تعداد تراکنشهای روزانه فارکس ثبتشده در آوریل 2019، براساس نظرسنجی سهساله بانک مرکزی سال 2019 از بازارهای مشتق 6.6 تریلیون دلاراست.
آشنایی با ۴ نوع گپ قیمت در بازار ارزهای دیجیتال!
طی چند ماه گذشته موضوع بحث جامعه ارزهای دیجیتال حول محور گپ یا شکاف های قیمتی موجود در نمودار قراردادهای آتی بیت کوین CME (بازار بورس شیکاگو) بوده است. بیت کوین به طور شبانه روزی در صرافی های شناخت بازار صعودی شناخت بازار صعودی بزرگ مورد معامله قرار می گیرد اما روزهای آخر هفته در CME معامله این ارز دیجیتال صورت نمی گیرد. این موضوع اغلب با شروع مجدد معاملات در CME باعث ایجاد شکاف یا یک فضای خالی در نمودار قراردادهای آتی می شود.
یک جمله معروف در فیزیک وجود دارد که می گوید “طبیعت از خلاء تنفر دارد.” این جمله ای است که به ارسطو نسبت داده شده است، اما بعدا توسط ذره گراهایی نظیر اپیکور و لوکرتیوس مورد انتقاد قرار گرفت که در طبیعت هیچ خلایی وجود ندارد، زیرا طیف چگال تر پیرامون ماده، بلافاصله خلاء موجود را پر می کند. مردم این مفهوم را گسترش داده اند تا جایی که امروزه در بسیاری از جنبه های زندگی از جمله تجارت و تجزیه و تحلیل تکنیکال کاربرد دارد.
شکاف های قیمت یا همان گپ ها یا به تعبیر ژاپنی ها پنجره، یکی از مهم ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. کلاً منظور از گپ های قیمتی این است که در آن حیطه قیمتی هیچ گونه معامله ای توسط معامله گران صورت نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه توخالی در نمودارها شده که هر یک از این GAPZONE ها یا به اصطلاح محدوده ای که معامله ای در آن صورت نگرفته، می تواند معرف یک روند در آن ناحیه باشد. گپ ها به طورکلی به صورت صعودی و نزولی معرفی می شوند.
باید عنوان کرد که گپ یک فضای پر نشده یا فاصله ای در نمودار است که به دلیل نوسان شدید ایجاد می شود. در روند صعودی، گپ قیمت هنگامی ایجاد می شود که بالاترین قیمت یک کندل کمتر از پایین ترین قیمت کندل بعد از خود باشد. برعکس در روند نزولی، گپ قیمت هنگامی رخ می دهد که پایین ترین قیمت یک کندل بیشتر از بالاترین قیمت کندل بعدی باشد.
گپ ها معمولا در بازار، بخصوص بازار سهام رخ می دهند و می توانند اطلاعات و چشم اندازهای خوبی در مورد حرکات اصلی بازار ارائه دهند. یک گپ وقتی بوجود می آید که قیمت بسته روز قبل و قیمت باز روز بعد با هم تفاوت داشته باشد. در زمان هایی که فراریت قیمت زیاد باشد گپ های میان روزی نیز ایجاد می شود.
۴ نوع گپ قیمت وجود دارد که هر کدام به روش های مختلفی مورد معامله قرار می گیرند. ضروری است که سرمایه گذاران بتوانند بین آنها تفاوت بگذارند.
گپ شکست (Breakaway gap): گپ شکست، نوعی گپ یا شکاف قیمتی است که بر روی سطوح حمایت و یا مقاومت بوجود می آید. این گپ هنگامی مشاهده می شود که قیمت از روند بدون تغییر، دارای یک نوسان قوی باشد. این گپ در ترکیب با الگوهای مشخص در نمودارهایی مانند محدوده های معاملاتی یا مثلث های صعودی و نزولی، برای معامله گران بسیار مفید واقع خواهد شد. گپ شکست با حجم معاملات چشمگیر پس از آن، نشانه ای از روند قوی است و پر شدن آن بعید به نظر می رسد.
گپ رایج (Common gap): همانطور که از اسم این گـپ ها پیداست، کاملا عادی هستند و چیز خاصی در خود ندارند. این گـپ ها معمولا زمانی بوجود می آیند که بازار در حالت بغرنج قرار داشته باشد. اندازه گپ های معمولی نیز بزرگ نیست و در اکثر موارد نیز به سرعت پر می شوند. این گپ به نام گپ الگو، گپ معاملاتی و گپ موقت نیز شناخته می شود. معامله گران این نوع گپ را اغلب در محدوده های معاملاتی و طی نوسان sideway یا همان نوسان متراکم مشاهده می کنند. این گپ ها اغلب پر می شوند، اما اطلاعات بسیار کمی در خصوص شرایط قیمت پس از وقوع خود را ارائه می دهند. این گپ به ندرت در الگوی قیمت نمودارها وجود دارد. باید عنوان کرد که این گپ صرفا محدوده ای است که حداقل مقدار معاملات برای پر کردن گپ وجود دارد.
