ریسک کمتر و بازدهی مورد انتظار بالاتری داشته باشد.
ریسک و مدیریت ریسک
پیش از آنکه ریسک را بشناسیم و در مورد آن بیشتر بدانیم، لازم است بدانیم ریسک چه چیزی نیست تا بهتر بتوانیم ریسک را بشناسیم.
ریسک چی نیست؟
واژه های خطر و بحران گاهی معادل ریسک در نظر گرفته می شود که صحیح نیست یا بهتر است گفته شود که کافی نیست.
وقتی از واژه خطر استفاده میکنیم به نظر میرسد در مورد موضوعی منفی که عواقب بدی برای ما خواهد داشت، صحبت میکنیم و بحران، تداعی کننده شرایطی بدتر از خطر است، در حالی که منظور از ریسک، صرفا نا اطمینانی است نه لزوماً اتفاقی منفی.
ریسک چی هست؟
ریسک بعنی نمیدونم سود میکنم یا ضرر، یا حتی چقدر سود میکنم یا چقدرضرر میکنم.
اگر بین چیزی که فکر میکنیم روی خواهد داد و آنچه واقعا روی می دهد، تفاوتی وجود داشته باشد، چه این تفاوت به نفع ما باشد چه به ضرر ما، با ریسک مواجه هستیم. در حقیقت زمانی که با ریسک مواجه هستیم خطر و فرصت را همزمان در کنار هم داریم هم این امکان وجود دارد که با عواقب بدی مواجه بشیم هم این فرصت را داریم که به چیزی بهتر از آنچه تصور میکنیم دست پیدا کنیم.
چرا ریسک وجود دارد؟
هدف از سرمایه گذاری، کسب بازده است. همانگونه که در مقاله بازدهی توضیح داده شد، بین بازدهی واقعی و بازدهی مورد انتظار تفاوت زیادی وجود دارد.
میخوام مقاله بازدهی را مطالعه کنم
بازدهی مورد انتظار از سرمایه گذاری در انواع دارایی ها، گاهی کم و گاهی زیاد است. اما این اختلاف ها از کجاست؟ چرا ما حاضریم در ازای دریافت 14درصد بازدهی، 10 میلیون تومان را در بانک سپرده گذاری کنیم و یا در ازای دریافت 20 الی 23 درصد بازدهی، اسناد خزانه و اوراق مشارکت خریداری می کنیم اما زمانی که همین پول را در بورس سرمایه گذاری می کنیم توقع داریم بازدهی بیشتر از 30 درصد را بدست بیاوریم؟
علت این تفاوتها چیست؟
اگر تمایل دارید در مورد اسناد خزانه و اوراق مشارکت بیشتر بدونید به لینک زیر مراجعه بفرمایید.
محصول صوتی “سرمایه گذاری بدون ریسک“
اگر ما پول خود را در بانک سپرده گذاری کنیم و یا اوراق مشارکت و اسناد خزانه خریداری کنیم، میتوانیم میزان بازدهی واقعی را با کمترین انحراف پیش بینی کنیم بنابراین، طبق تعریف ریسک، می توانیم بگوییم ریسکِ سپرده گذاری در بانک و یا سرمایه گذاری در اسناد خزانه و اوراق مشارکت صفر و یا بسیار کم است. در ادبیات مالی به بازدهی ناشی ازسرمایه گذاری در دارایی بدون ریسک مثل سپرده گذاری در بانک و یا خرید اوراق مشارکت و اسناد خزانه، “بازدهی بدون ریسک” گفته می شود.
در شرایط عادی و نرمال، اگر شما بپذیرید در پروژه ای سرمایه گذاری کنید که احتمال تحقق یافتن پیش بینی ها کمتر از 100% باشد، خیلی بعید است که به همان بازدهی بدون ریسک قانع باشید. هر فرد عاقل و اقتصادی ای، ترجیح میدهد در ازای قبول ریسک، بازدهی بیشتری نسبت به “بازدهی بدون ریسک” دریافت کند.
بنابراین می توان گفت زمانیکه در پروژهای ریسکی سرمایه گذاری می کنید نرخ بازدهی مورد انتظار برابر است :
نرخ بازدهی مورد انتظار = نرخ بازدهی بدون ریسک + X
هر اندازه ریسک (احتمال عدم تحقق پیش بینی) بیشتر باشد، میزان X بیشتر خواهد بود یا به عبارت دیگر، فرد سرمایه گذار توقع بازدهی بیشتری خواهد داشت به میزانX، در ادبیات مالی صرف ریسک گفته میشود.
صرف ریسک چیست؟
به مبلغِ بازدهیِ بیشتری که نسبت به “بازدهی بدون ریسک” توقع داریم، صرف ریسک گفته می شود. به عبارت دیگر، صرف ریسک، پاداشی است که هر سرمایه گذار انتظار دارد به ازای پذیرش ریسک به او تعلق بگیرد.
به طور خلاصه، در شرایط عادی، “بازدهی مورد انتظار” برایر است با بازدهی سرمایه گذاری در پروژه های بدون ریسک بعلاوه پاداشِ پذیرش ریسک و هر چه ریسکی که پذیرفتی بیشتر باشد، صرف ریسک نیز بیشتر خواهد بود.
اما، آیا همیشه شرایط عادی و نرمال است؟ آیا همیشه سرمایه گذاران عاقلانه عمل میکنند؟ نه لزوماً.
بسیاری از سرمایه گذاران عاقلانه عمل نمیکنند و در ازای پذیرش ریسک بیشتر، صرف ریسکی را مطالبه نمیکنند.
برخورد سرمایه گذاران در مواجهه با ریسک چگونه است؟
همانگونه که در بخشهای قبل توضیح داده شد، در شرایط عادی، زمانی که سرمایه گذار، در پروژه های ریسکی سرمایه گذاری می کند، توقع دارد بازدهی بیشتری نسبت به “بازدهی بدون ریسک” دریافت کند، به زبان ساده تر پروژه های ریسکی را جریمه میکند. به چنین فردی، اصطلاحا ریسک گریز گفته می شود.
پول و سرمایه بسیار ترسو هستند و در جایی آرام میگیرندکه آینده قابل پیش بینی داشته باشد.
درشرایط غیر نرمال چطور؟
درشرایط غیر نرمال، زمانی که سرمایه گذار، در پروژه های ریسکی سرمایه گذاری می کند، توقع ندارد بازدهیِ بیشتری نسبت به “بازدهی بدون ریسک” دریافت کند، از آنجایی که برای عده ای از سرمایه گذاران ریسک، موضوع جذابی است و همین که در پروژه هایی حضور دارند که هر کسی آن را قبول نمیکند و کار جدید و تازه ای است برایشان کافی است و دیگر توقع دریافت جایزه به عنوان “صرف ریسک” را ندارند. به این دسته از سرمایه گذاران سرمایه گذاران، ریسک پذیر گفته میشود.
دسته سومی هم از سرمایه گذاران وجود دارند که کاملا بدون توجه به احتمال تحقق پیش بینی ها، سرمایه گذاری میکنند آنها صرفا بر اساس پیش بینی اعلام شده برای نرخ بازدهی نسبت به سرمایه گذاری اقدام میکنند. به این دسته از افراد ، بی توجه به ریسک گفته میشود.
فرد سرمایه گذار ریسک پذیر و ریسک گریز چه کسی نیست؟
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست.
بلکه ریسک گریزی به این معناست که افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده ی قبلی توقع دارند.
