تعریف شاخص اقتصادی
توسعه اقتصادی همان رشد اقتصادی به همراه تغییرات بنیادین در اقتصاد و افزایش ظرفیتهای تولیدی چون فیزیکی، انسانی و اجتماعی است.
شاید در نگاه نخست یا در محاورات زندگی روزمره رشد و توسعه کنار هم و به جای هم استفاده شوند اما باید بدانید که این دو کلمه از نظر معنی و محتوایی با هم متفاوت و باید در جایگاه مناسب استفاده شوند. با مهرارقام همراه شوید تا در این تعریف شاخص اقتصادی مورد بیشتر صحبت کنیم.
هنگامی که از رشد اقتصادی سخن به میان میآید متغیرها از نظر کمی مورد بررسی قرار میگیرند از این رو رشد این تغییرات اقتصادی تغییرات کیفی را بیان نکرد و کمی است. بنابراین رشد همان تغییرات کمی است که نسبت به یک زمان پایه چون یک سال پایه بیان میشود. به بیان سادهتر رشد همان تغییرات کمی اقتصادی در جامعه است.
توسعه اقتصادی برخلاف رشد اقتصادی از نظر کیفی مورد بررسی قرار میگیرد از این رو توسعه همان تغییرات کیفی یک جامعه را بیان میکند که در ظاهر میتواند در رشد نمود پیدا کند. برای همین توسعه اقتصادی از تغییرات کیفی در ساختار اقتصادی یک جامعه و آن دسته از تغییرات بنیادی است که بر تولید ناخالص ملی اثر میگذارد.
توسعه اقتصادی با تغیرات بنیادی چون افزایش سهم صنعت و کاهش سهم کشاورزی در تولید ملی، افزایش شمار شهرنشینان و کاهش جمعیت روستایی، افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه و افزایش اشتغال در اقتصاد کشور همراه است.
اهداف توسعه اقتصادی
اهداف توسعه بسیارند اما در هر کشوری افزایش ثروت، از بین بردن فقر، رفاه اجتماعی و ایجاد شغل برای به وجود آمدن عدالت اجتماعی از اهداف اولیه توسعه اقتصادی به حساب میآید. این تعریف برای کشورهای در حال پیشرفت و پیشرفته متفاوت است. افزایش رفاه و به وجود آوردن امکانات برای مردم جامعه هدف اصلی در کشورهای پیشرفته بود در حالی که ریشه کن کردن فقر و افزایش عدالت اجتماعی جزو هدفهای کشورهای در حال پیشرفت است.
شاخصهای توسعه اقتصادی
شاخصها مقدار عددی هستند که برای توصیف وضعیت یا آن چیزی است که با بیان مقدار ماهیت چیزی را معین میکند. از شاخصها برای کمی کردن متغیرها و پدیدههای پیچیده استفاده میکنند تا نهایت به نتیجه مهمی دست یابند. در توسعه اقتصادی نیز شاخصهایی برای نشان دادن میزان توسعه یا پیشرفته بودن وجود دارد که در ادامه مطلب به آنها اشاره شده است.
شاخص درآمد سرانه از تقسیم تولید ناخالص داخلی که همان درآمد ملی یک کشور است بر جمعیت آن به دست میآید. در کشورهای مختلف این شاخص با سطح درآمد سرانه کشورهای پیشرفته مقایسه میشود.
شاخص برابری قدرت خرید برای این منظور استفاده میشود که سطح قیمت محصولات و خدمات در کشورهای مختلف جهان یکسان نیست. زیرا شاخص درآمد سرانه از قیمتهای محلی در هر کشوری حساب میشود. در شاخص برابری قدرت خرید مقدار تولید کالاهای مختلف در هر کشور، در قیمتهای جهانی آن کالاها ضرب شده و پس از انجام تعدیلات لازم، تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه آنان محاسبه تعریف شاخص اقتصادی میشود.
شاخص درآمد پایدار برای غلبه بر نارساییهای شاخص درآمد سرانه و توجه به توسعه پایدار به جای توسعه اقتصادی، منجر به محاسبه شاخص درآمد پایدار میشود. در جریان تولید و رشد اقتصادی هزینههای زیست محیطی که به وجود میآید در حسابهای ملی محاسبه میشود و نهایت میزان رشد و توسعه به دست میآید.
