روان شناسی معامله گر


نخست ارزش ذاتی یک سهام را بشناسید و سپس به دنبال سرمایه‌گذاری در قیمتی پایین‌تر از ارزش ذاتی آن باشید.

روانشناسی تجارت-آیا شما معامله گر هستید؟

دکتر وان کی تارپ، در اولین سخنرانی خود به داستان مردی به نام جک اشاره کرده است که بیش از 10 سال پول خود را در بازار سرمایه از دست داده بود و با معامله گری آشنا شد که توانسته بود به مدت 30 سال، در بازار معاملات سود بدست آورد. در ادامه، معامله گر موفق تصمیم میگیرد تا روش درست روان شناسی معامله گر معامله را به فرد شکست خورده آموزش دهد زیرا جک به او گفت که هدف او این است تا به یک معامله گر تبدیل شود.

معامله گر موفق به او پاسخ داد: البته که من به تو کمک می کنم اما اکثر افراد برای یادگیری استعداد لازم را ندارند. تنها کاری که از آنها می خواهم این است که همان مطالبی را که به آنها آموزش می دهم را در معاملات پیاده کنند. بسیاری از آنها با این خواسته من مشکلی ندارند اما اکثر آنها حتی اولین تمرین خود را تا انتها به پایان نمی رسانند.

در ادامه جک درباره شکست ها و ناکامی های خود و به غیر کاربردی بودن سیستم های ظاهراً موفق معاملاتی اشاره کرد و از معامله گر پیر و با تجربه درباره راز موفقیت او سوال پرسید. جک گفت« من یک معامله گر هستم و این را می دانم، اما راز موفقیت چیست؟» معامله گر با تجربه جواب داد: « من یک معامله گر هستم اما تو یک بازیکن هستی. زمانی که می خواهی کاملاً مانند یک معامله گر باشی، این موضوع را درک خواهی کرد. آیا واقعاً تمام تلاش و تعهد خود را برای تبدیل شدن به یک معامله گر انجام داده ای؟»

تعهد در معاملات

تعهد به معنای تمرکز فرد روی یک هدف و به کاربردن تمام تلاش خود برای رسیدن به آن است. برای درک تفاوت بین داشتن تعهد و نداشتن آن مثال زیر را دنبال کنید:

  • معامله گری است که توانسته در بازار معاملات سود خوبی بدست آورد اما از استراتژی خاصی پیروی نکرده است.
  • معامله گری که با استفاده از سیستم معاملاتی خود وارد بازار شده است اما همیشه از حرکت بازار بر علیه خود دچار اضطراب است.
  • معامله گری که سیگنال های مورد نیاز را بوسیله معامله گر موفق دیگری دریافت می کند اما، نمی تواند به آنها اعتماد کند و تنها بهترین آنها را انتخاب می کند

حال، موقعیت های بالا را با مثال های پایین مقایسه کنید:

  • معامله گری توانسته است با دنبال کردن استراتژی خود، به سود برسد
  • معامله گری که وارد معامله ای شده باشد که از نتایج آن بی خبر است اما مطمئن است که با دنبال کردن سیستم ، قوانین و استراتژی خود به سود مناسبی دست یابد
  • معامله گری که با توجه به هر سیگنال دریافتی، وارد معاملات می شود و به سیستم مورد استفاده خود در معاملات اعتماد دارد و تمام معاملات خود را برای انجام آنالیز، ثبت می کند.

تفاوت بین 3 مورد اول و 3 مورد دوم براحتی قابل تشخیص است. در موارد 1 تا 3، معامله گران نامطمئن هستند به گونه ای که دچار جدالی درونی بین کاری که باید انجام دهند و کاری که حس می کنند باید انجام دهند، شده اند. اما در 3 مورد آخر، معامله گران با روش های خود وارد شده و با تئوری های موجود و عملکرد خود درگیری خاصی ندارند.

به عقیده دکتر وان کی، چنین نزاع های فکری ناشی از درگیری های درونی افراد با بخش های مختلفی است که فرد آن ها را با پیروی از برخی اصول اولیه برای تحقق اهداف خاص خود ، دنبال می کند. البته که تمام این پاسخ ها متناسب با جهت حرکت فرد نیستند اما می توانند او را در جهت های مختلفی وادار به واکنش کنند. برای مثال، بخشی که تصمیمات معاملاتی فرد را حمایت می کند ممکن است در تضاد با بخش درونی فرد که از ریسک او جلوگیری می کند، قرار بگیرد.

موانع موجود برای موفق شدن

معامله گران تصور می کنند که معاملات موفق شامل ورود و خروج به موقع از معاملات می شود اما زمانی که به این نتیجه می رسند که نمی توانند معاملات برنده را همیشه تجربه کنند، به دو مشکل اصلی برخورد می کنند:

  1. نرسیدن به سود مد نظرخود
  2. جلوگیری از ضرر. در واقع هردو مورد تقریباً یکسان هستند.

زمانی که یک فرد سعی می کند تا از ضرر خود جلوگیری کند، امیدوار است تا قیمت ها به صورت معکوس حرکت کنند و وضعیت مطابق با خواست او تغییر کند و زمانی که به سود کمی برسد، به دلیل ترس از بدتر شدن شرایط و تجربه ضرر، معامله خود را می بندد و در انتها با در پیش گرفتن این روش، از میزان سود خود کم می کند و خود را در معرض ضرر بیشتر قرار می دهد.

روانشناسی تجارت

واقعیت در بازارهای معاملاتی

مشکل اصلی معامله گران، در ذهن آنهاست. افراد معمولاً روی خود کار نمی کنند و سعی می کنند برای مشکلات خود بازار را مقصر بدانند. برای مثال، معمولاً معامله گران، معاملات خود را برای آنالیزهای بعدی در جایی ثبت نمی کنند، به همین دلیل، نمی توانند علت مشکل ایجاد شده را تشخیص دهند. در معاملاتی که با شکست مواجه می شوند عملکرد فرد یا سیستم کاربردی، دچار اشکال است، به همین دلیل بدون آنالیز نمی توان علت روان شناسی معامله گر را ردیابی کرد. در بسیاری از موارد هم، معامله گران برای خود هدف یا استاپ لاس تعیین نمی کنند و براساس احساسات درونی خود تصمیم به خروج از معاملات می گیرند و در انتها تسلیم تعصبات خود می شوند.

از همه بدتر، سیستم ها معمولاً برای تعیین ورودی و خروجی به صورت رندوم عمل می کنند. بنابراین، در این شرایط، تا زمانی که معامله گر معاملات خود را ثبت نکند، نمی تواند به آنالیز آنها بپردازد، ورودی خود را مشخص کند و تنظیمات استاپ لاس و میزان سود خود را تعیین کند. در انتها، معامله گر بعد از ضرر، تصمیم به متوقف کردن استفاده از سیستم خود می گیرد زیرا اطلاعات درستی از استراتژی کاربردی خود ندارد.

سود و زیان در معاملات

بسیاری از افرادی که جذب سود بازار معاملات می شوند، نمی توانند ضرر را تحمل کنند. اما واقعیت این است که هیچ سیستمی عملکردی بدون نقص نخواهد داشت و همیشه المان های ریسک و شانس در نتیجه معاملات دخیل هستند. بوجود آمدن ضرر در برخی از معاملات اجتناب ناپذیر است و معامله گران باید این مسئله را بپذیرند. اگر هدف فرد، تنها سود باشد، اشتباهات هیچ جایگاهی نخواهند داشت.

برای موفق شدن لازم نیست تا همیشه نتایج خوب و عالی بدست آورید. ممکن است یک دانشمند 5 سال از عمر خود را به انجام آزمایش های ناموفق بپردازد اما در نهایت آخرین تلاش و آزمایش او نتیجه تمام تلاش های او را جبران کند. ممکن است یک معامله گر تنها از هر 5 معامله، یک معامله موفق داشته باشد و در کل فرد موفقی در انجام معاملات شود. در تجارت، برنده شدن و نسبت سود و زیان، ترکیبی برای رسیدن به موفقیت خواهند بود.

