سرمایه گذاران بنیادی


احسان والیان

ترجیح های رفتاری سرمایه گذاران در واکنش به متغیرهای بنیادی بر مبنای نظریه غلبه تصادفی

در این مقاله با استفاده از تجزیه و تحلیل مبتنی بر سیگنالهای بنیادی به بررسی برتری نسبی سهام برنده-بازنده بر اساس عملکرد فعلی و آتی از منظر ترجیحات رفتاری سرمایه گذاران پرداخته شده است. بنابراین بر اساس عوامل مربوط به سودآوری، تغییرپذیری عایدات و رشد، سیگنالهای بنیادی (f-score) مربوط به محتوای اطلاعاتی 7 شاخص مالی شناسایی و بر مبنای آن سهام برنده-بازنده، تعیین و رفتار آتی بازده آنها بر مبنای ترجیحات ریسک گریزانه سرمایه-گذاران مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق از اطلاعات مالی تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی1380 الی 1390 استفاده شده است. نتایج اولیه این تحقیق نشان دهنده وجود بازده بالاتر همزمان و آتی پرتفوی سهام برنده نسبت به سهام بازنده تا یک دوره زمانی پس از تشکیل پرتفوی و وجود رفتار مومنتومی و سپس رفتار معکوس بلندمدت آنهاست. همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده وجود غلبه تصادفی بازده همزمان مرتبه های دوم و سوم سهام برنده نسبت به سهام بازنده و همچنین غلبه تصادفی مرتبه های دوم و سوم بازده دو دوره بعد سهام بازنده نسبت به سهام برنده در بازه های منفی بازار است.

برای دسترسی به متن کامل این مقاله و 23 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

ترجیح های رفتاری سرمایه‌گذاران در واکنش به متغیرهای بنیادی بر مبنای نظریه غلبه تصادفی

در این مقاله با استفاده از تجزیه و تحلیل مبتنی بر سیگنالهای بنیادی به بررسی برتری نسبی سهام برنده-بازنده بر اساس عملکرد فعلی و آتی از منظر ترجیحات رفتاری سرمایه‌گذاران پرداخته شده است. بنابراین بر اساس عوامل مربوط به سودآوری، تغییرپذیری عایدات و رشد، سیگنالهای بنیادی (F-Score) مربوط به محتوای اطلاعاتی 7 شاخص مالی شناسایی و بر مبنای آن سهام برنده-بازنده، تعیین و رفتار آتی بازده آنها بر مبنای ترج.

تاثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر روی واکنش سرمایه گذاران

هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برخی مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر روی واکنش سرمایه گذاران می باشد. در این تحقیق مکانیزم های حاکمیت شرکتی به عنوان متغیر مستقل و واکنش سرمایه گذاران به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. معیار اندازه گیری واکنش سرمایه گذاران بازده سهام داران می باشد. از بین مکانیزم های موجود حاکمیت شرکتی نیز مالکیت سهامداران نهادی، تمرکز مالکیت، ساختار مالکیت و استقلال هیات مدیره .

واکنش سرمایه گذاران به نحوه افشای پاداش مدیران عامل

در سال‌های اخیر، افزایش تضادهای نمایندگی سبب شده است قانون‌گذاران، الزامات سخت‌گیرانه‌تری پیرامون افشای پاداش مدیران عامل، وضع نمایند. با این حال، به لحاظ نظری و تجربی، نحوه افشای پاداش، کماکان به عنوان موضوعی چالش برانگیز تلقی می‌شود. هدف این نوشتار، بررسیِ واکنش سرمایه‌گذاران به نحوه افشای پاداش مدیران عامل می‌باشد. بدین منظور، پژوهش حاضر با بهره‌گیری از چارچوب پژوهش کلی و سئو (2016) و با بکار.

بررسی تورش های رفتاری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران بر مبنای مدل معادلات ساختاری

هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطۀ تورش های رفتاری کوتاه نگری، بهینه بینی، خوداسنادی، توان پنداری، دیرپذیری، ابهام گریزی با تصمیمات سرمایه گذاری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران است. تا در صورت مواجه شدن سرمایه گذاران با این نوع تورش­ها از انحراف در تصمیم گیری آنها جلوگیری کند. جامعۀ آماری، کلیۀ سرمایه گذاران (سهامداران) حقیقی بورس اوراق بهادار تهران است که از سال 1389 تا سال 1391 بررسی شده.

