بیتکوین شکست خورد
ساعت24-بیتکوین روز گذشته سطح مقاومت ۲۰ هزار دلاری خود را بازیابی کرد اما نتوانست آن را حفظ کند، زیرا بازار گستردهتر در حال حرکت نزولی بود.
به نقل از کوین، ارز دیجیتال پیشرو در جهان، در چند ساعت گذشته عملکرد ضعیفی داشت و با وجود شروع مثبت در هفته طی ۲۴ ساعت، بیش از هفت درصد ارزش خود را از دست داد. عملکرد ضعیف بیتکوین با نزول بازار گستردهتر ارزهای دیجیتال همزمان شد و کل بازار کریپتو نیز طی ۲۴ ساعت بیش از پنج درصد کاهش ثبت کرد.
بیتکوین در اوایل این هفته پس از عملکرد خوب به مرز ۲۰ هزار دلار رسید. با این حال، خرسها دوباره کنترل بازار را به دست گرفتند.
اتر، دومین ارز دیجیتال بزرگ از نظر ارزش بازار، در اوایل این هفته برای مدت کوتاهی از مرز مقاومتی ۱۳۰۰ دلار گذشت. با این حال (در زمان نگارش این مطلب) بیش از هفت درصد در ۲۴ ساعت کاهش یافته است.
نمودار چهار ساعته بیتکوین/دلار آمریکا در حال تبدیل شدن به روند نزولی است زیرا بیتکوین در حال کنار گذاشتن برخی از سودهایی است که در اوایل امسال انباشته کرده بود. شاخصهای فنی نشان میدهد که بیتکوین در حال حاضر در برابر بازار گستردهتر عملکرد ضعیفی دارد.
اندیکاتور مکدی (MACD) بالای منطقه خنثی باقی میماند اما در صورت ادامه روند نزولی به زودی میتواند به منطقه منفی سقوط کند.
علاوه بر این، شاخص قدرت نسبی ۱۴ روزه ۴۱ را نشان میدهد که اگر خرسها در راس کار باقی بمانند، بیتکوین میتواند وارد منطقه اشباع فروش شود.
بیتکوین در هفتههای اخیر توانسته بالای ۱۸ هزار دلار بماند و گاوها میتوانند در کوتاهمدت بالاتر از این قیمت را حمایت کنند. گاوها همچنین میتوانند قبل از پایان هفته، کنترل بازار را دوباره به دست بگیرند و بیتکوین را بار دیگر به سمت سطح روانی ۲۰ هزار دلاری سوق دهند.
با این حال، اگر روند صعودی طولانیمدت وجود نداشته باشد، بیتکوین در چند روز آینده از سطح مقاومت ۲۰هزار و ۸۱۹ دلاری دور میشود.
مجموع ارزش بازار جهانی ارزهای دیجیتالی در حال حاضر ۹۴۵.۴۵ میلیارد دلار برآورد میشود که این رقم نسبت به روز قبل ۳.۲۶ درصد بیشتر شده است. در حال حاضر ۳۹.۶۷ درصد کل بازار ارزهای دیجیتالی در اختیار بیتکوین بوده که در یک روز ۰.۴۱ درصد افزایش داشته است.
حجم کل بازار ارزهای دیجیتال در ۲۴ ساعت گذشته ۸۱.۵۹ میلیارد دلار است که ۱۱.۰۴ درصد کاهش داشته است. حجم کل در امور مالی غیر متمرکز در حال حاضر ۴.۷۶ میلیارد دلار است که ۵.۸۴ درصد از کل حجم ۲۴ ساعته بازار ارزهای دیجیتال است. حجم تمام سکههای پایدار اکنون ۷۵.۳۹ میلیارد دلار است که ۹۲.۴۱ درصد از کل حجم ۲۴ ساعته بازار ارزهای دیجیتال است.
هر آنچه که لازم است درباره واگرایی در تحلیل تکنیکال بدانید
بسیاری از معاملهگران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمیتوانند مفهوم واگرایی در تحلیل را با اندیکاتور نوسانگر به طور دقیق اعمال کنند. ما در مقاله حاضر، شما را با مفهوم Divergence در تحلیل آشنا میکنیم و یکسری قوانین ساده را برای شناسایی این معیار ارائه میدهیم.
