جان مورفی (تحلیلگر معروف بازار بورس) و رازهای او در تحلیل تکنیکال
بازار بورس که یکی از جذابترین بازارهای مالی است، محل مناسبی برای سرمایهگذاری و کسب سود میباشد. از تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن، به منظور کسب سود و جلوگیری از ضرر، استفاده میشود. بنابراین تحلیل تکنیکال بسیار مهم و کاربردی میباشد. در تحلیل تکنیکال، با بررسی روند قیمت در گذشته، میتوان بازار آینده را پیشبینی کرد.
در این مقاله به معرفی یکی از تحلیلگران معروف "دکتر جان مورفی" میپردازیم و در پایان مقاله نیز میتوانید کتاب ایشان را دانلود کنید.
جان مورفی ( John Murphy ) کیست؟
جان مورفی یکی از تحلیلگران معروف بازار بورس است که دارای مدرک کارشناسی اقتصاد و کارشناسی ارشد مدیریت تجاری از دانشگاه فوردهام آمریکا است. او تجربیات 40 ساله خود در زمینه تحلیل تکنیکال را در کتابهای مختلفی منتشر کرده است که یکی از کتابهای پر فروش وی، کتاب تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد. این کتاب به مدت 10 سال بین کتابهای پر فروش در حوزهی سرمایهگذاری در بازارهای بورس اوراق بهادار بوده و همچنین به زبانهای مختلفی نیز ترجمه شده که همین موضوع نشاندهنده اعتبار این کتاب در کشورهای مختلف است.
بر اساس نظریه جان مورفی استفاده از یک روش و ابزار در تحلیل تکنیکال، به تنهایی نیاز معاملهگر را برطرف نمیسازد و در واقع مسیر سوددهی را مشخص نمیکند. برای جلوگیری از بروز مشکلات کمتر، استفاده از چندین ابزار در تحلیل تکنیکال توصیه میشود که فرآیند سوددهی را نیز تسهیل میکند .
جوایز دریافتی جان مورفی
- در سال 1992، اولین جایزه خود را از فدراسیون بین المللی تحلیلگران فنی، به منظور مشارکت برجسته در تحلیل فنی جهانی دریافت کرد.
- در سال 2002، جایزه سالیانه انجمن فنی کارشناسان بازار را نیز دریافت کرد.
10 قانون طلایی جان مورفی
جان مورفی تجربیات خود در تحلیل تکنیکال را در قالب 10 قانون طلایی بیان کرده است:
- ترسیم روندها
- تشخیص روند ها و حرکت به سمت و سوی آن ها
- بازشناسایی حمایت و مقاومت ها در تحلیل تکنیکال
- سنجیدن اندازه عقب نشینی در تحلیل تکنیکال
- ترسیم خطوط
- دنبال کردن میانگین
- یادگیری چرخشها
- بازشناسی علائم هشدار دهنده
- وجود یا عدم وجود یک روند
- بازشناسی علائم تأیید کننده
ترسیم روندها
روند، همان جهت حرکت قیمت سهم در بازار است که به لحاظ زمانی به سه دسته کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت تقسیم میشود. یک روند کوتاه مدت میتواند بین چند دقیقه تا 3 هفته، یک روند میان مدت بین 3 هفته تا 3 ماه و روند بلندمدت از 3 ماه تا هر زمان مدنظر میتواند طول بکشد.
برای تشخیص روند کلی سهم، در نظر گرفتن هر سه روند مذکور در کنار یکدیگر اهمیت دارد. بدین ترتیب، که در ابتدا روند بلندمدت سهم را بررسی کرده و سپس به بررسی و تحلیل نمودارهای میان مدت و کوتاه مدت سهم بپردازید. در واقع، روندهای میان مدت و تحلیل گر تکنیکال چیست؟ کوتاه مدت جزئی از روندهای بلندمدت هستند که چشماندازی دقیقتر از روند تغییر قیمت سهم را به نمایش میگذارند.
تشخیص روندها و حرکت به سمت و سوی آنها
از دیدگاه جان مورفی، روند قیمت یک سهم را به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی میتوان تقسیم نمود. به منظور خرید درست سهم و در زمان مناسب، تشخیص این تحلیل گر تکنیکال چیست؟ سه روند و اقدام به خرید در زمان درست اهمیت زیادی دارد.
به عنوان مثال، در صورتی که قصد خرید یک سهم را داشته باشید، باید در یک روند صعودی اما در قیمت پایین سهم را خریداری نموده و بالعکس در صورتی که قصد فروش یک سهم را داشته باشید، بهترین حالت فروش در بالاترین قیمت اما با یک روند نزولی است تا بتوانید بهترین منفعت را کسب کنید.
بازشناسایی حمایت و مقاومت ها در تحلیل تکنیکال
شناسایی نقاط حمایت و مقاومت سهم از جمله دیگر موارد مهمی است که در تحلیل تکنیکال باید مورد توجه قرار گیرد. نقاط حمایتی که معمولا کف قیمتی یک سهم هستند، بهترین نقطه خرید و نقاط مقاومتی که سقف قیمتی سهم هستند، بهترین نقطه فروش میباشد. پس از شکستن یک نقطه اوج یا مقاومت سهم، آن نقطه تبدیل به نقطه حمایت در تغییرات بعدی قیمت میشود. به همین ترتیب، زمانی که نقطه حمایتی سهم شکسته میشود، تبدیل به یک نقطه مقاومتی جدید میگردد.
