راهنمای معاملهگری برای بازیگران آماتور
ترید یا معامله ارزهای دیجیتال یک سفر پرماجرا است که برای هر کسی معنایی دارد و میتواند شغلها، کسبوکارها و همه صنایع را تحتتاثیر خود قرار دهد. معاملهگران واقعی افرادی هستند که دل به راه سپرده و در آن به موفقیت میرسند. آنها برای این کار ابزارها و استراتژیهای متعددی را به کار میگیرند و هرکدام قوانین و اصول خود را برای رسیدن به این هدف دنبال میکنند. البته بین روشها و عادات معاملهگران موفق شباهت و تفاوتهایی هم وجود دارد.
به گزارش ارز دیجیتال، دنیز آندروشچنکو، محقق ارزهای دیجیتال، با بررسی صحبتهای معاملهگران مشهور دنیا، توصیههای زیر را به بازیگران آماتور میکند.
۱- قبل از به خطر انداختن پولهایتان یاد بگیرید
والتر لسیکار، برت باسنبری و ماداز سه تن از تریدرهای موفق هستند. هر سه آنها باور دارند یادگیری و آموزش مهمترین قدم برای تبدیلشدن به یک معاملهگر موفق است.
توصیه ساده اما مهم آنها باز کردن یک حساب کاربری آزمایشی(دمو) است؛ اینگونه حسابها به معاملهگر مقداری موجودی غیرواقعی برای معامله میدهند و به او کمک میکنند تا به خوبی از پیچیدگیهای یک بازار مطلع شود. صاحب کانال افسانهای «Futures Trader۷۱» در یوتیوب، در مصاحبه خود با وبسایت بوکمپ روند یادگیری ترید را یک فرآیند چند مرحلهای توصیف میکند که نیاز به درک انسانی دارد. او در این باره میگوید: در مرحله اول، یادگیری شما بهصورت مکانیکی است و هیچ ایدهای درباره مهارتهای نهایی موردنظر خود ندارید. در مرحله دوم، متوجه خواهید شد که هیچ چیز در این مورد بلد نیستید. در این مرحله به جمعآوری اطلاعات پرداخته و تمرینها و سرمشقهای زیادی انجام خواهید داد. در مرحله سوم شما در نهایت متوجه میشوید که چه کاری باید انجام شود و مغز خود را طوری تمرین میدهید که آگاهانه این کار را به شکلی مداوم انجام دهد.
۲- ترید یک شغل است؛ مثل یک شغل با آن برخورد کنید
گرداننده کانال یوتیوبی«Del the Trader» ادعا میکند که شیوه برخورد شما با این کار باید مثل یک کسبوکار در حال رشد باشد. لوئیز رکابارن بر این نکته تاکید میکند که کار سخت و تمرکز، اصول موفقیت در تریدینگ هستند. تمرکز یک معاملهگر معمولا از تمرکز روی انجام یک تحلیل کلی از بازار شروع شده و در نهایت به نظارت و معامله روی چندین سهام یا دارایی خاص تبدیل خواهد شد.صاحب کانال «Futures Trader۷۱» هم خاطرنشان میکند که لازم است با این حرفه از نظر سرمایهگذاری و تعهد مثل یک کسبوکار برخورد شود. مدیریت و اختصاص زمان مناسب، بیشترین فرصت برای کسب سود را برای شما فراهم خواهد کرد.
مارکو با نام کاربری «Bitscalp»، یک معاملهگر ناشناس از کشور مالت میگوید: خیلی از مردم نمیتوانند در این کار به موفقیت برسند. سالها طول میکشد تا بتوانید با وضعیت قرمز بازار و از دست دادن پول در این کار کنار بیایید. اکثر مردم خوردن تنقلات و تماشای تلویزیون را به رسیدن به استقلال مالی ترجیح میدهند.
۳- نقشه و برنامه داشته باشید و به آن وفادار بمانید
برت باسنبری معتقد است که بدون یک طرح و استراتژی جامع، سود و زیان معاملات شما در بهترین حالت به یک اندازه خواهد بود. البته تنها باسنبری نیست که چنین عقیدهای دارد. جیسون راموس به ما توضیح داد که چرا باید همیشه دو نوع استراتژی را به کار گرفت: یک استراتژی برای معاملات روزانه و یک استراتژی برای به حداقل رساندن ریسک در زمان بحرانها.
معاملهگران مطرح در این زمینه توصیه میکنند که بهتر است عادات معاملاتی خاص خود را خلق کنید:
- هر روز در یک ساعت معین بیدار شده و برای کار آماده شوید.
- سطوح خروج و ورود برای خود ترسیم و یادداشت کنید.
- همیشه توجه ویژهای به حد ضرر(Stop Loss) داشته باشید.
- در ابتدا با مبالغ کم شروع کنید و با دوری از ضررهای هنگفت کاری کنید که فرصت یادگیری داشته باشید.
- به دنبال الگوها بگردید.
جوزف گاسپرونی میگوید: مهمترین نکته در کار یک معاملهگر، ثبات است.
اشتباهات خود را شناسایی کنید. یادتان باشد که استفاده از مقیاسهای بزرگ (Oversizing) فقط هنگامی توجیه دارد که شما استراتژی دقیق و محکمی داشته باشید.
باسنبری میگوید: ترید را برنامهریزی و برنامهریزی را ترید کنید.
بیت اسکالپ از این نظر یک معاملهگر کاملا متفاوت از بقیه است. او طرفدار ابداع مداوم طرحهای ابتکاری برای مدیریت ضررها است. از نظر او سابقه معاملات شما لزوما با موفقیت شما بهعنوان یک معاملهگر ارتباطی ندارد و موفقیت در این کار بیشتر به قدرت یادگیری و سازگاری شما در طی این روند وابسته است.
از نظر زمان معامله، بیشتر معاملهگرها صبح زود را ترجیح میدهند. کارلوس مارتینز معتقد است که معامله در این زمان بهترین سود را به همراه خواهد داشت. البته دیگر معاملهگران ترجیح میدهند دیرتر و زمانی که میتوان روند بازار را راحتتر شناسایی کرد، کار خود را آغاز کنند.
۴- مساله اصلی مدیریت ریسک است
بازندگان را کنار گذاشته از برندهها تقلید کنید. شما هم احتمالا این جمله را بارها شنیدهاید. بیدلیل نیست که اکثر معاملهگران موفق مکررا این اصل را در معاملات به کار میبرند و تازهواردها برعکس آن را فراموش میکنند.
فرانک پولاک انواع روش های معامله گری به ما یادآوری میکند که ریسکپذیر بودن در معاملات و نترسیدن از ضرر میتواند باعث بهبود روند موفقیت و سودآوری معاملات شما شود. نقطه خروج و توقف ضرر(استاپ لاس) باید همیشه در برنامهریزی شما در نظر گرفته شود. در معامله باید آرزو، دعا و امید را کنار بگذارید در غیر اینصورت هنوز درستان را خوب یاد نگرفتهاید.جیسون از شرکت اویل تریدینگ گروپ(OTG) نیز ضمن تایید این نکته اضافه میکند که معاملهگران باید معاملات موفق خود را تا جایی که ممکن است تکرار کنند[و تا جایی که میتوانند جلوی ضرر را بگیرند]. او میگوید که رابطه بین ریسک و پاداش در این کار هم صدق میکند و ریسک بیشتر، پاداش بیشتری به همراه خواهد داشت.کونینگ کارل یک گام فراتر رفته و استدلال میکند که ضرر کردن برای تغییر و بهبود استراتژی یک معاملهگر لازم و حیاتی است. صفتی که بازار در طی زمان به شما میآموزد فروتنی است و این صفت برای برآوردهای شما و تکرار نکردن اشتباهات گذشته، بسیار مهم است.
والتر لسیکار شکستها و ضررها را بخشی جدانشدنی از روند یادگیری میداند. در واقع هنگامی میتوانید به سود و درآمد بالاتری دست پیدا کنید که یاد گرفته باشید ضررهای خود را به حداقل برسانید.
هنگام شروع یک روند، اولین کار من ایجاد و نهایی کردن حدود حد ضرر است. چه حرکت بازار به نفع من باشد چه به ضرر من، من هیچگاه تا رسیدن به حدودی که مشخص کردهام منتظر نمینشینم چون خیالم راحت است که آنها را تعیین کردهام.
