بازار همیشه دارای روند است. یا صعودی یا نزولی و یا خنثی
اما حقیقتی که وجود دارد این است که حالت خنثی یا رنج (Sideways) نسبت به روندهای صعودی و نزولی بیشتر دیده میشوند.
در شرایط رنج بازار، تریدرهای بیشترین خسارت را به خود و سرمایه شان وارد میکنند. حتما شما هم دچار خشم ناشی از پس دادن سودهایی که در روندها کسب کرده اید شده اید.
بازار در یک روند صعودی یا نزولی بوده است و شما هم در حال سود کردن. سپس بازار متوقف میشود و شروع به حرکات نوسانی میکنند و شما را متضرر میسازد.
جالب است بدانید که بازارهای رنج شبیه همدیگر نیستند. بعضی از آنها برای ترید مناسب بوده و برخی دیگر نه.
در مطلب امروز قصد داریم تا به شما نشان دهیم که در کدام شرایط رنج بازار باید به دنبال ترید باشید و در کدام یک باید کنار ایستاده و کاری انجام ندهید.
۱- مشخص کنید که حالت فعلی بازار ارزش ترید کردن دارد یا نه!
در صورتی که با یک بازار رنج با محدوده نسبتا بزرگ مواجه باشیم، بله؛ میتوانیم این بازار را دارای ارزش ترید کردن در نظر بگیریم.
در واقع اگر قیمت بین دو سطح حمایتی و مقاومتی قرار داشته باشد و فاصله مناسبی نیز بین این دو سطح نیز داشته باشیم، میتوان برای ترید کردن اقدام نمود.
به تایم روزانه بروید و مقداری چارت را دورتر کنید تا نمای کلی بازار را داشته باشید. حالا این سوال را از خود بپرسید:
آیا بازار به شکل واضحی در بالا رفتن یا پایین آمدن است؟
اگر جوابتان مثبت بود، پس بازار روند دار است. در غیر این صورت، با یک بازار رنج مواجه هستیم. حالا باید مشخص کنید که آیا بازار در یک محدوده قیمتی خاص حرکت میکند و یا در حال انجام حرکات نوسانی و نامشخص است؟
اگر در یک محدوده مشخص در حرکت باشد، میتوان به عنوان بازاری که ارزش ترید کردن دارد، در نظر گرفته شود.
به تصویر زیر نگاه کنید.
اگر به تصویر بالا دقت کنید، فاصله مناسبی بین سطح حمایتی و مقاومتی که رسم کرده ایم وجود دارد.
همچنین سطح حمایتی و مقاومتی مورد نظر نیز به درستی رسم شده است و نقاط برخورد خوبی دارد.
برای ورود میتوانید از همان سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنید. همچنین نسبت ریسک به ریوارد خوبی نیز وجود دارد.
۲- اگر بازار نوسانی است بیخیال ترید کردن شوید!
این بازار رونددار صعودی چیست؟ هم یک حالت دیگر از بازارهای رنج است. در این حالت فاصله بین باندهای بازار (همان سطوح حمایت و مقاومت) به اندازه ای نیست که نسبت ریسک به ریوارد مناسبی را نصیب شما کند. باز هم بهترین کار این است که به تایم روزانه رفته و چارت را کمی دورتر کنید.
نمونه ای از بازار رنج و بدون ارزش ترید کردن. به تصویر زیر دقت کنید.
در تصویر بالا رنج بسیار فشرده و تنگ قیمت را مشاهده میکنید. حتی میانگین های متحرک ۸ و ۲۱ نیز بسیار به هم نزدیک شده اند.
همه اینها نشان میدهد که شرایط فعلی بازار برای ترید کردن مناسب نیست.
۳- زمانی که بازار ارزش ترید کردن داشت چکار کنیم؟
هنگامی که شرایط بازار بر مبنای شواهد گفته شده در بالا مناسب ترید کردن بود، آنگاه باید به دنبال سیگنال های پرایس اکشن برای معامله روی سطوح حمایت و مقاومت منطقه رنج مورد نظرمان باشیم.
یکی از بهترین روش ها برای ترید کردن در این شرایط، استفاده از روش شکست های نامعتبر (Fake Breakout) می باشد که بعدا در پارس بیت ماین به صورت کامل توضیح داده شده است.
در صورتی که با استفاده از این روش سیگنال ورود به پوزیشن بگیرید، شانس موفقیت تان بسیار بالا خواهد بود. در اکثر محدوده های رنج بازار، حداقل یک سیگنال از طریق استراتژی Fake Breakout بوجود می آید که بسیار قدرتمند بوده و باعث حرکت بازار در جهت معکوس خواهد شد بازار رونددار صعودی چیست؟ و به سمت دیگر محدوده رنج خواهد رفت.
اکثر افراد سعی میکنند که شکست شدن محدوده رنج را تشخیص داده و وارد پوزیشن شوند.
