ارزش ذاتی سهام چیست؟
سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران قبل از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند.یکی ازمفاهیم مهم درارزش گذاری سهام .مفهوم ارزش ذاتی است که برای سرمایهگذاران از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ارزش ذاتی سهام چیست؟
ارزش ذاتی سهام یا ارزش بنیادی (Intrinsic value) مفهومی است که تحلیلکنندگان مالی برای برآورد ارزش سهام، با توجه به تمام عوامل، خصوصیات و شرایط فعالیتهای تجاری یا سرمایهگذاری، مورد استفاده قرار میدهند. ارزش ذاتی سهام یک سرمایهگذاری مانند اوراق بهادار بر اساس دو عامل (قدرت سودآوری و کیفیت کسب سود) تعیین میشود.
قدرت سودآوری بر اساس قابلیتهای واحد اقتصادی برای افزایش یا ثبات سودآوری (تکرارپذیری در سالهای آینده) قابلاندازهگیری است همچنین کیفیت کسب سود بر اساس عواملی مانند مشتریمداری، کسب رضایت مشتری، کسب رضایت کارکنان، ریسک نسبی، رقابت و ثبات پیشبینیهای سودآوری ارزیابی میشود.
ارزش ذاتی سهام، ارزش واقعی شرکت یا دارایی بر اساس لحاظ تمامی ابعاد کسبوکاری ازجمله صورتهای مالی، پتانسیل رشد شرکت و لحاظ داراییهای مشهود و نامشهود تعیین می شود.
درحقیقت ارزش فعلی (present value) جریانات نقدی که سهام یک شرکت در آینده برای سرمایهگذاران پدید میآورد، نشان دهنده و تعیینکننده ارزش ذاتی سهام است. لذا در پیدا کردن ارزش ذاتی سهام، پیشبینی صورتهای مالی در سالهای آینده از اهمیت بالایی برخوردار است.
نمی توان گفت ارزش ذاتی سهام مساوی با ارزش بازار است و به همین دلیل سرمایهگذاران بنیادی با استفاده از تفاوت در قیمت ذاتی و قیمت بازار اقدام به خرید یا فروش دارایی یا سهام خود می کنند .بطوریکه اگر سهامی کمتر از ارزش ذاتی سهام خود در حال معامله باشد، یعنی ارزش معاملاتی که در بازار انجام می شود از ارزش ذاتی سهام کمتر است و فعالان بازار در این حالت اقدام به خرید میکنندو به اصطلاح میتوان گفت به سهامی که کمتر از ارزش ذاتی خود مورد معامله قرار گیرد undervalue میگویند، همچنین اگر سهامی بالاتر از ارزش ذاتی خود در حال معامله باشد، اقدام به فروش میکنند که به چنین سهامی نیز اصطلاحاً overvalue میگویند.
برای سرمایهگذاران در بازار سرمایه، تعیین اینکه سهام بالاتر و یا کمتر از ارزش ذاتی خود قیمتگذاری شده است، از اهمیت بالایی برخوردار است.
همچنین به اختلاف بین ارزش ذاتی سهام و قیمت بازار، حباب گفته میشود. این حباب میتواند مثبت و یا منفی باشد. در واقع اگر قیمت بازاری سهمی بیشتر از ارزش ذاتی آن باشد دارای حباب مثبت است و باید فروخته شودو اگر قیمت بازاری سهمی کمتری از ارزش ذاتی آن باشد، دارای حباب منفی است و بایدخریداری شود به بیان دیگر چنین سهمی بهاندازهی اختلاف بین ارزش بازار و ارزش ذاتی آن ارزانتر قیمتگذاری شده است.
دردوره های آموزش تحلیل بنیادی ، مباحث ارزش گذاری سهام ونحوه محاسبه آن موردبررسی قرارمیگیرد تاقدرت شناحت وسرمایه گذاری درسهامی که از ارزندگی لازم برخوردارند انجام شود.
0 تا 100 محاسبه ارزش شرکت به 8 روش جدید !
در واقع و بطور کلی، هر دارایی دارای یک ارزش است. یکی از معضلات اصلی خیلی از سرمایهگذاران، یادگیری نحوه محاسبه ارزش شرکت است. با یادگیری نحوه ارزشگذاری یک شرکت، شما ارزش ذاتی چیست؟ میتوانید به راحتی بر روی آن دارایی سرمایه گذاری نمایید. این ارزش در شرکتهای بورسی نیز بسیار متداول است.
