قیمت واقعی دلار چقدر است؟
در حالی که سخنگوی دولت قیمت واقعی دلار را زیر ۴ هزار تومان میداند، کارشناسان ایرادات جدی را به مبنای محاسبات رایج قیمت ارز وارد کردهاند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از تسنیم، سخنگوی دولت در واکنش به افزایش قیمت قابل ملاحظه دلار گفته است، با محاسبات ما قیمت دلار زیر 4 هزار تومان است و در حال حاضر قیمت دلار حباب است و باید بترکد. مگر چه اتفاقی افتاده که قیمت دلار این همه بالا رفته، فقط در بازار تقاضای کاذب بوجود آمده است. ما از نظر دخل و خرج ارزی مشکلی نداریم و ما کمبود منابع ارزی نداریم بلکه آنچه به بازار ارز به صورت تقاضا تحمیل می شود بیش از تقاضای معمول و موثر است.
از سوی دیگر گاه در خبرها میبینیم که یک اقتصاددان استدلال کرده که قیمت واقعی دلار الان بیش از هشت هزار تومان است و دولت در حال ارزان فروشی آن بدلائل پوپولیستی است. همینطور اقتصاددان دیگری شدیدا معتقد است قیمت واقعی دلار الان کمی بیش از هزار تومان است و دولت برای جبران بودجه توفنده جاری خود دارد ارز را بسیار گران می فروشد. باز شبیه این ارقام بسیار گفته می شود(3500، 4300،4800،6500،. ) واقعا کدام عدد صحیح است؟ علت این همه اختلاف چیست؟
برای محاسبه نرخ ذاتی دلار راههای زیادی پیشنهاد شده اما در ایران معمولا روی تعدیل نرخ ارز با تفاوت تورم ایران و امریکا بحث می شود. موضوع اینجاست که این روش شدیدا به سال پایه حساس است و با انتخاب سال های پایه مختلف تقریبا همه اعداد بالا قابل نتیجه گیری هستند. در واقع این که قیمت چه سالی را واقعی بدانیم و بعد ان را سالانه با تفاوت تورم دو کشور تعدیل کنیم شدیدا محل اختلاف است.
در این باره که سال پایه کی باشد، هیچ اجماعی نیست و هر کس نظر خود را دارد. سال ٥٧،٦٨،٨١،٨٧،. هر کدام طرفدارانی دارند. همه آنها هم دلایل خود را دارند.
برای فهم اثر گذاری سال پایه موضوع زیر جالب است:
معمولا استدلال می شود علت جهش ارزی سال 90 میخکوب کردن ارز توسط دولت احمدی نژاد است. با انتخاب یک سال پایه متناسب( مثلا ٨٧ یا ٥٧) می توان نشان داد در سال 90 بعد از تعدیل نرخ به 1800 عملا قیمت حول و حوش نرخ ذاتی بوده و علت جهش صرفا منع دسترسی بوده. حال اگر سال پایه را ٨١ بگیریم قیمت ارز سال 90 بسیار بسیار پایینتر از نرخ ذاتی است.
اما ابهام هنوز تمام نشده. کسانی معتقدند برای نرخ گذاری واقعی علاوه بر تعدیل سالانه باید ارز نفت را هم از عرضه خارج کرد چون فروش ثروت است نه درامد و کسانی هم موافق نیستند. بعد سوال تازه آن است که اگر بپذیریم نرخ واقعی نرخ بدون ارز نفتی است، فرق ارز نفت با ارز حاصل از صادرات سنگ آهن چیست؟ سنگ آهن هم مصداقی از ثروت فروشی است پس باید آن را هم لابد حذف کرد، و باز این ابهام درباره بخشهای دیگری از صادرات ممکن است مطرح باشد.
