الگوهای هارمونیک چیست ؟
الگوهای هارمونیک، ساختارهای قیمتی با ویژگی های زیر هستند:
- این الگوها به کمک محاسبات فیبوناچی تعیین می شوند.
- .
- ساختارهای قیمتی شامل برآوردها و اصلاح های متمایز و متوالی فیبوناچی هستند.
- .
- الگوهای هارمونیک، جوانب متعدد فیبوناچی را به صورت ساختارهای قیمتی محاسبه می کنند.
- .
بنابراین، این الگوها معمولا بعنوان نواحی بازگشتی با بیشترین احتمال در حرکات قیمتی توصیف می شوند.
درواقع، باتوجه به آموزش الگوهای هارمونیک، در این الگوها با استفاده از سطوح فیبوناچی، نقاطی مشخص می شود که احتمال بازگشت بازار در آن نقاط وجود دارد. این نقاط، نقاط PRZ نامیده می شوند.
در این الگو، اصطلاحات Bullish و Bearish مکررا استفاده می شود. Bullish به معنی گاوی و به حرکت صعودی بازار اطلاق می شود. Bearish به معنی خرسی و به حرکت نزولی بازار اطلاق می شود.
ساختارهای قیمتی در الگوهای هارمونیک
در آموزش الگوهای هارمونیک ، بین الگوهای قیمتی تکنیکال استاندارد ازجمله الگوهای سروشانه و تکنیک معاملات در الگوهای هارمونیک، شباهت های زیادی وجود دارد.
یکی از عوامل مهم به منظور تشخیص و تایید الگوهای قیمتی، تمرکز اصلی بر شکل خاص حرکات قیمتی است. الگوهای هارمونیک، الگوهای قیمتی تکنیکال بسیارخاص با محاسبات فیبوناچی خاص خود هستند.
محاسبات فیبوناچی دارای مزایای بسیاری را در اختیار معامله گران قرار می دهند. این مزایا در تعیین و دسته بندی سطوح قیمتی تکنیکال متمایز بکار می روند.
باتوجه به محاسبات نسبت های فیبوناچی در هر ساختار قیمتی، می توان فرصت های معاملاتی محتمل را تعیین کرد. هریک از این فرصت های معاملاتی، برای هر موقعیت مشخص، استراتژی های الگومحور خاصی را نشان می دهد.
ساختارهای قیمتی مشابه، یکسان نبوده و باید هر الگو دقیقا تعریف و تعیین گردد. اطلاعات تعریف الگوهای قیمتی زیادی از هر تعریف خاص الگو برطبق حرکات قیمتی احتمالی آتی قابل تشخیص است.
اصول الگوها و تکنیک های معاملاتی هارمونیک
باتوجه به آموزش الگوهای هارمونیک، رابطه ای بین حرکات متمایز قیمت یا همان امواج قیمتی وجود دارد. این رابطه توسط تکنیک های معاملاتی هارمونیک با استفاده از الگوهای قیمتی و اعداد فیبوناچی محاسبه می شود. این تکنیک ها، ابزاری را برای تعیین محدوده های بازگشتی در اختیار معامله گر قرار می دهند.
بطور کلی، فروش اولیه معامله گری هارمونیک به وسیله یک اصطلاح تکنیکال به نام اصول هارمونیک تعیین و محاسبه می گردد. امواج مجاور قیمتی براساس نسبت های فیبوناچی معمولا موردتوجه روش هامونیک قرار می گیرد.
آموزش الگوهای هارمونیک: جزئیات معاملات در تکنیک های هارمونیک
به طور ذاتی، این روش سبب ایجاد معاملاتی می شود که از لحاظ تکنیکال براساس حرکات قیمتی گذشته و آینده ایجاد شده اند. در الگوهای هارمونیک یا همان Harmonic Pattern، معامله گر بجای مشغول شدن به مسائل بنیادی، صرفا بر حرکات خالص قیمتی متمرکز است.
در تصمیم گیری های معاملاتی به منظور از بین بردن تعصبات، اعتماد کامل به حرکات قیمتی ضرورت دارد. این امر سبب می شود که معامله گر، تمام سیگنال های تکنیکال موجود در بازار بورس را بکار ببرد. سیگنال های مرتبط با نقاط بازگشتی بازار توسط محاسبات نسبی روی امواج مجاور قیمتی نشان داده می شود.
شرایط بازار توسط تکنیک های معاملاتی هارمونیک تعیین می شوند. علاوه براین، تکنیک های معاملاتی هارمونیک به تشخیص فرصت های معاملاتی در سطوح قیمتی کمک می کنند که خریداران و فروشندگان درحال رقابت با هم هستند. الگوهای قیمتی خاص معمولا باعث تغییر این سطوح می گردد.