ارزش ذاتی شرکت
ارزش ذاتی سهام یک شرکت، در واقع میزان جریانات نقدی شرکت در زمان حال است که آینده شرکت را رقم خواهد زد. یکی از عوامل تاثیر گذار در ارزش ذاتی شرکت، سود مورد انتظار برای سالهای آتی است. همچنین شما میتوانید با مطالعه صورتهای مالی شرکت و رویکرد هیئت مدیره، چشم انداز سهام را مورد بررسی قرار دهید و به خرید یا عدم خرید آن با چشم بازتری نگاه کنید. در ادامه سعی شده است تا بصورت خلاصه، روشها و فرمول محاسبه ارزش شرکت را بررسی کنید.
روش های محاسبه ارزش سهام شرکت در بورس
محاسبه در اساس نسبت P/E
یکی از فاکتورهای مهم در این زمینه، توجه به P/E یک شرکت در تابلوی معاملاتی است. همواره این نکته را مدنظر قرار دهید که قیمت سهام حول ارزش ذاتی نمیچرخد و عوامل زیادی در این زمینه کمک کننده خواهند بود. مقاله ای تحت عنوان " P/E چیست؟ " وجود دارد که میتوانید برای اطلاعات بیشتر به آن مراجعه کنید. اگر قصد انتخاب یک سهام مناسب برای خرید را دارید، در ابتدا توجه کنید که حتما P/E شرکت از هم گروههای خودش کمتر باشد.
بطور مثال اگر P/E یک سهم 10 است و P/E میانگین گروه 12 است، این سهم مناسب خواهد بود. فاکتور دیگر در این زمینه این است که حتما توجه کنید که P/E شرکت منفی نباشد. منفی بودن به این معنا است که شرکت سودده نیست و زیان ساخته است. پس بصورت خلاصه باید گفت که هر چه P/E شرکت کمتر از 10 باشد و به عدد 1 نزدیکتر باشد، یعنی در زمان حال، دارای حباب نیست.
راهکار سازمان بورس بر اساس TTM
اگر به سایت tsetmc.com مراجعه کنید. متوجه خواهید شد که در کنار پی بر ای، ttm هم آمده است. این بدین معنی است که این نسبت بر اساس 12 ماهه گذشته سهم بررسی شده است. اما ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که ttm چه مزیتی دارد؟ در پاسخ به این سوال میتوان گفت که اگر شما مفروضات 12 ماهه گذشته سهم را جلوی خود بگذارید و بر اساس آن تصمیم بگیرید، به راحتی میتوانید سود سال بعد سهم را متوجه شوید. و بر همین اساس بازده سهام را بررسی نمایید. در همین راستا می توانید از مقاله " نحوه محاسبه بازده سهام " نیز استفاده نمایید.
در پایان سال 99، سازمان بورس شرکتها را موظف کرد که بر اساس پیش بینی سال بعد، سود پیش بینی شده را بازگو کنند. این گزاره موجب خواهد شد تا ریسکها توسط شرکت محاسبه شود و سپس سود را در نظر بگیرد. این کار به سرمایه گذاران کمک خواهد کرد که کم ریسک ترین حالت برای سودآوری شرکت را مورد توجه قرار دهند.
رویکرد ترازنامهای
در این رویکرد، ارزش داراییهای مشهود و فیزیکی شرکت مدنظر است. همچنین این مدل، رویکرد پیشرفتهای هم دارد که بر اساس آن، داراییهای نامشهود نیز در فرمول محاسبه ارزش شرکت، مدنظر قرار میگیرد. بصورت کلی دو مدل در زیر مجموعه رویکرد ترازنامهای قرار میگیرند.
- روش محاسبه ارزش خالص داراییها (NAV)
- روش ارزش دفتری تعدیل شده
نحوه محاسبه NAV
در ابتدا برای فرمول محاسبه ارزش شرکت، سعی شد تا نسبت P/E مدنظر قرار گیرد. اما این نکته را همواره مدنظر قرار دهید که این نسبت برای سهامهای در زیر مجموعه گروه سرمایهگذاری، مورد توجه قرار نمیگیرند و شما باید برای این دسته از شرکتها، به محاسبه NAV روی بیاورید. اگر شما این داراییهای شرکت که در زیر آمده است را جمع کنید و در نهایت تقسیم بر تعداد کل سهام شرکت کنید، NAV را محاسبه کردهاید.