شاخص ترکیبی توسعه به جای استفاده از بر یک شاخص انفرادی برای اندازهگیری و مقایسه توسعه اقتصادی بین کشورها پیشنهاد داده شد و بر اساس چند شاخص اصلی وچند زیرشاخه تعریف میشود.
شاخص توسعه انسانی براساس شاخصهای درآمد سرانه واقعی، امید به زندگی و دسترسی به آموزش که تابعی از نرخ باسوادی بزرگسالان و میانگین سالهای به مدرسه رفتن افراد است محاسبه میشود.
حضور فعال زنان در عرصه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که نشان از جامعه توسعه یافتهتر است. درجوامع توسعه نیافته، زنان اکثرا در خارج از خانه شاغل نیستند و به این ترتیب نیروی انسانی در این کشورها به نصف کاهش یافته است.
استقلال ملی یعنی سایر دولتها نتوانند به میزان زیادی بر تصمیمات دولت ملی نفوذ و تاثیر بسزا داشته باشند.
اندازهگیری و تحلیل شاخصهای عمومی بهرهوری به تفکیک بخشهای اقتصادی ایران؛ با رویکرد نوین
اندازهگیری بهرهوری روش مناسبی برای ارزیابی عملکرد فعالیتهای اقتصادی به شمار میآید. این مقاله، روش جدید و متناسب با نظام آماری ایران برای اندازهگیری شاخصهای بهرهوری مبتنی بر ارزش خدمات مولد سرمایه (بر اساس آمارهای حسابهای ملی SNA93 بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران) را معرفی میکند که امکان محاسبه شاخصهای مذکور را با جامعیت تمام فعالیتهای اقتصادی (بهویژه فعالیتهای خدماتی) میسر میسازد. همچنین برای اولین بار شاخصهای بهرهوری جزئی و کلی عوامل تولید (شاخصهای عمومی بهره وری) به تفکیک 17 بخش اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران برای دورة 1385-1375 اندازهگیری و تحلیل شده است. به منظور محاسبة شاخصهای بهرهوری فراتر از عوامل نیروی کار تعریف شاخص اقتصادی و سرمایه و در نظر گرفتن برون سپاری و اثرات توزیع مجدد منابع بین فعالیتها، از ارزش ستانده به عنوان خروجی در اندازهگیری شاخصهای بهرهوری استفاده شده است. در ضمن، شاخص بهرهوری کل عوامل (TFP) با استفاده از تقریب ترنکوئیست شاخص دیویژیا محاسبه شده است. بر اساس نتایج بهدست آمده از اندازهگیری شاخصهای بهرهوری در دورة 1385-1375، موفقترین بخش در استفادة بهینه از منابع، بخش کشاورزی است که توانسته است حدود 47 درصد از رشد تولید خود را از طریق ارتقای بهرهوری کل عوامل بهدست آورد. در مقابل، بخشهای استخراج نفت و گاز و پالایش، سایر معادن، تأمین آب، برق و گاز، ماهیگیری، هتلداری و اداره امور عمومی، دفاع و تأمین اجتماعی در ارتقای بهرهوری ناموفق بودهاند و تمامی رشد تولید خود را از طریق استفادة بیشتر از منابع بهدست آوردهاند. در مجموع، نتایج این مطالعه نه تنها موجب فراهم سازی مقدمات و بررسیهای لازم برای اجرایینمودن مادة 79 قانون برنامة پنجم توسعة کشور در زمینة اندازهگیری شاخصهای بهرهوری خواهدشد، بلکه باعث افزایش دقت اندازهگیری شاخصهای بهرهوری و تفکیک بیشتر آن در سطح بخشهای اقتصادی و ارزیابی دقیقتر عملکرد این شاخصها در ایران و مقایسه با سایر کشورهای موفق میگردد. در نهایت نیز برای رفع نارساییهای نظام آماری کشور از منظر اندازهگیری دقیقتر بهرهوری، توصیههایی ارائه شده است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Measurement and Analysis of Productivity General Indices in Economic Sectors تعریف شاخص اقتصادی of Iran; New Approach
نویسندگان [English]
- Alireza Amini 1
- Alireza Farhadikia 2
- Alaedin Ezoji 3
1 PhD of economic and faculty member of Economic Department, Islamic Azad University (Center Tehran branch)
Productivity is one of the important macroeconomic subjects, especially in area of economic growth. This study, introduces new method for measuring Productivity indices base on capital services value (Regarding statistical sources, SNA93, CBI of Iran) and it provides possibility of accounting the indices for all of economic activities, in particular services sector. Also, first time total and partial Productivity indices are measured and analysized on separation 17 sectors of Iran economical, social and cultural. Because of calculation of Productivity indices farther up from labor force and capital factors, it not only enable us how to measure productivity of intermediate consumption but also traces the redistribution effect of resources in the cases where the activities are outsourced, and is used output value as outflow in measuring productivity indices. Furthermore, At macro level indices of total factor Productivity (TFP) are calculated on Tornquist approximate of Divisia index.