سنجیدن اندازه عقب نشینی در تحلیل تکنیکال
در روندهای صعودی و نزولی (بولیش و بیریش) قیمت سهم، اصلاح قیمت رخ داده و بخشی از روند اصطلاحاً بازپس گرفته میشود. اگر بخواهیم این اصلاح روند را به صورت درصدی بیان کنیم، معمولا حدود 50 درصد روند اصلاح میشود. بطور کلی میتوان گفت، هر روند حداقل به میزان یک سوم و حداکثر به میزان دو سوم اصلاح میشود.
درصدهای فیبوناچی شامل 38 درصد و 62 درصد نیز ارزشمند بوده و باید در نظر گرفته شوند. در هنگام بازگشت در روند صعودی، نقطه خرید اولیه در محدوده 33 تا 38 درصد سقف قیمت قبلی است .
ترسیم خطوط
کشیدن خطوط روند یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال است که بین دو نقطه کف یا دو نقطه سقف نمودار ترسیم میشود. در صورتی که دو نقطه کف به هم وصل شود روند نمودار صعودی و اگر دو نقطه سقف به هم متصل گردد، روند نمودار نزولی خواهد بود. هنگامی که خطوط روند شکسته شوند، تغییر روند ایجاد میشود.
یک خط روند معتبر باید حداقل سه مرتبه لمس شود. هر چه خط روند طولانیتر و تعداد برخوردهای قیمت با آن بیشتر باشد، اعتبار خط روند بیشتر خواهد بود.
دنبال کردن میانگین
دنبال کردن میانگین متحرک از آن جهت اهمیت دارد که میتواند سیگنالهای خرید و فروش مناسبی ارائه دهد. سیگنال زمانی ایجاد میشود که میانگین متحرک کوتاهمدتتر میانگین متحرک بلندمدتتر را میشکند. این نمودارها نشان میدهد که روند موجود هنوز برقرار است و یا در حال تغییر میباشد. رایجترین روش پیدا کردن سیگنالهای معاملاتی، ترکیب دو میانگین متحرک است. برخی از رایجترین ها ترکیب 4 و 9، ترکیب 9 و 18، ترکیب 5 و 20 میباشد.
یادگیری چرخشها
دنبال کردن اسیلاتورها به منظور مشخص نمودن نقاط اشباع خرید و فروش موثر هستند. زمانی که قیمت رشد و یا افت زیادی داشته باشد، به احتمال زیاد برگشتی اتفاق خواهد افتاد و اسیلاتورها این اخطار را میدهند. دو مورد از مشهورترین آنها شاخص مقاومت نسبی (RSI) و نوسانساز استوکاستیک (Stochastic) هستند که هر دو در مقیاس 0 تا 100 کار می کنند. هنگامی که RSI به بیش از 70 برسد، اشباع خرید و زمانی که به زیر 30 برسد، اشباع فروش صورت خواهد گرفت .
بیشتر معاملهگران از بازه 14 روزه یا 14 هفتهای برای Stochastics و از بازه 9 روزه یا 9 هفتهای برای RSI استفاده میکنند.
این ابزارها درباره چرخش بازار هشدار میدهند. سیگنالهای هفتگی به عنوان فیلتر سیگنالهای روزانه و سیگنالهای روزانه به عنوان فیلتر نمودارهای داخل روز میتوانند استفاده شوند .
بازشناسی علائم هشدار دهنده
MACD شاخصی است که شامل میانگین متحرک و یک اسیلاتور برای تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش است و در نظر گرفتن آن به هنگام معامله اهمیت زیادی دارد . هنگامی که خط سریعتر به بالای خط کندتر عبور کند و هر دو خط زیر خط صفر باشند، سیگنال خرید صادر میشود و بالعکس، سیگنال فروش زمانی صادر میشود که خط سریعتر به پایین خط کندتر عبور کند و هر دو خط بالای خط صفر باشند. لازم به ذکر است که سیگنالهای هفتگی بر سیگنالهای روزانه مقدمند .
وجود یا عدم وجود یک روند
بررسی وجود یا عدم وجود روند در بازار اهمیت زیادی برای تصمیمگیری دارد. نشانگر ADX یا Average Directional Movement Index به تعیین این موضوع که آیا روند بازار رو به رشد است و یا اینکه یک روند خنثی وجود دارد، کمک میکند .
در صورتیکه خط ADX روندی رو به رشد داشته باشد، نشاندهنده یک روند پرقدرت احتمالی در بازار و در صورتیکه نزولی باشد، اغلب نمایانگر عدم وجود روند است. اگر خط ADX صعودی باشد باید از میانگینهای متحرک استفاده کرد ولی اگر خط ADX نزولی بود، باید از اسیلاتورها بهره گرفت. بنابراین با رسم خط ADX و تشخیص مسیر آن، میتوان سبک معامله مناسب در شرایط موجود بازار را تشخیص داد .
