نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال
نحوه تشخیص الگوها در تحلیل تکنیکال یکی از مشکلاتی است که معامله گران و تحلیلگران با آن دست و پنجه نرم میکنند. شاید شما هم یکی از این افراد باشید که با تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال مشکل داشته باشید. در این مقاله 3 اصل مهم در مورد الگوها و نحوه تشخیص آنها گفته شده است که میتوانید بعد از مطالعه مقاله و تمرینهای مکرر، الگوهای مختلف تحلیل تکنیکال را شناسایی کنید. تحلیلگران میتوانند با استفاده از الگوهای نمودار قیمت به اطلاعات زیادی دست پیدا کنند، اما چرا شما هم جزو این دسته نباشید؟! پس بهترین کار این است که زودتر شروع کنید.
3 قانون مهم در مورد الگوها
به طور کلی الگوها در بازار کریپتوکارنسی و سایر بازارهای مالی 3 رکن مهم دارند. هر شخصی که از الگوها استفاده میکند باید نسبت به این 3 موضوع اطلاعات کافی داشته باشد. در ادامه مقاله با این 3 قانون در کنار شما هستیم:
1. الگوها توانایی پیشبینی دقیق آینده را ندارند.
معمولاً افرادی که از الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، با این عقیده که الگوها میتوانند آینده را به طور دقیق پیشبینی کنند، از آنها استفاده میکنند. اما اینطور نیست. الگوهای نموداری چوب جادو نیستند که به کمک آنها بتوانید آینده را در کف دستتان مشاهده کنید. الگوها ابزار هستند و ابزار کمک میکند تا برخی کارها سریعتر، راحتتر و… انجام شوند.
2. الگوهای نموداری عملی هستند.
شاید برخی مواقع از عملکرد خود راضی نباشید. چرا؟ چون فکر میکنید که الگوها کارآمد نیستند و دست از آنها میکشید. اما واقعاً اینطور نیست و مشکل از جانب شما بوده است. اگر از الگوها در تحلیل تکنیکال بهدرستی استفاده کنید، متوجه میشوید که اکثر مواقع بازخورد مناسبی داشتهاند و ترید (معامله) بر اساس آنها واقعاً نتیجه داشته است.
3. همه الگوها را به خاطر نسپارید.
در دنیای اندیکاتورها و الگوها و نمودارها، اطلاعات و دادههای زیادی وجود دارند و در خصوص الگوهای نموداری باید گفت که نیازی نیست تا همه آنها را بشناسید و از همه آنها استفاده کنید. اگر با پرایس اکشن آشنا باشید میتوانید هر الگوی نموداری را در بازار درک کنید.
چگونه الگوهای نموداری را در تحلیل تکنیکال و معاملات شناسایی کنیم؟
اگر با الگوهای مختلفی مانند سر و شانه و… آشنا باشید، میدانید که تمامی آنها از اشکالی هندسی ترسیم شدهاند. در ادامه مقاله به روشهای شناسایی درک الگوهای مثلثی الگوها در تحلیل تکنیکال و نمودار میپردازیم.
چگونه الگوهای نموداری را در تحلیل تکنیکال و معاملات شناسایی کنیم؟
3 عامل مهم برای نحوه تشخیص الگوها
1. خطوط الگوها معمولاً سقفها و کفها را به یکدیگر متصل میکند.
2. اغلب الگوهایی که مورد استفاده قرار میگیرند، از خطوط مستقیم تشکیل شدهاند. هرچند تعداد معدودی از آنها از نیمدایره تشکیل شدهاند، مانند الگو فنجان.
3. به طور معمول الگوها بر اساس پیشبینی ادامه یا تغییر روند فعلی قیمت، دستهبندی و مرتب میشوند.
شناسایی الگوها همیشه کار سادهای نیست و ممکن است بعضی اوقات الگویی شکست بخورد. زمانی که الگویی بهدرستی شناسایی میشود، درواقع ابزاری با پیشبینی بسیار قوی خواهید داشت. همانطور که گفتیم تشخیص الگوها در تحلیل تکنیکال نیازمند تمرین و ترسیم زیادی است که اگر انتظار خوبی از نمودارها و الگوها دارید، باید به آنها مسلط شوید. برای همین منظور تصویری در پایین قرار دادهایم تا بتوانید خود را محک بزنید.
مثلث متقارن ناقص
اگر درست حدس زده باشید، این یک مثلث متقارن است که در تصویر بعدی بهصورت خطکشی مشخص شده است.
به مثلث تشکیل شده بالا نگاه کنید؛ الگوی مثلث با سقفهای پایینتر از سقف قبلی قابل رؤیت است که در ادامه میتوانید یک ضلع مثلث را روی آن رسم کنید. ضلع پایین الگو نیز از کفهایی تشکیل شده است که بالاتر از کفهای قبلی خود است. در آخر دو ضلع رسم شده در یک نقطه به یکدیگر متصل میشوند. در این موقعیت قیمت باید با استفاده از حرکات خود ضلعهای رسم شده را بشکند، البته قبل از اینکه دو نقطه به یکدیگر برسند.
• در نظر داشته باشید، زمانی که یک الگو به انتهای خود نزدیک میشود، در معاملات افزایش حجم به چشم میخورد.
• این نکته را نیز در نظر بگیرید که برای تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال، حتماً نباید حرکات قیمت به طور کامل داخل الگو قرار بگیرد.
• سقفها و کفهای قیمت ممکن است بهصورت دقیق با اضلاع الگو تشکیل شده برخورد نکنند.
3 مؤلفه الگوهای نموداری
با کمی دقت متوجه میشوید که الگوهایی مانند سر و شانه و مثلث و… از اجزای مشابهی تشکیل شدهاند. پس اگر بتوان مؤلفههای مشترک آنها را شناسایی کرد، سریعتر به الگوی موردنظر دست پیدا میکنیم. در نتیجه تصمیمات بهتری برای معاملات گرفته خواهد شد. در ادامه مقاله نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال به 3 مؤلفه مشترک بین الگوها میپردازیم:
1. کف و سقفهای الگوها
شاید فکر کنید که سقفها و کفها تأثیر چندانی در تشخیص الگوها نداشته باشند، اما تحلیل و بررسی چگونگی تشکیل شدن این مؤلفهها، زیربنای هر تحلیل و تشخیص الگو میباشد. تا این قسمت متوجه شدیم که رکنهای اصلی یک الگو و تحلیل، کف و سقفها هستند.