The results shows that productivity indices at 1996-2006 period, agriculture sector is the most successful of sector in using of optimal resources and that it got 47 percentage from its production growth through TFP promotion. Against, sectors of oil and gas extraction and refining, minerals others, electricity, gas and water supply, fishing, hotel and general affairs administration, defend and social security won't success, and all production growth were to using greater resources. On the whole, based on these findings not only provide preparations and necessary facilities to execute article 79, law of development 5th plan, but also lead to increasing careful of Productivity indices measurement and separating it in economic sectors level and so evaluating operation of the index in Iran at compare other success countries. Finally this paper has aimed to offer some recommendations towards the improvement in statistical systems used by the relevant entities engaged in productivity measurement in Iran.
کلیدواژهها [English]
- productivity measurement
- total factors Productivity
- economic sectors
- development 5th plan
مراجع
امینی و همکاران(1391)، طرح مطالعاتی « طراحی نظام جامع اندازهگیری و تحلیل شاخصهای عمومی بهرهوری به تفکیک بخشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران»، مؤسسة عالی آموزش و پژوهش در مدیریت و برنامه ریزی کشور.
امینی، علیرضا و علیرضا فرهادی کیا (1389)، «مقایسة تطبیقی الگوی مصرف منابع ایران با کشورهای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه»، نشریة مجلس و پژوهش، شماره 62.
امینی، علیرضا. (1388)، بازنگری و به روز رسانی آمارهای سری زمانی موجودی سرمایه ثابت به تفکیک بخشهای اقتصادی در دوره زمانی 86-1338، معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری،دفتر نظارت برنامه.
امینی، علیرضا و همکاران(1388)، طرح مطالعاتی «تدوین گزارش عملکرد بهرهوری اقتصاد ایران در دوره 1375-1385»، کارفرما مرکز ملی بهرهوری ایران،مجری مرکز تحقیقات اقتصادی دانشکده اقتصاد و حسابداری واحد تهران مرکزی.
امینی، علیرضا (1384)، «اندازهگیری و تحلیل روند شاخصهای بهرهوری به تفکیک بخشهای اقتصادی ایران»، مجلة برنامه و بودجه، شمارة 93.
امینی، علیرضا و حاجی محمد نشاط(1384)، «برآورد سری زمانی موجودی سرمایه در اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1381-1338، مجلة برنامه و بودجه، شمارة90.
رومر، دیوید(1383)، اقتصاد کلان پیشرفته، جلد اول: نظریة رشد، ترجمة مهدی تقوی، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات ، تهران.
معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور(1390)، مجموعه برنامة پنج سالة پنجم توسعة ج.ا. ایران، بهار.
Barro, R. and X. Sala-i-Marti. (1995), Economic Growth. New York. McGraw-Hill, Advanced Series in Economic.
Diewert,W. & Alice. O. Erwin Nakamura, (2003). Index number concepts, measures and decomposition of productivity Growth.
Lucas, R, E.(1988),″On the Mechanics of Economic Development″, Jurnal of Monetary Economics,22(1):3-42.
Nelson, R. & Phelps, E. (1966), ″Investment in Humans, Technological Diffusion, and Economic Growth″, American Economic Review, Vol. 56.