تاثیر تصمیم گیری احساسی سرمایه گذاران و متغیرهای تکنیک بنیادی بر بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران

چکیدهحوزه مالی رفتاری به دلیل تمرکزی که بر عوامل شناختی تصمیم گیری، قضاوت و پردازش اطلاعاتدارند اهمیت خاصی یافته است. بنابراین با استفاده از توصیف رفتاری در تصمیم گیری های مالی و تکنیکبنیادی، معیارهای دقیق تری به منظور خرید و فروش منطقی سهام برای سرمایه گذاران ایجاد می شود. اینپژوهش به بررسی تاثیر تصمیم گیری احساسی سرمایه گذاران (آرمز) و متغیرهای تکنیک بنیادی بر بازده سهام1384 پرداخته است. از ب.

بررسی اثرات عوامل مالی رفتاری بر تصمیمات سرمایه گذاران انفرادی

مالی رفتاری ادعا می کند که نگرش یک سرمایه گذار به بازار سرمایه تابعی از روانشناسی سرمایه گذار، عقاید و نظرات وی و موضع گیری وی در رابطه با ریسک است. تحقیقات نشان می دهد که عوامل خرد و کلان زیادی که قابل اندازه گیری و غیر قابل اندازه گیری هستند،در رفتار سرمایه گذاران مؤثر هستند. این تحقیق به بررسی عوامل مؤثر بر میزان سرمایه ای می پردازد که سرمایه گذاران در بازار سرمایه آن را سرمایه گذاری می نمای.

تحلیل تکنیکال یا بنیادی؛ کدام سود بیشتری به سرمایه‌گذاران بورس می‌رساند؟

تحلیل تکنیکال یا بنیادی؛ کدام سود بیشتری به سرمایه‌گذاران بورس می‌رساند؟

یک کارشناس بازار سرمایه گفت: انتخاب نوع تحلیل و رویکرد مهم نیست، آن چیزی که ارزش دارد خروجی و بازده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از سرمایه گذاران بنیادی سرمایه گذاران بنیادی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پیمان مولوی کارشناس بازار سرمایه در رابطه با تحلیل تکنیکال و بنیادین گفت: اولین نکته مهم برای معامله، داشتن تحلیل است و باید به این نکته توجه کنیم که هیچ کدام از این تحلیل ها بر دیگری برتری ندارند، بلکه مهم خروجی است که افراد با این تحلیل ها به دست می آورند.

این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: در تحلیل تکنیکال سرمایه‌گذاران با بررسی نمودار سهم و پیدا کردن الگوهای تکرار شونده در گذشته قیمت سهام شرکت، اقدام به خرید و فروش می‌کنند. اما در تحلیل بنیادین، تحلیلگر با بررسی صورت‌های مالی شرکت و پیش‌بینی روند سودآوری بنگاه با توجه به شرایط کلان اقتصادی، قیمت‌های جهانی، وضعیت صنعت و بسیاری دیگر از عوامل موثر، اقدام به سرمایه گذاری می‌کند.

مولوی عنوان کرد: افراد دو دسته هستند معامله گر و سرمایه گذار که معامله گران بیشتر رویکرد کوتاه مدت و تکنیکال دارند ولی سرمایه گذاران بیشتر رویکرد بنیادین دارند و با توجه به این رویکردها دست به انتخاب می زنند.

افق زمانی تکنیکالیست ها کوتاه مدت است

مولوی در رابطه با تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادین گفت: سهامدارانی که به سمت تحلیل تکنیکال می آیند بیشتر بر روی معاملات روزانه تمرکز می کنند. اما در تحلیل بنیادین افراد معمولا افق زمانی بلند تری را مد نظر قرار می دهند.

