نکته مهم: پیوت تیبل در گزارش گیری با داده های تکراری کاری ندارد و بصورت مجموع حاصل را نشان می دهد.یعنی اگر یک اسمی چند بار در لیست شما آمده باشد ، آن اسم را فقط یکبار در گزارش می آورد و کل مبالغ پرداختی آن شخص را با هم جمع می کند.
قیمت لحظه ای Pivot Token
Pivot Token با نماد اختصاری PVT یک ارز دیجیتال یا شکلی از دارایی دیجیتال است که با ارزش بازار حدود ۱۳۷.۰۸ هزار دلار، در رتبه ۲۰۹۵ بازار قرار داشته و سهم ۰.۰۰۰۰۱ درصدی از کل بازار را در اختیار دارد . هر واحد از Pivot Token در این لحظه با قیمت ۰.۰۰۰۰۲۶ دلار، با احتساب نرخ تتر ۳۲,۵۰۱ تومان معادل ۰.۸ تومان معامله می شود و حجم مبادلات روزانه آن ۸۲۳.۷۴ هزار دلار است. قیمت در ۲۴ ساعت اخیر ۰.۰۱% افزایش یافته است. بالاترین قیمت Pivot Token در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۰(14 December 2021) معادل ۱,۰۸۲.۶۰ دلار بوده که همینک %۹۹.۹۹ پایینتر از آن زمان قرار دارد. تعداد واحدهای در گردش Pivot Token ۵.۱۴ میلیارد و تعداد کل واحدهای آن ۳۱.۴۲ میلیارد خواهد بود. در محاسبه ی پیوت ها حال حاضر فعال ترین صرافی که در آن Pivot Token معامله میشود، صرافی Huobi Global با سهم %۹۶.۴۱ از حجم معاملات روزانه است.
یک ساعت | یک روز | یک هفته | دو هفته | یک ماه | شش ماه | یک سال | دو سال |
---|---|---|---|---|---|---|---|
-0.07% | 0.01% | -11.09% | -0.25% | -12.73% | 0% | -94.00% | -89.87% |
نمودار قیمت Pivot Token و نرخ برابری تومان
جزییات Pivot Token
چینالیسیس (Chainalysis) پس از بررسی ۱۵۴ کشور تخمین زده است که ویتنام پس از کسب ۱,۰۰۰ امتیاز همچنان رهبر پذیرش ارزهای دیجیتال در جهان است. یکی از دلایل این امر میتواند علاقه قابلتوجه به بازیهای مبتنی بر بلاک چین در منطقه جنوب شرق آسیا باشد. مطالعه دیگری از این شرکت نشان میدهد که ۲۱ درصد از مصرفکنندگان ویتنامی در یک مقطع از زندگی خود از داراییهای دیجیتال استفاده کرده یا مالک آن بودهاند. در مطالعه دوم، کشور نیجریه رتبه اول را کسب کرده است؛ چراکه ۳۲ درصد از مردم این کشور با بیت کوین یا آلت کوینها معامله کردهاند.
شرکت گریاسکیل اینوستمنت (Grayscale Investment) اعلام کرده است که میخواهد توکنهای مبتنی بر اثبات کار اتریوم را بفروشد. این شرکت مانند تمام سرمایهگذاران دیگر، توکنهای مذکور را پس از انتقال اتریوم به سازوکار اجماع اثبات سهام و هارد فورک محاسبه ی پیوت ها اثبات کار آن دریافت کرده است. دو صندوق متعلق گریاسکیل، مجموعاً ۳,۱۰۰,۶۲۹ توکن مبتنی بر اثبات کار اتریوم دریافت کردهاند. و مالکیت توکنهای خود را تا پایان ۲۶ سپتامبر (۴ مهر) به گریاسکیل اینوستمنت منتقل خواهند کرد. به نظر میرسد که شرکت مذکور توکنهای خود را هولد میکند تا بتواند آنها را بفروشد.
طبق دادههای کریپتو کامپر (Crypto Compare)، میانگین متحرک هفتروزه حجم معاملات بازار ارزهای دیجیتال از ۱۸.۱ میلیارد دلار در ۶ سپتامبر (۱۵ شهریور) به ۲۸.۶ میلیارد دلار در ۱۶ سپتامبر (۲۵ شهریور) افزایش یافته است. دادههای کوینگکو (CoinGecko) نشان میدهد که در شعبه آمریکایی صرافی افتیایکس (FTX.US)، معاملهگران اتریوم بیشترین افزایش حجم را به خود اختصاص دادهاند و نزدیک به ۴۳ درصد از حجم کل مبادلات ۲۴ ساعت گذشته مربوط به آنها است. علاوه بر این، حجم معاملات ۲۴ ساعته اتریوم در صرافی کوینبیس (Coinbase) نیز حدود ۳۴ درصد رشد کرده است.
سازمان زیستحیطی غیرانتفاعی گرینپیس (Greenpeace)، قصد دارد یک میلیون دلار برای کمپین «کد را تغییر دهید، نه اقلیم را» هزینه کند. این کمپین باهدف ایجاد تبلیغات آنلاین فراوان برای حمایت از تغییر کد بیت کوین راهاندازی خواهد شد تا از این طریق، مصرف انرژی مدل اثبات کار شبکه بیت کوین کاهش یابد.
دو کوان، بنیانگذار ترافورم لبز (Terraform Labs)، اخیرا عنوان کرد که برای فرار از مسئولین ذیربط تلاش نمیکند. او روز شنبه در رشته توییت خود نوشت: «من درحال فرار از هیچ ارگان دولتی که برای برقراری ارتباط علاقه نشان داده است نیستم. ما بهطور کامل [با مسئولین مربوطه] همکاری میکنیم و چیزی برای پنهان کردن نداریم.» دو کوان این توییت را در پاسخ به گزارشاتی نوشته بود که در آن پلیس سنگاپور ادعا میکرد او در این کشور نیست.
غول حوزه توکنهای غیرمثلی یوگا لبز (Yuga Labs) اعلام کرد که یک متخصص حوزه گیمینگ به نام اسپنسر تاکر را بهعنوان اولین مدیر ارشد حوزه گیمینگ این شرکت استخدام کرده است. تاکر که پیشتر رئیس استودیوی ساخت بازیهای موبایلی اسکوپلی (Scopely) بود، نظارت بخش گیمینگ یوگا لبز از جمله پروژه متاورس آدرساید (Otherside) را برعهده خواهد داشت.
بر اساس گزارش خبرگزاری رویترز، پلیس سنگاپور در روز شنبه اعلام کرد که دو کوان، همبنیانگذار بلاک چین تِرا که حکم بازداشت او توسط مقامات کره جنوبی صادر شده است، در این کشور نیست. طبق این گزارش، پلیس سنگاپور مایل است «در چهارچوب قوانین داخلی و تعهدات بینالمللی خود»، در دستگیری دو کوان به کره جنوبی کمک کند.
علی یحیی (Ali Yahya)، یکی از شریکان شرکت اندریسن هوروویتز (Andreessen Horowitz)، با انتشار یک پست درباره نتایج و دستاوردهای حیاتی بروزرسانی مرج اتریوم صحبت کرد. یحیی در این پست گفته است که با توجه به پیچیدگی و ماهیت کامیونیتی-محور بروزرسانی مرج اتریوم، اجرای این بروزرسانی «یکی از مهمترین اتفاقات در تاریخ فناوری متنباز» است و میتواند اتریوم را به یک «بلاک چین بسیار قویتر نسبت به قبل» تبدیل کند.
داغون تر از اینم هست؟
کسی اینجا نیست؟
واسه خودش میچره
میره بالا میاد پایین 😂
اپلیکیشن پیوت چرا باز نمیشه؟ کسی خبر داره!؟
😂😂😂فرض کن کارم میکنه مگه فرقی داره
اپدیت قدیمش میشه توکنشو گرفت
دمش گرم چه مقاومتی داره
سلام دوستان
چرا نرم افزار پیوت از کار افتاده.
اگر راهی برای،باز کردن نرم افزاز پیوت و برداشت از ارز پیوت هست لطفا راهنمایی کنید . ممنون
سلام تراس ولت نصب کن تو اونجا به ارز دیگه چنج کن
Pivot ادعا می کند که بزرگترین پلت فرم سرمایه گذاری و ارتباطی جهان برای بلاک چین است. این اختصاص داده شده است تا به کاربران داده های بازار ارزهای دیجیتال را در زمان واقعی ارائه دهد و به عنوان یک فروشگاه یک مرحله ای محاسبه ی پیوت ها برای خدمات معاملاتی عمل کند. Pivot امیدوار است به سرمایه گذاران کمک کند تا از طریق فناوری مالی، دارایی های بلاک چین را بهتر مدیریت کرده و روی آن سرمایه گذاری کنند. PVT به عنوان تنها توکن در اکوسیستم Pivot استفاده خواهد شد. PVT همچنین به عنوان گاز و تعهد در پلت فرم و خدمات شریک استفاده خواهد شد. طبق گزارشها، Pivot از 30 درصد هزینه خدمات و درآمد بازی برای خرید PVT استفاده خواهد کرد. تمام PVT که دوباره خریداری می شود سوزانده می شود. Pivot سرمایهگذاریهایی را از شرکتهایی مانند Binance Labs، Huobi Eco، INBlockchain، LD Capital و LinkVC دریافت کرده است. طبق داده های گوگل پلی، Pivot در eمجمو 3.62 میلیون کاربر از 232 کشور جهان دارد.