(حقوق صاحبان سهام + ذخیره کاهش ارزش داراییها + ارزش افزوده پرتفوی بورسی+ سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه + ارزش افزوده پرتفوی غیربورسی)
حالا ممکن است برای شما این سوال پیش بیاید که هر کدام از فاکتورهای بالا را چگونه محاسبه کنیم؟ در پاسخ به سوال شما، در ادامه سعی شده است تا هر کدام را بصورت خلاصه توضیح دهیم. اما پیشنهاد میکنتیم جهت افزایش اطلاعات در این زمینه مقاله " p/nav در بورس چیست " را مطالعه نمایید.
حقوق صاحبان سهام
برای محاسبه حقوق صاحبان سهام، به تارنمای کدال مراجعه کنید و آخرین ترازنامه شرکت را باز کنید. در سطری تحت عنوان حقوق صاحبان سهام، قادر خواهید بود تا ارزش را یادداشت کنید.
ارزش افزوده پرتفوی بورسی
در ابتدا به سایت کدال مراجعه فرمایید و بهروزترین پرتفوی شرکت را از آنجا استخراج نمایید. در این بخش سرمایه گذاریهای بورسی، نام شرکتهایی که ارزش ذاتی چیست؟ در تملک هستند به علاوه تعداد سهام آنها و حق تقدمهایشان قابل بررسی است. سعی کنید تمام آنها را با دقت محاسبه کنید تا بتوانید به راحتی ارزش پرتفوی بورسی را حساب کنید. پس از آن به تارنمای شرکت مدیریت فناوری بورس تهران مراجعه کنید و اسامی شرکتهای زیر مجموعه را جستجو کنید تا قیمت هر سهم را به دست آورید. حالا میتوانید بهای تمام شده را محاسبه کنید. همچنین نحوه نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت (غیر بورسی شرکت) نیز به همین منوال خواهد بود.
رویکرد نسبی
همانطور که از اسم رویکرد نسبی مشخص است، زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که جریانات نقدی شرکت یا ناو را نتوان بصورت دقیق محاسبه کرد. هدف از طرح این رویکرد، این است که بتوان شرکت مورد نظر را با هم گروهیهایش مقایسه کرد. ضرایبی در این زمینه مورد نظر است که در ادامه آورده شده است. این رویکرد کمک شایانی به سرمایه گذاران میکند که برای محاسبه هر شرکت، چگونه ارزش گذاری را صورت دهند. بطور مثال برای نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت یا یک بانک، نسبت ارزش بازار به حجم سپردهها مورد نظر قرار میگیرد و شما میتوانید هر بانکی که نسبت کمتری داشت را مورد نظر خود قرار دهید.
نسبت | تعریف | کاربرد |
P/E | ارزش بازار به سود خالص شرکت | شرکت های تولیدی |
MV/BV | ارزش بازار به ارزش دفتری شرکت | شرکت های تازه تاسیس |
MV/S | ارزش بازار به فروش شرکت | شرکت های تولیدی |
MV/C | ارزش بازار به ظرفیت تولید | شرکت های تولیدی و فرآیندی همانند سیمان و پتروشیمی |
MV/N | ارزش بازار به تعداد مشتریان | شرکت های خدماتی و شرکت های اینترنتی |
MV/NOPAT | ارزش بازار به سود خالص عملیاتی | شرکت های تولیدی |
MV/FCF | ارزش بازار به جریان نقد ازاد | شرکت های تولیدی |
MV/D | ارزش بازار به حجم سپرده | بانک ها |
رویکرد تنزیلی
یکی از مهمترین رویکردها در فرمول محاسبه ارزش شرکت، توجه به رویکرد تنزیلی است. در این روش، شما با محاسبه جریانات نقدی شرکت، ارزش گذاری را صورت میدهید و تصمیم به خرید یا عدم خرید آن میگیرید. در ادامه سعی شده است تا جدولی بر اساس نوع جریانات نقد آورده شود.
