محاسبه نقدینگی


نقدینگی چیست؟ فرمول نقدینگی حجم پول به چه معناست و چگونه محاسبه میشود؟ عملکرد نقدینگی مدیریت نقدینگی و انواع آن تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس

نقدینگی هرثانیه ۸/۶ میلیون تومان بیشتر می‌شود

نقدینگی هرثانیه ۸/۶ میلیون تومان بیشتر می‌شود

با محاسبه میزان افزایش حجم نقدینگی در حد فاصل خرداد ۹۶ تا خرداد ۹۷ شاهد رشد ۲۶۷ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومانی هستیم. بنابراین طی این مدت ماهانه نقدینگی ۲۲ هزار و ۳۱۶ میلیارد تومان و روزانه ۷۴۳ میلیارد تومان رشد کرده است. حال با محاسبه مقاطع زمانی کوتاه‌تر رشد نقدینگی بیشتر خودنمایی می‌کند. با این حساب در هر ساعت نقدینگی ۳۰میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان، در هر دقیقه ۵۱۶ میلیون تومان و در هر ثانیه ۸ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان افزایش یافته است.

به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «از زمانی که با رشدهای چندبرابری نقدینگی به یک غول بزرگ تبدیل شده سامان اقتصاد نیز به‌ هم ریخته است. به‌ زعم اقتصاددانان یکی از مهم‌ترین دلایل نابسامانی‌های اخیر در بازارها که به شاخص‌های اقتصاد کلان هم رسیده، نقدینگی است که حالا حجم عظیم آن باعث نگرانی کارشناسان و مسئولان شده است. تازه‌ترین آماری که بانک مرکزی در خصوص حجم نقدینگی اعلام کرده مربوط به پایان خرداد ماه امسال است که در این مقطع حجم نقدینگی به بیش از محاسبه نقدینگی ۱۵۸۲ هزار میلیارد تومان رسیده که ۳.۴ درصد بیشتر از اسفند سال قبل و ۲۰.۴ درصد بیشتر از خرداد سال گذشته است. نقدینگی از حدود ۱۵۳۰ هزار میلیارد تومان در پایان اسفندماه سال گذشته، رشدی حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان تا پایان خردادماه داشته است.

نقدینگی در فروردین‌ به ۱۵۳۷ هزار میلیارد تومان رسیده که نسبت به فروردین ۱۳۹۶، حدود ۲۱.۶ درصد افزایش داشته است. این رقم در اردیبهشت‌ ماه با رشد حدود ۱۳ هزار میلیارد تومانی به ۱۵۵۱ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا می‌کند که بیانگر رشد ۲۴.۱ درصدی در مقایسه با اردیبهشت ماه سال گذشته است. برای خردادماه نیز میزان افزایش نسبت به اردیبهشت‌ماه حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده و رقم ۱۵۸۲ هزار میلیارد تومانی را ثبت می‌کند که نشان می‌دهد نسبت به خردادماه سال گذشته ۲۴.۴ درصد افزایش دارد. حجم نقدینگی در دولت یازدهم و دوازدهم سالانه حداقل ۲۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش داشته است.

نقدینگی ثانیه‌ای ۸.۶ میلیون تومان رشد می‌کند

با محاسبه میزان افزایش حجم نقدینگی در یک‌ سال حد فاصل خرداد ۹۶ تا خرداد ۹۷ شاهد رشد ۲۶۷ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان هستیم. بنابراین طی این مدت ماهانه نقدینگی ۲۲ هزار و ۳۱۶ میلیارد تومان و روزانه ۷۴۳ میلیارد تومان رشد کرده است.

حال با محاسبه مقاطع زمانی کوتاه‌تر رشد نقدینگی بیشتر خودنمایی می‌کند. با این حساب در هر ساعت نقدینگی ۳۰میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان، در هر دقیقه ۵۱۶ میلیون تومان و در هر ثانیه ۸ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان افزایش یافته است. در سه ماهه اسفند ۹۶ تا خرداد سال‌ جاری نیز نقدینگی با رشد ۵۲ هزار و ۷۷۰ میلیارد تومان مواجه شده است که این میزان رشد برای هر روز ۵۶۷ میلیارد و ۴۱۹ میلیون تومان بوده است. در این فصل ساعتی ۲۳.۶ میلیارد تومان، دقیقه‌ای ۳۹۴ میلیون تومان و ثانیه‌ای ۶.۵ میلیون تومان به حجم نقدینگی افزوده شده است.

صدرنشین رشد نقدینگی

طی سال‌های ۱۳۷۶ تاکنون نقدینگی از ۱۳ هزار میلیارد تومان به حدود ۱۵۸۲ هزار میلیارد تومان رسیده است.

بر پایه گزارش‌های بانک مرکزی حجم نقدینگی از ۱۳ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۷۶ به ۱۶۴ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۸۶ رسید. نقدینگی طی سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۶ نیز از ۱۶۴ هزار میلیارد تومان به حدود ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. بیشترین میزان رشد نقدینگی در دولت اول اصلاحات رخ داده که نقدینگی در سال پایانی فعالیت این دولت نسبت به سال آغازین فعالیت این دولت ۱۸۶ درصد رشد داشته است. میزان رشد نقدینگی در دولت اول محمود احمدی‌نژاد ۱۵۵ درصد و در دولت دوم او به میزان ۱۷۱ درصد بوده و همچنین در دولت اول حسن روحانی به میزان ۱۳۳ درصد بوده است.

مهار با انتشار اوراق مشارکت

کامران ندری، رئیس گروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی بانکی در گفت‌و‌گو با «ایران» با اشاره به این که میانگین رشد نقدینگی در دولت روحانی از دولت قبل ۲ درصد کمتر بوده است، گفت: این در حالی است که عامل افزایش نقدینگی در این دو دولت متفاوت بوده است.

وی افزود: مهم‌ترین عامل رشد نقدینگی در دولت روحانی بدهی دولت به بانک‌ها و بانک مرکزی است؛ در حالی که در دولت احمدی‌نژاد، مهم‌ترین عامل تکالیف بودجه‌ای بوده که دولت به شبکه بانکی تحمیل می‌کرد و البته نتایج آن تاکنون ادامه دارد.

کل بدهی بخش دولتی به سیستم بانکی با رقم ۲۷۶هزارمیلیارد تومان در یک‌ سال اخیر ۲۰.۳‌درصد و در ۳ماهه اول سال ۹۷ معادل ۷درصد رشد کرده است. همچنین بدهی دولت به سیستم بانکی در طول ۳ماهه اول ۶.۹درصد رشد کرده و در یک ‌‌سال منتهی به پایان خرداد ۹۷ معادل ۲۲.۳درصد رشد کرده و به رقم ۲۴۵هزارمیلیارد تومان رسیده است.

عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) ادامه داد: تفاوتی که وجود دارد این است که طی سال‌های اخیر وضعیت بانک‌ها بشدت بد شده است. عمده آنها با کسری منابع مواجهند و برای جبران آن هم خودشان پول خلق می‌کنند و هم با فشار به بانک مرکزی باعث افزایش پایه پولی می‌شوند.

