نمودار خطی (Line Graph)
نمودار خطی(به انگلیسی Line Graph) نموداری است که از خطوط برای اتصال نقاط مجزای داده استفاده میکند. این نقاط نشاندهنده مقادیر در یک بازه زمانی مشخص هستند.
نمودارهای خطی از نقاط داده که بصورت مستقیم به هم متصل شدهاند تشکیل میشود تا به ایجاد یک تصویر از اطلاعات کمک کند.
این نمودار که در بسیاری از حوزهها مورد استفاده قرار میگیرد، میتواند در به تصویر کشیدن تغییرات در طول یک بازه زمانی مفید واقع شود.
ویژگیهای کلیدی نمودار خطی
نمودار خطی نقاط داده مجزا را به هم متصل میکند و معمولا مقادیر کمی را در طول یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد.
نمودار خطی از دو محور تشکیل شده است: محور xها (افقی) و محور yها (عمودی) که در نمودار تحت عنوان (x,y) نشان داده میشوند.
در سرمایهگذاری، خصوصا در زمینه تحلیل تکنیکال، نمودارهای خطی اطلاعات بسیار خوبی در اختیار کاربر میگذارند تا بتواند روندها را به عینه ببیند و تحلیل بهتری داشته باشد.
درک بهتر نمودارهای خطی
در حوزه مالی، نمودارهای خطی معمولا جهت نمایش بصری مقادیر در یک بازه زمانی به کار برده میشود. این نمودارها اغلب برای نمایش تغییرات قیمت اوراق بهادار، درآمد شرکت، و تاریخچه شاخصهای اصلی سهام به کار گرفته میشوند.
این نمودارها همچنین برای مقایسه سهام مختلف با هم مفید هستند.
در سرمایه گذاری، خصوصا در زمینه تحلیل تکنیکال، نمودارهای خطی اطلاعات بسیار خوبی در اختیار کاربر میگذارند تا بتواند روندها را به وضوح ببیند و تحلیل بهتری داشته باشد.
با وجود داشتن مزایای بسیار، این نمودارها محدودیتهایی نیز دارند؛ به عنوان مثال، نمودارهای خطی معمولا در صورت وجود نقاط داده بسیار زیاد، وضوح و شفافیت خود را از دست میدهند. علاوه بر این؛ با کم و زیاد کردن گستره نقاط داده روی محورها میزان تغییرات نیز ممکن است به لحاظ بصری تغییر پیدا کند.
رسم نمودار خطی روی نرمافزارهای تحلیلی
همانطور که گفتیم؛ نمودارهای خطی از دو محور تشکیل شدهاند: محور xها (افقی) و محور yها (عمودی) که در نمودار تحت عنوان (x,y) نشان داده میشوند.
هر محور نوع متفاوتی از داده را نشان میدهد و نقطهای که این دو محور به هم میرسند (0,0) است.
محور xها محوری مستقل است که مقادیر آن به هیچ چیز اندازهگیری ارائه نمودار بازه زمانی شده دیگری وابسته نیست. محور yها محوریست وابسته و مقادیر آن به مقادیر محور xها بستگی دارد.
هر محور باید بنا به دادهای که در طول محور اندازه گیری میشود و به فواصل مناسب تقسیم میشود (مثل روز اول، روز دوم، و…) نامگذاری شود. به عنوان مثال، اگر قیمت سهام دو هفته گذشته را اندازه گیری میکنید، محور xها باید نشاندهنده زمان اندازهگیری شده (روزهای معاملاتی در طول بازه زمانی) و محور yها باید نشاندهنده قیمت سهام باشد.
هنگام استفاده از نمودارهای خطی برای دنبال کردن قیمت سهام، نقطه دادهای که اغلب استفاده میشود قیمت بسته شدن (closing price) سهام است.
به عنوان مثال اگر در روز اول معامله، قیمت سهام 300 تومان باشد، نقطه داده به دست آمده (1, 300 تومان) است. اگر در روز دوم معامله، قیمت سهام 302 تومان باشد، نقطه داده به دست آمده (2, 302 تومان) است.
هر نقطه داده توسط یک خط که تغییرات مقادیر را در طول بازه زمانی مشخص میکند مشخص و به نقطه دیگر متصل میشود.
در واقع؛ یکی از سادهترین و در عین حال مهمترین انواع نمودارها در میان نمودارهای تحلیل تکنیکال، نمودار خطی است. توجه داشته باشید که نمودار خطی تنها برای نشان دادن قیمتهای بسته در یک بازه معاملاتی به کار برده میشود.
برای مثال؛ قیمت بسته در یک روز، یک نقطه از نمودار خطی را برای ما میسازد. در نهایت نمودار خطی با اتصال قیمتهای بسته به وجود میآید و تغییرات قیمت را در نمودار نشان میدهد.
نمودار خطی روی حرکتهای قیمت پایانی تمرکز دارد و از نمودارهای تحلیل تکنیکال بسیار پرطرفدار است که توسط تحلیلگران زیادی مورد استفاده قرار میگیرد.
نکته قابل توجهی که در نمودار خطی باید به آن توجه کنید؛، این است که این نمودار اطلاعاتی درباره دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مانند قیمتهای پایین، قیمتهای بالا و قیمتهای باز را ایجاد نمیکند و تنها برای قیمت بسته شدن به کار برده میشود؛ چراکه قیمت بسته شدن از مهمترین اطلاعاتی است که باید در اختیار افراد در بازار بورس قرار داده شود و از مهمترین قیمتها در تغییرات سهام است که نمودار خطی آن را به نمایش میگذارد.
درک آسان و ساده تغییرات و نوسانات قیمت در طول زمان، از مهمترین ویژگیهای منحصر بهفرد نمودار خطی است. هنگامی که تغییرات قیمت پایانی مدنظر قرار دارد، ارزیابی تحلیلگران بر روی قیمتهایی انجام میشود که به توافق عمومی رسیدهاند و در این میان نمودار خطی کاربرد اساسی دارد.
