کارگردان «روز سیب»: نخواستم در یک جعل تاریخی مشارکت کنم
هفتاد و دومین دوره جشنواره فیلم برلین هفته گذشته با سختگیریهای شدید بهداشتی به دلیل اوج گرفتن همه گیری سویه اومیکرون ویروس کرونا در پایتخت آلمان برگزار شد.
از سینمای ایران چند فیلم در بخشهای مختلف جشنواره برلین حاضر بود. یکی از آنها فیلم «روز سیب» ساخته محمود غفاری بود که در بخش رقابتی نسل مربوط به فیلمهای مرتبط یا درباره کودکان و نوجوانان به نمایش درآمد. این فیلم داستان خانوادهای ساکن یک منطقه حاشیهای در اطراف تهران است که دزدیده شدن خودروی وانت پدر، مشکلات زیادی برایشان ایجاد میکند. دو فرزند خانواده شاهد مشکلات گریبانگیر پدر و مادر هستند و فرزند بزرگتر که دبستانی است تلاش میکند بهشیوه خودش بخشی از این مشکلات را حل کند.
«روز سیب» چهارمین ساخته بلند محمود غفاری بعد از فیلمهایی چون «این یک رویا نیست»، «مو» و «شماره ۱۷ سهیلا»ست.
صحنه: گفتوگو با محمود غفاری کارگردان «روز سیب»
- ارسال به فیسبوک
- ارسال به توئیتر
No media source currently available
- 128 kbps | MP3
- 64 kbps | MP3
چرا برخلاف فیلمهای پیشینتان این بار به طبقات محروم اجتماعی و حاشیهنشینها پرداختید؟
حاشیهنشینی در ایران به خاطر شرایط اقتصادی تبدیل به یک بحران شده است. چون در ایران به سرعت سقوط طبقاتی در حال رخ دادن است و طبقات متوسط هم دارند به جایگاه طبقات خیلی فرودست جامعه سقوط میکنند. به همین خاطر اخیرا بیشتر از طبقات مختلف جامعه در حاشیه شهرها جمع میشوند. برای من بافت حاشیهنشینی نسبت حاشیه مشارکت جالب بود. یعنی در این دو سه سال اخیر من دیدم به خاطر شرایط اقتصادی دیگر نمیشود در تهران و یا شهرهای بزرگ زندگی کرد و همه دارند ریخته میشوند و سرازیر و سرریز میشوند به حاشیه شهر.
وقتی این اتفاق میافتد، نه این که من بخواهم عامدانه در میان اینها دنبال سوژه باشم، ولی داستان به وجود میآید. آن طبقهای که پیشتر اینجا نبود ولی مجبور شده به آنجا بیفتد، مشکلات جدیدی برایش به وجود میآید. این یک زنگ خطر نسبت حاشیه مشارکت بود برای من. یعنی جالب است به شما بگویم که در آن مملکت، لوکیشن من هم به عنوان فیلمساز از یک جایی به بعد تغییر پیدا کرد. مثلاً من قبلا سمت اکباتان زندگی میکردم، فیلمی هم که میساختم سمت اکباتان بود. معمولاً این شکلی هستم و در محدودهای که زندگی میکنم فیلم میسازم. بعد که خودم به آن سمت رفتم، آن مناطق برایم جالبتر شد چون به آن نزدیکتر شدم.
و نکته قابل توجه این که در این نظارهتان به زندگی حاشیهنشینها و فقری که به تدریج دارد گسترده و گستردهتر میشود، تاثیرش را بر روی کودکان و نوجوانان بررسی میکنید. این برای من به نوعی یادآور سینمای دهه۶۰ ایران است، در حالیکه معضلات به نوعی با صراحت بیشتری از چشم کودکان و نوجوانان بررسی میشود. به چه دلیل خواستید از دید کودکان این تأثیر فقر را ببینید؟
جنبههای مختلفی داشت. یکی از دلایل این که من تصمیم گرفتم این کار را یک فیلم کودک بسازم، فکر کردم در سینمای ایران، الان کار کردن خیلی سخت شده. مرزهای سانسور بسیار گستردهتر شده، فضا را برای ما تنگتر کردهاند و من هر چه فکر کردم، دیدم هر فیلمنامهای بنویسم، خیلی دور است از آن چیزی که میخواهم بسازم یا بنویسم. چون همهاش دارد محدودیتهای جدیدی به وجود میآید و باید آنها را لحاظ کنم. از یک جایی خسته میشوی.
فکر کردم در کانسپت اولیه اگر یک فیلم کودک بسازم، شاید یک خرده آن شرایط دستوپاگیر برایم آسانتر بشود. جالب است بگویم که در این فرایند، کشف کردم و احساس کردم آن سینمای کودکی که در دهه۶۰ به وجود آمد و یک سری فیلمساز آمدند و فیلم کودک ساختند، احتمالاً در آن دوره هم یک خرده فشار بیشتر شده و فیلمسازها گفتهاند خب حالا میرویم در حوزه کودک کار میکنیم که بتوانیم راحتتر کار کنیم و سانسور نتواند آنقدرها واردش بشود.
تیزر فیلم «روز سیب» ساخته محمود غفاری
- ارسال به فیسبوک
- ارسال به توئیتر
No media source currently available
حالا تفاوت این است که در آن دوره آن سینما به سمت سینمای شاعرانه و اخلاقی میرود، به خاطر این که جامعه، جامعهای شعارزده بود، اخلاق با همان تعریفش در آن دوره خیلی مهم بود؛ ولی الان وقتی شما میروید همان کار را انجام بدهید و بر اساس جامعه امروز بسازی چون اخلاق برخلاف تبلیغات رسمی حکومت که بیستوچهارساعته آن را با تبلیغ ظاهری ترویج میدهد (در حالیکه خودش بیاخلاقترین است). چون خود حکومت بیاخلاقترین است، جامعه هم به لحاظ اخلاقی با سرعت و شتاب زیادی سقوط میکند و شما وقتی میآیی در مورد شرایط کشور و شرایط داستانت و غیره فیلم واقعی و رئال بسازی، آن بیاخلاقی هم داخلش دیده میشود.
یک جنبه دیگر هم این بود که من احساس کردم بالاخره ما همه در به وجود آمدن این شرایط سهیم هستیم. یک بخشی از ما انقلاب کردند؛ یک بخش در انتخابات شرکت کردند و بازیهای این حکومت را بازی خوردند؛ ولی یک بخشی هم این بچهها هستند که هیچ مشارکت و هیچ دخالتی در این حوزه ندارند و از این به بعد هم نخواهند داشت. چون نسل جدید اصلاً بههیچوجه حکومت را به رسمیت نمیشناسد. اصلاً شبکههای اجتماعی شرایطی فراهم کردهاند که دیگر همه میدانند پادشاه دیگر لباس ندارد! میدانید؟ دیگر در شرایطی هستیم که بالاخره هواپیما را میاندازند و بعد آن بچه در آن حاشیه شهر میبیند.
در بومهن که من این فیلم را ساختم، در آبان ۹۸ من خودم آنجا بودم چون آنجا زندگی میکردم، یک صحنه جنگ بود. از همهجا دود بلند میشد. تمام بانکها آتش زده شده بود. بعد از یک هفته سر کوچهها بنر زده میشد و ما تصویر جوانان مختلف را میدیدیم که از دست رفتهاند و وحشت میکردیم. خب این بچهها اینها را میبینند و دیگر آنها مثل ما همراه نمیشوند. گول نمیخورند. به همین خاطر گفتم که اینها هیچ مشارکتی هم نمیکنند اما بیشترین آسیب را میبینند از این شرایط.
یکی از دلایلی هم که فکر کردم این فیلم را به این شکل و با کودک بسازم، این بود که ما بزرگترها همه شرمندهایم از هم، توی روی هم نگاه نمیکنیم. به خاطر اینکه ما همه مشارکت داریم در این شرایط، همه. تنها کسانی که معصومند و هیچ مشارکتی ندارند و الکی تحت فشارند، بچهها هستند. به همین خاطر من این کار را کردم.
