راهنمای چگونگی مدیریت ریسک برای افراد مبتدی
مدیریت ریسک چیست؟
همه ما در طول زندگی خود دائماً در حال کنترل و مدیریت ریسک ها هستیم، چه در حین انجام کارهای ساده (مانند رانندگی با اتومبیل) و چه هنگام انجام کارهای پیچیده مانند تهیه برنامههای جدید بیمه یا اقدامات درمانی و پزشکی. در اصل، مدیریت ریسک، شامل همه اقداماتی است که در مقابل ریسکها صورت میگیرد.
بیشتر ما در طول فعالیتهای روزمره این ریسکها را ناخودآگاه مدیریت میکنیم. اما وقتی نوبت به بازارهای مالی و مدیریت مشاغل میرسد، ارزیابی ریسکها و کنترل آنها یک عمل بسیار مهم و آگاهانه است.
در زمینه اقتصاد، ممکن است مدیریت ریسک را بهعنوان چارچوبی توصیف کنیم که نحوه برخورد یک شرکت یا سرمایهگذار را با ریسکهای مالی مشخص میکند.
برای بازرگانان و سرمایهگذاران، این چارچوب ممکن است شامل مدیریت چندین سطح دارایی، مانند ارزهای رمزپایه، فارکس، کالاها، سهام، شاخصها و داراییهای دیگر باشد.
انواع استراتژی کاهش ریسک مختلفی از ریسکهای مالی وجود دارد که میتوان آنها را در دستهبندیهای مختلفی طبقه بندی کرد. در این مقاله از تترلند، مروری بر روند مدیریت ریسک را توضیح میدهیم. همچنین برخی از استراتژیها توضیح داده میشود که میتواند به تجار و سرمایهگذاران در کاهش ریسکهای مالی کمک کند.
مدیریت ریسک چگونه است؟
به طور معمول، فرآیند مدیریت ریسک شامل پنج مرحله است: تعیین اهداف، شناسایی ریسکها، ارزیابی ریسک، تعریف پاسخها و نظارت دقیق بر عملکرد. بسته به نوع زمینهای که قصد دارید مدیریت ریسک را بر روی آن اعمال کنید، این مراحل ممکن است به نوعی تغییر کنند.
تعیین اهداف
اولین قدم برای مدیریت ریسک، تعیین اهداف اصلی است. این قدم، اغلب مربوط به میزان ریسک شرکت یا فرد است. به عبارت دیگر، اینکه آنها چه قدر میتوانند ریسک کنند تا به سمت اهداف خود حرکت کنند.
شناسایی ریسکهای احتمالی
قدم دوم، شامل شناسایی و تعریف خطرات احتمالی است. هدف این مرحله درواقع آشکار کردن انواع احتمالاتی است که ممکن است اثرات منفی ایجاد کند. در محیط کسب و کار، این مرحله همچنین ممکن است اطلاعات مفیدی ارائه دهد که ارتباط مستقیمی با ریسکهای مالی نداشته باشد!
ارزیابی ریسک
بعد از شناسایی ریسکها، گام بعدی ارزیابی میزان بالا یا پایین بودن ریسک شناسایی شده است. سپس، ریسکها به ترتیب اهمیت درجه بندی میشوند و همین درجه بندی باعث ایجاد یا اتخاذ یک پاسخ مناسب در برابر اقدامات بعدی میشود.
تعریف پاسخها
مرحله چهارم شامل تعریف پاسخها و واکنشها برای هر نوع ریسک، با توجه به سطح اهمیت آنها است. این مرحله، مشخص میکند که در صورت وقوع یک رویداد نامطلوب چه اقداماتی باید برنامهریزی و انجام شود.
نظارت بر عملکرد
مرحله آخر استراتژی مدیریت ریسک، نظارت بر کارایی و عملکرد اقدامات انجام شده در واکنش به ریسکها است. این مرحله اغلب به تجزیه و تحلیل مداوم دادهها نیاز دارد.
مدیریت ریسک های مالی
دلایل مختلفی وجود دارد که ممکن است یک استراتژی یا یک تکنیک تجاری ناموفق باشد. بهعنوان مثال، یک معاملهگر می تواند ضرر کند زیرا بازار در خلاف موقعیت قرارداد و پیش بینی او حرکت کرده است.
واکنشهای هیجانی باعث میشود تاجران از استراتژی اولیه خود چشم پوشی کنند یا آن را کنار بگذارند. این امر به ویژه در بازارهای خرسی و دورههای کاپیتولاسیون بسیار مشهود است.
در بازارهای مالی، اکثر مردم توافق دارند که داشتن یک استراتژی مناسب مدیریت ریسک به شدت به موفقیت آنها کمک میکند. در عمل، این امر میتواند ساده باشد.
یک استراتژی تجاری قوی باید مجموعه روشنی از اقدامات احتمالی را ارائه دهد. به این معنی که معاملهگران میتوانند آمادگی بیشتری برای مقابله با انواع شرایط داشته باشند. همانطور که گفته شد، روشهای بیشماری برای مدیریت ریسک وجود دارد. در حالت ایدهآل، استراتژیها لازم است به طور مداوم بازنگری و متناسب با اهداف جدید تطبیق داده شوند.
در این قسمت چند نمونه از ریسکهای مالی به همراه شرح مختصری از چگونگی کاهش میزان ریسکها آورده شده است.
- ریسک بازار – میتوان با تعیین سفارشات Stop-Loss در هر معامله، ریسکها را به حداقل رساند تا موقعیتها قبل از متحمل شدن خسارات بیشتر به طور خودکار بسته شوند.
- ریسک نقدینگی – میتواند با تجارت در بازارهایی با حجم بالا کاهش یابد. معمولاً داراییهایی که ارزش سرمایه بازار بالایی دارند، نقدینگی بیشتری دارند.
- ریسک سیستمیک – این نوع ریسک میتواند با متنوع سازی نمونه کارها کاهش یابد. اما در این حالت، تنوع باید شامل پروژههایی با پیشنهادات مجزا یا شرکتهایی از صنایع مختلف باشد. ترجیحاً مواردی که همبستگی بسیار کمی دارند.
در پایان
قبل از افتتاح موقعیت معاملاتی یا تخصیص سرمایه به سبد سهام و یا اقدامات سرمایهگذاری دیگر، معاملهگران و سرمایهگذاران باید ایجاد یک استراتژی مدیریت ریسک را در نظر بگیرند. با این حال، مهم است که به خاطر داشته باشید که نمیتوان به طور کامل از ریسکهای مالی جلوگیری کرد.
به طور کلی، مدیریت ریسک، علاوهبر تعریف و چگونگی مدیریت ریسکها مطمئناً فقط شامل کاهش ریسکها نیست. بلکه شامل تفکر استراتژیک است تا ریسکهای اجتناب ناپذیر را به کارآمدترین شکل ممکن انجام دهیم.
به عبارت دیگر، این کار در مورد شناسایی، ارزیابی و نظارت بر ریسکها نیز با توجه به زمینه و استراتژی متفاوت است. روند مدیریت ریسکها ارزیابی نسبت میزان ریسک به پاداش است بنابراین میتوان مطلوبترین موقعیتها را در اولویت قرار داد.
کلینیک مدیریت
شرکتهایی که به این نتیجه میرسند که سهم آنها از بازار در مرحلهی خطرناکی قرار دارد، ممکن است که به جای کاهش سهم خود از بازار، استراتژیهای دیگری را برای کاهش خطر اتخاذ کنند. سهم بازار مطلوب، متأثر از هر دو عامل است؛ هم ریسک و هم سودآوری. هر موفقیتی که شرکت در زمینهی کاهش ریسک مربوط به سهمی بالا به دست میآورد، درست مشابه بهینهسازی سهم است.
