تعریف CCI و موارد استفاده
الف)پلاسمای تازه منجمد FFP
ج)کرایوپورپلاسما( CPP)(Cryo Poor Plasma )
د) خون کامل( whole blood )
ه)پلاکت متراکم( plateet concentration )
و) گلبول قرمزمتراکم( RBC )شامل:
-گلبول قرمز شسته شده
- گلبول قرمز کم لکوسیت
- گلبول قرمز اشعه داده شده
- گلبول قرمز منجمدشده
الف) پلاسمای تازه منجمد
تعریف: مایع حاصل از یک واحد خون کامل است که طی۸-۶ ساعت جمع آوری و درعرض یک ساعت منجمد میشود .
- حجم هر واحد تقریباً ۲۵۰-۲۰۰ میلی لیتر است .
این فرآورده دارای مقادیر نرمال فاکتورهای انعقادی و آلبومین ایمونو گلوبولین و آنتی ترومبین میباشد .
دمای مناسب برای نگهداری این فرآورده خونی در بانک خون ۱۸- درجه سانتی گراد و پایین تر میباشد .
در هنگام استفاده از FFP باید آن را در ۳۷ درجه سانتی گراد ذوب کرد و پس از ذوب شدن در عرض حداکثر ۴ ساعت مصرف کرد چنانچه پلاسمایی پس از ذوب شدن مورد استفاده قرار نگیرد ، میتوان آن را در یخچال در دمای یک تا ۶ درجه سانتی گراد گذاشت وتا ۲۴ ساعت ، هنوز هم به عنوان پلاسمای تازه مورد استفاده قرار داد .
* سرعت تزریق در بالغین : ۳۰۰-۲۰۰ میلی لیتر در ساعت
* سرعت تزریق در کودکان : ۱۲۰-۶۰ میلی لیتر در ساعت
* باید از طریق فیلتر ۲۶۰-۱۷۰ میکرونی (صافی استاندارد) تزریق شود .
* در تزریق پلاسما احتیاجی به کراس مچ نیست. ولی هم گروهی سیستم ABO بین دهنده و گیرنده را باید رعایت کرد و چنانچه پلاسمای هم گروه یا سازگار با بیمار یافت نشود ،میتوان از پلاسمای اهداکننده گروه AB به عنوان دهنده همگانی پلاسما استفاده کرد ، چون این افراد فاقد آنتی A و آنتی B هستند .
* تجویز روتین RHIG بعداز تزریق حجمهای نسبتاًکوچک پلاسما اندیکاسیون نداشته اگر چه منطقی است خانمهای RH منفی در سنین باروری که تحت PLASMA EXECHANGE قرار میگیرند ، هر سه هفته یکبار RHIG به میزان ۵۰ میکروگرم دریافت نمایند.
* میزان درمانی پلاسما جهت تصحیح فاکتورهای انعقادی۱۰ cc تا ۲۰ cc به ازای هر کیلوگرم وزن بیمار است .
اندیکاسیون های مهم تزریق پلاسما ( FFP )
* کمبود چندین فاکتور انعقادی
* خونریزی در بیماری کبدی
* انعقاد داخل رگی منتشر ( DIC )
* برگشت سریع اثر وارفارین در موارد خونریزی یا نیاز به جراحی
* TTP ترومبوتیک-ترومبوسایتوپنیک -پورپورا
* PT,PTT بیش از ۵/۱ برابر میانگین طیف مرجع
* کمبود فاکتورهای انعقادی (در صورت عدم دسترسی به کنسانتره فاکتور)
کنترا اندیکاسیون های تزریق پلاسما
پلاسماکنتراندیکاسیون ندارد امادرمواردزیرهم کمک کننده نمیباشد:
- جایگزینی ایمنوگلوبولین هادرنقص ایمنی
- حمایت تغذیه ای وترمیم زخم
ب)کرایو پرسیپیتات( Cryo precipitate )
تعریف: کرایو رسوبی از FFP است که به صورت کنترل شده ذوب گشته ومجدداًبا cc20-10 پلاسمابصورت سوسپانسیون درآمده است. این فراورده حاوی فاکتورهای زیر است :
۱-فاکتور VIII : به میزان ۱۲۰-۸۰ واحد بین المللی
۲- فیبرینوژن mg 300-150
3- فاکتور فون ویلبراند( VWF ) به میزان ۷۰%-۴۰% مقدار اولیه
۴- فاکتور XIII به میزان ۳۰% – ۲۰% مقدار اولیه
۵- مقادیر قابل توجهی فیبرونکتین
* حجم هر واحد تقریباً ۱۵ میلی لیتر است.
* کرایو را پس از تهیه باید هر چه زودتر مصرف نمود و تعریف CCI و موارد استفاده یا حداکثر در عرض ۲ ساعت پس از تهیه در دمای -۳۰ درجه سانتی گراد منجمد شود. کرایو باید از طریق فیلتر ۲۶۰-۱۷۰ میکرونی (صافی استاندارد ) تزریق شود .
* برای مصرف کرایو ابتدا باید در ۳۷ درجه سانتی گراد ذوب شود وپس از ذوب شدن نباید دوباره منجمد گردد و لازم است هر چه سریعتر مصرف گردد. پس از ذوب شدن فقط حداکثر تا ۲۴ساعت در دمای ۶-۱درجه قابل نگهداری و مصرف است .
* سرعت تزریق به تحمل بیمار بستگی داشته و باید هر چه سریعتر تزریق شود .
* میزان مصرف کرایو بستگی به عوامل مختلفی داشته و به عنوان مثال برای هیپو فیبرینوژ نمیا معمولأ یک واحد (کیسه) به ازای هر ۵ تا ۱۰ کیلوگرم وزن بدن میباشد .
*استفاده ازفراورده سازگارازنظر ABO به ویژه برای کودکان که حجم خون آنهاکم است ارجحیت دارداماانجام آزمایش سازگاری قبل از تزریق لازم نمیباشدوچون حاوی گلبول قرمز نیست انجام آزمایش RH هم لازم نیست.
اندیکاسیون های مهم تزریق رسوب کرایو
* کمبود فاکتور ۸ (در صورت عدم دسترسی به کنسانتره فاکتور )
* کمبود فاکتور ۱۳
* خونریزی اورمیک ( DDAVP در این حالت ارجحیت دارد )
* چسب فیبرین موضعی
ج) کرایوپورپلاسما( CPP)(Cryo Poor Plasma )
* حجم آن حدود ۲۰۰ سی سی میباشد. نام دیگر این فرآورده ( CRYO PRECIPITATE-REDUCED ) میباشد .
* این فرآورده حاوی مقادیر خیلی کم فیبر ینوژن ، فاکتور ( VIIIC ) و فاکتور فون ویلبراند میباشد . لیکن سایر فاکتورهای پلاسمایی را به حد کافی دارد .
* در درمان بیماران مبتلا به TTP کاربرد دارد .
د)( Whole blood ) خون کامل
* یک واحد خون کامل شامل ۴۵۰ سی سی خون ( به طور متوسط ) و ۶۳ میلی لیتر ماده ضد انعقاد – نگهدارنده است .
هماتوکریت آن ۳۶ تا ۴۴% است .
* در فرد بالغ مصرف یک واحد از آن هموگلوبین را g/dl 1 و هماتوکریت را ۳% افزایش میدهد.
* تزریق خون کامل همگروه از نظر سیستم ABO و RH با گیرنده الزامی است .
* حتماً از ست تزریق خون باید استفاده شود .
*اندیکاسیون های مصرف خون کامل جایگزینی بیش از یک حجم خون یا بیش از ۴ -۵ لیتر در طی ۲۴ ساعت در یک فرد بالغ.
*مدت نگهداری۳۵روز(باماده ضدانعقاد CPDA-1 )و۲۱روز(باضدانعقاد CPD )میباشدودمای خون کامل وخون فشرده ۱-۶درجه سانتی گراد است.
اندیکاسیون های مصرف خون کامل
۱- Massive Transfusion (جایگزینی بیش ازیک حجم خون یابیش از۴-۵لیتردرطی ۲۴ساعت دریک فردبالغ)
۲- Exchange Transfusion (تعویض خون)
۳-درمواردی که کنسانتره قرمز در دسترس نباشد.