این طور که متوجه شدم از پاسختان، در واقع در نگاه اول به نظر میرسد که به نوعی برای فرار از سانسور و محدودیتها، شخصیتها را انتخاب کردید.
نکته اولیهاش این بود.
اما پرداختتان به نسبت بسیار صریح است و در واقع اشارهتان به شکلی هست که بیننده متوجه شود که این فقر و مشکلاتی که گریبانگیر خانواده است، زمینهها و دلایل دیگری دارد و این منظر، فیلمتان را تا حدودی متفاوت میکند از فیلمهای جریان اصلی سینمای ایران که معمولاً تلاش میکنند از بیان دلایل اصلی این فقر و مشکلاتی که گریبانگیر شخصیتهای مختلف فیلم است، فرار کنند. یک سکانس کلیدی هم در فیلم است که ما بیلبوردی را میبینیم از رهبر جمهوری اسلامی که در حاشیه خیابانهای آن منطقه نصب میشود. بر همین مبنا، شما در اجرا خیلی صریح هستید. یعنی در واقع میخواهم بگویم به نظر میرسد که آن تصمیم اولیهتان در اجرا تغییر کرده ظاهراً.
ببینید، بله، در اجرا این شکلی هست. ولی شما هر چقدر هم بخواهید فرار کنید از این مسائل، وقتی آنجا در آن شرایط درگیرش هستید، آن قدر میزان سانسور در آن کشور زیاد است که شما هل داده میشوید. اگر بخواهید صریح هم حرف بزنید در همه حوزهها مجبور میشوید و میرسید به آنجا. چون دست سیستم و نظام همه جا هست تا این اتفاق بیفتد. این فیلم که تمام تلاشم را کردهام، شده این.
شما فکر کن اگر حوزه دیگری بود، ممکن بود از این هم بدتر شود. چون واقعا دیگر خودم در شرایط روحی هستم که اصلاً نمیتوانم حرف نزنم. این جعلی را که خودم در آن مشارکت کردهام و سینمای ایران هم مشارکت دارد، این جعل تصویری که ۴۳ سال است در آن هیچ چیز واقعی از زندگی مردم ایران وجود ندارد. خب جعل بزرگی اتفاق افتاده است دیگر. شما الان بیایید و بگویید مردم ایران در سال ۸۵ چه شکلی زندگی میکردند، شما یک تصویر واقعی ندارید. به خاطر اینکه جمهوری اسلامی موفق شده است که در این مورد یک جعل بزرگ روی داده باشد.
من در پایان قرن در سال ۱۴۰۰، حالا ادعایی نمیکنم و فیلمم فیلم کوچولویی است، اما فکر کردم میتوانم شروعکننده باشم. در سال ۱۴۰۰، وقتی قرن تمام میشود بگویم که این جعلی که ما در آن مشارکت میکنیم، اشتباه است. ما داریم به تاریخ خیانت میکنیم. ما باید دیگر از این به بعد فیلمهایی بسازیم که آن لحظه را، که در آن کشور هر اتفاقی میافتد، حداقل بتوانیم کار را به آن واقعیت نزدیکتر کنیم.
از آن مسئله حجاب شما شروع کنید تا این که بیایید از این نابسامانیهای به این بزرگی تصویرسازی کنید. بالاخره بعد از ۵۰ سال از نسل ما بازخواست خواهند کرد، که آقا شما وقتی آن شرایط را میدیدید چرا هیچ اشارهای و کاری نکردید؟ من میتوانم بگویم بله، بنده اینجا نشان دادهام. از نظر من مسئولیت تمام نابسامانیها همین چیزی است که من اینجا نشان دادهام. از نظر من کسی نمیتواند از زیر بار مسئولیتش در برود.
یک جورهایی من حتی شخصی هم برخورد کردهام. به خاطر اینکه سینمای ایران اصلاً اینقدر عقیم شده که هیچ تأثیری در جامعه ایران نمیگذارد، هیچی. یعنی اصلاً تأثیرگذاریاش را از دست داده، به خاطر این که هم نمایش داده نمیشود و هم این که شبکههای اجتماعی آن قدر جلوتر از سینمای ایرانند که سینمای ایران هیچ کاری نمیتواند بکند.
من شخصی برخورد کردم. گفتم برای خودم، میخواهم سالهای بعد بگویم من در آن شرایط، یک واکنشی نشان دادم حداقل، به آن شرایط دهشتناک. به خاطر این که سینمای ایران در این مورد وحشتناک است و این را همه مردم هم میدانند و به همین خاطر اسم سینمای حکومتی و سلبریتی حکومتی را میشنوید.
نگران نیستید با این پرداخت، امکان ارتباط با مخاطب را از دست بدهید؟ وقتی اجازه ندهند فیلمتان در ایران نمایش داده بشود، ممکن است این حرفهایتان به گوش مخاطبانی که میخواهید، نرسد.
نه، آن مخاطب اصلاً نیاز ندارد ببیند. آن مخاطب هر روز خودش میبیند، در شبکههای اجتماعی و . آن مخاطب خودش آن را زندگی میکند.
پس چرا این فیلم را ساختید؟ به هر صورت هر فیلمسازی فیلم میسازد که فیلمش دیده شود.
صد درصد. ببینید، من آن فیلم را میسازم که اولاً اگر مردم ایران آن فیلم را ببینند فکر کنند که بالاخره یک بدنهای در سینمای ایران وجود دارد که آنها را میبیند. این خودش یک دلگرمی است برای مردم. من هر چقدر هم تلاش بکنم حرف صریح آن مردم را بزنم، آن مردم خودشان صریحتر از من این کار را میکنند و همه چیز را میبینند. یک بخش فیلم که درام و قصه و سرگرمی است، یکی میبیند و خوشش میآید و یکی خوشش نمیآید؛ و آن بخش سینمایش است که کار خودش را میکند و در فیلم هست.
در مورد یک بخش دیگرش، من دنبال دیدن مخاطب و تأثیرپذیریاش نیستم، میگویم ما الان وظیفه داریم واقعیت جامعه ایران را لخت تصویر کنیم، آرشیو کنیم و نگه داریم. این به درد تاریخ مملکت میخورد. ما نمیدانیم در سال ۵۶ در آن کشور چه اتفاقی افتاده که مردم آن اشتباه بزرگ را کردهاند. من میگویم پس وظیفه سینمای ایران چیست؟
سینمای مستند ایران، سینمای داستانی ایران، خب اینها تصویر واقعی را باید نشان دهند. اصلا سینما را هم در نظر نمیگیرم، ما بلدیم با دوربین و تجهیزات کار کنیم، خب ما باید برای تاریخ آن کشور یک داکیومنتی جمع کنیم دیگر! نمیتوانیم که این کار را نکنیم. سالی صد تا فیلم ساخته میشود، اصلاً نود تایش مردم را سرگرم کنند و بخواهند تأثیر هم بگذارند، اخلاق را ترویج کنند و غیره، ده تا فیلم هم ساخته شود که اصلاً تماشاگر هم نداشته باشد و توی کمد هم بگذاریم و ۲۰ سال دیگر به درد تاریخ این کشور بخورد. هی اشتباه نکنیم در تاریخمان.