سقف ها و کف های قیمتی
زمانی میتوان رند را صعودی دانشت که قیمت به همراه کف و سقفهای به وجود آمده از کف و سقفهای قبلی بالاتر باشند. کفهای بالاتر نمایانگر این هستند که زمان اصلاح قیمت، فروشندگان توانایی مقابله با خریداران را ندارند. سقفهای بالاتر نشاندهنده این است که خریداران قادر به افزایش دادن و بالابردن قیمت هستند؛ بنابراین در این شرایط خریداران در زمان مناسب، برای مقابله با اصلاح قیمت و ادامه روند افزایشی، به بازار ورود پیدا میکنند.
در این بین اگر قیمت توانایی نداشته باشد که سقف بالاتری از سقف قبلی خود بسازد، یا اینکه کمی بالاتر از سقف قبلی نوسان بزند، باید از این موضوع تغییر روند صعودی را برداشت کرد. برای مثال میتوانید به الگوی زیر توجه کنید:
بررسی تغییر روند در الگوی سر و شانه
در این عکس الگوی سر و شانه تشکیل شده است. اگر از شانه سمت چپ به سمت شانه راست حرکت کنیم، مشخص است که قیمت بهسختی سقف جدیدی برای خود تشکیل داده است که نشاندهنده قوی نبودن خریداران است. همچنین شانه راست با تشکیل دادن کف پایینتر بر این موضوع پافشاری میکند که فروشندگان در حال قدرت گرفتن هستند.
به طور کلی سقفها و کفهای قیمت همان نقاط چرخشی میباشند و به منطقههایی اشاره میکنند قیمت در آن معکوس میشود.
2. قدرت روند
قدرت روند چیست؟ قدرت روند توسط امواج به وجود آمده بین هر سقف و کف است. در این وضعیت باید به شیوه خاصی اندازه و پایداری هر یک از امواج را متوجه بشوید. اکثر تحلیلهایی که روی نمودار انجام میگیرد، روی سقف و کفها تأکید دارد. امواج بین سقف و کف نیز مورد اهمیت است و باید به آن توجه شود. به این امواج «پای حرکت» گفته میشود که شاید نام آنها را شنیده باشید.
بهعنوان مثال در تصویر زیر مشاهده میکنید که اولین موج ایجاد شده روند (اولین فلش) دارای شیب و اندازه زیادی است. اما موج دوم ایجاد شده، طول و شیب کمتری دارد. به دنبال آن موج سوم روند کوتاهتر است و تقریباً میتوان گفت که بهسختی توانسته سقف قبلی را بشکند.
طول و استحکام موج های روند
علاوه بر موارد گفته شده فتیلهها و شدوهای بزرگتری روی نمودار قابل مشاهده است که سیگنالی برای خستگی روند صعودی است. با جور کردن این پازل و کنار هم قراردادن آنها در کنار هم، چرخش روند امکان پیشبینی دارد.
3. عمق پولبکها
زمانی که حرکت قیمت در یک روند مشخص میشود، پولبکهایی که روند وجود دارند، توانایی ارائه دادههای با ارزشی در مورد آینده قیمت دارند. اگر به تصویر پایین توجه کنید، وارد شدن قیمت در اصلاحات و فاز استحکام بخشیدن در روند صعودی مشخص است. اصلاح نهایی قیمت در اندازه و زمان بیشتری از موارد قبلی خود اتفاق افتاده است. از این موضوع برداشت میکنیم که در احساسات تغییری رخ داده و خریداران و فروشندگان به تعادل رسیدهاند.
اگر اصلاحات و کوتاه و یا کمعمق را شنیده باشید، منظور این است که روند فعلی نمودار قیمت به مسیر خود ادامه میدهد و تغییری در آن اعمال نشده است. زمانی پتانسیل تغییر روند نشان داده میشود که اصلاحات بهتناوب در اندازه بزرگتری نمایش داده شوند. زیرا تعادل بین خریداران و فروشندگان آرام آرام در حال تغییر است.
الگوهای نموداری ادامهدهنده (Continuation)
الگوهای نموداری ادامه دهنده
الگوهای نموداری ادامهدهنده یکی از ابزارهایی است که به کمک آن میتوان الگوها را در تحلیل تکنیکال تشخیص داد. الگوهای ادامهدهنده نشاندهنده آن هستند که روند فعلی، شانس بیشتری برای ادامه و پایداری دارد؛ در نتیجه احتمال تغییر روند در این الگوها کم است. برای نمونه میتوان به مثال زیر اشاره کرد:
اگر ارزش جفت ارز BTC / USD (بیت کوین و دلار) برای چند روز متوالی صعود زیادی داشته باشد و سپس به مسیر خود ادامه دهد، احتمالاً زمان آن رسیده است که آن را خریداری کنید. زیرا این الگو ادامه دارد و افزایش قیمت بیشتری در انتظار این جفت ارز است. در این موقعیت شما با الگوی گاوی روبهرو شدهاید.
بنابراین وقتیکه در حال تماشای الگوی ادامهدهنده در کاهش قیمت هستید، بهترین کار این است که در یک فرصت خوب و مناسب اقدام به فروش کنید. چون احتمال این وجود دارد که کاهش قیمت در ادامه مسیر بیشتر شود که در این موقعیت به الگوهای نموداری، الگوهای خرسی گفته میشود.
