«هرچه بازده احتمالی یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».
نوسانگیری چیست و چه تفاوتی با معامله روزانه دارد؟
نوسانگیری یا همان معاملهگریِ نوسانگیر چیست و چه تفاوتی با سایر انواع ترید دارد؟ اگر تا حدودی با دنیای ارزهای دیجیتال آشنا باشید، حتماً تاکنون نام ترید به گوشتان خورده است. ترید (Trade) یا همان معامله در بازارهای مالی، روشی است که فردی با آن سعی میکند از نوسانات قیمت یک دارایی به نفع خود استفاده کند و به سود برسد. بهطور خلاصه، ترید هنر خرید در کمترین قیمت و فروش در بیشترین قیمت است.
اما در عمل، دنیای ترید به همین سادگی نیست و پیچیدگیهای خاص خود را دارد؛ بهخصوص در بازار کاملاً جدید ارزهای دیجیتال. ترید ارزهای دیجیتال هم محدود به یک نوع و روش نیست و انواع متفاوتی را در برمیگیرد. یکی از مهمترین روشهای ترید، معاملهگری نوسانگیر (نوسانگیری) است.
نوسانگیری یا همان سوینگ تریدینگ (Swing Trading) یک راهبرد معاملاتی مرسوم است که میتواند برای معاملهگران مبتدی ایدهآل باشد. این روش بهدلیل افقهای زمانی قابلکنترل آن، فعالیت در بازار را برای معاملهگران راحتتر میکند. معاملهگران نوسانگیر در اکثر بازارهای مالی مانند فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال فعال هستند، اما آیا معاملهگری نوسانگیر راهبرد مناسبی برای شماست؟ بهبیان دیگر، آیا نوسانگیری برای شما مناسبتر است یا معاملهگری روزانه؟
در این مطلب که بهکمک مقالهای از وبسایت بایننس تهیه شده است، به این پرسشها پاسخ میدهیم و هرآنچه را که باید در مورد معاملهگری نوسانگیر ارزهای دیجیتال بدانید به شما توضیح خواهیم داد.
معاملهگری نوسانگیر چیست؟
معاملهگری نوسانگیر یک راهبرد معاملاتی است که در آن، تغییرات قیمت در یک بازه زمانی کوتاه تا متوسط موردتوجه قرار میگیرد. در واقع هدف معاملهگری نوسانگیر، کسب سود از نوسانات قیمتی است که طی چند روز تا چند هفته روی میدهد.
معاملهگری نوسانگیر در زمانهایی که روندی قوی در بازار وجود دارد، بهترین عملکرد را از خود نمایش میدهد. حال اگر این روند قوی در بازههای زمانی طولانیتر وجود داشته باشد، فرصتهای کسب سود برای معاملهگران نوسانگیر دوچندان میشود و آنها زمان بیشتری برای بهره بردن از این نوسانات خواهند داشت.
در مقابل، این نوع معاملهگری در بازارهای در حال تثبیت و بازارهای پرنوسان دشوارتر است. طبیعی است که در بازاری که در یک جهت مشخص حرکت نمیکند و مدام در حال نوسان است، پیشبینی تغییرات قیمت و کسب سود از آنها کار راحتی نیست.
معاملهگران با نوسانگیری چگونه به سود میرسند؟
همان طور که گفته شد، هدف معاملهگران نوسانگیر، استفاده از نوسانات قیمتی است که ظرف چند روز تا چند هفته اتفاق میافتد. بنابراین معاملهگران نوسانگیر نسبت به معاملهگران روزانه، موقعیتهای خود را برای مدتزمان طولانیتری حفظ می کنند؛ اما رفتار آنها شبیه به سرمایهگذارانی نیست که با هدف نگهداری طولانیمدت سرمایه، آن را خریداری کردهاند.
معاملهگران نوسانگیر معمولاً از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند؛ اما نه لزوماً بهاندازه معاملهگران روزانه. از آنجا که در طی چند هفته ممکن است رویدادهای بنیادین اتفاق بیفتد، معاملهگران نوسانگیر میتوانند از تحلیل فاندامنتال هم در چارچوب معاملاتی خود استفاده کنند.
با این حال، تحلیل رفتار قیمت، استفاده از نمودارهای شمعی، تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و استفاده از شاخصهای تکنیکال برای تعیین زمان شروع معامله بسیار معمول است. برخی از متداولترین شاخصهایی که معاملهگران نوسانگیر از آنها استفاده میکنند عبارتاند از: میانگینهای متحرک (Moving averages)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، باندهای بولینگر (Bollinger Bands) و ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement tool).
معاملهگران نوسانگیر معمولاً برای انجام تحلیلهای خود، بازههای زمانی متوسط یا طولانی را در نظر میگیرند. علت این امر این است که یک روند صعودی یا نزولی زمانی واقعاً قوی است که در یک بازه زمانی طولانی تأیید شود. البته این به این معنی نیست که معاملهگران نوسانگیر به بازههای زمانی کوتاهتر هیچ توجهی نمیکنند. این تریدرها ممکن است برای پیدا کردن نقاط دقیق ورود به/خروج از بازار، از بازههای زمانی کوتاهتری مانند تایمفریمهای ساعتی نیز بهره ببرند.
میتوان گفت که مهمترین چارچوب زمانی برای معاملهگری نوسانگیر، نمودار روزانه است؛ اما فراموش نکنید که راهبردهای معاملاتی تریدرهای مختلف میتواند کاملاً با یکدیگر متفاوت باشد. به خاطر داشته باشید که آنچه در اینجا گفتیم، قواعد غیرقابلتغییر نیست؛ بلکه صرفاً نمونههای متداول است.
تفاوتهای نوسانگیری و معامله روزانه
هدف معاملهگران روزانه بهرهبرداری از تغییرات کوتاهمدت قیمتهاست؛ اما معاملهگران نوسانگیر بهدنبال تغییرات بزرگتر هستند. معاملهگری روزانه نسبت به معاملهگری نوسانگیر، راهبرد پویاتری است. معاملهگران روزانه بهطور مرتب بازار را رصد میکنند و موقعیتهای خود را بیش از یک روز باز نمیگذارند.
در مقابل، معاملهگران نوسانگیر میتوانند رویکرد منفعلانهتری داشته باشند. آنها میتوانند موقعیتهای خود را کمتر رصد کنند؛ چراکه هدف آنها سود بردن از تغییرات قیمتی است که در مدتزمان طولانیتر روی میدهد. از آنجا که معاملهگران نوسانگیر با تغییرات بزرگتری در قیمتها سروکار دارند، سود آنها نیز بیشتر است و میتوانند تنها با چند معامله موفق، سود قابلتوجهی را کسب کنند.
معاملهگران روزانه تقریباً فقط از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند؛ در حالی که معاملهگران نوسانگیر معمولاً ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال را بهکار میگیرند. (اگرچه اولویت اول این معاملهگران نیز، تحلیل تکنیکال است) در انتهای دیگر این طیف، سرمایهگذاران قرار دارند که ممکن است معیارهای تکنیکال را اصلاً در نظر نگیرند و سرمایهگذاریهای خود را فقط بر اساس تحلیل فاندامنتال انجام دهند.