علاوه بر این؛ نمودار خطی روندها را بهتر نشان میدهد، که در واقع همان شیب خط است. اگر مقدار سهام به شکل روزانه افزایش یابد، شیب خط به سمت راست و بالای نمودار حرکت میکند. از طرف دیگر، اگر قیمت سهام به شکلی پیوسته و یکنواخت در حال کم شدن باشد، شیب خط به سمت چپ و پایین حرکت میکند.
در شکل زیر، نمونهای از نمودار خطی را مشاهده میکنید:
نمودار خطی BTC/USD
نمودارهای خطی را میتوان به صورت دستی یا با استفاده از نرم افزارهایی مانند اکسل مایکروسافت که به شدت سرعت و دقت محصول نهایی را بالا میبرند رسم کرد.
همچنین در اغلب نرمافزارهای تحلیل تکنیکال مانند متا تریدر (MetaTrader)، داینامیک تریدرز (Dynamic Traders)، آمی بروکر (amibroker) و موتیو ویو (MotiveWave)… این نمودار به سادگی قابل دسترس است.
سخن پایانی
نمودارهای مختلفی وجود دارد که تحلیلگران میتوانند برای تحلیل از آنها استفاده کنند. نمودارهای خطی، سادهترین نوع از یک چارت تحلیلی هستند. شما میتوانید با اتصال نقاط قیمت پایانی به یکدیگر، نمودار خطی قیمت را به دست آورده و دید بهتری برای تحلیل خود داشته باشید.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
آموزش رسم نمودار در اکسل به روش ساده و بسیار کاربردی 6 دقیقه مطالعه
رسم نمودار در اکسل برای کسبوکارهای مختلف کاربرد دارد. امروزه ابزارهای مختلف آفیس در جنبههای مختلف به ما کمک میکنند. تولید محتوا، دستهبندی دادهها، نگهداری از آنها و سهولت دسترسی به دیتاها از مهمترین مزیتهای استفاده از آفیس است. در واقع آنها در بسیاری از موارد جای برگههای کاغذی و دفترهای سنگین را برای ما پر میکنند. یکی از مهمترین کاربردهای اکسل رسم نمودار در آن است. شما میتوانید انواع مختلف نمودارها به کمک این برنامه رسم کنید. تنها کافی است که کار با ابزارهای موجود در اکسل را بدانید و روش کار را یاد بگیرید. در این مقاله به مهمترین نکات در مورد یادگیری رسم نمودار در اکسل میپردازیم.
رسم نمودار در اکسل به چه مهارتهایی نیاز دارد؟
پیش از هر چیز شما باید بتوانید نمودار مورد نظر خود را با دادههای درست روی کاغذ پیادهسازی کنید. با این کار هدف خود از رسم نمودار و دادههای مورد نیاز خود را به صورت دقیق مشخص خواهید کرد. اکسل نرم افزاری کاربرپسند است که افراد به راحتی میتوانند با آن کار کنند. بنابراین نیازی نیست مهارتهای تخصصی کامپیوتر داشته باشید. آشنایی در سطح متوسط برای رسم نمودار کافی است. در نهایت نیز باید تکنیکهای رسم را یاد بگیرید. در نهایت نیز با کسب تجربه نمودارهای مورد نظر خود را به بهترین شکل طراحی خواهید کرد.
چه نمودارهایی را میتوان در اکسل رسم کرد؟
کاربردهای مختلف به نمودارهای متفاوتی نیاز دارند. شما برای تحلیل دقیق دادههای مورد نظر خود باید توانایی رسم نمودار در اکسل با انواع مختلف را داشته باشید. بنابراین پیش از هر چیز باید بدانید که چه نمودارهایی را میتوان در این برنامه کشید.
نمودار میلهای
نمودارهای میلهای و ستونی دو نوع پرکاربرد در اکسل به شمار میروند. مدلهای میلهای افقی و مدلهای ستونی عمودی هستند. نمودارهای میلهای برای مقایسه دادههای مختلف به کار میروند. شما میتوانید روند چند متغیر را در بازه زمانی مشخص نسبت به یکدیگر مقایسه کنید. در نمودارهای میلهای میتوانید چند متغیر را در چند بازه زمانی مختلف مقایسه کنید.
نمودار خطی
اگر قصد دارید با رسم نمودار در اکسل روند تغییرات یک متغیر در طول زمان مشخص را بررسی کنید، این بهترین انتخاب برای شماست. نمودارهای خطی همچنین برای مقایسه روند کلی تغییرات متغیرهای مختلف در بازه زمانی مشابه انتخاب مناسبی هستند.
نمودار دایرهای یا کیکی
در این نمودار یک داده کلی و تعدادی داده جزئی وجود دارد. با رسم نمودار در اکسل میتوان مشخص کرد که هر کدام از این دادههای جزئی چند درصد از داده کلی را در بر گرفتهاند. به عنوان مثال تصور کنید قصد داریم جنسیت ۱۰۰ کارمند (داده کلی) یک مجموعه را مشخص کنیم. از این میزان ۲۵ نفر از آنها خانم (داده جزئی اول) و ۷۵ نفر از آنها آقا هستند. تصویری از نمودار دایرهای این مثال را در تصویر قبلی مشاهده میکنید.
نمودار ستونی
این نمودارها شباهتهای بسیاری به نمونههای ارائه نمودار بازه زمانی میلهای دارند. اینکه از نوع میلهای استفاده کنید یا به سراغ مدل ستونی بروید، به دادههای شما بستگی دارد. برخی از افراد ستونهای عمودی (رسم نمودار در اکسل به شکل ستونی) را راحتتر باهم مقایسه میکنند. اما برخی دیگر در مقایسه خطوط پهن افقی (رسم نمودار در اکسل به شکل میلهای) را ترجیح میدهند.