Pivot Table (پیوت تیبل) معجزه اکسل برای گزارش گیری
Pivot Table (پیوت تیبل) که با نام جدول پاشنه ای یا جدول محوری هم شناخته می شود به عنوان یک ابزار قدرتمند و حرفه ای، ابزاری برای آنالیز و گزارش گیری داده ها می باشد که محبوبیت خاصی برای افراد حرفه ای دارد.گزارشگیری از داده ها به بهترین و سریعترین شکل ممکن همیشه از جمله عملیات مهم و کلیدی برای آنالیز، پیشبینی و تصمیم گیری ها می باشد که گاهی پروسه زیادی را باید برای رسیدن به نتیجه موردنظر طی کرد.به جرات می توان گفت Pivot Table درحال حاضر قدرتمند ترین و انعطاف پذیرترین ابزار گزارشگیری و تهیه داشبورد می باشد که اکسل در دل خود جای داده است.متاسفانه خیلی از کاربران اکسل از وجود و قدرت این ابزار قدرتمند آگاهی ندارند.
اقدامات قبل از استفاده از پیوت تیبل :
با توجه به اینکه پیوت تیبل یک ابزار گزارشگیری می باشد، جهت استفاده از آن باید اطلاعات ما از یکسری قوانین که به آن “قوانین ذخیره سازی اطلاعات” یا “اصول ایجاد دیتابیس” گفته می شود تبعیت کند.درنتیجه ما باید برای استفاده از این ابزار پیشنیازهای آن را رعایت کنیم.
1_ رعایت اصول ذخیره سازی اطلاعات در دیتابیس:
این موضوع که خود یک بحث مفصلی می باشد، یکی از حیاتی ترین اقدامات در ذخیره سازی اطلاعات می باشد.زیرا کیفیت عملیات گزارشگیری بشدت به نحوه ذخیره سازی اطلاعات بستگی دارد.
2_ تبدیل محدوده داده ها به Table
Table خود یکی از ابزارهای مهم و کاربردی اکسل می باشد که آموزش مفصلی بصورت ویدئو تهیه شده که می توانید در این لینک مشاهده کنید.برای مشاهده ویدئو می بایست ابتدا در سایت عضو شده سپس بصورت کاملا رایگان در دوره آموزش مقدماتی اکسل ثبت نام کنید و به تمام ویدئوها دسترسی داشته باشید.
نکته:
برای ایجاد Pivot Table استفاده از ابزار Table ضروری نیست.اما موضوع مهمی که وجود دارد این است که بعد از ایجاد پیوت تیبل اگر به انتهای داده های خود، داده جدیدی اضافه شود دیگر توسط پیوت تیبل نشان داده نخواهد شد.اما ابزار Table این مشکل را برای ما حل می کند.
مراحل استفاده :
یک دیتابیسی همانند شکل زیر در نظر بگیرید.می خواهیم انواع گزارش ها را از این داده های خود ایجاد کنیم.
شکل شماره 1 محاسبه ی پیوت ها – جدول اطلاعات برای تهیه گزارش
ابتدا بعد از تبدیل محدوده خود به Table، محدوده تیبل را انتخاب کرده و مسیر زیر را بروید:
با این کار پنجره Create Pivot Table باز می شود (شکل شماره 2).
شکل شماره 2 – پنجره ایجاد Pivot Table
- Select a table or range : محدوده ای که میخواهید بصورت پیوت تیبل از آن گزارش بگیرید را انتخاب کنید.که اینجا محدوده من بصورت تیبل و با نام Table13 می باشد.
- Use an external data source : زمانی که بخواهید از داده های خارجی برای گزارشگیری استفاده کنید از این گزینه استفاده می کنید.
- New Worksheet : اگر میخواهید گزارشگیری در شیت دیگری ایجاد شود این گزینه را انتخاب کنید.با این کار یک شیت جدیدی ایجاد می شود و جدول گزارش گیری داخل آن ساخته می شود.
- Existing Worksheet : اگر میخواهید گزارشگیری در شیت جاری ایجاد شود این گزینه را انتخاب کنید.در قسمت Location محدوده یا سلولی را که میخواهید جدول گزارش گیری از آنجا ساخته می شود را انتخاب کنید.
نکته :
همیشه سعی کنید گزارش های خود را خارج از شیت های دیتابیس ایجاد کنید تا ناخواسته تغییراتی در اطلاعات خود ایجاد نکنید.محاسبه ی پیوت ها پس توصیه می کنم تا حدامکان از گزینه 3 یعنی New Worksheet استفاده کنید.
معرفی قسمت های مختلف این ابزار
بعد از OK کردن پنجره محیطی مثل شکل زیر ایجاد می شود:
شکل شماره 3 – محیط تهیه گزارش با pivot table
درستون سمت راست نام ستون های جدول شما نمایش داده می شود که در زیر آن نیز 4 عنوان مختلف دیده می شود
- Columns : از لیست نام داده هایی که هایی که می خواهید بصورت ستونی در گزارش گیری نشان داده شود در این قسمت قرار دهید
- Rows : از لیست نام داده هایی که می خواهید بصورت سطری در گزارش گیری نشان داده شود در این قسمت قرار دهید
- Values : از لیست نام داده های عددی که میخواهید بصورت جمع کل در گزارش گیری نمایش داده شود را اینجا قرار دهید.
- Filter : از لیست نام داده های عددی که میخواهید براساس آن فیلتر انجام دهید را اینجا قرار دهید.
حالا چگونه باید از این Pivot Table گزارش بگیریم؟
فرض کنید می خواهیم مجموع پرداختی های مشتریان را بدست بیاوریم.برای این کار خیلی راحت تیک “نام” و “مبلغ” را از لیست می زنیم.با این کار این دو گزینه بصورت پیشفرض در محاسبه ی پیوت ها یکی از چهار گزینه پایینی قرار می گیرد و در کادر سمت چپ گزارش ما ساخته می شود.یا بجای تیک زدن می توانید عنوان داده موردنظر را با کلیک چپ بگیرید و در خانه موردنظر رها کنید.
حال می خواهم نوع پرداختی های مشتری بصورت ستونی در گزارش من آورده شود.برای اینکار نام عنوان ستون داده که “نوع” می باشد را از لیست با کلیک چپ موس میگیرم و در کادر Columns رها می کنم.
در ادامه می خواهم تاریخ پرداختی های مشتری بصورت سطری و زیرمجموعه ای از نام مشتری در گزارش من آورده شود.محاسبه ی پیوت ها برای اینکار نام عنوان ستون داده که “تاریخ سررسید” می باشد را از لیست با کلیک چپ موس میگیرم و در کادر Rows رها می کنم.
حالا می خواهم یک گزینه برای فیلتر کردن براساس وضعیت پرداخت های مشتری ایجاد کنم تا بتوانم فیلتر های خودم را در پیوت تیبل اعمال کنم.برای این کار نام “وضعیت” را از لیست به کادر Filter میکشیم و رها می کنیم.
گزارش نهایی که توسط پیوت تیبل ساخته می شود به شکل زیر خواهد بود:
شکل شماره 4 – گزارش نهایی ساخته شده با Pivot Table
نکته مهم:
پیوت تیبل در گزارش گیری با داده های تکراری کاری ندارد و بصورت مجموع حاصل را نشان می دهد.یعنی اگر یک اسمی چند بار در لیست شما آمده باشد ، آن اسم را فقط یکبار در گزارش می آورد و کل مبالغ پرداختی آن شخص را با هم جمع می کند.
این گزارش به ما چه می گوید…؟
برای مثال به نام “علی جعفری” در گزارش دقت کنید.در مقابل نام آن، جمع کل انواع پرداخت هایش را نشان می دهد و در زیر آن نیز تاریخ هایی که این پرداخت ها انجام شده است بصورت زیرمجموعه ی آن محاسبه ی پیوت ها نشان داده می شود.آقای “علی جعفری” در چهار تاریخ مختلف پرداختی داشته که مقابل هر تاریخ جمع کل پرداختی در آن تاریخ را برای ما نشان می دهد.
در سمت راست به کادر Rows دقت کنید… .ما ابتدا گزینه “نام” را آورده ایم سپس گزینه “تاریخ سررسید“.معنی این کار این است که در ردیف ها ابتدا نام مشتری ها را بیار سپس بعد از نام، تاریخ ها را بصورت زیر مجموعه نام بیاور.اگر خواستید ابتدا تاریخ قرار بگیرد و نام زیرمجموعه ای از آن باشد کافیست با موس بصورت درگ کردن جای آنها را باهم تغییر بدهید.قسمت جالب و جذاب پیوت تیبل اینجاست که خیلی راحت و سریع تنها با چند کلیک می توانید گزارش خود را تغییر داده و آنجور که دلتان می خواهد از نو بسازید.