شرکتها میتوانند از روشهای کاهش ریسک که در ادامه عنوان میکنیم، استفاده کنند تا ناامنیهای موجود را که سهمشان را از بازار تهدید میکند، کمتر کنند.
دکتر شهداد شعبانی
مدیر سایت بیزینس ترینینگ دات آی آر
مطلب قبلی
افزایش سهم بازار با چند استراتژی هوشمندانه(۳. تقلیل سهم بازار)
مطلب بعدی
افزایش سهم بازار با چند استراتژی هوشمندانه(۴. کاهش ریسک: روابط عمومی، آرامش در رقابت )
مطالب مرتبط :
استراتژی شرکتی چیست؟ ۱۴ شهریور ۱۳۹۶
کار آفرینی در عصر اطلاعات وارتباطات – بخش اول ۱۸ مرداد ۱۳۹۶
مدیریت فناوری، پیش شرط رقابت پذیری ۱۸ مرداد ۱۳۹۶
از نوآوری خود ، ارزش بدست آورید ۲۱ آذر ۱۳۹۶
کار آفرینی در عصر اطلاعات وارتباطات – بخش دوم ۱۸ مرداد ۱۳۹۶
مزیت پیشگامی ۲۱ آذر ۱۳۹۶
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
جستجو در مطالب
مطالب روز
پیام تسلیت
با سلام و احترام جناب آقای دکتر شعبانی خبر درگذشت پدر گرانقدرتان ما را اندوهگین ساخت. از درگاه خداوند سبحان برای آن مرحوم، غفران و رحمت الهی و برای حضرتعالی و دیگر سوگواران صبر و شکیبائی خواهانیم. کارگروه های کلینیک مدیریت
میلاد رسول اکرم (ص) و امام جعفرصادق (ع) مبارک و خجسته باد
با سلام و احترام سروران عزیز و بزرگوار فرا رسیدن ولادت حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفرصادق (ع) را خدمت شما و خانواده محترم تبریک عرض می نمائیم. سربلند و پیروز باشید.
جنبه روانی مدیریت استراتژیک
ما همواره با این سه عامل روبرو هستیم . پس در مدیریت استراتژیک هیچ چیز قطعی و صد در صدی نیست و همراه با ریسک همراه است.
تعریف کلاسیک مدیریت استراتژیک
فرآیند اخذ تصمیمات استراتژیک ، اجرای اقدامات استراتژیک ، تحقق تغییرات استراتژیک برای رسیدن به نتایج استراتژیک
اهداف برنامه ریزی اطلاعات
دو نظر متفاوت درباره اثرات رسانه های همگانی در جامعه وجود دارد. منتقدان بر این باورند که رسانه های جمعی مسئول جنایت های روزافزون و تضعیف روحیه عمومی از یک سو و کاهش حس خلاقیت و نگرش صحیح سیاسی از سوی دیگرند.
آخرین مقالات
معرفی کتاب هفته : كتاب دانشگاه سازماني
كتاب "" دانشگاه سازماني "" دستنامه اي (HAND BOOK ) است گردآوري شده از تجربيات مديران منابع انساني و مديران آموزش و توسعه ي سازمانهاي پيشرو ، كه اقدامات مربوط به آموزش و توسعه منابع انساني خود را در يك چارچوب مدون و يكپارچه به نام دانشگاه سازماني ، سازماندهي نموده اند . هدف از گردآوري و تأليف اين كتاب توسط "" دكتر مارك آلن "" اين بوده است كه براي ساير مديراني كه هنوز اقدامي براي يكپارچه سازي فعاليتهاي آموزش و توسعه منابع انساني خود بصورت استراتژيك نكرده اند ، يك راهنماي عملي فراهم نمايد . اين راهنما ، تجربيات گرانبهائي از صنايع مختلف را در قالب فعاليتهاي استاندارد آموزش و توسعه در خود گنجانده است . فصل هاي مهم اين كتاب عبارتند از : روزشمار راه اندازي داشنگاه سازماني تويوتا اداره دانشگاه سازماني ، به مثابه يك بنگاه اقتصادي دانشگاه سازماني به مثابه يك اهرم استراتژيك در سازمان شركاي استراتژيك دانشگاه سازماني بهترين تجربه ها در دانشگاه هاي سازماني كاركردهاي دانشگاه سازماني در زمينه آموزش استفاده از تكنولوژي براي افزايش يادگيري در دانشگاه سازماني ارزيابي اثربخشي در دانشگاه سازماني اندازه گيري ROI در دانشگاه سازماني دانشگاههاي سازماني بين المللي در اروپا ، استراليا وآسياي جنوب شرقي
کتاب هفته – هوش مالی (رابرت کیوساکی)
در این کتاب که درست بعد از بحران مالی آمریکا نوشتهشده است، رابرت کیوساکی بار دیگر تأکید میکند که تحصیلات آکادمیک و استخدام در یک شغل با حقوق بالا، جوابگوی زندگی در دوران حاضر نیست و باید از سمت کارمند و خویشفرمای چهارراه پولسازی به سمت دیگر آنکه سرمایهگذاری و تجارت است مهاجرت کرد. در بخشی از این کتاب آمده است: «درباره پول و سرمایه خود باهوشتر عمل کنید. یکی از اولین قدمهای ثروتمند شدن از طریق هوشیارتر شدن نسبت به پول خودتان این است که وقتی فرصتها خود را به شما نشان میدهند، از این فرصتها استفاده کنید». بهطور خلاصه میتوان گفت در این کتاب نحوه رفتار صحیح با پول آموزش داده میشود، زیرا کیوساکی معتقد است هوش مالی چیزی بیش از رفتار مالی صحیح نیست.
رسوایی لایبور در سال ۲۰۱۲
در سال ۲۰۱۲ بانک بارکلیز متهم شد که بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ نرخی پایینتر از چیزی را که به بانکها وام میداده، اعلام کرده است. درنتیجهی این تخلف بانک بارکلیز ۴۵۰ میلیون دلار جریمه شد و مدیر عامل آن، باب دایمونود استعفا داد. دایموند اظهار داشت که بیشتر بانکهای دیگر نیز همین کار را میکردهاند و بانک انگلستان از آن خبر داشته است. دادگاه لندن شش بانک را در ژانویهی ۲۰۱۶ تبرئه کرد. سه بانک در سال ۲۰۱۵ مجرم شناخته شدند: بانک تام هایز در آگوست، بانکهای آنتونی الن و آنتونی کنتی در نوامبر. چرا بارکلیز و دیگر بانکها باید دربارهی نرخ لایبورشان دروغ بگویند؟ این کار میتواند باعث شود بانکها سود بیشتری کسب کنند زیرا پایین بودن نرخ لایبور بانک به این معناست که این بانک در مقایسه با بانکی با نرخ لایبور بیشتر، سالمتر استراتژی کاهش ریسک است. البته زمانی که بارکلیز نرخ کمتری اعلام میکند شاید شما نیز سود ببرید، زیرا نرخ لایبور پایینتر به این معناست که نرخ بهرهی کمتری برای وامهایی با سود متغیر درنظر گرفته خواهد شد.
قانونگذاران استفاده از لایبور را متوقف خواهند کرد
در ۲۷ جولای سال ۲۰۱۷، مسئولین امور مالی انگلستان اعلام کردند که ممکن است تا سال ۲۰۲۱ استفاده از لایبور را متوقف کنند، زیرا استقراض بانکها از یکدیگر کاهش پیدا کرده است. این حرف بهمعنای این است که تراکنش کافی میان برخی از ارزها وجود ندارد که با توجه به آن بتوان تخمین خوبی از نرخ لایبور داشت. بانک انگلستان مشغول ارزیابی جایگزینهای مختلف برای آن است. یکی از جایگزینها میانگین شاخص روزانهی پوند است. این شاخص از نرخ روزانهی سرمایهگذاری در واحد پوند استفاده میکند. جایگزین دیگر نرخ وامدهی اروپاست. مقامات انگلستان آرامآرام این جایگزینی را انجام خواهند داد.در آمریکا نیز کمیتهی نرخ ارجاعی جایگزین موافقت کرده است که از جایگزینی برای نرخ دلار استفاده شود. استفاده از نرخ جدید از سال ۲۰۱۹ آغاز خواهد شد. نرخ جدید براساس استفاده در قرارداد بازخرید محاسبه میشود. این قراردادهای بازخرید خودشان براساس خزانهداری صورت میگیرند.