وی با اشاره به این که برای مهار نقدینگی باید شبکه بانکی را مهار کرد، اظهار کرد: هم‌اکنون در صورت‌های مالی بانک‌ها شاهد ناترازی زیادی بین مصارف و منابع هستیم که به نقدینگی فشار می‌آورد.

به‌گفته وی بهترین راه برای مهار نقدینگی پرداخت بدهی‌های دولت به سیستم بانکی و همچنین پیمانکاران است. این در حالی است که دولت برای تسویه بدهی خود با این دو گروه به سمت تهاتر رفته است اما باید گفت تهاتر ساده‌ترین راه است ولی بهترین راه نیست.

ندری توضیح داد: تهاتر ناترازی صورت‌های مالی بانک‌ها را حل نمی‌کند و به نوعی مشکل به آینده موکول می‌شود.

وی ادامه داد: با این کار از نظر حسابداری صورت‌های مالی بانک‌ها تمیز می‌شود ولی علت اصلی همچنان باقی می‌ماند. بهترین روش برای تسویه بدهی‌های دولت انتشار اوراق است که این اقدام هم باعث تعمیق بازار اوراق می‌شود و هم عملیات بازار باز را اجرایی می‌کند.

این استاد دانشگاه با اشاره به این که پول هم‌اکنون بر اساس تعارف قدیمی محاسبه می‌شود، گفت: به‌ دلیل نگرانی از تحریم و تورم انتظاری تقاضا برای پول کاهش یافته و در مقابل گردش پول بشدت بالا رفته است.

کسانی که نقدینگی را افزایش می‌دهند

لطفعلی بخشی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در گفت‌و‌گو با «ایران» اظهار کرد: از آنجا که حجم نقدینگی غول‌آسا شده است فرقی نمی‌کند که درصد رشد آن چقدر است؛ چرا که این حجم بالا آثار زیانباری در اقتصاد خواهد داشت.

وی افزود: تا پیش از کاهش نرخ سود سپرده‌های بانکی به ۱۵ درصد بخش عمده‌ای از نقدینگی در بانک‌ها حبس شده بود ولی پس از آن این نقدینگی برای کسب سود بیشتر راهی بازارهای مختلف مانند ارز و طلا شد.

با وجود افزایش ۵۲ هزار میلیارد تومانی نقدینگی در سه ماهه اول ۹۷، سپرده بلندمدت نه تنها افزایش نیافته بلکه ۴ هزار میلیارد تومان کمتر شده، اما سپرده کوتاه‌مدت ۴۵ هزار میلیارد تومان، پول محاسبه نقدینگی ۹ هزار میلیارد تومان، حساب جاری ۱۵ هزار میلیارد تومان بیشتر شده و تمام رشد نقدینگی جذب سپرده‌هایی شده که قدرت نقد شوندگی و خرید فوری آنها بیش از سپرده بلندمدت یک‌ساله است

وی با بیان این که مهم‌ترین عامل رشد نقدینگی بدهی دولت است، گفت: هم‌اکنون بانک‌ها در اصطلاح از جیب می‌خورند و منابع و مصارف آنها همخوانی ندارد.
این اقتصاددان ادامه داد: هم‌اکنون نحوه مهار نقدینگی به یکی از معضلات تبدیل شده است. اگر نقدینگی درون بانک‌ها آرام بگیرد و پارک شود با نرخ سودی که به آن تعلق می‌گیرد خود باعث رشد شدید نقدینگی می‌شود و در صورتی که این نقدینگی از بانک‌ها خارج شود آثار زیانبار دیگری که بر هم خوردن سامان سایر بازارهاست به‌ دنبال خواهد داشت. در واقع با راه حل‌های متعارف نمی‌توان این معضل را حل کرد.

بخشی تصریح کرد: متأسفانه عده‌ای در داخل کشور در حال سوداگری در بازارها هستند و هدف آنها از مقابله با دولت فراتر است. این افراد با در اختیار داشتن منابع مالی زیاد سود خود را در نابسامانی بازارها می‌دانند و در همین راه نیز تلاش می‌کنند.

نسبت نقدینگی چیست و چه کاربردی دارد؟

نسبت نقدینگی

قبل از توضیح نسبت نقدینگی میبایست به تعریف نسبت مالی بپردازیم:

نسبت مالی چیست؟

به ارتباط منطقی و ریاضی که به شکل نسبت نمایان میشود نسبت‌ مالی گفته می شود و از آن در موارد ذیل استفاده می شود:

  1. ارزیابی کیفی اطلاعات کمی
  2. ارائه گزارش
  3. طبقه‌بندی صورت‌های

توجه داشته باشید که از هر نسبت مالی می‌توان به‌عنوان یک سیگنال خبری در کنار سایر نسبت‌ها استفاده کرد و هرگز نباید فقط یک نسبت مالی را به‌عنوان ملاک تصمیم‌گیری قرار داد.

مهمترین نسبت‌های مالی:

  • نسبت‌های نقدینگی
  • نسبت‌های سودآوری
  • نسبت‌های کارایی
  • نسبت‌های اهرمی

نسبت نقدینگی چیست؟

نسبت نقدینگی یا Liquidity Ratio جز یکی از نسبت‌های مالی می باشد که از تقسیم پول نقد و معادل‌های نقدی و اوراق بهاداری که به‌راحتی قابل تبدیل به نقد می‌باشند، بر بدهی‌های جاری، به‌دست می‌آید. این نسبت آزمون نقدینگی شرکت است و برای محاسبه آن کل وجوه نقد و اوراق بهادار قابل‌ خرید و فروش در بازار را جمع می‌کنند و آن را بر کل بدهی‌های جاری تقسیم می‌کنند. نسبت‌های نقدینگی، میزان توان شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه مدت خود یا عمل به تعهدات کوتاه مدت را نشان می‌دهد. نسبت نقدینگی بالا نشان دهنده این است که حاشیه امنیت شرکت بیشتر است و از پس بدهی های کوتاه مدتش بر می آید. اما این بدان معنی نیست که نسبت نقدینگی هر چه بالاتر باشد بهتر است، این نسبت خیلی هم نباید بزرگ باشد.

نکته! با نسبت‌های نقدینگی می‌توان بررسی کرد که آیا یک شرکت می‌تواند به تعهدات مالی کوتاه مدت خود پاسخ دهد یا خیر، نسبت‌های نقدینگی، توانایی واحد تجاری را در انجام تعهدات کوتاه مدت، اندازه‌گیری می‌کند.

برای افزایش اطلاعات و آگاهی خود در زمینه بورس می توانید در کلاس بورس شرکت کنید و یا با خرید پکیج بورس به راحتی تنها در مدت زمان بسیار کمی علم بورسی خود را افزایش بدهید.

انواع نسبت های نقدینگی:

برای محاسبه این نسبت دارایی های جاری بر بدهی های جاری تقسیم می شود. دارایی های جاری، دارایی هایی ست که به یک دیگر تبدیل می شوند و در صورت نیاز در عرض یک سال می توان آن ها را به پول نقد تبدیل کرد. بدهی های جاری به آن دسته از بدهی ها گفته می شود که موعد پرداخت آن ها کمتر از یک سال است. بالا بودن نسبت جاری نشان می دهد که برای طلب کاران هیچ جای نگرانی نیست و اصل مبلغ خود به همراه سود آن را از شرکت دریافت خواهند کرد.