من این شکلی نگاه کردم به این فیلم. الان هم فکر میکنم دیگر نمیتوانم فیلم بسازم در آنجا. من میگویم هر فیلمسازی دو تا فیلم این شکلی بسازد، بعد از آن هم احتمالاً دیگر نمیتواند بسازد. دو تا فیلم، مخفیانه، هر جوری، هر کسی از یک زاویه. من رفتم در حاشیه ساختم، یکی برود در جنوب تهران بسازد، یکی در شمال تهران بسازد، ما اصلاً هیچ تصویر درستی نداریم از جامعه ایران. مگر میشود چنین چیزی؟
و بر این مبنا، امیدوار نیستید به نمایش فیلمتان در ایران؟
نه، اصلاً. قطعاً این فیلم آنجا نمایش داده نمیشود. به هیچ وجه. ما با پول کم هم ساختیم این فیلم را. من خودم میدانم، همه اینها را پیشبینی کرده بودم. برای این که ریسک شکست فیلم را به لحاظ اقتصادی بیاورم پایین، برای ساخت چنین فیلمی باید با پول کم میساختم. چون در آن لحظه مهم این است که فیلم ساخته بشود و فشار اقتصادی به سازندههایش نیاورد، ولی مسئلهای را طرح کند، فقط طرح کند. حالا ممکن است پرداختش یک خرده ضعیف باشد، یک خرده بودجهاش ضعیف باشد، اشکالی ندارد. چون تو پیشبینی میکنی که فرصت نمایش پیدا نمیکند، میگویی با چند نمایش خارجی و اینها یک پولی در میآوری و چون کوچولوست، هزینهاش در میآید و بازگشت سرمایهای دارد.
در مورد نمایش فیلم هم زمان میرود جلوتر و بالاخره پلتفرمهای دیگری وجود دارد که مردم میتوانند بروند ببینند و تو اگر بخواهی تأثیر هم بگذاری، که ما تأثیری نمیتوانیم بگذاریم در آن جامعه، تأثیرش را میگذارد. گرچه به نظر من امکان تأثیرگذاری نیست، چون اصلاً آن مردم خودشان همه چیز را میدانند، همه چیز را. من چه تأثیری میتوانم روی آن آدمها بگذارم؟
بابک غفوری آذر
بابک غفوریآذر پیش از پیوستن به رادیو فردا به عنوان خبرنگار و دبیر حوزه فرهنگ و هنر در روزنامههایی چون حیات نو، شرق و اعتماد فعالیت میکرد. او از سال ۱۳۸۹ به عنوان خبرنگار و گزارشگر با رادیو فردا همکاری میکند و در این مدت علاوه بر تهیه گزارش و گفتوگو در حوزههای مختلف، تحولات حوزه سینما و تئاتر را از نزدیک دنبال کرده و تهیهکننده برنامه هفتگی صحنه است.
حاشیه فروش چیست
حاشیه فروش چیست ؟ این سوالی است که یک حسابدار زبده باید بتواند به آن پاسخ داده و اهمیت آن را بداند و به کار گیرد. حاشیه فروش مانند حاشیه سود یکی از ابزار تحلیل امور مالی است که البته بیشتر مدیران نسبت به آن اطلاعاتی ندارند و آن را به کار نمی گیرند. اگر مدیر یک شرکت یا دانشجوی حسابداری هستید و می خواهید بدانید حاشیه فروش چیست در ادامه با ما همراه باشید تا به این خواسته شما جامه عمل بپوشانیم.
حاشیه فروش چیست:
برای حاشیه فروش تعاریف و تفاسیر گوناگونی وجود دارد که کامل ترین آن را می توان به این صورت ارائه نمود: هنگامی که در ازای خدمات و یا کالایی را ارائه داده و هزینه متغیر تحویل را ازآن کسر می نمایید. آن چه باقی می ماند را حاشیه فروش می نامند و به گفته نایت این روش، روشی متفاوت برای نمایش سود و آگاهی از آن می باشد.
اگر هزینه های متغیر را در نظر بگیرید می توانید حاشیه فروش را به روش متفاوتی به دست آورید. حاشیه فروش نشان دهنده درآمد کل، درآمد بعد از هزینه های ثابت و سود را نشان می دهد. و برخی حاشیه فروش را به عنوان قسمتی از فروش می دانند که هزینه های ثابت را جبران می کند.
روش محاسبه حاشیه فروش:
اگر جنسی قیمتی معادل 24 دلار داشته باشد و هزینه متغیری معادل 4 دلار داشته باشد، حاشیه فروش آن برابر است با 20 دلار برای محاسبه حاشیه فروش ابتدا لازم است سود سنتی را گرفته و لیست هزینه های ثابت و متغیر را تشکیل دهید. ممکن است در این مرحله برخی از هزینه ها معلوم نباشند پس خیلی هم کار ساده ای نیست.
هزینه های ثابت شامل هزینه های تجاری بوده و مهم نیست که شما چقدر محصول یا خدمات ارائه می دهید برای مثال اجاره مسکن و حقوق اداری جزو این دسته هستند. اما هزینه های متغیر به هزینه هایی اطلاق می گردد که مانند کمیسیون فروش و مواد مستقیم با مقدار تولیدی شما فرق دارد. ممکن است ما فکر کنیم هزینه های ثابت است در صورتی که جزو هزینه های متغیر قرار گیرد برای مثال ممکن است نیروی فروش افزایش پیدا کند و به یک هزینه متغیر تبدیل گردد. محاسبه درست این متغیر ها مهم ترین نکته در محاسبه حاشیه فروش می باشد.
برای مطالعه مقاله حسابرسی داخلی چیست می توانید از این لینک استفاده نمایید.
هزینه های ثابت و متغییر
هزینه های ثابت شامل چه هزینه هایی هستند:
برخی از مخارج وجود دارند که وقتی تعداد کالا و یا خدمات را تغییر می دهیم دچار تغییر و تحول نمی گردند که این گونه مخارج را هزینه های ثابت می نامند. این هزینه ها معمولا از فعالیت تجاری جدا بوده و هیچ وقت از بین نمی روند بلکه همیشه باید پرداخت گردند. از جمله مخارج ثابت می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- استهلاک: هنگامی که تجهیزات یک کارخانه یا شرکت مستهلک می نسبت حاشیه مشارکت گردند و لازم است شرکت از اول این موارد را تامین نماید.
- نرخ بهره: ناشی از نرخ بهره وام ها می باشد که بایستی آن را به صورت دوره ای پرداخت نمود.
- هزینه های ناشی از بیمه بر طبق قرارداد
- هزینه اجاره املاک
- مالیاتی که به املاک تعلق می گیرد.
- حقوق ثابت کارمندان و کارکنان و در کل پرسنل شرکت
- خدمات رفاهی مانند هزینه آب، گاز، برق و …
هزینه های متغیر شامل چه هزینه هایی هستند:
گروه دیگر از مخارج که در محاسبه حاشیه فروش مهم هستند را مخارج متغیر تشکیل می دهند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم بوده و باید منجر به سود دهی شوند. از جمله می توان ساخت محصول و یا فروش خدمات و … اشاره نمود. مخارج متغیر معمولا تابعی از تعداد محصولاتی که به فروش می رسد و خدماتی که ارائه می شود، می باشد.
وقتی تولیدات بالا برود هزینه های متغیر نیز زیادتر می شوند و وقتی تولیدات کاهش یابد، هزینه های متغیر نیز کاهش می یابند. وقتی هزینه های متغیر خیلی زیاد شوند به این معنا است که شرکت توانایی کار با سود کم تر را دارد این در حالی است که مخارج ثابت نیازمند سود بسیار بالای شرکت می باشند. از جمله مخارج متغیر می توان به موارد زیر اشاره نمود.
- مواد اولیه ای که در تولید کالا استفاده می شود.
- تدارکاتی که برای تولیدات مورد مصرف قرار می گیرد.
- هزینه های پرداختی به کارکنان که آن را با عنوان واحد کار می شناسیم.
- هزینه هایی که به طور ساعتی به کارکنان پرداخت می گردد که آن را با نام دستمزد قابل پرداخت می شناسیم.
- هزینه ای که برای فروش محصولات به فروشنده پرداخت می گرد که به آن کارمزد می گویند.
- هزینه های مربوط به ارسال و انتقال کالا برای مشتری که همان هزینه های حمل و نقل هستند.
- مقدار خدمات رفاهی مانند آب و برقی که برای تولید یک کالا مصرف می شوند.