اما اینگونه تریدها در بیشتر مواقع به ضرر منتهی خواهد شد.
هنگامی که یک محدوده رنج به شکل معتبر شکسته شود، قیمت حداقل چند روز خارج از محدوده رنج بسته میشود و سپس یک پولبک انجام داده و اگر این پولبک باعث توقف قیمت شد، نتیجه میگیریم که سطح مورد نظر نیز نگه داشته شده است.
در این حالت میتوانیم شکست محدوده رنج را تایید کنیم. اما هیچ راهی وجود ندارد که بخواهیم شکست محدوده رنج را پیشبینی کنیم. این شکست باید اتفاق افتاده و سپس وارد عمل شویم.
نمونه ای از شکست های نامعتبر را در تصویر زیر مشاهده میکنید.
در تصویر بالا دو Pinbar واضح را روی سطح مقاومت مشاهده میکنید که باعث نزول شدید قیمت تا سطح حمایتی آن سوی محدوده رنج شده اند.
بسیار خوب است که از سیگنال های پرایس اکشن مثل pinbar برای تاییدهای اضافی استفاده کنید.
۴- حساب تان را نابود نکنید!
اگر بازار در یک رنج نوسانی فشرده و کوچک قرار دارد، ترید نکنید! بسیار ساده است.
حفظ سرمایه و آرامش روحی شما بسیار با ارزش تر از گیر انداختن خودتان در معامله ای است که شرایط مناسبی ندارد.
میتوانید به چارت های دیگر نگاهی بیندازید.
شاید در دیگر چارت ها شرایط مناسب تری وجود داشته باشد و محدوده های رنج با وسعت بیشتری شکل گرفته باشند.
اما به هیچ عنوان چیزی را به بازار تحمیل نکنید که عاقبتی جز زیان در پی نخواهد داشت.
نقش پرایس اکشن در ارزدیجیتال چیست؟
پرایس اکشن Price Action Trading یا مختصر شده PAT عبارتست از اینکه تریدر تمام تصمیمات خود در مورد ترید را فقط بر اساس نمودار قیمت (بدون هیچ اندیکاتور، اکسپرت و …) اخذ می نماید.
این بدین معنا است که هیچگونه اندیکاتور تاخیری مانند مووینگ اوریج ها برای تعیین سطوح دینامیک حمایت و مقاومت استفاده نمی شود.(سطوح حمایت و مقاومت به دو دسته استایک و دینامیک تقسیم می شود. در سطوح استایک برای تعیین حمایت و مقاومت از خطهای افقی استفاده می شود که در نتیجه نسبت به زمان ثابت است اما در سطوح دینامیک مقادیر حمایت و مقاومت نسبت به زمان تغییر می نماید مانند موینگ اوریج ها که یکی از کاربرد های انها استفاده از آنها بعنوان سطوح حمایت و مقاومت می باشد.)
در تمام بازار های مالی اطلاعات قیمت بر اساس پریود هائی از زمان ترسیم می شود. بدین ترتیب انواع نمودار قیمت بر اساس تایم فریم یک دقیفه تا ماهانه قابل دسترسی می باشد.
نمودار قیمت بازتابی از تمامی انتظارات بازیگران بازار اعم از بانکها، موسسات سرمایه گذاری، سرمایه گزارن خرد و حتی اکسپرتهای کامپیوتری (روباتهای معامله گر) در پریود زمانی مشخص (یک دقیقه، یکساعته و …) را نشان می دهد و این انتظارات این معامله گران در قالب نمودار و حرکت قیمت به بازار تجسم می بخشد.
در واقع میتوان اینگونه عنوان کرد که حرکت قیمت (Price Action) چیزی نیست جز تجسم و عینیت یافتن انتظارت بازیگران آن بازار.
اعلام اطلاعات اقتصادی دوره ائی مانند اعلام شاخصها، تغییر و تحولات سیاسی و رخدادن حوادث طبیعی مانند سیل، جنگ، زلزله و…، گرچه مانند کاتالیزو حرکت قیمت را تسریع می کند اما برای اینکه در بازار تریدر موفقی باشید نیاز به تحلیل آنها ندارید. که البته دلیل آن بسیار واضح است زیرا اینگونه رخداد ها در نهایت بر روی قیمت تاثیر گذار خواهند بود.
از آنجائیکه نمودار قیمت بازتابی از تمام متغیرهای تاثیر گذار بر حرکت قیمت در پریود زمانی داده شده می باشد، استفاده از اندیکاتور های تاخیری مانند استوکاستیک، مکدی،آر اس آی و … فقط از دست دادن زمان خواهد بود.
حرکت قیمت (Price Action) تمام سیگنالهائی را که شما برای داشتن یک سیستم موفق و سود ده نیاز دارید ، به شما خواهد داد. این سیگنالها توسط استراتژی های ترید پرایس اکش صادر می شوند و به تریدر تصویری از حرکت قیمت (آنچه تا کنون رخ داده است) و کمک به پیش بینی آینده قیمت با دقت بالا می نماید.