بازشناسی علائم تأیید کننده
افزایش حجم معاملات به عنوان عاملی تأییدکننده برای تحلیلها شناخته میشود. در صورت وجود یک روند صعودی برای سهم، انتظار میرود که حجم معاملات سهم نیز افزایشی باشد. بنابراین افزایش حجم در مقایسه با افزایش قیمت سهم اهمیت بیشتری داشته و نشاندهنده این موضوع است که ورود سرمایه جدید از روند صعودی حمایت میکند. در صورتیکه بجای افزایش حجم کاهش حجم داشته باشیم، نشانگر تغییر روند و آغاز روند نزولی خواهد بود.
دنلود رایگان کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی
جان مورفی کتاب "تحلیل تکنیکال بازارهای مالی" را در 596 صفحه به رشته تحریر در آورده است. با کلیک بر روی این لینک میتوانید این کتاب را به رایگان دانلود و استفاده کنید.
تحلیل گر تکنیکال چیست؟
پیش از آنکه مطالعه بر روی تکنیک های رایج و ابزارهای تحلیل تکنیکال را آغاز کنیم بهتر است که یک تعریف کلی از تحلیل تکنیکال ارائه دهیم و در حقیقت به این سوال پاسخ دهیم که ( تحلیل تکنیکال چیست؟ ). برای این کار ابتدا قواعد و اصول اساسی آن را با هم مرور می کنیم سپس نقاط قوت و ضعفش را بررسی خواهیم کرد.
به طور خلاصه اگر بخواهیم بگوییم، تحلیل تکنیکال دانش بررسی رفتار گذشته قیمت، برای کمک به پیش بینی رفتار آینده قیمت است. اصولا رفتارهای بازار سه اصل اولیه را در بردارد. قیمت، زمان و حجم معاملات. خواهید دید که رفتار قیمت همواره در تحلیل ها نقش اصلی را دارد و زمان و حجم معاملات تکمیل کننده این اصل می باشند. رفتار قیمت و رفتار بازار در خیلی موارد معنای مشابهی دارند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند.
قواعد تحلیل تکنیکال چیست؟
سه قاعده مهم ابتدایی تحلیل تکنیکال به شرح زیر می باشد:
۱- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
۲- قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.
۳- تاریخ تکرار می شود.
به جرات می توان ادعا کرد جمله “همه چیز در قیمت لحاظ شده است” پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده ایم پیشروی در آموزش تحلیل تکنیکال کار بیهوده ای خواهد بود.
یک تحلیل گر تکنیکال ابتدا به این باور رسیده است که هرچیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتالی، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جمله فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که به آن نیاز داریم. تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. زمانی که تقاضا از عرضه بیشتر باشد، قیمت صعود می کند و اگر عرضه بیشتر از تقاضا شود، قیمت افت خواهد کرد. این تغییرات اساس تمام پیش بینی های اقتصادی و بنیادی است. برداشت تحلیل تکنیکال از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هردلیلی بالارفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده باشد و علل فاندامنتالی تاثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شده اند.
یکی از مفاهیم پراهمیت در تحلیل تکنیکال همین جمله مهم است که “قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.” در اینجا نیز تا زمانی که به باور این اصل نرسیده ایم ادامه آموزش تحلیل تکنیکال کار بی فایده ای خواهد بود.
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمت های آتی، روند آینده را مشخص کنند. در حقیقت تعداد زیادی از تحلیل گران اعتقاد دارند که ماهیت روند یکسان است و همواره کافی است که روند فعلی را ارزیابی کنیم. نظریه ای نیز به اثبات رسیده است که بیان می کند قیمت ها دوست دارند روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای اینکه آن را تغییر دهند . این قانون در واقع بیانی دیگر از قانون اول نیوتن درباره حرکت است. اگر بخواهیم صحیح تر بیان کنیم، قیمت ها روند فعلی خود را ادامه می دهند تا زمانی که یک عامل بازدارنده، ادامه حرکت را متوقف کند.
بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسان ها می باشد. به عنوان مثال الگوهای نمودارهایی که صد سال پیش ترسیم شده اند دقیقا منعکس کننده تاثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمت ها هستند. این تصاویر به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند. از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کرده اند فرض شده که در آینده نیز به همان خوبی جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث می شود که آنها را به عنوان اصول ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم. به عبارت بهتر، آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته .
یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد. تقریبا هیچ بازار و فضای معاملاتی وجود ندارد که نتوان این اصول را در آن به کار برد. تحلیلگران تکنیکال به راحتی می توانند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشند مورد مطالعه قراردهند، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. در حالی که اغلب تحلیل گران فاندامنتال به علت اینکه همواره مقادیر زیادی اطلاعات و صورت های مالی برای بررسی وجود دارد که برای درک آنها باید در حد یک متخصص عمل کنند، چندان نمی توانند از جایی که هستند دور شوند.