برت باسنبری هم در مورد نادیده گرفتن مدیریت ریسک هشدار میدهد. او بدترین معامله عمر خود را وقتی میداند که مبلغ ۴۵۰۰ دلار سود کرده بود، اما بعد از اینکه یک دوش گرفت و برگشت متوجه شد که ارزش سهامش ۴هزار دلار پایین رفته است. او به جای جلوگیری از ضررهای بیشتر و خروج، پوزیشن خود را حتی وقتی ارزش آن ۸هزار دلار پایین رفت هم حفظ کرد. صبح روز بعد که موجودی خود را بررسی میکرد متوجه شد که ۲۷هزار دلار ضرر کرده است. من هیچگاه این اشتباه را تکرار نخواهم کرد. همیشه به استراتژی و برنامه خود وفادار بمانید.
۵- تحلیل فاندامنتال اهمیت زیادی دارد
تحلیل فاندامنتال مخصوصا از نظر سرمایهگذاری ارزش از اهمیت زیادی برخوردار است. با این حال بسیاری از کارشناسان معتقدند که تحلیلهای فاندامنتال جای تحلیلهای تکنیکال را نمیگیرند.
مدیر کانال «دین مارکت پروفایل» معتقد است که ترکیب این دو روش میتواند درآمد شما از معاملات را تا حد زیادی بهبود ببخشد. این معاملهگر هندی از تحلیل فاندامنتال برای بررسی تصویری کلی از بازار و تصمیمگیری درباره عوامل پشت پرده حرکات حجمی و قیمتی آن استفاده میکند. او چارچوب معاملاتی خودش به نام LTC را به کار میبرد که در آن حرف L نشانه Logic(منطق)، حرف C نشانه Context (فضای حاکم) و حرف T نشانه Timing (زمانبندی) است. در نهایت این ارزش فاندامنتال یک دارایی است که سبب افزایش قیمتش در بلندمدت میشود.
کونینیگ کارل معتقد است که با توجه به سیکلپذیری بازارهای سهام، دورههای رکود بهترین زمان برای خرید داراییهای مالی است. مهمترین اصل در این روش ثبات رویه است و البته موفقیت در آن میتواند به تکبر و خودنمایی بینجامد.گرداننده کانال یوتیوب مداز مانی میگوید که موقعیتهای خرید و فروش به فاکتورهای خاصی وابستهاند و اخبار مثبت و منفی تاثیر زیادی بر بازار دارند. شاخصهای اصلی این رویدادها حجم، نوسان و همچنین نقاط حمایت و مقاومت هستند. برای بعضی معاملهگران، عمق بازار(market depth) عنصری تعیینکننده برای استراتژی آنها است و ۹۰ درصد نیرو و تمرکز خود را صرف آن میکنند. مداز مانی اینگونه استدلال میکند که شاخصهای تکنیکال تنها هنگامی کار میکنند که تعداد زیادی از مردم آنها را به کار ببرند.مارتینز معاملهگرانی را به یاد میآورد که به «معاملهگران گرفتار» (Trapped Traders) معروف هستند. این معاملهگران معمولا در قیمت بالا خرید میکنند و با قیمت پایین میفروشند.
انواع تریدرها در فارکس | اسکالپرها، پوزیشن، سوئینگ
زمانی که شما در حال دیدن یک بازی هستید، هر دو تیم مقابل راههای متفاوتی برای برنده شدن در پیش میگیرند و این بازی را جذاب میکند. هر کدام از بازیکنان قدرت و چابکی خود را دارند اما در نهایت همگی یک هدف مشترک دارند و آن برنده شدن است. برای کسب درآمد راههای متفاوتی وجود دارد اما هدف شما یافتن بهترین راه درآمد و کسب سود بیشتر است. برای آشنایی با انواع تریدرها در فارکس و نحوه تصمیم گیری برای اینکه کدام روش برای ما مناسب است تا آخر مقاله همراه پارسی فارکس باشید.
فارکس تریدینگ انواع روش های معامله گری چیست؟
هر تریدری خصوصیات فردی و سبک معاملاتی متفاوتی دارد. در حالی که برخی از معاملهگران فارکس به اخبار بازار و عوامل اساسی متکی هستند، برخی دیگر بر شاخصهای تحلیل تکنیکال تاکید بیشتری دارند. جای تعجب ندارد زیرا همه ما دیدگاهها و رویکردهای متفاوتی نسبت به تمام جنبههای زندگی از جمله بازارهای مالی و بازار فارکس داریم.
نکته این است که اکثر معاملهگران اهداف مشابهی دارند؛ آنها با استفاده از انواع استراتژیهای مختلف به اهداف خود دست مییابند. سبکهای معاملاتی را میتوان متناسب با محدودیتهای زمانی، اهداف سود و نقاط قوت شخصی یک معاملهگر شکل داد.
فارکس تریدینگ یا تجارت فارکس، فرآیند مبادله ارز است. زمانی که یک ارز خریداری میکنید، پیشبینی میکنید که این ارز نسبت به ارز دیگر افزایش پیدا میکند یا در بازه زمانی مشخص افزایش و یا کاهش مییابد.
نوسانات بازار به دلایل مختلفی رخ میدهد از جمله سیاستهای یک کشور، تحریمها. امروزه بازار فارکس با حجم معامله روزانه بیش از ۶ تریلیون دلار بزرگترین بازار مالی جهان است.
چه کسی میتواند در فارکس معامله (ترید) کند؟
اکثر افرادی که معامله فارکس میکنند، این کار را برای سودآوری انجام نمیدهند بلکه یک امر ضروری برای تبادل ارز برای مسافرت و یا گردشگری است. در مقابل کسانی که در بازار فارکس با تجربه هستند؛ جزئی از معاملهگران خرد محسوب میشوند و این مقدار کمتر از ۶ درصد بازار را تشکیل میدهد (۳۶۰ میلیارد دلار در حجم روزانه).
بنابراین عمدتا بازار فارکس در دست موسساتی است که به عنوان خریدار یا فروشنده به عنوان یک واسطه عمل میکنند.
انواع تریدر در فارکس
راههای مختلفی برای کسب درآمد در بازار فارکس وجود دارد که این امر موجب گروهبندیهای مختلف در این بازار شده است که در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
معاملهگر روزانه (Day Trader)
هر تریدی که روزانه موقعیتهای خود را حفظ نمیکند، معاملهگر روزانه گفته میشود. معامله روزانه میتواند بسیار متفاوت باشد زیرا در فریمهای متفاوت معاملات خود را باز و بسته میکند و سعی میکنند که در این مدت سودهای کوچکتری داشته باشند. این دسته از معاملهگران به عنوان اسکالپر نیز شناخته میشوند.
این تریدرها سعی میکنند تا در روزهای آینده، سودهای بیشتر داشته باشند. مهمترین مزیت این نوع افراد کاهش ریسک و هزینههای پایینتر به دلیل عدم وجود کمیسیون است.انواع روش های معامله گری
سوئینگ تریدر (Swing Trader)
این نوع معاملهگران ممکن است یک روز تا چندین روز معامله خود را باز نگه دارند و اغلب ترجیح میدهند با استفاده از تحلیل تکنیکال معاملات خود را پیش ببرند. استراتژیهای که این دسته از معاملهگران استفاده میکنند عبارتانداز: بولینگر، میانگین متحرک، فیبوناچی و دیگر موارد.
مزیت اصلی سوئینگ تریدر این است که سرعت نسبتا پایینی دارند و برای معاملهگران پاره وقت که زمانی برای نظارت مداوم بر روندهای خود ندارند مناسب است. هزینه کارمزد و ریسک در سوئینگ تریدر تقریبا بالاست و آن هم به دلیل انواع روش های معامله گری قرار گرفتن در معرض طولانی مدت در بازار فارکس.
معامله گر پوزیشن (Position Trader)
استراتژیکترین رویکرد در بین تمامی معاملهگران، تریدر پوزیشن میباشد. این نوع ترید برای کسانی است که زمان، دانش و انرژی برای انجام تحقیقات در بازار فارکس را دارند. پوزیشن تریدر بر حرکت بلندمدت قیمت با ترکیب عوامل اساسی و فنی تمرکز میکند.
با این حال، تمرکز بر تحقیقات بنیادی است، در حالی که نمودارهای فنی ابزاری برای تعیین دقیق بهترین نقاط ورود و خروج برای به حداقل رساندن هزینهها و به حداکثر رساندن سود هستند.
معامله گر پوزیشن بر روی بازههای زمانی بزرگ، معمولا نمودارهای روزانه یا هفتگی کار میکنند. هدف آنها این است که بفهمند بازار به کجا میرود. این رویکرد به صبر، دانش و اغلب حساب بزرگی نیاز دارد تا آن را ارزشمند کند.
