دهند، توصیه می کنند که در کلاس های مرتبط با آن ثبت نام کنند، چرا که تمامی اساتید، کلاس ها افراد حاذق و با مهارت در بورس هستند و تمام نکاتی را که فرد باید بداند، به آن ها آموزش می دهد.


سود انباشته چيست

بهتر است که بدانید افزایش سرمایه از سود انباشته هم برای سرمایه گذارن مفید است و هم برای شرکت‌ ها موثر و مفید است، چرا که باعث می شود که از خروج وجه نقد از شرکت جلوگیری شود. البته با فرض این که مدیریت صحیح، سرمایه در گردش مناسبی را برای روز های آینده شرکت فراهم می‌ کند.

در این قسمت به تعریف سهام جایزه برای کسانی که با آن آشنایی ندارند می پردازیم، هنگامی که یک شرکت می خواهد سهام های خود را به سرمایه تبدیل کند و هم چنین دارای ذخایر بسیار زیادی می باشد، با انتشار ذخایر خود به عنوان سهام جایزه به سهامداران فعلی آن شرکت اقدام می کند که به آن سهام جایزه گفته می شود. هم چنین در نظر داشته باشید که سهام جایزه بسیار به نفع و سود سهامداران است.

اگر بخواهیم همین تعریف را به زبان ساده تر بگوییم این است که به افزایش سرمایه از محل اندوخته ها می گویند.

کاهش نرخ سود انباشته

مواردی که باعث می شود نرخ سود انباشته کاهش پیدا کند، عبارت اند از:

زیان خالص، توزیع سود سهام، اصلاح اشتباه با اهمیت دوره های مالی قبل از آن، ایجاد اندوخته ها، اثرات انباشته برخی از تغییرات خاص که در اصول و روش های حسابداری می باشد، مبلغ های باقی مانده حاصل از مبادلات سهام خزانه در صورتی که مانده سهام کمتر از میزان لازم آن باشد، مبلغ های باقی مانده حاصل از اتاق مبادلات مربوط به سهام خزانه در مواردی که مانده صرف سهام کمتر از میزان لازم باشد، اشتباهات در بکارگیری اصول و روش های پذیرفته شده حسابداری.

افزایش سود

مواردی نیز که باعث می شود نرخ سود انباشته افزایش پیدا کند، عبارت اند از:

سود خالص، اصلاح اشتباه با داشتن اهمیت دوره های مالی قبل، اثرات انباشته ناشی از بعضی تغییرات خاص در اصول و روش های حسابداری، منتقل کردن مانده مازاد تجدید سازمان، برگشت از حساب اندوخته ها.

 فرمول محاسبه سود انباشته


فرمول محاسبه سود انباشته

خیلی از افراد برای این که بتوانند ضرر و یا زیان سود انباشه شده را محاسبه کنند، به دنبال روش ها و فرمول هایی می گردند تا بتوانند آن را تخمین بزنند،در این قسمت ما فرمولی برای این می گذاریم تا به وسیله ی آن بتوانند ضررو زیان را محاسبه کنند و تخمین بزنند.

سود انباشته مساوی است با سود انباشته‌ ی ابتدایی دوره بعلاوه ی خالص سود و زیان منهای سود سهام نقدی منهای سود سهمی می باشد.

تفاوت سود انباشته و اندوخته

افراد برای محاسبه سود انباشته شده می توانند از فرمول سود انباشته مساوی است با سود انباشته‌ی ابتدایی دوره بعلاوه ی خالص سود و زیان منهای سود سهام نقدی منهای سود سهمی، استفاده کنند.

گاهی اوقات برای کسانی که تازه در این زمینه فعالیت می کنند، سوال به وجود می آید که سود انباشته چیست؟ در این باره باید بگوییم که به درصدی از سود یک شرکت سهامی گفته می شود، هم چنین به آن سود انباشته در بورس نیز گفته می شود. هم چنین به این صورت است که سود آن سهام به سرمایه گذاران اختصاص داده می شود و آن شرکت، برای سرمایه گذاری دوباره در فعالیت‌ های اصلی‌ که انجام می دهد و یا پرداخت بدهی، آن را نگه داشته است.

هم چنین سود انباشته در ترازنامه یک شرکت شامل تمامی سود هایی که شرکت تا تاریخ گزارشگری مالی کسب نموده است، هم چنین منهای تمام سود های تقسیمی نقدی و… می باشد. در نهایت به شما پیشنهاد می کنیم از مقاله سود تقسیمی نیز بازدید به عمل آورید.

  • شما می توانید لینک ویکی پدیا را نیز در مورد سود انباشته مطالعه کنید.