روش استفاده شرکت ها از حاشیه فروش:
این مقوله به مدیران شرکت ها کمک می کند تا بهتر در برنامه مالی خود تصمیم گیری نمایند. برای مثال می تواند محصولات را کم و زیاد نمود و یا قیمت گذاری رو آن ها را عوض کرد. از مهم ترین و متداول ترین کاربردهای حاشیه فروش می توان به مقایسه محصولات اشاره نمود که به ما کمک می کند محصولات مختلف را با هم مقایسه نموده و برخی را حفظ و برخی را حذف نسبت حاشیه مشارکت نماییم.
اگر حاشیه فروش یک شرکت منفی باشد به این معنا است که ان شرکت باید آن کار را کنار بگذارد زیرا پول خود را از دست داده و مجبور است یا محصول را کنار بگذارد و یا قیمت محصولات را افزایش دهد. همچنین در صورتی حاشیه فروش مثبت باشد، پس این محصول ارزش دارد و می تواند منجر به سود دهی شود حتی اگر سود منفی باشد. چون حاشیه فروش مثبت کمک زیادی به سود و هزینه های ثابت خواهد نمود.
برای مطالعه مقاله نقش حسابدار در موفقیت کسب و کار می توانید از این لینک استفاده نمایید.
اهمیت حاشیه فروش در تجارت:
همان طور که گفتیم حاشیه فروش می تواند به تصمیم گیری مدیران کمک زیادی کند. که این مساله را در بالا بررسی کردیم و با تعیین حاشیه فروش که مثبت است یا منفی در تجارت نقش خود را ایفا می نماید. وقتی حاشیه روش محصولی منفی شود به این معنا است که ادامه دادن به ساخت و یا معامله با آن محصول برای شرکت به هیچ وجه عاقلانه نیست. این در حالی است که مفهوم حاشیه فروش برعکس این مورد می باشد.
خطاهای رایج در محاسبه حاشیه فروش:
ممکن است عده بسیاری در هنگام محاسبه فروش دچار اشتباه شوند. منشا اشتباهات در محاسبه حاشیه فروش عدم شناخت هزینه های متغیر و هزینه ثابت و جا به جا کردن آن ها به جای هم است. به اعتقاد نایت برخی از متغیر های وجود دارند که آن ها را شبه متغیر می نامند، برای مثال محصولی که اضافه می کنید تا مدتی برای شما کار کند می تواند بین این دو دسته قرار بگیرد. این دستگاه چون تولید بالاتری دارد یک هزینه اضافه در نظر گرفته شده و متغیر است و چون خریداری شده است یک هزینه ثابت می باشد.
نکته دیگر این است که هزینه های مربوط به تحلیل و توسعه را ثابت در نظر می گیرند در صورتی که این هزینه ها هزینه های مستقیم می باشند. در کل می توان گفت مهم ترین و بارز ترین علل اختلاف در حاشیه فروش جابهجایی هزینه های ثابت و متغیر است. منابع سود نقدی اکثرا حاشیه فروش بسیار کمی دارند زیرا هم هزینه های ثابت را تحت تاثیر قرار نمی دهند و در عین حال ممکن است هزینه های متغیر بسیار بالایی داشته باشند.
سخن نهایی:
در این مقاله تلاش کردیم شما را به طور کامل با حاشیه فروش آشنا سازیم. در کل حاشیه فروش می تواند در تصمیمات مدیریتی شرکت تاثیر بسیار زیادی داشته باشد و منجر به سود دهی شرکت شود. فرمول حاشیه فروش گرچه بسیار ساده است اما محاسبه آن کار چندان ساده ای نیست زیرا ملزم شناخت انواع متغیرها و دسته بندی آن ها می باشد.
شخصی که این کار را انجام می دد یا باید دارای اطلاعات کافی حسابداری باشد و یا بهتر است آن را به یک حسابدار و یا کارشناس مالیاتی سپرد تا این کار را برای او انجام دهد. انجام دقیق این مهم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و نباید با ساده انگاری و بی توجهی منجر به تصمیمات نادرست و در نهایت زیان برای مدیران گردد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله گزارش های مورد نیاز مدیران را به شما پیشنهاد می کنیم.
ساخت مشارکتی با مدل جدید
دنیای اقتصاد : بازار ساختوساز با توافق جدید مالکان ساختمانهای کلنگی و سازندهها، به تورم توام در این بخش واکنش نشان داد. در ماههای اخیر افزایش قیمت ملک قابل تخریب از یکسو و رشد غافلگیرکننده قیمت انواع مصالح ساختمانی ازسوی دیگر، توقع دو طرف برای تغییر فرمول «مشارکت در ساخت» را بالا برد؛ اما در حال حاضر مالک و سازنده بر سر مدل جدید مشارکت به تفاهم رسیدهاند. دو طرف، بدون تغییر فرمول «نسبت مشارکت در ساخت» حاضر به افزایش مبالغ بلاعوض شدهاند. این مبلغ را سازنده، علاوه بر سهم میانگین ۶۰ درصدی مالکان از واحدهای در حال ساخت، به آنها براساس قدرالسهم زمین پرداخت میکند.
مدل جدید مشارکت در ساخت تحت تاثیر تورم توام بازار زمین و مصالح ساختمانی توسط فعالان بازار مسکن سال ۹۹ طراحی شد. به گزارش «دنیای اقتصاد»، وجود توامان تورم زمین و املاک کلنگی در کنار تورم غیرمنتظره مصالح ساختمانی طی یکی دو سال گذشته سبب شده فعالان بازار مشارکت در ساخت اعم از مالکان و سازندهها به طراحی صورت جدیدی از مدل مشارکت روی بیاورند. طی یکی دو سال اخیر مصالح ساختمانی به طور میانگین رشد بین ۳۰ تا ۴۰ درصدی قیمت را تجربه کرد. هرچند میزان این تغییرات به مراتب محدودتر از تغییرات قیمت زمین طی همین مدت بود، اما از آنجا که همین میزان ناپایداری قیمت در بازار مصالح نیز اتفاقی نادر بوده است، افزایش هزینههای ساخت اکنون بیش از هر زمان دیگری به چشم سازندهها آمده و آن را با دقت و شدت بیشتری در محاسبات خود برای حاشیه سود، لحاظ کردهاند. در سوی دیگر این بازار نیز تورم ۹۳ درصدی قیمت زمین و املاک کلنگی که در طول یکساله ۹۸ رخ داد، در جنس مشارکتها اثر گذاشت. تنها در زمستان سال گذشته نسبت به فصل مشابه سال قبل از آن، قیمت زمین در تهران به طور میانگین ۴۰ درصد افزایش یافت. این تورم در بهار و تابستان سال ۹۸ نیز قابل توجه و به ترتیب ۱۷۰ و ۱۳۰ درصد بوده است.
وقوع همزمان تغییرات قیمتی قابل توجه در بازار زمین و مصالح ساختمانی به ویژه طی یک سال اخیر سبب شده اکنون دو طرف اصلی بازار مشارکت در ساخت به این همزمانی واکنش نشان دهند و در جستوجوی راهکاری باشند که بتواند منافع دو طرف را تامین کند. به این ترتیب از نیمه دوم بهار امسال بر خلاف سالهای گذشته مدل جدیدی از توافق مالک و سازنده رقم خورد. پیش از این عموما بازار زمین بود که تورم قابل توجه را در مقاطع مختلف تجربه میکرد و در نتیجه هر زمان این تغییرات در دامنه وسیع رخ میداد و قیمت زمین افزایش چشمگیری پیدا میکرد، بازار با تغییر «نسبت مشارکت» به این موضوع واکنش نشان میداد؛ به این ترتیب که مالکان املاک کلنگی سهم خود از مشارکت را افزایش میدادند و تنها با این شرط حاضر به مشارکت با سازنده بودند که سهم بیشتری از پروژه نصیب آنها شود. این ماجرا سبب شد در مقطعی از سال گذشته نسبت مشارکت در بازار ساخت و ساز که در حال حاضر در عموم مناطق تهران ۶۰-۴۰ به نفع مالک است، به ۶۵-۳۵ تغییر پیدا کند. با این حال افزایش سهم مشارکت مالکان در ساخت و سازها دوام چندانی پیدا نکرد و در بهار امسال ماجرای توافق با سازنده به شکل دیگری رقم خورد. این توافق جدید در حالی رخ داده که تورم زمین همچنان دنبالهدار بوده و متوقف نشده است؛ هر چند سرعت رشد قیمت زمین به مراتب پایین تر از سال گذشته است.