واگرایی چیست؟
واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت دارایی در جهت مخالف آنچه یک شاخص فنی نشان میدهد، حرکت میکند. هنگامی که یک سهام در حال واگرایی است، نشان دهنده روند ضعیفتر قیمت و شروع یک معکوس است.
به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد که عبارتند از:
- واگرایی صعودی زمانی است که قیمت به سمت پایین حرکت میکند اما اندیکاتور میچرخد و به سمت بالا میرود
- واگرایی نزولی زمانی است که قیمت در حال حرکت بالاتر است اما نشانگر به سمت پایین میرود
منطق پشت Divergence در تحلیل قیمت بازار این است که این اندیکاتور، کاهش سرعت حرکت قیمت را نشان میدهد. بنابراین حرکت قیمت، اغلب قبل از خود قیمت تغییر میکند. به این فکر کنید که اگر یک بشقاب پرنده را در یک باد شدید بیندازید، بشقاب برای مدتی خلاف باد میرود، سپس سرعتش کم میشود و در نهایت تغییر جهت میدهد و همراه با باد پرواز میکند.
منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
در طول تجزیه و تحلیل تکنیکال واگرایی شاخصی از حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایینترین سطح جدید کاهش مییابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را ردیابی میکند، الگوهای صعود را نشان میدهد.
از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین سطح جدید صعود میکند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز، یک اوج پایینتر را تشکیل میدهد یا شروع به نشان دادن علائمی از کند شدن میکند، مانند شروع یک روند نزولی.
به طور کلی، معاملهگران از واگرایی در تحلیل برای دو هدف استفاده میکنند:
- ارزیابی تحرکات قیمت دارایی
- ارزیابی احتمال وقوع یک معکوس
اگر قیمت سهام و ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال – مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) – در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش تحرکات قیمت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش باشد اما RSI کندتر افزایش پیدا کند – واگرایی منفی خواهد بود – این سیگنالی است که نشان میدهد روند صعودی همراه با پتانسیل برگشت، شروع به تضعیف کرده است.
از آن زمان به بعد، معاملهگر احتمالا تعیین میکند که چه زمانی توقفات ضرر یا محدودیتهایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین میآید، در حالی که ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال پایینترین سطح را نشان میدهد، که ممکن است نشانههایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را ابراز کند. از چنین نقطهای، معاملهگران احتمالا تصمیم میگیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه تکانه شروع به افزایش کند.
منظور از تحرکات قیمت چیست؟
حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازهگیری میشود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد میشود که میتواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه قوی با یک شیب تند با مدت طولانی مشخص میشود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا میتواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاهتر نشان داده شود.
نوسانات طولانیتر به سمت بالا نشان میدهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاهتر به سمت بالا، نشانه حرکت و قدرت ضعیفتر است.
کدام شاخص برای Divergence در تحلیل تکنیکال بهتر عمل میکند؟
هیچ شاخص مطلقی برای واگرایی معاملات وجود ندارد. هر شاخص محدودیتهای MACD فنی مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. ما در ادامه سه شاخص محبوب را پوشش خواهیم داد: RSI، MACD و Stochastic.
استراتژی معاملات RSI برای واگرایی در تحلیل
اندیکاتور RSI یک اندیکاتور مومنتوم است که به عنوان یک نوسانگر بین ۰ تا ۱۰۰ در زیر نمودار کندل استیک ترسیم شده است و به عنوان اندیکاتور زیرین شناخته میشود. RSI با میانگین سود و زیان قیمت در ۱۴ دوره قبل محاسبه میشود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور در کتاب خود با محدودیتهای MACD عنوان «مفاهیم جدید در سیستمهای تجاری فنی» ایجاد شد.
این اندیکاتور یک خط صاف ایجاد میکند که تمایل به ردیابی روند قیمت دارد و به خوبی به معاملات واگرایی کمک میکند. وقتی روی تنظیم پیشفرض ۱۴ دوره تنظیم میشود، نشانگر RSI مقادیر کمی از خرید و فروش بیش از حد را نشان میدهد. این بدان معنا است که وقتی صحبت از کاربرد واگرایی به عنوان سیگنال معاملاتی میشود، سیگنالهای کمتری وجود دارد؛ اما زمانی که رخ میدهند قابل اعتمادتر هستند.