کنترا اندیکاسیون های مصرف خون کامل
۱-نارسایی احتقانی قلب
ه-پلاکت متراکم ( Platelet concentration )
تعریف:حجمی از سلولهای پلاکتی که ازخون کامل جداشده است.
* حجم۷۰-۵۰ میلی لیتر
* دوز مناسب تزریق در بالغین به خوبی تعیین نشده است .ولی میتوان پاسخ درمانی به تزریق را با محاسبه CCI امکانپذیر نمود. معمولاً یک دوز درمانی برای یک بیمار بالغ به ۵ واحد یا بیشتر نیاز دارد .
* تزریق هر واحد پلاکت رندوم ۱۰۰۰۰ – ۵۰۰۰ در میکرولیترو پلاکت آفرزیس ۶۰۰۰۰-۳۰۰۰۰ در میکرولیتر پلاکت را افزایش میدهد .
* پلاکت در دمای ۲۴-۲۰ درجه سانتی گراد و به طور متوسط ۲۲ درجه به مدت۵-۳ روزهمراه باتکانهای ملایم وآژیتاسیون قابل نگهداری است.
* تزریق پلاکت همگروه و یا سازگار از نظر سیستم ABO با گلبول قرمز گیرنده توصیه میگردد.
بیماران RH منفی بایستی پلاکت RH منفی دریافت نمایند به خصوص در کودکان و یا زنان در سنین باروری در غیر این صورت باید از ایمونوگلوبولین RH استفاده شود .درموردسایربیماران تزریق پلاکت بدون درنظرگرفتن سازگاری ABO امکانپذیراست.
اندیکاسیون های مهم تزریق پلاکت
* ترومبوسیتوپنی به علت کاهش تولید پلاکت :
- پایدار سازی وضعیت بیمار PIT
- در صورتی که بیمار تب دارد PIT
در صورت خونریزی شبکیه یا CNS و خونریزی عروق کوچک به علت اختلال عملکرد پلاکت : PIT
* درصورت خونریزی یاانجام اقدامات تهاجمی یاجراحی: PlT
کنتر اندیکاسیون های تزریق پلاکت
* تزریق پلاکت در ITP اندیکاسیون ندارد مگر در صورت خونریزی فعال .
* در( Heparin Induced Thrombocytopenia ) HIT و TTP تزریق پلاکت میتواند زیان بار باشد .
و) گلبول قرمز( RBC)(Packed cell )
تعریف: حجمی ازخون که سرم آن جداشده باشد.
* حجم هر واحد تقریباً ۲۵۰ میلی لیتر است.
* فاصله زمانی مناسب برای تزریق Packed cell از زمان ارسال توسط بانک خون تا شروع تزریق بر بالین بیمار ۳۰ دقیقه میباشد .
* هماتوکریت گلبول قرمز متراکم ۶۵ تا ۸۰ درصد میباشد .
*مدت نگهداری (با ضد انعقاد CPDA-1) 35 روز میباشد دمای نگهداری خون کامل و خون فشرده ۶-۱ درجه سانتی گراد میباشد .
* سرعت تزریق در بالغین ۳۰۰-۱۵۰ میلی لیتر در ساعت و در کودکان ۵-۲ میلی لیتر به ازای هر کیلو گرم در ساعت است.
*تزریق RBC هم گروه و یا سازگار از نظر سیستم ABO با پلاسمای گیرنده الزامی است .
*در فرد بالغ مصرف یک واحد از آن هموگلوبین را g/Dl 1 و هماتوکریت را ۴-۳ در صد افزایش میدهد. در اطفال تزریق به میزان Ml/kg 8-10 هموگلوبین را g/Dl2 هماتوکریت را ۶ درصد افزایش میدهد.
اندیکاسیون های مهم تزریق گویچههای قرمز
* آنمی علامت دار در یک بیمار با حجم خون طبیعی (علائم مانند نارسایی احتقانی قلب ، آنژین و …)
* از دست دادن حاد خون بیشتر از ۱۵ % حجم خون تخمین زده شده ACUTE BLOOD LOSS>15%
* در بیماری سلول داسی شکل ( SCA )
تذکر :
جهت تزریق خون کامل و Packed cell سازگاری ABO وانجام کراس مچ الزامی است.
پیامبرخدا(ص):اگرخون در درونتان به جوش میآید ،حجامت کنید ؛چرا که خون ،گاه ممکن است در درون شخص طغیان کند و وی را بکشد .
دانش نامه احادیث پزشکی ،ص 246
امام عسکری (ع) :پس از حجامت انار بخور ،اناری شیرین ؛چرا که خون را فرو می نشاند و خون را در درون تصفیه میکند .
شاخص های آسایش و عوامل تاثیر گذار بر آن ها
گسترده ترین روش هایی که به وسیله ی آنها اسایش گاو را ارزیابی می کنند محاسبه ی پارامتر های کمیتی است، که شامل ۴ رفتار اصلی می باشد: خوابیدن و نشستن در استال و خوابیدن یا ایستادن در راهرو ها (همانند سایر فعالیت هایی که گاو ها انجام می دهند، مثل غذا خوردن و نوشیدن آب). بر این اساس، معیارهایی با نام معیارهای آسایش به وجود آمده است. این شاخص ها به منظور ارزیابی اسایش گاو در گله های شیری استفاده می شوند. سه شاخص مهم و رایج که برای بررسی میزان آسایش و استراحت گاو مورد استفاده قرار می گیرند شامل شاخص آسایش گاو(CCI)، شاخص استفاده از استال) (SUI و شاخص ایستادن در استال (SSI) است.
شاخص دیگری به نام CSI [۱] نیر در کنار سایر شاخص ها پیشنهاد داده شده است. این شاخص از طریق تقسیم مجموع گاوهایی که نه غذا می خورند و نه خوابیده اند بر تعداد کل گاوهای موجود در بهاربند محاسبه می شود. این شاخص به عنوان شاخصی از استرس گاو تعریف می شود. در واقع بر این اساس گاوهایی که خارج از استال بایستند و غذا نخورند تحت استرس قرار دارند. کوک و همکاران شاخصی برای گاو هایی که بر روی دو اندام حرکتی قدامی در استال می ایستند تعریف کرده اند. برای محاسبه ی این شاخص تعداد گاوهایی که اندام قدامی آنها در استال و اندام خلفی آنها در کود قرار دارد را بر تعداد کل گاوها تقسیم می کنیم.
شاخص آسایش گاو (CCI) گسترده ترین شاخص مورد استفاده برای بررسی آسایش گاو است. این شاخص به رفتار گاو در استال اشاره ندارد. در این شاخص گاو می تواند در استال بایستد، بنشیند یا بخوابد. دیمو در بررسی سه گله گاو شیری در بلغارستان با سیستم نگه داری نیمه باز [۲]، بالاترین میانگین CCI ( ۸۷%) را گزارش داد . مقادیر بالای CCI شاخصی از آسایش و شرایط خوب زندگی برای گاو های شیری است. از معایب شاخص CCI می توان به این اشاره کرد که این شاخص زمانی را که گاو خوابیده است محاسبه نمی کند. از این شاخص به عنوان شاخصی برای پیش بینی میزان شیوع لنگش در گاو های شیری استفاده شده است.
کوک و همکاران به دنبال ارتباطی بین شاخص های CCI, SUI و مدت زمان خوابیدن گاو بودند. در نتیجه آنها شاخص دیگری که درصد گاوهای ایستاده در استال را مشخص می کند به نام شاخص ایستادن در استال (SSI) را پیشنهاد کردند. همچنین آنها پیشنهاد دادند در هنگام ارزیابی این شاخص تعداد استال های در دسترس برای خوابیدن گاو مورد توجه قرار بگیرد. اگر در میزان آسایش استال ها مشکلی به وجود آید، گاو ها زمان بیشتری را صرف ایستادن می کنند. شاخص SSI به تفسیر CCI کمک می کند. میزان طبیعی و قابل قبول برای شاخص SSI باید کمتر از ۱۵-۲۰% باشد. مقادیر بالای ۲۰ % با لنگش و سایر مشکلات مربوط به سلامتی گاو مرتبط است. مقادیر پایین این شاخص نشان دهنده ی راحتی گاو در خوابیدن و ایستادن در استال است و به طور نسبی با بستر مناسب هم ارتباط دارد.