با این همه امسال نه تنها سهم مالکان از مشارکت تغییر نکرده، بلکه حتی این سهم به روال عمومی بازار در پیش از سال ۹۸ یعنی ۶۰-۴۰ بازگشته است؛ به این معنا که ۶۰ درصد از پروژه نهایی متعلق به مالک زمین و ۴۰ درصد متعلق به سازنده خواهد بود.
اما آنچه میتوان به عنوان «توافق جدید در بازار ساخت و ساز» از آن یاد کرد، تغییر در میزان «بلاعوض» پرداختی به مالکان از سوی سازندهها است.
مبالغ بلاعوضی که پیش از این علاوه بر تعیین سهم مالکان از فرآیند مشارکت، در ابتدای عملیات تخریب و نوسازی املاک کلنگی از سوی سازندهها به آنها پرداخت میشد هماکنون در عمده مناطق شهر تهران با یک تغییر افزایشی قابلتوجه مواجه شده است. مالکان املاک کلنگی در مناطق مختلف شهر تهران بهطور متوسط مبالغ بلاعوض درخواستی از سازندهها را بین ۴۰ تا ۱۰۰ درصد نسبت به سال گذشته افزایش دادهاند و این رویه با مقاومت از سوی سازندهها روبهرو نشده است؛ چراکه آنها دریافتهاند اگر قرار است سهم مشارکت تغییر نکند، ناگزیر به پذیرش این تغییر در میزان بلاعوض پرداختی هستند.
در قرارداد مشارکت در ساخت از آنجا که مالک تمام سرمایه خود را یکجا در اختیار سازنده میگذارد و از طرفی سازنده به صورت مرحلهای و طی دو نسبت حاشیه مشارکت سال یا بیشتر، در پروژه هزینه میکند، بابت مابهالتفاوت زمانی مذکور، سازنده موظف است مبلغی را به مالک پرداخت کند که مقصود از «بلاعوض»، همین رقم است.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، واقعیت این است که سازنده و مالک هر یک با توجه به وضعیت قیمت زمین و شرایط بازار ساختوساز، انتظار متفاوتی از بازار دارند. تمایل مالکان این است که نقدینگی بیشتری از محل بلاعوض نصیبشان شود تا آن را در بورس یا بازارهای ارز و سکه به داراییهای دیگری تبدیل کنند. در مقابل سازندهها با وجود اینکه عموما با تامین نقدینگی کافی برای پرداخت بلاعوض به مالک مشکل دارند و اغلب در زمان شروع پروژه بودجه نقدی محدودی در اختیار دارند، اما ترجیح میدهند به پرداخت بلاعوض بیشتر در ازای اینکه از سهم ۴۰ درصدی متعارف آنها از مشارکت چیزی کسر نشود، تن دهند. آنها تغییرات قیمت ملک در میانمدت و درازمدت را به مراتب ارزشمندتر از حفظ نقدینگی خود ارزیابی میکنند و در نتیجه تمایل دارند سهم بیشتری از بنای ساخته شده ببرند و در این بین حاضر هستند بهای بیشتری بابت بلاعوض بپردازند. برآیند تمایل مالک و سازنده به افزایش بلاعوض در بازار ساخت و ساز منجر شده است.
میزان بلاعوض در جنوب تهران از مترمربعی ۵/ ۱ میلیون تومان آغاز میشود و در مناطق متوسط و مصرفی شهر به مترمربعی ۴ تا ۶ میلیون تومان میرسد. همچنین بلاعوض در مناطق متوسط رو به بالا از مترمربعی ۵ تا ۸ میلیون تومان بوده و در مواردی به ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان نیز رسیده است. البته قیمتهای بیشتر و کمتر از این مقدار نیز قطعا وجود دارد اما آنچه ذکر شد، مربوط به نتیجه بررسی فایلهای موجود در بازار است.
وقتی میزان رقم پرداختی بلاعوض در مقایسه با قیمت زمین سنجش میشود، وجود یک «نسبت» بین این دو قابل شناسایی است؛ نسبتی که اگرچه یک اصل ثابت نیست اما در مورد بسیاری از ساختوسازهای توافق شده در ماههای اخیر صدق میکند. در حال حاضر نسبت مبلغ بلاعوض به قیمت زمین بین ۶ تا ۱۰ درصد در مناطق مختلف تهران متغیر است و در عین حال در مناطق متوسط این نسبت تا ۱۵ درصد نیز افزایش مییابد. در مورد زمینهای مرغوب مناطق لوکس در برخی موارد میزان بلاعوض پرداختی به نزدیک ۲۰ درصد نیز رسیده، هر چند تعداد این قراردادها اندک است. بازار ساخت و ساز در حال حاضر رونق چندانی ندارد اما در عین حال تمایل به مشارکت از سوی سازندهها به مراتب بیشتر از مالکان برآورد میشود. این خروج موقت مالکان از بازار ارتباط مستقیم با جنس تحلیل سنتی آنها دارد. مالکان املاک کلنگی بر اساس محاسبات سنتی اقتصادی و غیراقتصادی در مجموع به این نتیجه رسیدهاند که اکنون زمان مناسبی برای ورود به بازار تخریب و نوسازی نیست و در نتیجه از تعداد فایلهای زمین در بازار به شدت کاسته شده است.
نکته مهم دیگر در بازار مشارکت در ساخت، ناپایداری قیمت زمین است که این موضوع نیز به نوبه خود در انصراف مالکان از مشارکت در ساخت موثر بوده است. اگرچه سرعت رشد قیمت زمین کاهش یافته اما همچنان یک گروه معتقدند زمین به عنوان نهاده اصلی ساختوساز ممکن است با تداوم رشد قیمت تحت تاثیر شرایط ناآرام بازارهای دیگر روبهرو شود و در نتیجه از عرضه یا مشارکت در این شرایط خودداری میکنند. به طور کلی در شرایط فعلی به دلیل تداوم انتظارات تورمی به خصوص با توجه به شارژ انتظارات از ناحیه رشد شاخص بورس، رشد نرخ ارز و البته رشد نقدینگی، دو اتفاق غیرهمجهت در بازار زمین از ماهها پیش رخ داده و همچنان استمرار دارد. اتفاق اول عدم تمایل به فروش یا مشارکت از سمت مالکان بوده که از ماهها پیش تاکنون آثار آن در بازار مشهود است؛ اتفاق دوم نیز مانور تقاضای سرمایهای در بازار زمین است. در حالی که عموما حضور تقاضای سرمایهای در بازار زمین و کلنگی یک اتفاق نادر به شمار میآید و کمتر کسی بابت سرمایهگذاری ملکی زمین را به آپارتمان ترجیح میدهد، اما در ماههای اخیر جنس تقاضای سرمایهای در بازار کلنگیها نیز مشاهده شده است.
در بازار مسکن چه میگذرد؟
تحولات در متغیرهای کلیدی بازار مسکن طی سه ماه اول امسال با سرعت بیشتری نسبت به سال گذشته رقم خورد.
«دنیای اقتصاد» برای بررسی دقیق آنچه در بازار مسکن گذشته است، پنجشنبه این هفته یک کارگاه آموزشی باعنوان «راهنمای ورود به بازار املاک» برگزار میکند.