زیرمجموعههای تریدرها در فارکس
علاوه بر تریدرهای ذکر شده در بالا، تریدرهای دیگری نیز وجود دارند که نقش مهمی در بازار فارکس دارند.
اسکالپرها (Scalper)
اسکالپرها معاملهگران روزانه هستند که در یک بازه زمانی کوچک معامله میکنند. استراتژیهای آنها معمولاً حول نمودارهای ۱ دقیقهای و ۵ دقیقهای با مدت زمان معاملات بسیار کوتاه انواع روش های معامله گری میچرخد. اسکالپرها تعداد زیادی برد کوچک را به چند برد بزرگ ترجیح می دهند.
معامله گران خبری (News Trader)
ترید خبری برای افراد ضعیف نیست. اخبار مهم به طور منظم به معنای نوسان است و نوسان برابر با فرصتهای سود است. معاملهگران اخبار به دنبال حرکتهای بزرگ مبتنی بر رویداد مانند تصمیمگیری در مورد نرخ، حقوق و دستمزد، سیاست و موارد دیگر هستند. ترید خبری برای مبتدیان مناسب نیست.
معامله گران الگوریتمی
ترید الگوریتمی در سالهای اخیر پس از اینکه معاملات الگوریتمی با فرکانس بالا به طور کامل محیط معاملات حرفهای را تغییر داد، محبوبیت پیدا کرد.
این نوع معاملات به برنامههای کامپیوتری متکی است تا در صورت برآورده شدن شرایط از پیش برنامهریزی شده، سیگنال دهند یا وارد معامله شوند. بنابراین، این فرآیند میتواند نیمه خودکار یا کاملاً خودکار باشد.
عضو کدامیک از تریدرها شویم؟
ممکن است پس از خواندن این مقاله سردرگم شوید که برای شروع عضو کدامیک از تریدرهای گفته شده شویم. پاسخ به این سوال کاملا به شما و شخصیت شما بستگی دارد. اگر از دو نفر بخواهید که به یک نمودار نگاه کنند، ممکن است نظر کاملا متفاوتی از حرکت روند داشته باشند و تصمیمات متفاوتی گرفته شود.
پس تا زمانی که وارد معامله نشدهاید، نمیتوانید تصمیم بگیرید که عضو کدامیک از تریدرهای گفته شوید و این مورد باز میگردد به استراتژی شما که برای خود در نظر گرفتهاید.
برای ما در زیر همین صفحه بنویسید که عضو کدامیک از تریدرها هستید تا در انتخاب گزینههای موجود برای دیگران مفید واقع شویم. با تشکر از شما از اینکه چشمان خود را به پارسی فارکس هدیه کردید.
انواع روش های معامله گری
یادگیری اصولی و صحیح قوانین مدیریت ریسک و سرمایه در آموزش فارکس به کاهش میزان ضرر در معاملات کمک بسیار زیادی می کند همچنین رعایت قوانین مدیریت سرمایه به شیوه صحیح به معامله گر کمک میکند تا در صورت ضرر تمام سرمایه اش را از دست ندهد.یک معامله گر تنها در صورتی میتواند انتظار سود کردن در بازار های مالی را داشته باشد که میزان ریسکی را که در معامله متقبل میشود را اندازه گیری و کنترل کند.
رعایت صحیح قوانین مدیریت سرمایه و ریسک یک شرط ضرروی برای موفقیت در بازار های مالی است که متاسفانه اغلب توسط معامله گران نادیده گرفته میشود .درصورت عدم رعایت قوانین مدیریت ریسک و سرمایه معامله گر می تواند تمام سودی را که در مدت طولانی بدست آورده در طی یک یا دو معامله ضرر ده از دست بدهد.دقت کنید که مدیریت سرمایه یک مفهوم شناور است.
چگونه می توانیم بهترین روش مدیریت ریسک و سرمایه را طراحی کنیم؟
در این مقاله تعدادی از استراتژی های ساده مدیریت ریسک و سرمایه ای را که شما میتوانید برای محافظت از سرمایه خود استفاده کنید معرفی می کنیم:
نکات کلیدی:
- معامله گری در بازار های مالی درصورتی که شخص معامله گر بتوانید در حین انجام معامله متمرکز باشد و واحساساتش را کنترل کند میتواند بسیار هیجان انگیز و در عین حال سود ده باشد.
- بهترین معامله گران هم نیاز دارند تا روش های مناسب مدیریت سرمایه را تمرین کنند و از انها استفاده کنند تا از پیشروی و غیر قابل مهار شدن ضرر هایشان در طی معاملات جلوگیری کنند.
- داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک که بتواند به شما در کاهش میزان ضرر و افزایش سود و محافظت از سرمایتان کمک کند یک راه حل هوشمندانه و ضروری برای بقا و ادامه فعالبت در بازارهای مالی است.
معاملات خود را برنامه ریزی کنید!
از قول سان تزو ژنرال نظامی چینی:”برنده هر نبرد قبل از شروع جنگ مشخص میشود” این عبارت بیان میکند که برنامه ریزی های انجام شده قبل ازشروع جنگ و مبارزه مهم ترین عامل پیروزی در نبردهای نظامی است.
معامله گران موفق نیز معمولا این عبارت را نقل قول میکنند :”ابتدا برای معاملاتان برنامه ریزی کنید و سپس مطابق با برنامه ریزی انجام شده معامله کنید.”.دقیقا همانند میدان نبرد در بازار های مالی برنامه ریزی و امادگی برای اتفاقات اینده می تواند تفاوت بین موفقیت و شکست را در معامله رقم بزند.
در ابتدا مطمئن شوید که کارگزاری شما برای انجام معاملات مکرر و پی در پی مناسب است و این نوع معاملات در ان کارگزاری محدودیت ندارد زیرا برخی از کارگزاری ها فقط به معامله گرانی که که به ندرت معامله می کنند خدمات ارائه می دهند.
تعیین حدضرر و حد سود:
تعیین کردن مناطق حد ضرر (s/l) و حد سود(t/p) یکی از کلیدی ترین مباحثی است که معامله گران باید در زمان انجام معامله به آن توجه داشته باشند و برای آن برنامه ریزی کنند.
معامله گران موفق همیشه می دانند که در چه قیمتی مایل به خرید و در چه قیمتی مایل به فروش هستند،.سپس انها می تواند میزان سود و ضرر احتمالی را که در صورت رسیدن قیمت به اهدافشان متحمل می شوند را اندازه گیری و بررسی کنند و درصورت مطابقت نتیجه بررسی با شیوه مدیریت سرمایشان معامله را انجام دهند.دقت کنید شما همواره باید از محل حد سود و حد ضرر خود آگاهی داشه باشید تا درصورت لزوم در آن مناطق از مارکت خارج شوید.برای معامله گران مبتدی بهتر است این مناطق با گذاشتن حدود سود و ضرر بصورت ثابت مشخص شود.بعد از تسلط روی استراتژی و مارکت معامله گران حرفه ای می توانند این مناطق را بصورت شناور در نظر بگیرند و در صورت لزوم معاملات خود را مدیریت کنند.انجام اینکار نیاز به توانایی بالایی در روانشناسی فردی دارد.
معامله گران تازه کار غالباً بدون داشتن هیچگونه تصوری از نقاطی که مایل به خرید یا فروش هستند، وارد معامله انواع روش های معامله گری می شوند و مانند قماربازان زمانی که در یک زنجیره سود یا ضرر های پی در پی قرار میگیرند و احساسات بر آنها غلبه می کند و بدون توجه به پلن مدیریت سرمایه و پلن معاملاتیشان به معامله کردن احساسی ادامه میدهند.
ضرر های پی در پی معمولا معامله گران تازه کار را تحریک میکند و آنها به امید پس گرفتن پول از دست داده خود به معامله بر اساس احساسات ادامه می دهند و در مقابل سود کردن پی در پی معامله گران را فریب میدهد تا بی پروا برای انواع روش های معامله گری بدست اوردن سود های بیشتر به معامله کردن ادامه دهند.
قانون ریسک یک درصدی را در نظر بگیرید!
بسیاری از معامله گران میان روزی از قانون یک درصد ریسک پیروی می کنند.به طور خلاصه این قانون بیان میکند که در هر معامله نباید بیشتر از یک درصد سرمایه را ریسک کنیم.به طور مثال اگر شما یک حساب ده هزار دلاری دارید میزان ریسک شما در هر معامله نباید بیشتر از ۱۰۰ دلار باشد.این استراتژی اغلب برای حساب هایی که زیر ۱۰٫۰۰۰ دلار موجودی دارند مورد استفاده قرار میگیرد.