نمودار پراکندگی
در نمودار خطی، نقاط دادهها به ارائه نمودار بازه زمانی ارائه نمودار بازه زمانی صورت خطوط صاف به هم وصل میشوند. اما در نمودار پراکندگی این خطوط به صورت منحنی به هم متصل میشوند. این موضوع تفاوت زیادی در تشخیص دادهها ایجاد نمیکند. اما با رسم نمودار در اکسل به شکل پراکندگی میتوانید نقطه برخورد متغیرها با یکدیگر و تأثیر یا عدم تأثیر آنها روی یکدیگر را مشاهده کنید.
نمودار سطحی دو بعدی
نمودارهای مساحت یعنی سطح زیر نمودار خطی برای هر متغیر. با رسم این نمودارها میتوانید روند کلی متغیرهای مختلف را باهم مقایسه کنید. تصور کنید که شما قصد دارید سوددهی دو محصول A و B را در بازههای زمانی x و y باهم مقایسه کنید. اگر سوددهی محصول A در بازه زمانی x و سوددهی محصول B در بازه زمانی y بیشتر بوده باشد، با رسم سایر نمودارها، تشخیص اینکه کدام یک از محصولات سوددهی بیشتری دارد، سخت است. اما با استفاده از نمودارهای سطحی دو بعدی میتوانید مساحت را به صورت تقریبی یا دقیق محاسبه کنید.
رسم نمودار در اکسل را میتوان به دو دسته ساده و تخصصی تقسیمبندی کرد. موارد پیشین نمودارهای ساده اکسل بودند. اما موارد زیر جزو نمودارهای پیچیده محسوب میشوند.
- نمودار سطحی
- نمودار آبشاری
- نمودار راداری
نمودار سطحی
نمودار سطحی یا منبع (surface) سه بعدی است. بنابراین تنها افرادی که به علم آمار تسلط کافی دارند و میتوانند نمودارهای تخصصی را بخوانند، میتوانند دادههای این نمودارها را متوجه شوند. در این نمودارها متغیرهای مختلفی وجود دارد که میتوانند دستهبندیهای متفاوتی داشته باشند. بهتر است رسم این نوع نمودارها را به زمانی که حرفهای شدید، موکول کنید.
روش رسم نمودار در نرم افزار اکسل
اولین گام برای کشیدن نمودار در اکسل، داشتن یک جدول درست است که بعدا به نمودار درستی تبدیل میشود. اکثر جدولها دو بعدی هستند. یعنی برای رسم آنها به دو متغیر نیاز دارید. تصور کنید که قصد دارید درصد سود محصولات A تا D را در سه ماهه نخست سال بررسی کنید. بنابراین سطرهای شما نام محصولات از A تا D و ستونهایتان نام ماههای ابتدایی سال است. در این مثال روش رسم نمودار ستونی برای این مثال را توضیح میدهیم.
الف) ابتدا جدولی بکشید و دادههای خود را مانند شکل وارد کنید. به یاد داشته باشید که جدول کشیدن مهمترین بخش رسم نمودار در اکسل است. چرا که تنها در این صورت نمودار شما به شکل صحیح پیاده میشود.
ب) سپس جدول را با کشیدن موس انتخاب کنید. اکنون به تب INSERT بروید. در قسمت CHARTS انواع نمودارها وجود دارد که میتوانید نوع آن را انتخاب کنید. حتی برنامه اکسل با توجه به نوع دادههای شما بهترین نمودار را معرفی میکند.
ج) اکنون با کلیک روی Chart Title میتوانید نام نمودار را نیز تعیین کنید. تغییر فونت، سایز متن و… مانند سایر برنامههای آفیس از طریق تب Home امکانپذیر است.
چگونه بعد از طراحی نمودار در اکسل، تغییرات ایجاد کنیم؟
احتمالا برای اولین بار خامترین شکل رسم نمودار در اکسل را تجربه خواهید کرد! بنابراین بعد از آن باید تغییراتی در آن ایجاد کنید. این تغییرات از طریق منوی design اعمال میشوند. در ادامه گزینههای مختلف این منو را بررسی کردهایم.
add chart elements
- Axes: اطلاعات کنار ستون یا سطر نمایش داده شود یا خیر.
- Axis Titles: برای هر محور عنوان قرار دهید.
- Chart Title: عنوان نمودار چه باشد و آیا وجود داشته باشد یا خیر.
- Data Labels: دادههای ستونها داخل نمودار باشد یا خیر.
- Error Bars: این گزینه خطاهایی که ممکن است در ستونها وجود داشته باشد را نشان میدهد.
- Gridlines: خطوط راهنمای موجود در بک گراند نمودار را میتوان تعیین کرد.
- Legend: اینکه توضیحات نمودار کجا نمایش داده شود.
- Trendline: برای نمودارهای خطی کاربرد دارد.
سایر گزینهها برای ادیت رسم نمودار در اکسل
- Quick layout: برای رسم نمودار در اکسل به صورت شخصیسازی شده، میتوانید از این گزینه استفاده کنید. کاربردیترین طراحیهای نمودارها در این گزینه وجود دارد.
- Chart style: شکل ظاهری نمودار را میتوان به کمک آن تغییر داد.
- Data: این بخش خود دارای دو قسمت است. در بخش اول switch raw/column جای سطر و ستون در نمودار تغییر میکند. در بخش select data میتوان دادههای انتخابی را جابجا کرد.
- به کمک type میتوانید نوع نمودار خود را تغییر دهید.
- به کمک location میتوانید بعد از رسم نمودار آن را به شیتهای دیگر انتقال دهید.
جمع بندی
در این مقاله از فنولوژی اطلاعات مقدماتی مورد نیاز شما برای رسم نمودار در اکسل ارائه شد. برای رسم نمودارهای حرفهای به تجربه و تمرین نیاز دارید. بنابراین در صورتی که سروکارتان با نمودارهاست، توصیه میشود بر تمام گزینههای رسم نمودار مسلط شوید.
توضیح کامل نمودارهای شمعی و چگونگی استفاده از آنها برای مبتدیان
به عنوان یک مبتدی و تازه وارد برای تجارت و سرمایه گذاری، بررسی و فهم نمودار می تواند دلهره آور و نامفهوم باشد. برخی به احساسات خود تکیه می کنند و سرمایه گذاری های خود را بدون شناخت انجام می دهند. ممکن است این استراتژی در یک بازار صعودی جواب دهد، اما مسلما در طولانی مدت نتیجه نخواهد داد.