و ریسک پذیری به این معناست که افراد ریسک پذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده قبلی توقع دارند.
سه نمودار زیر، رابطه پذیرش ریسک و بازدهی مورد انتظار را برای سرمایه گذاران ریسک گریز (Risk -averse)، سرمایه گذاران ریسک پذیر (Risk lover) و سرمایه گذاران بی توجه به ریسک یا ریسک خنثی (Risk – neutral) را نشان میدهد
نمودار بازدهی مورد انتظار فرد ریسک گریز
نمودار بازدهی مورد انتظار فردا ریسکپذیر
نمودار بازدهی مورد انتظار فردی که نسبت به ریسک بی تفاوت است
محاسبه ریسک
در آمار، نوسانات و انحراف از میانگین را به کمک واریانس محاسبه میکنند و جذر آن را انحراف معیار مینامند بنابراین در ادبیات مالی نیز انحراف از بازدهی مورد انتظار را با کمک واریانس محاسبه میکنند برای آشنایی بیشتر با شیوه محاسبه به کتابهای مدیریت مالی مراجعه نمایید.
ریسک پذیری بهتر است یا ریسک گریزی؟
سرمایهگذار حرفهای و عاقل به دنبال کسب بازدهی است اما این نکته را نیز در نظر دارد که…
پول و سرمایه بسیار ترسو هستند و در جایی آرام میگیرندکه آینده قابل پیش بینی داشته باشد.
بنابراین زمانی، ریسکِ بیشتری را قبول میکند که انتظار داشته باشد در ازای آن، بازدهی بیشتری را دریافت خواهد کرد. بنابراین میتوانیم بگوییم سرمایهگذار حرفهای و عاقل، ریسک گریز است و در پروژههای سرمایهگذاری میکند که
ریسک کمتر و بازدهی مورد انتظار بالاتری داشته باشد.
انواع واکنش در برابر ریسک
ازآنجایی که همه ی سرمایه گذاران (ریسک پذیر، ریسک گریز و بی توجه به ریسک) در همه امور مختلف زندگی با ریسک مواجه هستند، به طور کلی دو نوع واکنش در برابر ریسک از خود نشان می دهند:
- اجتناب از ریسک
- پذیرش ریسک و تلاس برای مدیریت آن
مدیریت ریسک چگونه است؟
مدیدریت ریسک با انتخاب یک استراتژی از بین استراتژی زیر انجام می شود. اما پیش از انتخاب استراتژی باید این نکته در نظر گرفته شود که ….
هدف از مدیریت ریسک، کسب بازدهی نیست بلکه هدف کنترل نوسان و ریسک است.
استراتژی های مدیریت ریسک
الف. انتقال ریسک
د.کنترل یا اداره ریسک
ه.حذف یا کاهش ریسک
در ادامه با هر یک از استراتژی ها بیشتر آشنا می شویم
الف. انتقال ریسک
همانگونه که در بخش های قبلی توضیح داده شد، هر فردسرمایه گذار به قصد کسب بازده، سرمایه گذاری میکند اگر گزینه سرمایه گذاری، ریسکی باشد و فرد سرمایه گذار از استراتژی “انتقال ریسک” استفاده کند، در اصل کلیه منافع و مضرات حاصل از سرمایه گذاری را به فرد یا نهاد دیگری منتقل میکند مانند زمانی که از انواع بیمه نامه ها استفاده میکند.
زمانی که ریسک سرمایه گذاری بسیار بالاست ، انتخاب این استراتژی بهترین استراتژی خواهد بود.
ب.پوشش ریسک
یکی دیگر از راههای “مدیریت ریسک” استفاده از ابزار های نوین مالی و استفاده از ابزارهایی است که توسط مهندسان مالی طراحی شده است. برای آشنایی بیشتر با ابزارهای مهندسی مالی به لینک زیر مراجعه بفر مایید
آشنایی با مهندسی مالی
زمانیکه افراد برای ادامه کسب و کار خود به مواد اولیه ، ارز و یا هر چیز دیگری نیاز داشته باشند که در آینده احتمال نوسان قیمت زیادی داشته باشد، از “استراتژی پوشش ریسک” استفاده میکنند.
ج.تسهیم ریسک
استراتژی “تسهیم ریسک” بسیار شبیه به “استراتژی انتقال ریسک” است به این تفاوت که در انتقال ریسک، کلیه ریسک به دیگران منتقل میشود وخود سرمایه گذار از مزایا و مضرات پذیرش ریسک منفعت و ضرری را نمی برد اما در استراتژی “تسهیم ریسک”، خود نیز دربخشی از ریسک، مزایا و مضرات با دیگران شریک می شود.
د.کنترل یا اداره ریسک
ساده ترین شیوه مدیرت ریسک، “کنترل و اداره ریسک” است . استراتژی “کنترل و اداره ریسک” به این صورت است که فرد، ریسک را می پذیرد و با فعالیت هایی مانند سرمایه گذاری در دارایی های بدون ریسک و یا انبار کردن مواد اولیه موردنیاز، خود را دربرابر نوسانات قیمت، ایمن میکند یا از ابزارهای فیزیکی مثل نصب دوربین کنترل نامحسوس و … استفاده میکند.
ه.حذف یا کاهش ریسک
استراتژی “حذف و کاهش ریسک” بسیار شبیه به استراتژی “پوشش ریسک” است، با این تفاوت که در پوشش ریسک، مدیریت ریسک با کمک ابزار های نوین و مهندسی مالی انجام میشود اما در استراتژی “حذف و یا کاهش ریسک”، مدیریت ریسک با سرمایه گذاری در سایر دارایی های فیزیکی و مالی انجام می شود.
به عبارت دیگر، زمانی که سرمایه گذار پرتفوی تشکیل میدهد، در حقیقت برای “کاهش و یا حذف ریسک” تلاش می کند.
انواع ریسک
از آنجایی که ریسکها بسیار متنوع هستند و در عین حال با هم ارتباط متقابل دارند، دسته بندی های زیادی برای آنها درنظر گرفته میشود:
- دسته بندی ریسک به لحاظ بیمه
- دسته بندی ریسک از نظر بانک جهانی
- دسته بندی ریسک به لحاظ ریسک های اصلی و فرعی
- دسته بندی ریسک با توجه به ساختار ترازنامه
دسته بندی ریسک به لحاظ بیمه
در ابتدای این مقاله گفته شد ریسک، بحران و یا خطر نیست بلکه نا اطمینانی است نه لزوماً اتفاقی منفی. ریسک یعنی نمیدونم سود میکنم یا ضرر میکنم یا حتی چقدر سود میکنم یاچقدرضرر میکنم. بناراین می توان گفت ریسک هم زمان هم شرایط منفی را پوشش را میدهد هم شرایط مثبت را. در دسته بندی ریسک به لحاظ ریسک، دو بخش شرایط منفی و مثبت از هم جدا میشوند.