چارت ساده در برابر چارت شلوغ مملو از اندیکاتور
برای نشان دادن تفاوت بین چارت ساده پرایس اکشنی و چارتی که تعدادی از محبوب ترین اندیکاتور ها بر روی آن قرار دارد، دو چارت زیر بعنوان مثال در نظر بگیرید. در چارت اولی هیچ اندیکاتوری وجود ندارد و پرایس اکشن خالص است. و در چارت پائینی اندیکاتور های استوکاستیک، MACD، ADX و بالینگر باند قرار دارد.
نکته حائز اهمیت اینکه: چارتی که دارای تعداد بیشتری اندیکاتور باشد، با اشغال بخشی از چارت سبب کوچک شدن قسمت نموار قیمت شده و این باعث می شود توجه تریدر به حرکت خالص قیمت کمتر شود. بنابراین نه تنها فضای کمتری از صفحه مانیتور شما به حرکت قیمت اختصاص می یابد بلکه توجه شما آنطور که باید و شاید بطور کامل بر روح چگونگی حرکت قیمت متمرکز نمی شود.
اگر به هر دو چارت با دقت نگاه کرده و بخواهید یکی را برای تحلیل و ترید آسانتر انتخاب کنید، کدام را انتخاب خواهید کرد؟
تمام اندیکاتور های چارت پائینی و در حقیقت تمامی اندیکاتور ها بر پایه حرکت قیمت قرار دارند. به عبارت دیگر هر با که تریدر اندیکاتور جدیدی به چارت خود اضافه می کند،یک متغییر جدید به مجموعه متغییر های خود اضافه کرده است که علاوه بر آنکه سبب تحلیل و پیش بینی بهتر قیمت نخواهد شد بلکه سردرگمی بیشتر تریدر را نیز به همراه خواهد داشت.
مثالهائی از استراتژیهای پرایس اکشنی مورد علاقه من
توجه داشته باشد که چارت زیر به گونه ای انتخاب شده که سیگنالهای اشتباه (fail) نیز در آن وجود دارد. زیرا قرار بر این نیست که استراتژی تمام موقعیت های بازار را درست پیش بینی کند. و صدور سیگنالهای اشتباه ، توسط بهترین استراتژی ها نیز اجتناب ناپزیر است. بنابراین هدف من در نظر گرفتن مطمئن ترین و واقعی ترین حالت است.
چگونه روند بازار را تشخیص دهیم
یکی از اولین مراحل یاد گیری ترید با پرایس اکشن عبارتست از تشخیص بازار روند دار از بازار رنج. استراتژی تعقیب روند یکی از استراتژی هائی است که بیشترین احتمال موفقیت را دارا می باشد. و اگر بخواهید از این بازار پول بیرون بکشید، مجبور هستید آنرا بخوبی فرا بگیرید.
نمودار زیر نشان می دهد که چگونه از حرکت مارکت برای تعیین روند استفاده می کنیم.
مارکت را صعودی می نامیم اگر همواره های High های بالاتر و Low های بالاتر تشکیل شود. (HH,Hl) و مارکت نزولی خوانده می شود اگر High های پایین تر و Low های پائئن تری در آن تشکیل شود (LH,LL) .
در تصویر زیر بخوبی روند صعودی ملاحظه میگردد.
در تصویر زیر نیز روند نزولی در بازار (High های پایین تر و Low های پایین تر) بخوبی مشخص است.
بازار روند دار در مقابل بازار رنج
همانگونه که قبلآ کفته شد، پرایس اکشن یا ترید بر مبنای آنالیز پرایس اکشن، عبارتست از آنالیز حرکت قیمت بر حسب زمان.
نتیجه حاصل از این آنالیز به ما خواهد گفت که آیا بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.
پس با یک انالیز ساده پرایس اکشن می توان فهمید بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.
با مثالهای بالا نشان دادیم که چگونه می توان فهمید بازار در حالت روند دار قرار دارد. حال خیلی ساده بازاری که داری روند نباشد (یعنی قانون HH,HL در روند صعودی و قانون LH,LL در روند نزولی در ان صدق نکند) بازار بدون روند و یا همام بازار رنج خواهد بود.
در نمودار دقت کنید که چگونه ناحیه رنج پرایس اکشنی، مابین سطوح حمایت و مقاومت در حال نوسان است. در این ناحیه قانون HH,HL و نیز قانون LH,LL وجود ندارد و ما در یک ناحیه رنج قرار داریم.
مثال زیر نشان می دهد که چگونه بازار از یک ناحیه رنج به یک ناحیه با ترند صعودی وارد می شود.
با استراتژی های ترید پرایس اکشنی چگونه در بازار ترید کنیم
حال می خواهیم ببینیم چگونه میتوان با استفاده از پرایس اکشن در فارکس ترید کرد.