نکته:
در پشت نام مشتریان یک علامت منها وجود دارد.اگر نمی خواهید زیرمجموعه های هر مشتری را ببینید کافیست روی علامت منها کلیک چپ بزنید تا زیرمجموعه بسته شود و فقط نام مشتری نشان داده شود.
نحوه بروزرسانی Pivot Table :
نکته مهمی که درمورد پیوت تیبل باید بدان توجه کرد، نحوه بروزرسانی گزارشات ساخته شده توسط پیوت تیبل می باشد.باید گفت که پیوت تیبل اتوماتیک گزارش خود را بروزرسانی نمی کند و برای اینکه بتوانید آخرین تغییرات انجام شده داده ها را در گزارش خود مشاهده کنید، باید بصورت دستی پیوت تیبل را بروزرسانی کنید.برای این کار کافیست روی گزارش پیوت تیبل کلیک راست نموده و گزینه Refresh را بزنید تا گزارش بروزرسانی شود.
یا می توانید از تب Data و گروه Connections لیست مربوط به Refresh All را باز کرده و گزینه Refresh را بزنید.اگر هم شما چندین پیوت تیبل ایجاد کرده باشید و می خواهید سریع همه این گزارش ها بروزرسانی شود، گزینه Refresh All را بزنید.
چرا گزارش اتوماتیک آپدیت نمی شود…؟
سوالی که اکثر افراد می پرسند این است که چرا پیوت تیبل هنگام تغییر در داده ها خودش اتوماتیک آپدیت نمی شود…!!؟ آیا مایکروسافت قصد اذیت کردن ما را دارد یا این یک ضعف در کدنویسی برای این ابزار قدرتمند توسط تیم مایکروسافت می باشد…!!؟
چیزی که مسلم است این است که مایکروسافت تلاش می کند تا بهترین و بهینه ترین روش ها را برای استفاده از امکانات در مجموعه آفیس اعمال کند.باید گفت که Pivot Table یک ابزار کاملا سورس پذیر با پروسه آنالیز پیشرفته داده ها می باشد.به همین دلیل زمانی که بانک اطلاعاتی شما بسیار حجیم باشد یا چندین پیوت تیبل ایجاد کرده باشید، آنالیز و بروزرسانی داده ها ممکن است چندین ثانیه طول بکشد.حالا تصور کنید آپدیت Pivot Table اتوماتیک بود و شما می خواهید یک مقداری در دیتابیس خود وارد کنید.به نظر شما چه اتفاقی می افتد…؟ آری… شما برای تغییر هر داده در سلول باید چندین ثانیه منتظر بمانید تا اول بروزرسانی پیوت تیبل ها تمام شود تا بتوانید ادامه تغییرات را در دیتابیس خود اعمال کنید.به نظر شما آیا این وضعیت مطلوبی برای شما ایجاد می کند…!!؟مسلما از این وضعیت کلافه خواهید شد.
به همین دلیل است که مایکروسافت بروزرسانی پیوت تیبل را بصورت دستی قرار داده است تا فقط زمانی عمل بروزرسانی انجام شود که شما نیاز به مشاهده آخرین تغییرات انجام شده در گزارشات خود را دارید.
محاسبه ی پیوت ها
Forex
پیوت( Pivot ) چیست؟
پیوت به نقاط مهم قیمتی دریک نمودار گفته می شود که به معامله گران این امکان را می دهد، با تشخیص این خطوط الگوهای تحلیلی خود را رسم کنند. در واقع پیوت یک شاخص یا اندیکاتور تحلیل تکنیکال است که برای تعیین روند کلی بازار در بازه های زمانی مختلف استفاده می شود. با توجه به مقدار پیوت در یک روز ، روند قیمتی روز بعد ارزیابی می شود و این باعث می شود چنانچه معاملات بالاتر از پیوت قرار بگیرد صعود و اگر پایین تر از آن باشد نزول اتفاق بیافتد.
پیوت یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت در تحلیل تکنیکال است. به بیان ساده نقاط چرخش قیمت درنمودار پیوت نامیده میشود.
نحوه محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال:
در پیوت نقاط محوری وجود دارد که روشهای محاسبه متعددی دارد، این شاخص فنی در بازه های زمانی مختلف می تواند روند کلی بازار را مشخص کند. که به معامله گران بر اساس قیمت های بالا،پایین و بسته شدن قبلی برای پیش بینی سطوح مقاومت و حمایت کمک می کند و معامله گر با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت برای تعیین نقاط ورود و خروج و نقاط توقف ضرر/استاپ لاس/ stop loss و کسب سود/ take profit اقدام می کند.
برای اینکه خط پیوت را محاسبه کنیم به چهار پارامتر روز گذشته (بازه زمانی قبلی) نیازداریم. این چهار پارامتر عبارتند از: بیشترین قیمت، کمترین قیمت، نقطه باز شده و نقطه بسته شده روز گذشته.
- پس از اینکه بازاربسته شد و یا قبل از شروع روز بعد، high و low آن روز و همچنین بسته شدن آخرین معاملات قبلی را باید پیدا کنید.
- مقدار high ، low و close را با هم جمع کنید و سپس بر سه تقسیم کنید.
- قیمت بدست آمده را روی نمودار به صورت P علامت گذاری کنید.
- پس از اینکه عدد P را بدست آوردید، P ، S1 ، S2 ، R1 و R2 را محاسبه کنید. high و low این محاسبات نیزمربوط به روز معاملات قبلی است.
فرمول به شکل زیر محاسبه می گردد:
در فرمول بالا:
- بالا ( High ) بالاترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
- پایین ( Low ) پایین ترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
- بسته شدن ( Close ) قیمت تمام شده یا بسته شده روز قبل است.
- منظور از S1 همان حمایت اول و R1 مقاومت اول است.
سطوح حمایت و مقاومت:
همانطور که در بالا ذکر شد، نقاط محوری برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت در نمودار استفاده می شود. پس از محاسبه، آنها روی نمودار مشخص میشوند بازار کجا میتواند متوقف شود یا سرعت آن را افزایش دهد.
بنابراین، پیوت ها ابزارهای فنی عملی هستند که می توانند به ما در علامت گذاری سطوح مقاومت و حمایت کمک کنند. به زبان ساده، سطوح مقاومت نشان می دهد که کجا فروشندگان مازاد وجود خواهد داشت و بالعکس.
هنگامی که حرکات قیمت به این سطوح رسید، ما انتظار نوع خاصی از واکنش را داریم. به همین دلیل، ما از پیوت برای شناسایی سطوحی که ممکن است قیمت را جذب کنند، استفاده می کنیم.
نحوه معامله در فارکس با استفاده از پیوت:
در فارکس به طور کلی دو نوع معاملهگر وجود دارد: معامله گرانی که به دنبال شکستهای تجاری هستند و آنهایی که شکستهای تجاری را ترجیح میدهند. هر دو گروه می توانند معاملات خود را بر اساس پیوت انجام دهند. این تطبیق پذیری و استفاده آسان دقیقاً همان چیزی است که پیوت را محبوب می کند.
در مثال زیر نمودار EUR/USD را می بینیم. بر اساس فرمول نقاط پیوت را بر اساس دادههای یک نمودار هفتگی محاسبه کردیم. در سبک معاملاتی محدوده ای که بیشتر توسط معامله گران به صورت روزانه استفاده می شود، ما به سادگی هنگامی که جفت ارز به R1 نزدیک شد آن را می فروشیم و برعکس، زمانی که قیمت به S1 رسید، باید به دنبال خرید این جفت ارز باشیم.
اگر در حال فروش هستیم، SL باید بالاتر از R1 و در صورت خرید پایین تر از S1 قرار گیرد.
بنابراین از معاملات پرخطر جلوگیری خواهید کرد. معتقدان به این معاملات در این محدوده به فروش و خرید ادامه می دهند تا زمانی که محیط بازار از محدوده به معامله تبدیل شود.
رویکرد مخالف مبتنی بر شکست است. در حالی که از همین مثال استفاده می کنیم، می بینیم که EUR/USD در محدوده بین S1 و R1 از R1 عبور می کند. معامله گران شکست، توصیه می کنند که یک شکست بالاتر از R1 و زیر S1 خریداری کنند. به این ترتیب، شما عملا تصمیم به اتخاذ استراتژی «سوار بر روند» گرفته اید.
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال:
در بازار سرمایه وقتی عرضه یا تقاضا بر همدیگر غالب شود، پیوتها یا نواحی بازگشت قیمت شکل میگیرند. این نقاط در پیشبینی آتی قیمتها اهمیت دارند.پیوت ها توانایی تبدیل شدن به نقاط حمایت و مقاومت را دارند. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد اما قبل از آن باید بگوییم که پیوت ها مطابق شکل زیر از پنج کندل تشکیل شده اند واگر با دقت ببینید هیچ کندلی به کندل مشکی نمی رسد چرا که در آن برگشت قیمت داریم..