باز کسانی معتقدند نرخ ارز پایین است چون قیمت کالای خارجی پایینتر از قیمت کالای داخلی می افتد و تراز تجاری مثل سال جاری منفی میشود. آیا تنها عامل گرانتر بودن کالای داخلی نرخ ارز است؟ کشور ایران یکی از بالاترین نرخ های واقعی سود تسهیلات و سپرده را در جهان هستی دارد که تولید کننده خارجی عموما درگیر آن نیست. این امر باعث می شود یا هزینه تولید و یا سود مطالبه شده توسط تولید کننده بالاتر از طرف خارجی باشد. شاید اگر بحران سیستمی بانکی حل می شد و نرخ پایین می امد نرخ کالای ایرانی هم کمتر می شد و بدون نیاز به تغییر نرخ بهره تراز تجاری، تراز تر می شد. باز حتی همین گزاره اخیر یک پیچ دیگر هم دارد. نرخ بهره بالا تقاضای ریال را بالا می برد و پایین آمدن نرخ بهره می تواند تقاضای ریال را کم و تقاضای ارز خارجی را افزایش دهد. باز محاسبه شدت و ضعف این دو اثر متناقض به قیمت واقعی دلار چقدر است؟ این سادگی ها نیست.
اشاره شد که اکتفا به تعدیل نرخ دلار نسبت به تفاوت تورم ایران و آمریکا عملا مبهم است و از این راه کشف ارزش ذاتی دلار در بازار ایران تقریبا نشدنی است. فرض این روش این است که تنها عامل موثر در تغییر ارزش ذاتی دلار، تفاوت تورم دو کشور است و ضمنا مدافعان این روش معتقدند اگر نرخ ارز را شناور کنیم و آن را در یک بازار با کارایی اطلاعاتی کامل ( بازاری که همه اطلاعات موثر بر نرخ فورا به اطلاع همه بازیگران می رسد و خود را ازادانه در نرخ منعکس می کند) مبادله کنیم عملا به همین قیمت خواهیم رسید. خود این فرض ها دارای إشکالات قابل توجه است:
اولا در موارد بسیاری که دستکم کارایی اطلاعاتی نیمه قوی یا حتی قوی برای بازار قابل شناسایی است نرخ مبادله فعلی ابدا ربطی به این تفاوت تورم ندارد. به عنوان مثال بازار مبادله دلار کانادا و دلار امریکا هم به لحاظ تنوع بازیگران و هم به لحاظ گردش آزاد اطلاعات بسیار از هر بازار قابل تصور ارز در ایران کارا تر است اما تغییرات قیمتی در آن به ازای سالهای پایه مختلف کوچکترین تناسبی با تفاوت نرخ تورم دو کشور ندارد. دقت کنید که انتخاب سال پایه با توجه به ثبات عمومی عوامل موثر بر نرخ دلار کانادا نسبت به ریال ایران، در مثال فوق بسیار راحتتر و کم مناقشه تر است. شاید بتوان کشوری یافت که ارز با تفاوت تورم آن و امریکا تعدیل شود و بازار کارایی هم داشته باشد ( من همه کشورهای جهان را بررسی نکرده ام) اما مثال کانادا با ان روابط ارگانیک و وسیع و دسترسی، نشان می دهد قیمت ارز شناور در بازار کارا لزوما با ادعای طرفداران تعدیل نرخ با تورم هم خوان نیست.
فرض هواداران گزاره تعدیل با تورم، آن است که منحنی عرضه و تقاضای ارز بالاخره زمانی به تعادل رسیده و بعد از آن همیشه قیمت واقعی( تعدیل شده به تورم نسبی ) ارز در همان نقطه باقی میماند و وظیفه سیاستگذار همین ماندن در نقطه سال قبل( در قیمت واقعی و نه اسمی) است. اما این عزیزان اصلا توجه نمیکنند که به خصوص در ایران اتفاقات بسیاری رخ می دهد که منحنی عرضه ارز را شدیدا و ناگهان به بالا یا پایین می کشد.
این وقایع بنیادین هرگز با تعدیل یا عدم تعدیل ارز با تورم توضیح داده نمی شوند و اصلا منحنی عرضه جدیدی میسازند که ربطی به تعادل قبلی ندارد که بتوان با ارقام تاریخی برای آن قیمت گذاری کرد. این وقایع گاه تعادلی در قیمت بالاتر می سازند، چون منحنی جابجا شده( بسته شدن یوترن بانک نور اسلامی دبی در سال 90، بسته شدن دبی در سال ٩٦، مشکل ارز پتروشیمی در سال ٩٥،. ) یا اثر کاهشی علیرغم تشدید تقاضا و افزایش تورم دارند( ظهور اتاق مبادلات و استقرار ابر شبکه صرافی در سال 90 و ٩١) حتی گاه محصول جدیدی متولد می شود( ارز مبادله ای که بر خلاف تصور مردم صرفا یک ارز یارانه ای نیست) یا محصول حاشیه ای اصلی می شوند( دلار سلیمانیه در سال ٩٦). کدام یک از این ها به تورم ربطی دارند؟ یا کدام یک را می توان با گزینه تعدیل تورم نرخ گذاری کرد؟ معنای این حرف این نیست که نباید به تعدیل نسبت به تورم توجه کرد ولی مطالبی بسیار مهم تر وجود دارد که بدلیل عدم وجود دانش بین اقتصاددانان محترم ابدا به آنها توجهی نمی شود.