گپ خستگی (Exhaustion gap): گپ خستگی معمولا در انتهای روندهای بزرگ اتفاق می افتد. در این حالت قیمت گپ پایانی را در جهت روند ساخته و سپس قیمت بر می گردد. این گپ، بعد از یک حرکت تند یا طولانی مدت اتفاق می افتد و معمولا قبل از آن شکاف هایی قرار می گیرند و معمولا با افزایش شدید حجم معاملات همراه است. این گپ نشان دهنده پایان روند فعلی است و در حقیقت، معامله گران از روند موجود در بازار خسته شده اند که این امر نیز باعث تشکیل این گپ می شود و در این نوع گپ نیز حجم معاملات به صورت سنگینی افزایش پیدا می کند، بنابراین این نوع شکاف می تواند بهعنوان یک شکاف ادامه دهنده نیز محسوب شود، ولی دو عامل باعث تشخیص خواهند شد؛ اولا، اینکه در پایان یک روند صعودی یا نزولی است؛ ثانیا، با حجم معاملات سنگین به نسبت میانگین هفته یا روزهای اخیر خود مواجه خواهد بود. این گپ ها، محتمل ترین گپ هایی هستند که باید پر شوند.
گپ اندازه گیری (Measuring gap): به اسم گپ فرار یا گپ ادامه دهنده نیز شناخته می شود. این نوع گپ در میانه الگوی قیمت رخ می دهد و نشانه ای از هجوم خریداران یا فروشندگانی است که عقیده و نظر مشترکی در مورد آینده دارایی ها دارند. گپ های اندازه گیری طی روند بدون تغییر یا محدوده ازدحام رخ نمی دهد، بلکه طی کاهش یا افزایش سریع قیمت رخ می دهند. گپ های فرار معمولاً برای مدت زمان قابل توجهی پر نمی شوند. این نوع از گـپ در طی یک روند رخ می دهد. اگر این گپ در یک روند صعودی رخ دهد، نشان دهنده ادامه حرکت صعودی خواهد بود و اگر در روند نزولی رخ دهد نیز حاکی از وارد شدن فروشندگان بیشتر و ادامه روند نزولی می باشد. البته مشاهده این گـپ ها دلیلی بر ورود بی موقع به بازار نیست، بلکه باید آن را با سایر ابزارهای تکنیکال ترکیب کنید.
توجه به حجم معاملات می تواند به شناخت و تمایز گپ اندازه گیری و گپ خستگی کمک کند. به طور معمول، حجم معاملات زیاد قبل از گپ خستگی رخ می دهد. یکی از اشتباهات رایجی که در خصوص گپ ها رخ می دهد، اشتباه کردن در شناخت گپ اندازه گیری و گپ خستگی است. این موضوع می تواند باعث شود که سرمایه گذار خود را در وضعیت اشتباه قرار دهد و طی نیمه دوم روند صعودی نتواند سود خوبی به دست آورد.
گپ خستگی و گپ اندازه گیری، نوسان قیمت را در جهت های مخالف یکدیگر پیش بینی می کنند، بنابراین شناخت تفاوت های هر کدام بسیار ضرورت دارد. همچنین این نکته قابل ذکر است که به محض پر شدن یک گپ، توقف آن بعید به نظر می رسد، زیرا هیچ محدوده حمایتی یا مقاومتی آنی در این گپ وجود ندارد.
حرف پایانی
احتمال وقوع گپ های اندازه گیری یا گپ های شکست به مراتب کمتر از گپ متداول و گپ خستگی می باشد. درک تفاوت بین انواع گپ ها می تواند به معامله گران و سرمایه گذاران در کسب و کار در هر بازاری کمک کند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
از آنجایی که بازار ارزهای دیجیتال بسیار پرنوسان است، شما باید برای پیشبرد معاملات خود یک استراتژی داشته باشید. بسیاری از تریدرهای ارز دیجیتال برای ساخت استراتژی به تحلیل تکنیکال روی میآورند. این نوع تحلیل با ارائه بینشی در مورد حرکات گذشته بازار ارزهای دیجیتال، به شما کمک میکند تا پیشبینی کنید قیمتها در آینده به چه سمتی حرکت خواهند کرد.
به طور کلی، برای تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری دو روش اصلی وجود دارد:
- تحلیل فاندامنتال: شامل بررسی شرایط مالی یک شرکت، شرایط شبکه یک ارز دیجیتال و پیگیری رویدادها و اخبار آن (شامل ارائه برخی بهروزرسانیها، انتقال به شبکه اصلی، گردهمایی و …) است.
- تحلیل تکنیکال: شامل جستجوی الگوها و روندها برای تعیین حرکت آینده قیمت، پیشبینی روند آتی قیمت و درک شرایط است.
قیمت یک دارایی منعکسکننده مجموع دانش کل فعالان بازار شامل تحلیل، دیدگاهها و اقدامات آنهاست.
تحلیل تکنیکال چیست؟
برای درک نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال در معامله ارزهای دیجیتال، باید از معنای آن آگاهی داشته باشید. تحلیل تکنیکال شامل استفاده از دادههای واقعی قیمت در تلاش برای پیش بینی آینده بازار است. این کار شامل بررسی دادههای آماری گذشته ارز دیجیتال موردنظر از جمله عواملی مانند حجم معاملات و حرکات قیمت است.
تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی در روند قیمتها و الگوهای یافت شده در نمودارها به کار میرود. در واقع، تحلیل تکنیکال با نگاه به الگوها و ابزارهای تحلیل نمودار، نقاط قوت و ضعف ارز دیجیتال مورد نظر را یافته و بر اساس آن الگوهای آینده را پیشبینی میکند.
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که فعالیتهای معاملاتی و تغییرات قیمت در گذشته میتوانند شاخصهای ارزشمندی برای حرکات قیمت در آینده باشند.