استراتژی معاملاتی MACD برای واگرایی در تحلیل
MACD یک شاخص تکانهای است که در محیطهای دنبالکننده روند به بهترین شکل استفاده میشود. نشانگر روند یک خط سیگنال و همچنین یک هیستوگرام را ترسیم میکند که تفاوت بین دو میانگین متحرک را نشان میدهد. میانگینهای محدودیتهای MACD متحرک با پیشرفت روند و در نهایت معکوس شدن، همگرا و واگرا میشوند.
هیستوگرام بصری به خوبی به واگرایی معاملات کمک میکند، اما وقتی یک «نقطه نوسان» جدید ایجاد شده باشد، کمتر قابل تفسیر است. هیچ منطقه از پیش تعریف شدهای برای خرید و فروش بیش از حد در MACD وجود ندارد، بنابراین تصمیمگیری در مورد اینکه کدام سیگنالهای تجاری روند به اندازه کافی قابل اعتماد هستند، دشوارتر است. این را میتوان با استفاده از پیکهای قبلی در MACD به عنوان استفاده موثر از آنها به عنوان مناطق حمایت و مقاومت برطرف کرد. از آنجایی که MACD به بهترین وجه در محیطهای پرطرفدار استفاده میشود، سیگنالهای نادرست زیادی را تولید میکند.
استراتژی معاملاتی Stochastic برای واگرایی در تحلیل
Stochastic یک اندیکاتور تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه آخرین قیمت بسته شدن با محدوده قیمتهای قبلی در ۱۴ دوره گذشته کار میکند.
استوکاستیک شاخص حساستری است، به این معنی که سیگنالهای بیشتری از Divergence در تحلیل را ارائه میکند و در نتیجه فرصتهای معاملاتی بیشتری را ارائه میدهد، اما این به معنای سیگنالهای نادرست بیشتری نیز میباشد.
آیا واگرایی معاملات سودآور است؟
بله، اما نه همیشه! ما باید به یاد داشته باشیم که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر میکنند. این فیلتر میتواند به ما کمک کند تا بسته به تنظیم معاملات خود، بر روی آنچه مهم است تمرکز کنیم یا آنچه مهم است را از دست بدهیم.
مزیت اصلی استفاده از واگرایی به عنوان یک سیگنال معاملاتی برای نحوه زمانبندی ورود معاملات این است که قبل از تغییر روند قیمت، سیگنال را ارائه میدهد. این سیگنال اولیه، قیمت ورودی بهتری برای تجارت به معاملهگر میدهد.
نقطه ضعف استفاده از واگرایی به عنوان بخشی از یک سیستم معاملاتی خوب این است که میتواند «سیگنالهای نادرست» بدهد. همانطور که از نام آن پیدا است، این زمانی است که اندیکاتور تغییر جهت میدهد اما روند قیمت همانطور که نشانگر پیشنهاد میکند معکوس نمیشود. این اغلب زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باشد. به این ترتیب خواهیم دید که حرکت روند تضعیف خواهد شد اما روند همچنان در تدبیر باقی میماند.
واگرایی در مقابل تأیید
تفاوت بین واگرایی و تأیید در این است که واگرایی در تحلیل به معاملهگر میگوید که قیمت سهام و اندیکاتور فنی سیگنالهای مخالف ارائه میدهند، در حالی که تأیید زمانی است که اندیکاتور و قیمت دارایی سیگنالهای یکسانی را نشان میدهند.
هر دو در دورههای زمانی مختلف در طول معاملات مورد استفاده قرار میگیرند. تایید زمانی مهم است که یک معاملهگر وارد موقعیتی شود تا اطمینان حاصل کند که تصمیم آنها با تجزیه و تحلیل فنی مناسب اثبات شده است. همچنین، از آن برای تعیین اینکه آیا حرکت قیمت احتمالا ادامه خواهد داشت یا خیر استفاده میشود.
محدودیتهای Divergence در تحلیل
هنگام تعیین یک روند معکوس، استفاده از واگرایی به عنوان یک شاخص مستقل، پیشنهاد نمیشود. مهم است که شاخصها را با سایر تکنیکهای تحلیل تکمیل کنید تا الگوهای برگشت را مجدداً تأیید کنید. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، این تضمین نمیکند که قیمت به زودی معکوس شود.