به عبارت دیگر دسته بندی ریسک به لحاظ بیمه عبارتست از :
- ریسکهای خالص که فقط جنبه منفی رویدادهای محتمل را درنظر میگیرند مانند زیان، آتش سوزی ، سیل و …
- ریسک های سفته بازی که ناشی از تبادل یا معامله بین اشخاص است که شامل جنبه های مثبت و منفی می شود مانند نرخ ارز و …
دسته بندی ریسک از نظر بانک جهانی
طبق نظر بانک جهانی، ریسک ها به دو دسته ریسکهای مالی و ریسکهای غیر مالی قابل دسته بندی هستند:
دسته بندی ریسک به لحاظ ریسک های اصلی و فرعی
طبق دسته بندی ریسک های اصلی و فرعی، ریسک ها قابل تفکیک نیستند. بلکه صرفا ریسکها روی هم اثر می گذارند. به عنوان مثال، پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر، سقوط بازار های سرمایه را تجربه کردیم که این امر منجر به کاهش ارزش دارایی ها و عدم ایفای تعهدات فعالان اقتصادی شد.
دسته بندی ریسک با توجه به ساختار ترازنامه بانکها
همانگونه که اطلاع دارید وظیفه اصلی بانک، جمع آوری سپرده ها ی مردمی و ارائه وام به متقاضیان وام است و از محل مابه التفاوت نرخ سودی که به سپرده ها پرداخت می شود و نرخ بهره ای که از دریافت کنندگان وام دریافت می شود، سود کسب میکند. بنابراین ساختار ترازنامه بانک با سایر نهادهای مالی متفاوت است.
قسمت اعظم سمت راست یا به عبارت بهتر دارایی های بانک ها عبارتند از : وام های پرداختی به وام گیرندگان
قسمت اعظمِ بخشِ بالایی سمت چپ یا به عبارت بهتر بدهی های بانک ها عبارتند از سپرده گذاری مردم و شرکتها در بانک
اگر با ترازنامه آشنا نیستید به لینک زیر مراجعه کنید.
ترازنامه چیست؟
- بنابراین یکی از مهمترین ریسکهایی که بانکها درمعرض آن قرار دارند، عدم تطابقِ زمانِ دریافت سود از وام گیرندگان و زمان پرداخت سود به سپرده های بانکی است.
- ریسکِ مهم دیگری که بانکها و حتی سایر شرکتها درمعرض آن قرار دارند، ریسک معاملات است که ناشی از ترکیب سرمایه گذاری ها و معاملات بانک/ شرکت است مانند ریسک بازار و نوسانات ارز و …
چطوری ریسک محاسبه می شود؟
اگر دوست دارید با روش های محاسبه ریسک آشنا بشید و یا دوست دارید اطلاعات جامع تری در مورد ریسک بدست بیارید، در دوره مدیریت ریسک شرکت کنید.
اطلاعات بیشتر در اینستاگرام
www.instagram.com/royaderakhshani
خلاصه
- در این آنالیز ریسک چیست ؟ مقاله در مورد تعریف ریسک صحبت کردیم و گفتیم ریسک با خطر و بحران متفاوت است، وقتی از واژه خطر استفاده میکنیم بعنی موضوعی منفی که عواقب بدی برای ما خواهد داشت و بحران نیز تداعی کننده شرایطی بدتر از خطر است، در حالی که منظور از ریسک، صرفا نااطمینانی است نه لزوماً اتفاقی منفی.
- از آنجایی که هدف اصلی سرمایه گذاران، کسب بازدهی است، فرد سرمایه گذار زمانی حاضر است در پروژه های ریسکی سرمایه گذاری کند که انتظار داشته باشد بازدهی بیشتری نسبت به بازدهی بدون ریسک دریافت کند.
- در مورد برخوردسرمایه گذاران در مورد ریسک صحبت کردیم و گفتیم سرمایه گذاران به سه دسته ریسک پذیر و ریسک گریز و بی تفاوت نسبت به ریسک دسته بندی می شوند.
- در مورد مدیریت ریسک و اتخاذ استراتژی مناسب در مواجه با ریسک صحبت کردیم
- درنهایت هم درمورد انواع ریسک و دسته بندی های ریسک از منظر های گوناگون صحبت کردیم.
درخشان باشید و بدرخشید
رویا درخشانی هستم، دانشجوی دکتری مدیریت مالی ، تحلیلگر بازارهای مالی و سرمایه و مدرس دانشگاه.
ایران، تهران، پاسداران
آموزش های رایگان
ثبت نام
[mailerlite_form form_id=5] برای اطلاع از آموزشهای رایگان، سمینارها و محصولات ، ایمیل خود را وارد نمایید.
خدمات ارزیابی ریسک فرآیندی، شغلی، تجهیزات
ارزیابی ریسک چیست ؟
در آموزش مدیریت ریسک در وب سایت دیجیتال ساینس، قصد داریم تا ضمن آموزش کامل ارزیابی ریسک، نحوه انتخاب بهترین راه برای استفاده از روش های کیفی و کمی در ارزیابی ریسک را به شما آموزش دهیم و در واقع به این مقوله بپردازیم که ارزیابی ریسک چیست ؟
تعیین طبیعت ریسک
ریسکها را میتوان با توجه به ماهیت وجودی خود و با توجه به ابعاد، حوزه و گستره اثرگذاری، دستهبندی نمود. این دستهبندی که به تعیین «طبیعت ریسک» موسوم است، به ارزیاب کمک میکند تا با توجه به حوزههای اثرگذاری ریسک، قادر باشد با دقت بیشتری به شناسایی اثرات و عواقب تهدید اقدام نماید. بهطور کلی، ریسکها را میتوان به حوزههای زیر تقسیم نمود:
استراتژیک: ریسکهایی که تمامیت، موجودیت و بقای سازمان را با خطر مواجه میکنند مانند فقدان اطلاعات کلیدی و استراتژیک
مالی: اثرات و عواقب مالی بهدنبال دارند نظیر غیرقابل استفاده شدن سختافزارها و تجهیزات
عملیاتی: در انجام فعالیتها و فرایندهای سازمان خلل ایجاد میکنند مانند قطع سرویس سرور
تکنولوژیکی: اطلاعات فنی یا سختافزارهای کلیدی را مورد هجوم قرار میدهند
محیطی: بر نیروی انسانی یا شرایط زیستمحیطی سازمان تأثیرگذار هستند نظیر آتشسوزی از آنجاییکه اغلب هر تهدید (ریسک) بیش از یک اثر بهدنبال خواهد داشت، لذا با توجه به تنوع اثرات، ممکن است طبیعت یک ریسک در بیش از یک حوزه یا حتی تمامی حوزهها قرار گیرد.
آشنایی با انواع تکنیک¬ های تحلیل و ارزیابی
مدیریت ریسک پروژه طبق استاندارد PMBOK، مدیریت ریسک را به شش مرحله تقسیم می کند:
- برنامه ریزی مدیریت ریسک
- شناسایی ریسک
- تجزیه و تحلیل کیفی ریسک
- تجزیه و تحلیل کمی ریسک
- برنامه ریزی واکنش به ریسک
- پایش ریسک
به طور کلی منظور از آنالیز یا تجزیه و تحلیل ریسک، تجزیه و تحلیل کیفی ریسک و تجزیه و تحلیل کمی ریسک است. انتخاب تکنیک مناسب ارزیابی ریسک امر مهمی در مدیریت ریسک است.
تجزیه و تحلیل کیفی ریسک یا تخمین ریسک
سومین مرحله از سلسله مراحل فرایند مدیریت ریسک مرحله تجزیه و تحلیل کیفی ریسک است. در این مرحله، احتمال و پیامدهای ناشی از وقوع کلیه ریسک های شناسایی شده، در مرحله شناسایی ریسک، با هدف رتبه بندی و تعیین ریسک هایی که نیاز به تحلیل بیشتر دارند، مورد بررسی قرار می گیرد. در واقع در این مرحله یک فهرست از ریسک های طبقه بندی شده به صورت ریسک های پرخطر، کمخطر و متوسط تهیه می شود.