وی ادامه داد: در ایران چیزی که تحت عنوان تحلیل تکنیکال شناخته می شود ساده است. ولی در کشورهای پیشرو مالی تحلیل تکنیکال به سمت معامله الگوریتمی در حال حرکت است و بیشتر معاملات به سمت هوش مصنوعی می روند که معمولا انسان در این طور معاملات کمترین نقش را ایفا می کند.

مولوی تشریح کرد: تحلیل بنیادین عمق بسیار خوبی دارد، ولی در تحلیل تکنیکال سهامداران یادگیری نسبی از مبانی دارند. تحلیل بنیادین نیازمند تخصص و دانش کافی است و فردی که می خواهد دست به این تحلیل بزند، باید اقتصاد کلان بداند و توانایی بررسی شرکت ها از نظر مالی را داشته باشد. بنابراین افراد در تحلیل بنیادین کار نسبتا دشواری دارند.

وی ادامه داد: برای مثال اگر در سال ۹۹ گفته های تعدادی از کارشناس های تکنیکالیست را نگاه کنیم متوجه می شویم که ریزش بازار را پیش بینی نکرده بودند این در حالی است که افرادی که تحلیل بنیادین می دانستند به سهامداران گوشزد می کردند که حد ضرر برای خود مشخص کنند.

این کارشناس بازار سرمایه بیان کرد: تحلیل تکنیکال نسبت به بنیادین تحلیل سطحی تری است و چون بنیادین عمق بسیاری دارد بسیاری از سهامداران به سمت این تحلیل حرکت نمی کنند، که این مسئله فقط به کشور ما محدود نمی شود.

بازده مهم است نه رویکرد!سرمایه گذاران بنیادی

این کارشناس بازار سرمایه در رابطه با بازده گفت: بازده ای که افراد به دست می آورند مهم است، نه رویکردی که افراد در رسیدن به این بازده انتخاب می کنند. فرقی نمی کند تکنیکالیست باشیم یا بنیادین، بلکه هدف همه سهامداران ایجاد حداکثر بازده است.

وی ادامه داد: وارن بافت یکی از بزرگترین ثروتمندان و سرمایه‌گذاران بورس در جهان، بیشتر رویکرد بنیادین دارد ولی از الگوریتم های معاملاتی نیز استفاده می کند و این گفته که همه چیز تکنیکال است یا بنیادین درست نیست. بلکه رویکرد تلفیقی بر اساس سه دیدگاه رشدی، ارزشی و شاخصی مهم است.

مراحل تحلیل بنیادی در بازار سرمایه – بهترین شرکت‌های بنیادی در بورس

جهت تحلیل بازار سرمایه (بورس) به آیتم‌های زیر نیاز داریم:

  • تحلیل فاندامنتال (بنیادی)

پس از تحلیل شرایط کشور از لحاظ اقتصادی، سیاسی، علمی، اجتماعی، فرهنگی، بین‌المللی و…، عوامل تأثیرگذار بر صنایع را بررسی و با توجه به شرایط فعلی کشور، گروه‌های (صنایع) مناسب برای سرمایه‌گذاری را انتخاب می‌کنیم. سپس از طریق مراحل زیر به تحلیل بنیادی (Fundamental) سهام در بورس می‌پردازیم؛ این مراحل در صورت لزوم آپدیت و مباحث جدید و کاربردی‌تر اضافه می‌شوند:

  1. آشنایی با شرکت و آگاهی از نوع و زمینه‌ی فعالیت آن (تولید و فروش)
  2. بررسی سال مالی شرکت
  3. بررسی سرمایه (تعداد سهام) شرکت: آیا شرکت افزایش سرمایه داشته است؟ از چه محلی؟ آیا ثبت شده است؟
  4. بررسی بزرگی یا کوچکی شرکت در صنعت و بورسی یا فرابورسی بودن آن
  5. بررسی جوان، جدید و به‌روز بودن شرکت
  6. بررسی فاصله‌ی قرار گرفتن شرکت تا مرز جهت صادرات (موقعیت جغرافیایی)
  7. بررسی میزان وابستگی شرکت (صنعت) به قیمت‌ها و بازارهای جهانی و نرخ ارز
  8. بررسی تعرفه‌ی واردات و صادرات شرکت (صنعت)
  9. تأمین مواد اولیه‌ی شرکت داخلی است یا خارجی؟
  10. بررسی میزان تأثیر هزینه‌ی انرژی (آب، برق، گاز و…) و نرخ حمل و نقل (بنزین، گازوئیل و…) بر شرکت
  11. قیمت‌گذاری محصولات شرکت آزاد است یا دولتی؟
  12. بازار فروش شرکت داخلی است یا خارجی؟
  13. بررسی چشم‌انداز بازار فروش شرکت در آینده و ارزش جایگزینی آن
  14. میزان نیاز و مالکیت دولت در شرکت (صنعت)
  15. بررسی درآمدها، هزینه‌ها، مالیات و سود (زیان) عملیاتی و غیرعملیاتی شرکت در گزارشات صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای (3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه) و سالانه (12 ماهه)
  16. مقایسه‌ی سود (زیان) خالص سال جاری شرکت نسبت به مدت مشابه سال مالی قبل در گزارشات صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای (3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه) و سالانه (12 ماهه) که می‌بایست حداقل بیش از میزان تورم و یا سود بانکی (نرخ بهره)، نسبت به سال گذشته رشد داشته باشد.
  17. مقایسه‌ی سود (زیان) خالص سال جاری شرکت نسبت به کل سال سرمایه گذاران بنیادی مالی قبل در گزارشات صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای (3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه) و سالانه (12 ماهه)
  18. بررسی روند سودآوری شرکت بر اساس سود (زیان) خالص در گزارشات صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای (3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه) و سالانه (12 ماهه) بر مبنای TTM (سود و زیان 12 ماه اخیر)
  19. مقدار EPS تحلیلی و TTM شرکت در حال حاضر و مقدار EPS سال مالی قبل
  20. بررسی شرکت‌های زیرمجموعه‌ی شرکت اصلی (صورت‌های مالی تلفیقی)
  21. بررسی جمع حقوق صاحبان سهام و مقدار سود (زیان) انباشته در ترازنامه‌ی شرکت در گزارشات صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای (3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه) و سالانه (12 ماهه)
  22. مقایسه‌ی مقدار تولید و فروش، نرخ فروش و جمع کل مبلغ فروش ماه جاری شرکت نسبت به ماه گذشته در گزارشات فعالیت‌های ماهانه
  23. مقایسه‌ی مقدار تولید و فروش، نرخ فروش و جمع کل مبلغ فروش ماه جاری شرکت نسبت به میانگین ماهانه سال جاری در گزارشات فعالیت‌های ماهانه
  24. مقایسه‌ی مقدار تولید و فروش، نرخ فروش و جمع کل مبلغ فروش ماه جاری شرکت نسبت به مدت مشابه سال مالی قبل در گزارشات فعالیت‌های ماهانه که می‌بایست حداقل بیش از میزان تورم و یا سود بانکی (نرخ بهره)، نسبت به سال گذشته رشد داشته باشد.
  25. مقایسه‌ی مقدار تولید و فروش، نرخ فروش و جمع کل مبلغ فروش ماه جاری شرکت نسبت به میانگین ماهانه کل سال مالی قبل در گزارشات فعالیت‌های ماهانه که می‌بایست حداقل بیش سرمایه گذاران بنیادی سرمایه گذاران بنیادی از میزان تورم و یا سود بانکی (نرخ بهره)، نسبت به سال گذشته رشد داشته باشد.
  26. مقایسه‌ی مقدار تولید و فروش، نرخ فروش و جمع کل مبلغ فروش تا ماه جاری شرکت نسبت به مدت مشابه سال مالی قبل در گزارشات فعالیت‌های ماهانه که می‌بایست حداقل بیش از میزان تورم و یا سود بانکی (نرخ بهره)، نسبت به سال گذشته رشد داشته باشد.
  27. مقایسه‌ی مقدار تولید و فروش، نرخ فروش و جمع کل مبلغ فروش تا ماه جاری شرکت نسبت به کل سال مالی قبل در گزارشات فعالیت‌های ماهانه
  28. بررسی سرمایه‌گذاری‌های بورسی و غیربورسی شرکت
  29. نسبت P/E شرکت و مقایسه با P/E گروه و میانگین P/E کل بازار
  30. بررسی سایر گزارش‌های شرکت از جمله تصمیمات مجامع و گزارش فعالیت هیئت مدیره
  31. آیا شرکت افشای اطلاعات بااهمیت و شفاف‌سازی داشته است؟
  32. آیا شرکت برنامه‌ی طرح توسعه دارد؟
  33. آیا شرکت تعدیل پیش‌خور شده یا سوخته دارد؟
  34. آیا شرکت برنامه‌ی افزایش سرمایه دارد؟
  35. آیا شرکت برنامه‌ی دعوت به مجمع دارد؟
  36. مقدار DPS سال مالی قبل، درصد تقسیم سود و زمان‌بندی پرداخت سود شرکت
  37. بررسی معاملات بلوکی و عمده‌ی شرکت و جابجایی سهام بین سهامداران عمده
  38. بررسی سهامداران عمده و میزان سهام شناور آزاد شرکت
  39. مقایسه‌ی ارزش بازار شرکت با شرکت‌های هم‌گروه و بررسی وضعیت کلی آن‌ها
  40. تابلو خوانی، بررسی حجم و ارزش معاملات، میانگین حجم ماه، نسبت‌های خریدار و فروشنده و سابقه‌ی معاملات شرکت