در آموزش الگوهای هارمونیک ، قواعد دقیق موجود در الگوهای هارمونیک، سیستمی را به معامله گران ارائه می دهد که اساس و بنیان تمام تصمیمات معاملاتی در الگوهای تکنیکال محسوب می شود. معاملات انجام شده براساس الگوهای هارمونیک، دارای دامنه های قیمت دقیق هستند.
در این معاملات، تمام عوامل ازجمله حد زیان و سود نسبت به ساختار قیمتی، نقطه ورود به معامله توسط این الگوها انجام می شود. این امر سبب ایجاد محدوده معاملاتی تعریف شده توسط الگوهای قیمتی می شود. همچنین معامله گر، حس اطمینان بیشتری خواهد داشت. زیرا قبل از ورود به معاملات، تمام حرکات محتمل به وسیله این الگوهای قیمتی تعیین می گردد.
آموزش الگوهای هارمونیک: بررسی الگوهای هارمونیک پرکاربرد
یکی از معتبرترین و مهمترین الگوهای هارمونیک رایج و موجود در بازار، الگوی AB-CD است. این تعریف الگوهای قیمتی الگو از 4 نقطه A، B، C و D تشکیل می شود. دو خط AB و CD را لگ های (Legs) الگو می نامند. خط نیز کارکشن یا اصلاح نامیده می شود. علاوه براین، این الگو یکی از انواع الگوهای بازگشتی است. نکته مهم این است که به منظور استفاده از این پترن در معاملات، بهترین نوع معامله می تواند خرید در نزدیکی نقاط A یا C و فروش در نزدیکی نقاط B یا D است.
این الگو معمولا به دو حالت زیر اتفاق می افتد:
طول BC بازگشتی دارای درصدی بین 38.2 تا 88.6 درصد است. نقطه D که در اینجا همان PRZ است، جهت قیمت تغییر کرده و در میان دو نسبت 113 تا 261.8 درصد قرار می گیرد.
تارگت یا هدف ها در الگوی AB-CD معمولا یکی از نسبت های زیر هستند:
مثلا درصورتی که 61.8 درصد از AB توسط BC اصلاح شد، هدف نقطه D باید روی سطح 161.8 درصد از BC واقع شود. از بین نسبت های ذکر شده در جدول فوق، حالت های ایده آل برای الگوی AB=CDS در سطوح اصلاحی 61.8 و 78.6 درصد قرار دارند.
در آموزش الگوهای هارمونیک، به منظور یافتن بهترین ناحیه PRZ می توان ابزار فیبوناچی پروجکشن بر روی موج AB را بکار برد. ناحیه ای که همپوشانی فیبوناچی مناسبی در آن ایجاد شود، نقطه PRZ احتمالی درنظر گرفته می شود. با اتصال نقاط A-B-C به یکدیگر، ناحیه نقطه D بطور کامل مشخص می شود.
بطورکلی در مباحث آموزش الگوهای هارمونیک، الگوهای هارمونیک یا فیبوناچی به ۲ دسته صعودی و نزولی طبقه بندی می شوند. یعنی هریک از الگوهای هارمونیک، ۲ حالت صعودی و نزولی دارند.
معمولا این الگوها، در انتهای امواج صعودی یا نزولی تشکیل شده و موجب تغییر در روند می شوند. علاوه براین، اگر این الگوها در بازه های زمانی بالاتری شکل بگیرند، دارای اعتبار بالاتری خواهند بود. بنابراین، روند بلندمدت را مشخص می کنند.
شکل گیری این الگوها در انتهای موج های صعودی یا اصلاحی بسیارمهم است. زیرا اگر بتوانید این الگوها را قبل از پایان یافتن موج صعودی یا نزولی شناسایی کنید، قادرید با فاصله زمانی مناسب قبل از بازار، از این روند خارج شوید یابه آن ورود پیدا کنید.
انواع الگوهای هارمونیک در سرفصل های آموزش الگوهای هارمونیک عبارتند از:
- الگوی AB=CD که پیش تر درمورد آن صحبت شد.
- الگوی ۳ درایو یا 3 Drives Pattern
- الگوی پروانه یا Butterfly Pattern
- الگوی خرچنگ یا Crab Pattern
- الگوی گارتلی یا Gartley Pattern
- الگوی خفاش یا Bat Pattern
- الگوی کوسه یا Shark Pattern
- الگوی سایفر یا Cypher Pattern
که در ادامه، رایج ترین آنها را بررسی می کنیم.