بدهی های جاری / دارایی های جاری = نسبت جاری

نسبت آنی در مقایسه با نسبت جاری کمی سخت تر محاسبه می شود. برای محاسبه این نسبت فهرست دارایی هایی که در مقایسه با پول نقد از قدرت نقد شوندگی کمتری برخوردارند از دارایی های جاری شرکت کسر می شود. بالا بودن نسبت آنی می تواند بیانگر این باشد که اعتبار دهندگان کوتاه مدت دچار هیچ مشکلی نخواهند شد و یا اینکه بیانگر این است که نقدینگی یا مطالبات شرکت بسیار زیاد است.

بدهی های جاری / (حساب های دریافتی + سرمایه گذاری های کوتاه مدت+ پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت آنی

یک نوع از نسبت آنی به سادگی فهرست موجودی را از دارایی های جاری کم می‌کند و آن را از نسخه‌ای که در بالا به آن اشاره شد اندکی بخشنده‌تر نشان می‌دهد. گفته می‌شود این نسبت اگر چیزی در حدود یک باشد، قابل قبول است. اگر این نسبت زیاد باشد، این اتفاق ممکن است به سه دلیل رخ دهد. نخست ممکن است موجودی کالای کمی نگهداری می‌شود. دوم ممکن است دارایی های جاری زیاد باشد و سوم ممکن است اعتبارات کوتاه مدت کمی جذب شده باشد.

بدهی های کنونی/(موجودی کالا – دارایی های جاری) = نسبت آنی

در این نسبت موجودی کالا، دارایی های جاری و حساب های دریافتنی در نظر گرفته نمی شود. جهت پیش بینی توانایی پرداختی شرکت در مواقع ضروری این نسبت در مقایسه با نسبت قبلی بیشتر به کار می آید. اگر شرکتی به میزان کافی توانایی نقد شوندگی نداشته باشد به مشکل بر می خورد حتی اگر از سود دهی بالایی برخوردار باشد.

بدهی های جاری / (سرمایه گذاری های کوتاه مدت + پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت پول نقد

نسبت سودآوری چیست؟

این نسبت‌ها میزان ﻣﻮفقیت ﺷﺮﻛﺖ را درﻛﺴﺐ ﺳﻮد ﻣﻮرد ﺗﺠﺰیه و تحلیل ﻗﺮار می‌دﻫﺪ.

  1. نسبت سود ناخالص: این نسبت میزان سود ناخالص تولید شده از فروش را ارزیابی می‌کند. سود ناخالص برابر با فروش خالص منهای هزینه‌ی فروش است.
  2. بازده فروش: این نسبت به عنوان حاشیه‌ی سود خالص یا نسبت سود خالص نیز شناخته می‌شود و درصد درآمد ناشی از فروش را می‌سنجد. به طور معمول، هر چه عدد این نسبت بالاتر باشد، بهتر است.
  3. بازده دارایی‌ها: در تحلیل مالی، این نسبت بازده سرمایه‌گذاری را اندازه می‌گیرد. همچنین جهت ارزیابی کارآیی مدیریت در استفاده از دارایی‌ها برای تولید درآمد به کار می‌رود.
  4. بازده حقوق صاحبان سهام: درصد درآمد ناشی از هر ریال از حقوق صاحبان سهام را می‌سنجد.

نسبت کارایی چیست؟

به کمک این نسبت‌ها می‌توان میزان ﻛﺎرآیی یک ﺷﺮﻛﺖ را در ﻛﺎرﺑﺮد منابع خود اﻧﺪازه گیری نمود.

  1. گردش مطالبات: کارآیی بسط نسیه و وصول آن را می‌سنجد. این نسبت میانگین تعداد دفعاتی را که شرکت در یک سال به وصول حساب‌های باز خود می‌پردازد، نشان می‌دهد. نسبت‌های بالا دلالت بر نسیه‌ی مؤثر و فرآیند وصول دارند.
  2. میانگین دوره‌ی وصول مطالبات: این نسبت به گردش مطالبات برحسب روز یا دوره‌ی وصول معروف است و میانگین تعداد روزهایی را که یک شرکت مطالباتش را وصول می‌کند، اندازه می‌گیرد. هرچه این نسبت کوچک‌تر باشد، بهتر است. البته گاهی افراد به جای ۳۶۰، از عدد ۳۶۵ استفاده می‌کنند.
  3. گردش موجودی: نمایانگر تعداد دفعاتی است که موجودی، فروخته و جایگزین شده است. در نظر داشته باشید که بعضی نویسندگان در فرمول بالا، به جای هزینه‌ی فروش از فروش استفاده می‌کنند. نسبت بالا نشان‌دهنده‌ی این است که شرکت در مدیریت موجودی‌هایش کارآمد است.
  4. میانگین دوره‌ی موجودی: به عنوان گردش موجودی برحسب روز نیز شناخته می‌شود و نمایانگر تعداد روزهایی است که موجودی در انبار می‌ماند. به عبارت دیگر، تعداد روزها را از زمان خرید موجودی تا فروش آن، می‌سنجد. همانند میانگین دوره‌ی وصول مطالبات، هر چه این نسبت کوچک‌تر باشد بهتر است.
  5. گردش حساب‌های پرداختنی: تعداد دفعاتی که یک شرکت حساب‌های پرداختنی‌اش را در طول یک دوره می‌پردازد، نشان می‌دهد. نسبت کوچک طرفدار بیشتری دارد، چون بهتر است که پرداخت‌ها را تا حد امکان به تأخیر انداخت تا بتوان از پول برای اهداف مولد بیشتری استفاده کرد.
  6. میانگین دوره‌ی پرداختنی: این نسبت به «گردش حساب‌های پرداختنی بر حسب روز یا دوره‌ی پرداخت نیز معروف است و عدد میانگین روزهای سپری شده‌ی پیش از پرداخت تعهدات به عرضه‌کنندگان را می‌سنجد.
  7. دوره‌ی گردش عملیات: تعداد روزهایی را که یک شرکت، چرخه‌ی عملیاتی را کامل می‌کند، می‌سنجد. هر چه چرخه‌ی عملیاتی کوتاه‌تر باشد، یعنی شرکت فروش و وصول وجه نقد را سریع‌تر انجام می‌دهد.
  8. چرخه‌ی تبدیل وجه نقد: این نسبت میزان سرعت یک شرکت در تبدیل وجه نقد به وجه نقد را اندازه می‌گیرد. چرخه‌ی تبدیل وجه نقد نمایانگر تعداد روزهایی است که یک شرکت برای خرید‌هایش پرداخت می‌کند، آنها را می‌فروشد و مقدار بدهی را وصول می‌کند. به طور معمول، این چرخه نیز همچون چرخه‌ی عملیاتی، هرچه کوتاه‌تر باشد، بهتر است.
  9. گردش کل دارایی: کارآیی کلی یک شرکت در فروش را با استفاده از دارایی‌هایش می‌سنجد. این فرمول شبیه بازده دارایی‌هاست، با این تفاوت که به جای درآمد خالص، از فروش خالص استفاده می‌شود.