الگوهای گاوی (Bullish Harami)
الگوهای گاوی عبارتاند از:
• پرچم مستطیلی + پرچم سهگوش (Flag + Pennant)
• الگوی فنجان و دستگیره (Cup with Handle)
• مثلث صعودی (Ascending Triangle)
• الگوی گوشماهی صعودی (Ascending Scallop)
• 3 دره رو به افزایش (3 Rising Valleys)
الگوهای خرسی (Bearish Pattern)
الگوهای خرسی که نوع دیگری از الگوهای ادامهدهنده هستند، عبارتاند از:
• الگوی فنجان و دستگیره (Inverted Cup with Handle)
• مثلث نزولی (Descending Triangle)
• الگوی گوشماهی نزولی (Descending Scallop)
• 3 دره رو به کاهش (3 Descending Peaks)
الگوهای بازگشتی (Recursive patterns)
الگوهای بازگشتی (recursive patterns)
همانطور که نام این الگوها مشخص است، برخلاف الگوهای ادامهدهنده هستند. این الگوها نیز در نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال به شما کمک میکنند. به کمک این الگوها احتمال شکست و تغییر روند تداوم مشخص میشود. در الگوهای بازگشتی، بعد از یک الگوی معکوس، روند صعودی، کاهش پیدا میکند و یا برعکس این موقعیت نیز قابل اجرا است. در این قسمت نام تعدادی از الگوهای بازگشتی برای شما قرار داده شده است:
• دره دوتایی (Double Bottoms)
• الگوی سر و شانه (Head & Shoulders Tops)
• الگوی کف الماس (Diamond Bottoms)
نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین عواملی است که باید یک تریدر یا درک الگوهای مثلثی تحلیلگر توانایی شناسایی انواع الگوها را داشته باشد. در این مقاله نیز سعی شد تا راههایی برای تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید و در تحلیلهای خود از آنها استفاده کنید. تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال نیازمند صبر، تلاش و تمرین است که باید از هر نظر خود را قوی کنید تا به نتیجه دلخواه برسید. در مقاله تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال مطالب مفیدی را ارائه کردیم که امیدواریم از آنها نهایت استفاده را ببرید. در مقاله بعدی در مورد اندیکاتور مکدی چیست؟ آموزش کامل استفاده از MACD در معاملات اطلاعات بسیار خوبی را فراهم کردهایم.
فلسفه روانشناسی الگوی چکش
تحلیل تکنیکال علم آمار و احتمالات است. تقریبا هیچیک از قواعد تکنیکال از دلیل و اثبات ریاضی برخوردار نیستند و صرفا برمبنای تجربه و بررسیهای آماری به دست آمدهاند. با این وجود هرجا که بتوانیم سعی میکنیم تا حد امکان فلسفه روانشناسی پشت قضیه را نیز برایتان بازگو نماییم تا منطق آن روشنتر بشود و درک بهتری نسبت به آنچه عملا در پشت پرده بازار درحال وقوع است حاصل گردد. در الگوی چکش میتوان گفت قیمت در انتهای یک روندنزولی، پس از سقوط تا پایینترین حد ممکن، ناگهان به سطح حمایت مستحکمی برخورد نموده و حتی اندکی درون این محدوده حمایتی فرو رفته است. اما به تدریج با افزایش قدرت خریداران بر نیروی دافعه صعودی افزوده گشته تا حدی که فروشندگان نهایتا میدان نبرد را بطور کامل به خریداران باختهاند. قیمت شروع به صعود نموده و حتی تا مجاورت قیمت بازگشایی اولیه، رشد کرده است.
دم بلند و کشیده الگو نشانه نفوذ قیمت به درون محدوده مستحکم حمایتی و سپس بازگشت سریع آن است. به
همین دلیل است که میگوییم هرچقدر اندازه این دم بلندتر و کشیدهتر باشد، میزان قدرت و اعتبار الگو بیشتر خواهد بود. نیروی دافعه خریداران موجب شده قیمت در طول دم الگو، تمام مسیر نزولی را مجددا بالا بیاید و به نزدیکی نقطه بازگشایی برسد. سهامدارانی که قبلا از عدم فروش در اوایل بازار پشیمان بودند اکنون میبینند مجددا فرصت فروش در بالاترین قیمتها برایشان مهیا شده است. بنابراین از فروش خودداری نموده و حتی فشار صعودی را بیشتر میکنند. دم بلند و کشیده الگو نشان میدهد فشار صعودی خریداران به قدری زیاد بوده که قیمت قادر به توقف در مجاورت محدوده حمایتی، حتی فقط برای یک کندل نشده است. کندلهای قبل از الگوی چکش باید نزولی باشند. قبلا در مورد لزوم همخوانی روند با الگوهای شمع ژاپنی صحبت کردیم. در اینجا نیز نزولی بودن کندلهای قبل از الگوی چکش، نشانگر همخوانی الگو با روندجاری است.
عدم وجود شاخ از آن جهت حایز اهمیت است که نشان میدهد قیمت تا آخرین لحظات قبل از بسته شدن کندل، دایما درحال رشد بوده است. یعنی خریداران حتی تا آخرین لحظات، خوشبینی خود را نسبت به آینده بازار حفظ نموده و از خرید پشیمان نگشتهاند. حیف که زمان به اتمام رسیده و کندل بسته شده است وگرنه قاعدتا نقطه کلوز حتی بالاتر میامد و خریداران میتوانتسند قیمتهای بالاتر را نیز بر روی تابلو ببینند. در چنین مواقعی انتظار داریم به محض باز شدن کندل بعدی، خریداران به رویه قبلی ادامه داده و حرکت رو به بالای قیمت در طول کندل بعدی ادامه یابد.
انتهای دم چکش نشان دهنده نقطه اصابت با یک سطح حمایت است. نکته مهمتر اینکه صرفا با یک «خط حمایت» مواجه نبودهایم بلکه درواقع با یک «محدوده حمایتی» مواجه هستیم. یعنی محدوده حمایتی را بصورت یک «خط» تجسم نکنید بلکه آنرا بصورت یک «محدوده مستطیلی» درنظر بگیرید. این محدوده در تمام طول دم چکش گسترده است. بنابراین کندلهای سمت راست و چپ الگو نباید با بدنهشان به درون این محدوده نفوذ نمایند. یکی از اشتباهات رایج نوآموزان دقیقا عدم توجه به همین نکته است:
آموزش الگوهای معاملاتی کلاسیک دوره پیشرفته
هدف این دوره نمایش الگوهای پر کاربرد معاملاتی و آموزش آنها ، شامل نمایش شماتیک + نمونه در چارت و هدف الگو و نقطه مناسب ورود جهت معامله کردن میباشد.