همانگونه که بارها تکرار شده است، طبیعت بازیگران بازار و نخوه واکنش آنها به متغیر های کلان اقتصادی، باعث می شود که حرکت قیمت در الگوهای مشخصی تمایل به تکرار خودش داشته باشد.
این الگوها به نام استراتژی های ترید پرایس اکشن شناخته می شوند.که هر استراتژی به روشهای مختلفی استفاده می شود.
این الگوهای برگشت قیمت یا حرکت قیمت نمایانگر هیجانات بازار هستند که ممکن است معرف ادامه دار بودن روند و یا تغییر جهت ان می باشند. به زبان عامیانه، با یادگیری الگو های لحظهائی پرایس اکشن، میتوانید به همراه قیمت به مکان بعدی که قیمت به آنجا حرکت خواهد کرد بروید.
اولین چیزی که در پرایس اکشن میبایست بیاموزید آنست که از شر هر چیز زائد بر روی چارت خود از جمل هر گونه اندیکاتور، اکسپرت و … خلاص شوید و تنها میله های قیمت را بر روی نمودار خود داشته باشید.
من ترجیح می دهم از نموارر های کندل استیک استفاده کنم زیرا احساس می کنم کندل استیک ها اطلاعات بازار را بطور دینامیکی و موثر بر روی نمودار منتقل می کنند.
به نظر من چارت های سیاه و سفید (همانگونه که در شکل زیر نشان داده شده اند) بهترین هستند .
پس از آنکه تمام اندیکاتور ها و متغییر های غیر ضروری را از روی چارت خود پاک کردید، میتوانید شروع به ترسیم سطوح کلیدی نموده و سپس در به دنبال یافتن الگوهای پرایس اکشن در نمودار خود بگردید.
در تصویر زیر مثالهائی از سطوح کلیدی حمایت و مقاومت در این نمودار ترسیم شده است.
چگونه با استفاده از تلاقی نقاط در پرایس اکشن معامله کنیم.
مرجل مهم بعدی در ترید فارکس با استفاده از پرایش اکشن عبارتست از ترسم سطوح کلیدی نمودار و جستجوی برای یافتن نقاط متلاقی جهت استفاده از آنها برای ترید.
در نمودار زیر به وضوح یک سطح حمایت و ریتریس فیبوناچی ۵۰% و پین بار در جفت ارز USDJPY ، در یک نقطه با یکدیگر متلاقی شده اند. این تلاقی سه گانه باعث شده تا قیمت به مقدار زیادی به سمت بالا صعود کند.
تمام متغییر های اقتصادی باعث حرکت قیمت می شوندکه در نمودار قیمت به راحتی دیده می شوند. بنابراین تاثیری که اخبار فاندامنتال بر روی قیمت می گذارند (اعلام شاخصهای اقتصادی دوره ای، حوادث و تحولات سیاسی و حوادث غیر مترقبه مانند جنگ و بلایای طبیعی) تاثیر خود بر حرکت قیمت نشان داده و براحتی توسط نمدار قیمت قابل مشاهده است.
بنابراین بجای تجزیه و تحلیل میلیون ها متغییر اقتصادی در هر روز (که البته اگر تعدای زیادی تریدر با هم تلاش کنند باز هم غیر ممکن است) شما کافیست پرایس اکشن را یاد بگیرید.زیرا این روش معامله شما را قادر می سازد تا بازار را تجزیه و تحلیل کرده و با استفاده از تمام متغییر های بازار خیلی ساده با استفاده از پرایس اکشن نسبت به انجام معامله خود اقدام نمائید. زیرا تمام این متغییر ها نمودار حرکت قیمت لحاظ شده اند.
نکته آخر
امیدوارم این مقدمه که در مورد ترید با پرایس اکشن گفته شد، به روشن کردن این مسیر به شما کمک کرده باشد.
اصلآ مهم نیست که شما با چه سیستم و استراتژی به ترید می پردارید. درک مبانی پرایس اکشن می تواند از شما یک تریدر بهتری بسارد.
اگر شما نیر مانند من سادگی را دوست دارید و می خواهید یک تریدری باشید که صرفآ با پرایس اکشن ترید می کند، پس در قدم اول تمام متغییر های غیر ضروری را را از روی چارت خود پاک کنید.
اندیکاتور ADX چیست؟
تحلیل تکنیکال و اندیکاتور ها به صورت کلی یکی از بهترین روشهای ارزیابی سهام در بازار بورس است. معاملهگران بسیاری با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال، موقعیتهای مناسب معامله را در بورس و دیگر بازارهای مالی شناسایی میکنند. اندیکاتور ها از مهمترین ابزار های تحلیل تکنیکال هستند. اندیکاتور ADX یا شاخص میانگین حرکت جهتدار یکی از این ابزارها است . با استفاده از این اندیکاتور میتوان وضعیتهای رونددار یا بدون روند بازار را شناسایی کرد. در این مقاله قصد داریم به آموزش اندیکاتور ADX بپردازیم. با ما همراه باشید.