نکته بسیار مهم در محاسبه ی این شاخص ها زمان گزارش آنهاست. اورتون و همکاران دریافتند که بالاترین میانگین SUI ( 87%) ساعت ۶ صبح و کمترین میزان آن (۸۱%) حدود ساعت ۱۰ شب است که هر دو ۲ تعریف CCI و موارد استفاده ساعت پس از شیر دوشی صبح و عصرگزارش شده اند. آنها نتیجه گرفتند که شاخص آسایش گاو یک شاخص مناسب برای ارزیابی کلی آسایش است که حد مطلوب آن برای گله ۸۵% است. آنها توصیه کرده اند که بهترین زمان برای ارزیابی استال ها یک ساعت پس از بازگشت گاو از شیر دوشی صبح ( یا دو ساعت پس از شیر دوشی) می باشد. به همین ترتیب شاخص CCI باید زمانی مورد ارزیابی قرار بگیرد که گاو درگیر هیچ گونه فعالیتی (شیردوشی، سم چینی، تست بارداری، تلقیح مصنوعی و غیره) نباشد و غذای جدید هم در اختیارشان قرار نگیرد. اوورتون و همکاران مقادیر بالای ۷۵% برای SUI را توصیه کرده اند که این توصیه با مقادیر بالای ۹۰% که توسط برخی نویسندگان پیشنهاد شده است مغایر است. این شاخص معیاری است که بر اساس رفتار گاو، قابل قبول بودن و تایید کیفیت فری استال ها را ارزیابی می کند. مقادیر پایین این شاخص نشانگر ایستادن تعداد زیادی از گاوها در راهروها و استال است. مقادیر بالای این شاخص نشان می دهد گاوهایی که غذا نمی خورند ترجیح می دهند در استال برای استراحت بخوابند. شاخص آسایش گاو تحت تاثیر ویژگی های گاوداری و شرایط محیطی است.
دیمو و همکاران یک ارتباط آماری منفی معنا دار بین شاخص دما-رطوبت (THI) و CCI و SUI یافتند که نشان می دهد افزایش مقادیر THI بالاتر از ۶۸ به ازای یک واحد می تواند منجر به کاهش مقادیر SUI به میزان ۱.۴۱% و مقادیر CCI به میزان۰.۸۴%بشود. افزایش THI به مقادیر بالاتر از ۶۸ می تواند به طور خفیف منجر به افزایش درصد گاوهایی که در استال ها می ایستند شود. ایستادن گاو ها به آن ها کمک می کند تا در زمان های گرم روز بتوانند راحت تر خود را خنک کنند.. در زمان هایی که مقادیر THI افزایش می یابد تعداد حیواناتی که ترجیح می دهند بایستند تا از این طریق بهتر بتوانند خود را خنک کنند افزایش می یابند. بنابراین یک رابطه ی مستقیم میان مقادیر THI و SSI وجود دارد.
در فصل تابستان، درصد گاو هایی که ترجیح می دهند بایستند بین ۱۰ تا ۳۰ % افزایش می یابد. دیمو و همکاران دریافتند مقادیر THI، شرایط دامداری و فصلی که در آن گزارشات ثبت شده اند تاثیرات معنادار آماری بر شاخص های آسایش ( CCI,SUI,SSI) دارد. زمانی که گاو غذا می خورد، تعداد دفعات شیردوشی و فاکتور های مربوط به دمای محیط، دلایل تفاوت در ارزیابی های انجام شده بر روی آسایش گاو های شیری است. بنابراین تمام این موارد هنگام ارزیابی شاخص های مربوط به آسایش گاو باید در نظر گرفته شوند. دیمو و همکاران پی بردند که فصل، تعداد دفعات شیردوشی و مدیریت تغذیه بر روی سه شاخص آسایش گاو های شیری(CCI,SUI,SSI) تاثیر گذار هستند. کوک و همکاران دریافتند که شاخص آسایش گاو شیری(CCI) به فراوانی توسط مشاوران گله استفاده می شود، این افراد از این شاخص برای ارزیابی رفتار خوابیدن گاو استفاده می کنند.
کروکزل و تعریف CCI و موارد استفاده همکاران افزایش درصد گاوهای ایستاده در راهروها را در زمانی که تراکم گاوهای موجود در استال بیشتر از ۱۱۳% می شود، گزارش دادند. (۱۰.۹، ۱۲.۰، ۱۴.۴ و ۱۶.۵ درصد به ترتیب برای ۱۰۰، ۱۱۳،۱۳۱ و ۱۴۲ درصد تراکم جایگاه نگهداری) شاخص CCI و SSI زمانی که تراکم در گروه افزایش پیدا می کند تا حدودی باهم متفاوت می شوند، اما شاخص SUI زمانی که تراکم جایگاه به بیش از ۱۱۳% می رسد، کاهش می یابد. (۷۰.۱،۷۰.۲،۶۸.۶ و ۶۶.۳ درصد به ترتیب برای ۱۰۰،۱۱۳،۱۳۱ و ۱۴۲ درصد تراکم جایگاه نگهداری). هنگامی که حداکثر زمان خوابیدن وجود دارد، شاخص SUI با افزایش تراکم بیش از ۱۱۳% کاهش می یابد (۸۰.۳،۷۹.۵،۷۴.۸ و ۶۹.۶ درصد به ترتیب در ۱۰۰،۱۱۳، ۱۳۱ و ۱۴۲ درصد تراکم جایگاه نگهداری) در حالی که در شاخص های CCI و SSI تغییرات اندکی ثبت و گزارش شده است. زمانی که این شاخص ها یک ساعت پس از شیردوشی ارزیابی شدند در هیچ یک از آنها تغییرات وابسته به تراکم گزارش نشد. این یافته ها نشان می دهد برای ارزیابی استفاده از استال ها و ایستادن در راهروها، بررسی بیش از یک شاخص ضروری است. در تراکم بالا مقادیر SUI کاهش می یابد، چرا که نه تنها این شاخص استفاده از استال ها را نشان می دهد بلکه تعداد گاوهایی را که در راهرو ها ایستاده اند، غذا نمی خورند و فرصتی برای استفاده از استال ندارند نیز مشخص می کند. CCIو SSI می توانند به منظور دستیابی به میزان واقعی استفاده از استال مورد ارزیابی قرار گیرند ( درصد گاو هایی که در استال ها ایستاده و یا خوابیده اند).
نتیجه گیری
شاخص اصلی در بررسی آسایش استال ها وضعیت قرار گیری گاو در آن است. به منظور بررسی مشکلات طراحی استال ها می توان به گزارشات مربوط به حالت های ایستادن و قرار گیری متفاوت گاو ها و استفاده آنها از استال مراجعه کرد: ایستادن در استال، نشستن در استال، خوابیدن در حالی که تنها قسمت جلویی بدن در داخل استال است،ایستادن و دراز کشیدن مورب در استال، خوابیدن خلاف جهت استال وغیره. به منظور ارزیابی اسایش گاو در گله های شیری راحت ترین و سریع ترین کار بررسی شاخص های آسایش می باشد.
به طور معمول سه شاخص آسایش گاو بیشتر استفاده می شوند، که از طریق ارزیابی آنها می توان شرایط دامداری های شیری را بررسی کرد، از جمله آن ها می توان به شاخص آسایش گاو (CCI)، شاخص استفاده از استال) (SUI و شاخص ایستادن در استال) (SSI اشاره کرد. این شاخص ها به طور فزاینده ای در دامداری ها به منظور بررسی کمیت و کیفیت میزان آسایش گاو های شیری مورد استفاده قرار می گیرند. برای استفاده درست از آنها، باید به سایر فاکتور ها که مقادیر این شاخص ها را تحت تاثیر قرار می دهند مانند: مدیریت دامداری، زمان ثبت گزارش ها در طول روز، فصل و غیره توجه کرد. دانش خوب، تفسیر صحیح، استفاده از سیستم ارزیابی و رفتار گاو شیری می تواند به بهبود آسایش و راحتی آنها کمک کند، که در نهایت منجر به افزایش کارآیی واحد های شیری می شود.