آموزش الگوهای هارمونیک: الگوی 3 درایو یا 3 Drives
این الگو، شباهت زیادی به الگوی AB=CD دارد. تنها تفاوت این است که در این الگو، 5 لگ در ساختار پترن وجود دارد. برخی از کتب، قواعد موج شماری الیوت را برگرفته از این الگو می دانند.
این الگو دارای 3 قله یا درایو و 2 کارکشن یا اصلاح است. درایوها یا نقاط قله با اعداد نام گذاری شده و کارکشن ها با حروف نام گذاری می شوند.
نکته مهم این الگو این است که به منظور تشکیل یک الگوی ایده آل ۳ درایو، باید طول کارکشن ها و درایوها از نظر زمانی و قیمتی با یکدیگر برابر باشند. در شکل زیر، الگوی ۳ درایو نشان داده شده است.
الگوی گارتلی یا Gartley
در سرفصل های آموزش الگوهای هارمونیک، الگوی گارتلی در میان الگوهای هارمونیک نوع ۱ و از اولین الگوهای هارمونیک شناخته شده است. این الگو از 5 نقطه X,تعریف الگوهای قیمتی A,B,C,D و 4 لگ XA,AB,BC,CD تشکیل یافته است.
این الگو، یکی از پیچیده ترین الگوهای هارمونیک است. زیرا زمانی رخ می دهد که روند درحال صعود یا نزول است و بصورت ناگهانی، سیگنال هایی براساس تغییر روند ظاهر می شوند. به همین دلیل، شناسایی این الگو کمی مشکل تر از سار الگوها است.
اما اگر تحلیلگر بتواند این الگو را بخوبی بشناسد، براحتی قادر به شناسایی روند مهمی خواهد بود.
در این نوع الگوی هارمونیک، نقطه D درون موج XA قرار دارد. الگوی گارتلی به دو شکل صعودی و نزولی قابل مشاهده است:
گارتلی صعودی یا Bullish Gartley: معمولا الگوی AB=CD در این الگو به گونه ای تشکیل می شود که دارای مشخصات زیر است:
B= 61.8% OA C=38.2% or 88.6%
D=78.6% OA D=127.2% or 161.8% BC
در شکل فوق، شکست نقطه O به پایین به معنای نامعتبر شدن الگوی گارتلی است.
یک نمونه گارتلی صعودی به شکل زیر است:
الگوی گارتلی نزولی Bearish Gartley: معمولا الگوی AB=CD در این الگو با مشخصات زیر شکل می گیرد:
C=38.2% or 88.6% AB B=61.8% OA
D=127.2% or 161.8% BC D=78.6% OA
شکست نقطه O به سمت بالا به معنای بی اعتبار شدن الگوی گارتلی است.
یک نمونه گارتلی نزولی به شکل زیر است:
الگوی خفاش Pat Pattern
در آموزش الگوهای هارمونیک، این الگو از نوع بازگشتی شناخته شده است. درواقع، تغییریافته و توسعه یافته الگوی گرتلی است. بعنوان یکی از دقیق ترین الگوهای هارمونیک شناخته شده است. ضریب اطمینان و دقت نسبت به سایر الگوهای هارمونیک بالاتر است. این الگو، در دو نوع الگوی خفاش صعودی و الگوی خفاش نزولی بوده و شباهت زیادی به گرتلی و پروانه دارد. تنها تفاوت در نسبت های فیبوناچی است.
الگوی خفاش صعودی یا Bullish Bat: الگوی خفاش نیز شبیه به الگوی گارتلی اما دارای نسبت های فیبوناچی مختلفی است:
B=38.2-50% XA C=38.2-88.6% AB
D=88.6% XA D=161.8-261.8% BC
نمونه ای از الگوی خفاش صعودی به شکل زیر است:
الگوی خفاش نزولی یا Bearish Bat: تعریف الگوهای قیمتی نسبت های فیبوناچی در این الگو به شکل زیر هستند:
B=38.2-50% XA C=38.2-88.6% AB
D=88.6% XA D=161.8-261.8% BC
نمونه ای از الگوی خفاشی نزولی به شکل زیر است:
الگوی پروانه یا Butterfly Pattern
در مباحث آموزش الگوهای هارمونیک ، این الگو از نوع هارمونیک نوع 2 است، یعنی نقطه D فراتر از X قرار می گیرد و به عبارتی، یکی از الگوهای بازگشتی است. این الگو متشکل از نقاط X,A,B,C,D و 4 لگ XA , AB , BC , CD است. موقعیت قرارگیری ازن نقاط را می توان باتوجه به نسبت های فیبوناچی مختص این الگو مشخص کرد.