در اصل، تجارت و سرمایه گذاری بازی احتمالات و مدیریت ریسک است. بنابراین توانایی در خواندن و فهم نمودارهای شمعی تقریبا برای هر نوع سرمایه گذاری بسیار مهم است. در اینجا به توضیح نمودارهای شمعی و چگونگی بررسی آنها می پردازیم.
نمودار شمعی چیست؟
نمودار شمعی نوعی نمودار مالی است که نشان دهنده حرکات قیمتی یک دارایی برای یک بازه زمانی مشخص به صورت گرافیکی است. همانطور که از نام این نمودار مشخص است، از تعدادی شمع تشکیل شده که هر کدام حرکات قیمتی را در بازه زمانی یکسان نشان می دهند. شمع ها می توانند تقریبا برای هر بازه زمانی، از ثانیه گرفته تا سال، تنظیم شوند.
تاریخچه نمودارهای شمعی به قرن 17 بازمی گردد. استفاده از این نمودارها به عنوان یک ابزار ترسیمی اولین بار توسط یک تاجر برنج ژاپنی به نام هوما(Homma) انجام شد. ایده های او به عنوان پایه و اساس همان چیزی است که امروزه به عنوان نمودار شمعی جدید استفاده می شود. یافته های هوما توسط بسیاری از تحلیلگران، از جمله چارلز داو که یکی از بنیانگذاران تحلیل های تکنیکال مدرن است، مورد استفاده قرار گرفت.
اگر چه از نمودارهای شمعی می توان برای تجزیه و تحلیل انواعی از داده ها استفاده کرد، اما بیشتر جهت تسهیل در تحلیل بازارهای مالی استفاده می شوند. در صورت استفاده صحیح از این نمودارها، ابزاری خواهند بود که به معامله گران کمک می کنند تا ارائه نمودار بازه زمانی بتوانند احتمال بروز حرکات قیمتی را ارزیابی و پیش بینی کنند. بنابراین نمودارهای شمعی می توانند مفید باشند، زیرا معامله گران و سرمایه گذاران قادر خواهند بود تا ایده ها و استراتژی های خود را بر اساس تحلیل هایشان از بازار شکل داده و پیاده کنند.
نمودارهای شمعی چگونه کار می کنند؟
هر شمع قیمتی از بخش های زیر تشکیل شده است:
- باز شدن شمع: اولین قیمت معامله شده از دارایی در بازه زمانی مشخص.
- بالاترین سطح: بیشترین قیمت معامله شده از دارایی در بازه زمانی مشخص.
- پایین ترین سطح: کمترین قیمت معامله شده از دارایی در بازه زمانی مشخص.
- بسته شدن شمع: آخرین قیمت معامله شده از دارایی در بازه زمانی مشخص.
در کل، اغلب به این مجموعه از داده ها OHLC گفته می شود. رابطه بین این 4 جزء تعیین کننده شکل و رنگ شمع است.
فاصله بین باز و بسته شدن، بدنه شمع را تشکیل می دهد. فاصله بین بدنه و بالاترین یا پایین ترین قیمت سایه یا فیتیله شمع را می سازد. به فاصله بین بالاترین و پایین ترین قیمت هر شمع نیز دامنه شمع گفته می شود.
نحوه خواندن نمودار شمعی
بسیاری از معامله گران خواندن و فهم نمودارهای شمعی را آسانتر از نمودارهای نواری و خطی مرسوم می دانند، حتی اگر اطلاعات مشابهی را ارائه دهند. نمودار شمعی را می توان با یک نگاه خواند که نمایانگر ساده ای از عملکرد قیمت ها است.
در عمل، نمودار شمعی نشان دهنده نبرد بین روند صعودی و نزولی(اصطلاحا گاوها و خرس ها) در یک دوره زمانی مشخص است. به طور کلی هر چه بدنه شمع بلندتر باشد، فشار خرید یا فروش در بازه زمانی مشخص شده بیشتر بوده است. اگر فتیله های شمع کوتاه باشند، بدین معنی است که بالاترین یا پایین ترین قیمت در بازه زمانی، به قیمت در زمان باز شدن یا بسته شدن شمع نزدیک بوده است.
رنگ و تنظیمات ممکن است در ابزارهای مختلف متفاوت باشد. اما به طور کلی اگر رنگ بدنه سبز باشد، یعنی قیمت دارایی در زمان بسته شدن، بیشتر از زمان باز شدن شمع بوده است. برعکس، اگر رنگ بدنه قرمز باشد به این معنی است که قیمت در طی بازه زمانی و هنگام بسته شدن پایین تر از زمان باز شدن شمع بوده.
در برخی نمودارها برای نمایش شمع ها به جای استفاده از رنگ سبز و قرمز از رنگ سفید و سیاه استفاده می شود. به این ترتیب برای شمع های صعودی از رنگ سفید به جای رنگ سبز و برای شمع های نزولی از رنگ سیاه به جای رنگ قرمز استفاده می شود.
نمودارهای شمعی چه چیزی را نشان نمی دهند
در حالی که استفاده از نمودارهای شمعی برای داشتن یک دیدگاه کلی درباره عملکرد قیمت می تواند مفید باشد، اما ممکن است تمام آنچه که برای انجام تجزیه و تحلیل جامع نیاز دارید، فراهم نکند. به عنوان مثال نمودارهای شمعی جزئیاتی را که بین باز و بسته شدن قیمت رخ داده، نشان نمی دهند.
مثلا، اگر چه فتیله های ارائه نمودار بازه زمانی یک شمع بالاترین و پایین ترین قیمت معامله شده از دارایی را در بازه زمانی نمایش می دهند، اما این که کدام یک اول رخ داده را نشان نمی دهند. با این حال در بیشتر نمودارهای شمعی می توان بازه زمانی را تغییر داد که به معامله گران اجازه می دهد تا جزئیات بیشتری را در بازه های زمانی کوتاه تر بررسی کنند.