در این کارگاه، سه ماه بازار مسکن در سه ساعت شرح داده میشود و در عین حال مهمترین اتفاقات سال گذشته در کل بازار ملک نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
تغییرات بهوجود آمده فقط به حوزه معاملات خرید و فروش آپارتمان محدود نیست بلکه در بازارهای ساخت و ساز، زمین و حتی اجاره نیز شرایط امسال مثل پارسال نیست.
شاید مهمترین رخداد در بهار امسال را بتوان تورم ماهانه بیسابقه در بازار معاملات واحدهای مسکونی در شهر تهران عنوان کرد که مجموعه دلایلی مشخص در بازار باعث آن شد. اما در بازار زمین نیز همچنان رشد قیمت ادامه دارد.
تغییرات سطوح قیمت زمین و مسکن و اجاره، روابط حاکم بین این سه را با شرایط جدیدی روبهرو کرده است.
به هم خوردن نسبتهای قدیمی بین قیمت زمین و قیمت مسکن و همچنین قیمت مسکن و اجارهبها این برداشت را ایجاد میکند که شرایط در بازار برای بازگشت نسبتهای قدیمی فراهم است و مثلا مسیر یا سرعت نوسان متغیرها از این به بعد تغییر خواهد کرد. اما سناریوهای دیگری هم در این ارتباط وجود دارد که لازم است فعالان بازار مسکن و همچنین تازهواردهای این بازار از آن مطلع باشند.
محور اصلی کارگاه بررسی و موشکافی درباره وضعیت جدید متغیرهای بازار مسکن و همچنین بازیگردانان کلیدی این بازار در مقطع فعلی است.
کدام بازار در حال حاضر سایه بر بازار مسکن انداخته است؟ این پرسش به همراه پرسشهای مهم سرمایهگذاران ساختمانی، خریداران مسکن و سایر فعالان این بازار در کارگاه راهنمای ورود به بازار املاک پاسخ داده میشود.
در این کارگاه همچنین تلاش خواهد شد مسیر تابستانی فعالیت در بازار ملک تحلیل و برآورد شود. همچنین نقشه کمریسک برای خرید آپارتمان حتی در بیرون از پایتخت نیز تشریح خواهد شد. کارگاه توسط فرید قدیری دبیر گروه مسکن و شهری روزنامه «دنیایاقتصاد» ارائه میشود.
طیف مخاطب این کارگاه شامل متقاضیان خرید آپارتمان، متقاضیان اجاره، سازندهها، بساز و بفروشها، موجران، خریدار و فروشنده زمین و سرمایهگذاران ساختمانی است.
متقاضیان شرکت در کارگاه «راهنمای ورود به بازار مسکن ۹۹» میتوانند برای ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفنهای ۸۷۷۶۲۴۱۱ و ۸۷۷۶۲۴۱۶ تماس بگیرند یا به آدرس اینترنتی مرکز آموزش گروه رسانهای «دنیایاقتصاد» به نشانی tc.den.ir مراجعه کنند.
ساخت مشارکتی با مدل جدید
دنیای اقتصاد : بازار ساختوساز با توافق جدید مالکان ساختمانهای کلنگی و سازندهها، به تورم توام در این بخش واکنش نشان داد. در ماههای اخیر افزایش قیمت ملک قابل تخریب از یکسو و رشد غافلگیرکننده قیمت انواع مصالح ساختمانی ازسوی دیگر، توقع دو طرف برای تغییر فرمول «مشارکت در ساخت» را بالا برد؛ اما در حال حاضر مالک و سازنده بر سر مدل جدید مشارکت به تفاهم رسیدهاند. دو طرف، بدون تغییر فرمول «نسبت مشارکت در ساخت» حاضر به افزایش مبالغ بلاعوض شدهاند. این مبلغ را سازنده، علاوه بر سهم میانگین ۶۰ درصدی مالکان از واحدهای در حال ساخت، به آنها براساس قدرالسهم زمین پرداخت میکند.
مدل جدید مشارکت در ساخت تحت تاثیر تورم توام بازار زمین و مصالح ساختمانی توسط فعالان بازار مسکن سال ۹۹ طراحی شد. به گزارش «دنیای اقتصاد»، وجود توامان تورم زمین و املاک کلنگی در کنار تورم غیرمنتظره مصالح ساختمانی طی یکی دو سال گذشته سبب شده فعالان بازار مشارکت در ساخت اعم از مالکان و سازندهها به طراحی صورت جدیدی از مدل مشارکت روی بیاورند. طی یکی دو سال اخیر مصالح ساختمانی به طور میانگین رشد بین ۳۰ تا ۴۰ درصدی قیمت را تجربه کرد. هرچند میزان این تغییرات به مراتب محدودتر از تغییرات قیمت زمین طی همین مدت بود، اما از آنجا که همین میزان ناپایداری قیمت در بازار مصالح نیز اتفاقی نادر بوده است، افزایش هزینههای ساخت اکنون بیش از هر زمان دیگری به چشم سازندهها آمده و آن را با دقت و شدت بیشتری در محاسبات خود برای حاشیه سود، لحاظ کردهاند. در سوی دیگر این بازار نیز تورم ۹۳ درصدی قیمت زمین و املاک کلنگی که در طول یکساله ۹۸ رخ داد، در جنس مشارکتها اثر گذاشت. تنها در زمستان سال گذشته نسبت به فصل مشابه سال قبل از آن، قیمت زمین در تهران به طور میانگین ۴۰ درصد افزایش یافت. این تورم در بهار و تابستان سال ۹۸ نیز قابل توجه و به ترتیب ۱۷۰ و ۱۳۰ درصد بوده است.
وقوع همزمان تغییرات قیمتی قابل توجه در بازار زمین و مصالح ساختمانی به ویژه طی یک سال اخیر سبب شده اکنون دو طرف اصلی بازار مشارکت در ساخت به این همزمانی واکنش نشان دهند و در جستوجوی راهکاری باشند که بتواند منافع دو طرف را تامین کند. به این ترتیب از نیمه دوم بهار امسال بر خلاف سالهای گذشته مدل جدیدی از توافق مالک و سازنده رقم خورد. پیش از این عموما بازار زمین بود که تورم قابل توجه را در مقاطع مختلف تجربه میکرد و در نتیجه هر زمان این تغییرات در دامنه وسیع رخ میداد و قیمت زمین افزایش چشمگیری پیدا میکرد، بازار با تغییر «نسبت مشارکت» به این موضوع واکنش نشان میداد؛ به این ترتیب که مالکان املاک کلنگی سهم خود از مشارکت را افزایش میدادند و تنها با این شرط حاضر به مشارکت با سازنده بودند که سهم بیشتری از پروژه نصیب آنها شود. این ماجرا سبب شد در مقطعی از سال گذشته نسبت مشارکت در بازار ساخت و ساز که در حال حاضر در عموم مناطق تهران ۶۰-۴۰ به نفع مالک است، به ۶۵-۳۵ تغییر پیدا کند. با این حال افزایش سهم مشارکت مالکان در ساخت و سازها دوام چندانی پیدا نکرد و در بهار امسال ماجرای توافق با سازنده به شکل دیگری رقم خورد. این توافق جدید در حالی رخ داده که تورم زمین همچنان دنبالهدار بوده و متوقف نشده است؛ هر چند سرعت رشد قیمت زمین به مراتب پایین تر از سال گذشته است.
با این نسبت حاشیه مشارکت همه امسال نه تنها سهم مالکان از مشارکت تغییر نکرده، بلکه حتی این سهم به روال عمومی بازار در پیش از سال ۹۸ یعنی ۶۰-۴۰ بازگشته است؛ به این معنا که ۶۰ درصد از پروژه نهایی متعلق به مالک زمین و ۴۰ درصد متعلق به سازنده خواهد بود.
اما آنچه میتوان به عنوان «توافق جدید در بازار ساخت و ساز» از آن یاد کرد، تغییر در میزان «بلاعوض» پرداختی به مالکان از سوی سازندهها است.
