نقدینگی چیست؟ فرمول نقدینگی حجم پول به چه معناست و چگونه محاسبه میشود؟ عملکرد نقدینگی مدیریت نقدینگی و انواع آن تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس
افرایش نقدینگی در بورس
بازار بورس، بازاری است که در آن اوراق بهادار خرید و فروش می شوند. سهام شرکت ها مهم ترین این اوراق بهادار هستند و روزانه میلیون ها سهام توسط سهامداران خرید و فروش می شود. یکی از معیارهای مهم در بازار بورس، جریان نقدینگی است. در این مقاله به تاثیر نقدینگی بر بورس پرداخته شده است.
نقدینگی چیست؟
شما تا به حال بارها در اخبار مختلف و از زبان افراد، واژه “نقدینگی” را شنیده اید و شاید خودتان هم تا حدودی بدانید که منظور از این کلمه چیست. اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم نقدینگی همان پول نقدی است که در خارج از سیستم بانکی در بین افراد حقیقی و یا شرکت ها و موسسات تبادل می شود.
نقدینگی همان پولی است که ما مردم در دستان خود داریم و هر روز با آن خرید می کنیم و از آن برای گذران امور خود استفاده می کنیم.
مثالی برای نقدینگی
حال بگذارید با یک مثال قضیه نقدینگی را برای شما باز کنیم. فرض کنید که در یک خانه 10 نفر حضور دارند که ثروت هر کدام از این ها 10 میلیون تومان است. اگر این 10 نفر بخواهند یک ماشین موتور 5 میلیون تومانی بخرند به راحتی می توانند این کار را انجام دهند.
اما فروشنده موتور این موتور را به چه کسی خواهد فروخت؟ مطمئنا فروشنده موتور را به کسی که بیشترین پول را بدهد خواهد فروخت. حجم نقدینگی این 10 نفر روی هم 100 میلیون تومان است. اگر فردی حاضر باشد که 7 میلیون تومان به ازای موتور بپردازد در واقع به دلیل رقابت این موتور را 2 میلیون تومان گران تر خریده است.
حال فرض کنید که این 10 نفر هر کدام 20 میلیون تومان پول دارند و همه آنها نیز نیاز به موتور را به دلایلی حس می کنند. الان حجم نقدینگی دو برابر شده است و به 200 میلیون تومان رسیده است.
به نظرتان در صورتی که نیاز باشد یک فرد حاضر است موتور را تا چه قیمتی بخرد؟ حدس شما درست است چون وقتی پول بیشتری در دست شما باشد و تعداد موتور هم بیشتر نشده باشد شما باید پول بیشتری بپردازید. اگر شما پول بیشتری ندهید شخص دیگری خواهد داد و موتور را زودتر خواهد خرید. بنابراین همان موتوری که با نقدینگی 100 میلیون تومانی، نهایتا تا 7 میلیون پول برایش داده می شد الان به راحتی و به دلیل پول بیشتر در دست این افراد به راحتی تا 12 یا 13 میلیون تومان خریده می شود.
نتیجه نقدینگی زیاد
به همین دلیل است که جریان های نقدینگی می توانند موجب گرانی و در واقع بی ارزش شدن پول را فراهم کنند. این چیزی است که در طی این سالیان در کشور ما اتفاق افتاده است. میزان پولی که در دست مردم است 7 برابر شده است و از آن سو همه چیز نیز چندین برابر گران شده است چون وقتی مردم پول بیشتری در دست خود داشته باشند برای خرید اجناس حاضرند پول بیشتری بدهند.
نقدینگی در بورس
حال که دانستید نقدینگی چیست بهتر است به بررسی این عامل در بورس بپردازیم. سال پیش و امسال، نقدینگی بسیار بالایی وارد بازار بورس شد و باعث رشد سریع این بازار گردید. به عبارت ساده هزاران میلیارد پول در این چند سال و مخصوصا امسال به بورس تزریق شد.
این پولها علتی بود تا قیمت سهام و دیگر اوراق به سرعت بالا برود و خیلی ها سود خوبی ببرند. اما دلیل ورود این همه نقدینگی به این بازار چه بود. در زیر به دلایل هجوم نقدینگی به این بازار اشاره شده است:
1.تشویق دولت به ورود مردم به بورس:
دولت با تشویق و تبلیغ بورس توانست پول میلیون ها نفر را به سمت بورس هدایت کند. خیلی ها امسال با امید سود اقدام به دریافت کد بورسی نموده و پول خود را صرف خرید سهام گوناگون کردند. در این که هدف دولت از تشویق مردم به بورس چه بود حرف های زیادی زده می شود.