نکته مهم این است که ذات بازار همواره شامل فواصل زمانی است که در آن بازار چیزی فعال یا غیر فعال می شود، معاملات زیادی برروی آن صورت می گیرد و یا نقدشوندگی آن کاهش می یابد. یک تحلیل گر تکنیکال همواره می تواند تمرکز و توجه خود را به قسمت فعال و قوی بازار معطوف کند و می تواند یک روند را در زمان خاص انتخاب کند و یا روندی دیگر را از سیستم خود حذف کند. در نتیجه تحلیلگر تکنیکال می تواند توجه و سرمایه خود را از هر نقطه از بازار در زمان مناسب به سمت نقطه ای دیگر از بازار منتقل کند.
طبیعت بازار، چرخش های آن سمت است و این امتیاز بزرگی است که شخصی بتواند همراه با بازار حرکت کند. خیلی از اوقات بازار محل بوقوع پیوستن روندهای خیلی مهمی می شود. روندهایی که شامل الگوهای مهم و پرقدرتی هستند. اغلب اوقات این روندها کاملا بی سروصدا و در زمانی که خیلی از روندهای دیگر رو به اتمام هستند شکل می گیرند یعنی زمانی که خیلی از معامله گران در انتهای معاملات خود هستند.
تحلیلگر تکنیکال کاملا آزادانه روندهای جدید را می بیند و انتخاب می کند. یک تحلیل گر فاندامنتال که اغلب در مورد گروه های خاصی تخصص دارد اگر احساس کند در گروهی دیگر تحرکاتی ایجاد شده است، انعطاف پذیری لازم را ندارد که به سادگی از گروهی به گروه دیگر برود و هر زمان نیز قصد انجام این کار را داشته باشد در حقیقت اوقات دشوارتری را نسبت به تحلیلگران تکنیکال باید طی کند تا به نتیجه برسد.
بهترین روش تحلیل بورس چیست؟
اگر بخواهید به یک سرمایه گذار و تحلیلگر بازار بورس تبدیل شوید، باید قدرت تشخیص بهترین روش تحلیل بورس و بکارگیری هر کدام از انواع روش های تحلیل در بورس در زمان مناسب را پیدا کنید تا سرمایه گذاری در بورس برای شما از یک بازی به یک کار جدی و سودآور تبدیل شود! در واقع اگر بدانید بهترین روش تحلیل بورس چیست و چطور می توانید در بازه های زمانی مختلف، بهترین روش تحلیل بورس را اتخاذ کنید، بدون شک قادرید تصمیم گیری های بهتری در لحظات حساس بازار داشته باشید و از هیجانات و جو کاذب ناشی از انتشار اخبار کذب و فضاسازی های بازار به دو بمانید. پس اگر دوست دارید نسبت به انواع روشهای تحلیل در بورس مثل تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، تابلوخوانی و … دید مناسبی پیدا کنید، این مطلب برای شما نوشته شده است؛
آموزش بهترین روش تحلیل بورس
جالب است بدانید که مهم ترین وظیفه بازار بورس ایران، جذب سرمایه های پراکنده و تخصیص بهینه این منابع به واحدهایی است که هم در راستای توسعه در حرکت اند و هم منافع مورد انتظار سرمایه گذاران را تامین می نمایند. سرمایه گذاران، با انگیزه های گوناگون نقش حائز اهمیتی در تامین منابع مالی بر عهده دارند. واحدهای اقتصادی هم از جذب سرمایه های پراکنده، اهداف گوناگونی را دنبال می کنند که هدف هر دو گروه در اصل، دستیابی به منابع بیشتر و حداکثر کردن ثروت سهامداران می باشد!
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
از عواملی که در توسعه و رشد پایدار سرمایه نقش بسزایی دارد، آشنایی سرمایه گذاران و تریدرهای بازار بورس با روش های تجزیه و تحلیل سهام و افزایش توان تحلیل گری آن ها می باشد. تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکری اصلی بازار سرمایه و بیشتر بازارهای مالی داخلی و خارجی به حساب می آیند که در ادامه قصد بررسی آن ها در کنار علم روانشناسی بازار سرمایه را داریم.
چرا که معامله گران و سرمایه گذاران، از روانشناسی بازار نیز به منظور بررسی و تصمیم گیری در بازه های زمانی مختلف کمک می گیرند. شاید روانشناسی بازار را نتوانیم یک روش تحلیلی مستقل بدانیم، ولی با این وجود و به دلیل اهمیت آن در بازار بورس و به خصوص بورس ایران، آن را به عنوان یک مورد مستقل بررسی کرده ایم.
۱) تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال که به آن تحلیل فنی نیز گفته می شود، یکی از روش های قدیمی انتخاب سهام عادی و کاملا متمایز از روش بنیادی یا همان فاندامنتال است. برخلاف روش بنیادی که بر داده هایی مانند سود سهام، فروش، نرخ های رشد و یا قوانین و مقررات دولتی مبتنی است، روش تجزیه و تحلیل تکنیکی بر داده های منتشر شده بازار دلالت دارد. داده های بازار شامل قیمت سهام یا سطح شاخص بازار، حجم و شاخص های تکنیکی می باشد. تحلیل تکنیکال تغییر و حرکت قیمت سهام را زیر نظر می گیرد که از این داده ها در راستای پیش بینی تغییرات و حرکت آینده قیمت آن بهره گرفته می شود.