همان طور که متوجه شدهاید، معاملهگری نوسانگیر و روزانه در دو سر طیفی قرار دارند که یک طرف آن تحلیل تکنیکال و بازههای زمانی کوتاهتر، و طرف دیگر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال و بازههای زمانی طولانیتر است. شما خود را در کجای این طیف تصور میکنید؟
شما باید ابتدا نقاط قوت خود را بیابید و سپس، سبکی از معاملهگری را انتخاب کنید که با این نقاط قوت بیشترین همخوانی را دارد. برخی ترجیح میدهند سریع وارد موقعیتها شده و بهسرعت هم از آنها خارج شوند و در هنگام خواب، نگران باز بودن موقعیت معاملاتی خود نباشند. در مقابل، برخی دیگر ترجیح میدهند فرصت بیشتری برای بررسی جزئیات برنامههای معاملاتی خود و نتایج احتمالی آنها داشته باشند و سپس تصمیمگیری کنند. شما جزو کدامیک از این دستهها هستید؟
پاسخ به این پرسشها میتواند به شما در پیدا کردن راهبردی که بیشترین همخوانی را با شخصیت و اهدافتان دارد کمک کند.
البته مصلم است که شما قرار نیست از ابتدا خود را به یک راهبرد خاص محدود کنید و میتوانید راهبردهای مختلف را امتحان کنید. همچنین پیشنهاد میکنیم پیش از شروع ترید اصلی، چند ترید آزمایشی را امتحان و نتایج آن را بررسی کنید.
معامله گری نوسان گیر | معامله گری روزانه | هدف معاملهگر چیست؟|
هدف | سود از نوسانات در روند طولانی مدت | سود از نوسانات کوتاه مدت |
بازه زمانی | از چند روز تا چند هفته | از چند دقیقه تا یک روز |
میزان سود احتمالی | نسبتا چشم گیر در صورت موفقیت | معمولا کوچک و نه چندان چشمگیر |
ابزار تحلیل | ترکیب تکنیکال و فاندامنتال | بیشتر تکنیکال |
چگونه نوسانگیری ارزهای دیجیتال را شروع کنیم؟
معاملهگری نوسانگیر میتواند روشی ایدهآل برای شروع معاملهگری باشد. بازههای زمانی طولانیتر این روش به شما اجازه میدهد که تصمیمات خود را با آرامش بیشتری اتخاذ کنید و با دقت بیشتری آنها را زیرنظر بگیرید.
پلتفرمهای آنلاین متعددی برای انجام معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد؛ اما در این بین، اکوسیستم بایننس (Binance) یکی از بهترینهاست. بایننس از معاملات آتی سهماهه و بدون سررسید، معاملات مارجین، توکنهای دارای اهرم، صدها جفتارز و بسیاری امکانات دیگر پشتیبانی میکند؛ که خیلی از آنها میتوانند برای معاملهگرهای نوسانگیر ایدهآل باشند و فرصتهای خوبی را در اختیار آنها قرار دهند.
سخن پایانی
معاملهگری نوسانگیر یک راهبرد معاملاتی متداول هم در بورس و هم در بازار ارزهای دیجیتال است. معاملهگران نوسانگیر معمولاً موقعیت خود را بسته به جزئیات هر معامله برای چند روز تا چند هفته حفظ میکنند.
برای اینکه متوجه شوید که معاملهگری نوسانگیر برای شما مناسبتر است یا معاملهگری روزانه، سادهترین راه این است که هر دو را امتحان کنید و ببینید کدامیک بیشتر با سبک معاملاتی شما همخوانی دارد. همچنین بد نیست قبل از شروع به کار، درباره برخی از اصول مدیریت ریسک (از جمله استفاده از حد ضرر در بایننس (stop loss) و روشهای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی) مطالعه کنید.
تعیین تارگت در معامله گری
بسیاری از معاملهگرها تمام زمان و انرژی خود را صرف یافتن بهترین نقطه ورود به معامله میکنند، اما پس از آنکه وارد معامله شدند، سردرگم میشوند و نمیدانند چگونه باید معاملات خود را مدیریت کنند. حاصل این جریان در معاملهگرها کاهش اعتماد به نفس، تصمیمگیری احساسی، ازدستدادن فرصتها و انجام اشتباهاتی است که بعداً ثمری جز پشیمانی ندارند. دانش در مورد چگونگی تعیین اهداف در معاملات بسیار مهم است، اما اغلب نادیده گرفته میشود.
همانطور که میدانید انتخاب نوع استراتژی برای رسیدن به هدف کاملاً بستگی به معاملهگر دارد و اینکه کدام استراتژی هدف برای معاملهگر بهتر کار میکند. بنابراین، برای شروع، بهتر است استراتژی های موجود را بررسی کنید و سپس خودتان، استراتژی مورد نظر را در معاملات خود به کار بگیرید، نتایج معاملات خود را پیگیری کنید و به بهبود رویکردی که انتخاب کردهاید، ادامه دهید.
معاملهگری که برای تعیین اهداف خود استراتژی دقیقی داشته باشد میتواند با ازبینبردن حدس و گمان، با اطمینان بیشتری دست به معامله بزند. از این رو، در ادامه این مقاله، سعی کرده ایم آنچه که لازم است بدانید را در اختیارتان قرار دهیم.
۱: نسبت ثابت سود به زیان
ساده ترین تکنیک برای تعیین هدف، ثابت درنظرگرفتن نسبت سود به زیان است.همانطور که میدانید این روشی بسیار ساده برای پیادهسازی استراتژی هدفی ثابت و همیشگی است.
بالابودن نسبت سود به زیان، لزوماً بهتر نیست و هرچه این نسبت بیشتر باشد، احتمال بُرد کمتر خواهد بود.
بهطور خاص، معاملهگران تازهواردی که بهدنبال کسب دانش و تجربه در بازار هستند، بهتر است هدفی کوچکتر با نسبت سود به زیان کمتر انتخاب کنند تا احتمال بُرد بیشتری داشته باشند و سریعتر به اعتمادبهنفس لازم برای معاملهگری دست یابند.
۲: سطوح اخیر حمایت و مقاومت
یکی دیگر از استراتژیهای هدفی که در میان معاملهگران بسیار محبوب است، از آخرین سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکند. سطوح حمایت و مقاومت موانعی جدی برای حرکات قیمت هستند و منطقی است هدف خود را بهشکلی انتخاب کنید که قیمت مجبور نباشد از سطوح مهم حمایت و مقاومت عبور کند، زیرا این امر میتواند احتمال رسیدن قیمت به هدف شما را کاهش دهد.
بهطور کلی، معاملهگران اغلب مهمترین سطح حمایت یا مقاومت اخیر را پیدا میکنند و سپس هدف را چند نقطه بالاتر یا پایینتر از آن قرار میدهند. این مسئله مهم است.