2.امکان سرمایه گذاری در بورس با پول کم:
یکی از مزایای بازار بورس این است که حتی با پول کم هم می توان در این بازار سرمایه گذاری کرد. شما با 500 هزار تومان هم می توانید سهم بخرید و به سود دست یابید اما در بازارهای دیگر مانند طلا و مسکن یا ارز شما به پولهای بسیار بیشتری نیاز دارید. اگر میلیون ها نفر پولهای اندک خود را وارد بورس کرده باشند، می بینیم که رقم بالایی بدست خواهد آمد.
3.آشنایی بیشتر مردم با بازارهای دیگر:
حالا دیگر خیلی از مردم به خاطر فضای مجازی، با سرمایه گذاری های مختلف آشنا شده اند و فهمیده اند که می توانند به جز بانک، پول خود را در انواع دیگری نیز سرمایه گذاری کنند. بازارهایی چون بورس، فارکس و حتی بازارهای ارز دیجیتال حالا دیگر نام هایی آشنا برای مردم هستند. این موضوع باعث شده است که جریان نقدینگی به سمت بورس قوی تر شود.
تاثیر نقدینگی بر بورس
نقدینگی بیشتر وارد هر بازاری شود، باعث افزایش قیمت در آن می شود. در بورس هم با ورود نقدینگی، شاخص کل توانست در چند ماه قبل رکورد 2 میلیونی را بزند و سود بسیار خوبی را برای سهامداران زیادی به ارمغان بیاورد. اما دقیقا تاثیر نقدینگی بر بازار بورس چگونه است.
1.قانون عرضه و تقاضا:
همان طور که بالاتر گفته شد زمانی که برای محصولی تقاضای بیشتری وجود داشته باشد، قیمت آن هم بالاتر خواهد رفت. در بورس هم این قانون برقرار است. وقتی میلیاردها تومان نقدینگی وارد این بازار شده است و تعداد سهم ها هم چندان تغییری نکرده است مسلما قیمت سهم ها بالاتر خواهد رفت. برخی سهام اکثرا در صف خرید هستند و برای همین یک روند صعودی دارند و برخی سهام هم به دلیل صف فروشی که دارند دچار روند نزولی می شوند.
نقدینگی بیشتر و تقاضای بیشتر برای خرید سهام باعث افزایش قیمت سهام خواهد شد و شاخص کل را بالا خواهد برد. این چیزی است که امسال در بازار اتفاق افتاد.
2.شکل گیری حباب:
حتما نام حباب قیمت را شنیده اید. در بورس وقتی قیمت کنونی یک سهم بسیار بیشتر از ارزش حقیقی اش باشد یعنی حباب قیمت وجود دارد. خیلی از شرکت ها در بورس ضرر ده هستند اما شما می بینید که در حال بالا رفتن هستند. این دقیقا به خاطر جریان نقدینگی است که به سمت یک سهم سرازیر شده است. متاسفانه اما دیر یا زود در بازار بورس، حباب قیمت می شکند و موجب ضرر آن سهامداران می شود.
3.خروج نقدینگی:
زمانی که بازار منفی باشد، مطمئنا افراد بیشتری تصمیم به خروج سرمایه خود از این بازار می گیرند. با خروج نقدینگی، رشد بازار بورس هم کندتر می شود و این چیزی است که در حال حاضر در بورس در حال اتفاق افتادن است. در صورتی که نقدینگی زیادی از بورس خارج شود می تواند باعث افت زیاد بورس شود. البته یک مزیت آن هم اینست که رفتارهای هیجانی را در بورس کاهش می دهد چون افرادی به سرعت از بورس خارج می شوند که هیجانی تر عمل می کنند.
نتیجه گیری
نقدینگی می تواند تاثیر زیادی روی بازار بورس و قیمت سهام داشته باشد. هر چه نقدینگی بیشتری به سمت بازار بورس سرازیر شود، رشد آن هم سریع تر خواهد بود و باعث افزایش قیمت سهم ها خواهد شد.
در بازار بورس، هر چقدر که نقدینگی بیشتری به سمت یک سهم برود، باعث افزایش قیمت بیشتر آن می شود. اگر این سهم ارزشمند باشد این موضوع بسیار خوب بوده اما اگر سهمی ضررده باشد باعث شکل گیری حباب خواهد شد. حباب یک سهم بر اثر اصلاح و ریزش فرو خواهد ریخت و باعث ضرر سهامداران خواهد شد و برای همین است که همواره باید با تحلیل و دقت اقدام به خرید سهم کرد.