ابزارها و اوسیلاتورهای معاملاتی بخش دوم
که از آنها برای هشدار های فشار خرید و فروش و شناسایی روند استفاده می شود.
اندیکاتور های نوسان نما می توانند اطلاعاتی از قبیل بهترین نقطه ورود به بازار و بهترین نقطه خروج را در بازارهای رنج و نوسان دار بدهند.
اندیکاتور های نوسان نمادر چارت قیمتی بصورت یک پنجره ی جداگانه ای در زیر نمودار قیمت رسم می شوند.
این اندیکاتورها از 2 ناحیه با نام های اشباع خرید(Bought Over) و اشباع فروش(Sold Over) تشکیل می شوند
و زمانی که قیمت یا اندیکاتور از این ناحیه ها خروج کرد بعنوان صدور سیگنال خرید و صدور سیگنال فروش محسوب می شود.
در مقاله قبلی با تعریف کاربرد برخی از اوسیلاتورها آشنایی پیدا کردیم
در این قسمت می خواهیم به ادامه مبحث اوسیلاتورها و ابزارهای کاربردی در بازار بورس بپردازیم.
اوسیلاتور CCI
CCI مخفف Commodity Channel Index است که ابزاری کاربردی برای بازار بورس و سهام محسوب می شود .
این اندیکاتور برای اولین بار توسط شخصی به نام دونالد لمبرت به وجود آمده است .
اندیکاتور CCI نوعی اوسیلاتور است که در فرمول آن از قیمت روز و میانگین متحرک استفاده می شود .
و از درجه بندی خاصی برخوردار است که خط میانی آن ۰ است و حد پایین آن -۱۰۰ و حد بالای آن +۱۰۰ است .
اوسیلاتور CCI نشان دهنده ی انحراف قیمت از میانگین متحرک بازه معین شده توسط کاربر است .
و قدرت شتاب نوسان در یک روند بازار را به خوبی نمایان می کند.
بیشترین نوسان در این اندیکاتور (حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد ) در بازه – ۱۰۰ و + ۱۰۰ صورت می گیرد.
برای محاسبه این اندیکاتور از موارد زیر استفاده می شود:
۱٫ قیمت دارایی ( PRICE )
۲٫ میانگین متحرک دارایی (MA)
۳٫ انحراف معیار (D)
CCI با فرمول زیر محاسبه می شود:
(قیمت معمولی – میانگین متحرک ساده) / (0.015 x میانگین انحراف) 3
(CCI=( PRICE – MA) .(0.015*D
CCI در اصل برای مشاهده تغییرات روند طولانی مدت بازار ایجاد شد.
اما توسط معامله گران برای استفاده در همه بازارها یا بازه های زمانی سازگار شده است.
۱. تجارت با بازه های زمانی محدود ، سیگنال های خرید یا فروش بیشتری را برای معامله گران فعال فراهم می سازد .
معامله گران غالباً از CCI در نمودار بلند مدت استفاده می کنند .
استراتژی ها و شاخص ها بدون اشکال نیستند ،
و تعدیل معیارهای استراتژی و دوره شاخص ممکن است عملکرد بهتری را ارائه دهد.
اگرچه همه ی ابزار ها بی عیب و عاری از خطا نیستند ،
اما اجرای یک استراتژی حد ضرر می تواند به داشتن ریسک کمتر در معاملات به ما کمک کنند ،
و آزمایش استراتژی CCI ،برای سودآوری در بازار و بازه زمانی، نخستین گام ارزشمند قبل از شروع معاملات است .
تا بتوانیم از روند غالب در نمودار کوتاه مدت برای جداسازی بازپرداخت ها و تولید سیگنال های تجاری استفاده کنیم .
استراتژی اساسی CCI
یک استراتژی اصلی CCI برای ردیابی حرکات بالاتر از 100+ استفاده می شود که باعث تولید سیگنال های خرید
و حرکات زیر100- می شود که باعث تولید علائم معاملاتی برای فروش می شود.
سرمایه گذاران ممکن است بخواهند تنها سیگنال های خرید را بگیرند ،
در زمان بروز سیگنال های فروش ، از آن خارج شوند ، و دوباره هنگام دریافت سیگنال خرید ، مجدد سرمایه گذاری کنند.
چندین استراتژی CCI بازه زمانی
CCI همچنین در چندین بازه زمانی قابل استفاده است. نمودار بلند مدت برای ایجاد روند غالب مورد استفاده قرار می گیرد ،
در حالی که یک نمودار کوتاه مدت که دارای نقاط ضعف و نقاط ورود به آن روند می باشد.
معامله گران فعال تر معمولاً از یک استراتژی بازه زمانی چندگانه استفاده می کنند و حتی می توان از آن برای معاملات روزانه استفاده کرد ،
زیرا در معاملات “بلند مدت” و “کوتاه مدت” نسبت به مدت معامله برای ماندن در مواضع خود به معامله گر کمک خواهد کرد .
هنگامی که CCI در نمودار بلند مدت شما از +100 بالاتر حرکت می کند ، این یک روند صعودی را نشان می دهد
و شما فقط در نمودار کوتاه مدت به دنبال سیگنال خرید هستید.
این روند تا زمانی که CCI زیر 100- باشد ، در نظر گرفته می شود.
مهمترین نکته ای که در به کارگیری از تمامی اندیکاتورها از جمله CCI باید در نظر بگیریم این است که ،
اندیکاتورها به تنهایی نباید ملاک خرید ما باشد ، بلکه می تواند به عنوان یک ابزار حمایتی در جهت شناسایی سیگنال خرید و فروش کمک کند.
استوکاستیک (Stochastic Oscillator)
این اوسیلاتور توسط فردی بنام جورج لین که در سالهای 1950 زندگی میکرده ابداع شده
ورودی های این اوسیلاتور کمی با سایر ابزارها متفاوت هست چرا که ورودی های آن از حجم معاملات و قیمت سهم پیروی نمیکند
لذا ورودی های آن صرفا بر اساس سرعت و جهت حرکت روند میباشد.
این اندیکاتور هم به عنوان اندیکاتور اوسیلاتوری شناخته شده است
از این منظر که نقاط اشباع خرید و نقاط اشباع فروش را به خوبی برای ما نمایان می کند.
از مزیت های اصلی دیگر این اندیکاتور این است که حرکت و جهت روند را شناسایی می کند و نقطه ورود و خروج درست را برای ما تعیین می کند .
اوسیلاتور استوکاستیک (به انگلیسی Stochastic Oscillator) با نام نوسانگر تصادفی نیز شناخته میشود.
استوکاستیک یک شاخص برای Momentum است که قیمت بسته شدن یک سهام را با طیفی از قیمتهای آن در طول یک بازه زمانی معین مقایسه میکند.
حساسیت این نوسانگر به حرکات بازار را میتوان با تنظیم آن با بازه زمانی یا با گرفتن یک میانگین متحرک از نتیجه کاهش داد.
از این نوسانگر با استفاده از مقادیر محدود صفر تا صد برای صدور سیگنالهای معاملاتی فروش بیش از حد (oversold) و خرید بیش از حد (overbought) استفاده میشود.
نکات کلیدی:
- استوکاستیک یک اسیلاتور تکنیکال مشهور برای ایجاد تشخیص نقاطی است که سهام، در منطقه خرید یا فروش قرار دارد.
- این شاخص در دهه 50 میلادی ایجاد شده و تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته است .
- نوسانگرهای تصادفی بیشتر نسبت به اندازه حرکت حساس هستند تا نسبت به قیمت مطلق.
چگونه از استوکاستیک سیگنال دریافت کنیم؟
قوی ترین سیگنال ها در این اوسیلاتور زمانی رخ می دهد که اسیلاتور از محدوده های اشباع
( بالای 80 برای سمت فروش و زیر 20 برای سمت خرید) خارج شود.
هر چه شیب خطوط اوسیلاتور بیشتر باشد تغییر روند با سرعت بیشتری رخ خواهد داد.