لایبور چگونه بر شما تأثیر میگذارد؟
اگر شما وامی گرفتهاید که نرخ بهرهی آن تغییر میکند، در این صورت نرخ آن بر اساس شاخص لایبور مشخص میشود. درنتیجه اگر لایبور افزایش پیدا کند، پولی پرداختیِ ماهانهی شما نیز افزایش پیدا میکند. این موضوع برای نرخ بدهی کارت اعتباری که به صورت ماهانه باید پرداخت شود نیز صادق است. حتی اگر بازپرداخت وام شما و پرداخت ماهانهای که برای کارت اعتباریتان انجام میدهید، نرخ ثابتی داشته باشد باز هم افزایش لایبور بر شما تأثیر میگذارد و باعث گرانتر شدن همهی وامها میشود. این اتفاق باعث کاهش تقاضای مشتریها و کند شدن رشد اقتصادی میشود. اگر شرکتها نتوانند فعالیتهایشان را گسترش دهند، نیازی به استخدام نیرویها کاری جدید نیز نخواهند داشت. با کاهش تقاضا ممکن است شرکتها حتی مجبور به تعدیل نیرو شوند. اگر لایبور برای مدت طولانی بالا بماند میتواند باعث بحران اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری شود.
چرا لایبور مهم است؟
لایبور علاوهبر تعیین نرخ بهرهی وام بینبانکی به بانکها کمک میکند تا نرخ وامهای متغیر را نیز تعیین کنند. این موارد شامل وام مسکن و بدهی کارت اعتباری میشود. انجمن بانکدارهای بریتانیا تخمین میزند که ۱۰ میلیارد دلار وام تحت تأثیر نرخ لایبور هستند. بانکها همچین از لایبور برای محاسبهی نرخ سود معاملات ارز و تبادل افول اعتبار استفاده میکنند. بانکها لایبور را در دههی ۱۹۸۰ میلادی پایهگذاری کردند. آنها به منبعی معتمد و مطمئن برای تعیین نرخ سود مشتقات نیاز داشتند. در سال ۱۹۸۶، اولین نرخ لایبور برای سه ارز مختلف دلار آمریکا، پوند انگلستان و ین ژاپن اعلام شد.
مدیریت ریسک چیست و چرا در هر پروژه به آن نیاز داریم؟
فرض کنید مدیر شرکتی بزرگ هستید و یک کارمند کلیدی دارید که از ابتدای راهاندازی کسبوکار کناردست شما بوده، بهطور کامل و دقیق کارها را آموخته و نیروهای جدید را هم آموزش میدهد. اما.
متاسفانه کارمند قصه ما چند وقتی است که خوب کار نمیکند و مدام از زیر کار درمیرود. از همه بدتر اینکه با این کارهایش، روی نحوهٔ عملکرد سایر کارمندان نیز تأثیر منفی گذاشته و هر چه تلاش کردهاید که او را با تشویق، ترغیب، پاداش و امثال این چیزها، به روزهای اوجش بازگردانید، موفق نشدید.
در این شرایط، شما دو راه دارید:
راه اول این است که آن کارمند را اخراج کنید که صد البته یک ریسک بزرگ برای شرکت شماست؛ چون پیدا کردن کسی که تا این اندازه به مسائل کاری مرتبط با شرکت شما آشنا و مسلط باشد، شاید ماهها طول بکشد و کار شما معلق شود.
راه دوم هم این است که او همچنان در شرکت بماند؛ ولی شما بهتر میدانید که ماندن این فرد، بیش استراتژی کاهش ریسک استراتژی کاهش ریسک از آنکه برای کسبوکارتان سودی داشته باشد، ضرر دارد؛ زیرا هم خودش کارش را درست انجام نمیدهد، هم روی بقیه اعضای شرکت تأثیر منفی میگذارد.
میبینید، هر قدمی ممکن است به ضرر شما و شرکتتان تمام شود؛ پس چه کار میتوان کرد و چه تصمیمی باید گرفت؟
تنها راه حل، مدیریت شرایط بحرانی است. برای جلوگیری از ایجاد خطراتی شبیه به این ماجرا (و حتی خطرات خیلی بزرگتر)، لازم است که حتماً مهارت مدیریت ریسک را استراتژی کاهش ریسک یاد بگیرید.
پس در این مقاله همراهمان باشید تا با مدیریت ریسک چیست و چرا مهم است، شروع کنیم و در نهایت فرآیند انجام آن در کسب و کار را یاد بگیریم.
ریسک چیست؟
تعریف ریسک کمی چالش برانگیز است، ولی در معنای عام، شاید جمله زیر تعریف خوبی برای این کلمه باشد:
ریسک، نوعی عدم اطمینان در رسیدن به نتایج دلخواه است. یعنی احتمال اینکه ما به هدفمان نرسیم یا حتی بدترین نتیجه ممکن را بگیریم.
ریسکها همهجا هستند؛ از یک کار ساده روزمره مانند رانندگی گرفته تا سرمایه گذاریهای کلان اقتصادی. اما اینها دلیل نمیشود که ما کاری انجام ندهیم چون ریسک دارد. بههرحال ما میتوانیم راهی را انتخاب کنیم که ریسک آن کمتر و امکان رسیدن به هدف بیشتر باشد.
اما پیدا کردن همین راه کمخطر هم خود نیازمند مهارتی است که به آن مدیریت ریسک میگوییم.
مدیریت ریسک چیست؟
همهٔ ما در زندگی کاری و شخصی خودمان، با خطرات مختلفی مواجهیم استراتژی کاهش ریسک که زندگی را برایمان پر از شرایط خاص و غیرقابل اعتماد کرده است. همانطور که بنجامین فرانکلین گفته است: در این جهان دربارهٔ هیچچیز نمیتوان قاطعانه و با اطمینان صحبت کرد، بهجز مرگ و مالیات.»
مدیریت ریسک دربارهٔ تمام اتفاقات امکانپذیری است که شاید برای شما هم اتفاق بیفتد. از روزی که تصمیم میگیریم برای رسیدن به یک هدف قدم اول را برداریم تا زمانی که به نتیجهٔ دلخواهمان برسیم، اتفاقهای زیادی میافتد که ما را در شرایط دشوار و خطرناک مختلفی قرار میدهد؛ اما هیچکدام از ما مجبور نیستیم که بادبانهای زندگی و کسبوکارمان را به دست سرنوشت بسپاریم.
حالا بیایید سادهترین تعریف برای مدیریت ریسک را با هم مرور کنیم:
مدیریت ریسک به زبان ساده یعنی اینکه ما بتوانیم با وجود شرایط خطرآفرین، باز هم به اهدافمان دست پیدا کنیم. به عبارت دیگر، به جای فرار کردن از خطراتی که سر راهمان وجود دارد، وارد میدان شویم و با مدیریت صحیح، خطر آنها را تا حد ممکن کاهش دهیم.
فرآیند مدیریت ریسک شامل شناسایی، تحلیل، ارزیابی و کنترل ریسک است، تا نتایج نامطلوب حاصل از آنها حداقل شود. در این راه، ما حوادث قابل پیشبینی یا ناگهانی را بهطور همهجانبه در نظر میگیریم و تلاش میکنیم که با کسب دانش و آگاهی، خطرات را به یک موقعیت بهتر و سودآور تبدیل کنیم. گاهی اوقات، برای کاهش ضررهای یک اتفاق خطرآفرین، مسیر ما کاملاً تغییر میکند ولی مطمئناً مسیر جدید خطر کمتری دارد.