نقدینگی ها اگر به درستی در بازار بورس هدایت شوند می توانند باعث رونق شرکت ها و صنایع مختلف شوند اما اگر نقدینگی موجود در بازار بورس دستمایه سفته بازان و بازیگران بورس قرار گیرد سودی نخواهد داشت و ضرر به باد خواهد آورد.
سهمیران
مجموعه سهمیران، با تجربه و تخصص خود به خوبی می تواند به شما آموزش دهد تا شما به خوبی مفهوم نقدینگی، تاثیر نقدینگی بر بورس، پول بدون پشتوانه، نحوه چرخش پول در بازار بورس و دیگر مسائل را یاد بگیرید.
سهمیران به عنوان شعبه ای از کارگزاری حافظ به درستی و با رعایت اصول به شما یاد خواهد داد که چگونه سهام درست را انتخاب کنید و صرفا به قمیت سهام توجه نکنید تا به دام حباب نیفتید.
در کنار این مسائل، سهمیران با آموزش های خود قدرت تحلیل شما را بالا خواهد برد و سرمایه گذاری درست در بورس را به خوبی برای شما تبیین خواهد کرد. یادتان باشد که برای موفقیت در بورس، شما باید به خوبی تعلیم ببینید و دوره های آموزشی را به درستی بگذرانید.
سهمیران مرحله به مرحله شما را جلو خواهد برد و با آموزش دقیق مسائل بورس باعث می شود تا شما با همه جوانب این بازار پرنوسان آشنا شوید. با آموزش های سهمیران، شما به تحلیلگری قوی و معامله کننده ای حرفه ای بدل خواهید شد که می داند در شرایط سخت چگونه عمل کند، چگونه سبد خود را مدیریت کند، چگونه سهام ارزشمند را تشخیص دهد و چگونه احساسات خود را در بورس به خوبی کنترل کند.
منظور از نقدینگی در بورس چیست و نحوه تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس
یکی ار عناوبن بسیار پرکاربرد بورس و مهمترین عامل در انجام گرفتن معاملات نقدینگی است و بی شک در پست های بورس فردا بارها و بارها به آن برخورده اید اما هدف از این پست پاسخ دادن به سوال ” منظور از نقدینگی در بورس چیست؟ ” است. همانطور که از نامش پیداست مربوط به پول و نقد بودن پول است. اگر بخواهیم به طور خلاصه نقدینگی را تعریف کنیم باید بگوییم که، به مجموعه اسکناس ها، پول هایی که در سپرده های دیداری غیردولتی، شبه پول، سپردههای قرضالحسنه پسانداز و سپردههای متفرقه را نقدینگی می گویند. در ادامه مطالب توضیحات بیشتر ارائه میدهیم.
نقدینگی چیست؟
فرمول نقدینگی
حجم پول به چه معناست و چگونه محاسبه میشود؟
عملکرد نقدینگی
مدیریت نقدینگی و انواع آن
تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس
نقدینگی چیست؟
اگر بخواهیم به زبان ساده نقدینگی را تعریف کنیم، به مقدار پولی که در دست افراد است و میتوانند در لحظه با آن معامله کنند و سریعا معامله صورت بگیرد را نقدینگی میگویند. کاملا منطقی است که هیچ فردی همه اموال و دارایی هایش را به فروش نمی رساند تا نقدینگی (پول نقد) را در جیب خود داشته باشد، پس در این میان صحبت از دارایی و اموال اشخاص میشود به طور مثال: زمین، خانه، ماشین و … این دارایی ها نقد نیستند و نمیتوان با این دارایی ها به عنوان نقدینگی در بازار بورس معامله کرد چراکه باید در مرحله اول این دارایی ها را به فروش رساند و زمانی که پول تبدیل شد شروع به انجام یک معامله کرد و واضح است که این روند بسیار طولانی است و شاید 4 الی 5 ماه فروش دارایی ها زمان ببرد. از طرفی سرمایه گذاران و سهامداران همه دارایی و اموال خود را به صورت (نقدینگی) تبدیل نکرده اند، یک قسمتی از پولشان را در سپرده های سرمایه گذاری مدت دار گذاشته اند. در این مورد درست است که سرمایه گذار یا سهامدار پول نقد و به عبارتی نقدینگی دارد اما این مقدار از پول و نقدینگی او در گرو بانک است زیرا پول خود را در سپرده سرمایه گذاری مدت دار به طور مثال 1 سال گذاشته است و د راین حالت تا 1 سال اجازه دست زدن به پول خود را ندارد. اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است، پولی که در بانک سپرده گذاری شده پول نقد است و به عبارتی میتوان آن را نقدینگی صدا کرد اما به این علت که تا مدت مشخصی نمیتوان به آن دست زد هم یک مشکل است و نمیتوان به آن نقدینگی گفت، در این مورد به اینگونه پول ها شبه پول می گویند. نقدینگی در واقع حجم پول نقد در خارج از سیستم بانکی است که الته باید به این نکته هم اشاره کنیم که این نقدینگی میتواند منجر به تورم زائی شود بدین صورت که به هر میزان که حجم پول نقد افزایش پیدا کند، قدرت خرید بالا رفته و همین امر منجر به گران تر شدن کالا و خدمات میشود و تورم به وجود می آید پس در نتیجه حجم نقدینگی در اقتصاد یک کشور باید با میزان تولید کالا و خدمات آن کشور متناسب باشد تا منجر به تورم نشود.