نماد | نام | نوع جریانات نقد | نرخ تنزیل | کاربرد |
FCF | جریان نقد آزاد | جریان نقد آزاد تامین کنندگان مالی شرکت | متوسط موزون هزینه سرمایه | پروژهها و شرکتهای تولیدی |
EP | سود اقتصادی | سود اقتصادی | متوسط موزون هزینه سرمایه | شرکتهای تولیدی |
APV | ارزش فعلی تعدیل شده | جریان نقد آزاد تامین کنندگان مالی شرکت | هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت غیر اهرمی | ساختار سرمایه متغییر است |
ECF | جریان نقد سهامداران | جریان نقد آزاد سهامداران | هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی | ارزش گذاری موسسات مالی |
RI | سود مازاد | عایدات مازاد بر نرخ بازده مورد انتظار سهامداران | هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی | در مواردی که FCF شرکت در دوره پیش بینی شده منفی باشد |
DDM | تنزیل سود نقدی | سود تقسیمی | هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی | شرکتهای بالغ و با سیاست تقسیم سود ثابت و مشخص |
در میان روشهای بالا، روش FCF یا جریانات نقدی، بهترین روش است و معمولا میان سرمایهگذاران محبوب است. منظور از جریانات نقد آزاد، آن بخش از درآمد شرکت است که به ذینفعان و زیر مجموعههای شرکت تعلق بگیرد. بر همین اساس شرکت در طی سالیان متمادی، سعی کند که نرخ سود تقسیمی ثابتی را داشته باشد. اما متاسفانه در ایران، کمتر شرکتی پیدا میشود که چنین سیاستی را مدنظر قرا دهد و معمولا ثبات زیادی در تقسیم سود نقدی ندارند. این تقسیم بندی سود از طریق افزایش سرمایه ها قابل دسترس می باشد که پیشنهاد میکنیم با مطالعه مقاله " افزایش سرمایه چیست؟ + 9 دلایل افزایش سرمایه " آگاهی بیشتری در این زمینه کسب نمایید.
معمولا روشهای زیادی در محاسبه ارزش شرکت وجود دارد. بر همین اساس سعی شده است تا 4 روش جدید در این زمینه را بازگو کنیم. در ابتدا سعی شد تا تعریفی از ارزش شرکت را داشته باشیم تا بصورت کلی با آن آشنا شوید. در ادامه نیز روشهای محاسبه ارزش شرکت را برایتان آوردیم. اگر قصد یادگیری نحوه محاسبه ارزش بنیادی یک شرکت را دارید به مطالب بالا توجه فرمایید.
ارزش ذاتی سهام چیست؟
به گزارش گروه آموزش پول نیوز، این ارزش ذاتیکه بر پایه بررسی تمامی ابعاد کسبوکار مورد نظر، از جمله صورتهای مالی، پتانسیل رشد شرکت و لحاظ داراییهای مشهود و نامشهود انجام گرفته است. با این تفاسیر شاید برای شما این سؤال به وجود آید که چه تفاوتی بین قیمت بازار و قیمت یا ارزش ذاتی یک سهم وجود دارد؟ بگذارید با یک مثال توضیح دهیم.
فرض کنید قیمت بازار سهم شرکت الف، هم اکنون ۲۰۰ تومان است. بهبیاندیگر، سهام شرکت الف هماکنون با قیمت ۲۰۰ تومان در بورس در حال خریدوفروش است؛ اما سرمایهگذاران زیادی همچنان متقاضی خرید این سهم هستند. اگر از این سرمایهگذاران سؤال کنید که چرا قصد دارید سهام این شرکت را خریداری کنید؟ پاسخ همه آنها این خواهد بود که «به نظر ما، این سهم بیشتر از ۲۰۰ تومان ارزش دارد.» معنی این جمله این است که ارزش واقعی سهام شرکت الف، بیشتر از قیمت بازار این سهم است.
بنابراین، در یک تعریف ساده، ارزش ذاتی یک سهم، بیانگر قیمتی است که سرمایهگذاران برای سهم قائل هستند. طبیعتا اگر از دید سرمایهگذاران، ارزش ذاتی یک سهم بالاتر از ارزش بازار آن سهم باشد، گزینه مناسبی برای خرید خواهد بود، اما اگر ارزش ذاتی یک سهم کمتر از ارزش بازار آن باشد، سهم مذکور گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری به شمار نمیرود.
ارزش ذاتی یکی از پارامترهای کلیدی در تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی) محسوب میشود و تحلیلگر با محاسبه ارزش ذاتی و مقایسه آن با ارزش بازاری، در مورد خرید، فروش یا نگهداری سهم تصمیمگیری میکند.