مدیریت بحران چه تفاوتی با مدیریت ریسک دارد؟
مدیریت بحران یعنی مدیریت وضعیت بحرانی پس از وقوع یک حادثهٔ ناگهانی؛ اما مدیریت ریسک به معنای مدیریت و پیشگیری قبل از وقوع حادثه است. مدیریت بحران به رفع مشکلات پس از وقوع حادثه میپردازد، اما مدیریت ریسک پیش از وقوع هر حادثهای، احتمالات مختلف را در نظر میگیرد تا در صورت بروز حادثه، آسیبهای احتمالی را به حداقل برساند.
بگذارید یک مثال ملموس بزنیم: تصور کنید که منطقهای به دلیل وقوع زلزله تخریب شده است و مردم آن منطقه به دردسر افتادهاند. عدهٔ زیادی در زلزله از بین رفتهاند و هزینهٔ زیادی به گردن ارگانهای مسئول افتاده است. حالا مسئولین برای رفع مشکلات باید به دامن مدیریت بحران پناه ببرند؛ اما اگر مسئولین مربوطه، پیش از این اتفاق با استفاده از مدیریت ریسک، احتمال وقوع زلزله را در منطقه مربوطه پیشبینی میکردند و بر اساس همین پیشبینی، اقداماتی برای محکمسازی و بازسازی اصولی ساختمانها و آموزش و آگاهسازی مردم برای مواجهه با زلزله انجام میدادند، تلفات و آسیبهای زلزله به مراتب کمتر و مدیریت کردن بحران نیز آسانتر میشد.
چرا مدیریت ریسک برای کسب و کار ما حیاتی است؟
شما همیشه در معرض خطر هستید. همین الآن که نفس میکشید، ممکن است یک ذره آلوده وارد تنفس شما شود و شما را بیمار کند. ما در هر لحظه با انجام هر کاری در واقع ریسک میکنیم. هیچ فرقی نمیکند که در خانه در حال استراحت باشیم، یا در حال مدیریت کردن کارمندان دفتر کارمان باشیم؛ بنابراین همیشه باید پیش از اقدام برای هر کاری، خوب فکر کنیم، جوانب را بررسی کنیم، آگاهانه تصمیم بگیریم و منطقی عمل کنیم. با انجام این مراحل، احتمال به موفقیت در کاری که نتیجهٔ آن برایمان اهمیت دارد، بیشتر خواهد شد.
داشتن مدیریت ریسک موضوعی حیاتی است؛ زیرا مانع به وجود آمدن بحرانها میشود. با استراتژی کاهش ریسک استراتژی کاهش ریسک وجود مدیریت ریسک، اگر بحران خاصی هم ایجاد شود، آسیبها و ضررهای ناشی از آن به حداقل میرسد. این مسئله در کسبوکار بسیار پراهمیتتر است، زیرا باعث کاهش ضررهای مالی و جلوگیری از هدر رفتن زمان برای رسیدن به اهداف اصلی کسب و کار میشود.
حالا قبل از اینکه برویم سراغ نحوه مدیریت ریسک، میخواهیم به شما ۳۶۵ بوک را معرفی کنیم، ۳۶۵ بوک مجموعهای از خلاصه صوتی برترین کتابهای دنیاست که توسط تیم نوین گردآوری شده است. با شرکت در ۳۶۵ بوک، به خلاصهی کاربردیترین کتابها در زمینه مدیریت، توسعه فردی، کسب و کار، کارآفرینی و بازاریابی دسترسی خواهید داشت. ما به مدت یکسال روزانه یک خلاصه کتاب منتشر میکنیم و پیشنهاد میکنیم در این مسیر یادگیری همراه ما باشید. :)
چگونه ریسکها را مدیریت کنیم؟
برای مدیریت کردن ریسکها در کسبوکار خود، بهتر است ابتدا یک مدیر پروژهٔ متخصص و باتجربه استخدام کنید. سپس از او بخواهید که تمام موارد ریسکآفرین را بررسی و جمعآوری کند. فهرست جامعی از ریسکها تهیه و در جلسهای که با مدیران ارشد کسبوکارتان برگزار میکنید، به بررسی آنها بپردازید. در این جلسه، مواردی را که توسط سایر مدیران نیز مطرح میشود به فهرست جامع گردآوری شده اضافه کنید و از مدیر پروژه بخواهید مجدداً همهٔ آنها را بررسی کند.
هر چند که احتمالاً همهٔ خطرات موجود در فهرست جمعآوری به وقوع نمیپیوندد؛ اما این فهرست میتواند بهعنوان منبعی کامل برای ایجاد ذهنیت اولیه استراتژی کاهش ریسک در ذهن همهٔ افراد حاضر در تیم شما به کار گرفته شود و آمادگی آنها را برای مواجهه با بدترین رویدادهای کاری افزایش دهد. در ادامه به توضیح ۹ مرحلهای میپردازیم که انجام آنها برای اجرای صحیح و کاربردی مدیریت ریسک ضروری است:
مرحله اول: محلی برای ثبت ریسکها ایجاد کنید
برای ثبت ریسکها و خطرات احتمالی، سیستمی ایجاد کنید. این سیستم باید بهگونهای باشد که بهآسانی بتوان ریسکها را بر اساس تاریخ ثبت، شرح خطرات، احتمالات مرتبط، تأثیر خطرات، وضعیت آنها و چگونگی مقابله با آنها ثبت و نگهداری کرد.
مرحله دوم: خطرات را شناسایی کنید
به همراه تمام اعضای تیم کاری خود، انواع خطرات را شناسایی کنید و مطمئن شوید که همهٔ افراد تیم به اندازهٔ کافی برای مقابله با خطرات آگاهی و آمادگی دارند.
سعی کنید خطرات را بهصورت همهجانبه شناسایی کنید و تفاوت آنها را بر اساس حوزهٔ مربوط به هر ریسک بررسی کنید. مثلاً تعیین کنید که یک خطر مربوط به کدام یک از دستههای فناوری، مواد، بودجه، مشتری، کیفیت، تأمینکنندگان، قانون و یا هر عنصر قابلشناسایی دیگری میباشد.
دقت داشته باشید که ریسکها حتماً نباید ناگهانی و اتفاقی باشند. گاهی یک تصمیم آگاهانه هم با ریسک همراه است. مثلاً افزایش میزان تولید یک کارخانه به ظاهر خیلی کار خوب و مثبتی است ولی مدیر کارخانه میداند که با این تصمیم، باید ریسک خرابی دستگاهها و خوابیدن خط تولید را هم در نظر بگیرد.
مرحله سوم: فرصتهای مختلف را شناسایی کنید
وقتی که در حال شناسایی ریسکها هستید، ناخودآگاه فرصتهایی در دل آنها میبینید. فرصتهای جدید، تمام رویدادهایی هستند که به نحوی میتوانند بر پیشبرد اهداف و پروژههای شما تأثیر مثبت بگذارد. این کار کمک میکند که برای بهرهبرداری از فرصتهای مثبت برنامهریزی کنید و همانطور که برای اتفاقات ناگوار آماده میشوید، برای فرصتهای مثبت جدید و ناگهانی نیز آماده شوید.
مرحله چهارم: خطرات را تحلیل کنید
در این مرحله، تحلیل کنید که احتمال وقوع این خطرات چقدر است و اینکه هر کدام از آنها چه اثر مخربی روی کار شما دارند.
مثلا برای اینکه میزان زیان یک ریسک را تخمین بزنید، برآورد کنید که هر ریسکی که اتفاق بیفتد، چقدر به شما خسارت مالی وارد میکند و مقابله با آن نیاز به چه مقدار هزینه دارد.