ویدیو را حتما ببینید!
منظور از اندیکاتور ADX چیست؟
اندیکاتور ADX مخفف عبارت Average Directional movement Index به معنای شاخص میانگین حرکت جهتدار است. اندیکاتور ADX از نوع اندیکاتورهای روندی است و از ۳ بخش اصلی با نامهای منحنی DI+، منحنی DI- و منحنی اصلی ADX تشکیل شده است. خط ADX خود از دو اندیکاتور DI+ و DI- به وجود میآید. زمانی که خط ADX در فرایند تحلیل سهم روند صعودی داشته باشد، یعنی بازار روند دارد. بازار رونددار میتواند شامل روند نزولی یا صعودی باشد. همانطور که حدس میزنید، حالت افقی و بدون شیب این خط هم به معنای راکد بودن معاملات سهم در بازار بورس است.
نکته: بیشتر بودن مقدار اندیکاتورDI+ نسبت به DI-، به معنی روند صعودی در بازار است. اگر این رابطه برعکس شد، یعنی مقدار اندیکاتور DI- نسبت به DI+ بیشتر شد، یعنی روند بازار نزولی خواهد بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
آموزش اندیکاتور ADX
برای استفاده از این ابزار در فرایند تحلیل سهمهای مختلف، باید دو مولفه را به ترتیب زیر مورد بررسی قرار دهید:
- با استفاده از منحنی ADX قدرت روند سهم را تشخیص دهید.
- با استفاده از منحنی DI+ و DI- روند صعودی و نزولی سهم را شناسایی و سیگنال دریافت کنید.
همانطور که در بخش قبلی اشاره کردیم، زمانی که روند نمودار ADX حالت صعودی داشته باشد، یعنی یک روند قدرتمند شده و موقعیت برای ورود به سهم مناسب است. برعکس این حالت، اگر منحنی ADX روند نزولی داشت، قیمت سهم تمایل به کاهش دارد و بهتر است در این شرایط از سهم خارج شوید. برای درک بهتر به تصویر یر دقت کنید:
نکته ۱: همانطور که میدانید نمودار قیمتی سهم بین دو بازه ۰ تا ۱۰۰ در حال حرکت است. برای این که فرایند ارزیابیتان اعتبار بیشتری داشته باشد، بهتر است که سطح ۲۵ را به عنوان سطح تایید انتخاب کنید. زمانی که منحنی ADX بالای سطح ۲۵ باشد، صعودی بودن روند سهم تایید میشود و اگر این منحنی به سمت سطح ۲۰ و پایینتر از آن حرکت کند، روند بعدی سهم نزولی خواهد بود.
نکته ۲: با توجه به انتخاب سطح ۲۵ برای تایید اعتبار تحلیل، پیشنهاد میکنیم زمانی که منحنی ADX در سطوح پایینتر از ۲۰ حرکت میکند، از انجام معاملات در سهم مورد نظر اجتناب کنید.
دریافت سیگنال خرید و فروش از ADX
منحنیهای DI+ و DI- نقش مهمی در فرایند استفاده از اندیکاتور ADX دارند. مطابق با تصویر یر، اگر منحنی DI+ منحنی DI- منفی را به سمت بالا بکشد سیگنال خرید و اگر منحنی DI+ منحنی DI- را به سمت پایین هدایت کند، سیگنال فروش صادر میشود. تحلیلگران با توجه به تجربیاتی که دارند، همواره پیشنهاد میکنند زمانی که شناوری یا حجم معاملات سهم بالا بود بهتر است از این نوع اندیکاتور استفاده کنیم.
شرح یک مثال:
در تصویر زیر، منحنی DI+ از منحنی DI- رد شده یا به اصطلاح کراس زده است که در این شرایط سیگنال خرید صادر میشود. دقت داشته باشید که در این شرایط، منحنی ADX زیر سطح ۲۵ است و برای تایید اعتبار تشخیص خود نباید عجله کنید. زمانی که نمودار به حرکت خود ادامه میدهد و منحنی ADX خود را به بالای سطح ۲۵ میکشاند، منحنی DI+ کماکان بالاتر از DI- و در این شرایط اعتبار سیگنال خرید صادر شده بیشتر از حالت قبلی است. در ادامه، سهم مورد نظر کمی در حال استراحت خواهد بود و بعد از مدت زمان کوتاهی مجدد یک روند صعودی قدرتمند را شروع میکند.
هنگامی که این سهم به اندازه کافی در بازار رشد کرد، با نزولی شدن روند اندیکاتور ADX، منحنیهای DI هم سقوط میکنند و روند معاملات سهم نزولی میشود. در این شرایط بهتر است هر چه سریعتر از سهم خارج شوید. همانطور که در تصویر پایین مشاهده میکنید در چنین وضعیتی سطح منحنی هم پایینتر از مقدار ۲۵ است.