فرمول نقدینگی
برای بدست آوردن پول و نقدینگی باید از فرمول خاصی پیروی کنیم.
در این فرمول منظور از:
حال سوالی که پیش می آید این است حجم پول به چه معناست و چگونه محاسبه میشود؟ که در ادامه آن را توضیح میدهیم.
حجم پول به چه معناست و چگونه محاسبه میشود؟
برای بدیت آوردن حج پول هم باید از فرمول خاصی استفاده کنید تا با استفاده از حجم پول نقدینگی را بدست آورید.
در این فرمول منظور از:
( CU) اسکناس و مسکوکات در دست مردم
(DD ) سپردههای دیداری
عملکرد نقدینگی
با توجه به تعریفاتی که از نقدینگی به عمل آمد، نقدینگی باید به میزان کالا و خدمات موجود در بازار باشد تا منجر به تورم یا رکود در اقتصاد نشود و این نقدینگی به علت نقد بودن و در دسترس بودن در هر لحظه باید در دست مردم گردش پیدا کند زیرا قیمت کالاها با میزان نقدینگی و سرعت گردش آن بستگی دارد. زمانی پیش می آید که نقدینگی رشد غیرقابل کنترل و بی رویه ایی را تجربه میکند و همین امر منجر به هرچه رشد بیشتر تقاضا برای کالا و خدمات میشود. به این منظور کنترل حجم نقدینگی باید از اهداف کشورها باشد زیرا با کنترل حجم نقدینگی میتوان، رشد در تولیدات، کنترل تورم، ایجاد موازنه در پرداخت های خارجی و ایجاد اشتغال را مشاهده کرد. حجم نقدینگی در واقع از تولیدات داخلی حمایت می کند و تلاش در رشد تولیدات داخلی دارد.
مدیریت نقدینگی
با کنترل نقدینگی و افزایش رشد تولیدات داخلی باید تلاش در مدیریت نقدینگی کرد اما متاسفانه سیستم بانکداری با مدیریت نقدینگی با مشکل مواجه میشود زیرا اکثر منابع بانک ها از سپرده های کوتاه مدت است و تنها از طریق سپرده های کوتاه مدت تامین مالی میشود و هیمن امر موجب میشود که سیستم بانکداری نتواند به خوبی وظایف خود را به انجام برساند و در نتیجه باعث ورشکستگی میشود. در زیر به انواع مدیرت نقدینگی اشاره می کنیم.
اولین نوع از مدیریت نقدینگی بدین صورت است که به صورت روزانه و روزمره نقدینگی مورد نیاز روزهای آینده پیش بینی میشود.
دومین نوع از مدیریت نقدینگی این است که نقدینگی مورد نیاز برای فاصله های طولانی تر مانند 6 ماه الی 2 سال پیش بینی میشود.
سومین نوع از مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی میپردازد.
تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس
وجود نقدینگی در بازار بورس به سرمایه گذاران و سهامداران کمک شایانی میکند زیرا با تشخیص ورود نقدینگی به بورس سرمایه گذاران و سهامداران شروع به معامله می کنند البته در این راستا سرمایه گذاران و سهامداران بدون اطلاع از ورود نقدینگی به بورس اقدام به معامله می کنند و ضرر میدهند. با توجه به دانش تحلیل تکنیکال و بنیادی و ورود نقدینگی در بازار بورس باید هوشیارانه معامله کرد. برای بررسی ورود نقدینگی به بورس باید در خصوص ارزش معاملات و ارتباط آن با ورود نقدینگی به بورس، ورود پول هوشمند به سهم و درنهایت فیلتر ورود نقدینگی به سهم اطلاعاتی داشته باشید.
عوامل بی میلی ورود نقدینگی به بورس و پیش بینی حداقل بازدهی سهام
کارشناس بازار سرمایه با اشاره به عوامل عدم رغبت ورود نقدینگی به بورس، پیش بینی کرد حداقل بازدهی سهام در سال جاری معادل نرخ تورم باشد.
به گزارش بیدار بورس، پیمان مولوی با انتشار مطلبی با عنوان "سرانجام بورس تهران چه میشود؟ " در دنیای اقتصاد اعلام کرد: بازگشت شاخص کل بورس به محدوده حمایتی، زنگ خطری برای بازار سهام محسوب نمیشود. جریان پول به سمت بازارهایی با ریسک کمتر میل دارد. بخشی دلار، بخشی افرایش نقدینگی در بورس طلا (دارای نقدشوندگی بالاتر به دلیل عدم اطمینان از شرایط) و بخش دیگر وارد جریان زندگی افراد میشود.
مقداری از نقدینگی حقیقیها که در گذشته هر چند اعداد کوچکی بود اما در مجموع به ساخت ارقام بزرگی منتهی میشد، اکنون به سمت اجاره مسکن، شهریه و هزینههای روزمره در حرکت است. حال دو اتفاق برای قسمت عمده نقدینگی میافتد. بخشی وارد چرخه ملک و املاک میشود و بخش دیگر نیز بهنظر میرسد به مهاجرت اختصاص داده میشود.
در صورتیکه درصد کوچکی از این مهم محقق شود، یقینا فشار زیادی روی بازارهای مالی خواهد داشت. خرید ملک، دلار یا خروج سرمایه و حرکت به سمت کشورهایی همانند ترکیه یا کشورهای اروپایی، کانادا، امارات و یا سایرین جهت خرید ملک و سرمایهگذاری روی میدهد. درخصوص چرایی شرایط فعلی هم میتوان به اینکه بازار سهام متشکل از افراد حقیقی و حقوقی دارای آگاهی هستند، اشاره کرد. این قشر از سرمایهگذاران سبدی را از گذشته در اختیار دارند و از بازار در این سطح خارج نمیشوند. چراکه کسب سودهای بزرگی را تجربه کردند.
تنها عامل کاهش حجم معاملات
اما نکتهای که باعث آبشدن تعداد معاملات و خروج میشود تنها ریسک در حوزه مذاکرات افرایش نقدینگی در بورس افرایش نقدینگی در بورس است. در گذشته نهچندان دور عدهای بر این باور بودند با مذاکرات، بورس ریزش پیدا میکند. در صورتیکه پیشبینیها حاکی از این بود افت بورس در کوتاهمدت به دلیل ریزش دلاری طبیعی خواهد بود اما در بلند مدت سرمایهگذاران به آینده اقتصاد امیدوار میشوند.
بخشی از وضعیت فعلی به شرایط و ناامیدی از آینده اقتصاد بازمیگردد و اینکه چرا پول رغبتی برای ورود به بازار سرمایه ندارد نیز میتواند ناشی از این مهم و سایر عواملی چون قطعی برق صنایع، سیاستهای دستوری و. در این حوزه باشد.
عامل دیگری که مانع از ورود پول به بازار سهام میشود نیز به موضوع نقدشوندگی مربوط است. خیلی از افراد هراس از اتفاق بدتری دارند که در صورت ورود به جریان معاملاتی بخش مولد، بازار بطور مجدد دچار کُلپس شود. از طرفی ترس از افزایش نرخ بهره را میتوان دیگر موضوعی دانست که مسیر جریان پول را تحتتاثیر قرار میدهد.
اگر اقتصاد ایران با تمام رویدادها اعم از مالیات نتواند پیشروی کند، ممکن است افزایش نرخ بهره در دستور کار قرار بگیرد که پیامد چنین سناریویی میتواند کندشدن رشد بازار سرمایه باشد.