۳: بازتاب الگو (Pattern projection)
روش بعدی، استفاده از ارتفاع الگو برای تعیین میزان رشد قیمت بعد از شکست مقاومت است که برخی از معاملهگرها این رویکرد را بازتاب الگو یا حرکات محاسبهشده (Measured moves) مینامند.
اگر از این استراتژی هدف استفاده میکنید، توجه داشته باشید که باید فاصله پایینترین نقطه را تا بالاترین نقطه الگو بهطور دقیق اندازهگیری کنید تا فاصله صحیح را به دست بیاورید.
به این نکته توجه کنید که برخی از معاملهگران پس از محاسبه ارتفاع الگو، آن را در ضرایب ۰.۷۵، ۱.۲۵، ۱.۵ یا حتی ۲ ضرب میکنند. نهایتا لازم است بدانید که هرچه هدف شما دورتر باشد، احتمال برخورد قیمت با آن نیز کمتر خواهد بود. درمجموع، در بهکارگیری هر استراتژی جدید، هدف معاملهگر چیست؟ بهتر است اهداف خود را محافظهکارتر انتخاب کنید. این مسئله به شما کمک میکند بسیار سریعتر اعتمادبهنفس لازم را پیدا کنید و احتمال بُرد بیشتری داشته باشید.
۴: میانگین متحرک در تایمفریم بالاتر
این روش بهطور ویژه در معاملات بازار فارکس بهخوبی جواب میدهد، زیرا در این بازار قیمتها اغلب صرفنظر از هر میزان نوسانی که داشته باشند، باز هم در گذر زمان به میانگین نزدیک میشوند.
جالب است بدانید که در رویکرد معاملات بازگشتی، بهتر است استراتژی هدف میانگین متحرک در بازههای زمانی بالاتر تعیین شود، زیرا میتوانید با استفاده از میانگین متحرک در تایمفریمهای بالاتر فرصتهای معاملهگری بیشتری به دست آورید.
۵: سطوح فیبوناچی اکستنشن
سطوح فیبوناچی اکستنشن (بسطیافته) در بسیاری از ایدههای معاملاتی به کار گرفته میشوند. علاوه بر این، از این سطوح برای تعیین هدف معاملات نیز میتوان استفاده کرد.
پس از شکست مقاومت و شناسایی نقاط A-B-C، ابزار فیبوناچی خود را از پایین تا بالای حرکتی که با شکست مقاومت همراه شده است، رسم کنید. پس از یافتن سطح فیبوناچی اصلاحی C، میتوانید یکی از سطوح فیبوناچی اکستنشن را بهعنوان هدف را خود انتخاب کنید.بهطور کلی، سطوح فیبوناچی اکستنشن ۱.۳۸ و ۱.۶۱ نزدیکترین سطوح هستند و بیشتر از سایر سطوح بهعنوان هدف در نظر گرفته میشوند.
۶: اهداف زمانمَند
اهداف زمانمند را میتوان با سایر استراتژیهای هدف ترکیب کرد. بهعنوان مثال، معاملهگران روزانه اغلب از استراتژی هدف در پایان روز (بازه معاملاتی) استفاده میکنند و در پایان روز معاملاتی، برای جلوگیری از احتمال ضرر در طول شب، از تمام موقعیتهای باز خود خارج میشوند.
اغلب معاملهگرانی که با استفاده از نوسانات هفتگی بازار دست به معامله میزنند، استراتژی هدف آخر هفته را به کار میگیرند و پیش از شروع تعطیلات آخر هفته، از تمام معاملات باز خود خارج میشوند تا در تعطیلات و هنگامیکه نظارتی بر معاملات خود ندارند، دچار ضرر نشوند.
۷: حد ضرر شناور
مشابه هدف زمانمند، حد ضرر شناور نیز روشی است که میتوان آن را با سایر استراتژیهای هدف ترکیب کرد.بهطور کلی، معاملهگرانی که از رویکرد حد ضرر شناور استفاده میکنند، هدفشان اینست که تا جایی که ممکن است از معاملات کسب سود کنند. این معاملهگرها استراتژی هدفی با پایان باز انتخاب میکنند، به این معنی که آنها اصلاً هدفی مشخص نمیکنند و حد ضرر خود را صرفاً با دنبالکردن حرکات قیمت، تنظیم میکنند تا سود خود را در بازارهای پرنوسان به حداکثر برسانند.
معاملهگرها معمولاً از میانگینهای متحرک بهعنوان ابزاری برای ایجاد حد ضرر شناور استفاده میکنند.
چند نکته مثبت و منفی نیز در مورد تعیین حد ضرر شناور باید در نظر گرفته شود:
- با حد ضرر شناور، شما هرگز به حداکثر سود ممکن در روند موردنظر دست نخواهید یافت، زیرا حد ضرر شناور معمولاً کف (کمترین) قیمتها را در بازاری پرنوسان در نظر میگیرد.
- حد ضرر شناور تنها طی روندهای بلندمدتتر شما را به حداکثر سود میرسد. در بسیاری از موارد، معاملهگر مجبور میشود مقداری از سود خود را در روند بازگشتی قیمت پس دهد.
- با استفاده از حد ضرر شناور، زمان نگهداری معامله ممکن است به میزان قابلتوجهی افزایش یابد، بهصورتیکه بسیاری از معاملهگران از پس آن برنیایند. ماندن در معاملات برنده برای مدت زمانی طولانی بسیار دشوار است.
بنابراین، بهتر است معاملهگران باتجربهای که درگیر احساسات نمیشوند و بنیان محکمی برای ذهنیت معاملاتی خود دارند، از استراتژی حد ضرر شناور استفاده کنند.
مطالب زیر را حتما بخوانید
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
دستهها
جدیدترین نوشته ها
- استک اپلیکیشن معامله کریپتو را با هدف نوجوانان و والدین منتشر کرد ۱۴۰۰/۰۱/۰۴
- راه اندازی صندوق 10 میلیون دلاری برای حمایت از هنرمندان موسیقی ۱۴۰۰/۰۱/۰۴
- اتحادیه اروپا از NFT برای مبارزه با جعل کالاهای فیزیکی استفاده می کند ۱۴۰۰/۰۱/۰۴
- وکیل عمومی ریپل از “غصب قدرت سیاسی” توسط SEC انتقاد می کند ۱۴۰۰/۰۱/۰۴
- استارلینک مذاکرات امیدوارکنندهای با اپل بر سر قابلیت پیامرسانی اضطراری این شرکت داشته است ۱۴۰۰/۰۱/۰۴
من عاشق دنیای ارز رمز و بلاک چین هستم، دنیای بسیار پرسود ولی خطرناک به شرطی که خودمان را با دانش صحیح و بروز مجهز کنیم، آکادمی هلاکوئی را راه اندازی کردم که با حمایت شما به یکی از بهترین پایگاه آموزشی به زبان فارسی تبدیل شود. در این راه با حمایت اعضا و خانواده ی بزرگ آکادمی هلاکوئی، در کنارتان هستم.