در ادامه در مورد انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال توضیح خواهیم داد:
این پیوت باعث تغییر روند قیمت می شود زیرا مفهوم اصلی از این پیوت نقاط برگشت قیمت می باشد.چنانچه بازار به یک میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛یک پیوت در نمودار تشکیل می شود . تریدر هایی که به سبک پرایس اکشن کار میکنند اینگونه تحلیل می کنند که اگر قیمت به اندازه سه کندل حرکت کند و پس از تشکیل کندل بازگشتی دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند،پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینانی تشکیل می شود.
این نوع پیوت بر اساس داده های قیمتی( OHLC ) و فرمولهای ریاضی می باشد.جزئیات تحرک قیمتی بازار در آن دخیل نخواهد بود و خروجی این نوع پیوت به صورت چند عدد می باشد که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار می رود.
این نوع پیوت ها برای مدت زمان مشخص معتبر هستند و زمانی که کندلهای جدید تشکیل شود،سطوح آن به روز رسانی خواهد شد.پس بسته به اینکه معامله گر چه زمانی را مد نظر دارد،بازه متفاوتی را در فرمول خود اعمال می کند.
پیوت محاسباتی شامل انواع مختلفی می باشد که مهمترین آنها پیوت پوینت Pivot Point ) ) و خط کاماریلا ( Camarilla Lines ) می باشند که به اختصار در ادامه شرح خواهیم داد:
- پیوت پوینتPivot Point) )
همانطور که در بخش محاسبه نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال شرح دادیم،پیوت پوینت سطوح مشخصی هستند که تحلیل گران از آن برای تعیین حرکت جهت دار و یا سطوح حمایت و مقاومت بالقوه از آن استفاده می کنندو به صورت زیر نیز محاسبه می گردد: - Pivot Point (PP) = High+Low+Close / 3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
چنانچه قیمت بالاتر از نقطه « PP » قرار داشته باشد؛ به این معنی است که روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنش قیمت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیتی برای خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP )، باید اقدام به فروش نماییم. توجه داشته باشید، که نقاط « R » مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط « S » مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
خط Camarilla یک نشانگر پیشرو مبتنی بر ریاضی است که سطوح دقیق و خودکار حمایت و مقاومت را ارائه می دهد. در واقع نقطه اصلاح شده پیوت پوینت کلاسیک است.
نقاط کاماریلا دارای یک نقطه محوری مرکزی به همراه 4 سطح حمایت و 4 سطح مقاومت هستند.
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی مثل « PP » نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت. و به صورت زیر محاسبه می شود:
- H4 = ((High - Low )*( 1.1/2 ))+ Close
- H3 = ((High - Low )*( 1.1/4 ))+ Close
- H2 = ((High - Low )*( 1.1/6 ))+ Close
- H1 = ((High - Low )*( 1.1/12 ))+ Close
- L1 = Close-((High - Low )*( 1.1/12
- L2 = Close-((High - Low )*( 1.1/6
- L3 = Close -(( High - Low )*( 1.1/4
- L4 = Close-((High - Low )*( 1.1/2
در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S ) برسد؛ درابتدای امر نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد.
در پیوت های مینور ما شاهد برگشت قیمتی در حد محدود هستیم که معمولا از نظر تحلیل گران اعتبار خاصی ندارند، در حقیقت در این پیوت ها اصلاح های کوچکی اتفاق می افتد که از نظر تحلیل گران این نقاط مرجع نمی باشند و مراقب هستند در تله ی این نوسانات نیفتند اما معامله گران می توانند با تمرکز بر روی پیوت مینور، روندهای کوچک را نوسان گیری کنند.
پیوت های ماژوردر حقیقت برگشت های بزرگی هستد که در این برگشتها جهت روند عوض می شود به این صورت که اگر روندها صعودی باشند، نزولی می شوند و بالعکس اگر نزولی باشند،صعودی می شوند.پس از شناسایی این نقاط توسط تحلیلگران،خط روندها و الگوها یا کانال ها رسم می شوند.
کسانی که هدف آنها ترید کردن هست باید روی این نقاط دقت بیشتری داشته باشند تا بتوانند این نقاط مهم را شناسایی کنند.
حال به این موضوع می پردازیم که چگونه این نقاط را شناسایی کنیم:
پیوت های ماژور دارای دو ویژگی می باشند:
روند جدید نسبت به روند قبلی 38 % اصلاح شده باشد، که مسلما برای تشخیص این اصلاح شما می توانید از ابزار فیبوناچی کمک بگیرید. در شکل زیر شما می توانید این اصلاح را مشاهده نمایید:
همانطور که در نمودار بالا پیداست، محل های مشخص شده با فلش آبی در تصویر شماره یک نشان می دهد روند قبلی به اندازه 38% اصلاح نشده است بنابراین این یک پیوت مینور می باشد، اما در تصویر شماره دو این روند اندکی بیش از 38 % اصلاح شده بنابراین می توان این نقطه را ماژور در نظر گرفت.
دومین ویژگی پیوت ماژور تغییر فاز اندیکاتور مکندی( MACD ) می باشد.این اندیکاتور برای تشخیص پیوت ماژور از سوی تحلیلگران مورد استفاده قرار می گیرد که معمولا یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرند و پس از آن بالاترین ویا پایین ترین قیمت در آن قسمت به عنوان پیوت ماژور شناخته می شود .
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید فاز مثبت بالاترین قیمت و فاز منفی پایین ترین قیمت را به عنوان پیوت های ماژور در نظر می گیریم.
این نکته را در نظر داشته باشید که پیوت ماژور باید هر دو شرطی را که در بالا شرح دادیم ، داشته باشد.شما می توانید به همین سادگی نقاط پیوت مینور و ماژور را تشخیص دهید.
استراتژی استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت:
در بازار مالی فارکس، فاکتورهای زیادی هستند که بازار را تحت تاثیر قرار میدهند،جهت آشنایی بیشتر و آموزش لازم جهت آشنایی با استراتژی های استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت شما می توانید پکیج آموزشی استادعبداللهی را تهیه کنید. در ادامه نحوه استفاده از این استراتژی در معاملات را شرح خواهیم داد:
همانطور که در بالا شرح دادیم پیوت پوینتها مانند سطوح حمایت و مقاومت عمل می کنند بنابراین این امکان را به معامله گر می دهند که در چه حدودی دستور خرید یا فروش خود را قرار دهند، چنانچه قیمت در حال نزدیک شدن به خط مقاومت باشد می تواند دارایی خود را بفروشد و چنانچه در حال نزدیک شدن به خط حمایت باشد می تواند اقدام به خرید کند.
همانطور که در پایین مشاهده می کنید شما می توانید از سطوح پیوت همانند سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنید :
در چارت بالا شما مشاهده می کنید که قیمت در حال امتحان کردن سطح حمایت S1 می باشد،بنابراین شما می توانید دستور خرید خود را بگذارید و سپس یک دستور فروش احتیاطی نیز در سطح حمایت آن بگذارید.اگر شما یک تریدر محتاط هستید می توانید زیر S1 دستور Stop Loss
گذاشته و چنانچه مایل باشید ریسک بیشتری کنید، یک دستور توقف ضرر را زیر S2 قرار دهید.
برای اینکه در این بازار سود کنید نیز می توانید دستور Take Profit را در معامله خود در حدود P یا R1 قرار دهید.
چنانچه شما عملیات توضیح داده شده را اعمال کنید سود خوبی به دست خواهید آورد ، در ادامه طبق تصویر به شما نشان می دهیم:
همانطور که مشاهده می کنید S1 نقش حمایتی خود را خوب انجام داده و اگر شما هدف خودتان را سطح پیوت پوینت میانی گذاشته بودید سود خوبی نصیبتان میشد. حالا اگر شما به دنبال آموختن عوامل تاثیرگذار در بازارهای مالی, آموزش تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، یادگیری انواع اندیکاتور ،و … به صورت حرفه ایی می باشید می توانید با تهیه پکیج آموزشی استاد عبداللهی به سطح مطلوبی از اطلاعات در بازارهای مالی برسید.
نکات مهم در معامله با پیوت پوینت:
- برای بررسی پیوت پوینت فقط به روز جاری اکتفا نکنید.
- سعی کنید سهام های کم نوسان را معامله نکنید.
- از طمع پرهیز کنید و در سطح پیوت پوینت از معامله خارج شوید.
- چنانچه قیمت از سطح R4 عبور کرد، به هیچ عنوان وارد موقعیت خرید نشوید.
- سعی کنید حد زیان خود را دقیقا بر روی سطوح حمایت قرار ندهید و کمی پایین تر از آن قرار دهید.
- محدوده بین S2 و R2 رابه عنوان نقاط اشباع فروش و اشباع خرید در نظر بگیرید.
- می توانید خطوط R1 و S1 هفتگی را به عنوان حد سود در نظر بگیرید.
- نباید فقط به نقاط پیوت اکتفا کنید.
مزایا و معایب نقاط پیوت:
- مزایا:
- همانطور که در بالا نیز شرح دادیم این روش پتانسیل درآمدزایی بالایی دارد.
- پیوت پوینت به خوبی با دیگر ابزارها مانند فیبوناچی، شاخص های کانال معاملاتی و الگوهای معکوس ترکیب می شود.