پیش بینی بازدهی سهام در سال جاری: معادل تورم
به نظر میرسد در سالجاری بازار سرمایه بتواند تا نزدیکی پوشش تورم حرکت داشته باشد. در گذشته نیز از خرداد سال قبل تا خرداد سال جاری بازار حدود ۳۰ درصد بازدهی (۱۰ واحد کمتر از تورم) ایجاد کرد. اکنون بازار به لحاظ کسب بازدهی اندکی ایست داشته که در ادامه مسیر بهنظر میرسد این مهم را پوشش خواهد داد.
البته نباید فراموش کرد که مرداد سال ۹۹ نسبت به مرداد سال ۹۸ بازار سهام دارای بازدهی بیش از ۶۵۷ درصد بازدهی شد. در این بازه زمانی میزان تورم در چه حدی بود؟ ۵۰ درصد؟ ۱۰۰ درصد؟ در صورتیکه تورم را ۱۰۰ درصد نیز در نظر گرفت، بورس بیش از ۵۰۰ واحد بازدهی کسب کرد.
در خصوص روند حرکتی بازارهای جهانی و میزان اثرگذاری در بورس تهران و فرابورس باید توجه داشت افت بورس الزاما به دلیل افت بازارهای جهانی نیست. بورس با عدم اقبال برای ورود به این بازار و ترس از ریسکها مواجه است. در صورتیکه حداقل ۳۰ شرکت اول را مورد ارزشگذاری قرار داد با توجه به میزان درآمدها و با در نظرگرفتن سطوح فعلی قیمتگذاری جهانی دارای ارزش بیشتری هستند که معادل ارقامی است که روی تابلو نقش میبندد.
برای کسب بازدهی بطور معمول، نقدینگی کوچک مسیر را طی میکند و در شرایط فعلی خرید دلار و طلا را در دستور کار خواهد داشت. نقدینگی متوسط نیز به خرید ملک و زمین روی میآورد. خرید ملک میتواند با هدف کسب درآمد از اجاره صورت بگیرد. چراکه اجاره در بهترین بازده در سالجاری قرار گرفت. به نظر میرسد بورس در سال جاری در اولویت سوم و چهارم سرمایهگذاری قرار گرفت.
بنابراین زمانی به اولویت نخست خواهد رسید که مجدد چشمانداز بطور کامل مثبت شود که این هم در گرو دو موضوع است. نخست اینکه در بحث سیاست خارجی مذاکرات به نتیجه برسد و ریسکهای سیاسی از اقتصاد ایران حذف شود. دیگر اینکه به لحاظ رشد اقتصادی بتوان رشد مطلوبی را ثبت کرد تا این رویداد باعث شود علاوه بر کاهش فشار نقدینگی، تورم به سطح پایینتری سوق پیدا کند.
در چنین حالتی بازدهی بازار میتواند برای مردم ایجاد جذابیت کند. سرمایهگذاران فعال باید مبتنی بر سود تقسیمی عمل کنند و شرکتهایی که از حاشیه سود حداقل ۴۰ درصدی برخوردارند را مورد توجه قرار دهند. سهامداران باید توجه به حوزه صادراتی که از تغییرات دلار صاثر میپذیرند نیز داشته باشند.
انتظار از بانک مرکزی
فارغ از این موارد بانک مرکزی باید بسیار شدید و بصورت کوتاه مدت نرخ بهره بینبانکی را افزایش دهد. در غیر اینصورت میلیونها فعال در این بازار از تورم آسیب جدی خواهند دید. باید تورم بهعنوان اولویت نخست در نظر گرفته شود که این اتفاق متاسفانه نمیافتد.
ژاپن از سال ۲۰۱۶ تا همین چند وقت گذشته دارای نرخ بهره منفی بود. بهتازگی این نرخ به محدوده صفر رسیده و احتمالا کمی بالاتر هم برود. ایران، ژاپن نیست. نرخ تورم اکنون در محدوده ۴۰ درصد، تورم نقطه به نقطه ۵۲ درصد و نرخ بهره بینبانکی ۲۲ درصد است.
در کوتاه مدت سیاست گذار باید منافع عموم مردم را در نظر بگیرد که این مهم چیزی نیست جز تورم. اگر در سال ۹۷ بهجای تعیین ارز ۴۲۰۰ تومانی، بانک مرکزی اقدامی درست انجام میداد و نرخ بهره را حداقل تا ۳۰ درصد برای یک تا دوماه افزایش میداد، شرایط کنترل شده بود. حال بانک مرکزی چارهای جز افزایش نرخ بهره نخواهد داشت هر چند به این نتیجه میرسد اما دیر.