پشتیبانی از طریق ارسال تیکت:
وارد داشبورد خود شده و گزینه (تیکت پشتیبانی) را انتخاب و بر روی (ارسال تیکت) کلیک کنید. از همین طریق درخواست خود را پیگیری کنید.
ما را در تلگرام دنبال کنید
کانال درآمد ارز دیجیتال [email protected]
تلگرام کافه ترید ایران [email protected]
کانال نخبگان ارز دیجیتال [email protected]
خبر فوری ارز دیجیتال [email protected]
خبر فوری بازار خارجی [email protected]
کانال وی ای پی [email protected]
معاملات روزانه ارز دیجیتال چیست؟
معاملات روزانه یا Day tarding، یکی از استراتژیهای معاملاتی پر طرفدار است. معامله گران در اکثر بازارهای مالی همچون سهام، فارکس و البته بازار ارزهای دیجیتال از این استراتژی برای کسب سود استفاده میکنند. اما معاملات روزانه ارز دیجیتال چیست؟ چگونه از معاملات روزانه سود کسب کنیم؟ آیا معاملات روزانه استراتژی مناسبی است؟ ما در این مقاله سعی میکنیم به این سؤالات پاسخ دهیم و هرآنچه باید در مورد Day Trading هدف معاملهگر چیست؟ بدانید را در اختیار شما قرار دهیم. با ما تا پایان این مقاله همراه باشید.
معاملات روزانه یا Day Trading چیست؟ یک استراتژی جذاب برای کسب درآمد
معاملات روزانه یک استراتژی معاملاتی است که شامل ورود و خروج از موقعیتهای خرید و فروش در یک روز معاملاتی میشود. از آنجایی که معامله در همان روز انجام میشود، این استراتژی با نام Day Trading یا intraday trading شناخته میشود. هدف معاملهگران روزانه استفاده از استراتژیهای معاملاتی کوتاه مدت برای کسب سود در طی یک روز است.
اصطلاح معامله گر روزانه از بازار سهام سرچشمه میگیرد، جایی که معاملات فقط در روزهای کاری هفته باز است. در این زمینه، معاملهگران روزانه هرگز موقعیتها را بعد از پایان روزکاری خود باز نمیگذارند، زیرا هدف آنها سرمایهگذاری بر روی حرکتهای قیمت در زمانهای کوتاه است. آموزش مقدماتی ارز دیجیتال اولین مرحله برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای و کسب درآمد از معاملات روزانه است.
آموزش معاملات روزانه، چطور از Day Trading درآمد کسب کنیم؟
معامله گران روزانه موفق، درک عمیقی از بازار دارند و تجربه زیادی از معاملات قبلی خود به دست آوردهاند. معامله گران روزانه معمولاً از تحلیل تکنیکال (TA) برای پیدا کردن فرصتهای مناسب استفاده میکنند. آنها معمولاً از حجم، پرایس اکشن، الگوهای نمودار و شاخصهای فنی برای شناسایی نقاط ورود و خروج برای معاملات استفاده میکنند. مانند هر استراتژی معاملاتی، مدیریت ریسک برای موفقیت در معاملات روزانه ضروری است.
هدف معامله گران روزانه کسب سود از نوسانات بازار است. به این ترتیب، حجم و نقدینگی برای معاملات روزانه بسیار مهم است. از این گذشته، معامله گران روزانه به نقدینگی بالا برای انجام معاملات سریع نیاز دارند. این امر به ویژه در مورد خروج سریع از یک موقعیت اهمیت زیادی دارد. یک لغزش بزرگ تنها در یک معامله میتواند تأثیر مخربی بر حساب معاملاتی یک معامله گر روزانه داشته باشد. به همین دلیل است که معامله گران روزانه معمولاً به سراغ ارزهای دیجیتال با نقدینگی بالا و نوسان مناسب میروند. در آموزش پیشرفته ارز دیجیتال بیشتر با نحوه کسب سود و آموزش معاملات روزانه آشنا میشویم.
بهترین ارزهای دیجیتال برای معاملات روزانه کدام اند؟
یکی از سؤالات پر تکراری که معمولاً معامله گران تازه وارد به بازار میپرسند، بهترین ارزهای دیجیتال برای معاملات روزانه است. ما در بهترین آموزش ارز دیجیتال با مثالهای واقعی به بررسی انواع توکن ها و ارزهای دیجیتال پرداختهایم و گزینههای مناسب برای انواع استراتژیهای معاملاتی را معرفی کردهایم. با این حال اگر میخواهید از بین کوینها و توکن های مختلف بهترین گزینه را برای انجام معاملات روزانه انتخاب کنید، باید ویژگیهای زیر را مد نظر داشته باشید:
- ارزهای دیجیتال دارای نوسان مناسب: نوسان کلید کسب سود در معاملات روزانه است. بنابراین باید ارزهای دیجیتالی را انتخاب کنید که نوسان خوبی داشته باشند.
- نقدینگی بالا: ارزهای دیجیتالی که مارکت کپ بزرگتری داشته باشند، دارای نقدینگی بیشتری هستند به همین دلیل میتوانید به سرعت خرید یا فروش خود را انجام دهید و از فرصتها استفاده کنید. کوین مارکت کپ ابزار خوبی برای پیدا کردن این ارزهای دیجیتال است. پیشنهاد میکنیم حتماً مقاله کوین مارکت کپ چیست را مطالعه کنید.
بیت کوین، اتریوم، دوج کوین، شیبا و سایر ارزهای دیجیتالی که این ویژگیها را داشته باشند برای معاملات روزانه مناسب هستند. دقت کنید که هدف ما سرمایه گذاری کوتاه مدت است بنابراین در اینجا پتانسیل رشد در بلند مدت در درجه دوم اهمیت قرار میگیرد.
استراتژیهای معاملات روزانه، بهترین روشها برای Day Trading
تریدرها برای کسب سود از ترید روزانه از استراتژیهای مختلفی استفاده میکنند. سه استراتژی رایج عبارتند از:
اسکالپینگ (Scalping)؛ استراتژی متداول معاملات روزانه
یکی از متداولترین استراتژیهای ترید روزانه، اسکالپینگ است. در این روش، تریدر یک بازه زمانی بسیار کوتاه (بین چند ثانیه تا چند دقیقه) را انتخاب کرده و سریعاً از آن خارج میشود. با توجه به این که تحرکات قیمتی در بازههای زمانی کوتاه زیاد نخواهد بود، معاملهگران روی سودهای کوچک تمرکز دارند. اما جمع سودها در مدت زمان طولانی به مقدار قابل توجهی میرسد. استفاده از این روش برای افرادی مبتدی توصیه نمیشود، زیرا موفقیت در این روش نیازمند مدیریت ریسک بسیار بالا است. برای آموزش مدیریت ریسک و تبدیل شدن به یک تریدر حرفه ای، شرکت در دوره تدریس خصوصی ارز دیجیتال بهترین پیشنهاد ما برای شما است.