مبالغ بلاعوضی که پیش از این علاوه بر تعیین سهم مالکان از فرآیند مشارکت، در ابتدای عملیات تخریب و نوسازی املاک کلنگی از سوی سازندهها به آنها پرداخت میشد هماکنون در عمده مناطق شهر تهران با یک تغییر افزایشی قابلتوجه مواجه شده است. مالکان املاک کلنگی در مناطق مختلف شهر تهران بهطور متوسط مبالغ بلاعوض درخواستی از سازندهها را بین ۴۰ تا ۱۰۰ درصد نسبت به سال گذشته افزایش دادهاند و این رویه با مقاومت از سوی سازندهها روبهرو نشده است؛ چراکه آنها دریافتهاند اگر قرار است سهم مشارکت تغییر نکند، ناگزیر به پذیرش این تغییر در میزان بلاعوض پرداختی هستند.
در قرارداد مشارکت در ساخت از آنجا که مالک تمام سرمایه خود را یکجا در اختیار سازنده میگذارد و از طرفی سازنده به صورت مرحلهای و طی دو سال یا بیشتر، در پروژه هزینه میکند، بابت مابهالتفاوت زمانی مذکور، سازنده موظف است مبلغی را به مالک پرداخت کند که مقصود از «بلاعوض»، همین رقم است.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، واقعیت این است که سازنده و مالک هر یک با توجه به وضعیت قیمت زمین و شرایط بازار ساختوساز، انتظار متفاوتی از بازار دارند. تمایل مالکان این است که نقدینگی بیشتری از محل بلاعوض نصیبشان شود تا آن را در بورس یا بازارهای ارز و سکه به داراییهای دیگری تبدیل کنند. در مقابل سازندهها با وجود اینکه عموما با تامین نقدینگی کافی برای پرداخت بلاعوض به مالک مشکل دارند و اغلب در زمان شروع پروژه بودجه نقدی محدودی در اختیار دارند، اما ترجیح میدهند به پرداخت بلاعوض بیشتر در ازای اینکه از سهم ۴۰ درصدی متعارف آنها از مشارکت چیزی کسر نشود، تن دهند. آنها تغییرات قیمت ملک در میانمدت و درازمدت را به مراتب ارزشمندتر از حفظ نقدینگی خود ارزیابی میکنند و در نتیجه تمایل دارند سهم بیشتری از بنای ساخته شده ببرند و در این بین حاضر هستند بهای بیشتری بابت بلاعوض بپردازند. برآیند تمایل مالک و سازنده به افزایش بلاعوض در بازار ساخت و ساز منجر شده است.
میزان بلاعوض در جنوب تهران از مترمربعی ۵/ ۱ میلیون تومان آغاز میشود و در مناطق متوسط و مصرفی شهر به مترمربعی ۴ تا ۶ میلیون تومان میرسد. همچنین بلاعوض در مناطق متوسط رو به بالا از مترمربعی ۵ تا ۸ میلیون تومان بوده و در مواردی به ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان نیز رسیده است. البته قیمتهای بیشتر و کمتر از این مقدار نیز قطعا وجود دارد اما آنچه ذکر شد، مربوط به نتیجه بررسی فایلهای موجود در بازار است.
وقتی میزان رقم پرداختی بلاعوض در مقایسه با قیمت زمین سنجش میشود، وجود یک «نسبت» بین این دو قابل شناسایی است؛ نسبتی که اگرچه یک اصل ثابت نیست اما در مورد بسیاری از ساختوسازهای توافق شده در ماههای اخیر صدق میکند. در حال حاضر نسبت مبلغ بلاعوض به قیمت زمین بین ۶ تا ۱۰ درصد در مناطق مختلف تهران متغیر است و در عین حال در مناطق متوسط این نسبت تا ۱۵ درصد نیز افزایش مییابد. در مورد زمینهای مرغوب مناطق لوکس در برخی موارد میزان بلاعوض پرداختی به نزدیک ۲۰ درصد نیز رسیده، هر چند تعداد این قراردادها اندک است. بازار ساخت و ساز در حال حاضر رونق چندانی ندارد اما در عین حال تمایل به مشارکت از سوی سازندهها به مراتب بیشتر از مالکان برآورد میشود. این خروج موقت مالکان از بازار ارتباط مستقیم با جنس تحلیل سنتی آنها دارد. مالکان املاک کلنگی بر اساس محاسبات سنتی اقتصادی و غیراقتصادی در مجموع به این نتیجه رسیدهاند که اکنون زمان مناسبی برای ورود به بازار تخریب و نوسازی نیست و در نتیجه از تعداد فایلهای زمین در بازار به شدت کاسته شده است.
نکته مهم دیگر در بازار مشارکت در ساخت، ناپایداری قیمت زمین است که این موضوع نیز به نوبه خود در انصراف مالکان از مشارکت در ساخت موثر بوده است. اگرچه سرعت رشد قیمت زمین کاهش یافته اما همچنان یک گروه معتقدند زمین به عنوان نهاده اصلی ساختوساز ممکن است با تداوم رشد قیمت تحت تاثیر شرایط ناآرام بازارهای دیگر روبهرو شود و در نتیجه از عرضه یا مشارکت در این شرایط خودداری میکنند. به طور کلی در شرایط فعلی به دلیل تداوم انتظارات تورمی به خصوص با توجه به شارژ انتظارات از ناحیه رشد شاخص بورس، رشد نرخ ارز و البته رشد نقدینگی، دو اتفاق غیرهمجهت در بازار زمین از ماهها پیش رخ داده و همچنان استمرار دارد. اتفاق اول عدم تمایل به فروش یا مشارکت از سمت مالکان بوده که از ماهها پیش تاکنون آثار آن در بازار مشهود است؛ اتفاق دوم نیز مانور تقاضای سرمایهای در بازار زمین است. در حالی که عموما حضور تقاضای سرمایهای در بازار زمین و کلنگی یک اتفاق نادر به شمار میآید و کمتر کسی بابت سرمایهگذاری ملکی زمین را به آپارتمان ترجیح میدهد، اما در ماههای اخیر جنس تقاضای سرمایهای در بازار کلنگیها نیز مشاهده شده است.
در بازار مسکن چه میگذرد؟
تحولات در متغیرهای کلیدی بازار مسکن طی سه ماه اول امسال با سرعت بیشتری نسبت به سال گذشته رقم خورد.
«دنیای اقتصاد» برای بررسی دقیق آنچه در بازار مسکن گذشته است، پنجشنبه این هفته یک کارگاه آموزشی باعنوان «راهنمای ورود به بازار املاک» برگزار میکند.
در این کارگاه، سه ماه بازار مسکن در سه ساعت شرح داده میشود و در عین حال مهمترین اتفاقات سال گذشته در کل بازار ملک نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
تغییرات بهوجود آمده فقط به حوزه معاملات خرید و فروش آپارتمان محدود نیست بلکه در بازارهای ساخت و ساز، زمین و حتی اجاره نیز شرایط امسال مثل پارسال نیست.
شاید مهمترین رخداد در بهار امسال را بتوان تورم ماهانه بیسابقه در بازار معاملات واحدهای مسکونی در شهر تهران عنوان کرد که مجموعه دلایلی مشخص در بازار باعث آن شد. اما در بازار زمین نیز همچنان رشد قیمت ادامه دارد.
تغییرات سطوح قیمت زمین و مسکن و اجاره، روابط حاکم بین این سه را با شرایط جدیدی روبهرو کرده است.
به هم خوردن نسبتهای قدیمی بین قیمت زمین و قیمت مسکن و همچنین قیمت مسکن و اجارهبها این برداشت را ایجاد میکند که شرایط در بازار برای بازگشت نسبتهای قدیمی فراهم است و مثلا مسیر یا سرعت نوسان متغیرها از این به بعد تغییر خواهد کرد. اما سناریوهای دیگری هم در این ارتباط وجود دارد که لازم است فعالان بازار مسکن و همچنین تازهواردهای این بازار از آن مطلع باشند.