تحلیل تکنیکال ممکن است با تحلیل فاندامنتال که بیشتر به امور مالی شرکت شناخت بازار صعودی توسعهدهنده توجه دارد، در تضاد باشد.
تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟
تحلیل تکنیکال بیشتر کمی و مبتنی بر معیارهاست. از آنجایی که تحلیل تکنیکال از مدلسازی ریاضی و آماری برای درک رفتار بازار و قیمت استفاده میکند، کاربردهای گستردهای در معاملات ارزهای دیجیتال دارد.
تریدرهای داراییهای سنتیتر، از جمله سهام، کالاها، انواع ارزهای فیات، معاملات آتی و فارکس نیز از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. فرآیند استفاده از تحلیل تکنیکال در هر یک از این موارد کاملاً مشابه استفاده از آن در مورد ارزهای دیجیتال است.
درک تحلیل تکنیکال
برخلاف تحلیل فاندامنتال که تلاش میکند ارزش یک سهم یا کالا را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم معاملات متمرکز است. از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای بررسی دقیق عرضه و تقاضا که بر تغییرات قیمت، حجم معاملات و نوسانات اثرگذار است، استفاده میشود.
تحلیل تکنیکال را میتوان برای هر کالای قابل معاملهای که دادههای معاملاتی آن در گذشته در دسترس باشد، استفاده کرد. این کالا میتواند شامل سهام، معاملات آتی، مواد خام و فلزات، جفت ارزهای فیات، ارزهای دیجیتال و سایر اوراق بهادار باشد. تحلیل تکنیکال در بازار کالاها و فارکس که معاملهگران بر حرکات کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند، رواج زیادی دارد.
بنیانگذار تحلیل تکنیکال
همانطور که امروزه میدانیم، تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو (Charles Dow) و با عنوان نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ ارائه شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون (William P. Hamilton)، رابرت رئا (Robert Rhea)، ادسون گولد (Edson Gould) و جان مگی (John Magee) به شکل گیری بیشتر مفاهیم نظریه داو کمک کردند. امروزه، تحلیل تکنیکال تکامل یافته و شامل صدها الگو و ابزار تحلیلی است که طی سالها تحقیق توسعه یافتهاند.
تحلیل تکنیکال با شناخت بازار صعودی این فرض انجام میشود که فعالیتهای معاملاتی و تغییرات قیمت در گذشته میتوانند شاخصهای ارزشمندی برای حرکات قیمت در آینده باشند. تحلیلگران حرفهای اغلب از تحلیل تکنیکال به همراه سایر ابزارها استفاده میکنند. معاملهگران خرد ممکن است تنها بر اساس نمودارهای قیمت و آمار تصمیم بگیرند، اما تحلیلگران حرفهای به ندرت تحقیقات خود را تنها به یکی از دو روش تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال محدود میکنند.
تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکات قیمت هر آیتم قابل معاملهای را که در معرض عرضه و تقاضا قرار دارد از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارزها را پیش بینی کند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه عرضه و تقاضا میدانند که در حرکات قیمت بازار منعکس شده است. تحلیل تکنیکال معمولاً در مورد تغییرات قیمت به کار میرود، اما برخی از تحلیلگران موارد دیگری غیر از قیمت، نظیر حجم معاملات یا قراردادهای باز را هم مورد بررسی قرار میدهند.
برخی تحلیلگران به غیر از قیمت، حجم معاملات یا قراردادهای باز را هم مورد بررسی قرار میدهند.
ابزارهای متداول در تحلیل تکنیکال
صدها الگو و ابزار وجود دارد که توسط محققان برای پشتیبانی از تحلیل تکنیکال تولید شدهاند. همچنین، تحلیلگران تکنیکال انواع مختلفی از سیستمهای معاملاتی را برای کمک به پیش بینی و معامله در زمان تغییرات قیمت ساختهاند. برخی از شاخصها (اندیکاتورها) در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار، مانند مناطق حمایت و مقاومت متمرکز هستند و برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن تمرکز دارند. معروفترین شاخصهای تکنیکال و الگوهای نمودار شامل خط روند، کانالها، میانگین متحرک و شاخصهای مومنتوم هستند.
به طور کلی، تحلیلگران تکنیکال انواع گستردهای از شاخصهای زیر را بررسی میکنند:
- روند قیمت
- الگوهای تشکیل شده در نمودار
- شاخصهای حجم معاملات و مومنتوم
- اسیلاتورها
- میانگینهای متحرک
- سطوح حمایت و مقاومت
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال، در دو انتهای یک طیف قرار دارند. هر دو روش برای تحقیق و پیشبینی روند آینده قیمت استفاده میشوند و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایهگذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.
تحلیل فاندامنتال روشی برای ارزیابی سهام، کالا یا ارز دیجیتال از طریق تلاش جهت سنجش ارزش ذاتی آن است. تحلیلگران فاندامنتال شناخت بازار صعودی همه چیز را بررسی میکنند، از اقتصاد کلی و شرایط صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها. درآمد، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین شاخصهها برای تحلیلگران فاندامنتال هستند.
میان طرفداران تحلیل تکنیکال و فاندامنتال اختلافاتی وجود دارد
تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال از این جهت تفاوت دارد که قیمت و حجم معاملات تنها ورودی آن هستند. فرضیه اصلی این است که تمام فاندامنتالهای شناخته شده در قیمت خلاصه میشوند. بنابراین، شناخت بازار صعودی نیازی به توجه دقیق به آنها نیست. تحلیلگران تکنیکال برای ارزیابی ارزش ذاتی یک سهم تلاش نمیکنند، بلکه در مقابل از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده میکنند که نشان میدهند آن سهم در آینده چگونه رفتار خواهد کرد.