به نظر میرسد این نهاد باید نرخ بهره بینبانکی را بر اساس الگوی پلکانی ۲۴، ۲۶، ۲۸ تا ۳۰ درصد افزایش دهد. در هر بخش از این مهم، بازار یقینا متناسب با میزان رشد چنین متغیری متعادل خواهد شد. ممکن است تا سطح ۲۶ درصد هم جوابگوی اقتصاد باشد اما ذینفعان اجازه چنین اتفاقی را نخواهند داد. ذینفع فردی است که میتواند به یکباره ۳ هزار میلیاردتومان وام دریافت کند تا در ادامه با تورم بتواند چنین رقمی را تا ۳ برابر افزایش دهد. شرایط اقتصادی ایران از شرایط اقتصادی آمریکا حداقل در یک سال آینده وخیمتر است.
هر چند از افزایش نرخ بهره بهعنوان عامل منفی در بازار سرمایه ذکر میشود و در ادامه ممکن است این نرخ متناسب با شرایط پایینتر از ارقام موردنظر هم حرکت کند اما منافع عموم مردم در اولویت اقتصاد باید قرار گیرد.
در تئوری شیشه شکسته که نخستین درس از کتاب اقتصاد است در یک درس از هازلیت این مهم قابل توجه است. اقتصاددان بد و خوب. اقتصاددان بد عوامل و تاثیرات کوتاه مدت را میبیند اما عوامل بلندمدت را درنظر نمیگیرد یا اصطلاحا به نفع نیست در نظر بگیرد. اقتصاددان خوب اثر عوامل را در میان و بلندمدت در نظر می گیرد و برای عموم و نه برای گروه خاص موردتوجه قرار می دهد.
پیشبینی ورود نقدینگی به بازار بورس
ایسنا/خراسان رضوی یک کارشناس بازار سرمایه گفت: بازار سرمایه قطعا نسبت به سایر بازارها ارزانترین بازار بوده و حتی با مشکلات موجود نقدینگی به بازار ورود پیدا خواهد کرد زیرا فصل برگزاری مجامع عمومی شرکتها در پیش است و این مساله موجب استقبال سرمایهگذاران و ورود نقدینگی به بازار میشود.
بهنام صمدی در گفتوگو با ایسنا در خصوص روند پیش روی بازار بورس کشور اظهار کرد: به طور کلی به دلیل اتقافات رخ داده در بازار سرمایه طی سالهای گذشته هنوز اعتماد به بازار بورس بازنگشته و مردم نقدینگی خود را در بخشهای دیگر سرمایهگذاری کردهاند و به همین دلیل نقدینگی از بورس خارج شده است. این مساله یکی از دلایلی است که شاخص بورس هنوز نتوانسته از محدوده یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد عبور کند.
وی با اشاره به اینکه بازار همچنان منتظر تعیین تلکیف وضعیت مذاکرات است، افزود: از طرفی دیگر در حال حاضر قیمت دلار رشد کرده و باید توجه داشت همواه رابطه مستقمی میان قیمت دلار و شاخص بازار وجود دارد زیرا این مساله بر سوددهی صنایع تاثیرگذار است. با توجه به اینکه این روزها دلار سقف قبلی خود را شکسته، تمرکز توجهها به سمت صنایع دلاری افزایش خواهد یافت که این موضوع بر شاخص بورس موثر است.
این کارشناس بازار سرمایه درباره افت شاخص بورس در نخستین روز معاملاتی هفته تصریح کرد: روند اصلاحی بازار کاملا طبیعی و تکنیکالی است زیرا بازار میخواهد از محدوده یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد عبور کند. بورس بخشی از رشد خود را مدیون تورم است و با توجه به رشد قیمتهای جهانی، اصلاح قیمت ارز در کشور و. به زودی شاهد رشد بازار بورس در کشور خواهیم بود.
صمدی خاطرنشان کرد: با توجه به رشد قیمتهای جهانی و تورم جهانی بازار بورس بازار ارزندهای محسوب میشود اما دولت باید برای ورود نقدینگی به بازار اعتمادسازی کافی را انجام هد.