از آنجایی که واگرایی میتواند در یک دوره زمانی طولانی مدت اتفاق بیفتد، اگر قیمت دارایی طبق پیشبینی حرکت نکند، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیشبینی موقعیت خروج یا ورود میتواند منجر به بسیاری از فرصتهای از دست رفته و زیانهای تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.
چگونه میتوان بروز یک واگرایی در تحلیل تکنیکال را تایید کرد؟
برخی از تکنیکهای آزمایش شده برای کاهش تعداد سیگنالهای غلط و بهینه سازی تعداد معاملات سودآور وجود دارد. فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیمگیری معاملاتی، باید از موارد زیر برای تایید یک معکوس استفاده کرد:
- خطوط روند
- سطوح پشتیبانی
- سطوح مقاومت
سیگنالهای Divergence در تحلیل را فقط در جهت روند بلند مدت یا به طور متناوب در یک بازار جانبی محدود اتخاذ کنید. به عنوان مثال در یک بازار نزولی، فقط سیگنالهای RSI نزولی را دریافت کنید و در بازار صعودی فقط سیگنالهایی را برای خرید از RSI دریافت کنید.
همیشه منتظر بمانید تا شمعی که واگرایی را تایید میکند، بسته شود. نشانگرها با توجه به وضعیت فعلی شمع، سیگنالی را ارائه میدهند. اگر شمع به طور متفاوت بسته شود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی، میتواند به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شود.
از اندیکاتورهای دیگر برای تأیید سیگنال مانند سطوح حمایت و مقاومت، اعداد گرد، نقاط محوری یا الگوی معاملاتی اقدام قیمت استفاده کنید.
۹ قانون برای تشخیص واگرایی در تحلیل تکنیکال
معاملهگران در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیفتر میشود یا نه، از واگراییها استفاده میکنند که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند معاملاتشان شود. قبل از اینکه به سراغ پلتفرم معاملاتیتان بروید و شروع به جستجوی واگراییهای احتمالی کنید، به این ۹ قانون جالب برای واگراییهای معاملاتی نگاهی بیندازید. به شما اطمینان میدهیم که با آموزش طرز استفاده از آنها، تصمیمات معاملاتی بهتری خواهید گرفت.
۱. از موجود بودن واگرایی اطمینان حاصل کنید
برای اینکه واگرایی وجود داشته باشد، قیمت باید یکی از موارد زیر را تشکیل دهد:
- ایجاد قلهای بالاتر از قله قبلی
- ایجاد درهای پایینتر از دره قبلی
- تشکیل دو قله
- تشکیل دو دره
با رخ دادن یکی از این ۴ سناریو، حتی احتیاج ندارید که زحمت نگاه کردن به یک اندیکاتور را هم به خود بدهید. اگر متوجه شدید که این شرایط مهیا نیست، بدانید که شما در حال معامله یک واگرایی نیستید.
۲. روی اوج و فرودهای متوالی خطوطی بکشید
بسیار خوب، حالا که اقدامی انجام دادید (اقدام قیمت اخیر) به آن نگاه کنید. به یاد داشته باشید، شما فقط یکی از چهار چیز را میبینید: یک قله بالاتر، یک قله هم سطح بالا، یک دره پایینتر، یا یک دره هم سطح پایین. حالا یک خط از آن اوج یا فرود به سمت قله یا دره قبلی بکشید. این خط باید در قله/ دره اصلی به صورت متوالی قرار بگیرد. اگر بین دو اوج/ فرود بزرگ، برآمدگی یا شیب کوچکی دیدید، بهتر است آن را نادیده بگیرید.
۳. فقط قلهها و درهها را به هم متصل کنید
برای تشخیص واگرایی در تحلیل، هنگامی که مشاهده کردید دو قله ایجاد شده است، کافی است که آنها را به هم وصل کنید. اگر دو دره ساخته شده بود، شما درهها را به یکدیگر وصل میکنید.
۴. مراقب عکسالعملهای قیمت باشید
بنابراین شما یا دو قله یا دو دره را با یک خط روند به هم وصل کرده اید. اکنون به اندیکاتور فنی ترجیحی خود نگاه کنید و آن را با عملکرد قیمت مقایسه کنید. از هر شاخصی که استفاده میکنید، به یاد داشته باشید که صعود و نزول آن را با هم مقایسه میکنید. فراموش نکنید که برخی از شاخصها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط متعددی هستند که همگی روی یکدیگر قرار دارند.