الگوی پروانه، شباهت های زیادی به الگوی گرتلی و خفاش دارد و در دو نوع صعودی و نزولی است. تفاوت الگوی پروانه، با این دو الگو در نسبت ها و موقعیت قرارگیری نقاط است.
باتوجه به آموزش الگوهای هارمونیک، الگوی پروانه معمولا در مناطق بازگشتی بسیارمهم بازار رخ می دهد و در کف و سقف های میانی شکل می گیرد.
الگوی پروانه صعودی یا Bullish Butterfly: نسبت های فیبوناچی در این الگو به شرح زیر هستند:
B=78.6% XA C=38.2-88.6% AB
D=127.2-161.8% XA D=161.8-261.8% BC
نمونه ای از الگوی پروانه صعودی به شکل زیر است:
الگوی پروانه نزولی یا Bearish Butterfly: نسبت های فیبوناچی در این الگو به شرح زیر هستند:
B=78.6% XA C=38.2-88.6% AB
D=127.2-161.8% XA D=161.8-261.8% BC
نمونه ای از الگوی پروانه نزولی به شکل زیر است:
الگوی خرچنگ یا Crab Pattern
در آموزش الگوهای هارمونیک، در میان الگوهای بازگشتی قرار می گیرد. این الگو نیز متشکل از 5 نقطه ی X,A,B,C,D و 4 لگXA ,AB,BC,CD است.
این الگو در نقاط مهم و بازگشتی بسیار سریع رخ می دهد. به همین دلیل با استفاده از این الگو، از قبل ضرر یا سود و یا نقاط ورود و خروج دقیق را مشخص کرد. از این رو، تحلیل گران معمولا برای تشکیل کف یا سقف موردنظر به انتظار نشسته و بعد از تثبیت قیمت، ترید را انجام می دهند.
الگوی خرچنگ صعودی یا Bullish Crab: نسبت های فیبوناچی به شکل زیر هستند:
B=38.2 – 61.8% XA C=38.2 – 88.6% AB
D=161.8% XA D=224.2 – 361.8 % BC
در این الگو، درحین حرکت از نقطه A به D، می بایست یکی از الگوهای AB=CD شکل بگیرد. علاوه براین، در این الگو باید نقطه D پایین تر از نقطه X برود. در غیر این صورت، این الگو بی اعتبار می شود.
نمونه ای از الگوی خرچنگ صعودی به شکل زیر است:
الگوی خرچنگ نزولی یا Bearish Crab: نسبت های فیبوناچی عبارتند از:
C=38.2 – 88.6% AB B=38.2 – 61.8% XA
D=224.2 – 361.8 % BC D=161.8% XA
همانگونه که در مباحث آموزش الگوهای هارمونیک ذکر شده، در این الگو، درحین حرکت از نقطه A به D، می بایست یکی از الگوهای AB=CD شکل بگیرد. علاوه براین، در این الگو باید نقطه D بالاتر از نقطه X برود. در غیر این صورت، این الگو بی اعتبار می شود.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
در بازار بورس و تمام بازارهای مالی، کاربران برای بررسی نمودارها و وضعیت های مختلف روش های تعریف الگوهای قیمتی متفاوت تحلیلی را به کار می گیرند و این روش ها در بازارهایی که نقطه عطف آن ها عرضه و تقاضاست خودنمایی می کنند. هدف از شرکت در بورس رسیدن به سودی منطقی است و این هدف با کمک گرفتن از الگوها و تحلیل های رایج امکان پذیر می شود. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
الگوی قیمت ( Price Pattern )
قبل از صحبت در مورد مفهوم الگوی قیمت لازم است تا اطلاعات مختصری درباره تحلیل تکنیکال داشته باشیم تا با هدف این محتوا بیشتر آشنا شویم.
وارد شدن به بورس نیازمند اطلاعات و دانش به خصوصی است و هر چه دانش شما در زمینه بورس و سهام بیشتر باشد بهتر می توانید به بررسی نمودارهای قیمت و حجم معاملات اقتصادی بپردازید.
اطلاعات لازم برای درک بهتر از بورس نیازمند تحلیل است تا با استفاده از آن بررسی مناسبی از وضعیت سهام مختلف داشته باشید و با توجه به اخبار مربوطه بتوانید با روش هایی معقول و منطقی عمل کنید. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
در تحلیل تکنیکال شما با استناد به نمودارهای قیمت و انواع معاملات و حجم آن ها به بررسی و ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می پردازید؛ در واقع تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی مختص معاملات بازار بورس است که سرمایه گذاری ها و فرصت هایی که شما برای معامله دارید را بررسی می کند، این تجزیه و تحلیل به شما کمک می کند تا نسبت به وضعیت سهام و معاملات موجود آگاه شوید.