بهبود بخشیدن تعهد

دکتر وان کی معتقد است که بالا بردن سطح تعهد در 3 مرحله انجام می شود:

موانع خود را مشخص کنید و لیستی از آنها را تهیه کنید. اگر درباره آنها مطمئن نیستید، بهتر است معاملات خود را در جایی ثبت و هر هفته دوره کنید و موانعی که مانع از پیشرفت شما می شوند را شناسایی کنید.

هر مانعی را تجزیه و تحلیل کنید و ببینید که در ذهن شما چه می گذرد ، عنصر مشترک چیست؟ ضرر نمی کنید؟ آیا بهترین معاملات را انتخاب کرده اید؟ آیا زود به سود رسیده اید؟ یادداشت کردن معاملات را ادامه نمی دهید؟ درون خود را کندوکاو کنید و سعی کنید بفهمید که در مغز شما چه خبر است. آیا درباره استراتژی خود دچار شک و ترس هستید؟

این مرحله مربوط به عامل درونی شماست که باعث تخریب معاملاتتان می شود. باید با موانع خود آشنا شوید. به عقیده دکتر وان کی، یکی از روش های مقابله با موانع، استفاده از افراط و تفریط است. برای مثال، اگر مشکل شما در از دست دادن و ضرر دیدن است، به یک ضرر بزرگ فکر کنید و اگر این تمرین ذهنی را انجام دهید، در این صورت می توانید راحت تر با ضررهای احتمالی کنار بیایید.

روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری

همانطور که می بینید امروزه وارد شدن به بازار بورس و سرمایه گذاری به یکی از روش های پرطرفدار برای کسب سود تبدیل شده است. برای ورود به بازار سرمایه گذاری نیز شما باید با اصول و همچنین تکنیک های سرمایه گذاری آشنا باشید تا بتوانید سود را به حداکثر و ضرر را به حداقل برسانید. یکی از مهم ترین و اساسی ترین نکاتی که هر سرمایه گذار و یا سهام دار باید به آن توجه کند آشنایی نسبتا خوب با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. در این مفهوم شما می آموزید که چطور رفتار سایر سرمایه گذاران را تحلیل کنید و متناسب با آن واکنش نشان دهید. همچنین یاد خواهید گرفت که بهترین واکنش فردی برای شما در هر لحظه از بازار چه چیزی می باشد. یادگیری روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری به قدری اهمیت دارد که می تواند تا درصد بالایی ضامن موفقیت و یا شکست شما در بازار سرمایه گذاری باشد.

روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری به چه معنا است؟

همان طور که بازار های مالی از جمله بازار بورس تهران می توانند باعث چند برابر کردن سرمایه و افزایش سود شوند، به همان میزان هم می توانند باعث از بین رفتن سرمایه و ضرر در مدت زمان کوتاهی شوند. به همین دلیل روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری و شناخت رفتار سرمایه گذاران از عوامل اصلی موفقیت در این بازار به حساب می آید. اینکه شما بتوانید در‌ کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال تشخیص بدهید که چه زمانی برای ورود به بازار سرمایه گذاری مناسب است و بهترین سهم چیست و تشخیص اینکه چه زمانی پول ها از بازار های دیگر وارد بازار بورس می شوند، همه به شناخت شما از روانشناسی بازار بستگی دارد.

۴ عامل تاثیر گذار بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری

شاخص بورس

به طور کلی شاخص بورس نشان دهنده وضعیت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص می باشد. در مقاطع زمانی که شاخص بورس به شدت منفی و به اصطلاح ریزشی است به چند دلیل باید تا حد امکان از معامله خودداری کنید:

زمانی که شاخص به شدت ریزشی و منفی است این هشدار را به ذهن سرمایه گذاران صادر می کند که سرمایه شما در حال از بین رفتن است و بیشتر از این هم جای افت قیمت ها وجود دارد پس معامله گران، مخصوصا افراد کم تجربه از یک جایی به بعد دست به معاملات هیجانی و فروختن سهام خود با ضرر های زیاد می زنند که این خود به بیشتر منفی شدن کلیت بازار منجر می شود. پس عقل سلیم حکم می کند که در چنین بازاری اقدام به معامله و خرید سهام نکنیم. اما در زمانی که شاخص کل مثبت و رو به بالا است درست بر عکس مطالب بالا اتفاق می افتد یعنی اکثر سهام داران بازار نه تنها سهام قبلی خود را نگه می دارند بلکه نقدینگی جدید جهت خرید نیز اضافه می کنند که این خود سبب مثبت شدن و افزایش قیمت ها در آن مدت زمان می شود.

خوش بینی یا بدبینی افراطی نسبت به بازار

عامل دیگری که بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری موثر است. خوش بینی و بد بینی بیش از اندازه نسبت به بازار بورس می باشد که می تواند بیشتر سهام داران را دچار اشتباه رفتاری و ذهنی کند.

تجربه نشان داده است زمانی که اکثریت افراد جامعه و فعالین بازار در مورد بازار بورس اظهار خوش بینی می کنند و از روند صعودی آن بسیار خوشحال هستند و طمع جای تجزیه و تحلیل را می گیرد، اکثریت معامله گران خرد بازار و برخی از افراد بی تجربه خارج از بازار که به خاطر همین اخبار می خواهند وارد بازار شوند ، شروع به خرید های هیجانی و بی دلیل در قیمت های بالا می کنند، که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای خرید وجود ندارد. در این زمان سهام داران با تجربه به جای خرید، شروع به فروش و ذخیره سود ناشی از خرید های قبلی خود می کنند. این خوش بینی افراطی به وسیله برخی از همین حقوقی ها به معامله گران خرد و افراد جامعه تزریق می شود تا بتوانند سهام خود را در قیمت های بهتر بفروشند. این حالت معمولا در آخر یک روند پر قدرت صعودی شکل می گیرد، جایی که قیمت اکثریت سهام در حباب مثبت بالا قرار دارد و از لحاظ قیمتی دیگر در این قیمت ها ارزنده نمی باشند.

اما بر عکس وقتی که اکثریت سهام داران و افراد جامعه از روند بازار بورس اظهار نا امیدی و یاس می کنند و نسبت به روند آینده آن بد بین هستند، اکثریت معامله گران خرد و افراد بی تجربه شروع به فروش های هیجانی می کنند که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای فروش وجود ندارد و در این زمان افراد با تجربه شروع به خرید های عمده به صورت نامحسوس می کنند. باز هم این بد بینی بیش از اندازه توسط همین حقوقی ها به بازار القا می گردد. این حالت در آخر یک روند پر قدرت نزولی و ریزشی اتفاق می افتد جایی که شاخص کل و اکثریت سهام بعد از یک ریزش قیمتی زیاد در حال متعادل شدن باشند و قیمت آن ها بسیار ارزنده است.

داشتن راهبرد مشخص

سومین عامل موثر بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری، داشتن راهبرد مشخص است. در گذشته افرادی که به جایگاه بالایی رسیده اند افرادی بوده اند که برای رسیدن به اهداف خود برنامه و راهبرد منظم داشته اند. ذهن و فکر انسان زمانی که دچار سردرگمی می شود بیشتر بر اساس هیجانات و احساسات رفتار می کند اما زمانی که از قبل برنامه ریزی مشخصی داشته باشد و مسیر راه برایش مشخص شده باشد، منطقی عمل کرده و نتیجه عملکرد آن همان چیزی خواهد شد که انسان انتظار دارد. بازارهای سرمایه گذاری نیز از این قائده مستثنی نیستند و اتفاقا اهمیت این موضوع در این بازارها خیلی بیشتر است. معامله گری که قبل از خرید یک سهم و درگیر کردن سرمایه خود آن را مورد تحلیل و بررسی همه جانبه قرار می دهد و مسیر را تا رسیدن به اهداف قیمتی، برای خود ترسیم می کند هیچ گاه اسیر هیجانات و استرس نمی شود (رعایت روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری و مدیریت سرمایه مناسب) و در هر شرایطی از بازار، برای خود استراتژی دارد که بر اساس آن عمل می کند.