قسمت اول : مفهوم الگوی کانال در تحلیل تکنیکال
این کانال یک الگوی نموداری قدرتمند است که اغلب توسط افراد نادیده گرفته میشود و اشکال مختلفی از تحلیل تکنیکال را ترکیب میکند تا به معاملهگران امتیاز بالقوه برای ورود و خروج از معاملات و همچنین کنترل ریسک ارائه دهد. اولین قدم این است که یاد بگیرید چگونه کانال ها را شناسایی کنید. مراحل بعدی شامل تعیین محل و زمان ورود به یک معامله، محل قرار دادن دستورات توقف ضرر و محل کسب سود است.
قسمت دوم : مفهوم الگو مستطیل یا تریدینگ رنج
سرمایه گذاران فعال بسته به چشم انداز، اهداف، تحمل ریسک و سایر ویژگی های خود میتوانند از استراتژی های مختلفی استفاده کنند. معاملات محدوده یکی از این استراتژی ها است. این شامل خرید و فروش تاکتیکی سهام در یک دوره زمانی کوتاه است. قبل از اینکه بخواهید محدوده معاملات را انجام دهید، باید خطرات و محدودیت های آن را کاملاً درک کنید. مطمئن شوید که برنامهای دارید که اهداف و محدودیتهای استفاده از این استراتژی را در چارچوب مجموعه کلی شما مشخص میکند.
قسمت سوم : مفهوم الگوی الگو کف دوقلو
در این مقاله قصد داریم یکی دیگر از الگوهای تحلیل تکنیکال ، الگو کف دوقلو را به شما عزیزان ارائه دهیم. اگر با حوزه های سرمایه گذاری آشنا باشید حتما نام این الگو را شنیدهاید. یکی از معروف ترین الگو ها برای قیمت که به وفور در چارت های قیمتی یافت میشود کف دوقلو میباشد. این الگو یکی از انواع الگوهای برگشتی میباشد و شامل دو نوع: کف (Double Bottom) و سقف (Double Top) است. الگو کف دوقلو را در ادامه به صورت کامل توضیح خواهیم داد.
قسمت چهارم : مفهوم الگوی سقف دوقلو
در این آموزش قصد داریم یکی دیگر از آموزش های تحلیل تکنیکال از دوره الگوهای معاملاتی کلاسیک یعنی الگو سقف دوقلو را به شما عزیزان ارائه کنیم. در معاملات مالی رایج، سقف دوقلو نوعی الگوی نمودار است که هنگام انجام تحلیل تکنیکال میتوان آن را یافت. الگوی نمودار سقف دوقلو نشان دهنده این است که روند غالب ممکن است در کوتاه مدت یا بلند مدت معکوس شود. بازارهای معاملات مالی شامل معاملات ارزها، سهام، کالاها و سایر دارایی های مالی است.
قسمت پنجم : الگو مثلث متقارن در تحلیل تکنیکال
مثلث متقارن یک الگوی نموداری است که با دو خط روند همگرا مشخص می شود که مجموعه ای از قله ها و فرورفتگی های متوالی را به هم متصل می کند. این خطوط روند باید در شیب تقریباً مساوی همگرا باشند. خطوط روندی که در شیب های نابرابر همگرا می شوند به عنوان کوه بالارونده، کوه در حال سقوط، مثلث صعودی یا مثلث نزولی نامیده می شوند.
قسمت ششم : الگوی مثلث صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال
الگوهای مثلثی یک الگوی نموداری هستند که معمولاً توسط معامله گران هنگامی که محدوده معاملاتی قیمت سهام به دنبال یک روند صعودی یا نزولی باریک می شود، شناسایی می شود. بر خلاف سایر الگوهای نمودار، که جهت گیری واضحی را برای حرکت قیمت آتی نشان می دهند، الگوهای مثلثی می توانند ادامه روند قبلی یا معکوس شدن را پیش بینی کنند.
قسمت هفتم : الگو کنج صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال
در این مطلب یکی دیگر از آموزش های تحلیل تکنیکال ، الگو کنج را به شما عزیزان ارائه میکنیم. به الگوهای کنج، گوه نیز میگویند. کنج یک الگوی قیمت است که با خطوط روند همگرا در نمودار قیمت مشخص می شود. دو خط روند برای اتصال بالا و پایینهای مربوط به یک سری قیمت در طول 10 تا 50 دوره ترسیم شدهاند. خطوط نشان میدهند که اوجها و پایینها با نرخهای متفاوتی در حال افزایش یا کاهش هستند، که با نزدیک شدن خطوط به همگرایی، ظاهری گوهای را به وجود میآورد. تحلیلگران فنی، خطوط روند گوهشکل را شاخصهای مفیدی برای تغییر احتمالی قیمتها در نظر میگیرند.
مهمترین الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال
آشنایی با «الگوهای نموداری» (Chart Pattern) یکی از مهارتهای لازم برای انجام معاملههای حرفهای در بازار بورس به شمار میرود. در حقیقت، نه تنها حفظ کردن الگوها بدون درک آنها و با تفکر کلیشهای الگو محور بیمعنا است، بلکه در بیشتر موارد مانع از درک کلیات موجود در نمودار قیمت توسط معاملهگران میشود. این سبک معاملهگری فقط به تعداد کمی موقعیت معاملاتی محدود میشود. علاوه بر این، زمانی که معاملهگران دارای تفکر الگویی متوجه شوند که بازارهای مالی همیشه از ساختار فکری آنها پیروی نکرده و دانش کافی برای مقابله با چنین شرایط ناشناختهای را ندارند، کار از کار گذشته است و آنها ضررهای بسیار سنگینی را متقبل شدهاند.
انواع الگوهای نموداری
در این قسمت از خانه سرمایه، چگونگی درک الگوهای قیمتی کلاسیک بر اساس ابزار تحلیلی و شیوه استفاده از مفاهیم عناصر نموداری را به شما توضیح درک الگوهای مثلثی میدهیم. با ما همراه باشید.