شما با استفاده از تحلیل تکنیکال می توانید روند معاملات و تغییراتی که در قیمت سهام به وجود آمده است را بررسی کنید. حرفه ای بودن در بورس تضمین موفقیت هر شخص است و برای رسیدن به این موفقیت لازم است تا به استراتژی ها و تحلیل هایی که برای رسیدن به جایگاهی برتر در خرید و فروش سهام ضرورت دارد، آگاه باشید. (1)
مفهوم الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
هر نمودار در بازار بورس از الگوهای متفاوتی تعریف الگوهای قیمتی حاصل می شود و بررسی این الگوها و خواندن نمودارها باید با کسب دانش بیشتر همراه باشد و این دانش به شما کمک می کند تا توانایی بررسی وضعیت های مختلف را به دست آورید.
یکی از مهم ترین فرضیات در تحلیل تکنیکال عنوان قیمت است که در واقع نشان دهنده تمام اطلاعات لازم است؛ شما با تحلیل نمودارهای قیمت و بررسی آمار نوسان آن و مشاهده تغییرات توسط تحلیل تکنیکال می توانید جریان قیمت های پیش رو را پیش بینی کنید.
فرضیه دیگر این موضوع را بیان می کند که نوسان قیمتی که در بازار سهام وجود دارد تصادفی نیست و الگوهای موجود در دوره های مختلف زمانی تکرار می شوند، بر اساس این فرضیه سهامداران و سرمایه گذاران که به معامله مشغول هستند با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال به سود بیشتری می رسند.
همان طور که اشاره کردیم قیمت تأثیر بسیاری بر تغییرات تعریف الگوهای قیمتی تعریف الگوهای قیمتی بازار سهام دارد و در تحلیل تکنیکال اصلی مهم است؛ البته ذکر این نکته ناگفته نماند که در قیمت یک سهم اصول و عوامل متعددی تأثیرگذار هستند و با توجه به این عوامل است که می توانیم نقش قیمت در تحلیل تکنیکال را مشاهده کنیم. قیمت در بازار سهام بیانگر همه چیز است و نوسان قیمت در واقع عرضه و تقاضایی را نشان می دهد که در حال شکل گیری است.
اصل دیگری که باید به آن اشاره کنیم تکرار روندهاست؛ تحلیل تکنیکال نشان می دهد که قیمت در انواع روندهای بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت حرکت و جریان گذشته را تکرار می کند. قیمت به طور کلی همیشه در حال تکرار است و بر اساس اصول و وضعیت بازار و عوامل متعددی که می تواند بر روی قیمت تأثیرگذار باشد، طی دوره های زمانی مختلف تکرار می شود. (1)
کسانی که بر اساس تحلیل تکنیکال به تجزیه و تحلیل می پردازند در واقع با استفاده از این نمودارها و تکرار قیمت ها، وضعیت های مختلف را بررسی می کنند. در بازار بورس الگو و روش هایی وجود دارد که از آن ها می توان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
نقش الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
مهم ترین نقش در تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمت هستند که در ادامه به انواع آن ها نیز اشاره خواهیم کرد. الگوهای قیمت بر اساس خطوط، نمودار و منحنی های متعددی شناخته می شوند و برای اینکه با نقش الگوی قیمت بیشتر آشنا شویم اشاره به این موارد خالی از لطف نیست.
مفهوم خط روند یکی از عنوان هایی است که در بازار سهام به کسانی که تحلیل تکنیکال را به کار می برند، کمک می کند. در واقع خط روند مسیرهای مستقیمی بر روی نمودار هستند که توسط اتصال خطوط مقاومت و حمایت کشیده می شوند. در توضیح عنوان های حمایت و مقاومت باید این گونه بگوییم که این عنوان ها نقاط مهمی بر روی نمودار هستند که اتصال بین عرضه و تقاضا را شکل می دهند. (2)
هر زمان که تقاضا افزایش پیدا می کند از کاهش قیمت جلوگیری می شود و نقطه حمایت شکل می گیرد و در مقابل هر چه در نمودار قیمت ها به خطوط مقاومت نزدیک تر می شوند تولیدکنندگان یا همان عرضه کنندگان تمایل بیشتری به فروش نشان می دهند و به طور کلی عرضه از تقاضا پیشی می گیرد.