نرخ واقعی دلار چقدر است؟
مرصادنیوز: کارشناسان اقتصادی معتقدند، دولت نباید انتظار تورمی جدیدی با سرکوب نرخ ارز ایجاد کند بلکه با کنترل نقدینگی، قیمت ارز را به تعادل برساند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد ، تیمور رحمانی گفت: بازار در نظام های غیر کمونیستی تعیین کننده قیمت ارز است و برای آنها هیچ مشکل ارزی بوجود نمی آید.
به گزارش تسنیم این کارشناس مسائل اقتصادی افزود: زمانی که ذخایر ارزی از دست برود توان کنترل التهابات بازار سخت می شود.
او افزود: چنانچه هیچ مشکل و محدودیتی نبود نرخ ارز بین 6 تا 7 هزار و 500 تومان با توجه به عوامل بنیادین در علم اقتصاد وجود داشت.
او با اشاره به اینکه بازار ارز باید یک متولی اختصاصی داشته باشد افزود: ممکن است فعالیت یک بانک نرخ ارز را دچار تغییر کند.
رحمانی افزود: برخلاف اینکه بازار نقد سهم کمتری نسبت به سامانه نیما دارد اما تاثیر گذاری آن بیشتر است.
تیمور رحمانی افزود: دولت باید بر ارز تک نرخی تمرکز و بر سامانه نیما تکیه کند.
این کارشناس مسائل اقتصادی افزود: بر فرض بر اینکه مشکل فشارها و محدودیت های خارجی و داخلی در تعیین نرخ و بازار ارز نبود، نرخ ارز ثابت و واقعی بوجود می آمد.
کامران ندری هم با بیان اینکه عرضه و تقاضا هردو از ثبات منطقی برخوردار نیست گفت: اینکه مافیای اقتصادی در جامعه ما فعال است بدیهی است اما تمایل مردم نیز به گرفتن دلار کاهش یافته است که یک واقعیت است.
ندری با بیان اینکه تشخیص قیمت واقعی ارز کار سختی است گفت: بیشترین تامین ارزی ما با پتروشیمی و میعانات گازی است.
این کارشناس پولی و بانکی با اشاره به حضور سه بازار ارز افزود: بخش عمده مبادلات ارزی در سامانه نیما صورت می گیرد.
او گفت: رشد شبه پول ما 8 درصد است و تقاضا برای سایر دارایی ها غیر از دلار طلا و سکه است و پیش بینی حرکت نقدینگی جامعه نیز مشکل است اما نقدینگی در حال حاضر به سمت طلا میل می کند.
کامران ندری کنترل رشد نقدینگی را در حال حاضر سخت یا غیر ممکن دانست و گفت: خروج آمریکا از برجام برای مردم نگرانی ایجاد کرده است.انتظارات ما از بیرون کنترل می شود.
وی گفت: نباید سه بازار برای نرخ ارز داشته باشیم. تقاضا ها باید وارد سامانه نیما شود تا قابل کنترل باشد.نظام ارزی نرخ ثابت در اقتصاد غیر ممکن است و بازار عرضه و تقاضا تعیین کننده است. باید یک تغییر اساسی در سیاست گذاری های پولی ایجاد شود و از سوی دیگر رابطه بانک مرکزی را بانکها را ساماندهی کند. بانک مرکزی در حاضر ابزارهای لازم را ندارد.
طهماسب مظاهری هم گفت: ارز در بازار وقتی عرضه می شود که تقاضا داشته باشد به همین شکل عرضه و تقاضا قیمت ارز در بازار بدست می آید ضمن اینکه دولت بر جهش های غیرواقعی آن بوسیله ابزار های مختلف دخالت می کند.