نمودارهای شمعی می توانند نوسانات زیادی داشته باشند، خصوصا زمانی که بازه های زمانی کوتاه تری را ترسیم می کنند. اندازه و رنگ شمع ها می تواند خیلی سریع تغییر کند که این امر می تواند تفسیر آنها را مشکل نماید.
برای درک بیشتر چگونگی استفاده از نمودارهای شمعی می توانید به مطلب زیر مراجعه نمایید:
نمودارهای شمعی Heikin-Ashi
آنچه تاکنون صحبت شد به نام نمودار شمعی ژاپنی معروف بود. اما روش های دیگری نیز برای ترسیم نمودار شمعی وجود دارد. Heikin-Ashi یکی از این روش ها است.
Heikin-Ashi در زبان ژاپنی به معنای میانگین نوار(average bar) است. این نوع نمودارهای شمعی به فرمول اصلاح شده ای متکی هستند که از داده های میانگین قیمت استفاده می کنند. هدف ارائه نمودار بازه زمانی اصلی استفاده از این نوع نمودار هموار تر کردن فعالیت های قیمتی و کاهش نوسانات نشان داده شده در نمودارهای معمولی است. به این ترتیب نمودار شمعی Heikin-Ashi می تواند باعث آسانتر شدن شناخت روند بازار، الگوی قیمت و احتمال معکوس شدن روند شود.
معامله گران اغلب از شمع های Heikin-Ashi در ترکیب با نمودارهای شمعی برای جلوگیری از دریافت سیگنال های کاذب و شانس بیشتر برای کشف روند بازار استفاده می کنند. شمع های سبز Heikin-Ashi بدون فتیله پایینی عموما نشان دهنده روند صعودی قوی هستند. اما شمع های قرمز Heikin-Ashi که فاقد فیتیله فوقانی هستند، اغلب روند نزولی قوی را نشان می دهند.
در حالی که نمودار شمعی Heikin-Ashi می تواند ابزاری قدرتمند باشد، اما مانند هر ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال دیگری دارای محدودیت هایی است. از آنجایی که این نمودار از اطلاعات میانگین قیمتی استفاده می کند، الگوها ممکن است برای مدت طولانی تر مناسب تر باشد. همچنین این نمودارهای شکاف قیمتی را نشان نمیدهند و ممکن است سایر داده های قیمتی مبهم باشند.
نتیجه گیری
نمودارهای شمعی یکی از اساسی ترین ابزارها برای هر معامله گر یا سرمایه گذار هستند. آنها نه تنها یک نمای بصری از عملکرد قیمت یک دارایی معین را ارائه می دهند، بلکه انعطاف پذیری زیادی برای تجزیه و تحلیل داده ها در بازه های زمانی مختلف دارند.
داشتن مطالعات گسترده تر در مورد نمودارهای شمعی و الگوهای آنها، همراه با داشتن ذهنی تحلیلی و انجام تمرین کافی می تواند در نهایت معامله گران به سمت داشتن مبادلاتی موفق پیش ببرد. با این وجود اغلب معامله گران و سرمایه گذاران معتقدند که در نظر گرفتن روش های دیگر مانند تحلیل فاندامنتال نیز در گرفتن نتیجه درست مهم است.
اهمیت انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال مملو است از مفاهیم مختلفی که تسلط بر آنها لازمه تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال توانمند است. یکی از مفاهیم ابتدایی که در این حوزه مطرح میشود، بحث تایم فریم است. زمانی که به دنبال بررسی تغییرات قیمت دارایی در یک بازه زمانی خاص هستیم، بحث تایم فریم به میان میآید. نمودارهای کندل استیک به عنوان یکی از مشهورترین نمودارها در تحلیل تکنیکال صرفاً قیمت باز، بسته شدن و همچنین کمترین و بیشترین قیمت یک دارایی را در طول روز معاملاتی نشان میدهد. اما گاهی اوقات ما به دنبال آن هستیم که تغییرات قیمت را در یک بازه زمانی به طور پیوسته مورد بررسی قرار دهیم. در اینجا باید از نمودارهای دیگری استفاده کرد و به کمک تایم فریم بازه زمانی مورد نظر را روی نمودار تعیین نمود. اگر میخواهید بدانید که تایم فریم چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد، در ادامه با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
تایم فریم چیست؟
عبارت Time Frame در زبان فارسی به بازه زمانی ترجمه میشود؛ اما بین معاملهگران در بازارهای مالی همان اصطلاح تایم فریم مرسوم شده است. وقتی صحبت از نمودار قیمت یک سهم یا دارایی دیگر به میان میآید، به طور ناخودآگاه باید مفهوم زمان نیز در نظر گرفته شود. این زمان میتواند در چند دقیقه تا چند ماه متغیر باشد. به این بازه زمانی که برای بررسی تغییرات قیمت یک دارایی در نظر گرفته میشود، اصطلاحاً تایم فریم گفته میشود.
انتخاب بهترین بازه زمانی برای تحلیل تکنیکال و پیشبینی روند قیمت یک دارایی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. معمولاً تایم فریمها به سه دسته کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. با این وجود هر فرد باید متناسب با استراتژی معاملاتی خاص خودش و همچنین نوع بازی که در آن فعالیت میکند، تایم فریم مورد نظرش را انتخاب کند. در ادامه در خصوص انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال بحث میکنیم.
انواع تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تا اینجا با مفهوم تایم فریم در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. حال نوبت به آن میرسد که انواع بازههای زمانی که در تحلیلها مورد استفاده قرار میگیرد را مورد بررسی قرار دهیم.