خروج اوسیلاتور از محدوده زیر 20 به سمت بالا می تواند یک سیگنال خرید خوب باشد و سهم وارد رشد دوباره شود.
باند بولینگر (Bollinger Band)
باند بولینگر (به انگلیسی Bollinger Band) یک ابزار تحلیل تکنیکال است که از ترسیم مجموعه خطوط زیر تشکیل میشود:
- دو انحراف معیار (standard deviation) (مثبت و منفی)
- یک میانگین متحرک ساده (SMA)
کاربر میتواند مقادیر این موارد را به دلخواه تنظیم کند.
معاملهگر تکنیکال معروف، جان بولینگر (John Bollinger)، باند بولینگر را ابداع و به نام خود ثبت کرد.
نکات کلیدی:
- باندهای بولینگر یک ابزار تحلیل تکنیکال است که توسط جان بولینگر ابداع شد.
- باندهای بولینگر از سه خط تشکیل شدهاند: یک میانگین متحرک ساده (باند وسط)، یک باند بالا، و یک باند پایین.
- باندهای بالا و پایین معمولا دو انحراف معیار مثبت و منفی از یک میانگین متحرک ساده 20 روزه هستند اما میتوان آنها را تغییر داد.
نحوه محاسبه باندهای بولینگر
اولین قدم در محاسبه باندهای بولینگر، محاسبه میانگین متحرک ساده ورقه بهادار مورد بحث (اغلب با استفاده از میانگین متحرک ساده 20 روزه) است.
یک میانگین متحرک 20 روزه میتواند میانگین قیمتهای بسته شدن برای 20 روز اول را به عنوان اولین نقاط داده محاسبه کند.
نقطه داده بعدی باعث حذف قیمت قبلی میشود و قیمت روز 21 را اضافه کرده و میانگینگیری میکند و الی آخر.
در مرحله بعد، انحراف معیار قیمت ورقه بهادار محاسبه میشود.
انحراف معیار محاسبه ریاضی واریانس میانگین است و در علم آمار، اقتصاد، حسابداری و امور مالی کاربرد ویژهای دارد
برای مجموعه دادهای فرضی، انحراف معیار محاسبه میکند که چگونه اعداد توزیع شده از یک مقدار میانگین هستند.
انحراف معیار را میتوانید با استفاده از ریشه توان دوم واریانس که خود میانگین تفاوتهای مجذور میانگین است محاسبه کنید.
سپس، آن مقدار انحراف معیار را ضرب در دو کنید و مقدار حاصل را از هر نقطه در طول میانگین متحرک ساده هم تفریق و هم جمع کنید.
مقادیر به دست آمده باندهای بالایی و پایینی را به وجود میآورند.
باندهای بولینگر به شما چه میگویند؟
باندهای بولینگر تکنیکی بسیار مشهور هستند. بسیاری از معاملهگرها بر این باورند که هر چه حرکات قیمت به باند بالایی نزدیکتر باشد،
بازار بیشتر در معرض بیش خرید (overbought) است، و هرچه حرکات قیمت به باند پایینی نزدیکتر باشد، بازار بیشتر در معرض بیش فروش (oversold) است.
باز و بسته شدن پهنای باند های بولینگر
در اندیکاتور بولینگر باند ٬باند ها بر اساس میانگین متحرک باز و بسته می شوند.
هر گاه تغییرات قیمت (نوسانات) افزایش پیدا کند پهنای باند بولینگر افزایش پیدا می کند
و فاصله بین باند های بالا و پایین زیاد می شود.
و هرگاه نوسانات و تغییرات قیمت کاهش یابد فاصله باند های بولینگر کم می شود و پهنای باند کم می شود.
اگر پهنای باند بطور غیر معمول افزایش یابد هشدار اتمام روند قبلی را می دهد
و اگر پهنای باند بطور غیر معمول کاهش یابد هشدار شروع روند جدید را می دهد که در سیگنال های خرید و فروش بسیار مهم و کاربردی است.
اگر در این موقعیت یک کندل کاملا بالای میانکین متحرک قرار بگیرد و یا کندلی خارج از باند بالایی شود سیگنال خرید برای روند صعودی پیش رو صادر می شود.
نکات اندیکاتور باند های بولینگر:
یکی از ساده ترین کاربرد های باند های بولینگر تعیین هدف قیمتی است
بطوریکه اگر قیمت از باند پایین به سمت بالا حرکت کند و از خط میانی عبور کند می توانیم هدف بعدی قیمت را باند بالایی در نظر بگیریم
همچنین اگر قیمت از باند بالایی به سمت پایین حرکت کند و از خط میانی عبور کند
می توان قیمت بعدی را در باند پایینی هدف گذاری کرد.
اگر قیمت خارج از باند های بولینگر ثبت شود اصطلاحا شکست باند های بولینگر گفته می شود.
در روند های صعودی اغلب معاملات در بین باند بالایی و خط میانی صورت می گیرد و خط میانی به عنوان خط حمایتی عمل می کند
و در روند نزولی اغلب معاملات در بین باند پایینی و خط میانی صورت می گیرد
که خط میانی در این وضعیت به صورت خط مقاومتی عمل می کند.
برخی افراد که اطلاع و تجربه کافی از ابزار های تحلیل تکنیکالی ندارند
در باند های پایینی بولینگر خرید و در باند بالایی به موقعیت فروش می روند در حالی که این روش بطور قطعی و همیشگی درست نیست
و با اشتباه باعث ضرر و زیان در بورس می شود البته این استراتژی تنها در زمانی که روند وجود ندارد و بازار رنج است
و اندیکاتور باند های بولینگر شیب افقی دارد قابل انجام است.
هرگز و هرگز به تنهایی با استفاده از اندیکاتور باند های بولینگر نمی توان اقدام به خرید و فروش کرد
بلکه باید این ابزار تحلیل تکنیکال را در کنار دیگر ابزار ها و تحلیل های بنیادی به کار برد
تا در کنار کاهش ریسک قطعیت بیشتری در تحلیل ها و انتخاب های درست بوجود آید.
اندیکاتور ADX
اندیکاتور ADXیکی از اندیکاتورهای پرطرفدار در میان تحلیلگران است و اطلاعاتی را در خصوص با شتاب و قدرت روند به ما خواهد داد.
اندیکاتور ADX از ۳ خط تشکیل شده است؛ خط ADX ، خط DI مثبت و خط DI منفی.
خط ADX قدرت روند را محاسبه می کند و این بدین معنی است که صعودی بودن این خط به معنای افزایش قدرت روند خواهد بود،
لذا معلوم است که اندیکاتور ADX نزولی به معنی از دست رفتن قدرت روند و ADX صاف نیز به معنای خنثی بودن روند می باشد.
نکته ای که در این خصوص باید توجه داشته باشید این است که خط ADX جهت روند را مشخص نخواهد کرد!
همانطور که پیش تر هم گفتیم، وقتی که ADX در حالت صعودی باشد، تنها به معنی افزایش قدرت روند است،
پس چنانچه بازار در یک روند نزولی قرار داشته باشد و ADX در حالت صعودی قرار بگیرد، این بدین معنی است که روند نزولی در حالت قدرت گرفتن است.
میتوان گفت که خطوط DI، اطلاعاتی در خصوص با جهت روند و همچنین قدرت روند به ما خواهد داد.
پیش از این که به دنیال نمودار و استفاده از خطوط DI بروید، در نظر داشته باشید که شیوه اندازه گیری این خطوط را بفهمید.
تنها موردی که باید مد نظر قرار دهید این است که خطوط DI بالاترین و پایین ترین قیمت کندل ها را با یکدیگر مورد قیاس قرار می دهد.
اندیکاتور ADX هم مثل دیگر اندیکاتورها سیگنال هایی را می دهد،
ولی مهم است بدانید که همه سیگنال ها الزاما ۱۰۰ درصد درست نیستند
و این امکان وجود دارد که خطا داشته باشد. لذا وظیفه ما به عنوان یک معامله گر این است
که با استفاده از دیگر ابزارهای تکنیکال، سیگنال های اشتباه را فیلتر کرده و سیگنال هایی با احتمال موفقیت بالا را بیابیم.