نسبت اهرامی چیست؟

تمرکز اصلی نسبت های مالی اهرمی بر روی توازن بین دارایی ها و بدهی هاست. ﺗﺎمین نیازﻫﺎی مالی از محاسبه نقدینگی ﻃﺮیق ایجاد بدهی را ﻧﺸﺎن می‌دﻫﺪ.

نحوه محاسبه هزینه های پروژه، رقم مناقصه و شبکه جریان های نقدینگی پروژه و سازمان

نحوه محاسبه هزینه های پروژه، رقم مناقصه و شبکه جریان های نقدینگی پروژه و سازمان

جریانات نقدینگی ورودی و خروجی پیمانکار در هر دوره در طول پروژه متعادل نبوده و پیمانکاران عموما به دلیل حسن انجام کار اخذ شده، تامین زودهنگام مواد و مصالح، پرداختهای زودهنگام و پرداخت صورت وضعیت با فاصله، دچار کسری وجوه نقد میگردد. این موضوع میتواند در فرآیند اجرایی پیمانکار اختلال ایجاد نموده و بعضا کار را کند و یا ناممکن نماید. در نتیجه، اگر پیمانکار تصمیم داشته باشد که صرفاً با استفاده از مبالغ دریافتی از سوی کارفرما پروژه را اداره نماید، با گذشت زمان، این وضعیت حادتر گردیده و در نهایت میتواند پیمانکار را مجبور به توقف کامل فعالیت‌های اجرایی خود نماید.

در نتیجه، به منظور کاهش مشکلات کسری وجوه نقد، پیمانکاران باید از الگوی تامین مالی برای پروژه های خود استفاده نمایند. از اینرو، عموما پیمانکاران برای تأمین مالی پروژه از روشهای استقراضی یا آورده شخصی استفاده مینمایند. از آنجایی‌که استفاده از سرمایه یا استقراض از شخص ثالث هزینه دارد، تأمین مالی احتمالی باید در تهیه پیشنهاد مناقصه و یا هنگام برآورد درصد سود و بالاسری پروژه محاسبه و در نظر گرفته شود. اگر هزینه تأمین مالی در نظر گرفته نشود، هزینه محاسبه نقدینگی برآورد شده واقعی نبوده و سود پروژه محقق نخواهد گردید.

شکل 1. تامین مالی پروژه

این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که سالانه پیمانکاران زیادی در صنعت ساخت ورشکست می‌شوند. اگرچه این موضوع می‌تواند دلایل زیادی داشته باشد، اما مسائل بودجه‌ای و مالی را می‌توان شایع‌ترین دلیل ورشکستگی پیمانکاران در صنعت ساخت دانست. بیش از 60 درصد شکست‌های پیمانکاران دلایل مالی داشته و بر اساس یکی محاسبه نقدینگی از مطالعات انجام شده، کمبود منابع مالی باعث شکست 77 الی 95 درصد پیمانکاران در صنعت ساخت می‌شود. عدم وجود ارتباط مناسب بین تأمین مالی و برنامه‌ریزی پروژه، جریان نقدینگی پروژه را تحت تاثیر قرار داده و برنامه‌های ارائه شده را غیرقابل‌اجرا مینماید.

وجود مشکلات مالی، نه‌تنها بر جریان نقدینگی تأثیر می‌گذارد، بلکه ممکن است بر تعاملات بین شرکت‌کنندگان پروژه نیز تأثیرگذار باشد. تعارضات بین طرفین افزایش یافته و ادعاهای بیشتری ممکن است ثبت شوند. در نتیجه، نه‌تنها ادغام تأمین مالی و زمان‌بندی پروژه، بلکه به‌حداقل‌ رساندن هزینه تأمین مالی پروژه نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. اما برای کاهش این مشکل مطالعه ای توسط آقای دکتر علوی پور و پروفسور Arditi در سال 2018 انجام شده است که میتواند از اهمیت فراوانی برخوردار باشد ([1]). در این مقاله کاربردی سعی شده است علاوه بر ارائه مدل بهینه تأمین مالی برای پیمانکار، نحوه محاسبه شبکه جریان‌های نقدینگی ( Cash flow ) و رقم قرارداد ( Contract Price ) نیز ارائه شود. به‌طورکلی این مطالعه در سه مرحله اصلی انجام شده است.
1. مرحله اول: در قدم اول، مدل‌سازی برنامه زمانبندی صورت می‌گیرد. در واقع، ورودی‌های برنامه زمان‌بندی خوانده می‌شود و با استفاده از الگوریتم مسیر بحرانی ( CPM )، برنامه زمان‌بندی پروژه ایجاد می‌گردد.
2. مرحله دوم: سپس جزئیات قرارداد و جزئیات محاسبات رقم مناقصه ( Cost Data ) از کاربر دریافت می‌شود و از روی برنامه زمان‌بندی ایجاد شده در مرحله قبل، Cash outflow و Cash inflow ایجاد گردیده و رقم قرارداد محاسبه میشود.
3. مرحله سوم: بعد از تدوین شبکه جریان نقدینگی، قدم سوم بهینه سازی تامین مالی با اضافه کردن گزینه های متعدد تامین مالی است. در واقع در این مرحله پیمانکار به برنامه زمانبندی و نحوه تامین مالی بهینه ای دست خواهد یافت که بر اساس برنامه زمانبندی و جزئیات قراردادی بدست آمده و میتواند با این برنامه تامین مالی، کمترین میزان هزینه مالی را پرداخت نماید.
هدف این مطالعه نه‌تنها رفع نواقص مطالعات قبلی، بلکه معرفی یک مدل بهینه‌سازی تأمین مالی باتوجه‌ به گزینه‌های مختلف تأمین مالی است که از نظر منابع و مدلهای تأمین مالی، زمان تأمین وجوه نقد، سود در دسترس پیمانکاران و هزینه تامین مالی پرداختی، موارد متعددی را در بر گیرد.

شکل 2. مدل الگوریتم معرفی شده.