با تحلیل صورت‌های مالی طبق مراحل بالا، بر اساس آخرین گزارشات میان‌دوره‌ای (3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه) و سالانه (12 ماهه)، بهترین شرکت‌های بنیادی بورس در حال حاضر به ترتیب حروف الفبا به شرح زیر می‌باشند: (بدیهی است، پس از انتشار گزارشات جدید، لیست زیر آپدیت می‌شود)

سلب مسئولیت: نمادهای بالا صرفاً بر اساس تحلیل گزارشات صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای و سالانه انتخاب شده‌اند و گزارشات فعالیت‌های ماهانه لحاظ نشده است؛ لذا به هیچ عنوان پیشنهاد (سیگنال) خرید یا فروش نیست. معامله کردن صرفاً بر اساس تحلیل بنیادی، ریسک بالایی دارد و می‌بایست حتماً وضعیت تکنیکالی سهم نیز بررسی شود تا بهترین نقطه‌ی ورود و خروج مشخص گردد. در بسیاری از موارد، قیمت سهامی که در بهترین شرایط بنیادی و سودآوری قرار دارند، پیش‌خور شده‌اند یا ممکن است تعدیل سوخته به حساب آیند.

هر شخصی می‌بایست متناسب با سرمایه، شخصیت، سن، میزان ریسک‌پذیری و تایم‌فریم سرمایه‌گذاری خود، استراتژی معاملاتی‌اش را تعیین نماید.

کاربرد تحلیل بنیادی چیست و چطور یاد بگیریم؟؟

در این سرمایه گذاران بنیادی مطلب قصد داریم شما را با زبانی ساده با تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال که یکی از پایه‌های اصلی معاملات موفق است آشنا کنیم. اهمیت و کاربرد تحلیل بنیادی آنقدر زیاد است که امکان ندارد کسی بدون یادگیری این مبحث بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد. مهمترین دلیلی که آشنایی با تحلیل بنیادی و به دنبال آن متخصص شدن در آن را به نیازی مبرم برای هر معامله گر تبدیل می‌کند، اهمیت بررسی بنیاد سهم مورد نظر است؛ چرا که ممکن است شرکتی که ارزش ذاتی پایینی دارد، بالاتر از قیمت واقعی خود در حال معامله باشد و خب می‌دانیم که ریسک معامله روی شرکت‌ها بسیار بالا است. بنابراین در ادامه به این بحث می‌پردازیم که کاربرد تحلیل بنیادی در بورس چیست و چطور باید تحلیل بنیادی انجام دهیم؟

تحلیل بنیادی چیست و چه کاربردی دارد؟

تحلیل بنیادی یا Fundemental Analysis که به آن تحلیل پایه ای نیز می‌گویند و با تحلیل تکنیکال در متد، دیدگاه و روش متفاوت است، روشی است که به شکلی بنیادین به بررسی عوامل تاثیر گذار بر قیمت سهام می‌پردازد. بنابراین، لازمه‌ی تحلیل بنیادی در بورس ، بررسی جامع صورت‌های مالی است چرا که بدون بررسی صورت‌های الزامی مالی امکان مقایسه داده وجود ندارد.