تحلیل بنیادی در بورس چیست؟
اگر فعال بازار سرمایه هستید و یا حتی به تازگی وارد بازار سرمایه شده اید، حتما کلمه “تحلیل بنیادی” یا “تحلیل فاندامنتال” را بارها شنیده اید. یکی از تحلیل هایی که فعالان بازار سرمایه برای خرید سهام یک شرکت به سراغ آن می روند تحلیل بنیادی است. در ادامه با این تحلیل و مباحث آن بیشتر آشنا خواهیم شد. با ما همراه باشید.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یکی از روش های تحلیلی در بازار سرمایه است که افراد میتوانند ارزش ذاتی اوراق بهادار را با عوامل مختلف اقتصادی و مالی ارزیابی کنند. این تحلیل هر عاملی را که بر ارزش سهم تأثیر میگذارد در نظر میگیرد. تحلیل بنیادی روشی برای آنالیز کردن سهام و دست یابی به ارزش ذاتی و واقعی آن است. در این نوع تحلیل، از عوامل اقتصاد کلان مانند شرایط اقتصادی و وضعیت سایر بازارها گرفته تا عوامل اقتصاد خرد مانند بهره وری مدیریت شرکت و… مورد بررسی قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال رو هم از اینجا بخون » تحلیل تکنیکال بورس
هدف از تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل گران بازار سرمایه به چند دسته تقسیم میشوند و عده ای جزء تحلیل گران بنیادی هستند. اما، چیزی که اهمیت دارد این است که هدف از تحلیل بنیادی چیست؟! هدف اصلی این تحلیل کشف ارزش ذاتی و واقعی سهم است که بتوان این عدد کشف شده را با قیمت فعلی سهم مقایسه نمود و مورد بررسی قرار داد و در نتیجه، با توجه به این مقایسه، سرمایه گذار بتواند برای خرید یا فروش سهم تصمیمات لازم را اتخاذ کند. همچنین، هدف نهایی از انجام چنین تحلیلی این است که سرمایه گذار بتواند با توجه به قیمت فعلی سهم به این نتیجه برسد که سهم بیشتر از ارزش خود قیمت گذاری شده است و یا ارزشی کمتر از قیمت بازار دارد. (بیشتر بخون » NAV چیست؟)
روش انجام تحلیل بنیادی چگونه است؟
این تحلیل در واقع این گونه است که تحلیل گر بنیادی زمان زیادی را با مطالعه اعداد و ارقام ترازنامه، سود ها، زیان ها، بدهی ها، وضعیت جریان نقدینگی، میزان درآمد های حاصله و… صرف میکند و در نهایت با کنار هم گذاشتن نتایج این مطالعات به اعداد و ارقامی میرسد که NAV و یا ارزش ذاتی سهم نام دارد. اساس کار این تحلیل به دست آوردن همین NAV یا ارزش ذاتی سهم است.
مفهومی به نام ارزش ذاتی
ارزش ذاتی یا NAV سهام شرکت ها در واقع همان ارزش واقعی بدست آمده از تحلیل بنیادی است. برای مثال فرض میکنیم ارزش واقعی یک خودکار 1000 تومان باشد اما در حال حاضر در بازار با قیمت 100 تومان به فروش میرسد. پس با اطلاع داشتن از ارزش واقعی این خودکار، در هر قیمتی زیر 1000 تومان، میتوانیم با خرید این خودکار با اندکی صبر به سود خوبی دست پیدا کنیم.
حال آنکه اطمینان داریم خودکار دیر یا زود به قیمت ارزش ذاتی خود میرسد و چه بسا از آن پیشی هم بگیرد. همچنین باید بدانیم که اگر ارزش ذاتی به دست آمده بیشتر از قیمت فعلی سهم در بازار باشد، به اصطلاح گفته میشود که سهم کم قیمت گذاری شده است و دارای حباب منفی بوده که انتظار می رود سهم رشد کرده و حباب منفی خود را پر نماید و به قیمت واقعی خود برسد و در نقطه مقابل اگر ارزش ذاتی سهم کمتر از قیمت فعلی بازار باشد گفته میشود که سهم بالاتر قیمت گذاری شده است و اصطلاحا سهم دارای حباب مثبت بوده و انتظار میرود که قیمت بازار آن کاهش یابد.