پیشرفت قابل‌توجهی با استفاده از مدل پیشنهادی معرفی شده حاصل گردیده که در ادامه به 11 مورد از آن اشاره مینمایم.
1. کل هزینه تأمین مالی محاسبه شده توسط مدل پیشنهادی به‌مراتب کمتر از هزینه تأمین مالی محاسبه شده با استفاده از مدل‌های ارائه شده در تحقیقات قبلی است. پیمانکاران از به‌حداقل‌رساندن هزینه تأمین مالی سود می‌برند.
2. کاهش هزینه تأمین مالی به واسطه استفاده از مدل پیشنهادی، تا حد زیادی به دلیل درنظرگرفتن گزینه‌های مختلف تأمین مالی و انجام بهینه‌سازی است (که قبلاً در پروژه‌های ساخت انجام نشده است). مدل پیشنهادی به‌اندازه کافی منعطف بوده و قادر است گزینه‌های متعدد تأمین مالی زیادی را در نظر بگیرد. در این مدل حتی پیمانکار می‌تواند به‌سادگی آن گزینه‌هایی را که در دسترس نیستند، نادیده گرفته و در نتیجه شرایط را در هر پروژه واقعی منعکس نماید.
3. در مدل پیشنهادی، زمانی وام بلندمدت در نظر گرفته می‌شود که از برداشت زیاد از خط اعتبار جلوگیری شده و سود نهایی پیمانکار را کاهش دهد.
4. حد اعتبار می‌تواند یک مقدار از پیش تعیین شده یا نامشخص باشد. مدل پیشنهادی می‌تواند هر دو موقعیت را مدیریت کند.
5. از آنجایی‌که چندین گزینه تأمین مالی در مدل پیشنهادی در نظر گرفته شده است، پیمانکاران نیازی به تغییر زمان شروع فعالیت‌ها برای رفع محدودیت‌های وجوه نقد ندارند. بنابراین، نیازهای تأمین مالی بدون استفاده از شناوری کل فعالیت‌ها برآورده گردیده و این امر منجر به کاهش ریسک یک برنامه کاری حیاتی می‌شود. البته باید اشاره نمود که درنظرگرفتن چندین گزینه تأمین مالی ممکن است زمان بر بوده و ممکن است به خدمات متخصصان مالی برای یافتن منابع و مذاکره نیازمند باشد.
6. به دلیل در دسترس نبودن وجوه نقد ناشی از محدودیت‌های خط اعتباری (Line of Credit) و یا دردسترس‌بودن گزینه‌های مختلف تأمین مالی، برنامه کاری نیازی به تمدید ندارد. از آنجایی‌که چندین گزینه تأمین مالی ارائه شده است، مدل پیشنهادی مجموعه‌ای از گزینه‌های بهینه را ایجاد می‌کند که به پیمانکار اجازه می‌دهد در بیشتر موارد پروژه را طبق زمان اولیه تکمیل کند.
7. برنامه تأمین مالی، هم برای پول قرض گرفته شده و هم پول بازپرداخت شده ارائه شده است که در هیچ یک از مطالعات قبلی هرگز انجام نشده است.
8. مدل پیشنهادی به پیمانکار این امکان را می‌دهد که حداقل موجودی خالص تجمعی جریان نقدی را در پایان هر دوره به‌صورت احتمالی تعیین کند.
9. استفاده از محاسبه نقدینگی مدل می‌تواند به‌ویژه زمانی مفید باشد که مدت پروژه طولانی بوده یا شرایط قرارداد نامطلوب باشد.
10. در طول پروژه، در صورت تغییر هر یک از گزینه‌های تأمین مالی، می‌توان برنامه تأمین مالی به‌روز شده را دست آورد.
11. اگرچه از مدل پیشنهادی برای حداکثر کردن سود پیمانکار پس از امضای قرارداد استفاده می‌شود، اما می‌توان از آن در مرحله مناقصه و به منظور کاهش پیشنهاد مناقصه و افزایش شانس برنده‌شدن مناقصه استفاده نمود.

- جهت مطالعه بیشتر، فایلی جهت دانلود قرار داده شده است.

جایگاه این مبانی در آموزش های موسسه ACEMI

در نقشه راه جامع موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور، دوره ای در سطح مهارت های سخت با عنوان تامین مالی پروژه ارائه شده است که این ساختار را به صورت جامع و اجرایی آموزش می دهد. البته باید اشاره نمود که پیشنیازهای این دوره جامع، دوره مدیریت مالی، حسابداری و هزینه در پروژه و سازمانهای پروژه محور و دوره ارزیابی اقتصادی پروژه هستند که در نقشه راه جامع مدیریت ساخت موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور قابل مشاهده است. به جهت مشاهده تاریخ و نحوه برگزاری تمامی دوره ها می توانید به بخش تقویم آموزشی مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور مراجعه نمایید.

[1] Alavipour, S,M. Arditi, D. 2018. Optimizing Financing Cost in Construction Projects with Fixed Project Duration. Journal of Construction Engineering and Management.

Cash flow ) و رقم قرارداد ( Contract Price ) نیز ارائه شود. به‌طورکلی این مطالعه در سه مرحله اصلی انجام شده است.
1. مرحله اول: در قدم اول، مدل‌سازی برنامه زمانبندی صورت می‌گیرد. در واقع، ورودی‌های برنامه زمان‌بندی خوانده می‌شود و با استفاده از الگوریتم مسیر بحرانی ( CPM )، برنامه زمان‌بندی پروژه ایجاد می‌گردد.
2. مرحله دوم: سپس جزئیات قرارداد و جزئیات محاسبات رقم مناقصه ( Cost Data ) از کاربر دریافت می‌شود و از روی برنامه زمان‌بندی ایجاد شده در مرحله قبل، Cash outflow و Cash inflow ایجاد گردیده و رقم قرارداد محاسبه میشود.
3. مرحله سوم: بعد از تدوین شبکه جریان نقدینگی، قدم سوم بهینه سازی تامین مالی با اضافه کردن گزینه های متعدد تامین مالی است. در واقع در این مرحله پیمانکار به برنامه زمانبندی و نحوه تامین مالی بهینه ای دست خواهد یافت که بر اساس برنامه زمانبندی و جزئیات قراردادی بدست آمده و میتواند با این برنامه تامین مالی، کمترین میزان هزینه مالی را پرداخت نماید.
هدف این مطالعه نه‌تنها رفع نواقص مطالعات قبلی، بلکه معرفی یک مدل بهینه‌سازی تأمین مالی باتوجه‌ به گزینه‌های مختلف تأمین مالی است که از نظر منابع و مدلهای تأمین مالی، زمان تأمین وجوه نقد، سود در دسترس پیمانکاران و هزینه تامین مالی پرداختی، موارد متعددی را در بر گیرد.

شکل 2. مدل الگوریتم معرفی شده.