در اصطلاح شناسی مدیریت ریسک احتمال و پیامد به صورت زیر تعریف می شوند:
تعریف احتمال: فرصت وقوع چیزی
تعریف پیامد: نتیجه یک رویداد که بر اهداف تاثیر می گذارد
در این فرایند که به تخمین ریسک نیز شناخته می شود ابتدا احتمال ریسک به صورت غیر عددی یا نیمه کمی و نادقیق تخمین زده میشود و سپس پیامدهای ناشی از وقوع احتمالی این ریسک مورد بررسی قرار می گیرد، در آخر رتبه و امتیاز ریسک مشخص می شود.
تکنیک های کیفی به دنبال مقایسه اهمیت نسبی ریسکهای مربوط به پروژه با توجه به تأثیر وقوع آنها بر نتایج پروژه میباشند. اطلاعات بهدستآمده از تجزیه و تحلیل کیفی تقریباً همیشه ارزشمندتر از تجزیه و تحلیل کمی است و تجزیه و تحلیل کمی همیشه لازم نیست. حتی تحقیقات تحلیل کیفی را برای ارزیابی اولیه ریسک توصیه میکنند.
انواع روشهای ارزیابی ریسک که از فاکتورهای احتمال وقوع و شدت تاثیر ریسک ها برای ارزیابی ریسک ها استفاده می کنند، جزو روش های کیفی محسوب می شوند. معمولا از تکنیک های زیر به عنوان ابزار و روش مناسب جهت تجزیه و تحلیل کیفی ریسک استفاده می شود:
- جداول احتمال و پیامد
- ماتریس احتمال و تاثیر
ماتریس ریسک یک ابزار کیفی در ارزیابی ریسک ها
تجزیه و تحلیل کمی ریسک چیست ؟
اما چهارمین مرحله از مدیریت ریسک، تجزیه و تحلیل کمی ریسک است. در این مرحله خروجی مرحله تجزیه و تحلیل کیفی ریسک یا همان تخمین ریسک مورد ارزیابی قرار می گیرد. این مرحله شامل کمی سازی احتمال و پیامدهای ناشی ار وقوع احتمالی ریسک های با اهمیت و تحلیل حساسیت آن ها است و هدف از آن کمک به تحلیل گر در تصمیم گیری می باشد.
در این مرحله ریسک هایی که بیشترین تاثیر را بر اهداف دارند، با هدف بهبود درک تصمیم گیرنده، مورد ارزیابی و تحلیل بیشتر قرار می گیرند.
تکنیک های ارزیابی ریسک به صورت کمی برای تعیین محدوده دقیق و مطلق توزیع احتمالات برای نتایج یک کسبوکار یا پروژه، استفاده میشوند و در نتیجه شامل تحلیلهای مشکل و پیچیده هستند، که اغلب با استفاده از کامپیوترها پشتیبانی میشود. برای دستیابی به این هدف، یک مدل اولیه از پروژه ی مورد بررسی، ایجاد میشود. سپس با اندازهگیری اثرات ریسکهای خاص تعیینشده، توسط ارزیابی اولیه و با استفاده از تکنیکهای کیفی، اصلاح میشود. این مدل شامل تمام عناصر مربوط به تجزیهوتحلیل ریسک است و به جای این عناصر، میتواند متغیرهای نامشخص (بهجای مقادیر ثابت) برای منعکس کردن ناحیههای مهم ولی نامطمئن، قرار گیرد.
روش های ارزیابی ریسک به صورت کمی متعدد هستند که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم:
- نمودار درخت احتمال
- FMEA
- تجزیه و تحلیل درخت خطا (FTA)
- تجزیه و تحلیل درخت تصمیم (DTA)
- تجزیه و تحلیل درخت رویداد (ETA)
- تجزیه و تحلیل علت و معلول (CCA)
- شبیه سازی مونت کارلو
تکنیک ارزیابی ریسک PHA
PHA روشی ساده و استنتاجی است که هدف آن شناسایی خطرات و موقعیتها و رخدادهای خطرناکی است که میتوانند به فعالیت، تسهیلات یا سیستمی معین آسیب برسانند. تکنیک ارزیابی ریسک PHP ، معمولاً در ابتدای تکوین پروژه، درزمانی مورداستفاده قرار میگیرد که اطلاعات کمی در مورد جزئیات طراحی یا روشهای اجرایی بهرهبرداری موجود است و اغلب پیشرو مطالعات بیشتر یا ارائه اطلاعات برای مشخص نمودن طراحی سیستم است. همچنین در زمان تحلیل سیستمهای موجود برای تعیین اولویت خطرات و ریسکها برای تحلیل بیشتر یا درجایی که اوضاع و احوال مانع استفاده از فنی گستردهتر میشوند، مفید است. تکنیک ارزیابی ریسک HAZOP فن HAZOP در ابتدا برای تحلیل سیستمهای فرآیند شیمیاییتکوین شد، اما به انواع دیگر از سیستمها و عملیات پیچیده بسط دادهشده است. این موارد عبارتاند از سیستمهای مکانیکی و الکترونیک، روشهای اجرایی و سیستمهای نرمافزار و حتی تغییرات سازمانی و طراحی و بازنگری قرارداد قانونی . فرآیند HAZOP میتواند به تمام اشکال انحراف از مقصود طراحی بنا به نقصهای طراحی، جزء /اجزاء، روشهای اجرایی طراحیشده و اقدامات انسانی، بپردازد. در حال حاضر این تکنیک ارزیابی ریسک بیشتر در فرآیندهای عملیاتی پالایشگاه و پتروشیمیها استفاده میشود.
تکنیک ارزیابی ریسک BIA
تکنیک BIA، تحلیل پیامد بر کسبوکار که ارزیابی پیامد بر کسبوکار نیز نامیده میشود، تحلیل میکند که چگونه ریسکهای مخل و مخرب کلیدی میتوانند بر بهرهبرداریهای سازمان اثر بگذارند و توانمندیهایی را شناسایی و کمی سازی میکند که برای مدیریت ریسک موردنیاز هستند. تکنیک ارزیابی ریسک تحلیل علت ریشهای (RCA) Root cause analysis تحلیل ضرر و زیانی بزرگ برای ممانعت از وقوع مجدد آن معمولاً تحلیل علت ریشهای (RCA)، تحلیل وقوع یا تحلیل زیان نام میگیرد. RCA روی از دست دادن داراییها به علت انواع 2 خرابی علت ریشهای (RCFA) مختلف وقوع خرابی متمرکز است، درحالیکه تحلیل زیان بیشتر مربوط به زیانهای مالی یا اقتصادی به علت عوامل خارجی یا فجایع است. این تحلیل تلاش میکند، بهجای اینکه تنها به نشانههای واضح فوری بپردازد، علل ریشهای یا اصلی را شناسایی کند.