برخی از اطلاعات و صورت های مالی شرکت ها در سایت Codal.ir موجوده » سامانه کدام چیه؟
عوامل کمی و کیفی در تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی هر عاملی که مرتبط با شرایط اقتصادی و مربوط به وضعیت کلی یک شرکت باشد، ارزش ذاتی چیست؟ اهمیت دارد. از جمله این عوامل میتوان به موارد کمی همچون درآمد و سود تا موارد کیفی همچون کیفیت مدیریت و اعتبار یک شرکت که تعیین کننده و مهم هستند، اشاره کرد. عوامل کمی که قابل اندازه گیری هستند و به صورت اعداد و ارقام میباشند و دقت بیشتری را در ارائه تحلیل نشان میدهند. مانند سود سالیانه، میزان داراییها، بدهیها، مخارج و… که جزء عوامل کمی هستند. همچنین شایان ذکر است که این عوامل کمی از صورت های مالی همچون ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد بدست می آیند.
عوامل کیفی که مورد بررسی در بنیاد شرکتها هستند بر اساس میزان کیفیت و سایر مشخصات غیرقابل اندازهگیری میباشند. عوامل کیفی شامل کیفیت نحوه مدیریت مدیران اجرایی، مجوزها و گواهینامهها، اعتبار نام تجاری و تکنولوژیهای مورد استفاده شرکت هستند که دقت کمتری در ارزیابی دارند.
نتیجه گیری
یکی از تحلیل های موجود در بازار سرمایه بنیادی است که این نوع تحلیل بر خلاف تحلیل تکنیکال، دشوارتر است و تنها افراد خبره و آگاه قادر به انجام چنین تحلیلی هستند. همچنین این روزها، بازار سرمایه به شدت تحت الشعاع سهم های بنیادی و شاخص ساز است که در تعیین مثبت یا منفی بودن شاخص کل تاثیرگذارند. پس با داشتن اطلاعات کافی و بررسی های لازم حتما در سبد سهام تان سهم بنیادی داشته باشید و حد الامکان برای بلند مدت نگهداری کنید تا سود های قابل توجهی نصیب شما شود. موفق و پر سود باشید.
سوالات متداول در رابطه با تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی روشی برای آنالیز کردن سهام و دست یابی به ارزش ذاتی و واقعی آن است.
هدف از تحلیل بنیادی محاسبه ارزش ذاتی یا NAV سهام شرکت هاست که در واقع همان ارزش واقعی سهم میباشد.
درآمد، دارایی، فروش، بازدهی، بدهی، حاشیه سود و رشد در آینده عواملی هستند که برای تخمین ارزش و پتانسیل رشد شرکت موردتوجه قرار میگیرند. همه این اطلاعات در صورتهای مالی یک شرکت در دسترس است.
تحلیل بنیادی میتواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورداستفاده قرار گیرد.
ارزش گذاری قرارداد اختیارمعامله (ارزش ذاتی و ارزش زمانی)
همانطور که گفته شد قیمت اختیار معامله مبلغی است که در هنگام انعقاد قرارداد اختیار معامله، خریدار اختیار به طرف مقابل پرداخت میکند.
این که این قیمت چه مقدار باشد بستگی به عرضه و تقاضای بازار دارد و معمولاً مدل هایی برای تعیین این قیمت وجود دارد که مهمترین آنها
مدل بلک و شولز و مدل چند جمل های است، ولی به صورت ساده م یتوان گفت که این قیمت خود از دو جزء تشکیل شده است؛ ارزش ذاتی و ارزش زمانی.
ارزش هر قرارداد آپشنی شامل ارزش ذاتی (Intrinsic value ) آن + ارزش زمانیاش (Time value) است.
ارزش ذاتی :
ارزش ذاتی تفاوت بین قیمت نقدی دارایی پایه با قیمت اعمال اختیار معامله در زمان اعمال میباشد. اگر این مقدار مثبت باشد در واقع ارزش ذاتی برابربا
مقدار در سود بودن اختیار است. در نتیجه اختیار معامله ها (اختیار خرید و اختیار فروش) فقط زمانی دارای ارزش ذاتی هستند که در سود باشند.
قرارداد اختیار خرید زمانی در سود است که قیمت نقدی دارایی پایه بیشتر از قیمت اعمال باشد.
طبق تعریف، ارزش ذاتی یک قرارداد آپشن، ارزشیست که اگر امروز موعد اعمال قرارداد باشد
داراست و از تفاوت قیمت اعمال با قیمت فعلی سهم پایه بدست میآید.