نکته مهم: دقت داشته باشید که نتایج به دست آمده از اندیکاتور ADX به تنهایی اعتبار زیادی ندارد و پیشنهاد میکنیم به صورت همزمان از سایر ابزارهای تحلیلی استفاده کنید تا ارزیابی شما، اعتبار بیشتری داشته باشد.
سخن آخر
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشهای شناسایی موقعیتهای مناسب برای سرمایه گذاری در بورس است. ابزارهای متنوعی در بستر تحلیل تکنیکال وجود دارد و اندیکاتورها جزو ابزارهای معروف و پرکاربرد به شمار میآیند. اندیکاتور ADX یکی از انواع اندیکاتورها در بازار بورس است که معاملهگران با تسلط به آن، میتوانند سیگنال خرید و فروش دریافت کنند. اندیکاتور ADX از نوع اندیکاتورهای روند است و با کمک منحنیهای DI+ و DI- میتوان سهمهای بورسی را مورد ارزیابی قرار داد. برای استفاده از این ابزار بهتر است در گام اول با استفاده از منحنی ADX قدرت روند سهم مورد نظر را شناسایی کنید و در ادامه با استفاده از دو منحنی DI، صعودی یا نزولی بودن روند را تشخیص دهید. با انجام این کار به راحتی میتوانید موقعیتهای مناسب برای ورود و خروج در سهمهای مختلف را شناسایی کنید.
پرایس اکشن (Price Action) چیست؟ + معرفی الگوهای مهم
این روزها یکی از راههای مناسب برای کسب درآمد، سرمایهگذاری در بازارهای مالی مختلف، مثل بورس، فارکس و ارز دیجیتال است. یکی از شیوههایی که سرمایهگذاران بهکمک آن سهام یا ارز مناسبی را پیدا کرده و نسبت به خرید آن اقدام میکنند، تحلیل تکنیکال است. یکی از بهترین روشهای تحلیل تکینکال، پرایس اکشن است. در این مقاله خواهیم دید که پرایس اکشن چیست و با الگوهای مهم آن آشنا خواهیم شد، پس تا انتها همراه پارسیان بورس باشید!
پیش از اینکه مقاله را آغاز کنیم، به شما پیشنهاد میکنیم برای یادگیری پرایس اکشن، حتما به دوره جامع پرایس اکشن ما نگاهی بیاندازید. در این دوره، با رویکردی عملی و حرفهای، صفر تا صد پرایس اکشن را به شما آموزش خواهیم داد.
پرایس اکشن به زبان ساده چیست؟
اگر بخواهیم پرایس اکشن را به زبان ساده معرفی کنیم، تعریف پرایس اکشن به شرح زیر خواهد بود:
یکی از روشهای معاملهگری که معاملهگر در آن تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند، پرایس اکشن (Price Action) میگویند. در این روش معاملهگری، معاملهگر از مواردی مانند اخبار فاندامنتال، اندیکاتورهای داده ورودی و یاحجم معاملات در تصمیمگیریهای خود بهره نمیگیرد و تنها بررسی دادههای قیمتی و الگوی کندلهای خرید و فروش را مورد بررسی قرار میدهد.
در این روش، تریدرها، تحلیل خود را بر روی نمودارهای قیمتی انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. از جمله مباحثی که میتواند برای تریدهای پرایس اکشن مهم باشد و باید آنها را بررسی کنند، میتوان به شناسایی سطوح و نواحی عرضه و تقاضا ، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها اشاره کرد.
نکات کلیدی معاملهگری پرایس اکشن
- نوسانات قیمت در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، از نکاتی است که پرایس اکشن موردتوجه قرار م.
- ضمناً باید اشاره کرد که دیدگاههای مختلفی در تعیین روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران وجود دارد.
- از پرایس اکشن میتوان الگوهای نموداری را به دست آورد. ضمناً با استفاده از پرایس اکشن، میتوان ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشوند را محاسبه کرد.
تشخیص روند اصلی بازار
مهمترین نکته در معاملهگری با روش پرایس اکشن، این است که بتوانیم روند اصلی بازار را شناسایی کنیم و دریابیم که قیمت یک رمزارز یا یک دارایی، دارای روندی صعودی یا نزولی است و یا بهاصطلاح بدون روند است و در محدودۀ خاصی از قیمتها رنج میزند.
بدیهی است که هر معاملهگری میداند که شانس موفقیت در بازاری که صعودی است، نسبت به بازاری که در حال رنج زدن و تثبیت قیمت است، بیشتر خواهد بود و منطقی است که برای کسب سود از آن بازار مالی، میبایست در چنین بازاری سرمایهگذاری کرد. برای اینکه بتوانیم چنان وضعیتی را تشخیص دهیم و کسب سود را تجربه نماییم، میبایست مکرراً تمرین کنیم و اطلاعات لازم را کسب نماییم.