البته توجه داشته باشید آسیبهای یک خطر، فقط مالی نیست؛ معیارهایی دیگری مانند زمان و کیفیت نیز وجود دارد که باید بررسی شود. مثلاً از کار افتادن خط تولید چقد زمان را هدر میدهد، چقدر هزینه برمیدارد و چه تأثیری در کیفیت کار کارکنان دارد.
در واقع تحلیل ریسک باعث میشود که آسانتر به راهحلهای مناسب برای رفع آنها دست پیدا کنید.
در مدیریت پروژه، برای تحلیل ریسک از یک ماتریس استفاده میکنند که به شکل زیر است:
مرحله پنجم: خطرات را ارزیابی و رتبهبندی کنید
گام سوم ارزیابی و رتبهبندی خطرات است. یعنی اینکه بفهمید کدام ریسکها مهمترند که برای پیشگیری از آنها بیشتر وقت بگذارید. خب چگونه این کار را انجام میدهید؟ خیلی راحت. یادتان نرفته که در مرحله قبل احتمال وقوع ریسک و میزان اثرگذاری آن را بررسی کردید. خب حالا همان اطلاعات میشود معیار رتبهبندی ریسکهای موجود؛ یعنی ریسکهایی که احتمال وقوع بیشتر و نتیجه مخربتری دارند در رتبه بالاتری قرار میگیرند و اولویت با حل آنها خواهد بود.
توجه خود را روی آن دسته از خطراتی که احتمال وقوع و تأثیرگذاری زیادی دارند، متمرکز کنید. اگر به ماتریس تحلیل ریسک توجه کنید، این ریسکها با رنگ قرمز مشخص شدهاند. شناسایی این دسته از ریسکها برای هر کسبوکاری بسیار اهمیت دارد، زیرا بیشترین صدمه را به کار شما وارد میکنند و جبران خسارتهای آنها بسیار سخت است.
خانههای زرد ماتریس خطراتی هستند که احتمالشان کمتر است و آسیبهای متوسطی دارند. اگر خطری به اندازهٔ کافی جدی نیست و یا راهحل آسانی برای رفع آن وجود دارد، بهتر است آن را به انتهای فهرست انتقال دهید (خانههای سبز ماتریس).
دنبال یه کار پر درآمد از اینترنتی؟
تو دوره فرصتهای اینترنتی بهترین راه رو بهت نشون میدیم!
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
مرحله ششم: راهحل رفع خطرات را بیابید
بعد از شناسایی، تحلیل و رتبهبندی ریسکها، نوبت یافتن روشهای مقابله با آنها است. در این مرحله فکر کنید که برای مقابله با هر ریسک چه تکنیکی میتوانید استفاده کنید یا اگر راهحلی وجود ندارد، چه برنامهای میتوانید داشته باشید تا ضرری که به شما میرسد به کمترین حد ممکن برسد.
مثلاً برای رفع خطری مانند آتشسوزی، میتوانید از راهحلی مانند بیمهٔ آتشسوزی استفاده کنید تا زیان مالی را کاهش دهید. خب این مثال کاملاً مشخص بود اما در مثال کارمند نالایق اول مقاله، هر دو راهحل شما (اخراج یا ادامه کار) ریسکهای خاص خودش را داشت؛ بنابراین شما باید راهی را انتخاب کنید که ضرر کارتان کمتر شود.
در مجموع، استراتژیهایی برای کاهش ضررها و زیانهای ناشی از مواجهه با خطرات را تدوین کنید و برای مواجه شدن با جدیترین خطرات، برنامهریزیهای لازم را انجام دهید.
مرحله هفتم: برای مقابله با هر ریسک فردی را انتخاب کنید
برای مقابله با هر ریسک، یکی از اعضای تیم خود را با توجه به تواناییها و روحیاتش انتخاب کنید. فرد انتخاب شده باید خود را از همهٔ جهتها برای مقابله با ریسک مشخصشده آماده کند. به این ترتیب بهترین نوع همکاری برای مقابله با خطرات پیشبینیشده بین افراد حاضر در کسبوکارتان شکل میگیرد و نتایج مفیدتری حاصل میشود.
مرحله هشتم: بهطور مداوم خطرات را بررسی و بهروزرسانی کنید
در مراحل قبلی، فهمیدید که ریسکهای کسبوکارتان چیست و اگر اتفاق بیفتند چه نتایجی ناخوشایندی ممکن است در انتظار کسبوکارتان باشد. اگر این مسئله را بهخوبی درک کرده باشید، الآن بیشتر از قبل تأکید دارید که باید حسابی حواستان به ریسکهای احتمالی باشد که کار دستتان ندهند. حداقل یک بار در هفته به همراه تیم خود، خطرات و ریسکهای مختلف را بررسی و به روز رسانی کنید و این کار را بهعنوان یک کار مداوم و همیشگی انجام دهید. همیشه گزارش کاملی از خطرات موجود داشته باشید و مرتب آنها را زیر ذره بین قرار دهید تا هم پیشگیری کرده باشید و هم در صورت وقوع، در زمان مناسب اقدامات لازم را انجام دهید.
با برگزاری مرتب جلسات با اعضای تیم کسبوکار خود، مطمئن شوید که همهٔ افراد دربارهٔ خطرات و ریسکهای احتمالی اطلاعات لازم و کافی را دارند و در مورد روشها و برنامهریزیهای مشخص شده برای مقابله با هر خطر توجیه شدهاند. اینکه همهٔ افراد یک تیم از چنین موضوع مهمی باخبر باشند و از تغییرات اعمال شده بر بخشهای مختلف آن آگاهی پیدا کنند، باعث پیشرفت بهتر کار و انجام اقدامات مؤثرتر در هنگام بروز خطرات میشود.
پیام نهایی مدیریت ریسک
کار مدیریت ریسک هم تمام شد. در آخر این را بگویم که مدیریت ریسک یک تمرین نیست که تنها در ابتدای پروژهها به آن بپردازید، بلکه یک کار مداوم است که باید برای آن توجه و زمان صرف کنید.
مدیریت ریسک میخواهد به ما بگوید قرار نیست از کارهای پرخطر فرار کنیم، قرار است با احتیاط در مسیر حرکت کنیم و جوری پیش برویم که کمترین ریسک را داشته باشیم. حالا بگویید ببینم شما ریسکپذیر هستید یا ریسکگریز؟ اگر ریسکپذیر هستید، از آن ریسکپذیرهای حواسجمع یا بیبرنامه؟
استراتژی کاهش ریسک
اگر سازمان شما به افراد جامعه خدمات ارائه میکند، این وظیفه شماست که اقداماتی منطقی برای محافظت از آن افراد و منافعشان در برابر آسیبها انجام دهید. نه تنها این اقدامات از نظر اخلاقی باید رعایت شوند، بلکه از نظر قانونی نیز سازمانها ملزم به رعایت آنها هستند. اگر افرادی که از خدمات شما بهرهمند میشوند از لحاظ سنی یا توانایی در معرض آسیب هستند اطمینان حاصل کنید که برای کاهش خطراتی که آنها را تهدید میکنند اقدامات لازم و روشهای مناسب را به کار بستهاید.
آیا سازمان شما داوطلبان را مورد ارزیابی قرار میدهد؟ بسیار ناراحت کننده است اما متاسفانه این موضوع درست است؛ بعضی از داوطلبان ممکن است برای اربابرجوعها یا سازمان شما خطراتی ایجاد کنند. این احتمال وجود دارد که آنها به اربابرجوعها آسیب بزنند یا از سازمان سرقت کنند. در این گزارش، چهارمین مورد از ۱۰ مورد از بهترین فعالیتهای مدیریت داوطلبان تشریح شده است؛ یعنی کاهش خطر یا ریسک برای دریافتکنندگان کمک و کل گروه.