برای مثال اگر سهم وبملت امروز در بازار نقدی ۲۰۰ تومان معامله شود و یکی از قراردادهای آپشن آن که از نوع اختیارِ خرید است،قیمت اعمال ۵۰ تومان
داشته باشد، ارزش ذاتی این قرارداد با فرض اینکه امروز موعد اعمال قرارداد است برای هر سهم آن (۱۵۰ = ۵۰ – ۲۰۰) تومان است.
از آنجایی که هر قرارداد آپشن حاوی ۱۰۰۰ سهم است، پس ارزش ذاتی این قرارداد جمعاً ۱۵۰ هزار تومان است.
قیمت اعمال – قیمت نقدی دارایی پایه = ارزش ذاتی قرارداد اختیار خرید
قرارداد اختیار فروش زمانی در سود است که قیمت نقدی دارایی پایه کمتر از قیمت اعمال باشد.
برای اختیار فروش، برعکس محاسبه قبلی، قیمت فعلی سهم از قیمت اعمال کم میشود و اگر نتیجه عددی مثبت باشد، یعنی آن قرارداد ارزش ذاتی دارد.
برای مثال :
اگر قیمت اعمال قرارداد آپشنی ۳۰۰ تومان باشد و قیمت فعلی سهم ۲۵۰ تومان باشد، ارزش ذاتی هر سهم قرارداد ۵۰ تومان است
ولی اگر قیمت اعمال ۳۰۰ تومان باشد و قیمت فعلی سهم ۳۵۰ تومان باشد، ارزش ذاتی آن قرارداد ۰ تومان است.
ارزش ذاتی باید عددی مثبت باشد و از این رو تنها برای قرادادهایی ارزش ذاتی چیست؟ معنی دارد که در *سـود* باشند.
قیمت نقدی دارایی پایه – قیمت اعمال = ارزش ذاتی قرارداد اختیار فروش
ارزش زمانی:
تفاوت بین ارزش ذاتی و قیمت اختیار معامله را ارزش زمانی می گویند. درواقع این ارزش زمانی است که باعث می شود اختیار معامله ها به قیمتی بیشتر
یا کمتر از ارزش ذاتی معامله شود.
ارزش ذاتی – قیمت اختیار = ارزش زمانی
واقعیت این است که قیمت آپشنها معمولا همیشه متفاوت از ارزش ذاتی خالص آنها است. و این واقعیت در تابلوی معاملات هم پیداست.
این ما به التفاوت بدلیل ریسک زمانی است، که عرضه کننده قرارداد با عرضه قرارداد متحمل میشود. و به آن ارزش زمانی قرارداد میگویند.
هر چقدر مدت زمان مانده تا سررسید بیشتر باشد، چون ریسک قرارداد بیشتر است (مشخص نیست چه اتفاقی می افتد) این مقدار میتواند بیشتر باشد.
اگر قیمت اُردر گذاشته شده بر روی تابلو را از ارزش ذاتی قرارداد کم کنید، عدد باقی مانده، ارزش زمانی قرارداد در ذهن طرف مقابل قرارداد است.
هر چقدر به موعد اعمال قرارداد نزدیکتر میشویم ارزش زمانی کمتر و کمتر میشود
بطوریکه در روز سررسید تا قبل از ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه ارزش زمانی تقریبا ۰ تومان و قیمت آپشنها به اندازه ارزش ذاتی آنها و گاهی حتی کمتر معامله
میشود. البته در شرایطی که در بازار نقدی. سهم پایه، صف خرید باشد و در نتیجه خریدن آن سخت باشد و روند مثبت و پرسودی برای آن محتمل باشد،
ممکن است عرضه کنندگان قرارداد، حتی در روز سررسید، چیزی بالاتر از ارزش ذاتی برای بستن قرارداد طلب کنند.
پس در نتیجه ارزش زمانی با گذشت زمان و رسیدن به سررسید کاهش می یابد. تا جایی که در روز سررسید اختیار تنها به اندازه ارزش ذاتی
قیمت خواهد داشت.
در این حالت اختیار یا ارزش ذاتی خواهد داشت. و اختیار در سود خواهد بود یا ارزش ذاتی نخواهد داشت و اختیار معامله در زیان است.
پس در زمان سررسید رابطه زیر برقرار است:
ارزش ذاتی = قیمت اختیار معامله
اگر هنوز با بازار جذاب اختیارمعامله آشنا نشدی پیشنهاد میکنم
مقاله های قبلی که در ارتباط با این بازار نوشته شده حتما مطالعه کنی:
دیدگاه شما