تکنیک ارزیابی ریسک ، حالات خرابی فرآیند FMEA
تحلیل حالتهای وقوع خرابی و تأثیرات (FMEA)، تکنیکی است برای شناسایی نحوه عدم موفقیت اجزاء، سیستمها یا فرآیندها در انجام مقصود موردنظر است. این تکنیک باِ صورت کمی با بررسی وقوع ، شدت و کنترل موضوعات را بررسی می نماید. تکنیک ارزیابی ریسک تحلیل درخت خرابی FTA A فنی است برای شناسایی و تحلیل عواملی که میتوانند به رخداد نامطلوب مشخصی (به نام رخداد بالا) کمک کنند. عوامل علی بهصورت استقرایی شناسایی میشوند، به صورتی منطقی سازماندهی میشوند و بهطور تصویری در نموداری درختی نمایش داده میشوند که عوامل علمی و رابطه منطقی آنها را با رخداد بالا ترسیم میکند تکنیک ارزیابی ریسک ، تحلیل علت و معلولی تحلیل علت و معلولی روشی ساختاریافته برای شناسایی علل احتمالی رخدادی نامطلوب یا یک مشکل است. این تحلیل عوامل کمککننده احتمالی را در دستههای گسترده سازماندهی میکند تا تمام فرضهای ممکن بتوانند بررسی شوند. بااینحال بهخودیخود علل حقیقی را نشان نمیدهد، چراکه این علل را تنها میتوان با شواهد حقیقی و آزمون تجربی فرضها تعیین نمود.
تکنیک ارزیابی ریسک تحلیل لایههای حفاظت (LOPA )
Layers of protection analysis LOPA روشی نیمه کمی برای برآورد ریسکهای مربوط به رخداد یا سناریویی نامطلوب است. این روش تحلیل میکند که آیا اقدامات کافی برای کنترل یا تخفیف ریسک موجود هستند.
تکنیک ارزیابی ریسک ،ارزیابی قابلیت اطمینان انسانی (HRA)
Human reliability assessment ارزیابی قابلیت اطمینان انسانی (HRA) به پیامد انسانها بر عملکرد سیستم میپردازد و میتوان آن را برای سنجش تأثیرات خطای انسانی بر سیستم به کاربرد. بسیاری از فرآیندها دارای قابلیت خطای انسانی هستند، بهویژه هنگامیکه زمان موجود برای تصمیمگیری اپراتور، کوتاه است. احتمال اینکه مشکلات بهقدر کافی گسترشیافته و جدی شوند، میتواند پایین باشد. بااینحال گاهی اقدام انسانی تنها دفاع برای ممانعت از پیشروی وقوع خرابی اولیه در جهت سانحه است.
تکنیک ارزیابی ریسک ، نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM
Reliability centered maintenance روشی است برای شناسایی خطمشیهایی که بایستی برای نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان (RCM) مدیریت وقوع خرابیها پیادهسازی شوند تا بهطور کارآمد و اثربخش به ایمنی، آمادگی و اقتصاد موردنیاز بهرهبرداری برای تمام انواع تجهیزات دست یابند. RCM در حال حاضر یک متدولوژی به اثبات رسیده و پذیرفتهشده است که در گستره وسیعی از صنایع به کار میرود.
شرکت صماکو در زمینه ارزیابی ریسک و شناسایی مخاطرات با استفاده از تیم های مجرب موارد زیر را ارزیابی می نماید که عبارت است از : - شناسایی مخاطرات فرآیندی HAZOP - شناسایی مخارات به روش HAZID - شناسایی مخاطرات شغلی JHA -شناسایی ریسک های حریق و آتش سوزی مختص بیمه DOW - شناسایی و ارزیابی ریسک های شکست تجهیزاتی FMEA - بررسی و تحلیل حوادث بر اساس درخت خطا و مدل تریپودبتا و .
مدیریت ریسک چیست ؟ معرفی فرآیند Risk Management
ریسک عبارت است از انحراف در پیشامدهای ممکن آینده . اگر تنها یک پیشامد ممکن باشد ، انحراف و ریسک کمتر می شود .ما در دنیای مخاطرات و ریسک زندگی می کنیم . باید ریسک ها را تحلیل کنیم ، اگر با آنها بر خورد داریم باید آنها را شناسایی و در مجموع تمام ریسک ها و نتایج آنها را ارزیابی کنیم . مدیریت ریسک عبارت است از فرایند مستند سازی تصمیمات نهایی اتخاذ شده و به کار گیری معیارهایی که می توان از آنها جهت رساندن ریسک تا سطحی قابل قبول استفاده کرد .
- گردش عملیات مدیریت ریسک
به عبارت دیگر فرآیند شناسائی ، ارزیابی ، انجام اقدامات کنترلی و اصلاح ریسک های اتفاقی بالقوه ای که مشخصآ پیشامدهای ممکن آن خسارت با عدم تغییر در وضع موجود می باشد . مدیریت ریسک مجموعه ای را قادر می سازد که به نحو بهتری ریسک های متداول در فعالیتهای روزمره را مدیریت نموده و با خیالی آسوده از خسارات تصادفی ، بطور جامعتر و مؤثرتر فعالیتهای روزمره خود را ادامه دهد ، ضمن اینکه ما را قادر می سازد به نتایج قابل قبول با حداقل هزینه نایل گردیم .
شناخت ریسک ها مستلزم شناخت هر یک از نقاط این زنجیره است که عوامل خسارت آفرین ( حادثه ها و . ) ، منابع خسارت پذیر ( پرسنل ، اموال ، مسئولیتها و درآمدها ) و نوع تأثیر عامل اول برعامل دوم ( انواع خسارت ها ) را بطور دقیق در بر می گیرد . مدیریت ریسک کمک به انسانها برای حفاظت مستمر از خود ، داراییها و فعالیتها یشان در برابر حادثه هایی است که در طول تاریخ زندگی انسانها ، همواره او را با مخاطره روبرو کرده است .
این علم ضابطه ها وروشهایی را بدست داده است که اشخاص ، مؤسسه ها ی اقتصادی ( صنعتی و تجاری ) و غیر انتفاعی و دولتها با استفاده از آنها می تواند وظیفه آینده نگری را در ارزیابی ، کنترل و تأمین مالی خسارتها انجام دهند . براین پایه مدیریت ریسک برخوردی نظام یافته با ریسک ها را سامان می دهد . بدین منظور همواره در کار پاسخ گفتن به دو پرسش اساسی در باره پیش آمدهای احتمالی آینده است . نخستین پرسش اینکه (( چه خواهد شد ؟ )) و دوم اینکه (( چه باید کرد ؟ )) .
مدیریت ریسک همواره در کنار برنامه ریزی برای رویارویی با رویدادهای احتمالی آینده است . بنابر ضابطه هایی که مدیریت ریسک بدست داده است ، ایمن کردن سازمانها و سرمایه گذاریها در برابر خطرها و خسارتها نیازمند شکل گیری نظامی فکری و عملی است که بوسیله آن سیاست گذاری در برابر ریسکها یکپارچه شود . چنین نظامی به شکل مستمر در کارشناسی مشکل های مؤسسه های در معرض خطر و یافتن راه حل های مناسب و مؤثر برای حل آنهاست . بر این پایه ، نظام یادشده باید مشکل های موجود را تشخیص دهد ، تعریف کند و تحلیل ساختاری از آنها بدست دهد و با گردآوردن آنالیز ریسک چیست ؟ اطلاعات مربوط و طبقه بندی شده ، مناسبترین شیوه های پیشگیری ، کنترل و تأ مین مالی ریسکها را ارائه دهد.