محور اصلی کارگاه بررسی و موشکافی درباره وضعیت جدید متغیرهای بازار مسکن و همچنین بازیگردانان کلیدی این بازار در مقطع فعلی است.
کدام بازار در حال حاضر سایه بر بازار مسکن انداخته است؟ این پرسش به همراه پرسشهای مهم سرمایهگذاران ساختمانی، خریداران مسکن و سایر فعالان این بازار در کارگاه راهنمای ورود به بازار املاک پاسخ داده میشود.
در این کارگاه همچنین تلاش خواهد شد مسیر تابستانی فعالیت در بازار ملک تحلیل و برآورد شود. همچنین نقشه کمریسک برای خرید آپارتمان حتی در بیرون از پایتخت نیز تشریح خواهد شد. کارگاه توسط فرید قدیری دبیر گروه مسکن و شهری روزنامه «دنیایاقتصاد» ارائه میشود.
طیف مخاطب این کارگاه شامل متقاضیان خرید آپارتمان، متقاضیان اجاره، سازندهها، بساز و بفروشها، موجران، خریدار و فروشنده زمین و سرمایهگذاران ساختمانی است.
متقاضیان شرکت در کارگاه «راهنمای ورود به بازار مسکن ۹۹» میتوانند برای ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفنهای ۸۷۷۶۲۴۱۱ و ۸۷۷۶۲۴۱۶ تماس بگیرند یا به آدرس اینترنتی مرکز آموزش گروه رسانهای «دنیایاقتصاد» به نشانی tc.den.ir مراجعه کنند.
ساماندهی حاشیهنشینی در شیراز با مشارکت شهرداری و دستگاههای مختلف در اولویت قرار گیرد
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز ، بیست و نهمین جلسه صحن علنی شورای اسلامی شهرششم شیراز شامگاه امروز یکشنبه با حضور خبرنگاران برگزار شد و در دستور کار اول این جلسه ابتدا طرح کمیسیون ساماندهی حاشیهنشینی و رفع محرومیت مناطق کم برخوردار مورد بررسی اعضای شورای ششم قرارگرفت.
بر اساس این مصوبه شهرداری شیراز مکلف شد با توجه به بند 1 ماده 7 اساسنامه سازمان مزبور معاون ذیربط شهرداری در هیات مدیره و همچنین طبق بند 3 این ماده، معاون شهرسازی و معماری را به عنوان عضو صاحبنظر در حوزه مأموریتی سازمان، به عضویت هیأت مدیره سازمان عمران و باز آفرینی فضاهای شهری منتصب کند و موارد ذکر شده در این ماده واحده را حداکثر ظرف مدت یک ماه انجام داده و گزارش اقدامات انجام شده را به شورا اعلام کند.
در دیگر دستورکار امروز شورا طرح کمیسیون هوشمندسازی، فناوریهای نوین و اطلاعات شورا، درباره الزام شهرداری به اصلاح آیین نامه ساماندهی
دکل ها ،آنتنها و ایستگاههای مخابراتی در شهر شیراز بررسی و تصویب شد و بر اساس آن شهرداری شیراز مکلف شد لایحه ای جهت اصلاح آئیننامه ساماندهی دکلها، آنتن ها و ایستگاههای مخابراتی در شهر شیراز، طی یکماه آینده به شورای اسلامی شهر شیراز ارسال کند.
همچنین در جلسه امروز و بر اساس طرح ارسالی از سوی کمیسیون اقتصاد و سرمایهگذاری شورا، شهرداری موظف شد ظرف مدت یک ماه مطالعات آسیبشناسی سرمایهگذاری در شهر شیراز با هدف بسترسازی برای بهرهگیری مؤثر از قابلیتهای شهر و شهرداری شیراز از طریق تسهیل جذب سرمایهگذار داخلی و خارجی و مشارکتهای عمومی و خصوصی را تهیه و به شورا ارسال کند.
شورا دو شرط نیز برای این مصوبه گذاشت و در تبصره اول مقرر شد این مطالعات همه عوامل، از جمله عوامل بیرونی (فرصتها و تهدیدها)، عوامل داخلی (نقاط ضعف و قوت شهرداری) و سایر علل عدم رغبت سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در شهر شیراز را شامل شود و در دیگر تبصره نیز شهرداری جهت تهیه این مطالعات که به اختصار سند جامع آسیبشناسی نامیده میشود، موظف شد مجموعه جلساتی با حضور اعضای کمیسیون اقتصاد و سرمایهگذاری و با دعوت از سرمایهگذاران بخش خصوصی جهت شنیدن نقطه نظرات و تکمیل مطالعات خود برگزار کند.
طرح کمیسیون ساماندهی حاشیهنشینی و رفع محرومیت مناطق کم برخوردار، درباره انعقاد تفاهم نامه بین مجمع خیرین شهرساز و فرهنگ ساز، حوزههای علمیه استان فارس و قرارگاه اجتماعی امنیتی حضرت احمدبن موسی(ع) نیز با حضور 13 عضو شورا بررسی شد.
بر این اساس مقرر شد شورای اسلامی شهر شیراز با هدف رفع محرومیت از مناطق کم برخوردار شهر شیراز نسبت به انعقاد تفاهم نامه با این نهادها و ارگانها و سایر نهادها و اداراتی که در این زمینه وظیفه مرتبط و یا ذاتی دارند ظرف مدت یک ماه اقدام نماید به گونهای که مفاد آن برای طرفین و شهرداری شیراز و یا سایر ادارات، ارگانها و نهادها قابل اجرا باشد.
در ادامه جلسه امروز صحن علنی شورای شهر، شهرداری شیراز مکلف شد نسبت به اجرای طرح داده آمایی (ممیزی) کلیه املاک شهر شیراز حداکثر تا مدت دو سال ازتاریخ تصویب و از محل ردیف اعتباری 501010421202001 بودجه سال 1400 با عنوان "طراحی و اجرای مکانیزاسیون و سیستمهای یکپارچه" مطابق با نسبت حاشیه مشارکت آیین نامه پیوست مشتمل بر10 ماده و2 تبصره اقدام کند و در سالهای آتی نیز نسبت به پیشبینی ردیف بودجه اختصاصی جهت اجرای طرح مذکور اقدام نموده و کلیه دستورالعملهای اجرایی لازم موضوع این آییننامه را در کمیته راهبردی مربوطه حداکثر تا تاریخ 1/10/1400تصویب و ابلاغ کند.
رفع ابهام هیئت تطبیق فرمانداری به مصوبه مربوط به مشارکت شهرداری در احداث زائرسرای ارزان واحداث کمپ زائر همانند مشهد نیز در جلسه امروز مورد بررسی قرار گرفت و مقرر شد به منظور رفع ابهام از این مصوبه، مواردی به فرمانداری شهرستان شیراز طی نامهای ارسال شود.
به همین منظور و بر اساس بندهای 2، 23 و 29 ماده 80 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوب 1375 با اصلاحات و الحاقات بعدی آن و همچنین بند 21 ماده 55 قانون شهرداری و در راستای تقویت زیرساختهای گردشگری مذهبی، شهرداری مجاز است نسبت به احداث بنا و ساختمانهای مورد نیاز از قبیل میادین، حمامهای عمومی، ورزشگاه، خانه برای افراد بی بضاعت و غیره اقدام کند و احداث زائر سرا نیز از جمله وظایف شهرداری است.
در این مصوبه همچنین توضیح داده شد که در خصوص ابهام مشخص نبودن ردیف اعتباری نیز اگرچه در مصوبه مورد ابهام به صراحت بیان گردیده که شهرداری جهت اجرای طرح می بایست پیشبینیهای لازم را در متمم بودجه سال 1400 و بودجه سال 1401 لحاظ نماید اما در هر حال شهرداری از ردیف اعتباری شماره 60501 با عنوان "طرح ایجاد مراکز گردشگری و محیطهای فرهنگی" میتواند استفاده کند.
دیدگاه شما