1. تایم فریم کوتاهمدت
تایم فریمهای کوتاهمدت صرفاً مناسب تریدرهایی است که به طور دائمی در بازار فعالیت میکنند و زمان زیادی را در معاملهگری سپری میکنند. نکته مهم در خصوص این دسته از تایم فریمها آن است که به دلیل بازه زمانی کوتاهی که برای آنها انتخاب میشود، جزئیات بیشتری از نمودار به نمایش در میآید. به همین دلیل میتوان سیگنالهای بیشتری از نمودار استخراج کرد؛ چراکه الگوهای تحلیل تکنیکال در این بازه زمانی بهتر قابل تشخیص است.
البته به تبع اینکه بازه زمانی در این شیوه محدود است، باید توجه داشته باشید که زمان کمی برای استخراج نکات مورد نظر در نمودار دارید. تایم فریم کوتاه مدت مناسب کسانی است که به دنبال نوسان گیری در بازار هستند.
2. تایم فریم میانمدت
تایم فریمهای میان مدت معمولاً روی بازههای زمانی بین پانزده دقیقه تا یک روز تقسیم میشوند. معاملهگرانی که از این نوع تایم فریمها استفاده میکنند، نیاز به رصد دائمی بازار ندارند و میتوانند با استفاده از تحلیل بنیادی در کنار اخبار اقتصادی پیرامون دارایی، اقدام به معامله در بازار کنند.
3. تایم فریم بلندمدت
تایم فریمهای بلندمدت از روزانه آغاز میشود تا ماهانه ادامه پیدا میکند. استفاده از این تایم فریمها بیشتر مناسب معاملهگرانی است که به دنبال تحلیل رفتار سهم در بلندمدت هستند. به این ترتیب میتوان تصویری از عملکرد قیمتی آن به دست آورد. البته بسیاری از تحلیلگران بنیادی نیز نیم نگاهی به نمودار قیمت سهام در تایم فریمهای بلندمدت میاندازند.
مهمترین عوامل مؤثر در انتخاب تایم فریم چیست؟
همانطور که اشاره کردیم عوامل متعددی در انتخاب تایم فریم معاملاتی برای هر فرد اثرگذار هستند که در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم.
1. نوع بازار مالی
در بازار بورس ایران به دلیل محدودیت نوسان قیمت در طول یک روز، معمولاً استفاده از تایم فریمهای کوتاه مدت چندان کارایی ندارد. بنابراین بهترین تایم فریم بورس ایران در میانمدت یا بلندمدت بسته به نوع استراتژی معاملاتی تعیین میشود. اما در مقابل در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال به دلیل آنکه بازار هیچگونه دامنه نوسانی ندارد و همچنین نوسانات بسیار زیادی در کوتاه مدت در داراییها رخ میدهد، میتوان از تایم فریم کوتاه مدت استفاده نمود. در واقع تایم فریم مناسب نوسانگیری در کوتاهمدت یا میان مدت تعیین میشود.
2. تعیین سطوح حمایت و مقاومت
یکی از مهمترین اصول در معاملهگری در بازارهای مالی، بررسی کردن سطوح حمایت و مقاومت دارایی است. بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال باید به گونهای انتخاب شود که این سطوح حمایتی یا مقاومتی با دقت بالایی تعیین شوند. در همین راستا، تایم فریمهای کوتاه مدت احتمال خطا در خرید و فروشها را افزایش میدهد ولی در مقابل هرچه بازه زمانی طولانیتر در نظر گرفته شود، درصد خطا به مراتب کاهش پیدا میکند.
3. روش تحلیل افراد
الگوهای قیمتی که در نمودار قیمت یک دارایی تشکیل میشود، به عنوان فرصتهای معاملاتی به شمار میروند که افراد برای ورود یا خروج از یک دارایی میتوانند مورد استفاده قرار دهند. وقتی تایم فریم در تحلیل تکنیکال خیلی بزرگ در نظر گرفته میشود، باید زمان زیادی را به انتظار نشست تا الگوهای قیمتی در نمودار مشاهده شود. اما هرچه تایم فریم در بازه زمانی کوتاهتری انتخاب شود، به همان اندازه امکان مشاهده الگوهای قیمتی بیشتر میشود. در نتیجه فرصتهای معاملاتی بیشتری پیش روی معاملهگر قرار میگیرد. اما هیچگاه این طور نیست که فرصتهای معاملاتی بیشتر به معنی کسب سود بیشتر باشد. بلکه لازم است تا یک حالت بهینهای بین تایم فریم و فرصتهای معاملاتی بسته به روش تحلیل انتخاب شود.
4. استراتژی معاملاتی
اگر جزء کسانی هستید که ترید کردن را به عنوان جزئی از وجود خود به شمار میآورند و لحظه به لحظه با بازار زندگی میکنند، تایم فریمهای کوتاه مدت میتواند گزینه مناسبی برای شما باشد. اما واقعیت این است که این شیوه ترید کردن دشواریهای خاص خودش را دارد و افراد باید متحمل فشارهای عصبی زیادی شوند. ولی به هر ترتیب روحیه برخی از معاملهگران با این شرایط سازگار است و میتوانند از این شرایط سخت گلیم خود را از آب بیرون بکشند. به همین دلیل حتماً باید روحیه شخصی و استراتژی معاملاتی برای انتخاب تایم فریم مناسب در نظر گرفته شود.
5. افق زمانی سرمایهگذاری
برخی به عنوان نوسان گیر در بازار فعالیت میکنند و به همین دلیل نیاز دارند که هر لحظه در بازار حضور داشته باشند و افق زمانی معاملاتی خود را کوتاه مدت در نظر میگیرند. اما در مقابل کسانی نیز هستند که در نقش سرمایهگذار در بازار فعالیت میکنند و افق زمانی خود را طولانی مدت در نظر میگیرند. این افراد میتوانند در تایم فریمهای بلندمدت را در نظر بگیرند.
چگونه میتوان بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال را انتخاب کرد؟
انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال برای هر فردی باید به صورت اختصاصی صورت بگیرد. اما با این وجود به تجربه ثابت شده است که نکات زیر در انتخاب تایم فریم باید در نظر گرفته شود:
- در بورس ایران بهترین تایم فریم برای معاملهگری معمولی، تایم فریم روزانه است. اگر به دنبال نوسان گیری هستید نیز باید از بازه زمانی 30 دقیقهای استفاده کنید.