۱- الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه یک ساختار قیمتی ایدئال است که حتی بدون آگاهی از دادههای قدیمی نمودار قیمت، اطلاعاتی در مورد فعل و انفعالات بازار و تعادل واضح میان خریداران و فروشندگان را به ما ارائه میدهد. بهترین شرایط برای تشکیل یک الگوی سر و شانه در طول یک روند با ثبات است. زیرا معمولا یک سناریوی درک الگوهای مثلثی بازگشت قیمت را نشان میدهد. امواج قیمتی موجود در شانه چپ و ناحیه سر تا زمان ایجاد سقفهای بالاتر، پایداری ساختار روند غالب را تأیید میکنند. شانه راست، اولین نقطه سقف پایینتر و بیانگر این است که خریداران همچون گذشته حضور قدرتمندی در بازار ندارند. اگر نقاط کف امواج اصلاحی را به یکدیگر متصل کنید شکل به دست آمده «خط گردن» نامیده میشود. شکست این خط پس از تشکیل شانه راست تأیید میکند که اولین نقطه کف پایینتر تشکیل شده و نشانهای از پایان روند صعودی خواهد بود. در واقع، الگوی سر و شانه با شکستن خط گردن خبر از شروع روند نزولی جدیدی میدهد. نمودار زیر، تغییر در ساختار روند را به واسطه تشکیل یک الگوی سر و شانه ایدئال به نمایش میگذارد. این بسیار مهم است که برای تأیید شکست خط روند به اندازه کافی صبر کنید تا از سیگنالهای کاذب در امان باشید. در بیشتر وقتها خط گردن بارها توسط قیمت لمس میشود. اما فرضیه شکست به طور مداوم رد شده است و قیمت از ناحیه خط گردن باز میگردد. در این هنگام، نبرد شدیدی میان خریداران و فروشندگان در میگیرد و معاملهگران زیادی از این سطوح قیمتی برای ورود به بازار یا قرار دادن سفارشهای معاملاتی خود استفاده میکنند. الگوی سر و شانه انواع مختلفی دارد. این الگوها میتوانند اساس برخی از استراتژیهای معاملاتی باشند.
یک الگوی سر و شانه کلاسیک در پایان روند صعودی با ایجاد اولین کف پایینتر تشکیل شده و با شکست خط گردن، وقوع روند نزولی را گوشزد میکند.
۲- سر کوچک و شانههای ضعیف
اگر یک موج اصلاحی قوی قبل از ایجاد ناحیه سر در قسمت شانه چپ تشکیل شود، بیش از هر چیزی بر افزایش تمایلات فروش در بازار و ضعف قدرت خریداران تأکید میکند. به عبارت دیگر، یک موج اصلاحی عمیق در طول روند غالب، نشان دهنده قدرت بیشتر طرف مقابل است. موج حرکتی کوتاه به سمت ناحیه سر که در تصویر زیر نمونهای از آن را نمایش دادهایم، بیانگر عدم تسلط کامل خریداران بر فعل و انفعالات بازار است. با دقت به نمودار زیر توجه کنید. زمانی که نقطه بالایی شانه راست با فاصله زیادی از ناحیه سر تشکیل شود به ناتوانی قیمت برای ادامه صعود اشاره میکند.
طول حرکت به سمت ناحیه سر کوتاه است. شانه راست الگو به سختی تشکیل شده و نشانهای از وجود تمایلات اندک برای خرید است. با توجه به این ویژگیها در الگو، وقوع یک موج نزولی سنگین در بازار پیشبینی میشود. تصویر زیر نشان میدهد که فاصله بین نقطه اوج شانه چپ با ناحیه سر تقریبا کم است. میتوانیم به این نتیجه برسیم که بیشتر خریداران از بازار خارج شده و بازار همچون گذشته توان رشد ندارد.
آخرین موج قیمت به سمت ناحیه سر بسیار کوچک بوده و به سختی امکان ایجاد سقف بالاتر را داشته است. شکست خط گردن با مومنتوم زیادی انجام شده زیرا دیگر خریداری در بازار وجود ندارد.
۳- شکست خط گردن و آزمون مجدد آن
معمولا شکست خط گردن برای بیشتر معاملهگران به عنوان سیگنال ورود به معامله تلقی میشود. زیرا مرحله نهایی تشکیل الگوی سر و شانه است. در واقع، شکست تأیید میکند که قیمت، سقف پایینتری در شانه سمت راست ایجاد کرده و در حال تشکیل اولین کف پایینتر است. همچنین بر اساس تئوری «داو» این دو نقطه تغییر روند را خاطرنشان میکنند. هر چه شکست قویتر، موج قیمتی شکنندهتر و خط گردن، گام حرکتی بلندتری داشته باشد احتمال ادامه روند نزولی جدید بیشتر است. نوع دیگری از سیگنال ورود زمانی صادر میشود که قیمت از پایین به سمت خط گردن بازگشته و دوباره آن را لمس کند. اگر ساختار روند تغییری نکند و قیمت، توان بالاتر رفتن از این نقطه را نداشته باشد، این الگوی سر و شانه دومین فرصت ورود به بازار را برای ما مشخص میکند. این بازگشت مجدد قیمت به خط گردن نشانهای از تلاش مجدد خریداران در راستای افزایش قیمت است، اما قدرت لازم برای رسیدن به این هدف را نداشتهاند. در نهایت، فروشندگان از این نقطه برای ورود به بازار با قیمتی مناسب حتی به عنوان آخرین بار استفاده میکنند. در بیشتر وقتها با خروج کامل خریداران از بازار، یک کاهش قیمت سریع در نمودار مشاهده میشود.
بازگشت به خط گردن، یک الگوی پرتکرار است که دومین فرصت ورود به بازار را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
۴- الگوی سر و شانه معکوس
این الگو برعکس ساختار سر و شانه در حالت عادی است و بیشتر در جریان یک روند نزولی مشاهده میشود. منطق این الگو مشابه مورد قبلی است. پس از یک روند نزولی، شانه چپ و ناحیه سر با کفهای پایینتر تشکیل میشوند. شانه راست، اولین نقطه کف بالایی است و تغییر آهسته نسبت قدرت خریداران و فروشندگان را نشان میدهد. اگر موج بعدی، خط گردن را به سمت بالا بشکند، نشانهای از شروع یک روند صعودی جدید خواهد بود. مفاهیم تغییر روند و لمس مجدد خط گردن نیز، همانند الگوی سر و شانه در حالت عادی مورد استفاده قرار میگیرند.