آموزش تحلیل تکنیکال
فصل اول – پیش فرضها
چارلز داو مجموعه مقالاتی را در مورد تئوری تحلیل تکنیکال منتشر کرد. نوشتههای او شامل دو فرض اساسی است که همچنان به شکل چارچوبی برای معامله بر پایه تحلیل تکنیکال در آمده است.
- بازارها با مقادیر نشاندهنده عواملی که بر قیمت تأثیر میگذارند، کارا هستند.
- به نظر میرسد حرکات تصادفی قیمت بازار در قالب الگوها و روندهای قابل شناسایی حرکت میکنند که تمایل دارند با گذشت زمان تکرار شوند.
سه فرضیه در تحلیل تکنیکال
امروزه زمینه تحلیل تکنیکال بر اساس کارهای داو بنا شده است. تحلیلگران حرفهای معمولاً سه فرضیه کلی را در این تحلیل میپذیرند:
- نمودار قیمت گویای همه چیز است: تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که همه چیز، از اصول شرکت تا عوامل گسترده بازار گرفته تا روانشناسی بازار، از قبل در نمودار قیمت موجود هستند. این نقطه نظر با فرضیه بازارهای کارا (EMH) که نتیجه مشابهی راجع به قیمتها فرض میکند، سازگار است. تنها چیزی که باقی مانده، تحلیل تحرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهام خاص در بازار میدانند.
- حرکات قیمت در روندها: تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمتها، حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون توجه به تایم فریمهای مشاهده شده، روندهایی را نشان دهند. به عبارت دیگر، قیمت بیش از حرکات نامنظم، احتمالاً به روند گذشته ادامه میدهد. بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکال بر اساس این فرض است.
- تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند: تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار خودش دارد. ماهیت تکراری حرکت قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش بینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده میکند. در حالی که بیش از ۱۰۰ سال است که از انواع تحلیل تکنیکال استفاده شده، اما هنوز اعتقاد بر این است که در بازارهای امروزی هم کاربرد دارد، زیرا این تحلیل الگوهای حرکات قیمت را نشان میدهد که اغلب تکرار میشوند.
در فصل اول از مقالههای آموزش تحلیل تکنیکال توضیحات کاملتری درباره پیش فرض ها و تاثیر آنها بر بازار صحبت ردهایم:
الگوی الماس در معاملات فارکس
الگوی الماس به عنوان الگوی نموداری پیشرفتهای در نظر گرفته میشود که در بازار فارکس برای شناخت روندهای معکوس از آن استفاده میشود.
این الگو، یک استراتژیهای معاملاتی در الگوهای معکوس سودآور است.
زمانی که الگوی الماس در بازارهای صعودی تشکیل میشود، به عنوان یک الگوی نزولی یا الماس نزولی در نظر گرفته میشود.
اگر این الگو در بازارهای نزولی تشکیل شود، به عنوان یک الگوی صعودی معاملاتی یا الماس نزولی در نظر گرفته میشود.
الگوی الماس به عنوان الگوی نمودار روند معکوس از دو مثلث متقارن تشکیل شده است که از یکدیگر پیروی میکنند.
دو مثلث الگوی الماس به گونهای به هم متصل میشوند که تشکیل یک لوزی را میدهند.
سیگنالهای معکوس الماس صعودی و نزولی
باید بگوییم که دو نوع الگوی الماس موجود است:
نزولی و صعودی
الگوی الماس صعودی نشان دهنده کاهش قیمت است و تا 80٪ از شرایط بازار فارکس را به معاملهگران نشان میدهد.
الگوی الماس نزولی نشان دهنده افزایش شدید قیمتها در زمان خروج از الگو است و تنها 20٪ از شرایط بازار را به شما نشان میدهد.
قلههای الگوی الماس براساس معیارهای زیر شناسایی میشوند:
- وجود روند صعودی پیش از آنها
- نوسانات قابل توجه بین مقاومت و یک کف تشکیل شده
- تشکیل دو مثلث متقارن
الگوی الماس نزولی مشابه با الگوی صعودی است اما در یک روند نزولی تشکیل میشود.
مانند بسیاری از الگوهای دیگر نیز، تشخیص این الگو قبل از تشکیل شدن آن دشوار است، اما با تشخیص شکل الماس در نمودارمیتوانید آن را به عنوان الگوی الماس در نظر بگیرید.
اغلب الگوهای معکوس الماس در highهای اصلی نمودار و در حجم بالای معاملات تشکیل میشود، این الگو به ندرت در lowها تشکیل میشود.
ممکن است در یک بازار صعودی با یک برک اوت صعودی، الگوی الماس نزولی را مشاهده کنید.
این در حالی است که در یک روند کلی این الگو در مرحله دوم تشکیل میشود.
الگوهای معاملاتی الماس
الگوهای گرافیکی الماسی گاهی اوقات با شکلگیری سر و شانه و خط گردن V شکل اشتباه گرفته میشود.
این الگوها معمولا در بالای نمودار تشکیل میشوند و شباهتهایی با ساختار گفته شده در بالا دارد.
میتوان الگوی الماس را به عنوان مدلی غیرمعمول که ماهیت معمولی دارد شناسایی کرد.