خطوط روند به دو بخش صعودی و نزولی تقسیم می شوند؛ خطوطی که شیبی رو به بالا دارند را خط صعودی می نامند و خطوط نزولی معمولا شیبی رو به پایین دارند. خطوط روند صعودی از اتصال چند نقطه مینیمم شکی می گیرد و در مقابل خط نزولی اتصال چند نقطه ماکزیمم است؛ توجه داشته باشید که خط روند صعودی همانند عنوان حمایت شکل می گیرد و با شکسته شدن این خط نمودار قیمت نیز تغییر می کند. (2)
ذکر این نکته شاید برای شما هم مفید باشد که بدانید هنگامی که نمودار قیمت یک سهام صعودی است، خریدن سهام و نگه تعریف الگوهای قیمتی داشتن آن تا پایان خط روند صعودی، بهترین انتخابی است که شما می توانید داشته باشید. همان طور که روند صعودی مسیری شبیه به حمایت دارد، روند نزولی نیز مانند مقاومت عمل می کند و در این روند نیز اگر خط روند شکسته شود نمودار قیمت تغییر می کند.
نقطه مقابل روند صعودی در خریدن سهام، فروش سهام در روند نزولی است؛ به این معنا که بهترین واکنش به این وضعیت فروش سهم و انتظار برای پایان روند نزولی است تا بعد از آن بتوانید اقدام به خرید سهم کنید. (2)
کاربرد انواع الگوهای قیمت
در بازار بورس و سهام دو نوع الگوی قیمت وجود دارد که هر کدام از این ها شامل موارد متعدد دیگری می شوند که به معرفی آن ها می پردازیم.
الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده دو نوع الگوی قیمتی هستند که شما در بازار بورس با آن ها روبرو هستید؛ در تعریف الگوهای بازگشتی به ما نشان می دهند که یک روند چگونه تغییر می کند و برعکس الگوهای ادامه دهنده توقف کوتاه در یک روند را نمایش می دهند. (2)
تعریف الگوهای قیمتی
توضیحات تان خوب بود. تشکر از شریک کردن آن.
توضیح شما در مورد ۵ الگوی پرکاربرد بسیار جامع و کامل بود بسیار متشکرو
گزینه ۲ rsi در رون خنثی استفاده میشود
با سلام و احترام
گزینه دوم مربوطه الگوی سقف و کف دوقلو میباشد! اشارهای به اندیکاتورها نشده است.
بسیار عالی. ممنون از شما
منظور از دیدبان چیه؟ گزینه دیدبان چیکار می کنه؟
باسلام دوست عزیز
دیده بان بازار بورس در واقع فضایی است که سازمان بورس در سایت خود و همین طور کارگزاری ها در نظر گرفته اند تا ما سهام هایی که دوست داریم همیشه دم دستمون باشند و رصدشان کنیم و افزایش و کاهش های قیمتی، افزایش حجم، ارزش لحظه ای معاملات، مقدار سود تقسیمی و … آن ها را زیر نظر داشته باشیم تا در زمانی مناسب به آن ها ورود کنیم.
سلام صبح بخیر
سلام
جواب این چیه؟
استفاده از کدام ابزار در شرایط ذکر شده سیگنال اشتباه به معامله گر می دهد؟
۱ ) کم شدن حجم معاملات در روند نزولی.
۲ ) استفاده از اندیکاتور RSI در روند صعودی.
۳ ) ضعف قدرت خریدار در آخر روند صعودی.
۴ ) تشکیل الگوی پرچم در پایان موج ۳ الیوت
علی صابریان
از سال 1390 که مجموعه خانه سرمایه شروع به کار کرد با برگزاری ۳۱ دوره جامع آموزشی بلند مدت، بیش از ۶۰۰۰ تحلیلگر را وارد بازار سرمایه کردهایم. تمام تلاش من و همکارانم ایجاد مرجعی برای آموزش واقعی و صحیح موفقیت مالی و سرمایه گذاری بوده است مرجعی که کمک می کند زندگی بهتری برای خود و اطرافیانمان بسازیم.
مقدمهای بر الگوهای قیمتی بازگشتی
الگوهای قیمتی بازگشتی در تحلیل تکنیکال کاربرد دارند. در تحلیل تکنیکال، انتقال بین روندهای نزولی و صعودی اغلب با الگوهای قیمت مشخص میگروو. طبق تعریف، الگوی قیمت یک طرح قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند یا منحنیها شناخته میشود. هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنال در جهت روند تغییر میکند، به عنوان الگوی معکوس شناخته میشود. یک الگوی ادامه دار زمانی رخ میدهد که روند به دنبال یک مکث کوتاه در جهت موجود خود ادامه یابد. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این الگوها پیشنهاد میکنیم تا انتهای این متن با ما همراه باشید.