الگوی سر و شانه معکوس در پایان روند نزولی مشاهده میشود. روند صعودی جدید بعد از شکست خط گردن شروع خواهد شد. در این تصویر میتوانیم لمس مجدد خط گردن را با دقت بالایی ببینیم.
۵- الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته نیز تغییر آرام در تمایلات غالب بر بازار را به شیوه مؤثری نشان میدهد. این الگو بیشتر در جریان یک روند صعودی ایجاد میشود. در ابتدا قیمت پس از یک روند صعودی شروع به سقوط میکند و تا زمان تشکیل قسمت چپ فنجان به کاهش خود ادامه میدهد. با این حال، روند نزولی قوی نیست و ساختار بخش سمت راست فنجان، نشان از شروع مجدد فاز صعودی خواهد بود. الگوی قیمتی گِرد در قالب فنجان، زمانی مشاهده میشود که قیمت کمکم از کف و سقفهای پایین به سمت نقاط بالاتر حرکت کند. در تصویر زیر، تغییر آهسته جهت روند قیمت در طول تشکیل فنجان به روشنی قابل مشاهده است. معمولا در زمان بازگشت قیمت به سقف قبلی خود در لبه سمت چپ فنجان، شکست مستقیمی وجود ندارد. در عوض قیمت برای تشکیل دسته الگو به مدت کوتاهی افت میکند. با این حال، بخش دسته، یک فاز اصلاحی کوچک را در نمودار قیمت نشان میدهد. در ادامه به واسطه بازگشت خریداران قیمتها افزایش پیدا میکنند. در واقع، روند نزولی نافرجام به هنگام تشکیل فنجان، نشان از تغییر آهسته نسبت قدرت به نفع خریداران است. سیگنال نهایی در الگوی فنجان و دسته با شکست ناحیه دسته به سمت بالا صادر میشود. از آنجا که روند صعودی قبلی فقط توقف کوتاهی در جریان تشکیل بخش فنجان دارد و تلاش فروشندگان در راستای بازگشت روند قیمت خنثی شده است، الگوی فنجان و دسته در شمار ساختارهای ادامه روند قرار میگیرد.
الگوی فنجان و دسته یک ساختار شکست یا ادامه روند است. بخش دسته، نشان میدهد که خریداران بیدرنگ قیمتها را تا سقف قبلی افزایش دادهاند. شکست قیمت به عنوان سیگنالی برای ادامه روند در نظر گرفته میشود.
۶- الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث صعودی بیشتر به عنوان یک الگوی «ادامه دهنده» شناخته میشود. تشکیل این الگو در طول یک روند صعودی، مکثی کوتاه پیش از ادامه حرکت در راستای روند غالب را نشان میدهد. این الگو دارای دو ویژگی مهم است که جمعیت حداکثری خریداران را نشان میدهد:
- قیمت همیشه توان بازگشت به سقف قبلی را دارد. بدین معنی که فروشندگان قدرت چندانی برای جلوگیری از رشد سریع قیمت ندارند.
- این نکته مهمترین قسمت الگوی مثلث صعودی است. روند کفهای مثلث، نشان دهنده بازار افزایشی هستند. یعنی خریداران با هر نوسان کاهشی، قیمت را به سرعت بالا برده و فروشندگان امکان افزایش قدرت خود برای ایجاد یک کف پایینتر را ندارند.
نمودارهای موجود در تصویر زیر، ساختار الگوی مثلث صعودی را به ما نشان میدهند. اگر فروشندگان در نهایت از بازار خارج شوند، یک شکست صعودی رخ میدهد و روند قبلی با ایجاد نقاط سقف جدید از سر گرفته میشود. نقطه شکست یا زمان بسته شدن قیمت، خارج از مثلث صعودی برای بسیاری از معاملهگران نقطه ورود به شمار میرود. به هنگام استفاده از این الگو تمرکز ما باید روی زوایای خطوط روند یعنی همان خطوط قیمتی مورب باشد. زیرا با توانایی تفسیر صحیح این خطوط، امکان تحلیل نمودار در شرایط متعددی برایمان فراهم میشود. همچنین وضعیت حرکات افزایشی یا کاهشی قیمت، نکات زیادی درباره نسبت قدرت غالب میان خریداران و فروشندگان را در اختیار ما قرار میدهد.
مثلث صعودی، یک سیگنال ادامه روند است که نشان میدهد قیمت بارها به سقفهای قبلی خود میرسد. کفهای قیمتی پیوسته در حال تشکیل در سطوح بالاتر هستند که نشان دهنده افزایش تمایلات خرید در بازار است.
۷- الگوی کُنج
با وجود شباهت الگوی کُنج به مثلث، کُنجها شبیه به ساختارهای تثبیت قیمت نیستند. این الگو به طور معمول یک ساختار بازگشت روند است؛ یعنی تشکیل کُنج بیشتر، نشان دهنده پایان روند جاری است.
الگوی کُنج کلاسیک
تصویر زیر، یک ساختار کُنج کلاسیک را نشان میدهد. طی روند صعودی، قیمت در یک ناحیه باریک به سمت انتهای کُنج حرکت میکند. حتی اگر قیمت همچنان در حال افزایش باشد، شیب مسطح سقفهای افزایشی نشان از قدرت تقریبا یکسان خریداران و فروشندگان دارد. رشد قیمت به مرور آهستهتر میشود و هرچه به سمت انتهای کُنج میرویم، دیگر هیچ موج قیمتی واضحی مشاهده نمیشود. به عبارت دیگر، قیمت در این ناحیه نوساناتی محدود و خنثی دارد. مجموع این شرایط بیانگر پایان روند است. در نهایت، اگر این وضعیت یک شکست رو به پایین ایجاد کند، سیگنال فروش صادر میشود و در ادامه حرکتهای نمودار، قیمت کف و سقفهای پایینتر را تشکیل میدهد. نمودار زیر نشان دهنده یک الگوی کُنج در طول روند صعودی است. در نتیجه، در طول تشکیل الگوی کُنج، روند صعودی قیمت کُند میشود. سطحی که در تصویر زیر با علامت ضربدر نشان داده شده، نقطه شکست نهایی و ناحیه ورود بر اساس الگوی کُنج است.