گردش عملیات مدیریت ریسک
- تشخیص مشکلها ( ریسکها )
- تشخیص و تعریف نیازها
- تجزیه و تحلیل ساختارمشکلها ( ریسکها )
- گردآوری و طبقه بندی اطلاعات
- تدوین استراتژی رویارویی با ریسکها
- نظارت و پیگیری
برداشتی که از مدیریت ریسک ارائه شد ضرورت آگاهی از ریسکها را درجامعه و مؤسسه های اقتصادی آشکار می کند . تنها در پرتو چنین آگاهی هایی می توان نظام مدیریت ریسک را در جامعه و تمامی مؤسسه های مربوط سازمان داده و به فعالیت واداشت . آشکاراست که ایفای وظایف مدیریت ریسک را می توان بر حسب اندازه و وسعت هر مؤسسه ، توسط یک واحد سازمانی و زیر نظر مدیر مربوط که مدیر ریسک نامیده می شود ، انجام داد و راهبری کرد . برای شناخت انواع ریسک هایی که هر مؤسسه در معرض آنها قراردارد ، می توان با روشهایی مشخص در میان منابع درون سازمان وبرون آن به جستجو پرداخت . از دیدگاه مدیریت ریسک منابع درون سازمان همه چیزهایی است که در هر مؤسسه موجود است و امکان بهره برداری از آنها وجود دارد .
پس از شناخت ریسک های هر مؤسسه ، باید میزان تأثیر وقوع هرخسارت را برتمامی مؤسسه بررسی کرد و این کار نیازمند آن است که مشخص شود ،اولآ هریک ازخسارت ها با چه احتمال روی دادنی روبروست وثانیآ در صورت وقوع چه مبالغی را تشکیل می دهد ، واین مبالغ چه تأثیری برساختار مالی مؤسسه خواهد گذاشت . به بیان دیگر اقدام های مرحله اول ( شناسایی ریسک ها ) مجموعه ای از داده ها ( اطلاعات خام ) را درمورد ریسک هایی که مؤسسه در معرض آنها قراردارد به دست می دهد و مرحله بعد یافته های به دست آمده ( داده های یاد شده ) ، برپایه شالوده نظام مدیریت ریسک در مؤسسه ، طبقه بندی و پردازش می شوند آنالیز ریسک چیست ؟ که به فرآوری اطلاعات سنجیده ، معتبرو اولویت بندی شده می انجامد .
گام های اصلی در فرآیند مدیریت ریسک
- تعریف هدف مشخصی از مدیریت ریسک
- شناسائی ریسک ها
- ارزیابی خسارت
- انتخاب روش های مقابله با مشکلات ریسک
- انتقال خسارت به طرف دیگر مثل سازمان بیمه گر
- کاهش احتمال وقوع خسارت و در صورت لزوم جلوگیری از توسعه آن
نویسنده : مهندس مرجان میرزا خلیلی
هرگونه نشر و کپی برداری بدون ذکر منبع دارای اشکال اخلاقی میباشد
#سیستم_مدیریت_امنیت_اطلاعات_(_isms) #آشنایی_با_سیستم_مدیریت_امنیت_اطلاعات #risk_management_در_امنیت_اطلاعات #مدیریت_ریسک_در_امنیت_اطلاعات #تجزیه_و_تحلیل_ریسک_در_سازمان #مراحل_دريافت_استاندارد_iso_27001 #risk_management_چیست #استراتژی_تحلیل_ریسک_در_سازمان #isms_چیست #مدیریت_ریسک_چیست
تکنیک ارزیابی ریسک
سازمان در انواع و اندازههای مختلف با گسترهای از ریسکها مواجه هستند که ممکن است بر دستیابی آنها به اهدافشان تأثیر بگذارند. این اهداف میتوانند با گسترهای از فعالیتهای سازمان مرتبط باشند، از ابتکارهای راهبردی گرفته تا عملیات، فرآیندها و پروژههای سازمان میتوانند بهصورت پیامدهای اجتماعی، محیطی، فنّاورانه، ایمنی و امنیتی، اقدامات تجاری، مالی و اقتصادی و همچنین تأثیرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اعتباری منعکس شوند.
تکنیک ارزیابی ریسک
مهمترین تکنیکهای ارزیابی ریسک بهصورت خلاصه در این مطلب آمده است. تمام فعالیتهای یک سازمان در ریسکهایی دخیل هستند که بایستی مدیریت شوند. فرآیند مدیریت ریسک از طریق بهحساب آوردن عدم قطعیت و احتمال رخدادها و اوضاعواحوال آینده (خواسته و ناخواسته) و تأثیرات آنها بر اهداف موردتوافق، به تصمیمگیری کمک میکند. مدیریت ریسک شامل بهکارگیری روشهای منطقی و سیستماتیک برای موارد زیر است: تبادل اطلاعات و مشاوره در کل این فرآیند؛ ایجاد فضایی برای شناسایی، تحلیل، سنجش و برخورد با ریسک مربوط به هر فعالیت، فرآیند، وظیفه یا محصول؛ پایش و بازنگری ریسکها؛ گزارش دهی و ثبت مناسب نتایج . ارزیابی ریسک قسمتی از مدیریت ریسک است که فرآیندی ساختاریافته را فراهم میآورد تا چگونگی تحت تأثیر قرار گرفتن اهداف را شناسایی کند و ریسک را پیش از تصمیمگیری در این مورد که آیا به برخورد بیشتر نیاز است، از جنبهی عواقب و احتمال آن تحلیل میکند. ارزیابی ریسک تلاش میکند به پرسشهای اساسی زیر پاسخ گوید:
با شناسایی ریسک چه اتفاقی ممکن است رخ دهد و چرا؟
عواقب آن اتفاق کدماند؟ احتمال وقوع آنها در آینده چقدر است؟
آیا عواملی وجود دارند که عواقب ریسک را تخفیف دهند یا احتمال ریسک را کاهش دهند؟
آیا سطح ریسک قابلتحمل یا قابلقبول است و آیا نیاز به برخورد بیشتر است؟
تکنیک PHA
PHA روشی ساده و استنتاجی است که هدف آن شناسایی خطرات و موقعیتها و رخدادهای خطرناکی است که میتوانند به فعالیت، تسهیلات یا سیستمی معین آسیب برسانند. تکنیک ارزیابی ریسک PHP ، معمولاً در ابتدای تکوین پروژه، درزمانی مورداستفاده قرار میگیرد که اطلاعات کمی در مورد جزئیات طراحی یا روشهای اجرایی بهرهبرداری موجود است و اغلب پیشرو مطالعات بیشتر یا ارائه اطلاعات برای مشخص نمودن طراحی سیستم است. همچنین در زمان تحلیل سیستمهای موجود برای تعیین اولویت خطرات و ریسکها برای تحلیل بیشتر یا درجایی که اوضاع و احوال مانع استفاده از فنی گستردهتر میشوند، مفید است.
تکنیک ارزیابی ریسک HAZOP فن HAZOP در ابتدا برای تحلیل سیستمهای فرآیند شیمیایی تکوین شد، اما به انواع دیگر از سیستمها و عملیات پیچیده بسط دادهشده است. این موارد عبارتند از سیستمهای مکانیکی و الکترونیک، روشهای اجرایی و سیستمهای نرمافزار و حتی تغییرات سازمانی و طراحی و بازنگری قرارداد قانونی . فرآیند HAZOP میتواند به تمام اشکال انحراف از مقصود طراحی بنا به نقصهای طراحی، جزء /اجزاء، روشهای اجرایی طراحیشده و اقدامات انسانی، بپردازد. در حال حاضر این تکنیک ارزیابی ریسک بیشتر در فرآیندهای عملیاتی پالایشگاه و پتروشیمیها استفاده میشود.