سوالات متداول درباره ی سود انباشته

سوالات متداول درباره ی سود انباشته

  1. چه عامل هایی باعث می شود که نرخ سود انباشته کاهش پیدا کند؟

زیان خالص، توزیع سود سهام، اصلاح اشتباه با اهمیت دوره های مالی قبل از آن، ایجاد اندوخته ها، اثرات انباشته برخی از تغییرات خاص که در اصول و روش های حسابداری می باشد، مبلغ های باقی مانده حاصل از مبادلات سهام خزانه در صورتی که مانده سهام کمتر از میزان لازم آن باشد و … باعث کاهش آن می شود.

سود خالص، اصلاح اشتباه با داشتن اهمیت دوره های مالی قبل، اثرات انباشته ناشی از بعضی تغییرات خاص در اصول و روش های حسابداری، منتقل کردن مانده مازاد تجدید سازمان، برگشت از حساب اندوخته ها.

هنگامی که یک شرکت می خواهد سهام های خود را به سرمایه تبدیل کند و هم چنین دارای ذخایر بسیار زیادی می باشد، با انتشار ذخایر خود به عنوان سهام جایزه به سهامداران فعلی آن شرکت اقدام می کند که به آن سهام جایزه گفته می شود.

حد سود در فارکس

حد سود در فارکس take profit یکی از آیتم های مهم در هنگام ورود به یک معامله در بازار فارکس می باشد .

حد سود در فارکس take profit

حد سود در فارکس take profit یا (T/P) از مهمترین سطوح قیمت های از قبل محاسبه شده، تریدر می باشد که مورد استفاده قرار می گیرد.
بسیاری از شما تریدر ها این تجربه را داشته اید که در یک سفارش نقطه حد سود خود را مشخص کرده و می بینید روند چارت تا قبل از نقطه حد سود شما رفته و بدون تاچ حد سود چارت روند خود را تغییر داده و برگشته است .دقیقا این لحظه است که اهمیت انتخاب حد سود درست اهمیت پیدا می کند .
حد سود در فارکس take profit نوعی سفارش معلق می باشد که بعد از آنکه بازار به یک قیمت خاص رسید، جهت بستن یک درک مفهوم سود ناخالص پوزیشن سودده استفاده می شود. انتخاب قیمت (نقطه مناسب ) برای حد سود در فارکس take profit با استفاده از تجزیه و تحلیل فنی و بنیادی انجام می گیرد.
تریدرها برای مدیریت پوزیشن های باز خود از اشتراک هر دو اوردر، حد سود در فارکس take profit و حد ضرر در فارکس stop loss بهره می برند.
برای یادگیری اینکه چگونه می توان حد سود مناسب را انتخاب کرد تا انتهای مقاله همراه ما باشید .

فهرست مطالب

سود در فارکس چیست؟

روش های تعیین حد سود

در روز چقدر می توانیم با فارکس سود کنیم؟

آیا محدودیتی در میزان درآمد شما در فارکس وجود دارد؟

چگونه سود را محاسبه کنم؟

سود در فارکس چیست؟

بعد از توضیحی که در خصوص حد سود در فارکس take profit گفتیم اجازه دهید که به مفهوم سود در فارکس می پردازیم.

سود در فارکس آن چیزی است که سرمایه گذار از انجام معاملات بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت و یا آنهایی که برای کمتر از یک سال در اختیار دارد بدست می آورد. چنانچه سرمایه گذار بداند که چه کاری انجام دهد و با فضای بازار، تحلیل نمودار و روانشناسی معامله گری آشنا باشد و همینطور استراتژی های مناسب را بداند و بکار ببندد. قطعا میزان سودی که از یک معامله به دست می آورد قابل توجه خواهد بود البته این امر با ریسک نیز همراه خواهد بود.

اصطلاح “سود” می تواند کمی پیچیده باشد چرا که سه نوع سود وجود دارد:

سود خالص: وقتی تمام هزینه ها از درآمد کسر می شود، آنچه که باقی می ماند سود خالص است. این حیاتی ترین مولفه در سود و زیان است و بسیاری از تحلیلگران و مدیران در پی آن هستند.

سود ناخالص: زمانیکه مشاغل هزینه کالای فروخته شده خود را از درآمد کسر می کنند آنچه می ماند سود ناخالص است. این میزان، رقم مهمی هنگام مطالعه و تجزیه و تحلیل صورت درآمد است.

سود عملیاتی : این سود شامل همه عملیات تجاری است و با کسر هزینه های عملیاتی از سود ناخالص بدست می آید. این رقم شامل سود و مالیات است.