مظاهری افزود: سیاست اشتباه رای گیری نرخ ارز، قیمت واقعی ارز را مشخص نخواهد کند.
رئیس اسبق بانک مرکزی گفت: مدیریت نرخ ارز باید به بانک مرکزی واگذار شود تا تعادل نرخ ارز در بازار حفظ شود.
او گفت: رشد نقدینگی در دوره چند ساله اخیر به دلایل مختلف بوده است. چنانچه نقدینگی بیش از تولید ناخالص ملی ایجاد شود تورم زا خواهد بود.
مظاهری با بیان اینکه رشد ناخالص ملی حدود 4 درصد در سال های اخیر بوده است افزود: نباید انتظار تورمی ایجاد کرد. دولت به دلیل اینکه ارز ناشی از نفت را در اختیار دارد نرخ ارز را سرکوب کرده است. کنترل مصنوعی نرخ ارز روزی از کنترل خارج می شود و جهش قیمت خواهد داشت.دولت باید مانع از رشد نقدینگی جامعه شود و بیش از این نرخ ارز را سرکوب نکند.
قیمت واقعی دلار چقدر است؟
در حالی که سخنگوی دولت قیمت واقعی دلار را زیر ۴ هزار تومان میداند، کارشناسان ایرادات جدی را به مبنای محاسبات رایج قیمت ارز وارد کردهاند.
سخنگوی دولت در واکنش به افزایش قیمت قابل ملاحظه دلار گفته است، با محاسبات ما قیمت دلار زیر ۴ هزار تومان است و در حال حاضر قیمت دلار حباب است و باید بترکد. مگر چه اتفاقی افتاده که قیمت دلار این همه بالا رفته، فقط در بازار تقاضای کاذب بوجود آمده است. ما از نظر دخل و خرج ارزی مشکلی نداریم و ما کمبود منابع ارزی نداریم بلکه آنچه به بازار ارز به صورت تقاضا تحمیل می شود بیش از تقاضای معمول و موثر است.
از سوی دیگر گاه در خبرها میبینیم که یک اقتصاددان استدلال کرده که قیمت واقعی دلار الان بیش از هشت هزار تومان است و دولت در حال ارزان فروشی آن بدلائل پوپولیستی است. همینطور اقتصاددان دیگری شدیدا معتقد است قیمت واقعی دلار الان کمی بیش از هزار تومان است و دولت برای جبران بودجه توفنده جاری خود دارد ارز را بسیار گران می فروشد. باز شبیه این ارقام بسیار گفته می شود(قیمت واقعی دلار چقدر است؟ قیمت واقعی دلار چقدر است؟ ۳۵۰۰، ۴۳۰۰،۴۸۰۰،۶۵۰۰،…) واقعا کدام عدد صحیح است؟ علت این همه اختلاف چیست؟
برای محاسبه نرخ ذاتی دلار راههای زیادی پیشنهاد شده اما در ایران معمولا روی تعدیل نرخ ارز با تفاوت تورم ایران و امریکا بحث می شود. موضوع اینجاست که این روش شدیدا به سال پایه حساس است و با انتخاب سال های پایه مختلف تقریبا همه اعداد بالا قابل نتیجه گیری هستند. در واقع این که قیمت چه سالی را واقعی بدانیم و بعد ان را سالانه با تفاوت تورم دو کشور تعدیل کنیم شدیدا محل اختلاف است.
در این باره که سال پایه کی باشد، هیچ اجماعی نیست و هر کس نظر خود را دارد. سال ۶۸،۷۹،۹۲،۹۸،… هر کدام طرفدارانی دارند. همه آنها هم دلایل خود را دارند.
برای فهم اثر گذاری سال پایه موضوع زیر جالب است:
معمولا استدلال می شود علت جهش ارزی سال ۹۰ میخکوب کردن ارز توسط دولت احمدی نژاد است. با انتخاب یک سال پایه متناسب( مثلا ۹۸ یا ۶۸) می توان نشان داد در سال ۹۰ بعد از تعدیل نرخ به ۱۸۰۰ عملا قیمت حول و حوش نرخ ذاتی بوده و علت جهش صرفا منع دسترسی بوده. حال اگر سال پایه را ۹۲ بگیریم قیمت ارز سال ۹۰ بسیار بسیار پایینتر از نرخ ذاتی است.