تحلیلگران تکنیکالی از نمودارهای قیمت بهره می گیرند که این نمودارها اطلاعات مناسبی مانند حرکات و تغییرات روند قیمت در طول یک بازه زمانی، عکس العمل پیش و پس از اتفاقات مهم، نوسانات گذشته و حال، حجم و میزان معاملات تاریخی و قدرت نسبی یک سهم نسبت به کل بازار را در اختیارمان قرار می دهد. همین طور تحلیل تکنیکال کمک شایانی به تشخیص زمان ورود به معامله نیز می نماید. تحلیل تکنیکال در واقع یک روش پیش بینی قیمت با استفاده از قیمت های گذشته می باشد.
می توان گفت که این روش بر تحلیل عرضه و تقاضای کالاها، سهام، شاخص های معاملات آتی یا هر ابزار قابل معامله دلالت دارد. معمولا به این روش، روش تجزیه و تحلیل بازار یا تجزیه و تحلیل داخلی هم می گیوند، چرا که در این روش به وسیله ثبت داده های مربوط به سهام به بررسی عرضه و تقاضای سهام در کل بازار می پردازیم. لازم به ذکر است که هدف تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده از زمان است و این بدین معنی است که هدف آن پیش بینی تغییرات قیمتی کوتاه مدت در شاخص های بازار سهام و سهام به صورت مستقل می باشد.
این پیش بینی بر مطالعه بازار یا تغییرات سهام از طریق تجزیه و تحلیل داده های قیمتی و حجم مبادله سهام یا مطالعه شاخص های تکنیکی متکی می باشد. البته باید در نظر داشته باشید که تحلیلگران تکنیکی نه تنها به سطوح قیمتی، بلکه بر تغییرات قیمت نیز توجه دارند و همواره در تلاش اند تغییرات قیمت را پیش بینی کنند. همچنین اگر دوست دارید تحلیل گر تکنیکال چیست؟ دقیق تر مبانی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید، این مطلب شما را کاملا رایگان راهنمایی می کند.
نقاط مثبت تحلیل تکنیکال
- هزینه و زمان تحلیل تکنیکال کم است.
- دوره آموزش تحلیل تکنیکال نسبتا کوتاه است.
- مناسب ترین زمان ورود یا خروج را در کوتاه مدت را به ما نشان می دهد.
- ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل قادر است از اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺧﻮد در همه ﺑﺎزارﻫﺎی مالی و روی ﺗﻤﺎم ﭼﺎرت ها اﺳﺘﻔﺎده نماید و این بدین معنی است که شما با یادگیری علم تحلیل تکنیکال، می توانید در تمامی بازارهای مالی و همه دارایی هایی که گذشته قیمتی و نمودار دارند فعالیت کنید و سودهای بسیار زیادی از تمامی بازارها کسب کنید.
- زمان مناسب خرید نقش حائز اهمیتی در عملکرد تریدر دارد و استفاده از روش تحلیل تکنیکال کمک شایانی به تشخیص زمان خرید می نماید.
نقاط منفی تحلیل تکنیکال
- کاربرد علم تکنیکال در سهام شرکت های کوچک کمی محدودتر است.
- ابزارهای تحلیلی مختلف و زیادی برای این روش وجود دارد که شاید استفاده از آن ها کمی گیج کننده باشد.
- سختی در ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت و اﯾﺠﺎد زﯾﺮﺳﺎﺧت های ﻧﺮم اﻓﺰاری به منظور اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻤﻮدارﻫﺎی ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺳﻬﺎم نیز یک مشکل است.
- خطاهای تحلیلی در این روش به نسبت تحلیل بنیادی ضریب بالاتری دارد و به دلیل تمایلات و تعصب متفاوت افراد، امکان تفسیر و تحلیل های متفاوتی وجود دارد.
۲) تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی که به آن تحلیل فاندامنتال نیز گفته می شود، مبتنی بر این فرض است که سهام از ارزشی ذاتی برخوردار می باشد که توسط سرمایه گذاران قابل برآورد است. در این نوع تحلیل برآورد ارزش ذاتی سهام از طریق ارزیابی متغییرهای بنیادی صورت می پذیرد. چنانچه ارزش بازار کم تر از ارزش ذاتی باشد، زمان خرید است و چنانچه ارزش بازار بیشتر از ارزش ذاتی باشد، زمان فروش آن دارایی فرا رسیده است. در تحلیل بنیادی سرمایه گذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان یک کل، تجزیه و تحلیل می کنند تا بتوانند زمان مناسب را برای سرمایه گذاری شناسایی کنند.
در ادامه به تحلیل صنایع یا قسمت هایی از اقتصاد می پردازند که از چشم اندازهای آتی مناسبی برخوردارند و در انتها هم تحلیل گر به این نتیجه می رسد که زمان سرمایه گذاری مناسب است و صنعت مناسبی با بازده بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت می کند و در گام بعدی برای تحلیل شرکت های آن صنعت اقدام می کند. به این خاطر که تحلیل بازار مبتنی بر زمان مناسب برای سرمایه گذاری در سهام است و تحلیل صنعت در راستای یافتن صنایعی با روشن ترین آینده انجام می شود، لذا سرمایه گذار توانایی انتخاب شرکت هایی با آینده ای بهتر در محدوده آن صنایع را خواهد داشت.