بعضی از افرادی که توانایی تحمل ضرر بیشتری را دارند می توانند ۲ درصد از سرمایشان را در هر معامله ریسک کنند.بسیاری از معامله گرانی که حساب های بالاتر از ۱۰۰۰۰ دلار دارند از درصد های ریسک کمتری در هر معامله استفاده می کنند زیرا هرچه میزان موجودی حساب افزایش پیدا کند به همان نسبت اندازه پوزیشن نیز افزایش میابد.
استفاده از قانون “ریسک کمتر از دو درصد در هر معامله” بهترین روشی است که مبتدیان می توانند به کمک آن ضرر هایشان را کنترل کنند زیرا هر چه انواع روش های معامله گری ریسک های بالاتری را انجام دهند امکان از دست دادن مقدار قابل توجهی از سرمایه آنها بیشتر می شود.
مشخص کردن حد ضرر و حد سود در هر معامله:
استاپ لاس یا حد ضرر محلی هست که معامله گر ,معامله باز خودش را در آن قیمت با ضرر می بندد این مورد اغلب هنگامی اتفاق می افتد که معامله مطابق با انتظار معامله گر پیش نرود.نقاط حد ضرر برای جلوگیری از ذهنیت “احتمالا قیمت بر میگردد” تنظیم می شود و جلوی ضررهای بسیار بزرگ را می گیرد. به عنوان مثال اگر قیمت یک ناحیه حمایتی کلیدی را بشکند اغلب معامله گران در اولین فرصتی که بدست می اورند از معامله خودشان خارج می شوند.
از طرف دیگر حد سود قیمتی است که معامله گران از معامله خود خارج میشوند و سود خودشان را برداشت می کنند.به عنوان مثال ، اگر سهام پس از یک حرکت صعودی بزرگ به یک سطح مقاومت کلیدی نزدیک شود ، ممکن است معامله گران بخواهند قبل از اینکه قیمت وارد فاز اصلاحی شود از معامله خودشان خارج شوند و حفظ سود کنند.
چگونه نقاط حد ضرر را با دقت بیشتری انتخاب کنیم؟
انتخاب نقاط حد ضرر و حد سود اغلب بر اساس تحلیل تکنیکال است اما تحلیل بنیادی و فاندامنتال نیز نقش اساسی را در زمان بندی نقاط خروج ایفا میکند. به طور مثال زمانی که معامله گر یک معامله باز دارد ممکن است بخواهد قبل از اینکه یک خبر مهمی که تاثیر زیادی در جهت اینده بازار دارد اعلام شود ،جدا از اینکه قیمت به حد سودش رسیده یا نه، به جهت حفظ سود ان معامله را ببندد.
میانگین های متحرک به دلیل در دسترس بودن و استفاده گسترده یکی از محبوب ترین روش های تعیین حد سود و ضرر است.
میانگین های متحرک کلیدی میانگین های دوره های ۵-۹-۲۰-۵۰-۱۰۰ و ۲۰۰ هستند.بهتر است در زمان استفاده از میانگین های متحرک به این نکته دقت کنیم که آیا این میانگین ها در گذشته نقش سطوح حمایت و مقاوت را برای قیمت ایفا کرده اند یا نه.
یکی دیگر از راه های تعیین نقاط حد سود و ضرر استفاه از خطوط روند است. خطوط روند را می توان با وصل کردن های و لوی های قبلی قیمت که در آن ها افزایش حجم قابل توجه و بالاتر از میانگین حجم رخ داده است رسم کرد.
همانند میانگین های متحرک بررسی اینکه قیمت در گذشته به خطوط رسم شده واکنش داشته است یا نه یکی از راه های پیدا کردن خطوط روند کلیدی است.
هنگام تعیین نقاط حد سود و ضرر به نکات کلیدی زیر توجه کنید:
- برای سهامی که در ان نوسانات تند و شارپ رخ می دهد از میانگین های متحرکی با دوره های بالاتر استفاده کنید تا حدد ضرر شما از حرکت های هیجانی در امان باشد و حد ضرر شما به اشتباه فعال نشود.
- میانگین های متحرک را متناسب با میزان حد سود مورد انتظارتان انتخاب کنید به طور مثال برای حد سود های بزرگ تر باید از میانگین های متحرکی با دامنه بالاتر استفاده کنید تا سینگال های جعلی و اشتباه را فیلتر کند.
- حد ضرر نباید کمتر از ۵ برابر فاصله اخرین “های” تا اخرین”لوی” تایید شده در منطقه قیمتی ورود به معامله باشد در غیر این صورت امکان دارد حد ضرر شما به خاطر نوسانات کوچک قیمت فعال شود.
- حد ضررتان را متناسب با میزان حرکات بازار و بر اساس سطوح حمایت و مقاومتی تنظیم کنید.به این صورت که اگر میزان نوسانات بازار کم باشد میتوان از حد ضرر های کوچک تر استفاده کرد.
- از اخبار اصلی که نتایج قابل پیشبینی ندارد مانند انتشار خبر “NFP” برای وارد یا خارج شدن از معامله استفاده نکنید زیرا معمولا در زمان اعلام این اخبار امکان رخ دادن حرکات سریع و شارپ افزایش پیدا می کند. بهترین کار در زمان انتشار این اخبار معامله نکردن است.
“بازده مورد انتظار“ را محاسبه کنید:
انتخاب حد ضرر و حد سود برای محاسبه بازده مورد انتظار ضروری و لازم است.در میزان اهمیت محاسبه بازده مورد انتظار نمی توان اغراق کرد.این روش به معامله گر کمک میکند تا در مورد معاملات خود تفکر کند و فقط معاملاتی که عقلانی و منطقی هستند را انجام دهد.این روش همچنین یک روش سیستماتیک است که به معامله گر امکان مقایسه بین معاملات مختلف را می دهد تا تریدر بهترین و سودآورترین معامله را انتخاب کند.
بازده مورد انتظار را میتوان با بررسی شکست ها و حرکت های انجام شده بر روی سطوح حمایت و مقاوت و یا تخمین میزان آن توسط معامله گران با تجربه محاسبه کرد.
تنوع بخشی:
“اطمینان حاصل کنید که تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد قرار ندهید!”اگر شما تمام موجودی اکانت خودتان را بر روی یک سهم سرمایه گذاری کنید باید خودتان را برای یک ضرر بزرگ اماده کنید. بنابراین به یاد داشته باشید که باید سرمایه گذاری های خود را متنوع کنید – هم در بخش صنعت و هم در نوع بازار سرمایه و همچنین مناطق جغرافیایی.تنوع بخشیدن به سبد سهامتان نه تنها به شما کمک می کند ریسک خود را مدیریت کنید ، بلکه به شما فرصت های معاملاتی بیشتری را می دهد.
سخن پایانی
معامله گران همیشه باید قبل از انجام یک معامله نقاط ورود و خروج خودشان را مشخص کنند.با انتخاب دقیق و صحیح حد ضرر معامله گر علاوه بر اینکه از ضرر های بزرگ جلو گیری میکند از خروج های احساسی و غیر ضروری نیز پیش گیری می کند و اینگونه مشکلات را به حداقل می رساند. برای موفقیت بیشتر همیشه قبل انجام یک معامله همه جوانب را بسنجید و برای همه حالت های ممکن آمادگی داشته باشید.علاوه بر موارد کلی که در این مقاله عنوان شد توصیه می کنیم مقاله” ۱۰ روش مدیریت ریسک در فارکس“را مطالعه کنید تا بصورت تخصصی با برخی روش های مدیریت ریسک در بازار فارکس آشنا شوید.
انواع استراتژی در بورس
یکی مهم از مهم ترین فاکتور های هر معامله گرِ حرفه ای داشتنِ یکی از انواع استراتژی در بورس میباشد. فردی که دارای یک استراتژی و برنامه مشخص برای معاملات خود باشد کم تر دچار ضرر و زیان خواهد شد و همیشه از اشتباهات خود درس میگیرد و هر سری استراتژی خود را بهبود میبخشد در این مقاله میخواهیم به انواع استراتژِی و دیدگاه به بازار بورس نگاهی بیندازیم و هریک از آن ها را نقد و بررسی کنیم.