پیشرفت قابل‌توجهی با استفاده از مدل پیشنهادی معرفی شده حاصل گردیده که در ادامه به 11 مورد از آن اشاره مینمایم.
1. کل هزینه تأمین مالی محاسبه شده توسط مدل پیشنهادی به‌مراتب کمتر از هزینه تأمین مالی محاسبه شده با استفاده از مدل‌های ارائه شده در تحقیقات قبلی است. پیمانکاران از به‌حداقل‌رساندن هزینه تأمین مالی سود می‌برند.
2. کاهش هزینه تأمین مالی به واسطه استفاده از مدل پیشنهادی، تا حد زیادی به دلیل درنظرگرفتن گزینه‌های مختلف تأمین مالی و انجام بهینه‌سازی است (که قبلاً در پروژه‌های ساخت انجام نشده است). مدل پیشنهادی به‌اندازه کافی منعطف بوده و قادر است گزینه‌های متعدد تأمین مالی زیادی را در نظر بگیرد. در این مدل حتی پیمانکار می‌تواند به‌سادگی آن گزینه‌هایی را که در دسترس نیستند، نادیده گرفته و در نتیجه شرایط را در هر پروژه واقعی منعکس نماید.
3. در مدل پیشنهادی، زمانی وام بلندمدت در نظر گرفته می‌شود که از برداشت زیاد از خط اعتبار جلوگیری شده و سود نهایی پیمانکار را کاهش دهد.
4. حد اعتبار می‌تواند یک مقدار از پیش تعیین شده یا نامشخص باشد. مدل پیشنهادی می‌تواند هر دو موقعیت را مدیریت کند.
5. از آنجایی‌که چندین گزینه تأمین مالی در مدل پیشنهادی در نظر گرفته شده است، پیمانکاران نیازی به تغییر زمان شروع فعالیت‌ها برای رفع محدودیت‌های وجوه نقد ندارند. بنابراین، نیازهای تأمین مالی بدون استفاده از شناوری کل فعالیت‌ها برآورده گردیده و این امر منجر به کاهش ریسک یک برنامه کاری حیاتی می‌شود. البته باید اشاره نمود که درنظرگرفتن چندین گزینه تأمین مالی ممکن است زمان بر بوده و ممکن است به خدمات متخصصان مالی برای یافتن منابع و مذاکره نیازمند باشد.
6. به دلیل در دسترس نبودن وجوه نقد ناشی از محدودیت‌های خط اعتباری (Line of Credit) و یا دردسترس‌بودن گزینه‌های مختلف تأمین مالی، برنامه کاری نیازی به تمدید ندارد. از آنجایی‌که چندین گزینه تأمین مالی ارائه شده است، مدل پیشنهادی مجموعه‌ای از گزینه‌های بهینه را ایجاد می‌کند که به پیمانکار اجازه می‌دهد در بیشتر موارد پروژه را طبق زمان اولیه تکمیل کند.
7. برنامه تأمین مالی، هم برای پول قرض گرفته شده و هم پول بازپرداخت شده ارائه شده است که در هیچ یک از مطالعات قبلی هرگز انجام نشده است.
8. مدل پیشنهادی به پیمانکار این امکان را می‌دهد که حداقل موجودی خالص تجمعی جریان نقدی را در پایان هر دوره به‌صورت احتمالی تعیین کند.
9. استفاده از مدل می‌تواند به‌ویژه زمانی مفید باشد که مدت پروژه طولانی بوده یا شرایط قرارداد نامطلوب باشد.
10. در طول پروژه، در صورت تغییر هر یک از گزینه‌های تأمین مالی، می‌توان برنامه تأمین مالی به‌روز شده را دست آورد.
11. اگرچه از مدل پیشنهادی برای حداکثر کردن سود پیمانکار پس از امضای قرارداد استفاده می‌شود، اما می‌توان از آن در مرحله مناقصه و به منظور کاهش پیشنهاد مناقصه و افزایش شانس برنده‌شدن مناقصه استفاده نمود.

- جهت مطالعه بیشتر، فایلی جهت دانلود قرار داده شده است.

جایگاه این مبانی در آموزش های موسسه ACEMI

در نقشه راه جامع موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور، دوره ای در سطح مهارت های سخت با عنوان تامین مالی پروژه ارائه شده است که این ساختار را به صورت جامع و اجرایی آموزش می دهد. البته باید اشاره نمود که پیشنیازهای این دوره جامع، دوره مدیریت مالی، حسابداری و هزینه در پروژه و سازمانهای پروژه محور و دوره ارزیابی اقتصادی پروژه هستند که در نقشه راه جامع مدیریت ساخت موسسه مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور قابل مشاهده است. به جهت مشاهده تاریخ و نحوه برگزاری تمامی دوره ها می توانید به بخش تقویم آموزشی مهندسی و مدیریت ساخت علوی پور مراجعه نمایید.

[1] Alavipour, S,M. Arditi, D. 2018. Optimizing Financing Cost in Construction Projects with Fixed Project Duration. Journal of Construction Engineering and Management.

منظور از نقدینگی در بورس چیست و نحوه تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس

منظور از نقدینگی در بورس چیست و نحوه تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس

یکی ار عناوبن بسیار پرکاربرد بورس و مهمترین عامل در انجام گرفتن معاملات نقدینگی است و بی شک در پست های بورس فردا بارها و بارها به آن برخورده اید اما هدف از این پست پاسخ دادن به سوال ” منظور از نقدینگی در بورس چیست؟ ” است. همانطور که از نامش پیداست مربوط به پول و نقد بودن پول است. اگر بخواهیم به طور خلاصه نقدینگی را تعریف کنیم باید بگوییم که، به مجموعه اسکناس ها، پول هایی که در سپرده های دیداری غیردولتی، شبه پول، سپرده‌های قرض‌الحسنه پس‌انداز و سپرده‌های متفرقه را نقدینگی می گویند. در ادامه مطالب محاسبه نقدینگی توضیحات بیشتر ارائه میدهیم.

نقدینگی چیست؟

فرمول نقدینگی

حجم پول به چه معناست و چگونه محاسبه میشود؟

عملکرد نقدینگی

مدیریت نقدینگی و انواع آن

تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس

نقدینگی چیست؟

منظور از نقدینگی در بورس چیست؟

اگر بخواهیم به زبان ساده نقدینگی را تعریف کنیم، به مقدار پولی که در دست افراد است و میتوانند در لحظه با آن معامله کنند و سریعا معامله صورت بگیرد را نقدینگی میگویند. کاملا منطقی است که محاسبه نقدینگی هیچ فردی همه اموال و دارایی هایش را به فروش نمی رساند تا نقدینگی (پول نقد) را در جیب خود داشته باشد، پس در این میان صحبت از دارایی و اموال اشخاص میشود به طور مثال: زمین، خانه، ماشین و … این دارایی ها نقد نیستند و نمیتوان با این دارایی ها به عنوان نقدینگی در بازار بورس معامله کرد چراکه باید در مرحله اول این دارایی ها را به فروش رساند و زمانی که پول تبدیل شد شروع به انجام یک معامله کرد و واضح است که این روند بسیار طولانی است و شاید 4 الی 5 ماه فروش دارایی ها زمان ببرد. از طرفی سرمایه گذاران و سهامداران همه دارایی و اموال خود را به صورت (نقدینگی) تبدیل نکرده اند، یک قسمتی از پولشان را در سپرده های سرمایه گذاری مدت دار گذاشته اند. در این مورد درست است که سرمایه گذار یا سهامدار پول نقد و به عبارتی نقدینگی دارد اما این مقدار از پول و نقدینگی او در گرو بانک است زیرا پول خود را در سپرده سرمایه گذاری مدت دار به طور مثال 1 سال گذاشته است و د راین حالت تا 1 سال اجازه دست زدن به پول خود را ندارد. اما سوالی که اینجا مطرح میشود این محاسبه نقدینگی است، پولی که در بانک سپرده گذاری شده پول نقد است و به عبارتی میتوان آن را نقدینگی صدا کرد اما به این علت که تا مدت مشخصی نمیتوان به آن دست زد هم یک مشکل است و نمیتوان به آن نقدینگی گفت، در این مورد به اینگونه پول ها شبه پول می گویند. نقدینگی در واقع حجم پول نقد در خارج از سیستم بانکی است که الته باید به این نکته هم اشاره کنیم که این نقدینگی میتواند منجر به تورم زائی شود بدین صورت که به هر میزان که حجم پول نقد افزایش پیدا کند، قدرت خرید بالا رفته و همین امر منجر به گران تر شدن کالا و خدمات میشود و تورم به وجود می آید پس در نتیجه حجم نقدینگی در اقتصاد یک کشور باید با میزان تولید کالا و خدمات آن کشور متناسب باشد تا منجر به تورم نشود.