روش های تعیین حد سود

حد سود در فارکس take profit به چه روش هایی تعیین می شود؟

زمانی که قصد انجام معامله را دارید معمولا چند حد سود فارکس در نظر میگیرید و انتظار دارید که جهت حرکت بازار در جهت حد سود شما باشد ، اما فراموش نکنید که بازار نوسانات زیادی دارد و حرکت آن خطی نیست. حد سود در معاملات فارکس چگونه تعیین می شود؟ مهم است که در تعیین حد سود در معاملات فارکس ، تعصب نداشته باشید و به تحلیل نمودارها اطمینان کنید.

سطوح کلیدی از قبیل حمایت و مقاومت، سطوح ورود به هر معامله اعم از خرید یا فروش را مشخص می کند. حد سود در معاملات فارکس، همان نقطه ای است که باید از بازار خارج شد ( استراتژی خروج) که این نقطه بر اساس سطوح حمایت و مقاومت تعیین می گردد. استفاده از تحلیل تکنیکال و شاخص ها در فارکس از ابزارهایی هستند که به شما در تعیین حد سود کمک می کنند. چنانچه چند هدف داشته باشید در این صورت میزان ریسک کاهش میابد.

تعیین حد سود

در روز چقدر می توانیم با فارکس سود کنیم؟

در ادامه مبحث حد سود در فارکس take profit، به این سوال می پردازیم که در روز چقدر می توانیم با فارکس سود کنیم؟ خوب این کاملا بستگی به میزان ریسک پذیری شما دارد. اما با توجه به نسبت ریسک/پاداش، یک تریدر روزانه فارکس با اتکا به یک استراتژی مناسب و به لطف اهرم(leverage) می تواند در ماه بین 5 تا 15 درصد سود داشته باشد. برای این کار به سرمایه زیادی نیاز ندارید 500 تا 1000 دلار کافی است.

آیا محدودیتی در میزان درآمد شما در فارکس وجود دارد؟

تا به اینجا با حد سود در فارکس take profit آشنا شدیم و همینطور با روشهای تعیین حد سود در فارکس یا تیک پروفیت (Take Profit).

زمانی که شروع به انجام ترید و سود گرفتن از این بازار هستید این سوال پیش می آید که آیا محدودیتی در میزان درآمد شما در فارکس وجود دارد؟ اگر در این بازار تازه کار هستید و می خواهید بدانید که آیا از این راه می توان امرار معاش کرد؟ پاسخ این سوال مثبت است بله می توانید از طریق ترید در بازار فارکس به درآمد مداوم برسید. در این بازار به دلیل فرصتهای معاملاتی بسیار خوبی که وجود دارد زمینه برای کسب سود نیز فراهم است. اما در خصوص محدودیت در میزان درآمد می توان گفت که در تئوری خیر محدودیتی نیست ولی در عمل در اندازه موقعیت هایی که قادر به ایجاد آن هستید محدودیت هایی وجود دارد. برای مثال بیشتر از 50 لات پوزیشن محدودیت میتواند وجود داشته باشد! و خیلی زود پی خواهید برد که لغزشی بزرگ را در معاملات خود انجام داده اید.

چگونه سود را محاسبه کنم؟

اگر تا اینجای مقاله حد سود در فارکس take profit با ما همراه بوده اید در این بخش قصدمان صحبت در خصوص نحوه محاسبه سود است. سود به معنای موفقیت یک معامله می باشد و باید به درستی محاسبه شود. تحلیلگران با استفاده از سود که معیار ارزش یک معامله است، به سرمایه گذاران در اتخاذ تصمیم گیری های مناسب کمک می کنند. در بعضی موارد ممکن است افراد از ریاضیات پایه برای محاسبه سود خود استفاده کنند.

فرمول سود این است:

میزان سود برابر است با = میزان پیپ سود گرفته شده × حجم لات پوزیشن مورد نظر × کانترکت سایز آیتم معاملاتی

مثال: اگر یک لات پوزیشن USD/CAD و مقدار پیپ سودگیری شده شما 100 پیپ باشد آنگاه:

مقدار سود برابر است با:

100 × 1 ×10 = 1000 دلار سود

سخن پایانی

حد سود در فارکس take profit دستوری که در بازار فارکس کارایی بالایی دارد. بسیاری از تریدرها از محل دقیق حد سود در فارکس take profit اطلاعی ندارند. یکی از فاکتورها در تعیین حد سود فارکس، مسیری است که معامله طی میکند.
حد سود فارکس، جایی است که حرکت بازار در آنجا متوقف می گردد. روش بسیار محبوب برای حد سود در یک معامله موفق فارکس، سفارش(اردر) جهت بستن پوزیشن برای وقتی که به سطح مقاومت یا حمایت بعدی رسید. البته در صورتی که مفهوم مقاومت در برابر حمایت را درک کرده باشید، یکی از ساده ترین راهها و روشهاست.
امید است مطالب عنوان شده در خصوص حد سود در فارکس take profit مورد توجه شما خواننده عزیز واقع شده باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.