چنین الگوهای معکوسی معمولا اغلب در highهای تشکیل شده و حجم بالای معاملاتی به وجود میآیند و به ندرت در lowهای بازار تشکیل میشوند.
آنها اغلب در قلههای اصلی و حجم زیاد رخ میدهند.
با این حال الگوی نمودار الماس، بر خلاف الگوهای رایج قلاب، سر و شانه، پرچم و مستطیل، کمتر در نمودار قیمت ظاهر میشود.
شناسایی الگوی الماس و معامله با آن
هنگامی که قیمت از خط حمایت در سمت راست پایین (پایین الماس) عبور میکند، سیگنالی برای ورود به الگوی صعودی الماس دریافت میشود که تاییدی بر معکوس شدن قیمت است.
معاملهگران فارکس بسته به سبک معاملاتی خود، میتوانند قبل از کاهش قیمت از نوسانات آن در این الگو بهرهمند شوند.
نکته مهم این است که با تعیین استاپ لاس در سطح حمایت میتوانید ضررهای معاملاتی احتمالی را کاهش دهید.
توجه داشته باشید که الگوی صعودی الماس اغلب با الگوی سر و شانه اشتباه گرفته میشود.
به همین دلیل، باید با ارزیابی دقیق مدلها، آگاهانه تصمیمگیری کنید.
نقطه مقابل الماس صعودی، الماس نزولی است که پس از یک روند نزولی قوی در یک جفت ارز یا اوراق بهادار رخ میدهد.
اهمیت الگوی الماس
الگوی الماس حول محور روانشناسی سرمایهگذار حرکت میکند.
این مدل براساس عملکرد معاملهگران و حرکت دارایی شکل میگیرد.
در این الگو معمولا سرمایهگذاران بعد از یک حرکت بزرگ تمایل دارند از یک روند صعودی سود کسب کنند یا دارایی خود را در روند نزولی، شورت کنند.
در این شرایط، اولین روند تثبیت ایجاد میشود.
بنابراین میتوان گفت که در دورهای از معاملات، سرمایهگذاران با بیثباتی مواجه میشوند.
پول بک نیز یکی دیگر از عوامل ایجاد بیثباتی در قیمت است.
باید گفت، برکاوت نهایی زمانی رخ میدهد که سرمایهگذاران در سطح فعلی سرمایهگذاری کنند.
الگوهای الماس در بازار سهام ابزارهای مهمی در معاملات هستند که بهتر است از آن به عنوان بخشی از استراتژی آنالیز تکنیکال استفاده کنید.
این الگوها نقش مهمی در پیش بینی تغییرات قیمت و شناخت روندهای بازار دارند.
شما میتوانید از این الگو برای آنالیز تمام بازارها از جمله فارکس ، سهام و کالاها استفاده کنید.
الگوهای نمودار سهام راههایی برای تجسم مجموعهای از پرایس اکشنها هستند که در یک دوره معاملات سهام رخ میدهند.
این الگوها ممکن است در هر دورهای اتفاق بیفتند، اما مهمترین چیز این است به مرور زمان خود را تکرار کنند.
توجه داشته باشید که شروع معاملات با استفاده از الگوهای الماس کار راحتی نیست زیرا شناخت این الگو به نگاه تیزبین معاملهگران و تمرین زیادی نیاز دارد.
در صورت استفاده از این الگو افراد باید به درستی زمان ورود و خروج خود را از پوزیشن تعیین کنند.
بنابراین، برای تشخیص صحیح این الگو به یک رویکرد محکم و دقیق نیاز دارید.
چنین الگوهایی معمولا به ندرت تشکیل میشوند و اغلب بدون توجه به اندیکاتورهای صعودی یا نزولی دچار برک آپ یا برک دان میشوند.
نکات مهم در معامله با الگوهای الماس
- تا زمانی که با یک شکست قطعی در این نمودار مواجه نشدهاید، معامله نکنید.
- روند میتواند نزولی باشد اما برک اوت میتواند صعودی باشد.
- روند میتواند صعودی باشد اما برک اوت میتواند نزولی باشد.
- بهتر است به عنوان یک معاملهگر با آگاهی کامل با این الگوها معامله کنید.
ریسک معامله با الگوهای الماس
از جمله اشتباهات معاملهگران فارکس در معامله با الگوی الماس این است که زود وارد معامله میشوند.
توجه داشته باشید که حتما بعد از تشکیل شدن نیمه دوم الگوی الماس، خطوط حمایت و مقاومت را به شکل مثلث متقارن ترسیم کنید.
یکی دیگر از ریسکهای معامله با الگوی الماس، تعیین تارگت قیمتی و استاپلاس است.
به یاد داشته باشید که هیچ روش تکنیکالی برای سنجش میزان بالا یا پایین بودن برک اوت وجود ندارد.
این به این دلیل است که بسیاری از معاملهگران گاهی اوقات معیارهای بسیار محافظهکارانهای برای خود در نظر میگیرند.
اکثر معاملهگران تکنیکال اغلب تفاوت بین نقاط بالا و پایین الگوی الماس را محاسبه میکنند و سپس آن را به برک اوت اضافه می کنند.
بنابراین، بهترین گزینه این است که به کاهش اولیه قیمت در نمودار الماس توجه و پس از برک اوت، به مومنتوم بازار برای پیش بینی سطح اصلاح نگاه کنید.