در واقع به دلیل همین جامع بودن بررسی و گستردگی میدان تحلیل است که بسیاری از معامله گران تمایلی به بررسی و ورود به بحث‌های یادگیری و کاربرد تحلیل بنیادی بورس را ندارند. ما در سایت رضا درخشی در مقالات آموزشی رایگان خود و نیز در دوره آموزش مقدماتی تا پیشرفته بورس تلاش کرده‌ایم با ارائه تعاریف علمی، تفاسیر و تکنیک‌های کاربردی، و البته مثال‌های ملموس مسیر را برای شما معامله گران عزیز راحت‌تر کنیم تا در کنار تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی بورس را نیز به کار گرفته و درک نزدیک‌تری به ارزش ذاتی شرکت‌های مورد نظر پیدا کنید.

مفهوم تحلیل بنیادی در بورس و ارتباط آن با ارزش ذاتی سهام

در واقع، اگر بخواهیم مفهوم تحلیل بنیادی که در بالا داشتیم را به زبان ساده‌تر بیان کنیم، باید اینطور بگوییم که تحلیل بنیادی در بورس روشی برای تحلیل قیمت سهم با توجه به ارزش ذاتی یا Intrinsic Value یا درواقع همان ارزش واقعی دارایی است. برای به دست آوردن ارزش ذاتی یک سهم باید پارامترهای مختلفی را در نظر گرفت، نظیر صورت‌های مالی (سود و زیان، ترازنامه، جریان وجه نقد، سود و زیان جامع و . )، شرایط اقتصادی و وضعیت کلان شرکت. اگر پس از محاسبه‌ی ارزش سهم، قیمت سهم پایین‌تر از ارزش ذاتی آن بود، اصطلاحا گفته می‌شود سهم Undervalued است و اگر قیمت سهم بالاتر از ارزش ذاتی آن بود، اصطلاحا می‌گوییم سهم Overvalued است؛ یعنی قیمت آن بالاتر از ارزش ذاتی آن است.

اهمیت یادگیری تحلیل بنیادی برای ورود به بازارهای مالی

همانطور که اشاره کردیم، بسیاری از افراد علاقه‌ای به یادگیری تحلیل بنیادی بازار ندارند چون تحلیل فاندامنتال کار زمانبر و گسترده‌ای است. در واقع، می‌توان گفت تحلیل بنیادی سهم یک شرکت کار چندان آسانی نیست و نیازمند صرف وقت و انرژی کافی است. بنابراین تنها در صورتی که اطمینان دارید می‌خواهید روی سهم یک شرکت، سرمایه گذاری بلند مدت کنید لازم است سراغ این بروید که چطور تحلیل بنیادی انجام دهیم.

بعضی از افراد ممکن است بخواهند صفر تا صد کار در بازار بورس را یاد بگیرند و سودآوری عالی در سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشند. برای چنین افرادی، یادگیری تحلیل بنیادی بورس ایران ضروری است اما افرادی که تنها قصد سرمایه گذاری کردن با پولشان را دارند و وقت یادگیری انواع تحلیل و روش های بررسی بازار را ندارند، بهترین کار این است که سرمایه‌ی خود را به دست معامله گران حرفه‌ای بسپارند و از سودشان لذت ببرند.

منظور از تحلیل بنیادی در بازار بورس چیست؟

احسان والیان

احسان والیان

  • اشتراک‌گذاری

تحلیل بنیادی در بورس یکی از کاربردی‌ترین ابزار تحلیلی است و می‌تواند چشم‌انداز خوبی از خرید و فروش سهام ارائه دهد.