تکنیک BIA
تکنیک ارزیابی ریسک BIA ، تحلیل پیامد بر کسبوکار که ارزیابی پیامد بر کسبوکار نیز نامیده میشود، تحلیل میکند که چگونه ریسکهای مخل و مخرب کلیدی میتوانند بر بهرهبرداریهای سازمان اثر بگذارند و توانمندیهایی را شناسایی و کمی سازی میکند که برای مدیریت آن موردنیاز هستند.
تکنیک ارزیابی ریسک تحلیل علت ریشهای (RCA (Root cause analysis تحلیل ضرر و زیانی بزرگ برای ممانعت از وقوع مجدد آن معمولاً تحلیل علت ریشهای (RCA)، تحلیل وقوع یا تحلیل زیان نام میگیرد. RCA روی از دست دادن داراییها به علت انواع 2 خرابی علت ریشهای (RCFA) مختلف وقوع خرابی متمرکز است، درحالیکه تحلیل زیان بیشتر مربوط به زیانهای مالی یا اقتصادی به علت عوامل خارجی یا فجایع است. این تحلیل تلاش میکند، بهجای اینکه تنها به نشانههای واضح فوری بپردازد، علل ریشهای یا اصلی را شناسایی کند.
تکنیک حالات خرابی فرآیند FMEA
تحلیل حالتهای وقوع خرابی و تأثیرات (FMEA)، تکنیک ارزیابی ریسک است برای شناسایی نحوه عدم موفقیت اجزاء، سیستمها یا فرآیندها در انجام مقصود موردنظر است. این تکنیک باِ صورت کمی با بررسی وقوع ، شدت و کنترل موضوعات را بررسی می نماید. تکنیک ارزیابی ریسک تحلیل درخت خرابی FTA فنی است برای شناسایی و تحلیل عواملی که میتوانند به رخداد نامطلوب مشخصی (به نام رخداد بالا) کمک کنند.
عوامل عِلی بهصورت استقرایی شناسایی میشوند، به صورتی منطقی سازماندهی میشوند و بهطور تصویری در نموداری درختی نمایش داده میشوند که عوامل علمی و رابطه منطقی آنها را با رخداد بالا ترسیم میکند تکنیک ارزیابی ریسک ، تحلیل علت و معلولی تحلیل علت و معلولی روشی ساختاریافته برای شناسایی علل احتمالی رخدادی نامطلوب یا یک مشکل است. این تحلیل عوامل کمککننده احتمالی را در دستههای گسترده سازماندهی میکند تا تمام فرضهای ممکن بتوانند بررسی شوند.
با این حال بهخودیخود علل حقیقی را نشان نمیدهد، چراکه این علل را تنها میتوان با شواهد حقیقی و آزمون تجربی فرضها تعیین نمود. اطلاعات در یک نمودار استخوان ماهی (که ایشیکاوا نیز نام دارد) یا گاهی نمودار درختی سازماندهی میشود
تکنیک تحلیل لایههای حفاظت (LOPA )
Layers of protection analysis LOPA روشی نیمه کمی برای برآورد ریسکهای مربوط به رخداد یا سناریویی نامطلوب است. این روش تحلیل میکند که آیا اقدامات کافی برای کنترل یا تخفیف ریسک موجود هستند.
تکنیک ارزیابی قابلیت اطمینان انسانی (HRA)
Human reliability assessment ارزیابی قابلیت اطمینان انسانی (HRA) به پیامد انسانها بر عملکرد سیستم میپردازد و میتوان آن را برای سنجش تأثیرات خطای انسانی بر سیستم به کاربرد. بسیاری از فرآیندها دارای قابلیت خطای انسانی هستند، بهویژه هنگامیکه زمان موجود برای تصمیمگیری اپراتور، کوتاه است. احتمال اینکه مشکلات بهقدر کافی گسترشیافته و جدی شوند، میتواند پایین باشد. بااینحال گاهی اقدام انسانی تنها دفاع برای ممانعت از پیشروی وقوع خرابی اولیه در جهت سانحه است.
تکنیک نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینانRCM
Reliability centered maintenance روشی است برای شناسایی خطمشیهایی که بایستی برای نگهداری مبتنیی بر قابلیت اطمینان (RCM) مدیریت وقوع خرابیها پیادهسازی شوند تا بهطور کارآمد و اثربخش به ایمنی، آمادگی و اقتصاد موردنیاز بهرهبرداری برای تمام انواع تجهیزات دست یابند. RCM در حال حاضر یک متدولوژی به اثبات رسیده و پذیرفتهشده است که در گستره وسیعی از صنایع به کار میرود.
این مطلب توسط مهندس پیام خرازیان تهیهشده است انتشار مطلب با ذکر نام پیام خرازیان و آدرس سایت بلامانع است
مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟
مدیریت سرمایه بدین معنی که بخشی از پسانداز خود را سرمایهگذاری کنید، مفهوم خیلی کلی است. مثلا شاید به فکر خرید سکه، دلار، ماشین یا سهام بیفتید. در شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه کدام سرمایهگذاری سودآور است؟ آیا تمامی سرمایهگذاریها بازده یکسان دارند؟ آیا ریسک سرمایهگذاریها با هم برابر است؟ برای پاسخ دادن به این آنالیز ریسک چیست ؟ سوالات بهتر است ابتدا با مفهوم مدیریت سرمایه آشنا شویم.
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود، چه داراییهای ملموس مانند مسکن و چه داراییهای ناملموس مثل سرقفلی و ارزش برند.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و. باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند. یعنی با سرمایهگذاری روی آنها، امیدی هم به کسب یک بازدهی چشمگیر نباید داشت.
مدیریت سرمایه صحیح
اما آشنایی با مدیریت سرمایه بهصورت صحیح، به شما امکان کسب بازدهی بالاتر خواهد داد. برای مثال خرید مستقیم سهام ریسک بیشتری دارد. اما در کنار ریسک بیشتر، سرمایهگذاران میتوانند به بازدهی بیشتر هم دستپیدا کنند. از این منظر شاید بتوانیم بگوییم که ریسک «بهای بازدهیِ بیشتر» است.
پس دیدیم که احتمالِ کسب سود بیشتر، معادل است با پذیرش ریسک بالاتر. پس چرا افراد تنها به سپردهگذاری در بانک و کسب یک بازده قطعی اکتفا نمیکنند و به سمت نوعی دیگر از سرمایهگذاریها متمایل میشوند؟ آیا این کار درستی است که در بازارهای دیگر، مثل بورس دست به سرمایهگذاری زد؟
یکی از دلایلی که باعث میشود بازار سرمایه محبوبتر از بانکها باشد، این است که شما با سپردهگذاری در بانک حداکثر میزان بازدهی که میتوانید کسب کنید محدود (مثلا بیست درصد به طور سالیانه) است. در حالی که بازاری مانند بورس و اوراق بهادار به شما امکان کسب بازدهیهای بیشتر از 100 درصد را هم میدهد.
مدیریت سرمایه با توجه به نرخ تورم
علاوه بر موضوع ریسک و بازده با توجه به شرایط سیاسی و تحریمهای بیشماری که بر کشور اعمال شده است و با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم، شاهد رشد بیاندازه نرخ تورم (41%) در سال اخیر بودهایم.