اما ابهام هنوز تمام نشده. کسانی معتقدند برای نرخ گذاری واقعی علاوه بر تعدیل سالانه باید ارز نفت را هم از عرضه خارج کرد چون فروش ثروت است نه درامد و کسانی هم موافق نیستند. بعد سوال تازه آن است که اگر بپذیریم نرخ واقعی نرخ بدون ارز نفتی است، فرق ارز نفت با ارز حاصل از صادرات سنگ آهن چیست؟ سنگ آهن هم مصداقی از ثروت فروشی است پس باید آن را هم لابد حذف کرد، و باز این ابهام درباره بخشهای دیگری از صادرات ممکن است مطرح باشد.
باز کسانی معتقدند نرخ ارز پایین است چون قیمت کالای خارجی پایینتر از قیمت کالای داخلی می افتد و تراز تجاری مثل سال جاری منفی میشود. آیا تنها عامل گرانتر بودن کالای داخلی نرخ ارز است؟ کشور ایران یکی از بالاترین نرخ های واقعی سود تسهیلات و سپرده را در جهان هستی دارد که تولید کننده خارجی عموما درگیر آن نیست. این امر باعث می شود یا هزینه تولید و یا سود مطالبه شده توسط تولید کننده بالاتر از طرف خارجی باشد. شاید اگر بحران سیستمی بانکی حل می شد و نرخ پایین می امد نرخ کالای ایرانی هم کمتر می شد و بدون نیاز به تغییر نرخ بهره تراز تجاری، تراز تر می شد. باز حتی همین گزاره اخیر یک پیچ دیگر هم دارد. نرخ بهره بالا تقاضای ریال را بالا می برد و پایین آمدن نرخ بهره می تواند تقاضای ریال را کم و تقاضای ارز خارجی را افزایش دهد. باز محاسبه شدت و ضعف این دو اثر متناقض به این سادگی ها نیست.
اشاره شد که اکتفا به تعدیل نرخ دلار نسبت به تفاوت تورم ایران و آمریکا عملا مبهم است و از این راه کشف ارزش ذاتی دلار در بازار ایران تقریبا نشدنی است. فرض این روش این است که تنها عامل موثر در تغییر ارزش ذاتی دلار، تفاوت تورم دو کشور است و ضمنا مدافعان این روش معتقدند اگر نرخ ارز را شناور کنیم و آن را در یک بازار با کارایی اطلاعاتی کامل ( بازاری که همه اطلاعات موثر بر نرخ فورا به اطلاع همه بازیگران می رسد و خود را ازادانه در نرخ منعکس می کند) مبادله کنیم عملا به همین قیمت خواهیم رسید. خود این فرض ها دارای إشکالات قابل توجه است:
اولا در موارد بسیاری که دستکم کارایی اطلاعاتی نیمه قوی یا حتی قوی برای بازار قابل شناسایی است نرخ مبادله فعلی ابدا ربطی به این تفاوت تورم ندارد. به عنوان مثال بازار مبادله دلار کانادا و دلار امریکا هم به لحاظ تنوع بازیگران و هم به لحاظ گردش آزاد اطلاعات بسیار از هر بازار قابل تصور ارز در ایران کارا تر است اما تغییرات قیمتی در آن به ازای سالهای پایه مختلف کوچکترین تناسبی با تفاوت نرخ تورم دو کشور ندارد. دقت کنید که انتخاب سال پایه با توجه به ثبات عمومی عوامل موثر بر نرخ دلار کانادا نسبت به ریال ایران، در مثال فوق بسیار راحتتر و کم مناقشه تر است. شاید بتوان کشوری یافت که ارز با تفاوت تورم آن و امریکا تعدیل شود و بازار کارایی هم داشته باشد ( من همه کشورهای جهان را بررسی نکرده ام) اما مثال کانادا با ان روابط ارگانیک و وسیع و دسترسی، نشان می دهد قیمت ارز شناور در بازار کارا لزوما با ادعای طرفداران تعدیل نرخ با تورم هم خوان قیمت واقعی دلار چقدر است؟ نیست.