ترس و طمع

چهارمین عامل موثر بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری ترس و طمع است. عاملی که ذهن و فکر انسان در بیشتر مواقع به طور نا خود آگاه مغلوب آن بوده است. شاید این دو کلمه خیلی به گوش شما خورده باشد اما مفهوم و نحوه مقابله با آن به صورت مبهم در ذهن شما باقی مانده است.

در بازار سرمایه گذاری ترس و طمع وقتی ایجاد می شود که شما سهمی را در یک قیمت مشخص خریده باشید و قیمت آن بعد خرید شما دچار افت قیمتی بیشتر شود. در این زمان مغز سهام دار به صورت ذاتی این فرمان را می دهد که سرمایه شما در حال نابودی است و همین امر باعث به وجود آمدن استرس برای شما می شود .بعضی از معامله گران بی تجربه هم با حساب کردن لحظه ای ضرر و زیان خود به این فکر منفی دامن می زنند.

معامله گر خوب و معامله گر بد چه ویژگی هایی دارند؟

تفاوت افراد در انجام معاملات به وجود تفاوت در روانشناسی معاملات در آن ها بستگی دارد؛ مثلاٌ دو فرد را در نظر بگیرید که بسیار به هم شبیه هستند (برای مثال دوقلو هستند ) ولی بین آن ها تفاوت های شناختی وجود دارد و شیوه تفکر آن ها متفاوت است؛ یکی از این دو، ممکن است بیش از اندازه حریص یا ترسو باشد این فرد مسلماٌ نمی تواند معاملات پرسودی را برای خودش رقم بزند و فرد دیگر تعهد محکم به پیروی از استراتژی خود داشته باشد و در نتیجه در معاملاتش موفق ترعمل خواهد کرد.

معامله گر خوب فردی است که به روش های آزموده شده و از قبل استفاده شده احترام بگذارد و به آن ها پایبند باشد و ضمناٌ به طور مرتب مطالعه کرده و با روشهای نوین وتازه آشنا شود.

معامله گر بد فردی احساساتی است که به احساساتش اجازه می دهد برایش تصمیم بگیرند و خودش با تکیه بر تجربیات نمی تواند تصمیما ت درست را در یابد؛ معمولاٌ اتخاذ روش احساساتی منجر به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات شده و نهایتاٌ به شکست می انجامد.
آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری، بدون تردید مهم ترین و اصلی ترین عاملی است که فرد بدون آن اطلاعات نمی تواند معامله گر موفقی باشد.

چند نکته درباره روانشناسی بازار سرمایه

همانطور که گفته شد، افراد برای اینکه بتوانند به سود خوبی در بازار سرمایه گذاری دست پیدا کنند باید نسبت به رفتارهای سایر سرمایه گذاران توجه ویژه ای کرده و آن ها را تحلیل کنند. معمولا سرمایه گذاران موفق چند ویژگی اساسی دارند که شما در صورت آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری می توانید به راحتی آن ها را شناسایی کنید. در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم.

وضعیت عاطفی با ثبات

ثبات عاطفی به معنای کنترل خود تحت شرایط دشوار است. سرمایه گذاران موفق باید تحت شرایط فشار بتوانند آرامش خود را حفظ کنند. معامله ‌گرانی که توانایی کنترل احساسات خود را دارند، سطح نگرانی شان پایین تر است، آرام می ‌مانند، راحت هستند و به ندرت دچار شک و تردید می شوند. آن ها معمولا به افراد و شرایط اعتماد می‌ کنند، مسئولیت معاملات خود را به عهده می ‌گیرند و ضرر ها را به گردن گردانندگان بازار نمی ‌اندازند.

سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که می ‌توانند از قوانین پیروی کنند. آن ها افرادی هستند که هنگام رانندگی سرعت مجاز را رعایت می ‌کنند، به بهترین ها فکر می کنند و به کار خود می بالند. همچنین دوست دارند کاری را از ابتدا تا پایان انجام دهند و از انجام و تکمیل آن ها لذت می‌ برند. شخصی که به سادگی با محرک ‌های بیرونی تحریک می ‌شود، از نظم کافی بهره ای نبرده و هرگز نمی‌ تواند معامله‌ گر موفقی شود.

معامله‌ گران موفق به طور معمول باهوش هستند. نیازی نیست که آی کیوی انیشتین را داشته باشند، اما از حد متوسط باهوش تر هستند. توانایی آن ها در حل مساله بالا است و با اعداد و ارقام خوب کار می‌ کنند. آن ها می ‌فهمند و می ‌دانند که معامله با احتمالات همراه است و هر معامله لزوما همان طور روان شناسی معامله گر که پیش بینی می ‌شود پیش نخواهد رفت.

برای آشنایی با روانشناسی معاملات این کتاب ها را بخوانید

یکی از بهترین ابزارهایی که به شما در آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری کمک می کند کتاب های موجود در این زمینه هستند که در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم:

معامله گر منضبط

یکی از بهترین کتاب ها برای افزایش دانش درباره روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. این کتاب را مارک داگلاس تالیف کرده است و ترجمه آن در بازار موجود می باشد.

جادوگران بازار نوین

در این کتاب شما حاصل گفتگو با افراد برجسته در حوزه سرمایه گذاری را خواهید خواند. این کتاب بیان می کند که لازمه موفق شدن در بازار مهارت انضباط است. این مهارت به تنهایی بدست نمی آید و مستلزم شناخت روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. نویسنده این کتاب جک شوآگر است.

۲۳ اصل موفقیت وارن بافت

در این کتاب شما با اصول سرمایه گذاری وارن بافت سرمایه گذار نابغه و موفق آشنا خواهید شد و خواهید خواند که وارن بافت چطور از روانشناسی بازار برای کسب سود بیشتر استفاده کرده است.

چرا می برید؟‌چرا می بازید؟

در این کتاب فرد کلی نویسنده در ۸ فصل به تحلیل روانشناختی معاملات در بورس سهام می پردازد. او به مخاطبان خود پیشنهاد می کند که برخلاف جریان حاکم حرکت کند و موفق شود.

تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی

مارک داگلاس در این کتاب روش هایی را برای غلبه بر بسیاری از چالش های معامله گری بیان می کند. راهکارهایی مانند غلبه بر تمایلات شخصی، ترس، حرص و طمع و شکست. ویژگی هایی که اغلب سبب می شود تا سرمایه گذاران با وجود اینکه بیشتر می دانند غیر منطقی و هیجانی عمل کنند. در این شرایط روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری می تواند به افراد کمک کند تا کم خطرترین معامله را تجربه کنند.

روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری

همانطور که می بینید امروزه وارد شدن به بازار بورس و سرمایه گذاری به یکی از روش های پرطرفدار برای کسب سود تبدیل شده است. برای ورود به بازار سرمایه گذاری نیز شما باید با اصول و همچنین تکنیک های سرمایه گذاری آشنا باشید تا بتوانید سود را به حداکثر و ضرر را به حداقل برسانید. یکی از مهم ترین و اساسی ترین نکاتی که هر سرمایه گذار و یا سهام دار باید به آن توجه کند آشنایی نسبتا خوب با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. در این مفهوم شما می آموزید که چطور رفتار سایر سرمایه گذاران را تحلیل کنید و متناسب با آن واکنش نشان دهید. همچنین یاد خواهید گرفت که بهترین واکنش فردی برای شما در هر لحظه از بازار چه چیزی می باشد. یادگیری روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری به قدری اهمیت دارد که می تواند تا درصد بالایی ضامن موفقیت و یا شکست شما در بازار سرمایه گذاری باشد.

روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری به چه معنا است؟

همان طور که بازار های مالی از جمله بازار بورس تهران می توانند باعث چند برابر کردن سرمایه و افزایش سود شوند، به همان میزان هم می توانند باعث از بین رفتن سرمایه و ضرر در مدت زمان کوتاهی شوند. به همین دلیل روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری و شناخت رفتار سرمایه گذاران از عوامل اصلی موفقیت در این بازار به حساب می آید. اینکه شما بتوانید در‌ کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال تشخیص بدهید که چه زمانی برای ورود به بازار سرمایه گذاری مناسب است و بهترین سهم چیست و تشخیص اینکه چه زمانی پول ها از بازار های دیگر وارد بازار بورس می شوند، همه به شناخت شما از روانشناسی بازار بستگی دارد.

۴ عامل تاثیر گذار بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری

شاخص بورس

به طور کلی شاخص بورس نشان دهنده وضعیت کلی بازار روان شناسی معامله گر در یک دوره زمانی مشخص می باشد. در مقاطع زمانی که شاخص بورس به شدت منفی و به اصطلاح ریزشی است به چند دلیل باید تا حد امکان از معامله خودداری کنید:

زمانی که شاخص به شدت ریزشی و منفی است این هشدار را به ذهن سرمایه گذاران صادر می کند که سرمایه شما در حال از بین رفتن است و بیشتر از این هم جای افت قیمت ها وجود دارد پس معامله گران، مخصوصا افراد کم تجربه از یک جایی به بعد دست به معاملات هیجانی و فروختن سهام خود با ضرر های زیاد می زنند که این خود به بیشتر منفی شدن کلیت بازار منجر می شود. پس عقل سلیم حکم می کند که در چنین بازاری اقدام به معامله و خرید سهام نکنیم. اما در زمانی که شاخص کل مثبت و رو به بالا است درست بر عکس مطالب بالا اتفاق می افتد یعنی اکثر سهام داران بازار نه تنها سهام قبلی خود را نگه می دارند بلکه نقدینگی جدید جهت خرید نیز اضافه می کنند که این خود سبب مثبت شدن و افزایش قیمت ها در آن مدت زمان می شود.

خوش بینی یا بدبینی افراطی نسبت به بازار

عامل دیگری که بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری موثر است. خوش بینی و بد بینی بیش از اندازه نسبت به بازار بورس می باشد که می تواند بیشتر سهام داران را دچار اشتباه رفتاری و ذهنی کند.

تجربه نشان داده است زمانی که اکثریت افراد جامعه و فعالین بازار در مورد بازار بورس اظهار خوش بینی می کنند و از روند صعودی آن بسیار خوشحال هستند و طمع جای تجزیه و تحلیل را می گیرد، اکثریت معامله گران خرد بازار و برخی از افراد بی تجربه خارج از بازار که به خاطر همین اخبار می خواهند وارد بازار شوند ، شروع به خرید های هیجانی و بی دلیل در قیمت های بالا می کنند، که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای خرید وجود ندارد. در این زمان سهام داران با تجربه به جای خرید، شروع به فروش و ذخیره سود ناشی از خرید های قبلی خود می کنند. این خوش بینی افراطی به وسیله برخی از همین حقوقی ها به معامله گران خرد و افراد جامعه تزریق می شود تا بتوانند سهام خود را در قیمت های بهتر بفروشند. این حالت معمولا در آخر یک روند پر قدرت صعودی شکل می گیرد، جایی که قیمت اکثریت سهام در حباب مثبت بالا قرار دارد و از لحاظ قیمتی دیگر در این قیمت ها ارزنده نمی باشند.

اما بر عکس وقتی که اکثریت سهام داران و افراد جامعه از روند بازار بورس اظهار نا امیدی و یاس می کنند و نسبت به روند آینده آن بد بین هستند، اکثریت معامله گران خرد و افراد بی تجربه شروع به فروش های هیجانی می کنند که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای فروش وجود ندارد و در این زمان افراد با تجربه شروع به خرید های عمده به صورت نامحسوس می کنند. باز هم این بد بینی بیش از اندازه توسط همین حقوقی ها به بازار القا می گردد. این حالت در آخر یک روند پر قدرت نزولی و ریزشی اتفاق می افتد جایی که شاخص کل و اکثریت سهام بعد از یک ریزش قیمتی زیاد در حال متعادل شدن باشند و قیمت آن ها بسیار ارزنده است.

داشتن راهبرد مشخص

سومین عامل موثر بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری، داشتن راهبرد مشخص است. در گذشته افرادی که به جایگاه بالایی رسیده اند افرادی بوده اند که برای رسیدن به اهداف خود برنامه و راهبرد منظم داشته اند. ذهن و فکر انسان زمانی که دچار سردرگمی می شود بیشتر بر اساس هیجانات و احساسات رفتار می کند اما زمانی که از قبل برنامه ریزی مشخصی داشته باشد و مسیر راه برایش مشخص شده باشد، منطقی عمل کرده و نتیجه عملکرد آن همان چیزی خواهد شد که انسان انتظار دارد. بازارهای سرمایه گذاری نیز از این قائده مستثنی نیستند و اتفاقا اهمیت این موضوع در این بازارها خیلی بیشتر است. معامله گری که قبل از خرید یک سهم و درگیر کردن سرمایه خود آن را مورد تحلیل و بررسی همه جانبه قرار می دهد و مسیر را تا رسیدن به اهداف قیمتی، برای خود ترسیم می کند هیچ گاه اسیر هیجانات و استرس نمی شود (رعایت روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری و مدیریت سرمایه مناسب) و در هر شرایطی از بازار، برای خود استراتژی دارد که بر اساس آن عمل می کند.

ترس و طمع

چهارمین عامل موثر بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری ترس و طمع است. عاملی که ذهن و فکر انسان در بیشتر مواقع به طور نا خود آگاه مغلوب آن بوده است. شاید این دو کلمه خیلی به گوش شما خورده باشد اما مفهوم و نحوه مقابله با آن به صورت مبهم در ذهن شما باقی مانده است.

در بازار سرمایه گذاری ترس و طمع وقتی ایجاد می شود که شما سهمی را در یک قیمت مشخص خریده باشید و قیمت آن بعد خرید شما دچار افت قیمتی بیشتر شود. در این زمان مغز سهام دار به صورت ذاتی این فرمان را می دهد که سرمایه شما در حال نابودی است و همین امر باعث به وجود آمدن استرس برای شما می شود .بعضی از معامله گران بی تجربه هم با حساب کردن لحظه ای ضرر و زیان خود به این فکر منفی دامن می زنند.

معامله گر خوب و معامله گر بد چه ویژگی هایی دارند؟

تفاوت افراد در انجام معاملات به وجود تفاوت در روانشناسی معاملات در آن ها بستگی دارد؛ مثلاٌ دو فرد را در نظر بگیرید که بسیار به هم شبیه هستند (برای مثال دوقلو هستند ) ولی بین آن ها تفاوت های شناختی وجود دارد و شیوه تفکر آن ها متفاوت است؛ یکی از این دو، ممکن است بیش از اندازه حریص یا ترسو باشد این فرد مسلماٌ نمی تواند معاملات پرسودی را برای خودش رقم بزند و فرد دیگر تعهد محکم به پیروی از استراتژی خود داشته باشد و در نتیجه در معاملاتش موفق ترعمل خواهد کرد.

معامله گر خوب فردی است که به روش های آزموده شده و از قبل استفاده شده احترام بگذارد و به آن ها پایبند باشد و ضمناٌ به طور مرتب مطالعه کرده و با روشهای نوین وتازه آشنا شود.

معامله گر بد فردی احساساتی است که به احساساتش اجازه می دهد برایش تصمیم بگیرند و خودش با تکیه بر تجربیات نمی تواند تصمیما ت درست را در یابد؛ معمولاٌ اتخاذ روش احساساتی منجر به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات شده و نهایتاٌ به شکست می انجامد.
آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری، بدون تردید مهم ترین و اصلی ترین عاملی است که فرد بدون آن اطلاعات نمی تواند معامله گر موفقی باشد.