معاملات محدوده نوسان (Range Trading)؛ از نوسانات روزانه سود کسب کنید
در استراتژی معاملات محدوده نوسان، یک کانال برای تعیین محدوده نوسان تعیین میشود. تریدر با استفاده از این کانال برای خرید یا فروش دارایی خود تصمیم میگیرد. در معاملات محدوده نوسان، تریدرها با خرید و فروش کریپتو کارنسیها در محدوده نوسان، میتوانند سود زیادی کسب کنند. هر چند این استراتژی ممکن است ساده به نظر بیاید اما تریدر باید با برخی از نمودارها (مانند نمودار شمعدانی) آشنایی داشته باشد. همچنین باید بتواند سطح مقاومت و سطح حمایت را به خوبی تحلیل کند تا بهترین زمان برای خرید و فروش ارز دیجیتال را تشخیص دهد. معمولا پروژه هایی که مارکت کپ کوچک تری دارند گزینه های مناسب تری برای نوسان گیری هستند. هرچند باید قبل از سرمایه گذاری در چنین پروژه هایی با ماهیت آن ها و میزان اعتبار این پروژه ها آشنایی داشته باشید.
معامله فرکانس بالا (High-Frequency Trading)؛ تراکنشهای بیشتر برای سود بیشتر
در استراتژی معامله با فرکانس بالا از توسعه الگوریتم و رباتهای معاملهگر برای انجام تعداد زیادی تراکنش در کوتاهترین زمان ممکن (حتی میلی ثانیه) استفاده میشود. برخی از افراد به اشتباه فکر میکنند در استراتژی معامله فرکانس بالا این ربات است که تصمیم میگیرد به یک پوزیشن معاملاتی وارد یا از آن خارج شود، اما در واقعیت چنین چیزی اتفاق نمیافتد.
این استراتژی که یک نوع استراتژی معامله الگوریتمی است، در مقایسه با دو استراتژی دیگر از پیچیدگی بیشتری برخوردار است. از طرف دیگر برای انجام معامله فرکانس بالا تریدر نیاز به اطلاعات دقیق و با کیفیت دارد. اما در اغلب موارد این اطلاعات به راحتی قابل دسترسی نیست. ما در مقاله تحلیل فاندامنتال چیست سعی کرده ایم مهم ترین منابع دریافت اطلاعات بنیادی پروژه های ارزهای دیجیتال را معرفی کنیم.
ترید روزانه مناسب چه کسانی است؟
واقعیت این است کهترید روزانه طرفداران بسیار زیادی دارد. افراد تازه وارد به بازار نیز به دلیل جذابیتهای معاملات روزانه خیلی زود جذب آن میشوند. اما آیا ترید روزانه مناسب شماست؟ در پاسخ به این سؤال باید بگوییم استراتژی معاملاتی هر فرد باید بر اساس شرایط و اهداف او انتخاب شود. ترید روزانه روش خوبی برای کسب سود بالا است اما ریسک بالایی نیز دارد. بنابراین قبل از شروع آن، ابتدا باید با مفاهیم پایه ارزهای دیجیتال همانند بلاکچین چیست آشنا شوید و سپس آموزشهای حرفهای تحلیل تکنیکال را پشت سر بگذارید. در نهایت باید مدیریت ریسک را نیز بیاموزید و خود را برای استرس بسیار زیاد معاملات روزانه آماده کنید.
در معاملات روزانه، شما باید در تمام مدتی که قصد انجام معاملات دارید بازار را مرتباً تحت نظر داشته باشید. بنابراین حداقل چندین ساعت در روز را باید به آن اختصاص دهید. از طرفی تعداد معاملات روزانه باید زیاد باشد تا در نهایت بعد از موفقیت چندین معامله سود خوبی کسب کنید. ریسک پذیری بالا و درک عمیق از بازار از ویژگیهایی است که یک تریدر روزانه باید داشته باشد. اگر به ارزهای دیجیتال به چشم یک شغل پاره وقت نگاه میکنید، ترید روزانه مناسب شما نیست.
آموزشترید روزانه و استراتژیهای معاملاتی پرسود در داجکس
در این مقاله سعی کردیم به سؤالترید روزانه چیست پاسخ دهیم و با نحوه انجام معاملات روزانه آشنا شویم. استراتژی معاملات روزانه برای افرادی که میخواهند در کوتاه مدت سود زیادی از بازار کسب کنند گزینه ایده آلی است؛ اما ریسک بسیار زیادی دارد و اگر بدون دانش کافی وارد آن شوید ممکن است خیلی زود سرمایه خود را از دست دهید. ما در داجکس به شما کمک میکنیم که به درک عمیق از بازار دست پیدا کنید و استراتژیهای معاملاتی مختلف را بیاموزید. همچنین در مسیر کسب تجربه با اتاقهای لایو تریدینگ در کنار شما هستیم تا به تریدر حرفهای تبدیل شوید. برای شروع کافی است به صفحه اصلی داجکس مراجعه کنید و همین حالا دوره مورد نیاز خود را تهیه نمایید.
تفاوت ترید و سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟
اصطلاح «سرمایهگذاری» و «تریدینگ» با اینکه تفاوتهای کلیدی زیادی باهم دارند، معمولا به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده میشوند. هدف از سرمایهگذاری، جمع کردن سود در میان مدت و بلند مدت است؛ در صورتی که منظور از تریدینگ، کسب درآمد سریع در کوتاه مدت است. در این مقاله از ارز تودی قرار است به بررسی اصول سرمایهگذاری و تریدینگ و همچنین اصلیترین شباهتها و تفاوتهای این دو اصطلاح ارز دیجیتال بپردازیم.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایهگذاری (Investing)، به زبات ساده یعنی استراتژی خرید و نگه داشتن داراییها در مدت زمان طولانی و یکی از روش های کسب درآمد از ارزهای دیجیتال محسوب میشود. ممکن است یک سرمایهگذار دارایی خود را به مدت ۱۰ سال هم نگه دارد. هدف از سرمایهگذاری افزایش قیمت داراییها با گذشت زمان است که بعد از مدت طولانی سود زیادی را برای سرمایهگذار به ارمغان میآورد. البته مدت زمانی که یک فرد پولی را سرمایه گذاری میکند، به اهداف مالی او بستگی دارد. برای مثال، فردی که برای بازنشستگی پس انداز میکند، ممکن است افق زمانی ۲۰ سال یا بیشتر برای این کار داشته باشد. از طرف دیگر، شخصی که برای پیش پرداخت خانه پسانداز میکند، ممکن است افق زمانی ۵ سالهای داشته باشد.
در سرمایهگذاری یک اصل اساسی و مهم وجود دارد که میگوید:
«هرچه بازده احتمالی یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».
این قانون به نام قانون «مبادله ریسک و بازده» شناخته میشود؛ ریسک یعنی «بازدهی واقعی» برای سرمایهگذار از «بازدهی پیشبینی شده» آن متفاوت خواهد بود. افق زمانی طولانی به سرمایهگذار، فرصتهای بیشتری برای سرمایهگذاریهای بهتر با ریسک بیشتر ارائه میدهد. دلیل آن هم این است که آنها فرصت بهتری برای آرام شدن شرایط نابسامان بازار خواهند داشت.