فرض هواداران گزاره تعدیل با تورم، آن است که منحنی عرضه و تقاضای ارز بالاخره زمانی به تعادل رسیده و بعد از آن همیشه قیمت واقعی( تعدیل شده به تورم نسبی ) ارز در همان نقطه باقی میماند و وظیفه سیاستگذار همین ماندن در نقطه سال قبل( در قیمت واقعی و نه اسمی) است. اما این عزیزان اصلا توجه نمیکنند که به خصوص در ایران اتفاقات بسیاری رخ می دهد که منحنی عرضه ارز را شدیدا و ناگهان به بالا یا پایین می کشد.
این وقایع بنیادین هرگز با تعدیل یا عدم تعدیل ارز با تورم توضیح داده نمی شوند و اصلا منحنی عرضه جدیدی میسازند که ربطی به تعادل قبلی ندارد که بتوان با ارقام تاریخی برای آن قیمت گذاری کرد. این وقایع گاه تعادلی در قیمت بالاتر می سازند، چون منحنی جابجا شده( بسته شدن یوترن بانک نور اسلامی دبی در سال ۹۰، بسته شدن دبی در سال ۰۷، مشکل ارز پتروشیمی در سال ۰۶،…) یا اثر کاهشی علیرغم تشدید تقاضا و افزایش تورم دارند( ظهور اتاق مبادلات و استقرار ابر شبکه صرافی در سال ۹۰ و ۰۲) حتی گاه محصول جدیدی متولد می شود( ارز مبادله ای که بر خلاف تصور مردم صرفا یک ارز یارانه ای نیست) یا محصول حاشیه ای اصلی می شوند( دلار سلیمانیه در سال ۰۷). کدام یک از این ها به تورم ربطی دارند؟ یا کدام یک را می توان با گزینه تعدیل تورم نرخ گذاری کرد؟ معنای این حرف این نیست که نباید به تعدیل نسبت به تورم توجه کرد ولی مطالبی بسیار مهم تر وجود دارد که بدلیل عدم وجود دانش بین اقتصاددانان محترم ابدا به آنها توجهی نمی شود.
قیمت دلار افسانه ای شد | افزایش قیمت دلار امروز 10 مهر
قیمت دلار در صرافی ملی رقم ۲۸ هزار و ۸۴۳ تومان و قیمت یورو نیز برای فروش در صرافی ملی ۲۸ هزار و ۸۴۳ تومان اعلام شد.
در روزهای گذشته شاهد بالا و پایین رفتن قیمت دلار بودیم. قیمت دلار در 2روز گذشته کاملا مشخص بود، ولی مجددا قیمت دلار دچار نواساناتی شد و کانال عوض کرد. بنابراین باید دید در روزهای آینده قیمت دلار چگونه خواهد شد. دیشب تغییر قیمت دلار موجب سردرگمی معامله گران شد.
امروز یکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱ قیمت دلار در صرافی ملی رقم ۲۸ هزار و ۸۴۳ تومان اعلام شد. نرخ خرید دلار در این صرافی نیز ۲۸ هزار و ۵۵۶ تومان تعیین شد.
قیمت یورو نیز برای فروش در صرافی ملی ۲۸ هزار و ۸۴۳ تومان اعلام شده؛ قیمت خرید یورو نیز در این صرافی ۲۸ هزار و ۵۵۶ تومان قیمت خورده است.
حرکت بازارساز به سمت این قیمتها یعنی به رسمیت شناختن نرخهایی که پشتوانه ندارد. درباره حواله نیز گرچه در نیما قیمت پایین تر است اما بدلیل اینکه جنس تقاضا متفاوت با تقاضای اسکناس است، نظر بر اقدام سیاستی است. بنابراین احتمال بکارگیری ابزارهای بازارساز در بازار حواله بالا رفته است.
مشاهدات بازار نیز تا حدودی با این نگاه همخوان بود. در بازار ارز دلار با قیمت اعلام شده در سایتها معامله نمیشد، دارندگان دلار ترجیح میدادند دست نگه دارند یا به متقاضیان قیمت را چندصد تومان بالاتر اعلام میکردند. یعنی معاملهگران تصور میکردند چون روند صعودی است، بهتر است فروشنده نباشند.
عواملی که برای قیمت اسکناس گفته میشد، حول حذف ارز ۴۲۰۰ و احتمالات تورمی چرخ میزد. نکتهای که ظاهرا در رصد بانک مرکزی نیز مشاهده شده و به همین دلیل این نهاد اعتقاد دارد انتظارات صعودی موقتی است.