اندیکاتور ایچیموکو یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد در بورس
اندیکاتور ایچیموکو یا نمودار ابری ایچیموکو که به آن Ichimoku Cloud Chart گفته می شود،
این اندیکاتور یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال محسوب می شود که در گروه اندیکاتورهای پیش رو جای گرفته است.
در تحلیل تکنیکال از این اندیکاتور مثل نمودارهای شمعی-ژاپنی به منظور تحلیل و تعریف CCI و موارد استفاده بررسی وضعیت بازار مورد استفاده قرار می گیرد،
هرچند یک اندیکاتور است، ولی در حقیقت می توان گفت نوع پیشرفته ای از نمودار است
که وضعیت بازار را در ابعاد گوناگون نمایان خواهد کرد.
در نتیجه توجه داشته باشید که اندیکاتور ایچیموکو بیشتر یک نوع نمودار است تا اندیکاتور.
این بدین معنی است که تحلیلگران با نگاه کردن به نمودار قادرند روند را شناسایی نمایند تا در ادامه به دنبال سیگنال های خرید یا فروش باشند.
کاربردهای اندیکاتور ایچیموکو
۱. شناسایی روند سهام
۲. بررسی نقاط حمایت و مقاومت
۳. شناسایی جهت و قدرت روند
۴. به دست آوردن اطلاعات مهم از سهام در کوتاه مدت
۵. سیگنال های مبنی بر ورود و خروج از سهام
۶. مشخص کردن حد ضرر و شناسایی نقاط برگشت قیمت .
اندیکاتور ایچیموکو دارای ۵ جزء می باشد، که هر یک از جزای آن به تحلیل تکنیکال و بررسی قسمتی از بازار اشاره خواهد داشت.
در حقیقت اندیکاتور ایچیموکو یک نوع نمودار است و نباید به دید یک اندیکاتور به آن نگریست،
در عوض بایستی به تحلیل قسمت های گوناگون آن پرداخت
و با در کنار هم قراردادن این داده ها به تشخیص و درک بسیار دقیقی از وضعیت کلی بازار می رسید.
اسیلاتور (Oscillator) چیست؟ معرفی بهترین اسیلاتورها برای معامله رمزارز
در دنیای معاملاتی پی بردن به روند بازار و کشف نقاط مناسب ورود و خروج، برای تریدرها از اهمیت ویژهای برخوردار است. اما به راستی با توجه به مارکت بزرگ و پرنوسان کریپتو کارنسی، تمام معاملهگران از خرید ارز دیجیتال خود سود میبرند؟ قطعاْ این طور نیست. به همین دلیل افراد با تجربه از ابزارهایی کمکی جهت شناخت بهتر شرایط بازار کمک میگیرند. یک نمونه از این ابزارها، اسیلاتور یا نوسان ساز نام دارد که در این مقاله قصد داریم به معرفی و نحوه استفاده از آن در بازار رمزارزها بپردازیم.
اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور (Oscillator) یا نوسان ساز، شاخصی نموداریست که در تشخیص شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش یک دارایی در بازارهای مالی به ما کمک میکند. امروزه اکثر کاربران حوزه کریپتو اسیلاتورها را در مواردی همچون: تشخیص حداکثر دامنه نوسانات، واگرایی و نقاط ورود و خروج به کار میگیرند. اسیلاتورها به نوبه خود از درجه اطمینان بالایی برخوردارند، اما نباید فراموش کنیم که در معاملات هیچ ابزاری ۱۰۰٪ تضمینی و کارآمد نیست. به طور کلی هر اسیلاتور دارای دو باند (کرانه بالا و کرانه پایین) است که یک شاخص روند (اندیکاتور) بین این محدوده نوسان میکند. با تحلیل نوسانات این شاخص، معاملهگر متوجه شرایط بازار خواهد شد. برخی از رایجترین انواع اسیلاتور عبارتند از:
- استوکاستیک (stochastic)
- قدرت نسبی (RSI)
- شاخص کانال کالا (CCI)
- اسیلاتور AO
- اسیلاتور مومنتوم (Momentum)
سرمایهگذاران، نوسان سازها را یکی از مهمترین ابزارها برای درک بازار میپندارند، اما ابزارهای تکنیکال دیگری هم وجود دارد که به آنها در بررسی معاملات کمک میکند، مانند مهارت چارت خوانی و اندیکاتورهای تکنیکال. در ادامه به نحوه استفاده از اسیلاتور و معرفی شناختهشدهترین آنها در معاملات ارز دیجیتال خواهیم پرداخت.
نحوه استفاده از اسیلاتور
برای استفاده از هر اسیلاتور (نوسان ساز)، ابتدا باید دو محدوده را برای آن تعریف کنیم. سپس، با قرار دادن این ابزار بین این دو بازه، اسیلاتور نوسان کرده و یک شاخص روند ایجاد میکند. معاملهگران با بررسی نوع نوسانات این شاخص، به شرایط بازار پی خواهند برد. به زبان ساده هنگامی که معاملهگر ببیند اسیلاتور به سمت مقادیر بالاتر حرکت میکند، متوجه میشود دارایی او در حالت اشباع خرید است. در طرف مقابل، زمانی که اسیلاتور به سمت مقادیر پایینتر حرکت کند، او دارایی خود را در حالت اشباع فروش در نظر میگیرد. عموماً تحلیلگران از نوسان ساز زمانی استفاده میکنند که قادر به تشخیص روند قیمت نباشند. (برای مثال زمانی که چارت قیمتی یک ارز به صورت افقی است).
تحلیل نوسانات اسیلاتور
تریدرها در تحلیل تکنیکال، یک Oscillator را در مقیاسی بین۰ تا ۱۰۰ درصد اندازهگیری میکنند؛ جایی که قیمت پایانی نسبت به محدوده قیمت کل برای تعداد مشخصی از کندلها در چارت نمایان است. هنگامی که بازار در یک محدوده خاص معامله میشود، اسیلاتور نوسانات قیمت را دنبال میکند. در این حالت اگر دامنه نوسانات از ۷۰ تا ۸۰ درصد محدوده قیمت کل تعیین شده فراتر رود، شرایط اشباع خرید را به ما نشان میدهد که به معنای فرصت فروش است. در مقابل از رسیدن نوسانات به زیر ۳۰ تا ۲۰ درصد، به معنای اشباع فروش و فرصتی برای خرید یاد میشود.
تا زمانی که قیمت یک ارز در محدوده تعیین شده اسیلاتور باقی بماند، سیگنالهای دریافتی معتبر هستند. اما هنگامی که یک شکست قیمتی (بریک اوت) رخ دهد، این سیگنالها ممکن است گمراهکننده شوند. تحلیلگران بریک اوت و پولبک را عامل یک سویه شدن بازار یا شروع یک روند جدید قلمداد میکنند و در این شرایط نوسان ساز ممکن است برای مدت طولانی در محدوده اشباع خرید یا فروش باقی بماند.
معرفی برخی اسیلاتورهای بازار کریپتو
از مهمترین انواع اسیلاتورها در بازار کریپتو میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. اسیلاتور یا نوسان ساز استوکاستیک (Stochastics)
این اسیلاتور مبتنی بر مقایسه بهای یک دارایی در محدوده قیمتی و زمانی خاص است. این ابزار با سیگنالهایی که بر اساس همگرایی و واگرایی در نقاط بینهایت ایجاد میکند، در تعیین نقاط برگشت احتمالی قیمت موثر است. این همگرایی/واگرایی توسط ۲ خط (بین سطوح ۰ تا ۱۰۰) تشکیل میشود که بیانگر تحرکات قیمت در یک بازه زمانی مشخص است. بنابراین عبور از هر دو این خط چیزیست که ما از آن به عنوان سیگنال خرید یا فروش یاد میکنیم.
هرچند هر معاملهگر باتجربهای حرکت بازار را میتواند تنها با نگاه کردن به نمودار دریابد. با این حال، اسیلاتور Stochastic تحلیل قیمت را برای ما بسیار آسانتر کرده است. همانطور که در تصویر بالا ملاحظه میکنید، EURUSD در یک روند صعودی پایدار باقی مانده است. اما از هفته دوم ژوئن ۲۰۲۰ روند صعودی تحلیل رفته و قیمت به تدریج به سمت خط روند در حال کاهش است. در همان زمان، اسیلاتور استوکاستیک هم در حال کاهش بوده و تا پایان ژوئن به عدد ۲۲ رسید. این یک واگرایی صعودی و یک فرصت خرید قلمداد میشود.