خطوط الگوهای قیمتی برگشتی
خطوط روند در تحلیل تکنیکال از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از مجموعهای از خطوط یا منحنیها شناسایی میشوند، درک خطوط روند و نحوه ترسیم آنها مفید است. خطوط روند به تحلیلگران فنی کمک میکند تا مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت شناسایی نمایند. خطوط روند خطوط مستقیمی هستند که با اتصال یک سری قلههای نزولی (بالا) یا صعودی (پایین) به هم روی نمودار ترسیم میشوند.
یک خط روند با زاویه رو به بالا، یا یک خط روند صعودی، در جایی اتفاق میافتد که قیمتها ببشترینو کمترین مقدارها را دارند. خط روند صعودی با اتصال پایینهای صعودی ترسیم میشود. برعکس، خط روندی که دارای زاویه رو به پایین است، به نام خط روند نزولی، در جایی رخ میدهد که قیمتها مقدار زیاد و کمتری را دارند. خطوط روند مربوط به الگوهای بازگشتی قیمت بسته به اینکه چه بخشی از نوار قیمت برای “اتصال نقاط” کاربرد دارد، از نظر شکل و شمایل تفاوت خواهند داشت. در حالی که مکاتب فکری مختلفی در مورد اینکه کدام قسمت از نوار قیمت باید استفاده شود وجود دارد، بدنه میله شمع – و نه فتیلههای نازک بالا و پایین بدنه شمع – اغلب نشاندهنده جایی است که اکثر قیمتها در آن اتفاق افتاده است و بنابراین ممکن است نقطه دقیقتری را برای ترسیم خط روند ارائه دهید، به خصوص در نمودارهای درون روز که ممکن است “نقاط پرت” (نقاط داده ای که خارج از محدوده عادی هستند) وجود داشته باشد.
در نمودارهای روزانه، نمودارها اغلب از قیمتهای بسته شدن استفاده میکنند و از اوج یا پایین استفاده نمیکنند. برای ترسیم خطوط روند از قیمتهای بسته شدن استفاده میشود، زیرا قیمتهای پایانی نشاندهنده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایلند در یک شب یا در آخر هفتهها یا زمان تعطیلات بازار بورس تعریف الگوهای قیمتی موقعیتشان را حفظ نمایند. خطوط روند با سه یا بیشتر امتیاز عموماً معتبرتر از مواردی هستند که فقط بر اساس دو نقطه هستند. روندهای صعودی در جایی اتفاق میافتد که قیمتها به اوجها و پایینترین قیمتها میرسند.
خطوط روند رو به بالا حداقل دو مورد از پایینترین سطحها را به هم متصل میکنند و سطوح پشتیبانی را زیر قیمت نشان میدهند. در جایی که در الگوهای قیمتی بازگشتی قیمتها به اوج و پایینتر میرسند، روند نزولی رخ میدهد. خطوط روند نزولی حداقل دو تا از اوجها را به هم متصل میکنند و سطوح مقاومت بالاتر از قیمت را نشان میدهند. تثبیت یا یک بازار جانبی، جایی رخ میدهد که قیمت بین یک محدوده بالا و پایین، بین دو خط روند موازی و اغلب افقی در نوسان است.
الگوهای قیمتی ادامه دار
الگوهای قیمتی ادامه دار که نشاندهنده وقفه موقت یک روند موجود است، به عنوان الگوی ادامهیافته شناخته میشوند. الگوی ادامه را میتوان بهعنوان مکثی در طول یک روند غالب در نظر گرفت. یعنی زمانی که گاوها در طول یک روند صعودی استراحت میکنند، یا زمانی که خرسها در طول یک روند نزولی لحظهای آرام میگیرند. در حالی که یک الگوی قیمت در حال شکل گیری است، هیچ راهی برای تشخیص ادامه یا معکوس شدن روند وجود ندارد. فقط در الگوهای قیمتی بازگشتی این مورد ممکن است.
به این ترتیب، باید توجه دقیقی به خطوط روند مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت و اینکه آیا قیمت در بالا یا پایین منطقه ادامه شکسته میشود، معطوف شود. تحلیلگران فنی معمولاً توصیه میکنند که فرض کنیم روند تا زمانی که تأیید شود که معکوس شده است ادامه دار خواهد بود. به طور کلی، هرچه توسعه الگوی قیمت بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در داخل الگو بزرگتر باشد، زمانی که قیمت از ناحیه ادامه یا پایینتر شکسته شود، حرکت مهمتر خواهد بود. اگر قیمت به روند خود ادامه دهد، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامه شناخته میشود. الگوهای متداول ادامه عبارتند از: قلمها، با استفاده از دو خط روند همگرا، پرچمها، ترسیم شده با دو خط روند موازی، گوهها، ساختهشده با دو خط روند همگرا، که هر دو به بالا یا پایین زاویه دارند.