استراتژی صبر (بلند مدت)
یکی از مهم ترین انواع استراتژی ها در بورس استراتژی بلند مدت یا صبر است در این دیدگاه معامله گر ابتدا باید سهم مهم و مناسب برای این نمونه از استراتژی را انتخاب کرده و با توجه به بودجه خود سهم را بخرد. پیدا کردن سهم در این دیدگاه به شدت مهم است برای انتخاب سهم مناسب با این استراتژی معامله گر باید ابتدا شرکت مورد نظر را کاملا شناسایی کرده و گزارش های مالی آن شرکت را در بازه های 3 ماهه و یک ساله مطالعه کند و اگر شرکت از لحاظ بنیاد و قدرت مالی مناسب تشخیص داده شد باید خرید خود را انجام دهد. حداقل زمان برای این استراتژی در بورس 1 سال است. یعنی سهامدار بعد از حداقل یک سال به سهم باز میگردد و بازدهی سهم را مشاهده میکند و سپس دوباره شروع به بررسی هایی از قبیل ارزندگی، صورت های مالیاتی و مالی، سود دهی شرکت در فروش و دارایی های شرکت میکند. اگر سهامدار به این نتیجه رسید که همچنان این سهم برای نگهداری مناسب است میتواند آن را در سبد نگه دارد و اگر نتیجه خلاف این بود میتواند سهم خود را فروخته و آن را با سهم ارزنده دیگری جایگزین کند.
برای تحلیل صورت های مالی هر شرکت باید به سایت codal360.ir مراجعه کند و آن ها را بررسی انواع روش های معامله گری نماید. (علم مورد نیاز در این استراتژی تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال است که در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت که معامله گر باید برای تشخیص ارزندگی سهم کامل به این علم تسلط داشته باشد) این استراتژی در بورس یکی از پر بازده ترین و کم ریسک ترین استراتژی ها است زیرا در اکثر مواقع دارایی سهامداران ذی نفع شرکت هایی با بنیاد قوی افزایش یافته است.
استراتژی میان مدت ( تکنیکال)
دیدگاه میان مدت یکی دیگر از انواع استراتژی در بورس است که در این روش، معامله گر یا سهامدار با توچه به چارت و نمودار و سابقه معاملاتی آن سهم را انتخاب میکند در این استراتژی باید حتما به علم تکنیکال ( علمی که در آن به مطالعه نمودار ها و سابقه معاملاتی نمودار سهم ها توجه میشود و بر پایه آن تصمیم گیری میشود ) مسلط باشد تا بتواند نقطه ورود و خروج به سهم را تعیین کند( در مقاله مجزا به تعیین نقاط ورود و خروج سهم خواهیم پرداخت) معامله گر قبل از ورود به سهم هدف قیمتی خود را مشخص میکند این هدف قسمتی است که احتمال میرود سهم در این ناحیه روندش از صعودی به نزولی تغیییر کند او پس از تعیین هدف حوالی همین رنج بعد از رسیدن به این ناحیه با سود از این معامله خارج میشود و به دنبال سهم هایی با پتانسیل رشد بالا میگردد.
سوال : اگر بعد از خرید، سهم دچار روند نزولی شد آیا باید برای رسیدن به سود صبوری کرد؟
با توجه به استراتژی میان مدتی سهم نباید از یک حد بیشتر نزول کند پس این استراتژی در بورس نیازمند تعیین حد ضرر (مقداری که سهامدار نباید بیش از آن در معامله ضرر کند ) است و پس از فعال شدن حد ضرر باید از آن خارج شود. راه های مشخص کردن حد ضرر مربوط به علم تکنیکال است و در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت.
[/vc_column_text][vc_single_image image=”1585″ img_size=”900*500″][vc_column_text]
استراتژی کوتاه مدت (نوسان گیری)
این استراتژی در بورس نیازمند مهارت بالایی علاوه بر علم تکنیکال است، منظور ما علم تابلو خوانی است در این دیدگاه و استراتژی در بورس معامله گر حد سود های خود را بسیار کم در نظر خواهد گرفت (بین 2 الی 20 درصد) و مدت زمان تقریبی 1 الی 5 روز. در حین این استراتژی معامله گر پس از مطالعه دقیق تابلو سهم و مشاهده ورود پول هوشمند (زمانی که قدرت خریدار نسبت به فروشنده بسیار زیاد باشد ) یا وجود قدرت خریداران به صورت قوی، متوجه میشود زمان خرید فرا رسیده است؛ او خرید را انجام میدهد و زمانی که به سود مد نظر خود که از پیش تعیین کرده برسد با سود اندک از معامله خارج میشود. در این روش، معامله گر باید هر روز معاملاتی برای کسب سود دست به معامله بزند که بتواند سود قابل توجهی در پایان دوره مالی خود بدست آورد. این استراتژی در بورس نیازمند وقت بیشتر نسبت به دو استراتژی قبل خواهد بود و قطعا ریسک بالاتر نیز دارد؛ با این استراتژی میتوانید به سود در زمان خیلی کم (حتی 1 ساعت ) برسید، اما نیازمند دانش بالاتر و همچنین تجربه بالاتری نسبت به دو روش قبل خواهید بود. در آینده به یادگیزی این مهارتها خواهیم پرداخت.
سوال : در انواع استراتژی در بورس، کدام نوع بهتر است؟
[/vc_column_text][vc_column_text]برای تعیین استراتژی مناسب حتما باید روحیات خود، زمانی که میخواهید برای سرمایه گذاری صرف کنید ، ریسک پذیری خود، میزان سرمایه خود را بسنجید و سپس تصمیم گیری کنید زیرا هر یک از انواع استراتژی ها در بورس سود آور بوده و هریک طرفدارانی در بازار بورس دارد؛ اما پیشنهاد ما این است که با توجه به سطح دانش خود از بازار، هرچه دانش کمتری دارید، استراتژیهای بلندمدتتر را انتخاب کنید.
یک نکته بسیار مهم در مورد معاملهگری این است که هر شخص باید استراتژی خودش را داشته باشد، این یک حقیقت است که روش هیچ شخصی برای شخص دیگر مناسب نیست، برای پیدا کردن استراتژی مناسب خودتان باید کمی با تجربهتر نیز بشوید. ما در این سایت تمام تلاش خود را میکنیم تا شما هرچه سریعتر به این استراتژی دست پیدا کنید.[/vc_column_text][vc_column_text]
شاید برای شما هم مثل خیلیها این سوال پیش بیاید که از کجا میتوانم از انبوه انواع استراتژی در بورس ، یک استراتژی بخرم؟
اجازه دهید خیلی رک پاسخ شما را بدهیم: اولاً انواع استراتژی در بورس که در بانکها و موسسات و یا کارگزاریها استفاده میشوند، اگر به صورت معاملات الگریتمی باشند، اصلاً قابل پیادهسازی با امکانات ما نیستند؛ اگر هم این استراتژیها به شکل یک سری دستورالعمل باشند، مطمئن باشید با این قیمتهای موجود همچین چیزی محال است و آن چیزی که موسوم به استراتژی فروخته میشود، منسوخ شده است و یا برای بازار امروز کارایی ندارد.
پس راه حل چیست؟
پاسخ به این پرسش بسیار ساده است: شما باید استراتژی معاملاتی خودتان را بسازید.
حالا که جواب را میدانید شاید بپرسید چطور؟
در ادامه به نحوه ساخت استراتژی میپردازیم:
۱. تایم فریم معاملاتی خودتان را تعیین کنید
همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتیم، شما باید بدانید یک تریدر بلندمدت، میانمدت یا کوتاهمدت هستید و سپس برای باقی مراحل تصمیم بگیرید. در ابزارهای معاملاتی موجود مثل پلتفرم معاملاتی کارگزاریها، برای مثال ایزی تریدر در کارگزاری مفید.
ابزاری بسیار ساده برای این منظور وجود دارد. در پلتفرمهای معاملاتی از تایم فریم ۱ دقیقه تا ۱ ماهه وجود دارد، اما عرف در بازار ایران به این شکل است که معمولاً کسانی که تصمیم گرفتهاند به صورت کوتاهمدت در بازار فعالیت کنند، تایمفریم ۱ ساعته تا ۱ روزه را انتخاب می کنند، افرادی که برای میانمدت برنامه ریختهاند، ۱ روزه و ۱ هفته و طبیعتاً اشخاص بلندمدتی تایم ۱ هفته یا ۱ ماهه را انتخاب میکنند. پس شما بعد از فهمیدن این موضوع که روانشناسی ذهنی شما با کدام بازه زمانی راحتتر است، باید بدانید در پلتفرم معاملاتی نیز در کدام فریم زمانی فعالیت کنید.