۲. اسیلاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
نوسان ساز شاخص قدرت نسبی یکی از شناختهشدهترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است که روند حرکت یک دارایی را به ما نشان میدهد. این Oscillator با تشخیص نیروی افزایشی یا کاهشی در پس قیمت یک دارایی (در یک زمان معین) برای تشخیص رشد یا سقوط بهای یک ارز بهکار میرود. RSI درست مانند استوکاستیک بین مقادیر ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است. با این حال، سطح اشباع خرید و فروش در روندهای صعودی روی ۷۰ و در روندهای نزولی روی ۳۰ تعیین میشود.
بهترین راه استفاده از RSI این است که ابتدا به دنبال سطوح حمایت و مقاومت بالقوه باشیم و بعداً فرصتهای ورود به بازار را بیابیم. برای انجام این کار، به جای تمرکز روی سطح ۵۰، میتوانیم دو خط اضافی ۴۰ و ۶۰ را (مطابق شکل بالا) در پنجره RSI ترسیم کنیم. بنابراین زمانی که RSI به سطوح ۴۰ و ۶۰ رسید، سطوح حمایت و مقاومت پیدا میشود.
۳. اسیلاتور شاخص کانال کالا (CCI)
اسیلاتور شاخص کانال در اصل نیروی پشت هر حرکت قیمت را اندازهگیری و بر اساس آن روندهای صعودی یا نزولی را مشخص میکند. این ابزار با مقایسه قیمت فعلی و قیمتهای قبلی یک ارز، میزان قدرت یک روند را مشخص میکند. CCI برای این کار از اندیکاتور میانگین متحرک به عنوان نقطه مرجع خود استفاده میکند. به این صورت که اگر CCI بالای آن قرار گرفت، قیمت بیشتر از حد متوسط بوده و این یک نیروی رو به رشد است. از طرفی اگر CCI پایینتر از میانگین متحرک بود، حاکی از پایین بودن قیمت از حد متوسط و وجود ضعف در روند صعودیست.
CCI برخلاف RSI که بین ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است، هیچ حد بالا یا پایینی ندارد. در عوض، این نوسان ساز در شرایط عادی بازار بین سطوح ۱۰۰- تا ۱۰۰+ در نوسان است. بنابراین زمانی که در این محدوده نرمال باقی بماند، نشان دهنده عدم وجود یک روند قوی در بازار و تثبیت قیمت است. در مقابل، رسیدن آن به بالای ۱۰۰+ نشاندهنده یک روند صعودی قوی و کاهش آن از سطح ۱۰۰- از یک روند نزولی قوی خبر میدهد.
۴. اسیلاتور AO
اسیلاتور AO توسط معاملهگر معروف بیل ویلیامز (Bill Williams) برای سنجش اختلاف بین سیکل ۵ام و ۳۴ام میانگین متحرک ساده (SMA) خلق شده است. AO درست مانند MACD به صورت هیستوگرام رسم میشود. به بیان ساده، زمانی که هیستوگرام بالای خط صفر و در حال افزایش باشد، سیگنالی صعودی و قیمت در حال افزایش است. همچنین هنگامی که هیستوگرام زیر خط صفر قرار گرفت، نشانگر حرکت نزولی قیمت است.
بهترین راه برای استفاده از AO، استراتژی Twin Peak (قلههای دوقلو) است که اساساً واگرایی معاملات را توصیف میکند. نکته مهمی که در این حالت باید به خاطر بسپارید این است که قلههای دوقلوی نزولی در بالای خط ۰ و قلههای دوقلوی صعودی در زیر خط ۰ رخ میدهند.
مطابق تصویر بالا شما برای ورود به بازار در کف قیمت، باید منتظر تشکیل دو قله متوالی بالای خط صفر بمانید (جایی که قله دوم پایینتر از قله اول است). در مقابل برای خروج از بازار در سقف، باید منتظر دو قله متوالی زیر خط صفر بمانید (جایی که قله دوم بالاتر از قله اول است). سپس میتوانید با ظاهر شدن اولین نوار سبز رنگ روی خط هیستوگرام، با یک سفارش خرید (لانگ) وارد بازار شوید.
۵. اسیلاتور مومنتوم
این اسیلاتور به ما امکان پی بردن به سرعت حرکت قیمت و در نتیجه روند آن را میدهد. مومنتوم در اصل رابطه بین قیمت فعلی با قیمت چند روز قبل است. بنابراین نحوه تفسیر آن اهمیت زیادی دارد. مطابق تصویر بالا، منفی شدن این شاخص بیانگر یک روند نزولی و مثبت شدن آن از یک روند صعودی حکایت دارد.
اگر اسیلاتور مومنتوم به مقادیر بسیار بالا یا پایین (نسبت به مقادیر تاریخی آن) برسد، به عنوان تداوم روند فعلی استنباط میشود. از آنجایی که این ابزار حد بالا و پایین ندارد، شما باید تاریخچه خط مومنتوم را به صورت بصری بررسی و خطوط افقی را در امتداد مرزهای بالا و پایین آن ترسیم کنید. هنگامی که خط مومنتوم به این سطوح رسید، نشان دهنده شرایط اشباع خرید (کاهش قیمت) یا اشباع فروش (افزایش قیمت) است.
تفاوت اسیلاتور با اندیکاتور چیست؟
اجازه دهید همین ابتدا یک نکته مهم را درخصوص اسیلاتور و اندیکاتور بیان کنیم. تمامی این ابزارها به منظور شناسایی روند بازار و پیشبینی قیمت طراحی شدهاند. بنابراین به تعبیری اسیلاتور زیرمجموعهای از اندیکاتورهاست. همچنین معاملهگران از اسیلاتورها همزمان با سایر اندیکاتورهای تکنیکال برای تصمیمگیری بهتر در بازارهای معاملاتی استفاده میکنند. اما با این وجود تفاوتهایی هم در نحوه عملکرد این دو ابزار وجود دارد که عبارتند از:
- اسیلاتورها عماماً به عنوان یک پنجره جدید در کنار سیگنال اصلی نمایش داده میشوند، در حالی که اندیکاتورها دقیقاً روی چارت قیمت سوار میشوند.
- اسیلاتورها فقط دو محدوده اشباع خرید و اشباع فروش را بر اساس محاسبات خود مشخص میکنند. به عنوان مثال در اسیلاتور RSI سطوح بالاتر از ۷۰ به عنوان اشباع خرید و سطوح پایین تر از ۳۰ به عنوان اشباع فروش در نظر گرفته میشود.
- اسیلاتورها عموما برای تشخیص واگرایی بکار میروند در حالی که اندیکاتورها در تشخیص روند بازار موثرند.
در پایان باید اشاره کنیم این ابزارها در سایر بازارهای مالی مانند، کالا، فلزات گرانبها و غیره نیز به کار میروند و موارد استفاده از آنها تنها محدود به بازار کریپتو نمیشود. امیدواریم مطالعه این مقاله جوابگوی نیازهای شما درخصوص اسیلاتورها بوده باشد. بی صبرانه منتظر دریافت نظرات شما همراهان عزیز هستیم.
اسیلاتور (Oscillator) چیست؟
درمقالات قبلی، در رابطه به کندل استیک ها صحبت کردیم. هر آنچه که لازم است یک تریدر بداند. در این راستا به معرفی ابزار هایی چون: اندیکاتور هارمونیک، ایچیموکو و تنکانس و کیجونسن هم پرداختیم. ابزارهای ذکر شده برای روند های معمولی صعودی یا نزولی قابل استفاده هستند. حال اگر بازار در حالت رنج باشد، نیازمند ابزاری تحت عنوان اسیلاتور می باشیم. تیم توکن باز قصد دارد در این مقاله به بررسی اسیلاتورها بپردازد. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
اسیلاتور (Oscillator) چیست؟
در تعریف اسیلاتور ها، می توانیم بگوییم که اندیکاتورهایی می باشند که در زمان رنج زدن نمودار (روند ساید ترند)، برای تشخیص و معین کردن نقاط اشباع خرید و فروش بهره جویی میشوند. باید بدانیم اسیلاتور ها همانند میانگین متحرک و خط روند، از اهمیت بسزایی در بررسی و ارزیابی یک سهم برخوردارند.