الگوی کُنج نشان دهنده همگرایی امواج قیمت در نقطه اوج ساختار قیمتی است. سقفهای نمودار، افزایش قابل ملاحظهای ندارند. این موضوع، نشان دهنده کاهش تمایل به خرید است. همین اصول در مورد الگوی معکوس نیز استفاده میشود. همانطور که در تصویر زیر قابل مشاهده است، اگر ما یک الگوی کُنج را در طول یک روند نزولی مشاهده کنیم مسطح شدن کفهای قیمتی و روند کند کاهش قیمت، نشان دهنده عدم تسلط کامل فروشندگان بر بازار است. در بیشتر وقتها به هنگام تشکیل یک الگوی کُنج میتوانیم کندلهای فریب و شکست کاذب را به روشنی مشاهده کنیم. میتوانیم نمونه این مورد را زمانی که سایههای بلند نزولی، تلاشهای نافرجام فروشندگان برای ادامه روند نزولی را نشان میدهند مشاهده کنیم. همه این نکات به مرور منجر به تغییر توازن موجود میان خریداران و فروشندگان میشود و سپس یک شکست صعودی، تشکیل این ساختار بازگشتی را تکمیل میکند.
این نمودار یک الگوی کُنج در پایان روند نزولی را نشان میدهد. یک کندلاستیک با سایه بلند پایینی، رد ادامه روند را تأیید میکند و در زمان خروج کامل خریداران از بازار، منجر به بازگشت قیمت شدید در نمودار میشود.
الگوی کُنج به عنوان ادامه دهنده روند
مثال موجود در تصویر زیر، الگوی کُنجی را نشان میدهد که در طول روند نزولی کلی و طی یک فاز اصلاحی تشکیل شده است. ساختار کُنج با خطوط نقطهچین مشخص شدهاند. اگرچه این الگو نقاط سقف و کف بالاتر را نمایش میدهد، اما روند کم شیب نقاط سقف، نشان از ضعف خریداران در راستای ایجاد روند صعودی است. زمانی که قیمت، توان ایجاد یک سقف بالاتر را نداشته باشد، الگوی کُنج ماهیت ادامه روند پیدا میکند. در نهایت، روند نزولی با شکست ناحیه پایینی کُنج ادامه مییابد و قیمت، همچنان کفهای پایینتر را ایجاد میکند. نقطه شکست مربوط به ادامه روند با یک ضربدر قرمز در تصویر زیر مشخص شده است. همچنین گاهی اوقات از چنین الگویی به عنوان «پرچم» نیز یاد میشود.
الگوی کُنج میتواند به عنوان یک ساختار ادامه دهنده روند نیز ظاهر شود. در ابتدا این کُنجها به درک الگوهای مثلثی عنوان الگوهای بازگشت قیمت احتمالی به نظر میرسند. اما عدم رشد چشمگیر سقفها، نشان دهنده تمایل کم به خرید در میان فعالان بازار است. اگر الگو به سمت پایین شکسته شود، روند قبلی ادامه خواهد یافت. معمولا چنین دیدگاهی در مورد یک الگوی کُنج نزولی، همانند چیزی که در تصویر زیر میبینید نیز صدق میکند. در جریان تشکیل این الگو نیز سقف و کفهای پایینتر را مشاهده میکنیم. نقاط کف، روند کاهشی ضعیفی داشتهاند و فروشندگان اکثریت لازم برای شروع یک روند نزولی جدید را ندارند. در نتیجه، پس از تکمیل الگو، قیمت از تشکیل یک ناحیه کف جدید با اختلاف قابل توجه نسبت به سایر نقاط ناتوان است. چنین شرایطی یک روند ضعیف را نشان میدهد. زمانی که همانند ناحیه علامت زده شده در تصویر زیر، قیمت با یک شکست صعودی، سقف بالاتری را ایجاد کند احتمال ایجاد روند نزولی خنثی میشود. سپس روند صعودی دوباره از سر گرفته شده و معاملهگران برای انجام معاملات خود در بهترین زمان ممکن، از فرصتهای معاملاتی در جهت روند همچون نواحی حاصل از شکست استفاده میکنند.
این الگوی کُنج همانند یک حرکت اصلاحی عمیق در جریان روند صعودی به نظر میرسد. نقاط کف موجود در انتهای کُنج نشان میدهند که قیمت قادر به سقوط بیشتر نیست. اگر این وضعیت منجر به شکست در جهت مثبت شود، روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.
۸- الگوی سقف دو و سه قلو
الگوهای سقف دو و سهگانه، ساختارهای متداول و شناخته شده در تحلیل تکنیکال هستند. متأسفانه تفسیر غلط این الگوها بسیار آسان است. یک معاملهگر که به معنای واقعی زیرک و باتجربه باشد میتواند از این ساختارهای نموداری برای یافتن موقعیتهای معاملاتی مناسب استفاده کند. تصویر زیر نشان میدهد که قیمت بارها تلاش کرده سقف قبلی خود (نقطه ۱) را در جریان روند صعودی بشکند. اما پیوسته حرکت صعودی بازار با شکست مواجه شده و قیمت دو بار در نقاط (۲) و (۳) به سمت پایین رانده میشود. این شرایط نشانهای از ناتوانی خریداران و افزایش تمایلات فروش در بازار است. بر همین اساس، الگوهای سقف دو و سه قلو در دسته «ساختارهای بازگشت روند» قرار میگیرند. در الگوی زیر اگر خریداران به طور کامل از بازار خارج شوند و دست از تلاش برای افزایش قیمت بردارند، معمولا یک روند نزولی جدید شروع میشود. سیگنال معاملاتی ناشی از تشکیل الگوهای سقف دو و سهگانه زمانی صادر میشود که قیمت، چهارچوب الگو را میشکند و یک کف قیمتی جدید ایجاد میکند. علامت ضربدر در تصویر زیر، نشان دهنده این ناحیه شکست در نمودار قیمت است.