بازار فارکس چیست؟
بازار فارکس به شرکتکنندگان، مانند بانکها و افراد، امکان خرید، فروش یا مبادله ارزها را میدهد. بازار ارز (فارکس) بزرگترین بازار مالی در جهان است و از بانکها، شرکتهای تجاری، بانکهای مرکزی، شرکتهای مدیریت سرمایه گذاری، صندوقهای تامینی، کارگزاران خرده فروشی فارکس و سرمایه گذاران تشکیل شده است.
نکات کلیدی
بازار فارکس به شرکتکنندگان، از جمله بانکها، صندوقها و افراد اجازه میدهد تا ارزها را بخرند، بفروشند یا مبادله کنند.
بازار فارکس 24 ساعت و 5.5 روز در هفته کار میکند و مسئول تریلیونها دلار فعالیت معاملاتی روزانه است.
معاملات فارکس میتواند بازدهی بالایی داشته باشد اما ریسک بالایی نیز به همراه دارد.
بازار ارز از دو سطح تشکیل شده است: بازار بین بانکی و بازار خارج از بورس (OTC).
بسیاری از حسابهای فارکس را میتوان با حداقل 100 دلار باز کرد.
شناخت بازار فارکس
بازار فارکس تحت سلطه یک بازار واحد نیست، بلکه یک شبکه جهانی از رایانهها و کارگزاران از سراسر جهان است. کارگزاران فارکس نیز بهعنوان بازارساز عمل میکنند و ممکن است قیمتهای پیشنهادی و درخواستی را برای جفت ارزها که با رقابتیترین پیشنهاد در بازار متفاوت است، ارسال کنند.
بازار فارکس از دو سطح تشکیل شده است – بازار بین بانکی و بازار خارج از بورس (OTC). بازار بین بانکی جایی است که بانکهای بزرگ ارزها را برای اهدافی مانند پوشش ریسک، تعدیل ترازنامه و از طرف مشتریان معامله میکنند. از سوی دیگر، بازار فرابورس جایی است که افراد از طریق پلتفرمها و کارگزاران آنلاین تجارت میکنند.
تعداد تراکنشهای روزانه فارکس ثبتشده در آوریل 2019، براساس نظرسنجی سهساله بانک مرکزی سال 2019 از بازارهای مشتق 6.6 تریلیون دلاراست.
از صبح دوشنبه در آسیا تا بعد از ظهر جمعه در نیویورک، بازار فارکس یک بازار 24 ساعته است، شناخت بازار صعودی یعنی یک شبه تعطیل نمیشود. بازار فارکس از یکشنبه ساعت 12 بعد از ظهر به وقت گرینویچ تا جمعه ساعت 11 صبح باز میشود
این با بازارهایی مانند سهام، اوراق قرضه و کالاها که همگی برای یک دوره زمانی بسته میشوند، متفاوت است. با این حال، مانند بسیاری از موارد، استثناهایی وجود دارد. برخی از ارزهای بازارهای نوظهور برای مدتی در طول روز معاملات بسته میشوند.
تاریخچه بازار فارکس
تا جنگ جهانی اول، ارزها به فلزات گرانبها مانند طلا و نقره متصل بودند. سپس، پس از جنگ جهانی دوم، این سیستم فروپاشید و قرارداد برتون وودز جایگزین آن شد. این توافق منجر به ایجاد سه سازمان بین المللی برای تسهیل فعالیتهای اقتصادی در سراسر جهان شد. آنها به شرح زیر بودند:
صندوق بین المللی پول (IMF)
موافقتنامه عمومیتعرفهها و تجارت (GATT)
بانک بین المللی بازسازی و توسعه (IBRD)
این سیستم جدید همچنین طلا را با دلار آمریکا به عنوان میخ ارزهای بین المللی جایگزین کرد. دولت ایالات متحده قول داده است که از عرضه دلار با ذخایر معادل طلا پشتیبانی کند. اما سیستم برتون وودز در سال 1971 زمانی که رئیس جمهور ایالات متحده، ریچارد نیکسون تعلیق تبدیل دلار به طلا را اعلام کرد، غیر فعال شد.
ارزها در حال حاضر در انتخاب خود آزاد هستند و ارزش آنها بر اساس عرضه و تقاضا در بازارهای شناخت بازار صعودی بین المللی تعیین میشود
معاملات در بازار فارکس چگونه انجام میشوند؟
در فارکس معاملات در بهصورت (Contract For Difference(CFD انجام میشوند. برای اینکه این موضوع را روشن کنیم، با ذکر مثالی آن را بیشتر توضیح میدهیم:
معاملات CFD چیست؟
در قدیم معاملات بهصورت سنتی صورت میپذیرفت، بهاینصورت که توافق بین دوطرف انجام میشد، و بعد مبلغ به نرخ لحظهای پرداخت و در مقابل کالا نیز به خریدار تحویل داده میشد. بعدها معاملات فیوچر (آتی) به بازار اضافه شد که خود نوعی معاملات CFD بود. بهاین ترتیب در این نوع معاملات، شما میتوانستید ارزش یا کالایی را در تاریخ سررسید مشخص و با نرخ قیمت توافقی معامله کنید.
معاملات فیوچر (آتی) چگونه عمل میکنند؟
فرض کنید فروشندهای ۱۰ عدد سکه را برای تحویل ۶ ماه بعد، به قیمت هر سکه ۴ میلیون تومان فروخته، درحالیکه قیمت سکه در زمان سررسید افزایش مییابد و هر سکه به قیمت ۶ میلیون تومان میرسد.