شما باید داوطلبان را تا حدی غربال کنید. برای این منظور ممکن است از آنها بخواهید که فرم درخواست پر کنند و معرف داشته باشند، همچنین با هر یک از آنها مصاحبه کوتاهی انجام دهید. برای واگذاری وظایف حساس به آنها بهتر است سوءپیشینه و سوابق رانندگی آنها را بررسی کنید. با نظارت منظم و ارزیابی دقیق داوطلبان خود، میتوانید خطرات را به حداقل برسانید.
وظایف کمخطری استراتژی کاهش ریسک مانند پر کردن پاکتها به همان اندازه وظایف حساس مانند آموزش به بچهها در یک محیط بدون سرپرست یا جذب کمکهای مالی نیاز به نظارت و غربالگری ندارد. شما باید برای تعیین میزان خطرات وظایف محوله، هر داوطلب را مورد نظارتهای لازم و غربالگری قرار دهید.
خیلی بعید است که کسب و کاری یک نیروی خدماتی را بدون انجام مصاحبه و بررسی معرف وی، استخدام کند و به او اجازه دهد شبها وارد ساختمان شود. یا مدرسهای معلمانی را به کار گمارد قبل از اینکه سوءپیشینه آنها را مبنی بر نداشتن سابقه کودکآزاری بررسی نکرده باشد.
اگر سازمان شما به افراد جامعه خدمات ارائه میکند، این وظیفه شماست که اقداماتی منطقی برای محافظت از آن افراد و منافعشان در برابر آسیبها انجام دهید. نه تنها این اقدامات از نظر اخلاقی باید رعایت شوند، بلکه از نظر قانونی نیز سازمانها ملزم به رعایت آنها هستند. اگر افرادی که از خدمات شما بهرهمند میشوند از استراتژی کاهش ریسک لحاظ سنی یا توانایی در معرض آسیب هستند اطمینان حاصل کنید که برای کاهش خطراتی که آنها را تهدید میکنند اقدامات لازم و روشهای مناسب را به کار بستهاید، در غیر این صورت ممکن است با عواقب قانونی و مالی جدی مواجه شوید.
این یک واقعیت تلخ است که برخی از داوطلبان بالقوه ممکن است تهدیدی علیه دریافتکنندگان خدمات، سایر داوطلبان و کارکنان یا سازمان شما باشند. اگر میخواهید عملکرد خوبی در محافظت از همه افراد داشته باشید، باید داوطلبان خود را چنان غربال کنید که اطمینان حاصل کنید برای هر یک از وظایف، فرد درستی انتخاب شده است.
یک فرآیند غربالگری خوب هم احترام به حقوق داوطلب است و هم سازمان و دریافتکنندگان خدمات آن را در معرض خطر قرار نمیدهد.
سازمان خیریه «والنتیر کانادا» یک کتابچه راهنما منتشر کرده است که در آن گامهایی برای غربال داوطلبان توضیح داده شده است. این گامها به طور خلاصه به این شرح هستند:
پیش از انتخاب:
- تعیین میزان ریسک
- طراحی و توضیح جایگاه
- فرآیند همکاری
فرآیند انتخاب:
- فرم تقاضای همکاری
- مصاحبه
- بررسی معرفها
- عدم سوءپیشینه
مدیریت داوطلبان:
- هدایت و آموزش
- نظارت و بررسی
- پیگیری مشارکت
طرح اقدام
هدف شماره ۱: فرآیند کنترل گروه خود را تعریف کنید:
فرآیند کنترل ۱۰ مرحلهای میتواند در همه گروهها به کار گرفته شود، اما هر گروهی باید آن را متناسب با نیازهای خود منطبق سازد. تصمیم بگیرید که چه کسی مسئول تعیین میزان ریسک در یک برنامه جدید است. مشاغل جدید چگونه طراحی خواهند شد. آیا همه داوطلبان باید عدم سوءپیشینه بیاورند. در صورتیکه مشخص شود یکی از داوطلبان به یکی از جرمهای غیرمرتبط متهم بوده است، چه خواهد شد؟
پیش از انتخاب یک داوطلب: برای شروع، فرآیندی را راهاندازی کنید که به گروهتان کمک کند ریسکهای بالقوهای که سازمان شما با آنها مواجه است شناسایی و ارزیابی کند. این شامل توانایی در دستیابی به یک استراتژی به منظور کاهش، حداقلسازی یا انتقال ریسک است.
فرآیند انتخاب: گام بعدی در فرآیند کنترل به انتخاب داوطلبانتان مربوط میشود. همه داوطلبان باید دستکم یک فرم درخواست را پر کنند. در این فرم درخواست اطلاعات اولیه در رابطه با راههای تماس، مهارتها، ویژگیها، علاقمندیهایشان و انگیزهشان برای اینکه داوطلب گروه شما باشند و معرفهایشان قید میشود. اگر قرار است آنها با دریافتکنندگان کمک در تماس باشند، باید در یک مصاحبه شرکت کنند (حتی به صورت تلفنی). برای رویدادهای ویژه یا داوطلبان دیگری که به صورت کوتاه مدت در سمتهایی با حساسیت کمتری مشغول میشوند، ممکن است سازمان شما تصمیم بگیرید که این سطح از تماس ضروری نیست. بخش مهم این است که با همه داوطلبان به صورت منصفانه و با مساوات برخورد شود. اگر سه نفر علاقمند به همکاری در یک سمت هستند باید مطمئن شوید که همه آنها از یک فرآیند ارزیابی عبور کردهاند.
مدیریت داوطلبان: ارزیابی به محض انتخاب داوطلبان متوقف نمیشود؛ مدیریت داوطلبان شامل گامهای مهمی است که به شما کمک میکند ریسک خود را مدیریت کنید. هدایت و آموزش به شما کمک خواهد کرد که اطمینان حاصل کنید داوطلبان از مرزهای وظایفشان و تبعات عبور از آن مرزها آگاهی دارند. آموزش میتواند ابزارها و راهکارهای بیشتری را برای مقابله با هر ریسکی که طی انجام وظیفه بوجود میآید در اختیار آنها قرار دهد. گام نهایی در ارزیابی، پیگیری از افرادی است که داوطلبان با آنها کار میکنند. برقراری تماس منظم با دریافتکنندگان آسیبپذیر کمکها یا خانوادههای آنها میتواند در رفع هر گونه نگرانی موثر باشد. اجازه دهید داوطلبان بدانند که این پیگیریها یک بخش استاندارد از فرآیند است و به این ترتیب احساس نمیکنند که استثنائا زیر نظر قرار گرفتهاند.
هدف شماره ۲: ارزیابی همه شرح وظایف داوطلبان فعلی و اعمال فرآیند غربالگری در صورت لزوم:
اگر شما بدون فرآیند ارزیابی چندانی در حال فعالیت بودهاید و حالا یک فرآیند ارزیابی کاملا جدید دارید، باید تصمیم بگیرید که چگونه با داوطلبانی که از قبل با شما همکاری کردهاند، مواجه شوید. یک رویکرد این است که فرآیند جدید خود را مرحله به مرحله پیش ببرید. همه داوطلبان جدید باید هماکنون مشمول آن فرآیند شوند، اما داوطلبانی که در حال حاضر مشغول به کار هستند، طی یک سال آینده یا بیشتر در آن فرآیند قرار بگیرند. اما اگر واقعا احساس میکنید آن دسته از داوطلبانی که در سازمان شما هماکنون مشغول فعالیت هستند نباید مشمول ارزیابی قرار بگیرند، به دقت توجه داشته باشید که چه کسانی از این فرآیند مستثنی میشوند.
جمعبندی
طبیعی است که مدیریت ریسک بخش جذاب مدیریت داوطلبان نیست! اما بسیار حساس است. تخصیص زمان برای تعریف شفاف و یکدست از مراحل ارزیابی به شما کمک خواهد کرد از افرادی که با آنها کار میکنید، حفاظت کنید و از بحرانهای آینده که به هیچ وجه جذاب نخواهند بود، پیشگیری کنید. زمانی که شما صرف بهبود این وضعیت میکنید، بیتردید بهترین زمانی است که صرف کردهاید.