اگر یک سرمایهگذار افق زمانی کوتاهتری دارد، باید در انتخابهای خود محتاط باشد، چرا که ممکن است به اهداف مالی خود نرسد. این واقعیت که بازارهای مالی در کوتاه مدت افزایش و کاهش مییابد، توسط اکثر سرمایهگذاران پذیرفته شده است. در نتیجه، آنها مکررا زمانهای عملکرد ضعیف را پشت سر میگذارند به این امید که ارزش داراییها در نهایت افزایش یابد و هرگونه ضرر کوتاهمدت جبران شود.
آشنایی با شیوههای سرمایه گذاری
بهطور کلی، دو شیوه کلی برای انجام سرمایهگذاری در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد:
۱. سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاران از استراتژی سرمایهگذاری فعال (Active Investing) برای خرید و فروش فعال داراییهای موجود در سبر خرید خود با هدف شکست دادن شاخص معیار در طول زمان استفاده میکنند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار فعال در بازار سهام، ۳۰ عدد سهام بهخصوص را خریداری میکند تا بازدهی شاخص S&P ۵۰۰ (شاخص بازار سهام که از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است) افزایش یابد.
۲. سرمایهگذاری غیرفعال
هدف از سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investing) پیروی از عملکرد یک بازار یا شاخص معیار در طول زمان است. سرمایهگذاران در این استراتژی داراییهای خاصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمیکنند؛ در عوض، آنها پول خود را در صندوقهای مشخصی مانند صندوقهای قابل معامله (ETF) یا صندوق سرمایهگذاری شاخصی که سعی میکنند عملکرد بازار را دنبال کنند، قرار میدهند.
تریدینگ چیست؟
تریدینگ (Trading)، برخلاف سرمایهگذاری یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است. تریدرها معمولا داراییهای خود را درمدت زمان کوتاهی نگه میدارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب میکنند. این افراد معمولا از افزایش و کاهش ارزش داراییها سود میبرند در حالی که سرمایهگذاران تنها از افزایش ارزش دارایی سود میبرند. از سوی دیگر معاملهگران بهجای تمرکز بر احتمالات رشد بلندمدت دارایی مانند سرمایهگذاران، بر روی مسیر بعدی که انتظار میرود قیمت دارایی پیش برود تمرکز میکنند و سعی میکنند از آن حرکت قیمت سود ببرند.
سرمایهگذاران معمولا منتظر میمانند تا روند ضعیف یک بازار بهبود یابد و به رشد خود ادامه دهد، اما تریدرها از ویژگی «حد ضرر» یا Stop Loss برای خارج شدن از یک معامله زیانآور استفاده میکنند. این کار به حفظ سرمایه کمک خواهد کرد. برخلاف سرمایهگذار که ممکن است سهام یا صندوقی را بخرد و آن را فراموش کند، یک تریدر باید به طور مداوم تغییرات بازار را دنبال و سرمایه خود را حفظ کند.
شیوههای تریدینگ
تریدرهای از سبکهای معاملاتی مختلفی استفاده میکنند، برخی از این سبکها در ادامه آورده شده است:
۱. اسکالپینگ
اسکالپینگ (Scalping) به سیستم معاملاتی گفته میشود که تریدر برای کسب سودهای متوالی هر چند ناچیز از آن استفاده میکند. یعنی نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در مدت زمان کوتاه، چند دقیقه یا حتی کمتر.
۲. معاملات روزانه
معاملات روزانه (Day trading) نوعی معامله است که در آن موقعیتهای معاملاتی را در یک روز باز و بسته میکنید؛ بستن معامله قبل از پایان بازار، احتمال رسیدن اخبار بد یک شبه را کاهش میدهد.
۳. معامات پوزیشن
هدف از معاملات پوزیشن (Position trading) سود بردن از تغییرات قیمتی که غالب هستند، است. زمانی که قیمت یک دارایی در یک جهت و در یک دوره زمانی طولانی حرکت کند، به آن روند میگویند.
۳. معاملات سوئینگ
به جای تعیین شروع و پایان روند قیمت، هدف معاملات نوسانی یا سوئینگ (Swing trading) تمرکز بر تغییرات بیشتر قیمت است. موقعیتها ممکن است برای روزها تا هفتهها با این روش حفظ شوند.
سوشیال تریدینگ چیست؟
سوشیال تریدینگ (Social Trading) نوع جدیدی از ترید کردن است که به کاربران امکان میدهد از تاکتیکهای معاملاتی تریدرهای باتجربهتر برای سرمایه گذاری خود استفاده کنید. برخی از پلتفرمها از این ویژگی پشتیبانی میکنند؛ در این پلتفرمها تریدرهای مختلف در سراسر جهان با یکدیگر ارتباط میگیرند و در مورد تحلیلها بحث میکنند. ویژگی کپی کردن (Copy Trade) روش معاملاتی سایر تریدرها یکی از برجستهترین ویژگیهای سوشیال تریدینگ است.
مزایای سوشیال تریدینگ
- به افرادی که اطلاعاتی کمی در مورد بازار مالی دارند کمک میکند تا دنبال کردن افراد با تجربه سود کنند. آنها میتوانند با این افراد ارتباط بگیرند و از آنها برای رشد و یادگیری استراتژی معاملاتی خود کمک بخواهند.
- کار با یکدیگر و به اشتراکگذاری ایدهها به تریدرها اجازه میدهد تا عملکرد خود را به طور بالقوه افزایش دهند.
- در زمان بسیاری از تریدهای دیگر صرفهجویی میشود، چرا که آنها همه چیز را به اشتراک میگذارند.
- میتوان از آن در طیف گستردهای از کلاسهای دارایی مختلف از جمله سهام، ETF، ارزها، کالاها و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.
تفاوتهای تریدینگ و سرمایه گذاری
جدا از تفاوتهایی که بالاتر اشاره کردیم، تریدینگ و سرمایهگذاری چند تفاوت اصلی دیگری نیز باهم دارند:
بازارهای مالی
بازار سهام (Stock) محبوبترین نوع دارایی در بین سرمایهگذاران است. این نوع بازارها نشان دهنده سرمایهگذاری یک شخص در یک شرکت است؛ معمولا گزینهی مناسبی برای سرمایهگذاری بلند مدت محسوب میشود. از لحاظ تاریخی، سهام در بلندمدت بازدهی بسیار خوبی را به سرمایهگذاران ارائه کرده است. برای مثال، شاخص S&P ۵۰۰ از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۲۶، هر سال به طور متوسط حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. این نسبت به سایر سرمایهگذاریها مانند اوراق قرضه و پس انداز نقدی بازدهی بیشتری را نشان میدهد.