تشخیص بازارهای نزولی/صعودی
اگر به نمودارهای بازار صعودی دقت کنید، درمییابید که سقفهای قیمتی جدید نسبت به سقفهای قیمتی قدیمی بیشترند و کف قیمتی جدید نیز نسبت به کف قیمتی قدیمی، بیشتر خواهد بود. به همین شکل اگر بازار روندی نزولی داشته باشد، شاهد این خواهیم بود که کفهای جدید قیمت از کفهای قبلی قیمت پایینتر و سقفهای جدید قیمت نیز از سقفهای قبلی قیمت پایینتر خواهند بود.
تشخیص بازارهای بدون روند یا در حال تثبیت
همانطور که در تعریف روش معاملهگری پرایس اکشن بیان کردیم، مهمترین نکته در این روش معاملهگری، حرکات و محدودههای قیمت یک دارایی است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اولین موضوعی که میبایست در این روش معاملهگری تعیین کنید، این است که وضعیت روند بازار را تعیین کنید. ا
گر که بازار روندی صعودی یا نزولی داشته باشد، طبیعتاً برداشت ما با دیدگاه پرایس اکشن مانند بخش قبلی خواهد بود. اما اگر بازار فاقد یکی از این روندها باشد، میتوان گفت که بازار به اصطلاح بدون روند است. در این شرایط، قیمت یک دارایی میان که محدوده حمایتی و مقاومتی رنج میزند و قادر نیست که یکروند از میان دو روند صعودی و نزولی را برای خود شکل دهد که به این حالت، sideway نیز گفته میشود.
بررسی چند الگوی مهم در پرایس اکشن
مهمترین بخش برای ورود معامله از دیدگاه پرایس اکشن، الگوهای پرایس اکشن هستند که به آنها Setups، Triggers و Signals نیز گفته میشود. الگوهای پرایس اکشن تنوع بسیار زیادی دارند که در ادامه این بخش قصد داریم تا سه مورد از پرکاربردترین این الگوها، یعنی Fakey، Inside Bar و Pin Bar را مورد بررسی قرار دهیم.
الگوی Inside Bar
این الگوی دو کندلی که Inside Bar نام دارد، از یک کندل کوچک در سمت راست و یک کندل بزرگتر در سمت چپ تشکیل شده، به این صورت که تمام کندل کوچک در محدودۀ کندل بزرگتر قرار میگیرد. اگر شما این الگو را در شرایط یک بازار رونددار و در یک محدوده مهم قیمتی مشاهده کردید، میتوانید حدس بزنید که قیمت دارایی، محدود فعلی را بشکند و جهشی در جهت روند را تجربه نماید.
الگوی Fakey Bar
بر خلاف الگوی Inside Bar، میتوان جهش قیمت از محدودۀ قیمت فعلی در الگوی Fakey Bar را جهشی نزولی و این الگو را یک نوع الگوی Inside Bar ناموفق در نظر گرفت. یعنی اگر قیمت در یک الگوی Inside Bar از کندل قبلی فراتر رفته اما در همان کندل به محدودهٔ قبلی خود برگردد یک Fakey Bar خواهیم داشت. با مشاهدهٔ چنین الگویی، بهاحتمال زیاد، قیمت در خلاف جهت سایهٔ کندل یعنی در جهت همان روند اصلی قیمت جهش خواهد داشت.
الگوی Pin Bar
الگوی Pin Bar، یک نوع الگوی تک کندلی است و نتیجه آن پس زدن قیمت در انتهای سایه بلند کندل آن خواهد بود. این الگو در هر دو نوع بازار رونددار و بدون روند ممکن است و این الگو در هر دو نوع بازار ممکن است، شکل گیرد.
اگر شکل بازار رونددار، نزولی باشد، پس از تشکیل الگوی Pin Bar با سایه بلند میتوان حدس زد که قیمت دارایی به سمت مقاومت بعدی حرکت میکند و این حرکت در راستای مخالف سایۀ Pin Bar خواهد بود. در همین راستا اگر شرایط بازار رونددار صعودی باشد، قیمت دارایی پس از تشکیل یک Pin Bar به سمت محدودۀ حمایت بعدی حرکت خواهد کرد.
روش معامله در پرایس اکشن
ایده اصلی در روش معامله در پرایس اکشن این است که معاملهگران بعد از رسم محدودههای مهم حمایت، مقاومت و خطوط روند اصلی، شرایط قیمت دارایی بررسی میکنند و تا رسیدن قیمت آن دارایی به یکی از محدودههای مهم منتظر میمانند. پس از اینکه قیمت آن دارایی به محدودهای مهم رسید، با بررسی و مشاهده الگوهای کندلی، با دیدگاه اختصاصی خود وارد معامله میشوند و تا رسیدن قیمت دارایی به سطحی بالاتر صبر میکنند و در نهایت با فروش آن دارایی، از بازار کسب سود میکنند.