حال قیمت سکه از زمان عقد قرارداد ۲ میلیون تومان گرانتر شده است. پس فروشنده در تاریخ سررسید باید ۱۰ عدد سکه به قیمت ۶ میلیون تومان خریداری و به خریدار تحویل بدهد و یا اینکه بابت هر سکه ۲ میلیون تومان ضرر و زیان به خریدار پرداخت نماید. توجه داشته باشید که در اینجا فروشنده ضرر کرده اما خریدار سود. زیرا خریدار، قرداداد داشته که در تاریخ سررسید، هر سکه را ۴ میلیون تومان تحویل بگیرد.
اینکه معاملات فیوچر (آتی) تاریخ سررسید داشت یک ایراد محسوب میشد. زیرا وقتی تاریخ سررسید میرسید، معامله فسخ میشد و شخصی که در آخر معامله کرده بود باید تسویه را انجام میداد، که این موضوع زیاد مطلوب نبود. در اینجا جای خالی نوع معامله جدید بهشدت احساس میشد. بالاخره با گذشت زمان و تغییر در نوع معاملات فیوچر، تاریخ سررسید را حذف کردند.
بهاینترتیب هرشخص میتوانست از آن پس معاملات خود را بدون محدودیت زمانی، تا هر زمانی که نیاز داشت نگه دارد. و هروقت دوست داشت و قیمت را مناسب دید قرار داد خود را تسویه کند و سود خود را بردارد.
بهاینترتیب دریچهای جدید برای معاملات در بازارها باز شد که دیگر فروشنده نگران تسویه در تاریخ سررسید نبود و میتوانست معامله خود را بدون محدودیت تمدید نماید.
بازیکنان بزرگ در بازار فارکس
دلار آمریکا تا حد زیادی پرمعامله ترین ارز است. دومی یورو و سومی ین ژاپن است. جی پی مورگان چیس بزرگترین معامله گر در بازار فارکس است. چیس 10.8 درصد از سهم بازار جهانی فارکس را در اختیار دارد. آنها سه سال است که رهبر بازار هستند. UBS با 8.1 درصد از سهم بازار در رتبه دوم قرار دارد. XTX Markets، Deutsche Bank و Citigroup مکانهای باقیمانده در 5.5 برتر را تشکیل دادند
مزایا و معایب تجارت فارکس
بازارهای فارکس دارای مزایای کلیدی هستند، اما این نوع معاملات بدون معایب نیست.
مزایا
یکی از بزرگترین مزایای معاملات فارکس عدم محدودیت و انعطاف پذیری ذاتی است. حجم معاملات بسیار زیاد است و بازارها تقریباً 24/7 باز هستند. با این کار، افرادی که شاغل هستند نیز میتوانند در معاملات شبانه یا آخر هفتهها (بر خلاف بازار سهام) شرکت کنند.
در مورد گزینههای معاملاتی موجود، مقدار زیادی اختیار وجود دارد. صدها جفت ارز وجود دارد و انواع مختلفی از قراردادها مانند قراردادهای آتی یا لحظه ای وجود دارد. هزینههای معاملات عموماً در مقایسه با سایر بازارها بسیار پایین است و اهرم مجاز در میان تمام بازارهای مالی بالاترین است که میتواند سود (و همچنین زیان) را افزایش دهد.
اهرم چیست: فرض کنید با موجودی سرمایه ۱۰۰۰ دلار، میخواهید به معامله در بازار سهام آمریکا بپردازید. حداکثر مبلغی که برای خرید سهام میتوانید خرج کنید نمیتواند از مقدار موجودی شما بیشتر شود. اما با اهرم یا همان لوریج این موضوع امکانپذیر است. برای مثال وقتی با اهرم ۱:30 معامله میکنید، شما قادر خواهید بود تا 30 برابر موجودی خودتان نیز معامله کنید.
معایب
در بازارهای فارکس، خطرات اهرمیوجود دارد – همان اهرمیکه مزایایی را ارائه میدهد. در معاملات فارکس اهرم مجاز 20 تا 30 برابر است و میتواند سود بزرگی در پیش داشته باشد، اما همچنین میتواند به معنای زیانهای بزرگ سریع باشد.
اگرچه این واقعیت که تقریباً 24 ساعت در روز کار میکند میتواند برای برخی مثبت باشد، اما به این معنی است که برخی از معامله گران باید از الگوریتمها یا برنامههای معاملاتی برای محافظت از سرمایه گذاری خود در زمانی که دور هستند استفاده کنند. این به ریسکهای عملیاتی میافزاید و میتواند هزینهها را افزایش دهد.
نقطه ضعف اصلی دیگر ریسک طرف مقابل است، جایی که تنظیم بازارهای فارکس میتواند دشوار باشد، زیرا این بازار بین المللی است که تقریباً دائماً معامله میشود. هیچ صرافی مرکزی وجود ندارد که معامله را تضمین کند، به این معنی که ممکن است ریسک قصور وجود داشته باشد.
سوالات متداول بازار فارکس
معاملات فارکس دقیقا چیست؟
تجارت فارکس مبادله یک ارز با ارز دیگر است. تجارت فارکس تجارت جفت ارز است – خرید یک ارز در عین حال فروش یک ارز دیگر.
آیا میتوانید با معامله در فارکس ثروتمند شوید؟
معاملات فارکس میتواند شما را ثروتمند کند، اما احتمالاً برای انجام این کار به جیبهای عمیق نیاز دارد. به این معنا که صندوقهای تامینی اغلب مهارتها و وجوه در دسترس را دارند تا تجارت فارکس را بسیار سودآور کنند. با این حال، برای سرمایه گذاران فردی و خرده فروشی، تجارت فارکس میتواند سودآور باشد، شناخت بازار صعودی اما همچنین بسیار خطرناک است.