وقتی نرخ تورم در کشوری افزایش مییابد شاهد کاهش قدرت خرید پول خواهیم بود، که به اصطلاح میگویند پول ارزش خود را از دست داده است. بنابراین سپردهگذاریِ تمامِ پول خود در بانک کار منطقی به نظر نمیرسد، چون نرخ تورم، بیشتر از نرخ بهره سالانهِ بانک است و پول شما نمیتواند متناسب با نرخ تورم رشد کند. یعنی پول شما نمیتواند قدرت خرید خود را حفظ کند. این در حالی است که بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) میتواند متناسب با رشد تورم رشد کند. در این بازار افراد با سرمایهگذاری مناسب و مدیریت سرمایه میتوانند ارزش پول خود را حفظ کنند و حتی به سودهای جذابی دست یابند.
تشکیل سبد سرمایهگذاری
برای پوشش ریسک در سرمایهگذاری، بهترین کار تشکیل سبد سرمایهگذاری است. برای این کار فرد، سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم میکند و هر قسمت از آن را به بازارهای مختلف میبرد. مثلا درصدی از سرمایهاش را به خرید ملک و درصدی دیگر را به خرید طلا اختصاص میدهد و مابقی را صرف خرید سهام و یا کالاهای سرمایهای، مانند ماشینآلات و تجهیزات میکند. برای مطالعه بیشتر در این رابطه روی اینجا کلیک کنید.
هرکدام از بازارهای موجود ریسک متفاوتی دارند و مدتزمان بازدهی و میزان بازدهی مورد انتظار از آنها نیز متفاوت است. هنگام انتخاب یک بازار هدف برای سرمایهگذاری، باید به دو متغیر ریسک و بازده به طور همزمان توجه کرد، در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
همواره بیشترین بازدهی، با توجه به حداقل مقدار ریسک، معیاری مناسب برای سرمایهگذاری بهحساب میآید. شکل بالا تنها مثالی از چند بازار است که افراد میتوانند در آن با توجه به شرایط خود بازارهای متفاوتی را برای سرمایهگذاری و توزیع ریسک انتخاب کنند. حتی میتوانند بر تعداد بازارهای انتخابی بیفزایند و یا از تعداد آن بکاهند.
مدیریت سرمایه در شرکت ها
مدیریت سرمایه امری بسیار مهم به خصوص در امور شرکتها است. برای مثال اگر یک شرکت به دنبال احداث یک خط تولیدی جدید باشد، برای احداث این خط به مقدار زیادی وجه نقد نیاز دارد. در این مواقع مدیر، سبد سرمایهگذاریِ شرکت را بررسی میکند تا مشخص کند کدام سرمایهگذاریها سریعتر به وجه نقد تبدیل میشوند. اگر درصد عمدهای از سبد شرکت را ملک و ساختمان تشکیل داده باشد مدت زمان زیادی طول میکشد تا این املاک به وجه نقد تبدیل شوند. در حالی که اگر بخش عمدهای از سبد را سهام تشکیل دهد بسیار راحتتر و سریعتر میتواند آن را به وجه نقد تبدیل کند و از پول به دست آمده برای راه اندازی خط تولید جدید استفاده کند.
بنابراین هر فردی چه برای تشکیل سبد شخصی و چه در سمت مدیریت برای تشکیل سبد سرمایه شرکت، میتواند بر اساس اهداف و نیازهای احتمالی خود، یک سبد سرمایهگذاری مطمئن بسازد بهشکلی که در صورت لزوم بتواند از آن استفاده کند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
برای اینکه بتوانید یک سبد سهام (پرتفوی) بهینه تشکیل دهید و آن را به طور صحیح مدیریت کنید، در مرحله اول لازم است که با مفاهیم مالی و اصول اساسی آن آشنا شوید. بعد از آشنایی با این موارد میتوان اقدام به ایجاد یک سبد سرمایهگذاری متناسب با ویژگیهای شخصی خود کرد.
هر فرد بعد از یادگیری اصول اساسی مالی میتواند با توجه به میزان ریسکپذیری و بازده مورد انتظار خود اقدام به ایجاد یک پرتفوی بهینه کند و در گذر زمان با توجه به تغییر شرایط، در صورت لزوم پرتفوی خود را اصلاح کند.
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری و سبد سهام
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است. ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
نمونهای از ایجاد سبد سهام متنوع را در شکل بالا میبینید. میتوان از گروهها و صنعتهای مختلف یک سهم مناسب انتخاب کرد و تشکیل سبد داد. افراد با استراتژیهای متفاوت میتوانند سبدهای متفاوتی ایجاد کنند.
انواع سرمایهگذاری
سرمایهگذاران به دو طریق میتوانند دست به خرید اوراق بهادار بزنند: اولین شیوه آن است که افراد به طور مستقیم اقدام به خریدوفروش سهام کنند که به آن سرمایهگذاری مستقیم میگویند؛ یا اینکه این کار را از طریق واسطههای مالی انجام دهند، که به آن سرمایهگذاری غیرمستقیم میگویند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
نظریه مطلوبیت مورد انتظار، سه نوع گرایش را بر مبنای میزان تحمل ریسک توسط سرمایهگذاران معرفی کرده است. بر طبق این نظریه سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
- ریسکگریز
- ریسکپذیر
- ریسک خنثی
سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
برخی از سرمایهگذاریها و داراییها نوسانات بیشتری نسبت به سایر داراییها دارند. در نتیجه سرمایهگذاری در آنها ریسک بیشتری دارد.
گروهی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند. این افراد زمانی که با دو پروژه با بازدهی یکسان روبهرو میشوند، پروژهای که ریسک بیشتری دارد را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند، زیرا مطلوبیت ناشی از موفق شدن در پروژه پرریسک بیشتر از عدم مطلوبیت ناشی از زیان آنها است.
این افراد تمایل بیشتری به فعالیت در بورس دارند و تمایل کمی به سپردهگذاری در بانک دارند.
سرمایهگذاران ریسکگریز
آخرین دسته، سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
این سه طبقه، خود میتوانند هرکدام به سه طبقه متفاوت نیز تقسیم شوند. برای مثال افرادی که در بورس سرمایهگذاری میکنند، همه حاضر به پذیرش سطح یکسانی از ریسک نیستند. مثلا برخی از آنها در سهمهایی که ریسک بسیار زیادی دارند (مثل سهمهایی با وضعیت بنیادی نه چندان خوب که در وضعیت تکنیکالی مناسبی قرار دارند و انتظار رشد سریعی از آنها در آیندهای نزدیک میرود) سرمایهگذاری میکنند. در حالی که برخی دیگر تنها در سهام شرکتهایی بزرگ که وضعیت بنیادی قوی و سود تقسیمی بالا دارند سرمایهگذاری میکنند، در حالی که ممکن است این سهمها رشد آهستهای داشته باشند.
نظریه مطلوبیت مورد انتظار با انتقادهایی نیز مواجه شده که در مقالات بعدی راجعبه آن توضیح داده خواهد شد.
ریسک داراییهای مالی از منظر مدت زمان نگهداری
میتوان ریسک داراییهای مالی را از نظر دوره نگهداری آنها نیز طبقهبندی کرد. به بیانی دیگر ریسک یک سرمایهگذاری زمانی که به دید کوتاهمدت خریداری میشود با ریسک آن وقتی که با دید بلندمدت خریداری میشود، متفاوت است.
با افزایش مدتزمان نگهداری یک دارایی، نوسانات آن کاهش مییابد و ریسک آن تا حدی قابل کنترل خواهد بود.
دیدگاه شما