برای این کار سرمایه گذار می بایست بر دو عضو مهم یعنی سودهای تقسیمی و تحلیل گر تکنیکال چیست؟ نرخ بازگشت مورد انتظار و یا درآمد و نسبت P/E و تحلیل آنها اتکا داشته باشد. گفتنی است که تحلیل بنیادی در سطح شرکت، شامل متغییرهای اصلی مالی برای تخمین ارزش ذاتی شرکت است که این متغیرها شامل فروش، حاشیه سود، استهلاک، نرخ مالیات، منابع مالی، گردش دارایی ها و عوامل دیگر می شود. تحلیل های بعدی می تواند شامل موقعیت رقابتی شرکت در آن صنعت، روابط کارگری، تغییرات تکنولوژیکی، مدیریت، رقابت خارجی و … باشد.
سرانجام تحلیل بنیادی در سطح شرکت، داده هایی است که جهت تخمین قیمت سهام ضروری است. طرفداران استراتژی های بنیادی بر این باورند که قیمت در طولانی مدت به سمت ارزش ذاتی خود حرکت می کند، لذا هرگاه در فرآیند ارزش گذاری بنیادی سهام، فاصله یا شکافی میان ارزش و قیمت روز ملاحظه کنند، از این مسئله در راستای نتیجه گیری در خصوص ارزندگی یا عدم ارزندگی و در نتیجه خرید یا فروش سهام استفاده می نمایند. همچنین اگر دوست دارید دقیق تر بدانید تحلیل فاندامنتال چیست و چه کاربردی در بازارهای مالی دارد؟ می تحلیل گر تکنیکال چیست؟ توانید این مطلب را مطالعه کنید.
نقاط مثبت تحلیل بنیادی
- مهم ترین ﻣﺰﯾﺖ تحلیل بنیادی، اﻣﻨﯿﺖ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻣﻮاج رواﻧﯽ ﺑﺎزار به حساب می آید.
- خطاهای تحلیل بنیادی از ضریب پایین تری به نسبت خطاهای تحلیل تکنیکال برخوردار است.
- در نتیجه تحلیل بنیادی، سهام مناسب برای بلندمدت از سایر سهام های بازار قابل تشخیص است.
- تحلیل های بنیادی مناسب برای سرمایه گذاری های بلندمدت و تمرکز بر روندهای طولانی مدت یک دارایی است.
نقاط منفی تحلیل بنیادی
- یادگیری تحلیل بنیادی کمی پیچیده و زمان بر است.
- در صورت تغییرات محیطی، تحلیل با خطا روبرو خواهد شد.
- استفاده از این روش به تخصص بیشتری در زمینه مالی نیاز دارد.
- استفاده از این روش نیازمند زﻣﺎنی ﻃﻮﻻﻧﯽ برای ﺗﺤﻠﯿﻞ شرکت هاست و ﻣﺤﺪودیت های اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ ﺷﺮکت ها از موانع آن محسوب می شوند.
- استفاده از این تکنیک می بایست نسبت به مشخصه صنایع و شرکت ها متفاوت باشد و لازمه آن تحقیقات زمان بر و پر هزینه می باشد.
۳) روانشناسی بازار
با در نظر داشتن مباحث گسترده کارایی بازار، بعضی اوقات سرمایه گذاران نگاهی به بحث روانشناسی در بازارهای مالی و نقشی که احساسات و عواطف در آن ایفا می کند نیز می اندازند. به ویژه این که در کوتاه مدت، احساسات و هیجانات سرمایه گذاران بر قیمت های سهام و بازارها اثرات زیادی می گذارد. بنابراین آگاهی از این موارد در راستای تصمیم گیری ها و درک فرآیندهای بازار مالی ضروری به نظر می رسد. مالی رفتاری به معنای مطالعه رفتار سرمایه گذاران با استفاده از این عقیده است که سرمایه گذاران امکان دارد به صورت غیرعقلایی عمل کنند و به صورت معمول هم در بازارها رفتارهایی احساسی دیده می شود.
برای استفاده معامله گر از این روش هیچ تحلیلی برای پیدا کردن سهم مناسب صورت نمی پذیرد، ولی مدیریت احساسات در حیطه معاملات بسیار ضروری است، به خاطر این که معامله گران به صورت معمول می بایست سریع فکر کنند و در زمانی کوتاه به خرید و فروش سهام بپردازند. بنابراین به منظور انجام این کار، نظم و برنامه معاملاتی از پیش تعیین شده ای نیازمند است که بتوانند زمان ورود و خروج به معاملات را بهتر مدیریت نمایند. برای این کار معامله گران بایستی دستورالعمل هایی مبتنی بر میزان ریسک پذیری خود برای زمان ورود و خروج از یک معامله را مد نظر قرار دهند و از این طریق احساسات را از روند انجام معامله خارج نمایند.