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
اصطلاح ریسک بسته به زمینه ای که در آن به کار می رود معانی متفاوتی دارد. با این حال، رایج ترین معنی آن عدم قطعیت و نتیجه نامطلوب است. ریسک ها به طور کلی دو دسته هستند. دسته اول ریسک های واقعی یا خالص هستند. این ریسک ها فقط ضرر ایجاد می کنند و نمی توان آنها را کنترل کرد. برای مثال، آتش سوزی، تصادف، زلزله یا سیل از این ریسک ها هستند. دسته دوم ریسک های پویا هستند که می توان آنها را کنترل کرد و ممکن است سود یا ضرر ایجاد کنند. این ریسک ها معمولا در زمینه مالی، سرمایه گذاری و اقتصاد هستند.
هر فردی در برابر ریسک واکنش متفاوتی دارد، ولی به طور کلی افراد از لحاظ پذیرش ریسک به سه دسته تقسیم می شوند:
- ریسک گریز: این دسته از افراد محافظه کار هستند و ترجیح می دهند از شرایط مطمئن باشند.
- ریسک پذیر: این دسته از افراد جسور و بی پروا هستند و تمایل دارند ریسک کنند تا سود بیشتر بدست بیاورند.
- خنثی: این دسته در حقیقت حد وسط دو دسته بالا هستند.
ریسک یکی از مولفه های مهم در ارزیابی چشم اندازهای یک سرمایه گذاری است. بیشتر سرمایه گذاران ریسک کمتر را یک ویژگی مطلوب در نظر می گیرند. با این حال، قاعده کلی این است که هر چقدر ریسک یک سرمایه گذاری بیشتر باشد، بازده آن بهتر خواهد بود.
ریسک در حوزه اقتصاد و سرمایه گذاری به دو نوع اصلی تقسیم می شود:
- ریسک سیستماتیک (غیرقابل اجتناب)
این نوع ریسک قابل کنترل نبوده و مرتبط با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور است. این ریسک به صورت سیستماتیک کل بازار و تمامی شرکت ها و صنایع آن را تحت تاثیر قرار می دهد، برای مثال جنگ، تحریم، نرخ بهره، تورم و غیره.
- ریسک غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)
این ریسک با استفاده از روش های خاص قابل اندازه گیری و تا حدودی قابل اجتناب است. این ریسک مرتبط با یک شرکت یا صنعت خاص بوده و تاثیرات آن را با استفاده از روش تنوع بخشی سبد سهام می توان کاهش داد.
انواع ریسک سرمایه گذاری
ریسک معمولا یک اصطلاح منفی در نظر گرفته می شود، با این حال در دنیای سرمایه گذاری ضروری بوده و نمی توان آن را نادیده گرفت.
یکی از تعریف های رایج ریسک سرمایه گذاری انحراف از نتیجه مورد انتظار است. این انحراف را می توان به صورت مطلق یا نسبت به یک معیار بیان کرد. به عبارت دیگر، ریسک سرمایه گذاری اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده بدست آمده است.
ریسک هر سرمایه گذاری متفاوت است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. در ادامه چند مورد از ریسک هایی که سرمایه گذاران با آنها روبرو می شوند را بررسی می کنیم.
ریسک کسب و کار
وقتی سهام می خرید، در حقیقت بخشی از مالکیت یک شرکت را بدست می آورید. در مقابل، خرید اوراق بهادار به معنای پول قرض دادن به یک شرکت است. بازده این دو نوع سرمایه گذاری مستلزم این است که شرکت کسب و کار خود را ادامه دهد. اگر شرکت ورشکست شود و دارایی های خود از دست بدهد، سهامداران عادی آخرین کسانی هستند که سرمایه گذاری خود را پس می گیرند.
ریسک بازار
این ریسک مرتبط با کاهش ارزش سرمایه گذاری به دلیل توسعه های اقتصادی یا سایر رویدادهایی است که روی کل بازار تاثیر می گذارند.
این ریسک به سطح عرضه و تقاضا در بازار نیز اشاره می کند. به عبارت دیگر، وقتی تعداد زیادی از سرمایه گذاران تصمیم به خرید یک سهام خاص بگیرند، تقاضای آن افزایش پیدا می کند. اگر عرضه این سهام کم باشد، قیمت آن افزایش پیدا می کند. عکس این قضیه نیز ممکن است رخ دهد. این نوسانات همیشه در بازار وجود دارند و ریسک بازار را ایجاد می کنند.
ریسک سیاسی
این ریسک سیستماتیک که ژئوپولیک نیز نامیده می شود قابل کنترل نبوده و ناشی از رویدادها سیاسی، جنگ، تغییر قوانین و عوامل دیگر است. وضعیت سیاسی یک کشور می تواند تاثیرات مخربی روی اقتصاد و بازار داشته باشد. هر چقدر سرمایه گذاری طولانی مدت تر باشد، میزان این ریسک افزایش پیدا می کند.
ریسک شخصی
منشاء ریسک همیشه بیرونی نیست و گاهی اوقات ناشی از رفتارهای سرمایه گذار است. عجله کردن، طمع یا تصمیم گیری از روی احساسات یکی از منابع ایجاد ریسک در سرمایه گذاری است.
ریسک نوسان
حتی اگر یک شرکت در معرض ورشکستگی نباشد، قیمت سهام آن ممکن است نوسان پیدا کند. قیمت سهام ممکن است تحت تاثیر عوامل داخلی شرکت، مثل محصولات معیوب، یا عوامل بیرونی، مثل رویدادهای سیاسی یا اقتصادی قرار بگیرد.
ریسک تورم
تورم به معنی کاهش ارزش پول کشور است. تورم باعث می شود پول بیشتری برای یک کالا یا خدمات پرداخت کنیم و در نتیجه قدرت خرید را کاهش می دهد. ریسک تورم تاثیر مستقیم روی سودآوری سرمایه گذاری ها دارد، زیرا سود خالص با کم کردن میزان تورم از سود حاصل از سرمایه گذاری محاسبه می شود.
ریسک تمرکز
این ریسک مرتبط با از دست دادن پول به دلیل متمرکز کردن آن روی یک سرمایه گذاری است. وقتی سرمایه گذاری هایتان را تنوع بخشی می کنید، استراتژی کاهش ریسک ریسک بین سرمایه گذاری ها و صنایع مختلف تقسیم شده و در نتیجه احتمال کمتری دارد یک باره کل سرمایه تان را از دست بدهید.
ریسک اعتبار
ریسک اعتبار مرتبط با زمانی است که نهاد دولتی یا شرکت صادر کننده اوراق دچار مشکلات مالی شود و نتواند اصل پول یا سود آن را پرداخت کند.
ریسک استرداد
این ریسک در رابطه با اوراق قرضه و استرداد آن قبل از موعد سررسید است. احتمال استرداد زودهنگام اوراق زمانی بیشتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد، زیرا شرکت ها تلاش می کنند اوراق قبلی خود را جمع کرده و اوراق جدید با نرخ بهره کمتر منتشر کنند.
ریسک نرخ بهره
وقتی چند گزینه برای سرمایه گذاری وجود داشته باشد با ریسک نرخ بهره یا سود روبرو می شویم. تغییرات نرخ بهره می تواند روی ارزش اوراق بهادار تاثیر بگذارد. افزایش نرخ بهره باعث می شود اوراق جدید برای سرمایه گذاران جذاب تر باشند، زیرا بهره آنها بیشتر از اوراقی است که قبلا صادر شده اند. برای فروش اوراقی که نرخ بهره پایین تر دارند، شاید لازم باشد آنها را با تخفیف بفروشید.