۵. با نوسانات بالا و پایین خود، سازگار باشید
اگر خطی را رسم میکنید که دو اوج را روی قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که این دو اوج را نیز روی نشانگر به هم متصل میکند. همینطور برای فرود نیز اگر خطی را رسم میکنید که دو نقطه پایین را در قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که دو پایین روی نشانگر را به هم متصل میکند. آنها باید با همدیگر مطابقت داشته باشند!
۶. نوسانات قیمت و نشانگر را در تراز عمودی نگه دارید
اوج یا فرودهایی که در نشانگر شناسایی میکنید، باید آنهایی باشند که بهطور عمودی با اوج یا فرودهای قیمت در یک راستا قرار گیرند. تراز عمودی را با صعود و نزولهای نوسانی قیمت و اندیکاتور مورد استفادهتان حفظ کنید.
۷. برای تشخیص واگرایی در تحلیل، شیبها را تحت نظر داشته باشید
Divergence در تحلیل فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصال دهنده بالا/پایین نشانگر با شیب قیمت اتصالات خط بالا/پایین متفاوت باشد. شیب باید به صورت یکی از این موارد باشد: صعودی (بالا رفتن) نزولی (پایین آمدن) صاف (هم سطح).
۸. اگر واگرایی رخ داده است، واگرایی بعدی را زیر نظر بگیرید
اگر واگرایی را مشاهده کردید اما متوجه شدید که قیمت از قبل معکوس شده است و برای مدتی در یک جهت حرکت کرده است، واگرایی باید انجام شده تلقی شود. شما این دفعه قایق را از دست داده اید. اکنون تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک نوسان دیگر بالا/پایین شکل بگیرد و جستجوی واگرایی خود را از نو شروع کنید.
۹. یک قدم به عقب برگردید
سیگنالهای Divergence در تحلیل که در بازههای زمانی طولانیتری رخ میدهند، از دقت بیشتری برخوردار هستند. به این ترتیب سیگنالهای غلط کمتری دریافت میکنید. این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر تجارت خود را به خوبی ساختار دهید، پتانسیل سود شما میتواند بسیار بزرگ باشد.
واگرایی در بازههای زمانی کوتاهتر، بیشتر اتفاق میافتد اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه میکنیم فقط در نمودارهای ۱ ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. معاملهگران دیگر از نمودارهای ۱۵ دقیقهای یا حتی سریعتر استفاده میکنند. در آن بازههای زمانی، سروصدای زیادی در بازار معاملات وجود دارد، بنابراین ترجیح ما این است که از آن دور بمانیم.
اگر میخواهید به طور جدی معاملاتتان را با استفاده از واگرایی در تحلیل در نظر بگیرید، باید این ۹ قانون را رعایت کنید. با پیروی از این قوانین، شانس ایجاد واگرایی که منجر به معاملات سودآور میشود را برای خود به طور چشمگیری افزایش خواهید داد.
اکنون میتوانید نمودارها را اسکن کنید و ببینید آیا میتوانید برخی از واگراییهایی را که در گذشته اتفاق افتاده است، به عنوان یک راه عالی برای شروع به ارتقای مهارتهای واگرایی خود ببینید یا نه!
واگرایی روشی است که در تحلیل تکنیکال زمانی که جهت یک اندیکاتور فنی، معمولا نوعی نوسانگر از روند کلی قیمت «واگرا» میشود، استفاده میشود. به عبارت دیگر، اندیکاتور در جهت مخالف قیمت شروع به حرکت میکند و نوسانگر معاملاتی سیگنال احتمالی معکوس شدن روند را ارائه میدهد.
الگوهای واگرایی در تحلیل نشان میدهد که یک معکوس به زودی در راه است و احتمال آن بیشتر میشود، اما این یک تغییر فوری نیست. هرچه واگرایی بیشتر قابل مشاهده باشد، احتمال برگشت آن بیشتر میشود. در اینجا چند دستورالعمل وجود دارد که توصیه میکنیم آنها را مد نظر قرار دهید:
بیت کوین باز هم سقوط کرد
رکنا اقتصادی: با اینکه بیت کوین در اوایل این هفته پس از عملکرد خوب به مرز 20 هزار دلار رسید؛ خرس ها دوباره کنترل بازار را به دست گرفتند.