بررسی تاثیر افزایش نرخ تورم بر بازار سرمایه/ شاخص به کدام سو حرکت میکند؟
یک کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: واقعیت این است که صعود یا سقوط شاخص قابل پیشبینی نیست اما واقعی شدن نرخ محصولات و حذف قیمتهای دستوری در نهایت به نفع بازار سرمایه است چراکه سود شرکتها را افزایش میدهد و افزایش نرخ تورم هم قاعدتا تمایل مردم را برای سرمایهگذاری افزایش میدهد.
مهدی سوری در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا درباره سیگنالی که سیاستهای جدید اقتصادی به بازار سرمایه داده، اظهار داشت: باید توجه داشته باشیم که به طور کلی افزایش نرخ تورم باعث افزایش قیمت همه داراییها و رشد بازارهای مالی میشود. در شرایط تورمی پول داغ است و افراد تمایلی برای نگه داشتن پول نقد ندارند و سرمایه گذاریها به سمتی هدایت میشود که حداقل از نرخ تورم عقب نماند.
وی افزود: اما بازدهی که از رشد نرخ تورم در بازارها برای افراد به دست میآید، معمولا با افزایش مخارج از بین میرود. در این شرایط افراد هر چند برای افزایش ثروت سرمایه گذاری میکنند اما مخارج هم در این شرایط تورمی به همان اندازه افزایش پیدا میکند و در این صورت بازدهی سرمایه قاعدتا بازده مطلوبی نیست.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه بازده، زمانی مطلوب است که از محل بهرهوری شرکتها و رشد تولید به دست بیاید، ادامه داد: سیاستهای اخیر دولت هر چند به جلوگیری از هدر رفت منابع کمک میکند اما به نحوه اجرای آن انتقادات زیادی وارد است که مهمترین آن به عدم شفافیت این سیاست برمیگردد. این سیاستها تنها در صورتی میتواند موفق باشد که مردم به سیاستگذار اعتماد داشته باشند و اعتماد مردم جلب شده باشد. وقتی مردم هیچ اطلاعی از نحوه و فرمول محاسبه نرخ یارانههای جدید ندارد و عقبه ذهنی خود، تجربه ناموفق یارانه 45 هزار و 500 تومانی را دارند، باعث میشود که مردم به این سیاستها اعتماد نداشته باشند و همراهی نکنند.
سوری در پاسخ به این سوال که تورم حاصل از حذف ارز ترجیحی عامل رشد شاخص خواهد شد، گفت: واقعیت این است که صعود یا سقوط شاخص قابل پیشبینی نیست اما واقعی شدن نرخ محصولات و حذف قیمتهای دستوری در نهایت به نفع بازار سرمایه است چراکه سود شرکتها را افزایش میدهد و افزایش نرخ تورم هم قاعدتا تمایل مردم را برای سرمایهگذاری افزایش میدهد.
وی با اشاره به افزایش ورود نقدینگی در بازار سرمایه اظهار داشت: در دو الی سه ماه گذشته افزایش حجم معاملات افزایش ورود نقدینگی به بازار را تایید میکند. مدتها بود که تمام تحلیلگران بازار سرمایه بر روی اینکه قیمت سهام پایین آمده، اتفاق نظر داشتند و این کاهش قیمت سهام میتواند باعث رشدی در بازار سرمایه شود.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: در دو سال گذشته شاهد افت قیمت سهام بودیم و در این مدت بسیاری از فعالان بورس دچار ضرر شدند و در عین حال تولیدات شرکتهای بورسی افزایش یافته اما قیمت سهام بالا نرفت و تمام این موارد انتظار رشد را در بازار ایجاد کرده بود اما بر روی زمان رشد اتفاق نظر وجود نداشت و با رشد جزیی بازار سایر افراد نقدینگی وارد بازار کردند تا از این غافله عقب نمانند.
وی تاکدی کرد: نکته بسیار مهم این است که پولهایی به صورت هیجانی وارد بازاری میشوند قابلیت این را دارند که به صورت هیجانی هم از آن بازار خارج شوند و هنور اعتماد عمومی به بازار برنگشته که بتوان گفت پولها برای سرمایه گذاری بلند مدت به بازار برگشتهاست. روند ورود نقدینگی به بازار در زمانی که قیمتها پایین هستند مثبت است اما عاملی که میتواند این روند را تشدید کند، اعتماد مردم است اگر چنین اعتمادی وجود نداشته باشد هر چقدر هم که نرخ تورم افزایش یابد و افزایش نرخ نقدینگی وجود داشته باشد به محض اینکه بازار دیگری ظاهر جذابتری داشته باشد، پولها به آن بازار روانه میشوند.
دیدگاه شما