- پیوت پوینت برای استراتژی هایی که از دستورات معلق استفاده می کنند مناسب است و به محاسبه سطوح مرجع کمک میکند، تا قیمت زمانی که به آن می رسد یا شکسته شود و یا یک معکوس را دنبال کند.
- این نقاط به طور خودکار، مهم ترین سطوحی را که در آنها احتمال برگشت قیمت وجود دارد، به روشهای مختلف محاسبه می کند.
- معایب:
- چنانچه شما معامله گر عجولی باشید و برای رسیدن به نتیجه مثبت اقدامات سریعی را انجام دهید، به سرعت به نتیجه منفی تبدیل می شود، چرا که تمامی سبک های تجاری جوانب مثبت ومنفی دارند واگر متناسب با سبک ذهن شما نباشد می تواند نتیجه عکس به همراه داشته باشد.
- پیوت پوینت دارای شش روش برای محاسبه سطوح و چندین بازه زمانی می باشد و امکان دارد پارامترهای مربوط به وضعیت الان، در آینده کار نکنند.
- تجزیه و تحلیل پیوت پوینت دشوار است چرا که قیمت می تواند در طول روز بارها ازسطح پیوت عبور کند که قطعا این امر باعث گیج شدن سرمایه گذاران مبتدی شود و این امر باعث پیچیده شدن تجزیه و تحلیل روزانه می شود.
- زمانی که قیمت به سطح پیوت پوینت برسد، هیچ ضمانتی مبنی بر اینکه حتما قیمت برگردد و آن سطوح حمایتی یا مقاومتی را بشکند وجود ندارد، قیمت می تواند تا مدتی بین دو سطح پیوت باقی بماند، رنج بزند و هیچ حرکت خاصی نزند.
پیوت ها از بهترین ابزارهای تحلیل و معامله گری در بازارهای مالی می باشند. مهمترین کاربرد پیوت ( Pivot ) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها میباشد، اما این نکته را در نظر داشته باشید با توجه به اینکه در این بازارها با نوسانات شدید قیمتی روبرو هستیم، لذا دارای خطاهایی نیز می باشد،بنابراین لازم است که شما در این زمینه دانش کافی داشته باشید.
پکیج آموزشی استاد عبداللهی یک پکیج کامل می باشد که این امکان را به شما می دهد تا از صفر تا محاسبه ی پیوت ها صد بازارهای مالی را فراگیرید.جهت اطلاعات بیشتر و تهیه پکیج اینجا کلیک نمایید.
لات چیست و چطور لات را در فارکس محاسبه کنیم؟
بازار ارزهای بین المللی فارکس پر است از اصطلاحات و کلمات تخصصی منحصر به فرد. اگر شما تازه با فارکس آشنا شده اید، بهتر است در گام اول خودتان را ملزم به یادگیری آنها بکنید.
یکی از این واژه های منحصر به فرد، لات (Lot) است. در حقیقت فارکس در سایز و اندازه خاصی، یا تعداد واحد ارزهایی که خرید و فروش می شوند معامله می شود که به آنها، لات می گویند. لات در فارکس یا مبادلات، یک واحد اندازه گیری برای حجم پوزیشن یا یک مقدار ثابت از ارز پایه در بازار فارکس است. این مقدار همیشه با لات مشخص می شود. یادتان باشد که سایز لات شما، مستقیما روی سطح ریسک شما اثر می گذارد. هرچه اندازه لات شما بزرگتر باشد، میزان ریسک شما هم بیشتر خواهد شد. مدیریت ریسک در حقیقت مدلی است که به شما اجازه می دهد تا در فارکس مقدار بهینه لات استاندارد را بر اساس سطح ریسک تخمین زده شده، نوسانات (مقدار حد ضرر) و اهرم یا لورج، محاسبه کنید.
مقاله زیر را بخوانید تا در مورد این مدل، نحوه استفاده از آن و اینکه ماشین حساب یک معامله گر چطور می تواند به او کمک کند، مطلع شوید. نکاتی که در این مقاله با هم مرور خواهیم کرد، به شرح زیر است.
لات (lot) چیست، اهمیت لات در فارکس، انواع لات (LOT) در فارکس، نحوه محاسبه لات در فارکس و نتیجه گیری.
لات (lot) چیست؟
لات به زبان ساده، واحد اندازه گیری مقدار معامله است. در حالت معمولی، لات یک واحد استاندارد برای اندازه گیری حجم پوزیشنی است که توسط تریدرها باز می شود. در فارکس، شما فقط می توانید پوزیشن هایی در حجم های مشخصی از واحدهای معاملاتی باز کنید، که به آنها لات گفته می شود.
اجازه بدهید برای روشن تر شدن مطلب، مثالی بزنیم. در دنیای بیرون از فارکس، تقریبا هر چیزی را با واحد اندازه گیری خودش می سنجند.
زمانی که برای خرید مقداری میوه به مارکت مخصوص فروش میوه و سبزیجات می رویم، معمولا از کلمه کیلوگرم استفاده می کنیم. به عنوان مثال از فروشنده می خواهیم تا به ما چند کیلوگرم سیب تحویل بدهد.
1 لات چه قدر است؟
در بازار فارکس شما فقط می توانید پوزیشن هایی در سایزهای مشخص از واحدهای معاملاتی که به آنها لات می گویند، باز کنید. وقتی در بازار فارکس معامله می کنیم، نمی گوییم 1000 یورو خرید کردیم بلکه مثلا می گوییم 1 لات، 2 لات یا 0.01 لات یورو خرید کردیم. در تعریف سایز لات آمده: لات واژه ای است برای مشخص شدن سایز قرارداد در مورد یک دارایی قابل معامله (ارزها، بشکه های نفت و غیره) که یک تریدر می تواند بخرید یا بفروشد. لات در حقیقت از لحاظ اندازه در بازار فارکس، معادل 100.000 واحد از ارز پایه می باشد.
وقتی شما سفارشی را چه به منظور خرید و چه فروش در پلتفرم معاملاتی تان می گذارید، این سفارشات بر اساس سایزهایی که به آنها لات گفته می شود، به اجرا گذارده می شوند.
مثال:
قیمت یک بشکه نفت حدود 80 دلار است. وقتی تریدری یک سفارش خرید یا فروش می گذارد، این شخص نمی تواند تعداد بشکه ها را نام ببرد؛ این معامله در حقیقت با واحد لات خرید و فروش می شود. لات در این مثال، سایز قراردادی است که شامل تعداد ثابتی از بشکه ها است که در قرارداد شما ذکر می شود. ضمنا این سایز در هر بروکری می تواند متفاوت باشد. مثلا برخی بروکرها پیشنهاد یک لات 10 بشکه ای و برخی دیگر یک لات 100 بشکه ای را می دهند. ولی در هر صورت، این سایز با لات به شما اعلام می شود.
البته لات انواع مختلفی دارد که در ادامه مقاله به شرح انواع آنها خواهیم پرداخت. دانستن اینکه لات چقدر اهمیت دارد، برای هر تریدری مهم است. در قسمت بعد ما برای شما از اهمیت لات صحبت خواهیم کرد.
اهمیت لات در فارکس
دانستن لات در فارکس برای هر تریدری ضروری است. همان طور که می دانید دانش و به اجرا گذاشتن مدیریت ریسک در هر معامله ای، به شما کمک محاسبه ی پیوت ها می کند تا سرمایه خود را حفظ کنید.
برای به اجرا گذاشتن مدیریت ریسک، شما نیاز دارید بدانید که در هر معامله چند لات خرید و فروش خواهید کرد. در حقیقت محاسبه لات، عنصری از سیستم مدیریت ریسک است. یادتان باشد برای ساختن یک سیستم متوازن معاملاتی، شما باید نسبت به سایز لات، کاملا آگاه باشید.
انواع لات (LOT) در فارکس
4 نوع لات در بازار فارکس وجود دارند که به شرح زیر می باشند:
- یک لات که در بازار فارکس معادل 100.000 واحد از ارز پایه می باشد.
- مینی لات که 0.1 لات استاندارد یا 10.000 واحد از ارز پایه می باشد.
- میکرو لات که 0.01 لات استاندارد یا معادل 1000 واحد از ارز پایه می باشد.
- نانو لات که 0.001 لات استاندارد یا معادل 100 واحد از ارز پایه می باشد.
نحوه محاسبه لات در فارکس
فراموش نکنید هر دارایی که قصد معامله آن را دارید، با همان ارزی که حساب معاملاتی تان را با آن باز کرده اید، انجام خواهد شد. این ارز، اغلب دلار امریکا است. این مسئله برای تریدرها بسیار ضروری است تا زمانی که پوزیشنی را باز می کنند بدانند چه مقدار دلار در حساب معاملاتی شان، باقی مانده است. به عنوان نمونه در مورد جفت ارزهای فرعی مثالی می زنیم. جفت ارز فرعی، جفت ارزی است که در هیچ طرف معامله، دلار امریکا وجود ندارد. مثلا جفت ارز فرانک سوییس در مقابل ین ژاپن (CHF/JPY).
بهترین روش برای محاسبه، استفاده از ماشین حساب تریدر یا همان ماشین حساب لات در فارکس است. برای این منظور شما می توانید از ماشین حساب فارکس بسیار عالی وبسایت دنیای ترید، استفاده کنید.