OECD(2001), Measuring Productivity Manual: Measuring of Aggregate and Industry- Level Productivity Growth, Paris.
OECD(2001), Measuring productivity-OECD manual,Organization for Economic Cooperation and development.
OECD(2008), Compendium of Productivity Indicators 2008, Organization for Economic Cooperation and development.
OECD.(1993), The Measurement of Scientific Activities: Proposed Standard Practice for Surveys of Research and Experimental Development. Paris.
Romer, P.M. (1990), ″Endogenous Technological Change″, Journal of Political Economy, vol 98, No 5, part 2.
شاخصهای اقتصادی و کاربردهای آن
تعریف شاخصها تلاشی است برای کمی کردن متغیرها و پدیدههای پیچیده که میتواند منجر به نتایج بسیار مفیدی شود.
به گزارش ایبِنا، در هر کشوری برنامهریزی و تجزیه و تحلیل اقتصادی مستلزم در اختیار داشتن ابزارهایی مانند حساب های ملی و سایر حساب های کلان و همچنین شاخص های اقتصادی مناسب است. امروزه در کشورهای مختلف، طیف وسیعی از شاخص ها تعریف شاخص اقتصادی توسط مراجع مختلف آماری و علمی مانند سازمان های دولتی، سازمان های بینالمللی، دانشگاه ها و سایر مراکز در زمینههای مختلف تهیه میشود.
شاخصها مقادیری عددی برای توصیف وضعیت هستند که می تواند نتایج زیر را به همراه داشته باشد:
- ملموستر کردن وضعیت پدیدهها
- فراهم کردن امکان مقایسه بین وضعیت پدیدهها در شرایط مختلف برای مثال شرایط زمانی و مکانی مختلف
- کمک به تصمیمگیریها و جهتگیریهای مدیریتی
- کمک به کشف نقاط و دلایل ضعف، قوت، تهدید و به خصوص فرصت
- کمک به پیشبینی آینده
هر چقدر شاخص به موارد یادشده در بالا بیشتر کمک کند، شاخص بهتری به حساب میآید. البته در مقایسه بین شاخصها یک خصوصیت مهم دیگر نیز باید مدنظر قرار گیرد: در دسترس بودن و کیفیت دادههای لازم برای محاسبه شاخص.
شاخصهای متعددی برای بیان وضعیت اقتصاد کلان کشورها معرفی شدهاند که از معروفترین آنها میتوان از تولید ناخالص داخلی (که مبنای محاسبه نرخ رشد اقتصادی است)، نرخ تورم، نرخ بیکاری، رشد نقدینگی، نرخ سود بانکی و تراز تجاری، ضریب جینی و شاخص محیط کسب و کار نام برد.
اگرچه در طول دهههای اخیر مباحث و جدالهای بسیاری در تعریف توسعه به صورت عام و توسعه اقتصادی به صورت خاص وجود داشته، اما همواره شاخص تولید ناخالص داخلی (و به صورت خاصتر شاخص درآمد سرانه) و به تبع آن نرخ رشد اقتصادی به عنوان مهمترین نماد در درجهبندی توسعه یافتگی اقتصادی کشورها مطرح بوده است؛ شاخصی که مبنای اصلی سیاستگذاریها یا هدفگذاریهای اقتصادی اغلب کشورها است.
شاخص های اقتصادی از طریق محاسبات پیچیده و بررسی ها دقیق صورت می گیرد. اندازه گیری این شاخص توسط عموم امکانپذیر نیست و در هر کشور متولی خاص خودش را دارد. در ایران مرکز آمار و بانک مرکزی اندازه گیری بسیاری از شاخص ها را به عهده دارند.
توسعه اقتصادی چیست؟ اهداف و شاخصهای توسعه اقتصادی کدامند؟
از سالیان بسیار دور، با افزایش سطح دانش و فهم بشر، کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی اجتماعی اروپا(رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی، موج پیشرفتهای شتابان کشورهای غربی آغاز شد. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرنهای نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه شد، کشور ژاپن بود.