- در بازار ارزهای دیجیتال با افق سرمایهگذاری بلند مدت بهترین بازه زمانی، روزانه است و برای نوسان گیری میتوان از تایم فریم 30 دقیقهای استفاده کرد. این بازه زمانی بهترین تایم فریم برای نوسان گیری ارز دیجیتال نیز به شمار میرود.
- در بازار فارکس نیز نباید به هیچ عنوان از بازه زمانی کمتر از یک ساعت استفاده کنید و بهترین تایم فریمها چهارساعته یا یک روزه است.
تایم فریمهای مناسب برای سبکهای مختلف معاملهگری
یک بحث مهم دیگر درباره انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال وجود دارد و آن مربوط به انتخاب تایم فریم مناسب با توجه به سبکهای معاملاتی است. البته آنچه در ادامه ذکر میکنیم برای عموم تریدرها صادق نیست و ممکن است تریدری باشد که از تایم فریمهای متفاوتی با آنچه اشاره میکنیم، استفاده کند. این مسئله به انتخاب استراتژی معاملاتی هر فرد بستگی دارد.
1. تایم فریم مناسب سبک معاملات پایان روز
کسانی که شغل اولشان ترید کردن نیست و نمیتوانند به صورت دائمی بازار را رصد کنند، از سبک معاملات پایان روز بهره میبرند. در این روش از تایم فریم روزانه، هفتگی و ماهانه استفاد میشود تا دید بلندمدت روی نمودار قیمت حاصل شود.
2. تایم فریم مناسب معاملهگران بنیادی
معاملهگران بنیادی نیز روی پارامترها و متغیرهای کلان مؤثر در ارائه نمودار بازه زمانی بازار و داراییها متمرکز هستند. به همین دلیل خیلی در قید و بند نوسانات کوتاهمدت قرار نمیگیرند. بهترین تایم فریم برای معاملهگران بنیادی، تایم فریم هفتگی و ماهانه است. البته زمانی که التهابات در بازار به اوج میرسد برای مدیریت ریسک به سراغ تایم فریم روزانه هم میروند.
3. تایم فریم مناسب معاملات بین روزی
معاملهگرانی هستند که پوزیشنهای معاملاتی خود را در کمتر از یک روز کاری در بازار میبندند. تحیل تکنیکال پایه و اساس ترید کردن این دسته از معاملهگران است. تایم فریم یک دقیقه، پنج دقیقه، پانزده دقیقه، سی دقیقه و یک ساعت بهترین گزینه برای این گزوه از تریدرها است.
4. تایم فریم مناسب برای معامله مبتنی بر خبر
در طول یک روز دائما اخبار اقتصادی گوناگونی در بازار مخابره میشود. گاهی اوقات این اخبار به طور مستقیم به یک دارایی مربوط میشوند و در برخی مواقع نیز تأثیر غیر مستقیمی روی بازار دارند. تشخیص اخبار واقعی از دروغ و همچنین درک میزان اثرگذاری آنها بر بازار در کوتاه مدت و بلندمدت کار فوقالعاده دشواری است. تنهای عده معدودی از تریدرها در سراسر بازارهای مالی هستند که میتوانند از این دادهها و خبرها اطلاعات مورد نظر خود را استخراج کنند. در این سبک معامله نیز از تایم فریمهای یک دقیقه، پنج دقیقه و پانزده دقیقه استفاده میشود.
5. تایم فریم مناسب معاملات اسکالپ
اسکالپرها کسانی هستند که دیوانهوار عاشق بازار هستند و تمام وقت خود را در بازار سپری میکنند. این دسته از معاملهگران به ندرت از پشت سیستم بلند میشوند و هر لحظه چشمشان به صفحه مانیتور دوخته شده و بازار را رصد میکنند. این روش معاملهگری چالشهای روحی و روانی جدی را نیز برای افراد به دنبال دارد و تنها معاملهگران حرفهای که از لحظه لحظه حضورشان در بازار لذت میبرند، از آن استفاده میکنند. تایم فریمهای یک دقیقه و پنج دقیقه مهمترین تایم فریمهایی است که اسکالپرها استفاده میکنند.
کلام پایانی
در این مقاله بررسی کردیم که مفهوم تایم فریم چیست و چرا انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال باید نهایت دقت را در نظر گرفت. واقعیت این است که انتخاب بازه زمانی صحیح برای معاملهگری نیاز به تجربه دارد. برای دستیابی به تجربه نیز باید زیر نظر افراد متخصص مدتی فعالیت نمایید تا به مهارت کافی دست پیدا کنید.
ارائه ۴ ارائه نمودار بازه زمانی دلیل برای کاهش قیمت بیت کوین !
هفته گذشته قیمت بیت کوین (BTC) به طور ناگهانی زیر حمایت ۷۴۰۴۰ دلاری سقوط کرد و به ۶۴۰۰ دلار کاهش یافت. همانطور که در تاریخ ۲۲ و ۲۷ نوامبر ، ۶٫۸۰۰ دلار به عنوان سطح پشتیبانی در نظر گرفته شده بود، بنابراین تعدادی از معامله گران قبلاً این قیمت را به عنوان نقطه ای اعلام کردند که که در صورت پولبک (pullback) قیمت، بیت کوین در آن نقطه قرار می گیرد.
بررسی روزانه بازار ارزهای دیجیتال. منبع: Coin360
در ادامه به بررسی این نکته خواهیم پرداخت که چرا جفت ارز معاملاتی بیت کوین / دلار کاهش قیمت ۷ ماهه را دنبال می کند.
بازار نزولی از چندین بازه زمانی عبور می کند
همانطور که توسط Keith Wareing، تحلیلگر کوین تلگراف ذکر شده است، بیت کوین در چند بازه زمانی بسیار نزولی است. علاوه بر این، حرکت نزولی که رخ داد، برای اولین بار از ماه ژوئن هنگامی که خط سیگنال از خط MACD عبور کرد، عبور نزولی را بر روی واگرایی همگرایی میانگین متحرک ماهانه MACD ایجاد کرد.