به گزارش رکنا، ارز دیجیتال پیشرو در جهان، در چند ساعت گذشته عملکرد ضعیفی داشت و با وجود شروع مثبت در هفته طی 24 ساعت، بیش از هفت درصد ارزش خود را از دست داد و از 20 هزار و 254 دلار به 18 هزار و 782 دلار رسید. عملکرد ضعیف بیتکوین با نزول بازار گستردهتر ارزهای دیجیتال همزمان شد و کل بازار کریپتو نیز طی 24 ساعت بیش از پنج درصد کاهش ثبت کرد.
قیمت بیتکوین در اوایل این هفته پس از عملکرد خوب به مرز 20 هزار دلار رسید. با این حال، خرسها دوباره کنترل بازار را به دست گرفتند.
اتر، دومین ارز دیجیتال بزرگ از نظر ارزش بازار، در اوایل این هفته برای مدت کوتاهی از مرز مقاومتی 1300 دلار گذشت. با این حال بیش از هفت درصد در 24 ساعت کاهش یافته است.
نمودار چهار ساعته بیتکوین/دلار آمریکا در حال تبدیل شدن به روند نزولی است، زیرا بیتکوین در حال کنار گذاشتن برخی از سودهایی است که در اوایل امسال انباشته کرده بود. شاخصهای فنی نشان میدهد که بیتکوین در حال حاضر در برابر بازار گستردهتر عملکرد ضعیفی دارد.
اندیکاتور مکدی (MACD) بالای منطقه خنثی باقی میماند، اما در صورت ادامه روند نزولی به زودی میتواند به منطقه منفی سقوط کند.
علاوه بر این، شاخص قدرت نسبی 14 روزه 41 را نشان میدهد که اگر خرسها در راس کار باقی بمانند، بیتکوین میتواند وارد منطقه اشباع فروش شود.
بیتکوین در هفتههای اخیر توانسته بالای 18 هزار دلار بماند و گاوها میتوانند در کوتاهمدت بالاتر از این قیمت را حمایت کنند. گاوها همچنین میتوانند قبل از پایان هفته، کنترل بازار را دوباره به دست بگیرند و بیتکوین را بار دیگر به سمت سطح روانی 20 هزار دلاری سوق دهند.
با این حال، اگر روند صعودی طولانیمدت وجود نداشته باشد، بیتکوین در چند روز آینده از سطح مقاومت 20هزار و 819 دلاری دور میشود.
مجموع ارزش بازار جهانی ارزهای دیجیتالی در حال حاضر 945.45 میلیارد دلار برآورد میشود که این رقم نسبت به روز قبل 3.26 درصد بیشتر شده است. در حال حاضر 39.67 درصد کل بازار ارزهای دیجیتالی در اختیار بیتکوین بوده که در یک روز 0.41 درصد افزایش داشته است.
حجم کل بازار ارزهای دیجیتال در 24 ساعت گذشته 81.59 میلیارد دلار است که 11.04 درصد کاهش داشته است. حجم کل در امور مالی غیر متمرکز در حال حاضر 4.76 میلیارد دلار است که 5.84 درصد از کل حجم 24 ساعته بازار ارزهای دیجیتال است. حجم تمام سکههای پایدار اکنون 75.39 میلیارد دلار است که 92.41 درصد از کل حجم 24 ساعته بازار ارزهای دیجیتال است.
مروری بر مدل کاوا، کاربردها و محدودیت ها
مقدمه و اهداف
هدف از به کارگیری مدل در کاردرمانی فراهم کردن چهارچوبی سازماندهی شده برای درمانگر است که منجر به تفکر سیستماتیک در فرآیند ارزیابی، مداخله و درمان و تسهیل این فرآیند می گردد. مدل کاوا از مدلهای مفهومی و نوین در کاردرمانی است که به شکل نمادین زندگی انسان را به یک رودخانه تشبیه میکند و به مراجع امکان مشارکت فعال در درمان را می دهد تا با روایت داستان زندگی و ترسیم شماتیک مفاهیم رودخانه، مشکلاتی که در بافتار خود تجربه می کند را بهتر شناسایی کند.
مواد و روش ها
جهت یافتن مستندات مربوطه، کلیدواژه ها در پایگاه های اینترنی تخصصی جستجو گردید. علاوه بر این بنا بر توصیه آقای دکتر ایواما (طراح مدل کاوا) کتاب ایشان به عنوان منبع اصلی مد نظر قرار گرفت.