سرمایهگذاران میتوانند سهام فردی (مانند اپل، آمازون و مایکروسافت) را خودشان انتخاب کنند. برخی دیگر نیز از صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) برای سرمایهگذاری در بازار سهام استفاده میکنند. سرمایهگذاران سایر داراییها را جهت افزایش بازدهی به پرتفوی خود اضافه میکنند. برای مثال، یک سرمایهگذار میتواند علاوه صندوقها مالک کالاهایی مانند طلا نقره و حتی ارزهای دیجیتال باشد. اما تریدها نسبت به سرمایهگذاران در زمینههای بیشتری فعالیت میکنند. تریدر معمولا اطلاعات و دانش کافی در بازار سهام، شاخص، ارزها و کالای دیگر دارند. به طور کلی، از آنجایی که کار تریدرها با نوسانات است، معمولا از بازارهای بیثباتتر استفاده میکنند.
تریدرهای برای معامله معمولاً از یک CFDs استفاده میکنند، اما سرمایهگذاران معمولاً داراییها را به طور کامل خریداری میکنند. CFDها ابزارهای مالی هستند که به تریدها اجازه میدهد از تغییرات قیمت یک دارایی بدون نیاز به داشتن آن سود ببرند. علاوه بر این، تریدرها میتوانند با استفاده از CFD و اهرم، مدیریت بهتری بر دارایی خود داشته باشند. برای مثال، با استفاده از لورج دو برابر، یک تریدر ممکن است دارایی به ارزش ۵۰۰۰ دلار را با سرمایه گذاری ۲۵۰۰ دلاری مدیریت کند. با استفاده از لورج شما میتوانید دارایی خود را چند برابر کنید. البته فراموش نکنید که در صورت نداشتن دانش کافی و استفاده از اهرم، ممکن است عکس این اتفاق بیفتد و از ارزش دارایی شما چند برابر کم شود.
تحقیق و تحلیل
یکی دیگر از تفاوتهای بین تریدر و سرمایهگذار، نحوه تحقیق و تحلیلهای آنها از بازار است. سرمایهگذاران معمولا بر روی تحلیلهای بنیادی تمرکز میکنند. در این نوع، یک سرمایهگذار تمام جوانب یک دارایی را مورد بررسی قرار میدهد. برای مثال، برای تعیین ارزش خرید سهام، سرمایهگذار رشد اخیر فروش و درآمد شرکت، ترازنامه آن، خطر رقبا و پیشینه اقتصادی را بررسی میکند.
در صورتی که تریدرها بیشتر به تحلیلهای تکنیکال میپردازند. در این نوع تحلیل تریدرها به مشاهده نمودارهای قیمت و تجزیه و تحلیل روندها، الگوها و نشانهها میپردازند تا پیشبینی کنند که قیمت ارز دیجیتال یا یک دارایی در آینده چگونه حرکت میکند. به بیان بهتر تحلیل تکنیکال، بر پایه تاریخچه حرکات یک دارایی است که برای پیشبینی تغییرات قیمت در آینده استفاده میشود.
سه استراتژی رایج تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:
معاملات روند
این رویکرد به دنبال کسب درآمد از طریق تجزیه و تحلیل روند قیمت یک دارایی است. زمانی که یک معاملهگر آن را با معامله در همان جهت روند شناسایی کرد، ممکن است سود بردن از یک روند امکانپذیر باشد.
خط مقاومت و حمایت
در این استراتژی تریدرها با یافتن سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی سود میکنند. سطحی در نمودار که سقوط قیمت دارایی به آن دشوار است، به عنوان حمایت شناخته میشود. سطح مقاومت نقطهای است که در آن قیمت یک دارایی به سختی افزایش مییابد. پس از یافتن این مکانها، معاملهگران میتوانند با وارد کردن معاملات اسپات که احتمال معکوس شدن قیمت دارایی وجود دارد، سود ببرند.
معاملات شکست مقاومت
تریدر با این استراتژی میتواند با پیدا کردن داراییهایی که از سطوح حمایت یا مقاومت ثابت عبور کردهاند سود کسب کند. شکستها ممکن است سیگنالهای قدرتمندی باشند، بهویژه زمانی که توسط سایر شاخصهای تحلیل تکنیکال تأیید شوند.
ریسک و مدیریت آن
هر نوع کسب درآمدی که به وسیله این دو روش باشد، قطعاً با خطراتی همراه است. از این رو، هم سرمایهگذار و هم تریدر باید اطلاعات کافی در مورد نحوه مدیریت سرمایه و ریسک داشته باشند. خطرات اصلی که سرمایهگذاران با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک بازار: به موقعیتی که یک بازار ارزش خود را از دست بدهد، ریسک بازار گفته میشود.
- ریسک خالص: ارزش یک دارایی خاص، مانند یک سهام یا یک ارز دیجیتال، کاهش یابد.
هر سرمایهگذار میتواند با استفاده از سهام مختلف در سبد خرید خود، جلو ضرر خود را بگیرد. این عمل توزیع پول بین انواع سرمایهگذاریها به منظور جلوگیری از وابستگی بیش از حد به یک دارایی یا اوراق بهادار است. چرا که پرتفویی که شامل طیف وسیعی از داراییها است، ریسک کمتری نسبت به پرتفویی دارای یک سهام یا دارایی دیجیتال دارد. خطرات اصلی که تریدرها با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک نوسان: ریسک نوسانات به خطرات ناشی از تغییرات کوتاه مدت قیمت اشاره دارد.
- ریسک اهرمی: ریسک استفاده از اهرم به عنوان ریسک اهرمی شناخته میشود. در حالی که اهرم ممکن است به شما کمک کند پول بیشتری کسب کنید، همچنین میتواند منجر به ضرر و زیان شما شود.
معامله گران میتوانند از استراتژیهای مدیریت ریسک زیر استفاده کنند:
- انتخاب اندازه مناسب برای نقش خود
- تنظیم توقف ضرر برای به حداقل رساندن تلفات
- اجتناب از استفاده بیش از حد از لوریج
تریدینگ یا سرمایه گذاری؟ کدام بهتر هدف معاملهگر چیست؟ است؟
هر دو مزایا و معایب خود را دارند. هیچ استراتژی برتری از دیگری وجود ندارد. هر دو نشان دادهاند که استراتژیهای مؤثری برای بهرهمندی از بازارهای مالی جهانی هستند. انتخاب هر یک از این دو به هدف و معیار برمی گردد؛ برخی از این اهداف عبارتند از:
- اهداف مالی شما
- ریسکپذیری شما
- دانش شما از یک بازار خاص یا نوع دارایی
- میزان تلاشی که میخواهید برای تحقیق و پیگیری سرمایهگذاریهای خود صرف کنید.
- مقدار پولی که برای شروع دارید.
سوالات متداول
سرمایهگذار کیست؟
سرمایهگذار شخصی است که بر اساس تحلیلهای بنیادی، دارایی خود را در یکی از بازارهای مالی به مدت زمان طولانی نگه داری میکند.
تریدینگ یا معاملهگری چیست؟
یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است؛ در این استراتژی تریدرها داراییها را درمدت زمان کوتاهی نگه میدارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب میکنند.