چرا باید لات را در هر معامله حساب کنیم:
1- برای بهینه سازی حجم پوزیشن نسبت به مبلغ سپرده و در نظر گرفتن مقدار ریسک و سود مورد انتظار. این مسئله به شما کمک می کند تا یک سیستم معاملاتی متوازن درست کنید.
2- برای انتخاب اندازه لات مناسب و افزایش سیستم سپرده به گونه ای که کل پوزیشن معاملاتی، در برابر کاهش قیمت، حرکات اصلاحی قیمت، پولبک ها و نوسانات، مقاوم باشد.
به یاد داشته باشید، اگر تارگت مشخصی برای حجم پوزیشن وجود داشته باشد، اندازه اهرم بر ریسک تأثیر نمی گذارد. با همان اندازه لات، تغییر اهرم تنها بر مقدار مبلغ ودیعه شما تأثیر می گذارد.
شما همچنین باید هنگام محاسبه پیپ، نرخهای مستقیم و غیر مستقیم را فراموش نکنید. به عنوان مثال قیمت پیپ در یک لات استاندارد یورو به دلار امریکا، 10 دلار است. در جفت ارز دلار امریکا به ین ژاپن این عدد 9 دلار است.
فرمول محاسبه لات به شرح زیر است:
قیمت بازار / سایز لات * 1 پوینت |
در این قسمت، برای روشن تر شدن موضوع مثالهایی ذکر شده است، لطفا به آنها دقت کنید.
مثالهایی از نحوه محاسبه سایز لات در فارکس
لات = سایز معامله * حجم معامله * قیمت دارایی |
مثال شماره 1: فرض کنید اندازه قرارداد معاملاتی برای هر سهام معادل 1 واحد باشد و در حقیقت هر 1 لات برابر با 1 سهام باشد. قیمت سهام هم فرض کنیم 54 دلار است. در نتیجه 1 لات معادل 54 دلار خواهد بود.
مثال شماره 2: فرض کنید اندازه قراردادی برای جفت ارز یورو به دلار 100.000 دلار باشد. اگر قیمت این جفت ارز مثلا 1.23456 باشد، لات این قرارداد مساوی است با 1.23456 ضربدر 100.000 که مساوی است با 123.456 هزار دلار امریکا.
مثالهایی از ارزهای مستقیم
لات = اندازه قرارداد * حجم معامله |
مثال: فرض کنید در معامله ای اندازه قرارداد 100.000 دلار است، حجم معامله هم 0.01 لات یا 1000 واحد از ارز پایه باشد. نرخ لحظه ای جفت ارز USD/CHF هم 0.91070 می باشد. ارزش لات در این معامله مساوی است با 100.000 ضربدر 0.01 که برابر است با 1000. این به این معنی است که با حجم معامله 0.01 لاتی، قرار است 9.107 فرانک سوییس خریداری شود که بروکر شما برای این معامله، 1000 دلار شما را به عنوان ودیعه نگه خواهد داشت.
میزان پیپ را چگونه باید محاسبه کنیم؟
قیمت یک پیپ بسته به اینکه واحد معاملاتی شما چه چیز است (لات، مینی لات یا میکرو لات) و یا این موارد چه مفهومی دارند، مشخص می شود. پیپ در حقیقت، سود یا ضرری است که معامله گر با حرکت قیمت دارایی که خریده یا فروخته، به دست می آورد.
- هر پیپ نوسان برای 1 لات استاندارد مساویست با 10 دلار
- هر پیپ نوسان برای 1 مینی لات مساویست با 1 دلار
- هر پیپ نوسان برای 1 میکرو لات مساویست با 10 سنت
- هر پیپ نوسان برای 1 نانو لات مساویست با 1 سنت
یادتان باشد اگر با 0.1 لات وارد معامله ای شوید ارزش هر پیپ شما به ترتیب، ده برابر کاهش پیدا می کند. با یک لات استاندارد، هر یک پیپ نوسان، برابر است با 1 دلار سود یا ضرر. به عبارتی دیگر، سود ورود کردن به معامله ای با 0.1 استاندارد لات مساویست با سود 1 پیپ در معامله 1 مینی لاتی.
مثالی از محاسبه سایز لات در فارکس
- مبلغ سپرده شما: 3000 دلار
- مقدار ریسک شما در این معامله: 5%
- اهرم یا لورج شما: 1:100
- حد ضرر شما: 50 پیپ
مبلغ پوزیشن شما در این معامله 3000 دلار ضربدر 100 مساویست با 300.000 دلار امریکا. شاید این سوال برای شما پیش بیاید که 100 چیست؟ درواقع 100 اهرم شما در این معامله است که در مبلغ سپرده شما، ضرب می شود. حال اگر قرار باشد 100% سرمایه مان را در این معامله درگیر کنیم، با نرخ EUR/USD که مثلا 1.2500 است، حداکثر مقدار لات ما در این معامله، 2.4 خواهد بود.
ولی یادتان باشد که باید قوانین مدیریت ریسک را نیز رعایت کنید. در این معامله قرار است ما فقط 5% از سرمایه مان را ریسک کنیم که می شود: 3000 دلار ضربدر 5% مساویست با 150 دلار. از آنجایی که ما فقط اجازه داریم 50 پیپ (مقدار حد ضرر ما در این معامله) در این معامله ضرر کنیم، هر پیپ نوسان مساویست با 150 تقسیم بر 50 پیپ، که 3 دلار خواهد شد. در نتیجه هر پیپ نوسان در این معامله با این قوانین، مساویست با 3 دلار سود یا ضرر.
فراموش نکنید که هر یک پیپ نوسان برای 1 لات استاندارد برابر است با 10 دلار سود یا ضرر. در نتیجه، حداکثر لات مجاز 0.3 می باشد. حداقل سایز لات هم 0.01 است. از آنجا که ما برای 0.3 لات به 37.500 دلار احتیاج داریم، ما 375 دلار با اهرم 1:100، وارد معامله می کنیم (یادآوری می کنیم که این مبلغ معادل 12.5% سرمایه ما و مطابق با قوانین مدیریت ریسک می باشد).
نتیجه گیری
در این مقاله، شما با لات آشنا شدید و مهمتر از آن، نحوه محاسبه لات را که خیلی از تریدرها با آن مشکل دارند را، آموختید. ارزیابی سطح ریسک و محاسبه حداکثر حجم مجاز لات، یکی از مبانی سیستم مدیریت ریسک است. البته بعضی مواقع، امکان انحرافات نیز وجود دارد. در بازارهای نوسانی، منطقی است که سطح ریسک را برای هر ترید جدیدی کاهش دهیم، اما در عین حال، حد ضرر بزرگتری بگذاریم.
از سویی دیگر در بازارهای رونددار، می توانید استاپ لاس هایی کوتاه تری بگذارید و حجم قرارداد معاملاتی تان را افزایش دهید. قبل از ترید کردن، شما باید حداقل میانگین و حداکثر حدضررتان را برای دوره تاریخی دارایی خاصتان، محاسبه کنید.
بهترین توصیه این است که مدلی تهیه کنید که به شما امکان دهد در صورت تغییر شرایط بازار، به سرعت داده های ورودی را تغییر دهید و حجم معاملات را تنظیم کنید.
استفاده از نقاط پیوت در معاملات فارکس
ابزاری که سطح هایِ احتمالیِ حمایت [۱] و مقاومت [۲] را برای معامله گرانِ فارکس فراهم می کند و به آنها کمک می کند تا ریسک را کاهش دهند، نقطه ی پیوت [۳] یا نقاط پیوت و مشتقاتِ آن می باشد.
استفاده از نقاط عطف مانندِ حمایت و مقاومت به تعیینِ زمانِ ورود به بازار، و مکانِ قرار دادنِ توقف ها و حد سودها، کمک می کند.
با این حال، بسیاری از معامله گرانِ مبتدی به اندیکاتورهای تکنیکال [۴] نظیرِ واگرایی- همگراییِ میانگینِ متحرک (MACD) [۵] و شاخصِ قدرتِ نسبی (RSI) [۶] توجه بسیار زیادی می کنند.
این اندیکاتورها، با وجود اینکه مفید هستند، نمی توانند نقطه ای را شناسایی کنند که ریسک را تعریف می کند. ریسکِ نامعلوم می تواند به اخطارهای کسری سرمایه [۷] منجر شود، اما ریسکِ محاسبه شده، احتمال موفقیت را در طی بلند مدت، به طور قابل توجهی بالا می برد.
در این مقاله، ما درباره ی این موضوع بحث می کنیم که چرا ترکیب نقاط پیوت و ابزارهای سنتیِ تکنیکال، نسبت به ابزارهای تکنیکال به تنهایی، قدرتمند تر می باشد، و فایده ی نقاط پیوت را در بازار فارکس نشان می دهیم.
نقاط پیوت ۱۰۱
نقطه ی پیوت برای نشان دادنِ یک تغییر در گرایش بازار و برای تعیینِ روندهایِ کلی در طی یک فاصله ی زمانی استفاده می شود، مثل اینکه آنها محور هایی باشند که معاملات در آنجا به بالا یا پایین، نوسان می یابند.