سخن آخر درباره الگوهای قیمتی بازگشتی
الگوهای قیمتی بازگشتی الگوهای متمایزی هستند که توسط حرکت قیمتهای اوراق بهادار در نمودار ایجاد میشوند و پایه تحلیل تکنیکال هستند. یک الگو با خطی شناسایی میشود که نقاط قیمتی رایج را به هم متصل میکند، مانند قیمتهای بسته شدن یا اوج یا پایینترین قیمت که در دوره خاصی از زمان اتفاق میافتد. تحلیلگران فنی و نمودارنویسان به دنبال شناسایی الگوها به عنوان راهی برای پیشبینی جهت آینده قیمت اوراق بهادار هستند.
حرکات و الگوهای قیمتی و عوامل تشکیل آنها
الگوی قیمتی یا الگوهای نمداری از جمله محبوب ترین روشهای تحلیلی در تحلیل تکنیکال است. الگوی قیمتی به ما کمک میکند تا سقفها و کفهای قیمتی در بازار را بشناسیم و با توجه به آنها عکسالعمل مناسبی برای خرید یا فروش و یا نگهداری معاملات باز خود انجام دهیم. این الگوها معمولاً حدود حد سود و یا حد زیان را نیز در معاملات به ما نشان میدهند. الگوی قیمتی به دو دسته الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده تقسیم میشوند.
الگوهای قیمتی نتیجه رفتارهای انسان هستند. این الگوها مستقیماً از اطلاعاتی که در بازارها در جریان است به دست میآیند. مشارکت کندگان در بازار سعی میکنند درخواستهای خرید خود را بالای مقاومت و درخواستهای فروش خود را زیر آنها ثبت کنند. این رفتارهای آگاهانه توسط معامله گران بازار باعث ساختهشدن الگوی قیمتی میشوند. وقتی قیمت به خط روند و یا اندیکاتورها، کانالها و یا موارد دیگر برخورد میکند موجب افزایش حجم معاملات در جهت و یا خلاف جهت روند میشود. و این واکنشها باعث ایجاد الگوهای قیمتی در بازار میشوند.
برای اینکه بفهمیم یک الگو از جنس بازگشتی است و یا ادامهدار باید به دو عامل مهم توجه کنیم:
- ذات الگو
- جهت روند فعلی
الگوهای صعودی در روندهای صعودی و الگوهای نزولی در روندهای نزولی باعث ایجاد ادامه در روند فعلی میشوند و به آنا الگوهای ادامهدهنده میگوییم. الگوی صعودی در روند نزولی و الگوی نزولی در روند صعودی باعث به وجود آمدن الگوهای بازگشتی و تغییر روند فعلی میشود و به آنها الگوهای بازگشتی میگوییم.
شرط های مهم برای الگوهای بازگشتی:
برای داشتن یک بازگشت مطمئن باید روند کاملاً شفافی را در نمودار تشخیص داد و هر چه روند بزرگتر و گستردهتر باشد، احتمال یک بازگشت بیشتر است.
یکی دیگر از دلایل جذابیت الگوها در تحلیل تکنیکال این است که معمولاً الگوها از تعداد زیادی کندل تشکیل میشوند و برعکس الگوهای شمعی که معمولاً از یک و یا حداکثر ۳ کندل تشکیل میشوند، الگوهای قیمتی از تعداد بیشتری کندل تشکیل میشوند و این خود دلیل بر مطمئنتر بودن آنها است.
بسیار از الگوها یک حداقل و یا حداکثر سطح قیمتی را در خود دارند که از آنها میتوان بهعنوان حد سود و یا حد زیاد استفاده کرد.
الگوهای قیمتی معروف:
- الگو V در سقف و کف
- الگوی دوقلوی سقف و کف
- الگوی qm
- الگوی ۳ قلوی سقف و کف
- الگوی مثلت متقارن صعودی و نزولی
- پرچمهای صعودی و نزولی
- سقفها و کف های گرد
- کانالهای صعودی و نزولی
- الگوی فنجان
الگوهای قیمتی صعودی و یا نزولی بودن را در بازار مشخص میکنند و همچنین در درون خود اهداف قیمتی و اهداف خروج از بازار را در خود دارند و شناخت آنها برای هر تحلیلگر تکنیکالی لازم است.
دیدگاه شما