از سالیان بسیار دور، با افزایش سطح دانش و فهم بشر، کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی اجتماعی اروپا(رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی، موج پیشرفتهای شتابان کشورهای غربی آغاز شد. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرنهای نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه شد، کشور ژاپن بود.
بعد از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد، پتانسیلهای فراوان این ملل، شکوفا و متجلی گردید، اما متأسفانه در همین دوران، کشورهای شرقی روند رو به رشدی را تجربه نکرده و بعضاً سیری نزولی طی نمودند. البته بعضاً حرکتهای مقطعی و موردی در این کشورها صورت گرفت، اما از آنجا که با کلیت جامعه و فرهنگ عمومی تناسب کافی را نداشت، مورد حمایت واقع نشد. محمد تقی خان امیرکبیر در ایران، نمونهای از این دست است.
مباحث توسعه اقتصادی از قرن هفدهم و هجدهم میلادی در کشورهای اروپایی مطرح شد. فشار صنعتی شدن و رشد فناوری در این کشورها توأم با تصاحب بازار کشورهای ضعیف مستعمراتی، باعث شد تا در زمانی کوتاه، شکاف بین دو قطب پیشرفته و عقبمانده عمیق شده و دو طیف از کشورها در جهان شکل گیرد: کشورهای پیشرفته(توسعه یافته) و کشورهای عقبمانده(توسعه نیافته).
باید بین دو مفهوم «رشد اقتصادی» و «توسعه اقتصادی» تمایز قائل شد. رشد اقتصادی، مفهومی کمی است در حالی که توسعه اقتصادی، مفهومی کیفی است. «رشد اقتصادی» به تعبیر ساده عبارت است از افزایش تولید کشور در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان، افزایش تولید ناخالص تعریف شاخص اقتصادی ملی(GNP) یا تولید ناخالص داخلی(GDP) در سال مورد نیاز، به نسبت مقدار آن در یک سال پایه، رشد اقتصادی محسوب میشود که باید برای دستیابی به عدد رشد واقعی، تغییر قیمتها(به خاطر تورم) و استهلاک تجهیزات و کالاهای سرمایهای را نیز از آن کسر کرد.
«توسعه اقتصادی» عبارت است از رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولیدی اعم از ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی، رشد کمی تولید حاصل خواهد شد اما در کنار آن، نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد، نگرشها تغییر خواهد کرد، توان بهرهبرداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. به علاوه میتوان گفت ترکیب تولید و سهم نسبی نهادهها نیز در فرآیند تولید تغییر میکند.
توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمیتواند تنها در یک بخش از آن اتفاق بیفتد. توسعه، حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه به دلیل وابستگی آن به انسان، پدیده ای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملا کمی است) و هیچ محدودیتی ندارد.
افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه(ریشهکنی فقر) و ایجاد اشتغال اهداف توسعه اقتصادی است که هر دو در راستای عدالت اجتماعی است. نگاه به توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته و کشورهای توسعه نیافته متفاوت است. در کشورهای توسعه یافته، هدف اصلی افزایش رفاه و امکانات مردم است در حالی که در کشورهای عقب مانده، بیشتر ریشهکنی فقر و افزایش عدالت اجتماعی مدنظر است.
البته اهداف توسعه بسیارند. همچنان که در گردهمایی رهبران جهان در سال ۲۰۰۰ میلادی در سازمان ملل متحد تحت عنوان نشست هزاره، اهدافی برای توسعهی کشورها مشخص گردید. در این نشست بیانیهای تصویب شد که بر مبنای آن کشورها باید به پیشنهاد و اجرای برنامههایی بپردازند که حرکت کشورهای در حال توسعه را در مسیر توسعهیافتگی تسریع بخشد و اهداف توسعه هزاره را محقق سازد.
- ریشهکن کردن فقر مطلق و گرسنگی
- دستیابی به آموزش ابتدایی در جهان
- ترویج برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان
- کاهش میزان مرگ و میر کودکان
- بهبود تندرستی مادران
- مبارزه با ایدز، مالاریا و دیگر بیماریها
- تضمین پایداری زیست محیطی
- ایجاد مشارکت جهانی برای توسعه
از تقسیم درآمد ملی یک کشور(تولید ناخالص داخلی) به جمعیت آن، درآمد سرانه به دست میآید. این شاخص ساده در کشورهای مختلف، معمولاً با سطح درآمد سرانهی کشورهای پیشرفته مقایسه میشود.