در بازار شایعهای بود که در صرافیها، سکه فروخته نمیشد، اما مشاهدات میدانی نشان میداد سکه فروخته میشد اگر چه قیمت بالاتر از سایتها بود.
نکته امروز بازار ارز نیز لمس شدن کانال ۳۰ هزار از سوی تتر بود و صحبت معاملهگران که قیمت بیتکوین بر مبنای قیمت ریالی تتر محاسبه میشد، درحالیکه قبلا با نرخ دلار مبنا بوده است.
قیمت واقعی دلار در پایان سال ۱۴۰۱
میلاد صادقی، کارشناس بازارهای مالی درخصوص پیشبینی از روند دلار در مصاحبه با تجارتنیوز بیان کرد: ارزش واقعی دلار نهایتا پایان سال جاری باتوجه به نقدینگی، رشد اقتصادی و نرخ بهره رسمی نزدیک به ۳۱ تا ۳۲ هزار تومان خواهد بود.
و دراین مورد ادامه داد: اما اینکه بازار چه قیمتی را میبیند الان نمیشود درمورد آن حرف زد و بستگی به فاکورهایی خارج از بازار مثل توافق وین و انتظارات تورمی دارد.
قیمت دلار تحت تاثیر برجام است
عبدالله مشکانی دیگر کارشناس بازارهای مالی گفت: همهچیز به برجام بستگی دارد. درحال حاضر نیز دلار کاملا تحت تاثیر برجام است و اگر خبر مناسبی از مذاکرات بیاید دلار تا نرخ ۲۵ هزار تومان پایین میآید و اگر این اتفاق نیفتد بهنظر من قیمت دلار میتواند سقف قبلی را بشکند و بالاتر رود.
او همچنین بیان کرد: اگر قیمت دلار در همین حالت ثابت بماند نوسانات دلار در نرخ ۲۷ و ۲۸ هزار نوسان خواهد داشت.
تصویب دومین طرح ضد ایرانی در سنای آمریکا
این طرح ضد ایرانی به رغم ادعای دولت فعلی آمریکا مبنی بر تمایل به بازگشت به برجام و در راستای زیاده خواهی های فرابرجامی واشنگتن و سیاست همیشگی آن مبنی بر پیشبرد دیپلماسی توام با فشار، چهارشنبه شب به وقت محلی به پیشنهاد “جیمز لنکفورد” سناتور تندرو جمهوریخواه ایالت اوکلاهما ارائه و تصویب شد.
طرح این سناتور ضد ایرانی با ۶۲ رای مثبت و ۳۳ رای منفی تصویب شد که از دولت دموکرات بایدن می خواهد در صورت بازگشت احتمالی به برجام سپاه همچنان در قیمت واقعی دلار چقدر است؟ فهرست موسوم به سازمانهای تروریستی خارجی باقی بماند
این طرح ضد ایرانی در پی گنجاندن مسائل فرابرجامی در هرگونه توافق واشنگتن برای بازگشت به برجام و ممانعت از رفع تحریمهای سپاه است.
این طرح ضد ایرانی که گفته می شود، غیر الزام آور برای دولت بایدن است، در راستای هراس از پیشرفت برنامه بازدارندگی دفاعی ایران خواستار گنجاندن پیش شرط هایی درباره فعالیت های موشکی ایران در توافق جدید است.
جدیدترین موضعگیری آمریکا نسبت به مذاکرات وین
ند پرایس سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا شامگاه چهارشنبه در یک نشست خبری در پاسخ به سوالی درباره آخرین تحولات در مذاکرات وین گفت: ایالات متحده بهطور مساوی در حال آماده شدن برای دو سناریو است که در یکی حصول توافق با ایران برای بازگشت به پایبندی متقابل به برجام وجود دارد و در دیگری توافقی به دست نمیآید.
وی ادامه داد: از آنجایی که بازگشت به پایبندی متقابل به برجام یک امکان بسیار نامشخص است، اکنون بهطور مساوی برای هر دو سناریو آماده میشویم.
وزارت امورخارجه آمریکا در حالی ادعا میکند که برای سناریوی شکست مذاکرات وین و عدم حصول توافق بر سر احیای توافق هستهای ۲۰۱۵ آماده میشود که تنها دلیل وضعیت کنونی پیرامون برجام خروج یکجانبه و غیرقانونی آمریکا از این توافق، بازگرداندن تحریمها علیه ایران و بهعلاوه کمکاری و قصور طرفهای غربی در اتخاذ موضعی مستقل برای تامین خواستههای ایران طبق مفاد برجام، پس از خروج آمریکا بوده است.