هر یک از ما در بیشتر اوقات برای هر خرید و فروشی تلاش می‌کنیم و به قول معروف معامله را از هر جهت سبک و سنگین می‌کنیم تا انتخاب درستی در خرید و حتی در زمان فروش انجام داده باشیم. تحلیل بنیادی در بازار بورس نیز تجزیه و تحلیل اساسی است که در زمان خرید و فروش سهام باید انجام دهیم. افرادی که به روش مستقیم در بورس سرمایه گذاری می‌کنند باید چگونگی عملکرد این تحلیل را بدانند و با مفهوم آن آشنا باشند. گفتنی است کسانی که از صندوق های سرمایه گذاری سهامی بهره‌مند هستند در واقع در حال بهره‌وری از دانش تحلیل‌گران و اعضای حاضر در صندوق‌ها هستند. با این همه، در فرصت پیش آمده به بررسی اهمیت تحیلی بنیادی در بازار بورس خواهیم پرداخت و ابعاد آن را بررسی خواهیم کرد.

تحلیل بنیادی در بازار بورس

تحلیل بنیادی چیست؟

یک سرمایه‌گذار موفق باید بتواند تحلیل درستی از معاملات خود در بورس داشته باشد. تحلیل بنیادی در بورس یکی از کاربردی‌ترین ابزار تحلیلی است و می‌تواند چشم‌انداز خوبی از خرید و فروش سهام ارائه دهد. این تحلیل باید در میان دیگر ابزار معاملات در اختیار سرمایه گذاران بورس قرار بگیرد. روش تحلیل بنیادی، روش پایه‌ای-ریشه‌ای هم نامیده می‌شود که فرد سرمایه گذار با کمک این تحلیل به بررسی عوامل تاثیرگذار بر سهام موردنظرش می‎‌پردازد و از طریق بررسی عوامل موثر بر سهم تصمیم می‌گیرد که ارزش خرید و یا فروش را دارد یا سرمایه گذاران بنیادی خیر. تحلیل بنیادی را می‌توان یک نوع آینده نگری در خرید و فروش سهام هم به حساب آورد، چرا که در این روش تلاش می‌کنیم به ارزنده بودن و پشتوانه داشتن سهام موردنظر پی ببریم. اما عوامل تاثیرگذار بر تحلیل بنیادی که البته این عوامل تاثیر مستقیم بر ارزش سهام را دارند، کدام عوامل هستند.

عوامل تاثیرگذار بر تحلیل بنیادی چه هستند ؟

سه دسته از عوامل تاثیرگذار بر ارزش سهام وجود دارند که برای تحلیل بنیادی در بورس تاثیرگذار هستند. اولین دسته که بر قیمت سهام هر شرکت تاثیرگذار است را می‌توان عوامل محیطی نامید؛ این دسته شامل عواملی مانند اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور، بودجه‌بندی‎‌ها و تصمیمات کلان و نیز مقررات می‌شود. دسته دوم به عواملی مربوط می‌شود که رابطه مستقیم با صنعت دارد؛ قیمت‌گذاری‌های محصولات در هر صنعت، میزان عرضه و تقاضایی که در موردشان تصمیم‌گیری می‌شود و میزان رقابتی بودن و حجم سرمایه‌گذاری‌های در یک صنعت از عوامل تاثیرگذار در دسته دوم به حساب می‌آیند. اما دسته سوم که به عوامل درونی شرکت مربوط می‌شود، مانند ترکیب‌بندی سهام‌داران شرکت و وضعیت میزان دارایی‌ها و بدهی‌ها و نسبت قیمت به درآمد یا همان (نسبت P بر E) که کمابیش با نامش آشنا هستیم هم به نوع خود از عوامل تاثیرگذار در قیمت گذاری سهام هر شرکت و البته عوامل تاثیرگذار بر تحلیل بنیادی به حساب می‌آید.