از آنجا که شاخص درآمد سرانه از قیمتهای محلی کشورها محاسبه میشود و معمولاً سطح قیمت محصولات و خدمات در کشورهای مختلف جهان یکسان نیست، از شاخص برابری قدرت خرید استفاده میشود.
در این روش، مقدار تولید کالاهای مختلف در هر کشور، در قیمتهای جهانی آن کالاها ضرب شده و پس از انجام تعدیلات لازم، تولید ناخالص ملی و درآمد سرانهی آنان محاسبه میگردد.
کوشش برای غلبه بر نارساییهای شاخص درآمد سرانه و توجه به «توسعه پایدار» به جای «توسعه اقتصادی»، منجر به محاسبه شاخص درآمد پایدار گردید.
در این روش، هزینههای زیست محیطی که در جریان تولید و رشد اقتصادی ایجاد میشود نیز در حسابهای ملی منظور گردیده(چه به عنوان خسارت و چه به عنوان بهبود منابع و محیط زیست) و سپس میزان رشد و توسعه به دست می آید.
از اوایل دههی ۱۹۸۰، برخی از اقتصاددانان به جای تکیه بر یک شاخص انفرادی برای اندازهگیری و مقایسهی توسعه اقتصادی بین کشورها، استفاده از شاخصهای ترکیبی را پیشنهاد کردند. این شاخصها بر اساس چند شاخص اصلی و همچنین چند زیر شاخه تعریف میشدند.
هر چه حضور فعال زنان در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بیشتر باشد، جامعه توسعه یافتهتر است. در جوامع توسعه نیافته، زنان اکثراً در خارج از خانه شاغل نیستند و به این ترتیب نیروی انسانی در این کشورها به نصف کاهش یافته است.
به این مفهوم که سایر دولتها به میزان زیادی نتوانند بر تصمیمات دولت ملی نفوذ و تأثیر بسزایی داشته باشند.
CPI چیست و چه تأثیری بر بازار رمزارز میگذارد؟
شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) تغییرات قیمت پرداختی مصرفکنندگان را بهصورت ماهانه نشان میدهد. اداره آمار کار آمریکا (BLS) شاخص CPI را بهعنوان میانگین وزنی قیمتی برای سبد غذایی و خدمات نشانهنده کل هزینههای مصرفکننده محاسبه میکند.
شاخص CPI یکی از معیارهای مهم تورم و کاهش تورم حاکم بر جامعه است. این شاخص درمقایسهبا شاخص قیمت تولیدکننده (PPI یا تغییر قیمت دریافتی تولیدکنندگان و سرویسهای خدماتی) از روش بررسی نمونه قیمتها و شاخصهای وزنی متفاوتی استفاده میکند.
نکات مهم
- CPI تغییر کلی قیمت مصرفکننده را در طول زمان براساس سبد کالا و خدمات نشان میدهد.
- CPI پرکاربردترین شاخص سنجش تورم در میان سیاستگذاران، بازارهای مالی، مشاغل و مصرفکنندگان است.
- CPI بهطور گسترده شاخصی است که ۹۳درصد از جمعیت ایالات متحده آمریکا را دربر میگیرد؛ درحالی که شاخصهای مشابه، تنها حقوقبگیران و کارمندان دفتری را شامل میشوند.
- افزایش شاخص CPI نشاندهنده افزایش تورم است که تأثیر منفی یا مثبت بر بازار رمز ارز میگذارد.
CPI چگونه محاسبه میشود؟
به مثال زیر دقت کنید:
با نگاه به جدول بالا، بهراحتی میتوان فهمید که ارزش سبد غذایی سالبهسال بهطور ثابت در حال افزایش بوده است که این مسئله تعریف شاخص اقتصادی میزان تورم حاکم بر این سالها را نشان میدهد.