همچنین یک تریدر می تواند تصمیم گیری کند که در پی تحولاتی خاص، به چه صورت درباره خرید یا فروش سهام مورد نظر خود تصمیم گیری کند و محدودیت های تعیین شده ای را در مورد میزان سود یا زیان به ازای هر روز معاملاتی لحاظ کند. بروز بودن تریدر و کسب مهارت در زمینه مطالعه نمودارها و تحلیل گر تکنیکال چیست؟ صورت های مالی، تجزیه تحلیل اخبار، صنعت و تکنیک های معاملاتی در این راستا بسیار کمک کننده هستند، به این خاطر که دانش سرمایه گذاری به معامله گر کمک می کند تا بهتر بتواند بر ترس خود غلبه کند و تصمیمات آتی خود را بهبود بخشد. همچنین اگر دوست دارید دقیق تر بدانید روانشناسی بازار چیست و کاربرد آن در معاملات چگونه است؟ این مطلب را حتما مطالعه کنید.
نقاط مثبت روانشناسی بازار
- توانایی تغییر عادات ذهنی به منظور همسو شدن با جریان بازار بدین وسیله قابل دستیابی است.
- کنترل بر احساسات، غلبه بر احساس طمع و یادگیری انعطاف پذیری در حین انجام معاملات از مهم ترین مزایای استفاده از روانشناسی بازار به شمار می رود.
- لحاظ کردن روانشناسی بازار در کنار تحلیل های مختلف موجب می شود تا با برنامه ریزی قبلی و استراتژی مدون وارد بازاهای سرمایه گذاری شوید و این ریسک های حضور شما در بازارهای مالی را تا حدود زیادی کاهش خواهد داد.
- همچنین موجب می شود تا اقدامات سرمایه گذاری خود را مطابق با منطق پیش ببرید و از تصمیمات احساسی اکیدا پرهیز کنید.
نقاط منفی روانشناسی بازار
- این دسته از استراتژی های معاملاتی با ریسک بیشتری همراه است.
- اطلاع از مباحث روانشناسی بازار، به عنوان در کنار انواع تحلیل های بازار مالی قابل استفاده است و به خودی خود نمی توان به آن اکتفا کرد. در حقیقت درک فرآیندها و تکنیک های بازار مالی، مسیر فرصت های معامله را فراهم می کند و کنترل احساسات شخصی و پیش بینی هیجانات سرمایه گذاران نیز در این بین قاد راست نقش موثری در میزان سود و زیان فرد داشته باشد.
نتیجه گیری و کلام پایانی
حال شاید این سوال پیش آمده باشد که چه زمان باید از کدام نوع تحلیل در بورس استفاده کرد و یا این که اصلا بهترین روش تحلیل بورس چیست و کدام یک را استفاده کنیم؟ در پاسخ باید گفت که همواره توصیه بر این است که به صورت همزمان از تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده کنید و روانشناسی بازار را هم در انتها مورد بررسی قرار دهید و سپس برای خرید و فروش سهام در بورس اقدام کنید، چرا که عوامل تکنیکال از یک نگاه خاص به سهم و رفتارهای قیمتی سهم در بازه های زمانی مختلف نگاه می کند و تحلیل بنیادی نیز با نگاه کل نگرانه می تواند اطلاعات بسیار خوبی را از آینده سهم در اختیار معامله گران قرار دهد.
همچنین روانشناسی بازار نیز در کنار این دو نوع تحلیل، می تواند چراغ راه تحلیل گران و سرمایه گذاران بازار بورس به حساب آید و کمک کند که در شرایط حساس بازار بورس، معامله گران بهترین تصمیمات ممکن را لحاظ کنند، پس نمی توان گفت تحلیل x بهترین روش تحلیل بورس به حساب می آید و به تنهایی می توانید از آن استفاده کنید و دیگر نیازی به تحلیل های دیگر ندارید، بلکه بهتر است همه روش های تحلیل در بازار سرمایه را با یک دیگر ترکیب کنید و سعی کنید به صورت همزمان از اطلاعات مفید هر نوع تحلیل در راستای کسب سودآوری بیشتر استفاده نمایید.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، انواع روشهای تحلیل بورس را معرفی کردیم و گفتیم بهترین روش تحلیل بورس کدام است.
اگر دوست دارید تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال را دقیق تر بررسی کنید، می توانید مطلب کدام روش تحلیل سهام مهم تر است؟ تکنیکال یا بنیادی؟ را در این خصوص بخوانید.
هر سوالی در مورد انواع روشهای تحلیل در بورس داشتید، در بخش دیدگاه ها بنوسید تا در اسرع وقت پاسختان را بدهم.
تحلیل تکنیکال چیست؟ آشنایی با Technical Analysis
تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis روشی برای پیش بینی و تحلیل رفتار بازار های معاملاتی است که با توجه به نمودار ها انجام می شود. در این مقاله شما را با تحلیل تکنیکی بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
Technical Analysis روشی برای پیش بینی و تحلیل رفتار بازار های معاملاتی است که با توجه به نمودار ها انجام می شود.
تحلیل تکنیکی یا تحلیل فنی روشی برای پیش بینی قیمتها در بازار از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است.
در این تحلیل از طریق بررسی تغییرات و نوسانهای قیمتها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا میتوان وضعیت قیمتها در آینده را پیشبینی کرد.