ریسک نرخ ارز
نوسانات دائمی نرخ ارزی که برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گرفته باعث می شود ارزش دارایی در معرض کاهش باشد. وقتی واحد پول یک کشور به شدت افت کند، افرادی که سرمایه گذاری خارجی انجام داده اند با افت ارزش دارایی های خود مواجه می شوند. این ریسک در سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر است، زیرا فرصت زیادی برای جبران زیان وجود ندارد.
نوسان نرخ ارز و ریسک مرتبط با آن به توان مالی دولت، قوانین صادرات و واردات، تحریم ها، محدودیت های ارزی و موقعیت سیاسی و اقتصادی کلی کشور بستگی دارد.
ریسک نقدینگی
این ریسک مرتبط با عدم توانایی خرید یا فروش در زمان دلخواه به دلیل محدودیت فرصت ها است. اوراق بهادار دولتی معمولا نقدینگی بالا دارند، در مقابل املاک و مستغلات معمولا به سرعت به فروش نمی رسند.
به عبارت دیگر، نقدینگی به معنی سهولت تبدیل شدن دارایی به وجه نقد است. هر چقدر یک دارایی سریع تر و راحت تر به پول نقد تبدیل شود، ریسک نقدینگی آن کمتر است.
چطور ریسک را ارزیابی کنیم
برای مدیریت درست ریسک ابتدا باید آن را به طور کامل ارزیابی کنیم. ارزیابی ریسک سه مرحله دارد:
1.شناسایی
هدف از شناسایی ریسک این است که مشخص کنیم آیا ریسک اجتناب ناپذیر است یا نه. برای مثال، ریسک های بیرونی مثل رویدادهای اقتصادی و حوادث پیشبینی نشده خارج از کنترل کسب و کار هستند و نمی توان از آنها اجتناب کرد.
2.بررسی تاثیر
وقتی ریسک ها را شناسایی کردید باید احتمال و اهمیت آنها را ارزیابی کنید. ریسک های پیشبینی شده باید بر اساس میزان احتمال رتبه بندی شوند.
3.توسعه استراتژی
وقتی ریسک ها را بر اساس احتمال رتبه بندی کردید، باید استراتژی هایی برای مدیریت آنها توسعه دهید.
مدیریت ریسک در حوزه سرمایه گذاری یکی از مهم ترین مولفه ها بوده و شامل شناسایی، ارزیابی، پیگیری و کاهش دادن پیامد ریسک ها در محیط کسب و کار است. این کار یکی از مولفه های مهم ثبات در سرمایه گذاری است و نادیده گرفتن آن ضررهای زیادی به همراه خواهد داشت. مدیریت ریسک در اصل زمانی رخ می دهد که یک سرمایه گذار یا مدیر صندوق سرمایه گذاری پتانسیل ضرر در یک سرمایه گذاری را تحلیل کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و میزان تحمل ریسک اقدامات لازم را اجرا کند.
استراتژی های مختلف مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
مدیریت ریسک در زمینه اقتصادی قانون خاصی نداشته و به شرایط و روحیات سرمایه گذار بستگی دارد. هر سرمایه گذاری برای موفقیت و رسیدن به سود باید یک استراتژی مدیریت ریسک برای استفاده از فرصت ها داشته باشد. استراتژی های مدیریت ریسک در سرمایه گذاری شامل بررسی ریسک های بالقوه، تحلیل این ریسک ها و تلاش برای از بین بردن یا محدود کردن تاثیرات آنها است. در ادامه چند استراتژی مهم برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را بررسی می کنیم.
1.دارایی تان را به درستی تخصیص دهید
مطالعات نشان می دهد ۹۰ درصد از سودهای سرمایه گذاری بر اساس تخصیص دارایی هستند. تخصیص سرمایه گذاری به معنای نحوه تقسیم کردن دارایی ها بین گروه های سرمایه گذاری است. تخصیص تاکتیکی یک استراتژی پویا برای سرمایه گذار فراهم می کند و ابزاری کارآمد برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری است.
اگر تمام پول تان را وارد یک سرمایه گذاری کنید احتمال زیادی وجود دارد که ضرر کنید. هنگام سرمایه گذاری باید از اصل تنوع بخشی استفاده کنید و به اصطلاح تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید. علاوه بر این، یادتان باشد که روندهای بازار مدام در حال تغییر هستند. این یعنی بهتر است چند نوع سرمایه گذاری داشته باشید تا در صورتی که یکی از آنها شکست خورد، بتوانید ضرر آن را با سود یک سرمایه گذاری دیگر جبران کنید.
2.یک برنامه برای ضرر حداکثر احتمالی داشته باشید
تنظیم یک برنامه ضرر حداکثر احتمالی اولین گام در اجتناب از ضررهای بزرگ است. این برنامه باعث می شود محافظه کارانه تر عمل کنید و فقط ریسک هایی را قبول کنید که متناسب با برنامه طولانی مدت تان هستند.
این یعنی تعیین ارزش باید یکی از ملاحظات اصلی در تخصیص دارایی باشد. تخصیص دارایی ثابت بدون در نظر گرفتن ارزش دارایی ها منطقی نیست.
3.یک حاشیه امنیت داشته باشید
هر سرمایه گذاری باید یک حاشیه امنیت داشته باشد. حاشیه امنیت تفاوت بین ارزش ذاتی یا بنیادی و قیمت سرمایه گذاری است. به گفته وارن بافت، سرمایه گذاری معروف، قیمت چیزی است که پرداخت می کنید و ارزش چیزی است که بدست می آورید.
هر چقدر حاشیه امنیت بزرگ تر باشد، ریسک سرمایه گذاری کمتر و پتانسیل دستیابی به سود بیشتر است. حاشیه امنیت باعث می شود فضایی برای خطای قضاوت، اشتباهات یا رویدادهای پیشبینی نشده داشته باشید.
4.سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشید
دلیل شکست خوردن بسیاری از سرمایه گذاران این است که سعی می کنند در زمان کوتاهی به سود زیاد دست پیدا کنند. در حقیقت، سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر از سرمایه گذاری های بلند مدت شکست می خورند. بنابراین، بیشتر روی استراتژی هایی تمرکز کنید که در بلند مدت ثروت ایجاد می کنند.
5.از ریسک رقابتی اجتناب کنید
اگر روی محصولات سرمایه گذاری کرده اید، باید توجه خاصی به ریسک رقابت داشته باشید. اگر می خواهید این ریسک را به حداقل برسانید بهتر است در بازارهایی که بیش از حد اشباع شده اند سرمایه گذاری نکنید. همچنین، بهتر است روی کالایی سرمایه گذاری کنید که حق ثبت اختراع یا حق مالکیت فکری دارد تا از ریسک کپی شدن آن توسط رقبا اجتناب کنید.
6.بین ریسک و سود تعادل ایجاد کنید
برای ایجاد تعادل بین ریسک و سود باید بررسی کنید که برای درصد مشخصی از سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
سخن آخر
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یکی از مهم ترین اصول فعالیت اقتصادی است و باعث می شود از فرصت ها استفاده کنید. هدف از مدیریت ریسک سرمایه گذاری این است که اطمینان حاصل کنید ضرر سرمایه گذاری تان هیچ وقت از یک حد مشخص بیشتر نمی شود. به عبارت دیگر، مدیریت ریسک سرمایه گذاری کلید دستیابی به سود پایدار و امن در هر شرایط بازار است.
در نهایت، اگر می خواهید در سرمایه گذاری موفق شوید باید ریسک را یک مولفه مثبت در نظر بگیرید و از آن نترسید. ریسک بخشی جدایی ناپذیر از هر سرمایه گذاری بوده و نحوه مدیریت آن است که فرق بین سرمایه گذار موفق و شکست خورده را مشخص می کند.
دیدگاه شما