۲. انتخاب میزان ریسک مناسب برای شما
بعد از آنکه شما متوجه شدید چه بازه زمانی برای شما مناسب است، حالا نوبت به انتخاب میزان ریسکی است که میتوانید متحمل شوید. در بازار جهانی معمولاً ریسک نهایتاً ۲ درصد در هر معامله وجود دارد. در بازار داخلی به دلیل ماهیت آن، میتوان تا ۱۰ درصد در هر انواع روش های معامله گری معامله ریسک کرد. این بدین معنی است که اگر شما برای مثال ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارید، در هر معامله نهایتاً ۱۰ میلیون میتوانید ریسک کنید. دوستان من صحبت از ماکزیمم ریسک میکنم نه صحبت از درست بودن آن. حقیقت این است که به صورت علمی، شما در بازار داخلی نیز به همان شکل نهایتاً ۲ الی ۳ درصد ریسک انجام دهید، اما به دلیل نبود مفهوم لوریج در بازار، برای بدست آوردن سود بهتر، باید بیشتر ریسک کرد.
هرچند، این نکته را بدانید، تمام این ارقام بستگی به شخص شما دارند. شما باید قبل از داشتن استراتژی معاملاتی، برای خود یک استراتژی روانی تهیه کنید که در آینده به صورت مفصل درباره آن خواهم گفت.
۳. تشخیص روند کلی
شاید بتوان به جد گفت، تشخیص روند، مهمترین بخش از معاملهگری باشد. اگر شما با هر شیوه تکنیکالی، قادر به تشخیص روند معاملاتی یک نماد خاص شوید، شک نکنید با همراه شدن به آن روند، سود خوبی بدست میآورید. پس به نظر من کسی که بتواند روندها را به درستی تشخیص دهد، برنده است. پس به همین دلیل این بخش را جزئی از استراتژی معاملاتی قرار دادهایم. تشخیص روند میتواند با استفاده از ابزارهای ساده تکنیکالی مثل اندیکاتورها باشد یا به شکلی کاراتر با استفاده از ابزار پرایس اکشن، این امر صورت بگیرد. پس اگر هنوز نمیتوانید به درستی روند کلی قیمت برای بازه مرحله قبل، مثلاً میان مدت را تشخیص دهید، نیاز به آموزش و تمرین بیشتری دارید. بعد از یادگیری اصولی این موضوع، بعد از دو مرحله قبل، روند را تعیین میکنیم.
۴. تعیین نقاط ورود و خروج
این مرحله یکی از مهمترین مراحل در ساخت استراتژی است. میتوان گفت مشکل اصلی در شکست یک معامله بعد از مدیریت سرمایه و روانشناسی، این مرحله است. شما برای آنکه بتوانید سودی در معامله بدست آورید، قبل از هرچیز باید با هر علمی که بلدید، بتوانید نقاطی برای ورود خود پیدا کنید. شما میتوانید از علم تکنیکال، سنتیمنتال یا در موارد نادر از فاندامنتال برای این منظور استفاده کنید. نکته بسیار مهم این است که باید یک روش ثابت برای نقاط ورود و خروج خود تعیین کنید تا در قالب یک استراتژی بگنجد. برای مثال، یک شخص ممکن است بگوید من با شکسته شدن خط روند، وارد معامله می شوم. به شکل سنتی ممکن است شخصی بگوید هروقت افراد زیادی صحبت از یک سهم میکنند، من از آن خارج میشوم ( در بخش نظرات حدس خود را برای این موضوع بگویید). به هر حال شما بعد از تکمیل علم خود باید قادر باشید این نقاطی دقیق و بهینه برای ورود و خروج را با هر روشی که بلدید مشخص کنید.
۵. تعیین حد محافظ و حد سود در هر معامله
دوستان عزیز شاید گفتن این جمله از نگاه خیلی از افراد مبتدی درست نباشد اما این نکته را در نظر بگیرید که شما برای موفقیت در بازار باید برای خود یک سود تعیین شده و همچنین ضررتعیینشده در نظر بگیرید و بدون توجه به حرکات بعدی بازار، با بستن معامله خود، چه در ضرر و چه در سود در نقطه تعیین شده، از معامله خارج شوید. این موضوع میتواند به ۲ شکل صورت بگیرد:
۱. استفاده از ریسک به ریوارد (Risk/reward ratio)
استفاده از ریسک به ریوارد یک روش رایج برای تعیین مقدار ریسک است. شما میتوانید با توجه به نمودار تکنیکال، یک نقطه را به عنوان ضرر برای خود تعیین کنید و به خود قول دهید اگر معامله به آن قسمت رسید، معاملات را میبندم (به دلیل نبود سفارش اتوماتیک در بورس ایران این امکان وجود ندارد پس باید به صورت دستی این کار را انجام دهید) و همچنین در قسمتی مشخص سود خود را ببندید، حالا شاید سوال شما این باشد که ریسک به ریوارد چیست؟
ریسک به ریوارد یک نسبت است، برای مثال ۱:۲ یا ۱:۳ و الی آخر، معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک در معامله (احتمال ضرر)، چند واحد احتمال سود در همان معامله وجود دارد؟ این نسبت را به صورت معمول، برای معاملات معمولی ۱:۲ به بالا در نظر میگیرندگ معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک شما باید ۲ برابر آن سود کنید. اجازه دهید یک مثال ملموس در بازار ایران بزنیم:
۲ برابر مقداری که انتظار ضرر داریم
شما مقداری سهم فملی خریداری کرده اید، به نمودار نگاه میکنید و متوجه میشوید تا کف قبلی حدود ۵ درصد اختلاف وجود دارد، پس شما حد ضرر خود را زیر آن فرض میکنید. تا اینجای کار شما ۱۰ درصد ضرر یا ریسک در این معامله دارید، معنی آن این است که اگر به هر دلیلی شما تشخیص درستی از روند نداشته باشید و قیمت برگردد، شما باید در -۱۰ درصد معامله خود را به هر قیمتی شده ببندید(البته اگر صف فروش نباشد) حالا ما گفتیم این معامله ۱۰ درصد ریسک دارد، اما چند درصد را برای سود مد نظر قرار دهیم؟ ما فرض میکنیم ریسک به ریوارد ما ۱:۲ است، پس انتظار ۲۰ درصد مثبت در این سهم داریم. پس این یک روش برای تعیین انواع روش های معامله گری ضرر یا سود بود.
۲.مدیریت پویا
روش دوم که کمی تخصصی تر است، روش مدیریت پویا در معاملات است. در این شیوه شما باید در هر مرحله، معاملات خود را تحت کنترل خود داشته باشید و به صورت کندل به کندل، معامله خود را کنترل کنید. شما ممکن است برای خود تعیین کنید اگر قیمت از دو کندل قبلی پایینتر رفت، معامله خود را نقد میکنم و برعکس، تا وقتی در سود هستم و شرط قبلی رخ نداده، معامله را نگه میدارم. این روش نیز یک روش برای تعیین سود و ضرر به صورت پویا است اما به تجربه بیشتری نیاز دارد.
۶. گرفتن خطای استراتژی و مکتوب ساختن آن
باور کنید من اشخاص زیادی را دیدهام که بعد از سالها تجربه در بازار و گزیدن پیاپی از یک سوراخ، هنوز به فکر رفع آن خطا یا ایراد نیستند. این دسته از معاملهگران بارها و بارها اشتباه خود را در تریدها تکرار میکنند اما اصلاً از خود نمیپرسند ایراد کار کجاست. شما این کار را نکنید. شما در ابتدا باید و تاکید میکنم باید استراتزی خود را مکتوب کنید. علت مکتوب ساختن آن این است که بتوان بعدها روی ایرادات آن کار کرد. بعد از رسیدن به یک نقطه ثبات در معاملات خود، تازه زمان آن میرسد که این استراتژی خود را که مکتوب کردهاید، اصلاح کرده و هر هفته یا هر ماه آن را بهبود دهید.
تحلیل سنتیمنتال چیست و به چه کار می آید؟
آیا می دانید تحلیل سنتیمنتال چیست و چه کارایی هایی دارد؟ در این مقاله می خواهیم با واژه سنتیمنتال بیشتر آشنا شده و یاد بگیریم که تحلیل سنتیمنتال چیست و اصل و هویتش از کجا آمده است، زیرا اگر ما بدانیم که یک روش دارای اصالت و پایه و اساس علمی و معتبر است خیلی بهتر می توانیم آنرا قبول کرده و به کار بگیریم. بنابراین اگر شما هم دوست دارید بدانید تحلیل سنتیمنتال چیست و چطور می تواند در بازارهای مالی از آن استفاده کنید، این مطلب از کد بورسی را تا انتها مطالعه کنید، مطمئن باشید که در انتها پشیمان نخواهید شد.