چند نکته درباره روانشناسی بازار سرمایه

همانطور که گفته شد، افراد برای اینکه بتوانند به سود خوبی در بازار سرمایه گذاری دست پیدا کنند باید نسبت به رفتارهای سایر سرمایه گذاران توجه ویژه ای کرده و آن ها را تحلیل کنند. معمولا سرمایه گذاران موفق چند ویژگی اساسی دارند که شما در صورت آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری می توانید به راحتی آن ها را شناسایی کنید. در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم.

وضعیت عاطفی با ثبات

ثبات عاطفی به معنای کنترل خود تحت شرایط دشوار است. سرمایه گذاران موفق باید تحت شرایط فشار بتوانند آرامش خود را حفظ کنند. معامله ‌گرانی که توانایی کنترل احساسات خود را دارند، سطح نگرانی شان پایین تر است، آرام می ‌مانند، راحت هستند و به ندرت دچار شک و تردید می شوند. آن ها معمولا به افراد و شرایط اعتماد می‌ کنند، مسئولیت معاملات خود را به عهده می ‌گیرند و ضرر ها را به گردن گردانندگان بازار نمی ‌اندازند.

سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که می ‌توانند از قوانین پیروی کنند. آن ها افرادی هستند که هنگام رانندگی سرعت مجاز را رعایت می ‌کنند، به بهترین ها فکر می کنند و به کار خود می بالند. همچنین دوست دارند کاری را از ابتدا تا پایان انجام دهند و از انجام و تکمیل آن ها لذت می‌ برند. شخصی که به سادگی با محرک ‌های بیرونی تحریک می ‌شود، از نظم کافی بهره ای نبرده و هرگز نمی‌ تواند معامله‌ گر موفقی شود.

معامله‌ گران موفق به طور معمول باهوش هستند. نیازی نیست که آی کیوی انیشتین را داشته باشند، اما از حد متوسط باهوش تر هستند. توانایی آن ها در حل مساله بالا است و با اعداد و ارقام خوب کار می‌ کنند. آن ها می ‌فهمند و می ‌دانند که معامله با احتمالات همراه است و هر معامله لزوما همان طور که پیش بینی می ‌شود پیش نخواهد رفت.

برای آشنایی با روانشناسی معاملات این کتاب ها را بخوانید

یکی از بهترین ابزارهایی که به شما در آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری کمک می کند کتاب های موجود در این زمینه هستند که در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم:

معامله گر منضبط

یکی از بهترین کتاب ها برای افزایش دانش درباره روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. این کتاب را مارک داگلاس تالیف کرده است و ترجمه آن در بازار موجود می باشد.

جادوگران بازار نوین

در این کتاب شما حاصل گفتگو با افراد برجسته در حوزه سرمایه گذاری را خواهید خواند. این کتاب بیان می کند که لازمه موفق شدن در بازار مهارت انضباط است. این مهارت به تنهایی بدست نمی آید و مستلزم شناخت روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. نویسنده این کتاب جک شوآگر است.

۲۳ اصل موفقیت وارن بافت

در این کتاب شما با اصول سرمایه گذاری وارن بافت سرمایه گذار نابغه و موفق آشنا خواهید شد و خواهید خواند که وارن بافت چطور از روانشناسی بازار برای کسب سود بیشتر استفاده کرده است.

چرا می برید؟‌چرا می بازید؟

در این کتاب فرد کلی نویسنده در ۸ فصل به تحلیل روانشناختی معاملات در بورس سهام می پردازد. او به مخاطبان خود پیشنهاد می کند که برخلاف جریان حاکم حرکت کند و موفق شود.

تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی

مارک داگلاس در این کتاب روش هایی را برای غلبه بر بسیاری از چالش های معامله گری بیان می کند. راهکارهایی مانند غلبه بر تمایلات شخصی، ترس، حرص و طمع و شکست. ویژگی هایی که اغلب سبب می شود تا سرمایه گذاران با وجود اینکه بیشتر می دانند غیر منطقی و هیجانی عمل کنند. در این شرایط روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری می تواند به افراد کمک کند تا کم خطرترین معامله را تجربه کنند.

معرفی بهترین کتاب های روانشناسی معامله گری

بهترین کتاب های روانشناسی معامله گری

در این مقاله می‌خواهیم 5 مورد از بهترین کتاب های روانشناسی معامله گری یا روانشناسی ترید را به شما همراهان رمزارز نیوز معرفی کنیم.

متأسفانه معامله‌گری (Trading) و سرمایه‌گذاری در مدارس و دانشگاه‌های ما به طور جامع و صحیح آموزش داده نمی‌شوند. اما خیلی‌ها دوست دارند که در بازار سهام، فارکس و ارزهای دیجیتال فعالیت کنند و به یک تریدر حرفه‌ای تبدیل شوند. سودی که از سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال و سهام می‌توان کسب کرد، سود خوبی است. فقط کافی است که کمی اطلاعات به دست آورید و این بازارها را بشناسید تا بتوانید با معامله گری یا همان ترید، به سود برسید.

اگر مشتاق یادگیری هستید و خود را فردی باانگیزه می‌دانید، خوشبختانه کتاب‌های فوق‌العاده خوب و زیادی، تقریباً در تمام جنبه‌های معامله‌گری، برای شما وجود دارد. این کتاب‌ها اطلاعات عمیقی را در جهت نشان دادن پیچیدگی معامله‌گری ارائه می‌کنند. این اطلاعات از انجام معاملات و نکات مربوط به آن تا روانشناسی معامله‌گری و مباحث ذهنی را شامل می‌شوند.

در ادامه 5 مورد از بهترین کتاب های روانشناسی معامله گری را معرفی می‌کنیم.

1. خاطرات یک تریدر سهام

essential-trading-psychology-books

خاطرات یک تریدر سهام (Reminiscences of a Stock Operator)، نوشته ادوین لفوره (Edwin Lefevre) که در سال ۱۹۲۳ منتشر شده، اولین کتاب در لیست بهترین کتاب های روانشناسی معامله گری است. این کتاب جزو کتاب‌هایی‌ است که در زمینه روانشناسی ترید، بیشترین توصیه‌ها به مطالعه آن شده است. «خاطرات یک تریدر سهام» درباره زندگی جسی لاریستون لیورمور (Jesse Lauriston Livermore) است که در کتاب با نام «لری لیوینگستون» معرفی شده است.

زندگی لیورمور

لیورمور در ۲۶ ژوئیه ۱۸۷۷ در ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد و در ۱۹۴۰ از دنیا رفت. او یک سرمایه‌دار و معامله‌گر بورس بود. از او به ‌عنوان خرس وال استریت یاد می‌شود. خیلی‌ها اعتقاد دارند که لیورمور بزرگ‌ترین تریدر تاریخ است.

فکر کردن من را پولدار نکرد، صبر کردن برایم سودآور بود.

چند نکته از استراتژی‌های لیورمور

  • سهام قوی را فقط در بازارهای گاوی بخرید و سهام ضعیف را فقط در بازار خرسی بفروشید.
  • تعداد زیادی سهام را دنبال نکنید.
  • با حد ضرر معامله کنید و پیش از انجام معامله، سطح حد ضرر را بشناسید.

ادوین لفوره در کتاب خود، از رازهای سرمایه‌‌گذاری لیورمور پرده بر می‌دارد. او مشخصاً بیان می‌‌دارد که بازارها تنها می‌توانند رشد یا افت کنند و سرمایه‌‌گذاران همیشه بر پایه ترس و طمع عمل می‌‌کنند.