حال بیایید مقدار CPI در هرسال را محاسبه کنیم. ابتدا یک سال را بهعنوان مبنا (مثلاً ۲۰۱۴) در نظر میگیریم و CPI را طبق فرمول زیر محاسبه میکنیم:
CPI = سال مبنا * ۱۰۰ / سال مدنظر
جدول بالا بهصورت زیر بهروزرسانی میشود:
حال میتوان افزایش یا کاهش تورم را با روش زیر محاسبه کرد:
(در سال دوم CPI – در سال اول CPI) / در سال اول CPI * ۱۰۰
با این روش، مثلاً میتوان گفت در سال ۲۰۱۹ درمقایسهبا سال ۲۰۱۸ تورم ۲.۷۲درصد بوده است.
چگونه از شاخص CPI استفاده میشود؟
از این شاخص فعالان بازار مالی با هدف اندازهگیری تورم و بانک مرکزی آمریکا (Federal Reserve) با هدف کالیبرهکردن سیاستهای پولی خود و کسبوکارها و مصرفکنندهها با هدف اتخاذ تصمیمات اقتصادی آگاهانهتر استفاده میکنند.
همچنین، از CPI و اجزای آن بهعنوان کاهشدهنده تورم برای سایر شاخصهای اقتصادی، ازجمله میزان فروش خُردهفروشی و درآمدهای ساعتی یا هفتگی و نیز جداکردن تغییرات اساسی از تغییرات منعکسکننده در قیمتها استفاده میشود.
دیدگاه برخی از منتقدان درباره CPI
در طول سالها، CPI بارهاوبارها با انتقادهایی مواجه شده است؛ ازجمله اعلام آن بیشتر یا کمتر از میزان واقعیاش. مانند سایر نظرسنجیهایی که نتایجشان براساس نمونههایی از دادهها تخمین زده میشود، این شاخص نیز درمعرض خطای نمونهگیری است. درباره CPI میتوانیم این خطا را بهعنوان تفاوت بین تخمین CPI و لحاظکردن تمامی قیمتها در نظر بگیریم.
CPI سالانه قیمت تقریباً یکمیلیون کالا و خدمات را جمعآوری میکند؛ اما این تنها بخش کوچکی از تمام قیمتها است. تغییرات قیمت براساس کالاها و خدمات منتخب بهعنوان نماینده کل اقلام اندازهگیری میشود، بنابراین؛ دادههای منتشرشده با برآوردهای مبتنیبر سوابق واقعی همه خریدها متفاوت خواهد بود.
تأثیر CPI بر دنیای رمزارز
بیشتربودن شاخص CPI درواقع نشاندهنده وجود تورم است و نرخ تورم زیاد افراد را به سرمایهگذاری بیشتر در بازار رمز ارز سوق میدهد؛ زیرا ارزهای فیات، نظیر دلار و یورو در طول زمان بهدلیل تورم موجود ارزششان را از دست میدهند. در این شرایط، بیت کوین و برخی دیگر از رم زارزها جایگزین مناسبی برای سرمایهگذاران هستند. اقتصاد بازار بیتکوین پیچیده است؛ اما برخی از ویژگیهای رمز ارزها به مقاومت آنها دربرابر تورم کمک میکنند.
بااینحال، این تمام ماجرا نیست. در بازار تورمی، بیتکوین و سایر رمز ارزها بهدلیل هجوم افراد بهمنظور حفظ ارزش ارزهای فیات خود رشد خواهند کرد؛ ولی درصورت رشد تورم بیش از حد مجاز که بانک مرکزی آمریکا (FED) با نگاه به شاخص CPI تعیین میکند، این نهاد با هدف کنترل تورم و حفظ ارزش دلار سیاستهای انقباضی، ازقبیل افزایش نرخ بهره یا کاهش ترازنامه (Balance Sheets) یا دیگر روشها را در پیش میگیرد که درنهایت، باعث افزایش شاخص دلار میشود.
ناگفته نماند افزایش شاخص دلار بهمعنی کاهش یا ریزش قیمت تمامی بازارها، ازجمله بازار رمز ارز است. پس زمانی که بانک مرکزی آمریکا (FED) بهدنبال کاهش تورم است، هر گزارش ماهانه مبنیبر بیشتربودن شاخص CPI، خبری منفی برای بازار رمز ارز خواهد بود.
دیدگاه شما