نقاط پیوت که در اصل توسطِ معامله گران بورس [۸] در مبادلات فیوچرز یا آتی [۹] و سرمایه ی شناور [۱۰] استفاده می شدند، اکنون بیشتر در رابطه با سطح های حمایت و مقاومت، برای تائید روند و به حداقل رساندنِ ریسک، مورد استفاده قرار می گیرند.
مانند شکل هایِ دیگرِ تحلیلِ خطِ روند [۱۱] ، نقاطِ پیوت بر روابطِ مهمِ بینِ سقف، کف و قیمت های پایانی [۱۲] معامله در بین روزهای معاملاتی، تمرکز می کند؛ یعنی ، قیمت های روزِ قبلی برای محاسبه ی نقطه ی پیوت برای روز معاملاتی فعلی استفاده می شوند.
با اینکه آنها می توانند تقریبا برای هر ابزار معاملاتی به کار برده شوند، در بازار فارکس (FX)، مخصوصا در زمانِ معامله ی جفت ارزهای معاملاتی، به طور فوق العاده ای مفید می باشند.
بازارهای فارکس دارای نقدینگی بالایی می باشند و با حجم بسیار بالایی در آنها معامله انجام می شود که تاثیر دستکاریِ بازار را کاهش می دهد که در غیر این صورت ممکن است از پیش بینی های سطح های حمایت و مقاومتِ ایجاد شده توسطِ نقاط پیوت، جلوگیری کند.
سطح های حمایت و مقاومت
درحالیکه نقاط محوری بر اساس محاسباتِ خاص شناسایی می شوند تا به تعیینِ سطح های مقاومت و حمایتِ مهم کمک کنند، خودِ سطح های حمایت و مقاومت بر مکان های عینیِ بیشتری تکیه می کنند تا به تعیین فرصت های احتمالیِ شکستِ معاملاتی کمک کنند.
خطوط حمایت و مقاومت یک ساختار نظری می باشد که برای نشان دادنِ عدم تمایلِ ظاهریِ معامله گران برای پیشرفتِ قیمتِ دارایی [۱۳] ، فراتر از نقاط خاص، استفاده می شود.
اگر به نظر رسد که معاملهی صعودی [۱۴] قبل از توقف و بازگشت / یا معکوس شدن، تا یک سطحِ پایدار افزایش یابد، گفته می شود که معامله به سطح مقاومت رسیده است.
اگر به نظر رسد که معامله ی نزولی [۱۵] قبل از اینکه دوباره به طور مداوم به سمت بالا حرکت کند، در یک نقطه ی قیمتِ خاص به کف برخورد کند، گفته می شود که معامله به سطح حمایت رسیده است.
معامله گران، از طریقِ سطح های شناسایی شدهی حمایت و مقاومت، به عنوانِ نشانهای از توسعهی روندهای جدید و شانس دست یافتن به سود سریع، به دنبالِ شکسته شدنِ قیمت ها می باشند. تعداد زیادی از استراتژیهای معاملاتی، بر خط های حمایت / و مقاومت تکیه می کنند.
محاسبه ی پیوت ها
چندین فرمولِ مشتق وجود دارد که به ارزیابی نقاط پیوتِ حمایت و مقاومت بینِ جفت ارزها در بازار فارکس، کمک می کنند. می توان این مقادیر را در طول زمان دنبال کرد تا در مورد احتمال گذشتنِ قیمت ها از سطح های معین، قضاوت کرد. محاسبه با قیمت های روزِ قبل شروع می شود:
نقطه ی پیوت فعلی = سقف (قبلی)+ کف (قبلی )+ قیمت پایانی [۱۶] (قبلی) ۳
سپس می توان از نقطه ی پیوت برای محاسبه ی سطح حمایت و مقاومتِ تخمین زده شده برای روز معاملاتی فعلی، استفاده کرد.
- مقاومت ۱= (۲* نقطه ی پیوت ) – کف (دوره ی قبل)
- حمایت ۱= (۲x نقطه ی پیوت ) – سقفِ (دوره ی قبل)
- مقاومت ۲= (نقطه ی پیوت – حمایت ۱ ) + مقاومت ۱
- حمایت ۲= نقطه ی پیوت – ( مقاومت ۱- حمایت ۱ )
- مقاومت ۳ = (نقطه پیوت – حمایت ۲) + مقاومت ۲
- حمایت ۳= نقطه پیوت – (مقاومت ۲- حمایت ۲)
برای درکِ کاملِ اینکه نقاط پیوت چقدر خوب می توانند کار کنند، آمارهای جفت ارز EUR/USD (یورو/ دلار آمریکا) را جمع آوری کنید تا متوجه شوید که فاصله ی هر کف و سقف از هر سطحِ مقاومت (R1, R2, R3) و حمایت (S1, S2, S3) محاسبه شده، چقدر می باشد.
برای اینکه خودتان محاسبه کنید:
- نقاط پیوت، سطح های حمایت و مقاومت را برای x روز محاسبه کنید.
- نقاط پیوت حمایت را از کفِ قیمتِ واقعی روز کم کنید (قیمت کف – S1 ، قیمت کف – S2، قیمت کف– S3).
- نقاط پیوت حمایت را از سقف قیمت واقعی روز کم کنید (سقف قیمت- R1، سقف قیمت – R2، سقف قیمت – R3).
- میانگین را برای هر تفاضل، محاسبه کنید.
نتایج از زمانِ آغازِ معامله با یورو (۱ ژانویه، با اولین روز معاملاتی در ۴ ژانویه ۱۹۹۹)
- کف واقعی، به طور میانگین، ۱ پیپ پایین تر از سطح حمایت ۱ می باشد.
- سقفِ واقعی، به طور میانگین، ۱ پیپ پایین تر از سطح مقاومتِ ۱ می باشد.
- کف واقعی، به طور میانگین، ۵۳ پیپ بالاتر از سطح حمایت۲ می باشد.
- سقفِ واقعی، به طور میانگین، ۵۳ پیپ پایین تر از سطح مقاومتِ ۲ می باشد.
- کف واقعی، به طور میانگین، ۱۵۸ پیپ بالاتر از سطح حمایت ۳ می باشد.
- سقفِ واقعی، به طور میانگین ، ۱۵۹ پیپ پایین تر از سطح مقاومتِ ۳ می باشد.
قضاوت احتمالها
آمار نشان می دهد که نقاط پیوت محاسبه شده ی S1 و R1، یک معیار مناسب برای قیمت سقف و کفِ واقعیِ روز معاملاتی می باشند.
یک گام عقب تر می رویم، ما تعداد روزهایی را محاسبه کرده ایم که کف، نسبت به S1، S2 و S3 پایین تر بود و تعداد روزهایی که سقف نسبت به R1 ، R2و R3 بالاتر بود.
نتیجه: از زمان آغاز معامله با یورو از ۱۲ اکتبر ۲۰۰۶ ،۲۰۲۶ روز معاملاتی می باشد.
- کفِ قیمتِ واقعی، ۸۹۲ برابر، یا ۴۴ % از مواقع، نسبت به S1 پایین تر می باشد.
- سقف قیمت واقعی ۸۵۳ برابر، یا ۴۲% از مواقع، نسبت به R1 بالاتر می باشد.
- کفِ قیمتِ واقعی، ۳۴۲ برابر، یا ۱۷ % از مواقع، نسبت به S2 پایین تر می باشد.
- سقف قیمت واقعی ۳۵۴ برابر، یا ۱۷% از مواقع ، نسبت به R2 بالاتر می باشد.
- کفِ قیمتِ واقعی، ۶۳ برابر ، یا ۳ % از مواقع ، نسبت به S3 پایین تر می باشد.
- سقف قیمت واقعی ۵۲ برابر ، یا ۳% از مواقع، نسبت به R3 بالاتر می باشد.
این اطلاعات برای یک معامله گر مفید می باشند؛ اگر شما بدانید که در ۴۴% مواقع، جفت ارز از S1 پایین تر رفته است، با دانستنِ اینکه آن احتمال به نفعِ شما می باشد، می توانید یک حد ضرر را با اطمینان در پایین S1 قرار دهید. علاوه براین، شما ممکن است حد سود را درست در پایینِ R1 قرار دهید چون می دانید که سقف قیمت در آن روز، فقط ۴۲ % مواقع، از R1 فراتر رفته است. همچنین، این احتمالات با شما هستند.
با این وجود، درک این موضوع مهم است که اینها احتمال هستند و قطعی نیستند. به طور میانگین، سقف قیمت، ۱ پیپ زیر R1 قرار دارد و ۴۲% مواقع از R1 فراتر می رود. این نه به این معناست که سقف قیمت چهار روز از ۱۰ روزِ بعدی از R1 بیشتر می شود، و نه به این معنی است که سقف قیمت همیشه ۱ پیپ پایین تر از R1 باقی می ماند.
نقطه ی قوتِ این اطلاعات در این حقیقت نهفته است که شما می توانید با اطمینان، از قبل، سطوح احتمالیِ حمایت و مقاومت را اندازه گیری کنید، نقاط عطف را برای تعیین محل توقف ها و حدها داشته باشید، و از همه مهمتر، درحالیکه خودتان را در موقعیتِ سود دهی قرار می دهید، ریسک را محدود کنید.