به عبارت دیگر می توان گفت که اسیلاتور ها اغلب، اندیکاتورهای پیشرو می باشند که در تحلیل سهام یا رمز ارزهایی که در دامنهٔ معینی در حال ترید شدن می باشند( مخصوصاً در روندهای ساید ترند)، بیشترین کاربرد را دارا هستند. همچنین برای مشخص نمودن وجود نواحی برگشتی احتمالی هم قادر خواهیم بود تا از آنها بهره جویی کنیم؛ پس می توان اذعان داشت که اسیلاتور ها نشانگر سودمندترین حالت خود در الگوهای معاملاتی ساید ترند هستند.
یک تحلیلگر تکنیکال هنگامی که نمودار روند معینی ندارد و ساید ترند است، از اسیلاتورها بهره جویی میکند. وقتی که سهام یک شرکت در روندی ساید ترند قرار بگیرد یا نتواند در بازاری پر تلاطم و نوسانات شدید، روند معینی را در پیش بگیرد، اسیلاتور ها بهترین ابزار موجود محسوب خواهند شد.
انواع اسیلاتور
باید بدانیم اسیلاتورها انواع مختلفی دارند که برخی از آنها به بیش از یک گروه یا دسته اطلاق می شوند. در اینجا درباره ی دو گروه عمده تر اسیلاتور ها صحبت میکنیم:
نوع اول: Axial oscillator که حول یک ناحیه یا خط مرکزی در حال نوسان است.
نوع دوم: Band oscillator که بین دو ناحیه اشباع خرید و فروش درحال نوسان می باشد.
به صورت کلی می توان گفت که اسیلاتورهای محوری برای تشخیص و تحلیل جهت حرکت قیمت لحظهای رمز ارزها مناسب و مطلوب هستند. در صورتی که اسیلاتورهای باند به جهت شناسایی نواحی اشباع خرید و فروش، مطلوب می باشند.
Axial oscillator
این اسیلاتور حول یک محور یا ناحیه ی مرکزی در حال دوران می باشد. اسیلاتور محوری برای مشخص کردن ضعف و قدرت ارز و جهت حرکت مومنتوم یک ارز مفید واقع می شود. باید بدانیم، زمانی که یک اسیلاتور محوری در بالای محور مرکزی خود در حرکت باشد، بازار روندی صعودی (bullish) را طی کرده و هنگامی که این اسیلاتور در زیر محور خود شروع به حرکت کند، بازار روندی نزولی (bearish) تجربه خواهد کرد.
لازم است بدانیم اندیکاتور مکدی که در تحلیل تکنیکال کاربردی فراوان دارد، نمونه ی بارز یک اسیلاتور محوری می باشد که حول یک مبدأ نوسان انجام می دهد. مکدی به صورت اختلاف بین EMA 12 و 26 روزه ی هر سهم یا ارز تعریف میشود. اما لازم است بدانیم هرچقدر این دو Moving Average از هم فاصله گرفته و دور شوند، درک و فهم آنان نیز مشکل تر خواهد بود.
با وجود آن که مکدی محدودیتی ندارد، اما امری بعید خواهد بود که اختلاف زیادی بین دو میانگین متحرک برای مدت زمان طولانی باقی بماند.
انواع اسیلاتور محوری عبارتند از:
•MACD
•ROC
Band oscillator
این اسیلاتور در بالا و پایین دو باند نوسان انجام می دهد که بیشترین و کمترین قیمت را معین میکند. لازم است بدانیم باند پایینی نشانگر اشباع فروش و باند بالایی نمایانگر اشباع خرید می باشد. این باندهای ایجادشده بر پایه ی اسیلاتور سوار هستند و بر روی هر سهم یا ارز، اندکی دارای تفاوت و تمایز می باشند که به تریدرها یا تحلیلگران اجازه میدهد، نواحی اشباع خرید و فروش را به سهولت شناسایی کنند.
انواع اسیلاتور باند عبارتند از:
•RSI
•اسیلاتور استوکاستیک
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور
باید دانست، اگرچه بیشتر تریدها معتقد هستند که اسیلاتور با اندیکاتور تفاوت دارد، اما در واقع نمی توان از این موضوع که اسیلاتورها یکی از 4 مدل اندیکاتور محسوب می شوند، غافل شد. درحقیقت اسیلاتورها زیرمجموعه اندیکاتورها محسوب می شوند. اما در هر صورت سه تفاوت بین اندیکاتورها و اسیلاتورها در تحلیل های تکنیکال وجود دارد که عبارتند از:
1- بخشی از اندیکاتورها هستند و زیرمجموعه اندیکاتور محسوب می شوند.
2- دارای دو محدوده ی اشباع خرید و اشباع فروش هستند.
3- واگرایی که تنها در اسیلاتور کاربرد دارد.
5 اسیلاتور اصلی
هر یک از اسیلاتورها بر اساس دادهی مخصوصی به وجود آمده و هر یک کاربردی متمایز با دیگری دارند. ضمن آنکه هیچگاه نمیتوانیم یکی از آنان را به عنوان بهترین اسیلاتور بر شماریم. اما می توانیم به 5 اسیلاتور اصلی در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال اشاره کنیم که عبارتند از:
بهترین اسیلاتور
باید بدانیم به صورت کلی، برای شناسایی خرید بیش از حد و همینطور فروش بیش از حد، از اسیلاتور های حرکت با دامنه ثابت استفاده می شود.
این موارد شامل شاخص RSI، اندیکاتور استوکاستیک و استوکاستیک RSI است. شاخص قدرت نسبی و اسیلاتور استوکاستیک ما بین صفر تا صد در نوسان است در صورتی که استوکاستیک RSI بین صفر و یک در نوسان می باشد.
چگونگی کارکرد اسیلاتورها
اسیلاتورها اغلب و همواره با دیگر شاخص ها برای تجزیه و تحلیل تکنیکال در مورد تریدها مورد بهره وری قرار می گیرند. در تجزیه و تحلیل تکنیکال، تریدرها نوسانگرها را، یکی از اصلی ترین ابزارهای فنی برای درک و تجزیه و تحلیل می دانند. اما سایر ابزارهای فنی هم وجود دارد که تحلیلگران برای بهبود ترید خود مفید دانسته و از آن استفاده می کنند. مانند: مهارت خواندن و درک نمودار و شاخص های فنی.
باید بدانیم که اگر یک سرمایه گذار از یک اسیلاتور بهره جویی کند، نخست دو مقدار را مشخص و انتخاب می کند. پس از آن، با قرار دادن ابزار بین این دو مقدار، نوسان ساز اقدام به نوسان می کند و یک شاخص روند به وجود می آورد. بعد از آن، سرمایه گذار از شاخص روند برای خواندن و فهم شرایط فعلی بازار برای آن رمز ارز مدنظر بهره جویی می کند.
هنگامی که سرمایه گذار ببیند اسیلاتور به سمت مقدار بالاتر در حرکت است، سرمایه گذار دارایی و اندوخته را تحت عنوان خرید بیش از حد تعبیر می کند که در عکس، این موضوع هم برقرار است، زمانی که نوسانگر به سمت پایین سوق پیدا کند، سرمایه گذار فروش بیش از اندازهی دارایی را در راس کار خود قرار می دهد.
نکات کلیدی اسیلاتورها
اسیلاتورها شاخص های حرکتی محسوب می شوند که در تحلیل تکنیکال از آنان بهره جویی می شود و لازم به ذکر است که نوسانات آنان به نوارهای بالا و پایین محدود خواهد شد.
زمانی که مقادیر oscillator با این باندها مقارن می شوند، سیگنال های خرید یا فروش بیش از حد را به تریدرها ارائه می کنند. اسیلاتورها عموماً با اندیکاتورهای Moving average ادغام می شوند تا سیگنال شکست یا تغییر روند را به نمایش بگذارند.
دیدگاه شما