فرمول نقدینگی

 فرمول نقدینگی

برای بدست آوردن پول و نقدینگی باید از فرمول خاصی پیروی کنیم.

در این فرمول منظور از:

حال سوالی که پیش می آید این است حجم پول به چه معناست و چگونه محاسبه میشود؟ که در ادامه آن را توضیح میدهیم.

حجم پول به چه معناست و چگونه محاسبه میشود؟

حجم پول به چه معناست و چگونه محاسبه میشود؟

برای بدیت آوردن حج پول هم باید از فرمول خاصی استفاده کنید تا با استفاده از حجم پول نقدینگی را بدست آورید.

در این فرمول منظور از:

( CU) اسکناس و مسکوکات در دست مردم

(DD ) سپرده‌های دیداری

عملکرد نقدینگی

با توجه به تعریفاتی که از نقدینگی به عمل آمد، نقدینگی باید به میزان کالا و خدمات موجود در بازار باشد تا منجر به تورم یا رکود در اقتصاد نشود و این نقدینگی به علت نقد بودن و در دسترس بودن در هر لحظه باید در دست مردم گردش پیدا کند زیرا قیمت کالاها با میزان نقدینگی و سرعت گردش آن بستگی دارد. زمانی پیش می آید که نقدینگی رشد غیرقابل کنترل و بی رویه ایی را تجربه میکند و همین امر منجر به هرچه رشد بیشتر تقاضا برای کالا و خدمات میشود. به این منظور کنترل حجم نقدینگی باید از اهداف کشورها باشد زیرا با کنترل حجم نقدینگی میتوان، رشد در تولیدات، کنترل تورم، ایجاد موازنه در پرداخت های خارجی و ایجاد اشتغال را مشاهده کرد. حجم نقدینگی در واقع از تولیدات داخلی حمایت می کند و تلاش در رشد تولیدات داخلی دارد.

مدیریت نقدینگی

مدیریت نقدینگی

با کنترل نقدینگی و افزایش رشد تولیدات داخلی باید تلاش در مدیریت نقدینگی کرد اما متاسفانه سیستم بانکداری با مدیریت نقدینگی با مشکل مواجه میشود زیرا اکثر منابع بانک ها از سپرده های کوتاه مدت است و تنها از طریق سپرده های کوتاه مدت تامین مالی میشود و هیمن امر موجب میشود که سیستم بانکداری نتواند به خوبی وظایف خود را به انجام برساند و در نتیجه باعث ورشکستگی میشود. در زیر به انواع مدیرت نقدینگی اشاره می کنیم.

اولین نوع از مدیریت نقدینگی بدین صورت است که به صورت روزانه و روزمره نقدینگی مورد نیاز روزهای آینده پیش بینی میشود.

دومین نوع از مدیریت نقدینگی این است که نقدینگی مورد نیاز برای فاصله های طولانی تر مانند 6 ماه الی 2 سال پیش بینی میشود.

سومین نوع از مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی می‌پردازد.

تشخیص ورود و خروج نقدینگی به بورس

وجود نقدینگی در بازار بورس به سرمایه گذاران و سهامداران کمک شایانی میکند زیرا با تشخیص ورود نقدینگی به بورس سرمایه گذاران و سهامداران شروع به معامله می کنند البته در این راستا سرمایه گذاران و سهامداران بدون اطلاع از ورود نقدینگی به بورس اقدام به معامله می کنند و ضرر میدهند. با توجه به دانش تحلیل تکنیکال و بنیادی و ورود نقدینگی در بازار بورس باید هوشیارانه معامله کرد. برای بررسی ورود نقدینگی به بورس باید در خصوص ارزش معاملات و ارتباط آن با ورود نقدینگی به بورس، ورود پول هوشمند به سهم و درنهایت فیلتر ورود نقدینگی به سهم اطلاعاتی داشته باشید.

نسبت‌های مالی نقدینگی چیست؟

نسبت‌های مالی نقدینگی چیست؟

نقدینگی به معنای توانایی و قدرت یک شرکت سهامی در پرداخت بدهی‌های جاری است که بیشتر در کوتاه‌مدت مورد محاسبه قرار می‌‌گیرد. ما از نسبت‌های مالی نقدینگی استفاده می‌‌کنیم تا یک شرکت را از لحاظ مالی بررسی کنیم و میزان نقدینگی آن را بدست بیاوریم. این نتیجه باعث می‌شود تصمیم درست‌تری در زمینه خرید یا فروش سهم آن شرکت اتخاذ کنیم. موضوع اصلی این مقاله نیز همین است، اما ابتدا اجازه دهید مفاهیم اصلی این نسبت‌ها را به صورت کامل بررسی کنیم.

نحوه محاسبه نسبت‌های مالی نقدینگی

برای محاسبه نسبت‌های نقدینگی یک شرکت، به ‌ترازنامه‌ای که از آن منتشر می‌شود نیاز داریم، موارد حائز اهمیت در ‌ترازنامه برای آغاز محاسبات، به شرح زیر است:

1- بدهی‌های جاری:

• پرداختنی‌های تجاری و غیر تجاری:

این پرداخت‌ها شامل بدهی‌هایی است که باید به افراد، بنگاه‌ها و سازمان‌هایی که شرکت به آن‌ها بدهکار است پرداخت شود. طلبکاران اصلی احتمالا مقامات مالیاتی (که مالیات شرکت، مالیات درآمد کارکنان و مالیات فروش را دریافت می‌‌کنند) و بانک‌ها هستند. پرداخت‌ها در یک روز مشخص انجام می‌شود و عدم پرداخت می‌تواند منجر به تعطیلی شرکت شود.

• تسهیلات مالی:

این‌ها وام‌های کوتاه‌مدت از بانک‌ها هستند. شرکت‌ها اغلب از این وام‌ها به عنوان وسیله‌ای برای جبران کمبود سرمایه در گردش استفاده می‌‌کنند. به طور کلی باید در عرض 6 ماه یا در اسرع وقت تسویه شوند.

2- دارایی‌های جاری:

• پول نقد:

واضح است که برای پرداخت، اسکناس بسیار سودمند است زیرا بیش‌ترین میزان نقدینگی را دارد.

• دریافتنی‌های تجاری و غیر تجاری:

شامل وجوهی است که اشخاص حقیقی یا سازمان‌هایی مختلف به شرکت بدهکار هستند. آن‌ها باید بسته به شرایط اعتباری ارائه‌شده توسط شرکت (اغلب 30 روز) در سال مالی بدهی خود را پرداخت کنند. در صورت لزوم می‌توان بدهی‌ها را به سرعت به پول نقد تبدیل کرد. صورت‌حساب بدهی‌ها را می‌توان فاکتور کرد و به یک شرکت دیگر فروخت. آن شرکت پس از سر رسید، حساب‌ها را تسویه و درآمد خود را جمع می‌‌کند.

• موجودی مواد و کالا:

منظور از موجودی و مواد کالا شامل مواد اولیه، کالاهای نیمه ساخته و ساخته شده است.