ابعاد تحلیل بنیادی سهام کدامند ؟

هر کدام از سه دسته تاثیرگذار بر قیمت سهام هر شرکت به ابعاد تحلیل بنیادی سهام هم تعبیر می‌شوند. سرمایه‌گذار بعد از بررسی سهم موردنظر با سه دسته عواملی که از آن حرف زدیم شروع به تحلیل می‌کند و ارزش ذاتی سهام را بررسی می‌کند. قیمت فعلی سهم و ارزش ذاتی آن در تحلیل بنیادی برای فرد سرمایه‌گذار مشخص می‌کند که در زمان مناسبی برای خرید و یا فروش سهام موردنظرش قرار گرفته است یا خیر. اگر سرمایه‌گذار بتواند ارزش واقعی سهم را با استفاده از ابعاد تحلیل بنیادی به دست آورد، می‎‌تواند با تطبیق ارزش واقعی با قیمت فعلی سهم به این نتیجه برسد که آیا زمان مناسبی برای خرید آن هست یا خیر. اگر ارزش واقعی سهم از قیمت فعلی سهم بیش‌تر باشد پس به این معنی است که در زمان مناسبی برای خرید است و سهم موردنظر امکان رشد بیش‌تری دارد. اما اگر بر خلاف این باشد؛ بنابراین فرد سرمایه‌گذار می‌تواند اقدام به فروش سهم کند.

تحلیل بنیادی در بازار بورس

عوامل کمی و کیفی در تحلیل بنیادی

علاوه بر اعداد موجود در صورت حساب‌های مالی در وبسایت‌های معتبر و بررسی پیشینه موفق و یا ناموفق پشت هر سهم که جز عوامل کمی سهم هر شرکت به حساب می‌آید، باید بدانیم که اصول کیفی که به جنبه‌های نامشخص کسب و کار شرکت مربوط می‌شود هم از اهمیت بالایی برخوردار است. به عنوان مثال به گفته بسیاری از بزرگان سرمایه‌گذاری در اقتصادهای پیشرفته می‌توان به سهام شرکت‌هایی توجه کرد که با محوریت فناوری فعالیت می‌کنند. این دست شرکت‌ها شاید از لحاظ کمی نسبت به شرکت‌هایی با کسب و کارهای قدیمی‌تر چندان قابل توجه نباشند. اما چون آینده از آن این دست فعالیت‌ها است، پس باید با توجه به عوامل کیفی در تحلیل بنیادی در بورس عمل کرد.

مثال تحلیل بنیادی

نحوه تصمیم‌گیری بر اساس سهم بنیادی را می‌توان با یک مثال توضیح داد. تصور کنید می‌خواهیم سهم شرکت X را بخریم. ارزش واقعی سهم شرکت 300 تومان است. در صورتی که قیمت فعلی و معاملاتی آن 250 تومان است. در چنین موقعیتی است که اگر سرمایه‌گذار به ابعاد تحلیل بنیادی در بازار بورس مسلط باشد، می‌تواند با خرید سهم X بازدهی آینده آن سهم را به دست بیاورد. درست برخلاف این نتیجه گیری، اگر فرد سرمایه گذاری بفهمد که ارزش واقعی سهم از قیمت فعلی آن کم‌تر است نه تنها اقدام به خرید آن سهم نمی‌کند، بلکه سهم موردنظر را از پرتفوی خود خارج می‌کند.

سه دسته از عوامل تاثیرگذار در ارزش سهام وجود دارند که این عوامل در تحلیل بنیادی در بازار بورس تاثیر گذار هستند. اولین دسته که بر قیمت سهام هر شرکت تاثیرگذار است را می‌توان عوامل محیطی نامید؛ این دسته شامل عواملی مانند اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور، بودجه‌بندی‎‌ها و تصمیمات کلان کشور و مقررات می‌شود. دسته دوم به عواملی مربوط می‌شود که رابطه مستقیم با صنعت دارد؛ قیمت‌گذاری‌های محصولات در هر صنعت، میزان عرضه و تقاضایی که در موردشان تصمیم‌گیری می‌شود و میزان رقابتی بودن و حجم سرمایه‌گذاری‌های در صنعت از عوامل تاثیرگذار در دسته دوم به حساب می‌آیند. و اما دسته سوم که به عوامل درونی شرکت مربوط می‌شود مانند ترکیب‌بندی سهام‌داران شرکت و وضعیت میزان دارایی‌ها و بدهی‌ها و نسبت قیمت به درآمد یا همان (نسبت P بر E) که کمابیش با نامش آشنا هستیم هم به نوع خود از عوامل تاثیرگذار در قیمت گذاری سهام هر شرکت و البته عوامل تاثیرگذار بر تحلیل بنیادی به حساب می‌آید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.