آزادسازی دلارهای بلوکه شده
برخی از منابع خبری طی یکی دو روز اخیر مدعی شدهاند که هفت میلیارد دلار از ارزهای مسدودی ایران، به شیوه انتقال بانکی به حسابهای ایران واریز میشود. بر اساس این توافق که به امضا و قطعیت رسیده است، چارچوب و فرآیند لازم برای رفع مسدودی بخش قابلتوجهی از منابع ارزی مسدود شده ایران، مشخص شده و مورد توافق طرفین قرار گرفته است. طبق این فرآیند، وجوه مسدودی در یک بازه زمانی مشخص طی چند هفته در حسابهای ایران وصول خواهد شد.
از طرفی «شهریار حیدری» عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، گفته است: برخی از کشورهایی که منابع ارزی ما در آنجا مسدود شده است، تقریباً مدیریت میکنند تا پس از انجام توافق، منابع ارزی ایران را آزاد کنند. پس از انجام توافق، دیگر دلیلی برای بلوکه کردن وجود ندارد؛ اگر هم توافق صورت نگیرد، باز ممکن است مانند چند سال گذشته بهانههایی بیاورند؛ اما چون متوجه شدهاند که تا حدودی توافق نزدیک است، یک مقدار انعطاف نشان دادهاند. امیدوارم با توجه به شرایط کنونی، منابع ارزی که متعلق به ما و حق کشورمان است، هرچه زودتر از طریق رابطه بین بانکی آزاد شود.
در این حال نشر چنین اخباری توانست روند افزایش نرخ دلار را تا حدودی کنترل کند؛ اگرچه افزایش وجود داشته اما کندتر شده است.
نرخ واقعی دلار چقدر است؟
به گزارش شیرازه ، دکتر محسن زنگنه اقتصاددان شب گذشته در گفتگو با برنامه پایش در مورد نرخ واقعی دلار گفت: اینده بازار ارز به اقدامات دولت بستگی دارد، در ایران علیرغم اینکه علل مختلف سیاسی، فرهنگی و خارجی در شاخص های کلان تاثیر گذار است به جهت قدرت دولت و بانک مرکزی قطعاً این اقدامات دولت است که آینده بازار ارز را مشخص می کند.
این اقتصاددان گفت: بر اساس قدرت خرید مردم اگر سال 92 که قیمت دلار 3600 تومان بود را به عنوان قیمت واقعی در نظر بگیریم از آن سال تا امسال هر سال اگر تورم را در کشور محاسبه کنیم تقریباً سر جمع ما 90 درصد تورم داشتیم. اگر تورم امریکا را نیز مجاسبه کنیم در این چند سال تورم آمریکا بین 8 تا 10 درصد بوده است.
وی افزود: اگر میزان تورم آمریکا را از تورم ایران کم کنیم به رقم 80 درصد می رسیم و اگر این 80 درصد را در 3600 ضرب کنیم مشخص می شود که نرخ واقعی دلار در حال حاضر باید بین 6800 تا 7200 تومان باشد. این قیمت واقعی دلار است و هر رقمی بالاتر این رقم حباب است.
کاهش تعداد گردشگران در نیمه اول امسال
شهاب طلاب پژوهشگر حوزه گردشگری نیز شب گذشته در این برنامه گفت: با قیمت واقعی دلار چقدر است؟ توجه به کاهش ارزش پول ملی فرصت خوبی برای بهبود صنعت گردشگری فراهم شده است. در حال حاضر هر شهروند اروپایی با 15 درصد درآمد ماهیانه اش می تواند 7 تا 10 روز سفر خوبی به ایران داشته باشند و خدمات گردشگری بگیرند.
وی افزود: ولی در 5 ماهه نخست امسال تعداد گردشگران ما بخصوص گردشگران اروپایی کم شده است به طور مثال در 5 ماه نخست سال قبل 31 هزار گردشگر آلمانی وارد کشور شدند که امسال این رقم به 21 هزار نفر کاهش پیدا کرده است.
دیدگاه شما