تحلیل سنتیمنتال چیست؟
روش های تحلیلی بازار سهام انواع زیادی دارد مانند تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، تابلو خانی و …، اما با توجه به اینکه روش های تحلیلی روز به روز در حال پیشرفت هستند و مدام تغییرات اساسی دارند، یکی از جدید ترین روش ها، تحلیل سنتیمنتال است که این روش بر پایه علم نوین اقتصاد و روانشناسی رفتاری بازار مالی، شکل گرفته است و روشهای قدیمی و کلاسیک را منسوخ شده می داند.
این روش، چه در دوره های رشد بازار و چه در دوره های رکود بازار می تواند به شما کمک کند و همیشه شما را یک قدم جلوتر از بازار و معامله گران بازار قرار دهد، زیرا که با این روش، حرکات معامله گران کلان و حرفه ای بازار را می توانید ببینید و شناسایی کنید؛ البته تحلیل سنتیمنتال همواره تاکید دارد که یک معامله گر باید زبان قیمت و حرکات قیمت یک سهم را با دقت و بسیار عمیق، زیر نظر داشته باشد.
نکته مهم : سنتیمنتال در حقیقت یک روش تحلیل نیست بلکه یک روش معامله گری است.
نقش دانش اقتصاد نوین در تحلیل سنتیمنتال
در ابتدا باید بدانیم منظور از دانش اقتصاد نوین چیست، بعد از سال ۲۰۰۰ و با رشد بازارهای مالی و عمق معاملات فوق العاده زیاد بازارهای مختلف، سیاست ها و روشها و ترفندهای جدیدی در دانش اقتصاد به وجود آمده است که سبب شد تعاریف قدیمی اقتصاد دگرگون شده و تغییرات زیادی در آنها ایجاد شود.
بطور مثال در اقتصاد سنتی، اعتقاد بر این بود که وقتی عرضه در بازار زیاد شود، موجب ارزان شدن قیمت آن کالا یا دارایی خواهد شد و هر گاه تقاضا زیاد شود قیمت کالای مورد نظر بالا خواهد رفت؛ ولی در دانش اقتصاد نوین، هر نوع عرضه ای باعث ارزان شدن قیمت نمی شود و همچنین هر تقاضایی موجب بالا رفتن قیمت ها نیست.
به صورت کلی در علم اقتصاد نوین، ما سه نوع رویکرد اقتصادی داریم :
۱) اقتصاد کلاسیک: در این نوع اقتصاد، معامله گران تلاش می کنند در یک بازار بر اساس رفتارهای گذشته و الگوها و تکتیک هایی که بر میزان قیمت در گذشته، تاثیر داشته است،بازار را شناسایی کنند و بر اساس همان الگوها، رفتار آینده قیمت را پیش بینی کنند.
در حقیقت تحلیل گران تلاش می کنند بر اساس ضوابط گذشته، روش و قوانینی را استخراج کنند که اگر در آینده قیمت دوباره بر اساس همین قوانین انجام شد بتوانند رفتار بعدی قیمت را پیش بینی کنند. پایه و اساس این رویکرد، تکرار تاریخ است و این در حالیست که اقتصاد رفتاری می گوید : هر گونه عرضه و تقاضا باعث کاهش یا افزایش نخواهد شد.
۲) اقتصاد رفتاری : اقتصاد رفتاری، دانشی است که با ترکیب دانسته های اقتصادی ما و دستاوردهای دانش روانشناسی می کوشد رفتارها و تصمیم های اقتصادی ما را بهتر توصیف کرده و تحلیل کند؛ اقتصاددانان رفتاری باور دارند که تصمیم های اقتصادی انسانها، آنقدر ساده و مکانیکی نیستند که با معادلات ریاضی و فرض عقلانیت اقتصادی قابل درک باشند.
اقتصاد دانان رفتاری از روش های علمی استفاده می کنند، یعنی فرضیه ای را مطرح می کنند و سپس با مطالعات دقیق تجربی، این فرضیه ها را آزمایش می کنند بنابراین نتیجه می گیریم که اقتصاد رفتاری به خاطر علمی بودن آن نزدیک به سایر علوم تجربی به حساب می آید. برای درک بهتر اقتصاد رفتاری ضروریست ابتدا دو مفهوم مطلوبیت و عقلانیت اقتصادی را بشناسیم، اقتصاددان های رفتاری معتقدند که انسانها هنگام تصمیم گیری و انتخاب بین گزینه های مختلف می کوشند کاری کنند که در کل، مطلوبیت برای آنها افزایش یابد.
البته مطلوبیت یک مفهوم کیفی و ذهنی است و مقدار آن برای افراد مختلف می تواند متفاوت باشد ولی هنگامی که از عقلانیت اقتصادی سخن می گوییم منظورمان اینست که انسانها ابتدا مطلوبیت را به همین شکلی که اقتصاد دان ها تعریف کرده اند محاسبه و تحلیل می کنند و بر همین اساس تصمیم می گیرند.
معرفی دانشمندان و نویسندگان مشهور اقتصاد رفتاری؛
- کیس چن؛ بررسی ریشه های تکاملی در رفتارهای اقتصادی.
- ریچارد تیلر؛ او را با کتاب کج رفتاری پدر علم اقتصاد رفتاری میشناسند.
- هربرت سایمون؛ فردی است که مفهوم عقلانیت محدود را مطرح کرده است.
- دن اریلی؛ این شخص مثالهای کاربردی فراوان و غیر پولی از اقتصاد رفتاری مطرح می کند.
- دنیل کافمن؛ در کنار آموس تورسکی، به توسعه علم اقتصاد رفتاری کمکهای شایانی داشته است.
۳) اقتصاد عصبی : این اقتصاد، تصمیم گیری با استفاده از ترکیب کردن ابزارهای این رشته ها را مورد مطالعه قرار می دهد، اقتصاد عصب بنیان، تحقیقات علم عصب شناسی، اقتصاد رفتاری و تجربی و روانشناسی شناختی و اجتماعی را با هم ترکیب می کند؛ برای مطالعه بیشتر اگر علاقه مند به این اقتصاد هستید کتاب اقتصاد عصبی به نویسندگی جورج لوونشتین، دریزن برلس، کالین کمرر و مترجمی متینه سادات موسوی و محسن فاضلی معرفی می شود.
مزیت معامله گری به روش سنتیمنتال
معامله گری سنتیمنتال روشی است که می تواند شما را از شر همه روشهای تحلیلی راحت کند و در شما آرامش و قدرتی ایجاد کند که حتی تصورش را هم نمی کردید؛ در معامله گری سنتیمنتال، هیچ اثری از ابزارهای مختلف نیست و شما می آموزید که خیلی ساده و فقط با نگاه کردن به وضعیت فعلی چارت قیمت، در کمتر از ۵ ثانیه متوجه نکات زیر شوید:
- بهترین زمان خروج چه هنگامیست؟
- چگونه بیشترین سود ممکن را کسب کنید؟
- چگونه کمترین خواب سرمایه را داشته باشید؟
- بهترین زمان برای ورود به معامله چه زمانیست؟
- رد پای پولهای بزرگ را چگونه در بازار تجربه کنید؟
- چگونه بدون قرار گرفتن در صف خرید و یا صف فروش معامله کنید؟
هیجان و زیبایی معامله گری به روش سنتیمنتال در نتیجه سادگی آن است که می توانید بعد از آموزش و دست یافتن به مهارت کافی در این نوع معامله گری، در کمتر از ۶ ماه، حداقل به ۷۰ درصد معاملات موفق دست یابید.
تفاوت پرایس اکشن و تحلیل سنتیمنتال چیست؟
این دو با هم تفاوتهایی دارند، همانطور که می دانید در پرایس اکشن، علاوه بر اینکه با چارت قیمت سرو کار داریم اما به سطوحی مثل مقاومت و حمایت داینامیکی و الگوهای توجه داریم ولی این موارد در تحلیل سنتیمنتال وجود ندارد.
سنتیمنتال در حقیقت ترکیبی از پرایس اکشن و روانشناسی معامله گران حاضر در بازار است و به دنبال چگونگی حرکت معامله گران است و در سنتیمنتال انواع روش های معامله گری توجه به اخبار می تواند بسیار تاثیرگذار باشد؛ چنانچه فردی که با روش پرایس اکشن کار کرده است به تجربه آموخته است که هر چقدر چارت خالی تر باشد و تمرکز بر روی حرکات قیمت بیشتر، نتیجه بهتر می شود، ولی در سنتیمنتال از همان ابتدای کار، آموزش ها و تکنیکها همه با چارت خالی انجام می شود و اما بزرگترین تفاوت پرایس اکشن و سنتیمنتال؛ سنتیمنتال بر اساس زبان قیمت پایه ریزی شده است.