بهترین کتاب های روانشناسی معامله گری

کتاب «خاطرات یک اپراتور سهام» جزو کتاب‌های جذاب و خوش‌خوان است و از معدود کارهایی است که بیوگرافی دقیقی از زندگی لیورمور ارائه کرده است. این کتاب، دانستنی‌ها و اطلاعات جالبی را درباره شیوه معامله‌گری لیورمور، به شما آموزش می‌دهد. کتاب سرشار است از بینش‌های ارزشمند و گرانبها که دانستن آنها بسیار مفید و سودآور خواهد بود.

این کتاب که ابتدا به صورت مجموعه‌‌هایی در روزنامه Saturday Evening Post به چاپ می‌‌رسید، به بررسی طمع، ترس و حسادت پرداخته و جست‌وجوی بی‌‌رحمانه برای رسیدن به شهرت و ثروت را از نظر گذرانده است.

سبک نوشتار این کتاب کمی قدیمی است. لفوره از اصطلاحات قدیمی بازار بسیار استفاده می‌‌کند. لغات و اصطلاحات روزنامه‌‌نگاری نیز در آن فراوان است.

این کتاب با عنوان خاطرات یک عامل سهام در انتشارات ارشدان با ترجمه اسماعیل صالح منتشر شده است.

2. سرمایه گذار هوشمند

essential-trading-psychology-books

کتاب دیگری که در لیست بهترین کتاب های روانشناسی معامله گری قرار دارد، کتاب «سرمایه گذار هوشمند» (The Intelligent Investor) نوشته بنجامین گراهام (Benjamin Graham) است. این کتاب جزو منابع کلاسیک استراتژی سرمایه‌گذاری مبتنی بر ارزش است. این استراتژی هنوز هم جزو یکی از استراتژی‌های مهم و مشهور بازار است و زیربنای صدها استراتژی سرمایه‌گذاری دیگر است که بعد از انتشار کتاب گراهام در سال ۱۹۴۹ ایجاد شده‌اند.

زندگی گراهام

بنجامین گراهام در ‌سال ۱۹۸۴ در انگلستان به دنیا آمد. گراهام در یک سالگی همراه با خانواده به آمریکا مهاجرت کرد. او در کودکی بعد از فوت پدرش فقر را تجربه کرد و از همان کودکی در کنار تحصیل به کار هم می‌‌پرداخت. او توانست در ادامه از دانشگاه کلمبیا بورسیه بگیرد و در رشته‌‌های فلسفه و ریاضیات تحصیل کند. اما گرایش او به بازار بورس از ۲۰ سالگی، زمانی که در یکی از کارگزاری‌های وال‌استریت مشغول به کار شد، مشخص شد.

او خیلی وقت‌ها پنهانی به مشتریان کارگزاری مشاوره می‌‌داد. همین موجب حسادت‌ دیگر همکاران او‌ شد و‌ در نهایت از آنجا اخراج شد. ولی گراهام که به سرمایه‌گذاری‌‌های خود اطمینان زیادی داشت، با سرمایه‌ای کم به خرید سهام در بورس نیویورک ادامه داد. او پس از مدت کوتاهی توانست ‌میلیون‌ها دلار از این راه به دست آورد و نام خود را به عنوان یکی از تریدرهای مطرح وال‌ استریت مطرح کند.

گراهام یکی از معروف‌‌ترین فعالان بورس در سال‌های دهه ۶۰ میلادی بود که علاوه بر نظریه‌‌پردازی، با خریدهای خود توانست به عنوان یک بروکر موفق نام خود را در تاریخ بورس نیویورک ثبت کند.

سرمایه گذاری هوشمند

مبحث سرمایه‌گذاری هوشمند که ابتدا از سوی بنجامین گراهام در سال ۱۹۴۹ مطرح شد، رویکرد بلندمدت‌تر و ریسک‌گریزتری را در قبال بازار سهام اتخاذ می‌کند و نتیجه هم می‌دهد. چندین دهه پس از انتشار کتاب سرمایه گذار هوشمند، بسیاری از روش گراهام استفاده کرده‌اند و ثروتمند شده‌اند که شاید معروف‌ترین آنها وارن بافت باشد.

سرمایه‌گذار معروف، وارن بافت (Warren Buffett) بسیار از این کتاب یاد کرده و از آن به عنوان «بهترین کتابی که در زمینه سرمایه‌گذاری نوشته شده است» نام می‌برد. وارن بافت از این کتاب به عنوان یکی از منابع اولیه و مهم آموزش اولیه خود در زمینه معامله‌گری سهام یاد می‌کند. در این کتاب معامله‌گری، گراهام فلسفه اصلی خود را چنین بیان می‌کند:

نخست ارزش ذاتی یک سهام را بشناسید و سپس به دنبال سرمایه‌گذاری در قیمتی پایین‌تر از ارزش ذاتی آن باشید.

«سرمایه گذار هوشمند» شامل تجربیات زندگی واقعی سرمایه‌گذاران موفق است. این کتاب حکایت می‌کند که چگونه سرمایه‌گذاران ثروتشان را خودشان به دست آورده‌اند. این امر از تحقیق و تحلیل عملکرد مالی سازمان‌ها شروع می‌شود. این کتاب به تفصیل بحث می‌کند که بر اساس فاکتورهای خاص، کدام سهام را می‌توان خرید، چه مقدار باید خرید، چه زمانی را برای خرید آن باید انتخاب کرد، چقدر آن را نگه داشت و زمان مناسب برای فروش آن را چگونه می‌توان فهمید. این کتاب استراتژی‌های خاصی را بر اساس سناریوهای مختلف ممکن به اشتراک می‌گذارد.

فلسفه گراهام مبنی بر «سرمایه گذاری ارزش» است که سرمایه‌گذاران را از خطای اساسی محافظت می‌کند و به آنها می‌آموزد که چگونه استراتژی‌های طولانی‌مدت را بسازند.

این کتاب با ترجمه سعید سعادتیان در انتشارات چالش به چاپ رسیده است.

3. جادوگران بازار

بهترین کتاب های روانشناسی معامله گری

جک شواگر (Jack D. Schwager)، چند کتاب بسیار مشهور در زمینه معامله‌گری نوشته است که «جادوگران بازار» و «جادوگران بازار نوین» معروف‌ترین آنها هستند. این کتاب‌ها جزو بهترین کتاب های روانشناسی معامله گری یا ترید هستند.

این دو کتاب حاصل مصاحبه با حرفه‌ای‌های بازار سرمایه از جمله مصاحبه با پاول تئودور جونز، مؤسس شرکت سرمایه‌گذاری تئودور است. سرمایه‌گذاران موفق، در این مصاحبه، شانسی بودن موفقیت را به چالش کشیده‌اند. این جادوگران بازار، الگوهایی هستند که به ما می‌گویند برای موفقیت در بازار به چه چیزهایی نیاز داریم.

اغلب گفته می‌شود که بهترین راه یادگیری هر کاری، شاگردی برای کسی است که قبلاً آن مسیر را رفته و موفق شده است. شواگر در این کتاب‌ها، توصیه‌های مربی‌گری زیادی را از موفق‌ترین معامله‌گران بازار ارائه کرده است.

essential-trading-psychology-books

کتاب «جادوگران بازار نوین» در هشت بخش تنظیم شده است. زبان اثر ساده و روان است و بر پایه پرسش و پاسخ نگاشته شده است. هدف نویسنده، ارائه الگویی مناسب برای معامله‌گران جهت شناخت راه‌های درست تجارت و ورود به بازارهای مالی است.