MACD حرکتی منفی دارد
هیستوگرام ماهانه MACD نیز منفی است و این نشان می دهد که ممکن است روند نزولی بیشتری برای بیت کوین رخ دهد.
نمودار ماهانه MACD جفت ارز معاملاتی بیت کوین / دلار. منبع: TradingView
روند نزولی از میانگین های متحرک کلیدی بلند مدت می گذرد
یکی دیگر از علائم ناامید کننده در چهارچوب زمانی روزانه ، تلاقی روند نزولی بین میانگین متحرک ۱۰۰ روزه و ۲۰۰ روزه است، چیزی که طبق نمودار زیر اغلب اتفاق نمی افتد.
نمودار روزانه جفت ارز معاملاتی بیت کوین / دلار. منبع: TradingView
به نظر می رسد که گاوها جهش های ۶٫۸ هزار دلاری را واگذار کرده اند
بازه زمانی روزانه همچنین نشان می دهد که شاخص مقاومت نسبی (RSI) به شدت وارد منطقه اشباع فروش شده است و عدم پیگیری معامله گران از خرید، به معنای آن است که امکان دارد، یک اشباع فروش شدید در بازار رخ دهد.
آخرین باری که قیمت بیت کوین به ۶۵۲۲ دلار کاهش یافت، RSI به ۲۲ کاهش یافت، بنابراین اگر فروش از سر گرفته شود، RSI به راحتی می تواند دوباره به این سطح سقوط کند.
نمودار روزانه جفت ارز معاملاتی بیت کوین / دلار. منبع: TradingView
روبرویی مجدد با حمایت پایین کانال نزولی با قیمت ۶۴۰۰ دلار، برای بیت کوین فاجعه بار نیست. معامله گرانی که بازه زمانی هفتگی را تجزیه و تحلیل می کنند، به یاد خواهند آورد که بیت کوین نزدیک به ۸ ماه قبل از ماه نوامبر ۲۰۱۸ که به ۳۱۰۰ دلار سقوط کرد در محدوده ۶ هزار دلار معامله می شد.
علاوه بر این، معامله گران فصلی به یاد خواهند آورد که هر تام، دیک و هری قبل از سقوط ناگهانی هارد فورک بیت کوین کش (BCH) در نوامبر سال ۲۰۱۸، ۶ هزار دلار راکف را نامیده بودند که شاید یکی از دلایل افت غیرمنتظره قیمت به ۳ هزار دلار باشد.
نمودار هفتگی جفت ارز معاملاتی بیت کوین / دلار. منبع: TradingView
همان طور که در محدوده قابل مشاهده پروفایل حجم معاملات (VPVR) در بازه زمانی هفتگی نشان داده شده است، بیت کوین محدوده ۶٫۳۰۰ دلار و سپس زیر ۶٫۲۰۰ دلار را پشتیبانی می کند و قیمت می تواند به سرعت به ۵٫۳۵۰ دلار کاهش یابد که در آنجا پشتیبانی از حرکت پارابولیکی بیت کوین از ۳٫۱۲۰ دلار در ماه فوریه ایجاد شده است.
قیمت بیت کوین
نمودار RSI هفتگی جفت ارز معاملاتی بیت کوین / دلار. منبع: TradingView
شاخص مقاومت نسبی در بازه زمانی هفتگی در ۳۹٫۶ است و به آرامی به سمت محدوده اشباع فروش می رود. آخرین باری که RSI هفتگی به اشباع فروش رسید ، در تاریخ ۱۰ دسامبر بود که بیت کوین ۳٫۱۶۰ دلار معامله می شد و ۲۱ ژانویه بود که این ارز دیجیتال با ۳٫۴۲۵ دلار معامله می شد.
در حالی که تجزیه و تحلیل به دنبال کاهش ۵٫۳۰۰ یا ۴٫۱۰۰ دلاری نیست، حرکت قیمت بیت کوین در چند بازه زمانی نشان از روند نزولی بیشتر دارد، بنابراین بسیار مهم است که واقع گرایانه و صادقانه به این موضوع بپردازیم نه اینکه طبق احساسات و امید واهی حرکت کنیم.
از طرفی همیشه این احتمال وجود دارد ارائه نمودار بازه زمانی که قیمت بتواند در ۶ هزار و ۵۲۰ دلار ، دابل باتم (double bottom) ایجاد کند، چیزی که در ۲۵ نوامبر و ۱۷ مه سال ۲۰۱۹ نیز مشاهده شد.
درنهایت، قیمت بیت کوین باید منطقه برجسته شده صورتی را بین ۶٫۷۰۰ دلار و ۶٫۳۰۰ دلار حفظ کند تا از افت نزولی ماه مه تا آوریل در منطقه ۴٫۹۰۰ دلار تا ۵٫۵۰۰ دلار جلوگیری کند.
در این میان، معامله گران باید به دابل باتم احتمالی خود در حدود ۶٫۶۳۰ دلار توجه داشته باشند و با توجه به اینکه شاخص RSI و Stoch روزانه و هفتگی، اشباع فروش هستند، معامله گران تهاجمی ممکن است از پرش اشباع فروش استفاده کنند که به نظر می رسد با نزدیک شدن بیت کوین به حمایت کانال نزولی بلند مدت ۶٫۴۰۰ دلار، این اتفاق رخ دهد.
معامله نسبتاً بدون ریسک ممکن است شامل بالا و پایین شدن ۶٫۵۰۰ دلار تا ۶٫۴۰۰ دلار با ضرر متوقف شده در نزدیکی ورودی باشد. اگر این شیوه ثمربخش باشد، گزینه ی بعدی ممکن است راه اندازی یک لوریج کم با قیمت ۵٫۳۰۰ دلار یا حداقل بازی اشباع فروش عمیق با این قیمت باشد.
دیدگاه شما