کسب سود از طریق سرمایهگذاری بهتر است یا تریدینگ؟
هر دو استراتژی معایب و مزایای خود را دارند و نمیتوان گفت کدام بهتر است. در نتیجه باید بر اساس اهداف مالی، ریرسکپذیری، اطلاعات و دانش و در نهایت سرمایه اولیه یکی از این موارد را انتخاب کنید.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
سه هدف مهم برای معامله گران تازه وارد
افرادی که در زندگی شخصی و حرفهای خود هدف دارند، همیشه موفقتر از دیگران هستند. همیشه باید در هر کاری هدفی تعیین کرد و با تلاش و برنامهریزی به این هدف دست یافت. هر هدفی که تعیین میشود باید واقعی و منطقی باشد.
به عنوان یک معاملهگر تازه وارد، باید برای خود اهدافی را تعیین کنید و با برنامهریزی منظم سعی کنید به این اهداف برسید. حتماً توجه داشته باشید هدفی که انتخاب میکنید، واقعی و منطقی باشد. یکی از اهدافی که هر معاملهگر تازه وارد بازار فارکس و سهام باید برای رسیدن به آن همیشه تلاش کند، مسئله آموزش و یادگیری مستمر است. یعنی شما همیشه باید به دنبال دانستن مطالب و موضوعات جدید باشید. شما باید این توانایی را در خود ایجاد کنید که بدون نیاز به مدرس بتوانید خود را آموزش دهید.
اهداف را یادداشت کنید
پیش از تعیین اهداف خود، باید مشخص کنید که چگونه به این اهداف دست پیدا خواهید کرد؟ مکتوب کردن اهداف میتواند کمک زیادی به شما بکند. پس در ابتدا شاید بهتر باشد که یک دفتر برای این کار کنار بگذارید. در این دفتر باید اهداف خود (بلندمدت یا کوتاهمدت) را ثبت کنید. یادداشت کردن هدف یک نوع یادآوری روزانه برای شماست و رفتار شما را برای دستیابی به این اهداف تحت تأثیر قرار میدهد. علاوه بر اینکه یادداشت اهداف باعث جدیت شما در کار میشود، بلکه میتوانید ارزیابی از پیشرفت کار هم داشته باشید.
هدف اول: مطالعه و یادگیری مستمر
دفتر اهداف و برنامهریزی شخصی را باز کنید و شروع به یادداشت موضوعاتی کنید که دوست دارید در یک بازه زمانی مشخص به آنها تسلط پیدا هدف معاملهگر چیست؟ کنید. هدف اصلی و اول شما باید یادگیری مستمر در بازارهای مالی باشد. اما این هدف یک هدف کلی و مبهم است. باید این ابهام و کلیگویی را کنار بگذارید و موضوع خاصی که دوست دارید یاد بگیرید را انتخاب کنید. شما میتوانید نقاط ضعفی که با آنها درگیر هستید را یادداشت کنید و با مطالعه و تمرین، ضعفهای خود را بر طرف کنید.
برخی از معامله گران تازه وارد در درک تحلیلها دچار مشکل میشوند. یا در درک برخی از جفت ارزها مشکل دارند. در دفتر هدفی برای حل این ضعفها تعیین کنید و سپس مدت زمانی را برای دستیابی به آن در نظر بگیرید. سعی کنید با یک برنامهریزی ساده و واقعی به این هدف برسید. پس همیشه هدف اول و اصلی معاملهگر تازه وارد، یادگیری است و این یادگیری همیشه ادامه خواهد داشت و تنها موضوع آن تغییر خواهد کرد.
هدف دوم: بدون برنامه وارد معامله نشوید!
شما نباید بدون برنامه و فیالبداهه وارد معامله شوید. این بزرگترین اشتباه معامله گران تازه وارد است. وقتی بدون برنامه وارد معامله شدید، یعنی در حال قمار کردن هستید. اگر میخواهید به یک معاملهگر حرفهای تبدیل شوید، باید از قمار دوری کنید. به همین دلیل توصیه میشود که در دفتر خود یک هدف جدید تعریف کنید. با رسیدن به این هدف، شما دیگر هیچ وقت بدون برنامه وارد معامله نخواهید شد.
دستیابی به این هدف به تنهایی میتواند عملکرد کلی معاملات شما را به طور قابلتوجهی ارتقا دهد. با دستیابی به این هدف شما به معاملهگری تبدیل میشوید که امکان ندارد بدون فکر کاری انجام دهد. دستیابی به این هدف کار سختی خواهد بود. چون که به یک برنامه مشخص نیاز دارد تا پیش از ورود به معامله، هدف معاملهگر چیست؟ طبق آن برنامه یا سیستم معاملاتی وارد بازار شوید. پس هدف دوم شما طراحی سیستم معاملاتی است.
هدف سوم: معامله نکردن را یاد بگیرید!
معاملهگر فارکس با سرمایههای کوچک در بازار کار میکند و همیشه از اهرم یا Leverage برای معاملات استفاده میکند. به همین دلیل معاملهگر فارکس نه تنها باید روش پول در آوردن در این بازار را یاد بگیرد، بلکه باید از ضرر کردن هم جلوگیری کند! اهرم میتواند ضرر معامله را به شدت افزایش دهد. بسیاری از معامله گران تازه وارد بدون برنامه وارد بازار میشوند و هیچ هدف خاصی را دنبال نمیکنند. برای چنین افرادی هیچ سود و زیانی اهمیتی ندارد. این افراد نمیتوانند از این بازار جان سالم به در ببرند.
شما باید یاد بگیرید که به هر سیگنالی جواب مثبت ندهید! یاد بگیرید که برای خود یک استاندارد تعریف کنید. اگر سیگنالی که در بازار صادر شده با استانداردهای شما همخوانی نداشت، خیلی ساده از فکر ورود به بازار بیرون بیاید. این هدف سومی است که شما باید در ابتدای ورود به حرفه معاملهگری به آن برسید. استانداردی که طراحی میکنید در واقع یک نوع سیستم مدیریت ریسک است.
با رسید به این سه هدف، میتوانید اهداف جدیدی را تعیین کنید. تعیین هدف به زندگی شما نظم خواهد داد. به شما کمک خواهد کرد تا در بازار فارکس به بی راهه نروید. مطالعه مستمر، ورود به معامله با برنامه از قبل طراحی شده و مدیریت ریسک سه اصل اساسی در موفقیت یک معاملهگر هستند.
شاید در نگاه اول بسیاری از افراد تازه وارد توجهی به این مسائل نداشته باشند. تجربه نشان داده که افراد تازهکار تنها به دنبال سیگنال یا یک تحلیل قوی هستند. آن ها می خواهند سریعا رمز موفقیت در بازار فارکس را پیدا کنند! در حالی که هیچ راه میان بری وجود ندارد. موفقیت و یا شکست در بازار فارکس به عملکرد معاملهگر بستگی دارد. به همین دلیل است که اگر تازه وارد بازار شدهاید، برای خود اهداف مشخصی تعیین کنید و همیشه سعی کنید به این اهداف برسید. با دستیابی به اهداف تعیین شده، پیشرفت خواهید کرد. این تنها مسیر واقعی برای موفقیت در حرفه معاملهگری است.
دیدگاه شما