مهم‌ترین آموزه‌ها

مهم‌ترین آموزه‌هایی که این کتاب از روش کار این معامله‌گران به دست می‌دهد، عبارت‌اند از:

  • حفظ آرامش و تعادل در زندگی، وجه اشتراک سرمایه‌گذاران موفق است.
  • ضررها و شکست‌ها، فرصتی برای تجربه و یادگیری است.
  • شناخت ریسک‌پذیری و میزان تحمل هر فرد از زیان در سرمایه‌گذاری، بسیار مهم است.
  • اشتیاق، انرژی، تمرکز، اهمیت به کار و برنامه‌ریزی، عوامل لازم برای کسب موفقیت‌اند.
  • تعیین حد سود و حد زیان و دوری از طمع، یکی از راهکارهای موفقیت است.
  • به جای توجه به تحلیلِ دیگران و اخبار و شایعات، بهتر است خودمان تحقیق، پژوهش و تحلیل کنیم.
  • داشتنِ یک روش برای معامله بسیار مهم است و از معاملات بدون استراتژی باید دوری کرد.
  • باید بدانیم ضرر بخشی از بازی است.
  • بهتر است سود را به حداکثر برسانیم به جای اینکه تعداد معاملات سودده را بیشتر کنیم.
  • بخشی از سودمان را از بازار خارج و از آن استفاده کنیم تا حاصل کارِ خود را لمس کنیم.

کتاب جادوگران بازار نوین در نشر چالش و با ترجمه محمد کریم طهماسبی و جواد ثابت نژاد چاپ شده است.

4. معامله‌گر منضبط

essential-trading-psychology-books

کتاب روانشناسی ترید «معامله‌گر منضبط: ایجاد نگرش موفقیت» (The Disciplined Trader) که در سال ۱۹۹۰ به دست مارک داگلاس (Mark Douglas) نوشته شده، به موضوع روانشناسی بازار می‌پردازد. موضوعی که هدف آن ایجاد انضباط ذهنی برای موفقیت در بازار است.

اکثر معامله‌گران حرفه‌ای، کتاب‌های مارک داگلاس را کتاب‌هایی می‌دانند که مطالعه آنها برای هر معامله‌گری که می‌خواهد در بازارهای مالی به موفقیت و کسب سود برسد، ضروری است. داگلاس معتقد است که موفقیت در تجارت، ۸۰ درصد روانی است و تنها ۲۰ درصد به روش‌های معامله‌گری اعم از تکنیکال و فاندامنتال بستگی دارد.

اگرچه پس از انتشار معامله‌گر منضبط، کتاب‌های بسیار دیگری نیز در این حوزه به چاپ رسیده‌اند، اما کتاب داگلاس هنوز به عنوان یکی از مهم‌ترین و بهترین کتاب های روانشناسی معامله گری شناخته می‌شود. یکی از نقاط قوت کتاب این است که با وجود پیچیده و غامض بودن اغلب موضوعات آن، به صورت خیلی شفاف و روان بیان شده است.

هدف نویسنده از کتاب معامله‌گر منضبط این است که به معامله‌گران بازارهای مالی بفهماند که چه مواردی برای موفق شدن در این بازار لازم دارند. خودشناسی، انضباط و بازنگری شخصیتی از موارد مهمی است که معامله‌گران باید از آن آگاه باشند.

داگلاس طرز فکر و نگرش اصولی که یک معامله‌گر باید داشته باشد را در این کتاب به صورت فوق‌العاده شفافی به تصویر می‌کشد. وی همچنین کتاب مشهور دیگری در زمینه روانشناسی ترید نوشته که عنوان اصلی آن «Trading in the Zone» (معامله در منطقه) است.

کتاب «معامله گر منضبط» با ترجمه احسان سپهریان در نشر چالش و همچنین با ترجمه مهدیه مهدیان در انتشارات شمشاد با عنوان «معامله‌گر با انضباط» به چاپ رسیده است.

5. ویک معامله‌گر ۲ (اصول معامله‌گری حرفه‌ای)

essential-trading-psychology-books

آخرین کتاب روانشناسی ترید که در لیست بهترین کتاب های روانشناسی معامله گری ما قرار دارد، کتاب «ویکِ معامله‌گر 2» (Trader Vic II) است که به دست ویکتور اسپراندو (Victor Sperandeo) نوشته شده است. این کتاب، مثل کتاب‌های دیگر زیاد شناخته‌شده نیست، اما جزو کتاب‌های محبوب معامله‌گران زیادی است که موفق به مطالعه آن شده‌اند.

در این کتاب، اسپراندو یک استراتژی سرمایه‌گذاری را آموزش می‌دهد که بر اساس تحلیل جهت کلی اقتصاد است. در این استراتژی، اسپراندو هیچ جایی برای رویدادهای خاص بازار یا داده‌های شرکت خاصی در نظر نمی‌گیرد.

کلید معامله‌گری موفق، نظم احساسی است. اگر هوش کلید بود، مردم بسیار بیشتری وجود داشتند که از معامله‌گری پول به دست می‌آوردند.

اسپراندو استدلال می‌کند که با شناسایی جهت کلی احتمالی که سیاست‌های اقتصادی عامل ایجاد آن هستند، معامله‌گران می‌توانند جهت کلی بازار را تعیین کنند و همچنین بدانند که کدام بخش از بازار رونق خواهد داشت.

سخن پایانی

اگر به بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال علاقه دارید و می‌خواهید به ترید و معاملۀ پُرسود برسید، باید اول دانش و اطلاعات کافی داشته باشید. بدون دانش وارد شدن به این حیطه، حتماً ضرر مالی جبران‌ناپذیری به همراه خواهد داشت. این کتاب‌هایی که معرفی کردیم، جزو بهترین کتاب های روانشناسی معامله گری یا ترید هستند و برای رساندن شما تا مرز «حرفه‌ای شدن» نوشته شده‌اند. می‌توانید با آنها شروع کنید. هر کاری در ابتدا سخت به نظر می‌رسد، اما پس از مدتی آسان و شیرین خواهد شد. موفق باشید.

معرفی کتاب معامله گر با انضباط اثر مارک داگلاس

معرفی کتاب معامله گر با انضباط اثر مارک داگلاس

مارک داگلاس در کتاب معامله‌گر با انضباط، تجربیات خود در زمینۀ معامله‌گری، نحوۀ خودشناسی، روانشناسی بازار و به دست آوردن اعتماد به نفس را برای تازه واردان عرصۀ بورس و بازار تجارت با زبانی ساده بازگو می‌کند. در ادامه به بررسی این کتاب می پردازیم.

درباره مارک داگلاس

مارک داگلاس به عنوان یکی از مهم ترین افراد حوزه روانشناسی بازارهای مالی شناخته می شود. یکی از مهم ترین اساس های فعالیت در بازارهای مالی نحوه کنترل هیجانات ذهنی و روانشناسی معامله گری است. مارک داگلاس در کتاب های خود تلاش کرده است تا بتواند ذهن معامله گران را برای فعالیت و موفقیت در بازارهای مالی آماده کند.

پوستر مارک داگلاس

درباره کتاب معامله گر با انضباط

شما در کتاب معامله گر باانضباط (The Disciplined Trader) می آموزید که چطور اعتماد به نفس خودتان را در عرصه تجارت بالا ببرید، نظم و دقتتان را افزایش دهید و از محیط های خارجی و داخلی ذهنتان نیز استفاده کنید. مارک داگلاس (Mark Douglas) مسائلی که از ذهن نشأت می گیرند را از عوامل اصلی جهت رقابت در بازار می داند. تنوع در مبادلات، به روزرسانی قراردادها، اطلاع رسانی دقیق و سریع، خدمات مشاوره ای پیشرفته تر، گوناگونی کتاب ها و نشریات مربوطه و پیشرفت روزبه روز نظام ها در زمینۀ تحلیل فنی و نظارتِ تخصصی به کمک نرم افزارهای روان شناسی معامله گر کامپیوتری، از عناصر حائز اهمیت در کمک به رشد و تعالی معاملات هستند، که همۀ این ها راه شناخت بازارها و دنبال کردن آن ها را تسهیل می بخشند. در هر معامله، به ازای هر یک دلار که یک معامله گر به عنوان سود در نظر می گیرد، شخصی دیگر باید ضرر کند. به بیان دیگر، سودی که آن دستۀ کوچک دائماً از بازار به دست می آوردند، از جیب صدها معامله گر دیگری می آید که با از خودگذشتگی، پله ای می شوند برای بالارفتنِ گروه دیگر و به آن گروه در موفقیت های روزانه شان یاری می رسانند! نظم داشتن، تسلط بر خود و مهار عواطف، از عوامل اصلی موفقیت هستند. با این حال این ویژگی ها ذاتی نیستند و باید آن ها را با آموختن تمرین های ذهنی مشخص کسب کنید. یاد گرفتن این تمرین های ذهنی اغلب به شکل آزمون و خطا صورت می گیرد که ممکن است بسیار پرهزینه و پر از درد و رنج های روانی باشد. مهم ترین مشکل شیوۀ آزمون و خطا در بازار این است که اکثر مردم، پیش از به پایان رساندن پروسۀ یادگیری، همۀ سرمایۀ خود را به باد می دهند. معامله گرانی هم که پول کافی جهت ادامۀ مسیر و معاملاتشان را دارند، هیچ گاه از اثرات طولانی مدت و مخرب روانی این مرحله نجات نمی یابند. بنابراین اگر می خواهید معامله گری کاربلد محسوب شوید، باید بردبار باشید و عواطف خود را مدیریت کنید!