نتیجه گیری
از مدل کاوا به عنوان یک مدل اکوپیشن محور کاربردی و ابزاری موثر در هدایت نمودن استدلال بالینی و حل مسئله می توان بهره جست. این مدل به مراجعین امکان مشارکت فعال در روند درمان را می دهد و با ترسیم شدن شرایط زندگی شخص، به درمانگر و مراجع کمک می کند که درک مناسب و جامعی برای روند درمان دست پیدا کنند. مصاحبه کننده بایستی تجربه ی کافی و توانایی لازم از روند مصاحبه و شناخت کافی از مفاهیم مدل کاوا داشته باشد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
KAWA Model: Applications and Limitations
نویسندگان [English]
- Behzad Rahmani Poor 1
- Mitra Khalafbeigi 2
- Narges Shafaroodi 2
1 MSc of Occupational Therapy, School of Rehabilitation Sciences, Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran
2 Assistant Professor, Department of Occupational Therapy, School of Rehabilitation Sciences, Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran
Background and Aim: The goal of models in occupational therapy is providing a structured format which leads to systematic comprehension in the process of evaluation, intervention, and treatment. Kawa model which is a conceptual model is recently developed in occupational therapy. This model uses a river as a metaphor to represent humans’ life and allows clients to participate actively in the process of treatment. By narrating the life story and depicting symbolically, clients can recognize their problems in the context of their lives preferably.
Materials and Methods: In order to find relevant documents, a number of keywords were searched in medical specialized search engines. In addition, according to Dr. IWAMA’s recommendation who is the founder of the KAWA model, his book was considered as the main reference.
Conclusion: KAWA model can be exploited as a practical occupation-based model and a method for leading different processes in occupational therapy. One of the most significant features of Kawa model is offering an opportunity to clients for depicting their life circumstances very comfortably and calmly. Interviewers should have professional point of view toward concepts of Kawa model. Moreover, interviewers should have adequate experience and appropriate ability to communicate well with clients. Kawa model also helps both client and therapist to reach a better understanding of the client’s problems.
کلیدواژهها [English]
- occupational therapy
- Model
- KAWA
مراجع
- Finlay L. The practice of psychosocial occupational therapy.3 rd Ed. United Kingdom: Nelson Thornes; 2004. p. 74-76.##
- PendletonHM, Schultz-Krohn W. Pedretti's occupational therapy: practice skills for physical dysfunction. 5 th ed. Massachusetts: Elsevier Health Sciences; 2013. P. 23-25. ##
- Owen A, Adams F, Franszen D. Factors influencing model use in occupational therapy. South African Journal of Occupational Therapy. 2014; 44(1):41-7. ##
- Iwama M. The Kawa model: culturally relevant occupational therapy. 1 st edPhiladelphia: Elsevier health Sciences; 2006. P. 87-100. ##
- Iwama MK, Thomson NA, Macdonald RM, Iwama MK, Thomson NA, Macdonald RM. The Kawa model: The power of culturally responsive occupational therapy. Disability & Rehabilitation. 2009; 31(14):1125- 35##
- Ilott, I. The Kawa model: Culturally relevant occupational therapy: Learning in Health and Social Care. 2007; 6(1): 59-60. ##
- Carmody S, Nolan R, Ni Chonchuir N, Curry M, Halligan C, Robinson K. The guiding nature of the kawa (River) model in Ireland: creating both opportunities and challenges for occupational therapists. Occupational therapy international. 2007; 14(4):221-36##
- Higman Pip. Using the culturally sensitive KAWA model with chronic pain clients: hochschule fressenius, ID stein, Germany 2011; 8(2) 68. ##
- Renton L. Students' views on the use of the KAWA Model for their personal development.2010; 15 th Santiago-Chile congress WFOT##
10. Paxson D, Winston K, Tobey T, Johnston S, Iwama M. The Kawa Model: Therapists' Experiences in Mental Health Practice. Occupational Therapy in Mental Health. 2012 Oct 1;28(4):340-55. ##
11. Gregg BT, Howell DM, Quick CD, Iwama MK. The Kawa River Model: Applying Theory to Develop Interventions for Combat and Operational Stress Control. Occupational Therapy in Mental Health. 2015 Oct 2;31(4):366-84. ##
دیدگاه شما