پس از وقوع یک روند صعودی، بازار وارد یک فاز تثبیت میشود. قبل از تلاش فروشندگان در راستای تغییر روند بازار، خریداران برای ایجاد شکست قیمت به سمت بالا سه بار تلاش میکنند. اما سرانجام الگوی سقف سه قلو به سمت پایین شکسته شده و فروشندگان بر بازار مسلط میشوند. همانند الگوی سر و شانه، در بیشتر وقتها لمس مجدد ناحیه شکست در الگوهای سقف و کف دو قلو نیز وجود دارد. تصویر زیر یک الگوی سقف و کف سه قلوی همزمان را نمایش میدهد. معمولا پس از ایجاد یک شکست صعودی، قیمت، رشد سریعی نداشته و برای آخرین بار به سمت لبه بالایی الگو برمیگردد. علامت پیکان قرمز موجود در درک الگوهای مثلثی تصویر زیر، نشان دهنده ناحیه لمس مجدد در این نمودار است. به عبارت دیگر، دومین فرصت ورود به بازار بدین شکل امکانپذیر است. در نهایت، اگر قیمت به کمتر از سطح سقف قبلی خود سقوط نکند به احتمال قوی روند صعودی ادامه پیدا خواهد کرد.
این نمودار یک حرکت خنثی با سه سقف و کف را نشان میدهد. سقف قیمت در نهایت شکسته شده و سپس قیمت پیش از شروع مجدد روند صعودی، برای لحظات کوتاهی به سقف قبلی خود برمیگردد.
The post مهمترین الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال appeared first on خانه سرمایه.
الگوهای نموداری و نحوه کار آن ها
یکی از اصلی ترین مفاهیم اولیه بازار شناخت الگوهای نموداری است ، که در بازار سهام معامله گران فنی از همان آغاز شروع به معاملات در با آن آشنا می شوند.
الگوهای نموداری، بخش عمده ای از تحلیل تکنیکال کلاسیک محسوب می شوند
و معامله گرانی که با استفاده از نمودار به معامله و خرید و فروش سهام می پردازند، باید با این الگوها آشنایی کامل داشته باشند .
همانطور که میدانید یکی از بارزترین ویژگی های بارز ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرار آن هاست،
و می توان به راحتی آن ها را در هر نمودار و هر تایم فریم، مشاهده نمود.
از الگوهای نموداری می توان به عنوان یک سیگنال برای ورود به معاملات،
و ابزار تایید و یا به منظور پیش بینی جهت و میزان نوسانات قیمتی بازار، استفاده کرد .
در این مقاله به معرفی چند الگوی قیمتی محبوب با توجه به میزان کارایی و قدرتمندی آنها خواهیم پرداخت
و توضیح کاملی درباره جزییات دقیق و کارآمد آنها شرح خواهیم داد .
تشخیص این الگوها در نمودار، به ما کمک می کند تا بازار را بهتر درک کنیم و نسبت به نوسانات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم.
شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می شود که در معامله گری به دید وسیع تری دست یابید،
که همین توانایی می تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
الگوهای نموداری زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آنها میتواند موجب به تحلیل و تجزیه صحیح و در نتیجه معاملات بهتر شود.
چندین الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران هفت تا از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند،
این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلشناسایی هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است.
همچنین این الگوها در تایم فریمهای(دوره های زمانی) مختلفی تشکیل میشوند، ولی بیشترین استفاده در تایم روزانه است.
چند نکته جامع درباره الگوهای قیمتی
زمان تشکیل یکی از الگوهای نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید و قدرت الگو است.
هریک از الگوهای قیمتی ، یک هدف نموداری از پیش تعیین شده دارند که میزان تحقق این انتظارات، به روند بازار بستگی دارد.
هر چه در شکل گیری یک الگو زمان بیشتری صرف شود ،انتظار می رود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
بیشتر الگوهای نموداری از لحاظ جزئیات شباهت فراوانی به یکدیگر دارند.
از این رو به منظور تشخیص آن ها از یکدیگر، باید به عواملی همچون شکست های قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
یکی از روش های تشخیص شکست و تغییر روند ، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است.
بهتر است هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
برخی معامله گران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند،
باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهش یافته
و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
همچنین الگوهای نموداری در تایم فریمهای(دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند.
از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد
انواع الگو های نموداری
الگوهای قیمت به طور کلی به دو نوع تقسیم میشوند :
الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده که هر یک تعاریف خاص به خود را دارند که در این مقاله به آن پرداخته ایم .
الگوهای بازگشتی:
الگوهایی هستند که معمولا پس از تشکیل این الگوها بر روی نمودار، قیمت روند قبلی خود را تکرار نخواهد کرد .
به عبارت دیگر، پس از تشکیل الگوها، قیمت تمایل دارد در جهت عکس
مسیر قبلی خود به حرکت ادامه دهد.
و اصولا الگوهای بازگشتی در زمان طولانی تری شکل می گیرند .
الگوهای ادامه دهنده:
الگوهایی هستند که عمدتا پس از تشکیل این الگوها بر روی نمودار،
قیمت روند قبلی خود را تکرار خواهد کرد .
به عبارت دیگر، پس از تشکیل الگوها، قیمت تمایل دارد در جهت
مسیر قبلی خود به حرکت ادامه دهد.
الگوهای ادامه دهنده نشان دهنده این موضوع هستند
که روندهای خنثی در طی فعالیت های قیمت، چیزی جز یک توقف مقطعی قیمت نمی باشند
و پس از آن روند دوباره درهمان جهت قبلی خود به حرکت ادامه خواهد داد.
الگوهای ادامه دهنده اغلب در زمان کمتری ساخته می شوند و عموما در رده الگوهای کوتاه مدت و یا میان مدت طبقه بندی می شوند .
انواع الگوهای بازگشتی :
الگو های برگشتی در انتهای روند صعودی عبارت اند از :
الگوی سر و شانه سقف٬ سقف دو قلو٬ سقف سه قلو و الگو های سر و شانه مرکب
الگوی سرو شانه Head and Shoulders:
این الگو از دو حالت تشکیل شده است
سر و شانه نزولی و سر و شانه صعودی ؛ که در این قسمت از مقاله به جزییات آنها خواهیم پرداخت .
دیدگاه شما