هدف داگلاس از نوشتن کتاب معامله گر با انضباط

«این کتاب را نوشتم تا هر آنچه که به نظرم از حیاتی ترین نیازهای فردی است که می خواهد به شغل معامله گری در بازار حال و بازار سهام روی بیاورد را آموزش دهم. توضیح راجع به اینکه چگونه با یک روش منظم و اصولی و قدم به قدم، مهارت های ذهنی لازم برای موفقیت در معامله گری و کسب ثروت را فرابگیرید. روشی که کلید آن فراگیریِ رویکردی جدید در نوع تفکر یا فراگیری یک الگوی فکری نوین است.» حتی بعد از فراگیری تمام مهارت هایی که در این کتاب معرفی شدند، احتمالاً زمانی به این سطح از آگاهی می رسید و متوجه خواهید شد که معاملات شما در حقیقت مکانیزمی برای نشان دادن این است که «تا چه حد خودتان را دوست دارید». به بیان دیگر، بعد از این که یاد گرفتید به خودتان اعتماد کنید و همیشه به بهترین شکل ممکن در راستای حفظ منافع خود گام بردارید، تنها چیزی که باز هم مانع شما در این مسیر باقی خواهد ماند «میزان اعتمادبه نفس شما است»، یعنی ارزشی که برای خود قائل هستید. به یاد داشته باشید همیشه میزان پولی که در قالب سود معاملات به دست می آورید، مستقیماً با باورهایی که در زندگی دارید در ارتباط است و مشخص می کند که چه اندازه لیاقت دریافت پول را دارید. بنابراین برای آنکه به عنوان یک معامله گر به خود پاداش دهید، باید هر چیزی که در نظام ذهنی تان مانع از رسیدن به بالاترین سطح ممکن از اعتمادبه نفس و دوست داشتن می شود را بشناسید و انرژی آن را تغییر دهید. آیا برایتان سؤال پیش آمده که بالاترین سطح ممکن کجاست؟ مارک داگلاس در پاسخ به این سوال بیان می کند: با شوق به فراگیری آنچه لازم می دانید، باید به خود بیاموزید که «تمرکز» کنید، کاری که نیاز است را انجام دهید و همین اشتیاق انطباق شما به طور طبیعی و خودکار با آن سطح از اعتمادبه نفس را معین خواهد کرد و باعث ارتقاء روزافزون شما خواهد شد.

در بخشی از کتاب معامله گر با انضباط می خوانیم

درست ترین راه برای به نمایش گذاشتن بی مرز بودن بازار، مقایسه ی آن با شرط بندی است. در شرط بندی، شما تصمیم می گیرید که چه مقدار پول را در بازی قرار دهید، پس به طور دقیق نیز می دانید که چه مقدار را می توانید ببرید یا ببازید و حتی امکان محاسبه ی احتمال برد و باخت با روش های ریاضی و با دقت نیز ممکن است. اما در بازار شرایط کمی فرق دارد، نمی دانید که در معامله، قیمت ها از نقطه ی شروع به چه سمتی می روند. بر همین اساس اصلاً سود یا ضرر شما در یک معامله مشخص نیست. از نظر روانشناسی این خاصیت به شما اجازه می دهد که خود را قانع کنید که سرانجام در یک معامله، تمام رویاهایتان به حقیقت می پیوندند. در صورتی که بین خریدار و فروشنده تناسبی باشد که باعث تغییر قیمت در راستای موقعیت شما شود، این موضوع خیلی هم دور از ذهن نیست. اما اگر تنها تمرکز شما بر تحقق بخشیدن به این رویا باشد، شما طوری عمل می کنید که تنها اطلاعات مورد تأییدتان از بازار را جمع می کنید و امکان دارد در طول این مدت اطلاعاتی را که کامل هستند و قصدشان این است که به شما بفهمانند کار درست خارج شدن از موقعیتی ست که دارید، رد می کنید. اگر در یک معامله ی پرضرر هستید، قیمت قادر است دائماً از نقطه ای که ورود شما را به این معامله نشان می دهد دورتر و دورتر شود و واضح است که ضررتان در هر لحظه بیشتر می شود. در این میان، به جای پذیرفتن اینکه بازار از حرکت خود نمی ایستد، به امید برگشتن آن در انتظار می نشینید. این امید تا آن جا ادامه پیدا می کند که میزان ضررتان از آستانه ی تحملتان عبور می کند. در اینجا معامله را ترک می کنید و هرگز نمی توانید باور کنید که اجازه داده اید ضرر این معامله برای شما تا این میزان زیاد شود. از دید روانی، به وجود آوردن سودهای زیاد، حس قدرت، خوشحالی بیش از اندازه و هر احساس دیگری که از این سودهای وسوسه انگیز دارید، خطرآفرین اند. احتمال به دست آوردن آن ها زیاد است اما جامه ی عمل به آن ها پوشاندن کمی جای بحث دارد.

فهرست مطالب کتاب

  • پیشگفتار
  • بخش اول: مقدمه
  • فصل اول: دلیل نوشتن این کتاب
  • فصل دوم: چرایی های نیاز به یک الگوی جدید
  • بخش دوم: روانشناسی بازار
  • مقدمه
  • فصل سوم: پیوسته حق با بازار است
  • فصل چهارم: سود و ضرر مرزی ندارد
  • فصل پنجم: قیمت ها دائماً تغییر می کنند
  • فصل ششم: برای بازار ساختاری وجود ندارد
  • فصل هفتم: دلایل در بازار بی ربط هستند
  • فصل هشتم: سه گام تا تبدیل شدن به معامله گر برتر
  • بخش سوم: ایجاد چارچوبی برای شناخت بهتر خود
  • فصل نهم: بینش درباره ی حقیقتِ محیطِ ذهنی
  • فصل دهم: مدیریت اطلاعات محیط توسط استنباط، یادآوری ها و برداشت ها
  • فصل یازدهم: الزام یادگیری روش های مطابقت
  • فصل دوازدهم: نحوه ی رسیدن به هدف
  • فصل سیزدهم: کنترل انرژی ذهن
  • فصل چهاردهم; روش هایی برای اجرای تغییر
  • بخش چهارم: چگونه به یک معامله گر برتر تبدیل شویم
  • فصل پانزدهم: روانشناسی تغییر قیمت ها
  • فصل شانزدهم: گامی در مسیر پیروزی
  • فصل هفدهم: کلام آخر

شناسنامه کتاب معامله گر با انضباط

نویسنده: مارک داگلاس

مترجم: مهدیه مهدیان

  • زبان: فارسی
  • ناشر چاپی: نشر شمشاد
  • تعداد صفحات: 274
  • موضوع کتاب:کتاب بورس
  • نسخه الکترونیکی:دارد
  • نسخه صوتی : دارد

این کتاب برای شما که با امید داشتن درآمد بهتر و بیشتر وارد بازار بورس شده اید و یا قصد ورود به آن را دارید، نوشته شده است. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید . همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.