انواع نسبت‌های مالی نقدینگی

پس از این که موارد بالا را از ‌ترازنامه خارج کردید، لازم است با نسبت‌های مالی نقدینگی و روش محاسبه آن‌ها آشنا شوید.

نسبت های مالی نقدینگی : نسبت فعلی - نسبت آنی - وجه نقد

1- نسبت فعلی یا نسبت جاری

تا زمانی که شرکت پول کافی برای پرداخت بدهی خود داشته باشد، بدون مشکل قادر به ادامه فعالیت خواهد بود اما شرکت‌هایی که پول کافی برای انجام تعهدات خود نداشته باشند، موجب افزایش ریسک نقدینگی در شرکت خواهد شد. به همین دلیل، تحلیلگران، وام‌دهندگان و سرمایه‌گذاران، نسبت فعلی را در راستای اندازه‌گیری ظرفیت شرکت برای پرداخت بدهی کوتاه‌مدت خود به کار می‌گیرند. دارایی‌های جاری که نقدشونده هستند، همیشه باید بیش از بدهی‌های جاری باشند. میزان آن ممکن است از یک صنعت به صنعت دیگر متفاوت باشد، اما وضعیتی که در آن دارایی‌های جاری شرکت کمتر از بدهی‌های جاری باشد، نباید رخ دهد. این اتفاق، شرکت را در معرض خطر زیادی قرار می‌دهد.

فرمول نسبت فعلی یا جاری به شکل زیر است:

فرمول نسبت فعلی یا نسبت جاری

به عنوان مثال شرکتی را تصور کنید که 11 رستوران در سراسر ایران دارد. این شرکت در حال تجزیه و تحلیل امکان گسترش فعالیت و تاسیس شعبه در سایر کشور‌ها است و برای این کار می‌خواهد تقاضای وام کند. یکی از شرایط ایجادشده توسط وام‌دهندگان این است که شرکت باید حداقل نسبت فعلی 2 داشته باشد. بنابراین مدیر عامل شرکت، از مدیر امور مالی خواهد تا این موضوع را بررسی کند. ترازنامه تجاری به روز اطلاعات زیر را ارائه می‌دهد:

1- دارایی‌های جاری:

• پول نقد: 210،000 تومان

• معادل‌های نقدی: 12500 تومان

• مطالبات حساب: 24000 تومان

• موجودی: 567،000 تومان

• دارایی‌های جاری دیگر: 54000 تومان

• کل دارایی‌های جاری: 867،500 تومان

2- بدهی‌های جاری:

• بدهی‌های حساب: 453000 تومان

• بدهی‌های تعهدی: 110،000 تومان

• بدهی کوتاه‌مدت: 43000 تومان

• کل دارایی‌های جاری: 606،000 تومان

بدهی‌های جاری

با استفاده از این اطلاعات، مدیر امور مالی اطلاع می‌دهد که شرکت حداقل الزامات تعیین‌شده توسط بانک را ندارد و بنابراین باید راهکاری برای افزایش نسبت پیدا شود.

تجزیه و تحلیل نسبت فعلی

داشتن نسبت فعلی بالا، در‌های بسیاری را به روی یک شرکت باز می‌‌کند. نقدینگی بالا همراه با سودآوری مناسب، بیشتر وام‌دهندگان را تشویق و ترغیب می‌‌کند. به همین دلیل، تجزیه و تحلیل نسبت فعلی یک وظیفه مهم برای مدیر مالی و همچنین هر سرمایه‌گذاری است که به دنبال یک فرصت بالقوه برای سرمایه‌گذاری می‌گردد.

نسبت فعلی 1 نشان می‌دهد که مقدار دارایی جاری شرکت برابر میزان بدهی‌های جاری آن است. اگر این عدد بیشتر از یک باشد یعنی دارایی‌ها از بدهی‌ها بیشتر هستند و اگر کمتر از یک باشد بدهی‌ها بیشتر از دارایی‌ها هستند. اگرچه از نظر تئوری فعالیت موفقیت‌آمیز شرکت با نسبت فعلی کمتر از 1 غیر ممکن است، اما در برخی موارد این امکان وجود دارد که شرکت در لحظه سررسید، پولی برای پرداخت تعهدات خود نداشته باشد.

معمولا به رقم‌های بالا‌تر از 1.5 نسبت جاری بالا گفته می‌شود، این یعنی شرکت حداقل 50٪ دارایی بیشتری نسبت به بدهی‌ها دارد. این شرایط انعطاف‌پذیری شرکت را برای انجام تعهدات مالی نشان می‌دهد. در مثالی که ذکر کردیم، نسبت شركت كم‌تر از حداقل نیاز بانك است. برای دستیابی به نسبت 2، آن‌ها می‌توانند تصمیم بگیرند بعضی از بدهی‌های خود را با استفاده از پول نقد موجود و با انحلال بعضی از موجودی‌ها پرداخت کنند. همچنین می‌توانند تلاش خود را بر افزایش فروش و افزایش مقدار دارایی‌های جاری با درآمد حاصل از فروش متمرکز کنند. راه حل دیگر این است که بعضی از دارایی‌های ثابت کسب و کار را به فروش برسانند. درآمد حاصل از این کار به حساب نقدی اضافه می‌شود که باعث افزایش دارایی‌های جاری خواهد شد.

2- نسبت آنی(سریع)

نسبت آنی یا سریع از دیگر نسبت های نقدینگی است که به مراتب سنجش بهتری از توان مالی یک شرکت نشان می‌دهد. این نسبت توان مالی شرکت برای انجام تعهدات کوتاه مدت خود از محل دارایی‌هایی که نقدشوندگی بالایی دارد را اندازه‌گیری می‌کند. موجودی کالا از آن جهت کسر می شود که قدرت نقدشوندگی پایین‌تری دارد.

با توجه به این فرمول، اگر قسمت اعظم دارایی های جاری یک شرکت را موجودی کالا آن تشکیل دهد در نتیجه نسبت سریع آن به شدت کاهش پیدا کرده و می‌توان گفت شرکت ناتوان در پرداخت تعهدات کوتاه مدت خود است. معمولاً نسبت یک یا ۱۰۰% را در این مورد مطلوب می دانند.

نسبت آنی(سریع)

3- نسبت وجه نقد

این نسبت در واقع میزان توانایی شرکت را در بازپرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود در محافظه‌کارانه‌ترین حالت بررسی می‌کند. در واقع این نسبت بیان می‌کند که شرکت چقدر توانایی بازپرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود را از محل وجوه نقد دارد. این نسبت به صورت زیر محاسبه می‌شود:

نسبت وجه نقد

سخن پایانی

در این مطلب سعی شد مهمترین نسبت‌های مالی نقدینگی و روش تحلیل آن‌ها را به شما آموزش دهیم تا بتوانید بهترین شرکت را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کنید. بدیهی است شرکت‌هایی که نقدینگی و سرمایه درگردش بیشتری داشته باشند، می‌توانند در کوتاه‌مدت بازده و سود معقول‌تری به همراه داشته باشند و در بلندمدت نیز بستر امنی برای سرمایه‌گذاری شناخته شوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.