چگونه تجارت فارکس را شروع کنم؟
برای شروع تجارت فارکس، اولین قدم این است که در مورد معاملات فارکس بیاموزید. این شامل توسعه دانش بازارهای ارز و مشخصات معاملات فارکس است. همچنین یک حساب کارگزاری برای تجارت فارکس ایجاد میکند. یکی از موارد مهمتر از آنجا، تنظیم یک استراتژی معاملاتی است که شامل مقدار پولی است که شما مایل به ریسک هستید.
برای شروع معامله در فارکس چقدر نیاز دارید؟
در بیشتر موارد، شما میتوانید از طریق حساب فارکس با حداقل 100 دلار باز کنید و معامله کنید. البته، هر چه مبلغی که بتوانید سرمایه گذاری کنید بیشتر باشد، پتانسیل صعودی بیشتری خواهید داشت. بسیاری توصیه میکنند حداقل 1000 دلار و حتی 5000 دلار برای اجرای صحیح یک استراتژی سرمایه گذاری کنید.
آیا میتوانم با 100 دلار فارکس معامله کنم؟
باز کردن و معامله فارکس فقط با 100 دلار امکان پذیر است – بسته به حداقل مبلغ برای افتتاح یک حساب فارکس. برخی از کارگزاران حداقل 5 یا 10 دلار برای سپرده گذاری دارند.
حرف آخر
معاملات فارکس چندین مزیت را نسبت به سایر بازارها ارائه میدهد، مانند انعطاف پذیری با انواع قراردادها و معاملات تقریباً 24 ساعته. همچنین به سرمایه گذاران اجازه میدهد تا 20 تا 30 برابر معاملات خود را افزایش دهند که میتواند سود را افزایش دهد. از جنبه منفی، این اهرم همچنین میتواند به سرعت منجر به زیانهای عمده شود.
قبل از شروع به خطر انداختن پول خود، معاملات را در یک محیط مجازی ارسال کنید. استراتژیهای معاملاتی را تمرین کنید تا آمادگی لازم جهت ورود به بازار واقعی را کسب نمایید.
استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق
تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق هدف همه سرمایهگذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایهگذاریهایی که انجام میدهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر همانطور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و میتواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایهگذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایهگذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیبشان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایهگذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روشهای تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده میشود. با استفاده از این روشها سرمایهگذار میتواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکتها و … تصمیم بگیرد.
بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر
همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معاملهگر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسکپذیری معاملهگر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصیترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامهای که برای شخص معاملهگر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسکهای بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری، خرید صندوقهای سرمایهگذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر میتواند مورد بررسی قرار گیرد.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟
یک معاملهگر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیر قابل پیشبینی آن را مدیریت میکند. به زبان ساده میتوان گفت استراتژیهای معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معاملهگر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.
نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران
بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معاملهگرانی میتوانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث میشود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آنها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمیتوان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایهگذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روشهای سرمایهگذاری غیر مستقیم استفاده کنند.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که میتوان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا شناخت بازار صعودی که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقهای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایهگذار طراحی میشود.
اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی میتوان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی میشوند. البته هیچ کدام از استراتژیهای معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که میتواند به کسب سود و شناخت بازار صعودی موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت میگیرد را شرح دادهایم.
- معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیتهای خرید در همان روز بسته میشوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفهای یا بازارسازان انجام میشود.
- معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آنها با روشهای دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده میشود.
- معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معاملهگران نوسانگیر وارد بازی میشوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش میکنند.
- معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژیهایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده میکنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی میشوند.
در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود میتوانید در سایت کدال مشاهده کنید.
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به صورت زیر است:
۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفهای
تفاوت میان سرمایهگذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایهگذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. به کارگیری عوامل روان شناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایهگذار برای سرمایهگذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میشود. برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین میبایست سرمایهگذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به عنوان مثال اگر معامله در بازار بورس به عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین کند. از آنجایی که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
۳/ توانایی یافتن شاخصهای مناسب جهت شناسایی یک روند
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایهگذاران تنها با به کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به عنوان مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقفها بالاتر و کفها بالاتر و در روند نزولی سقفها پایینتر و کفها پایینتر میشود.
به طور کلی دیدگاه سرمایهگذاران مبنی بر این که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میشود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم
تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به عنوان مثال یک تحلیلگر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند. این تحلیلگر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را میخرد.
به نظر میرسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. همچنین برای تعیین قیمت فروش هم میتوان از مقاومتهای استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر
این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدودهای از قیمت گفته میشود که سرمایهگذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام میدهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیشبینی میکند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیشبینیهای معاملهگر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معاملهگر برای خروج از سهم پیشبینی کرده را حد ضرر میگویند. با تعیین میزان ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن
در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرمهای تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به واسطه آن میتوان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که میتوان به عقب برگشته و یکبار شمع را در یکزمان حرکت داد. هنگامیکه نمودار به سمت یک شمع در یک زمان حرکت میکند، میتوان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصلشده از آن را مشاهده کرد.
۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایهگذاری که سیستم معاملاتی پیچیدهتری دارد موفق نمیشود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.
سخن آخر
تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایهگذار به عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایهگذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایهگذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه میشود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.
دیدگاه شما