به کار بردن اطلاعات
نقطه ی پیوت و مشتقات آن، سطوح احتمالیِ حمایت و مقاومت می باشند. مثالِ زیر، یک راه اندازی (یا ست آپ) را نشان می دهد که از یک نقطه ی پیوت به همراه نوسان گر نمای [۱۷] مشهور RSI استفاده می کند.
برای کسبِ اطلاعات بیشتر ” مومنتوم و شاخصِ قدرتِ نسبی [۱۸] ” و “آشنایی با نوسان گر نماها – بخش ۲: RSI [۱۹] “را مشاهده کنید.
واگرایی RSI در سطح حمایت / یا مقاومت
این معمولا یک معامله با نسبت سود به زیان بالا می باشد. زیان (یا ریسک) بر اساسِ آخرین سقف (یا کف برای یک خرید)، به خوبی تعریف شده است.
نقاط پیوت در مثالهای بالا با استفاده از داده های هفتگی محاسبه می شوند.
مثال بالا نشان می دهد از ۱۶ تا ۱۷ آگوست، R1 به عنوانِ مقاومتِ قابل اطمینان (اولین دایره ) در نقطه ی ۱٫۲۸۴۵ حفظ شده است، و واگرایی RSI نشان می دهد که حرکت صعودی، محدود شده است.
این نشان می دهد که، که در شکستِ پایینِ R1 با یک توقف در آخرین سقف و یک حد [۲۰] در نقطه ی پیوت، که اکنون سطحِ حمایت می باشد، یک فرصت برای اقدام به فروش وجود دارد:
- فروش استقراضی [۲۱] در نقطه ی ۲۸۵۳
- توقف در آخرین سقف در نقطه ی ۲۸۸۵
- حد در نقطه ی پیوت در ۲۷۸۴
اولین معامله ۶۹ پیپ سود با ۳۲ پیپ زیان کسب کرده است. نسبتِ سود به زیان ، ۲٫۱۶ بود .
هفته ی بعد ، دقیقا همین تنظیمات مشابه انجام شده. هفته با افزایش قیمت [۲۲] به بالاتر از R1 در نقطه ی ۱٫۲۹۰۸ شروع شد، که با واگراییِ نزولی نیز همراه بود.
سیگنالِ فروش با نزول به پایینِ R1 در نقطه ای ایجاد شده است که ما می توانیم با یک توقف در آخرین سقف و یک حد در نقطه ی پیوت (که اکنون سطح حمایت می باشد) ، فروش استقراضی انجام دهیم:
- فروش استقراضی در نقطه ی ۲۹۰۷
- توقف در آخرین سقف در ۲۹۳۹
- حد در نقطه ی پیوت در ۲۸۰۲ .
این معامله ۱۰۵ پیپ سود و فقط ۳۲ پیپ زیان، داشته است. نسبتِ سود به زیان ۳٫۲۸ بود.
قوانین راه اندازی (ست آپ) [۲۳]
برای معامله گرانی که خرسی (یعنی فروشنده) هستند و در بازار اقدام به فروش می کنند، روشِ تنظیمِ نقاط پیوت نسبت به معامله گر گاوی (یعنی خریدار) که اقدام به خرید می کند، تفاوت دارد.
- واگراییِ نزولی را در نقطه ی پیوت شناسایی کنید، چه در R1 ، R2 یا در R3 (که معمولا در R1 متداولتر می باشد).
- وقتی که قیمت به پایین نقطه ی عطف کاهش یافت (می تواند نقطه ی پیوت R1, R2, R3 باشد )، یک پوزیشن فروش[۲۴] را با یک حد ضرر در آخرین سقفِ نوسان[۲۵] ، باز کنید.
- یک دستور حد (حدِ سود) را در سطح بعدی قرار دهید. اگر در سطح R2 اقدام به فروش کرده اید، هدف اول شما R1 می باشد. در این صورت ، سطح مقاومت قبلی، به سطح حمایت تبدیل می شود و برعکس.
برای فروش ها
- واگراییِ نزولی را در نقطه ی پیوت شناسایی کنید، چه در R1 ، R2 یا در R3 (که معمولا در R1 متداولتر می باشد).
- وقتی که قیمت به پایین نقطه ی عطف کاهش یافت (می تواند نقطه ی پیوت R1, R2, R3 باشد )، یک پوزیشن فروش[۲۶] را با یک حد ضرر در آخرین سقفِ نوسان[۲۷] ، باز کنید.
- یک دستور حد (حدِ سود) را در سطح بعدی قرار دهید. اگر در سطح R2 اقدام به فروش کرده اید، هدف اول شما R1 می باشد. در این صورت ، سطح مقاومت قبلی، به سطح حمایت تبدیل می شود و برعکس.
برای خریدها
- واگراییِ صعودی را در نقطه ی پیوت شناسایی کنید، چه در S1، S2 یا در S3 (که معمولا در S1 متداولتر می باشد).
- وقتی که قیمت به بالای نقطه ی عطف افزایش یافت (می تواند نقطه ی پیوت S1, S2, S3 باشد )، یک پوزیشنخرید[۲۸] را با یک حد ضرر در آخرین کفِ نوسان[۲۹] ، باز کنید.
- یک دستور حد (حدِ سود) را در سطح بعدی قرار دهید. اگر در سطحS2 اقدام به خرید کرده اید، هدف اول شما S1 می باشد…سطح حمایت قبلی، به سطح مقاومت تبدیل می شود و برعکس.
نتیجه نهایی
نقاط پیوت در جهتِ معامله ی بازار تغییر می کنند، وقتی که به طور متوالی در نمودار رسم شوند، می توان از آنها برای شناساییِ روندهایِ کلیِ قیمت استفاده کرد.
آنها از اعداد مربوط به سقف، کف و قیمت های پایانی استفاده می کنند تا سطح حمایت یا مقاومت را در آینده محاسبه ی پیوت ها ی نزدیک ارزیابی کنند.
نقاطِ پیوت ممکن است متداولترین اندیکاتورهای راهنما یی باشند که در تحلیل تکنیکال از آنها استفاده می شود.
نقاط پیوت بسیار متفاوتی وجود دارند، که هر یک فرمولهای خود یا فرمولهای مشتق خود را دارند، اما فلسفه ی معاملاتیِ ضمنیِ آنها، مشابه می باشد.
نقاط پیوت وقتی که با ابزارهای تکنیکال دیگر ترکیب می شوند، می توانند نشان دهند که چه زمانی سیل عظیم و ناگهانیِ معامله گران، به طور همزمان وارد بازار می شود.
این جریان های ورودی اغلب به شکست ها و فرصت هایی برای کسب سود برای معامله گرن فارکس که محاسبه ی پیوت ها دامنه ی محدودی را برای خود تعیین کرده اند، منجر می شود.
نقاط پیوت به آنها این امکان را می دهد تا حدس بزنند از کدام نقاط مهم قیمت باید برای ورود، خروج یا تعیینِ حد ضرر، استفاده کنند.
نقاط پیوت می توانند برای هر تایم فریمی محاسبه شوند.
یک معامله گر روزانه می تواند از داده های روزانه برای محاسبه ی نقاطِ پیوت هر روزاستفاده کند، یک معامله گر سویینگ می تواند از داده های هفتگی برای محاسبه ی نقاط پیوت برای هر هفته استفاده کند و یک معامله گر پوزیشن می تواند از داده های ماهانه برای محاسبه ی نقاط پیوت در آغاز هر ماه استفاده کند.
سرمایه گذاران حتی می توانند از داده های سالیانه استفاده کنند تا سطح های مهم را برای سال پیش رو، تخمین بزنند.
تحلیل و فلسفه ی معاملاتی صرفنظر از تایم فریم، یکسان باقی می ماند.
یعنی، نقاط پیوت محاسبه شده به معامله گر می گوید که در دوره ی پیش رو، سطح حمایت و مقاومت در کجا قرار می گیرند، اما معامله گر همیشه باید آماده ی فعالیت باشد – چون هیچ چیز در معامله گری مهم تر از آمادگی نیست.
پاورقی ها:
[۵] moving average convergence divergence (MACD)
[۶] relative strength index
[۷] margin call به معنای بسته شدن اجباری معاملات توسط بروکر در صورت رسیدن زیان به سطح معینی میباشد.
[۱۴] bull trading یا معامله ی گاوی
[۱۵] bear trading یا معامله ی خرسی
[۱۶] Close: قیمت پایانی ، یا قیمت بسته شدن معامله
[۱۷] Oscillator: اسیلاتور یا نوسان گر نما
[۱۸] “Momentum and the Relative Strength Index”
[۱۹] “Getting to Know Oscillators – Part 2: RSI.”
[۲۳] Setup ست اپ، تنظیمات،
جهت دریافت پی دی اف این کتاب لطفا نام خود را به همراه آدرس ایمیلتون از طریق فرم زیر ارسال کنید تا فورا لینک دانلود برای شما ایمیل شود
دیدگاه شما