این روش تحلیل در بازار ارزهای خارجی، بازارهای بورس اوراق بهادار و بازار طلا و دیگر فلزات گرانبها کاربرد گستردهای دارد.
متخصصان تحلیل تکنیکال ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، در عوض از نمودارها و ابزارهای دیگر برای شناسایی الگوهایی که میتواند فعالیت آتی سهم را پیشبینی کند، بهره میجویند.
این نوع تحلیل با استفاده از «مطالعه رفتار و حرکات قیمت و حجم سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده سهم» صورت میپذیرد.
تغییرات قیمت سهم با استفاده از پیشینه تاریخی و نمودار توسط تحلیل گر تکنیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
این روش بیشتر مورد استفاده سفتهبازان قرار میگیرد و بدین صورت قصد دارند تا بازده مورد نظر خود را در هنگام بالا رفتن قیمت سهم افزایش دهند.
در واقع سرمایهگذاران با دیدگاه کوتاه مدت از این روش بهره میجویند.
تحلیل تکنیکی (فنی)، با آزمون قیمتهای گذشته و حجم مبادلات حرکتهای آینده، قیمت را پیشبینی میکند.
تعریف تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در بازار به کار می باشد که سرمایه گذاران بسیاری از این روش تحلیل در بازار استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال حدود سه قرن قدمت دارد و استفاده از شاخص های تکنیکال و ترسیم نمودارهای تکنیکال را میتوان در نوشته های قرن هفدهم و هجدهم میلادی نیز مشاهده کرد. شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو ( اولین سردبیر روزنامه وال استریت ژورنال) انجام داده است. چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را طراحی کرد که علی رغم نواقص موجود این شاخص از جمله شاخص های مهم اقتصادی محسوب میشود.
واژه تکنیکال وقتی در مورد بازارها و معاملات استفاده می شود، معنایی بسیار متفاوت از معنای رایج آن دارد. استفاده از تحلیل تکنیکال برای بررسی یک بازار با توجه به رفتارها و خرد جمعی شکل گرفته در بازار می باشد. چرا که تحلیل تکنیکال نموداری بر مبنای قیمت های گذشته سهم می باشد که از آن برای پیش بینی قیمت سهم در اینده استفاده می شود.
تحلیل تکنیکال و استفاده از آن در بین سرمایه گذاران
1- تحلیل نوسانهای گذشته قیمت با انگیزه پیش بینی تغییرات آینده قیمت
2- تحلیل مبتنی بر رفتارهای بازار از طریق مطالعه نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات، حجم معاملات باز، شکل گیری تحلیل گر تکنیکال چیست؟ الگوها و سایر شاخص های تکنیکال
3- روشی برای پیش بینی قیمت کالاها بر اساس الگوی تغییرات قیمت و تغییرات حجم معاملات بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار
از منظر تحلیل تکنیکال همه چیز در قیمت مشاهده می شود، قیمت ها طبق روند مشخصی حرکت میکنند و تاریخ تکرار می شود. تکرار شدن تاریخ به این معنا می باشد که سرمایه گذاران نسبت به خرد جمعی خود واکنش های مشابهی در خصوص قیمت از خود نشان میدهند.
در بین فعالان بازار سرمایه این سوال وجود دارد که آیا در بازار سرمایه ایران استفاده از تحلیل تکنیکال کارایی دارد یا خیر. در پاسخ به این سوال باید گفت هر چه عمق بازار سرمایه بیشتر باشد یعنی تعداد سرمایه گذاران و تعداد شرکت های کوجود در بازار سرمایه افزایش یابد به همان مقدار تحلیل تکنیکال نیز جایگاه بهتری خواهد داشت. چرا که تحلیل تکنیکال خرد جمعی بازار است و هر چه تعداد سرمایه گذاران افزایش یابد خرد جمعی شکل گرفته نیز گسترش می یابد و تحلیل تکنیکال نیز اهمیت فراوانی پیدا میکند. در بازار سرمایه ایران نیز بسیاری از سرمایه گذاران از این تحلیل در بازار استفاده میکنند.
شکل زیر نمونه ای از تحلیل تکنیکال را نشان می دهد. نمودارها در تحلیل تکنیکال حاصل قیمت هایی می باشد که سهام شرکت ها در زمان گذشته داشته اند و اجتماع این قیمت ها نموداری را تشکیل میدهد که سرمایه گذاران از آن برای تحلیل و پیش بینی قیمت سهام شرکت استفاده میکنند.
چگونه تحلیل تکنیکال یاد بگیریم؟
برای شروع فعالیت حرفه ای در بازار سرمایه هر سرمایه گذاری باید دانش لازم در خصوص تحلیل ها را داشته باشد و یکی از این تحلیل هایی که در این زمینه می تواند مفید باشد آموزش تحلیل تکنیکال است. پس بهتر است قبل از شروع معامله در بورس این تحلیل را یاد بگیرید.
یکی از سوالاتی که سرمایه گذاران هنگام ورود به بازار بورس برایشان ایجاد می شود این است که از تحلیل تکنیکال استفاده کنند یا از تحلیل بنیادی. پاسخ به این سوال در کتاب ” سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار ” به صورت کامل تشریح شده است.
دیدگاه شما