فلسفه تحلیل سنتیمنتال چیست؟
در تحلیل سنتیمنتال معامله گر به دنبال ۴ موضوع است:
- چه کسانی در بازار وجود دارند؛ خریداران، فروشندگان خرد، فروشندگان سازمانی یا حرفه ای.
- معامله گران با چه میزان سرمایه در بازار هستند.
- جهت معامله گران به کدام سمت و سو است.
- این معامله گران تا کی در بازار باقی می مانند.
معامله گر سنتیمنتال فقط با دیدن چارت می تواند به راحتی با نگاه کردن ۴ مطلب بالا را متوجه شود و در جهت روند معامله گران، وارد معامله شود.
نکته: در این روش معامله گری، چیزی به نام حد و اندازه سود و نسبت ریسک وجود ندارد و یک معامله گر تا وقتی که نشانه های ضعف را در خریداران ببیند، معامله را ادامه میدهد.
نکته بسیار مهم دیگر: در این روش تحلیل و معامله گری، معامله گر هیچ پیش بینی خاصی از بازار نمی کند و تنها در لحظه و در جهت جریان سفارشات توجه می کند زیرا همانطور که قبلاٌ ذکز شد سنتیمنتال یک روش معامله گری است نه تحلیل هر کدام تعاریف خود را دارند.
تحلیل سنتیمنتال در بورس
تحلیل و معامله گری سنتیمنتال دانشی نوین است که زمان کوتاهی است که وارد کشور ما شده است،در این روش، که یک روش تحلیلی جدید است تا حدود زیادی ما را به سختی و چالش های که در سایر روشهای تحلیل وجود دارد، نمی اندازد؛
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
هنگامی که دوره های آموزشی این نوع تحلیل در ایران و کشورهای اطراف ایران برگذار شد، توانست توجه بسیاری از موسسات و صندوق های مالی و سرمایه گذاری، بانکها و سازمانها و درصد بسیار زیای از معامله گران حرفه ای و مبتدی را به خود جلب کند، در معامله گری سنتیمنتال، تمام تمرکز بر روی کسب درآمد از طریق نشان دادن پولهای بزرگ که توسط معامله گران سازمانی وارد می شود آغاز شده و ادامه پیدا می کند.
اصلا فرقی ندارد که شما می خواهید در کدام بازار به معامله بپردازید و مهمتر از همه اینست که تصمیمات شما در سطح ضمیر ناخودآگاه شکل می گیرد، معامله به صورت ناخودآگاه دقیقا می تواند مانند رانندگی به صورت ناخودآگاه باشد است اما بعد از گذشت زمان، تمام این کارها را بدون توجه و کاملا ناخودآگاه انجام می دهند بدون اینکه دیگر توجهی به اطراف داشته باشید.
این مسئله به این خاطر است که تصمیمات در سطح ناخودآگاه صورت می گیرد؛ در روش معامله گری سنتیمنتال تمام تصمیمات کاملا ناخودآگاه انجام می گیرد و خیلی راحت و در کمتر از چند ثانیه شما بعد از دیدن چارت متوجه می شوید که باید چه کاری انجام دهید، باید بخرید یا بفروشید و یا اینکه بخواهید صبر کنید تا شرایط بهتر مهیا شود. افراد بسیار زیادی هستند که فکر می کنند که فقط دو نوع تحلیل وجود دارد؛
این افراد مسلما از یکی از موثرترین و مهم ترین انواع تحلیل بی خبرند و آن هم تحلیل سنتیمنتال است در حالیکه این تحلیل می تواند بسیار کارساز باشد، زیرا در این تحلیل، از تجزیه و تحلیل احساسات، جهت اندازه گیری و سنجش احساس سایر افراد معامله گر به یک جفت ارزی خاص استفاده می شود.
چرا تحلیل سنتیمنتال مهم است؟
از آنجایی که نوسانات قیمت باید کلیه اطلاعات موجود در بازار را منعکس کند و متاسفانه اینطور نیست، خصوصا بازارهای فارکس به سادگی همه اطلاعات را منعکس نمی کنند زیرا که همه معامله گران به شیوه ای یکسان عمل می کنند و در اینجاست که می گوییم تحلیل احساسات در فارکس مهم است.
هر معامله گری در مورد چگونگی عملکرد بازار، نظر خاص خودش را دارد و اینکه تصمیم بگیرد در همان جهت بازار معامله کند یا خلاف ان، در اینجا می توانیم بگوییم بازار دقیقا مشابه یک شبکه اجتماعی است شبکه ای پیچیده و از افراد بسیار زیاد ی تشکیل شده است که هر یک می خواهند طرز تفکر یا محصول خود را به ما غالب کنند، بازار اصولا نشان دهنده احساسی است که همه معامله گران از خود بروز می دهند و نظرات و عقاید هر معامله گر در موقعیت های مختلف می تواند جهت و شکل بازار را تغییر دهد و در شکل گیری جهت دیگر کمک کند بدون توجه به اینکه چه اطلاعاتی در آن وجود دارد.
ولی مشکل اینست که شما به عنوان یک معامله گر کوچک، هر چقدر هم که در مورد یک معامله خاص، نظر و احساس داشته باشید نمی توانید بازار را به نفع خود تغییر دهید و جهت بازار را با خود همراه کنید این موضوع برمی گردد به شما که احساس بازار را بفهمید و بعد تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید درک خود از احساسات بازار را وارد تجارتتان کنید؛ یک ایده و عقیده پشت این مسئله است که اگر همه و یا افراد زیادی احساس یکسانی دارند، پس زمان آنست که نوگرا شویم و همراه با احساسات عمومی معامله کنیم.
حالا اگر شما واقعا قادر باشید احساسات بازار را بسنجید و یا به تحلیل و بررسی احساسات دیگران بپردازید؛ می توانید برای خود ابزار مهمی ایجاد کنید و مطمئن شوید که به ابزار خوبی دست یافته اید، و همچنین شما باید یاد بگیرید که چطور به آنالیز احساسات بازار بپردازید و از آن به نفع خود بهره برداری کنید.
خلاصه مطلب و نتیجه گیری
در پایان و در پاسخ سوال ابتدای مطلب که تحلیل سنتیمنتال چیست می توان به صورت خلاصه گفت که تحلیل سنتیمنتال در واقع نوعی تحلیل روانشناختی است که برای اندازه گیری احساسات تریدر های دیگر به کار میرود، لغت سنتیمنت به معنای عواطف و احساسات است بنابراین دور از انتظار نیست که این نوع تحلیل به معنای تحلیل عواطف و احساسات تریدرهای دیگر است.
شاید شما هم جزو کسانی باشید که فکر می کردید مبانی تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال برای سوددهی در بازار کافی باشد اما جالب است بدانید بدون تحلیل سنتیمنتال اصلا این دو نوع تحلیل معنایی ندارد زیرا در نهایت اکثر تریدرها با احساسات خود ترید می کنند و در حقیقت بازار اساسا نمایانگر احساسات افراد مختلف است. خلاصه نکاتی که در خصوص تحلیل سنتیمنتال باید آن ها را در ذهن داشته باشید به شرح زیر است:
- زمانی که قیمت ها در حال کاهش هستند سنتیمنت بازار معاملات نزولیست.
- زمانی که قیمت ها در حال افزایش هستند سنتیمنت بازار معاملات صعودیست.
- اندیکاتورهای تکنیکال می توانند به معامله گران در شناسایی سنتیمنت بازار کمک کنند.
- سنتیمنت در بازار معاملات گاهی به صورت کامل می تواند به جهت گیری کلی بازار معاملات اشاره کند.
البته باید بدانید این روش مخصوص بازار خاصی نیست و در همه بازار های مالی می توان از آن استفاده کرد، حتی در زمان های یکه ریزش بورس به اوج خود رسیده بود، برای یک معامله گر حرفه ای بهانه ای وجود نداشت؛ یک معامله گر موفق هیچوقت از وضعیت بازار گله و شکایت ندارد، زیرا همیشه به دنبال فرصت های معاملاتی مناسب، حتی در بدترین اوضاع و شرایط است.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، در این مطلب متوجه شدیم که تحلیل سنتیمنتال چیست و چه کاربردهایی دارد.
اگر دوست دارید بدانید بهترین روش تحلیل بورس چیست؟ بهترین مطلب و راهنمای برای شما همینجاست، پس روی لینک کلیک کنید تا وارد مطلب مورد نظر شوید.
دیدگاه شما