در ادامه این بخش، به بیان برخی نکات مهم میپردازیم تا شما عزیزان بتوانید معامله به سبک پرایس اکشن را انجام دهید و اطلاعات مفیدی عاید شما عزیزان شود. اما باید توجه داشته باشید که صرفاً بر اساس و مبنای مطالعه یک مقاله، نمیتوان وارد بازار شد و ترید کردن را آغاز کرد، بلکه شما میبایست زمان بسیاری را صرف مطالعه و یادگیری در این حوزه کنید تا بتوانید با انجام معاملات، از بازارهای بازار رونددار صعودی چیست؟ مالی مانند رمزارزها درآمد کسب کنید.
اگر به بررسی و تحقیق در مورد شرایط نمودارهای بازار درگذشته بپردازیم، درمییابیم که نمودارها و الگوهای موجود در بازار، تکرارشونده هستند و میتوان تکرار آنها، در شرایط فعلی بازار را بهعنوان یک سرنخ و مسیر تصمیمگیری در نظر گرفت. این الگوهای تکرارشونده بهنوعی همان استراتژیهای معامله پرایس اکشن هستند و تریدرهای پرایس اکشن، بر اساس این الگوهای قیمتی تصمیم به خرید یا فروش داراییهای خود میگیرند.
برای شروع کردن به ترید با روش پرایس اکشن، در ابتدا میبایست چارت قیمت دارایی را خلوت کنیم و اندیکاتورها و ابزارهای اضافی را ازروی چارت پاک کنیم. ضمناً بهتر است تا از کندل استیکها (نمودار شمعی قیمت) بهعنوان نوع نمایش قیمت بهره بگیریم. پس از اینکه تنظیمات چارت را به این حالت دلخواه رساندیم، میتوانیم محدودههای مهم و خطوط حمایت و مقاومت را روی چارت رسم کنیم.
در اغلب مواقع خطوطی که برای محدودههای حمایتی و مقاومتی رسم میکنیم، بهخوبی موقعیت حمایتی و مقاومتی خود را نشان میدهند و زمانی که قیمت دارایی به این محدودهها نزدیک شود، معاملهگران پرایس اکشن مترصد فرصت و مشاهده سیگنال میمانند تا وارد معامله شوند. این دسته از تریدرها با بررسی نوع کندلها، قدرت روند و مواردی ازایندست، پس از اینکه قیمت دارایی به یک محدوده حساس پرایس اکشن میرسد، درصورتیکه قیمت دارایی با برگشت یا شکستهشدن محدوده موردنظر مواجه شود، وارد معامله میشوند و تا رسیدن قیمت به محدوده مهم بعدی، آن را همراهی میکنند.
شناخت محل تلاقی سطوح قیمت و خط روند، یکی دیگر از نکات مهم در شیوه معاملهگری پرایس اکشن است. این موقعیت یکی از ستاپهای جذاب را به وجود میآورد که اگر بتوانید آن را تشخیص دهید، سودآوری جذاب و قابلتوجهی را تجربه خواهید کرد. به این محدودهها در اصطلاح Confluent Levels گفته میشود. در این شرایط قیمت دارایی به سقف محدوده میرسد و سپس به کف محدوده بازمیگردد، در چنین شرایطی محل تلاقی خط روند صعودی و محدودۀ پرایساکشنی مشخص شده و اگر در چنین موقعیتی، الگوی کندل استیک مهمی مثل Pin Bar مشاهده شود، یعنی قیمت به حمایت خود واکنش مثبت داده و میتواند انتظار داشت که یک حرکت صعودی هیجانی رخ دهد.
مزایا و معایب معاملهگری به روش پرایس اکشن
در این بخش از مقاله معاملهگری به روش پرایس اکشن، قصد داریم تا مزایا و معایب مرتبط با این روش معاملهگری را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر شما پرایس اکشن را بهعنوان شیوه معاملهگری خود انتخاب کرده باشید، میتوانید متناسب با حرکت بازارها و بهصورت آنی، وارد بازار شوید و ترید کنید. زمانی که بر اساس پرایس اکشن و متکی بر شمعها وارد بازار شوید، میتوانید دقیقاً بر اساس اتفاقات بازار و بدون نیاز به بررسی اخبار و انواع تحلیلهای فاندامنتال معامله کنید و شانس موفقیت بالایی خواهید داشت.
مزایای پرایس اکشن
- روش معاملهگری پرایس اکشن باعث شفافیت میشود و هنگام ورود به موقعیت موردنظر، اعتمادبهنفس مناسبی را خواهید داشت.
- یادگیری روش معاملهگری پرایس اکشن ساده است و شما برای اینکه بتوانید بر اساس این روش معامله کنید، نیازی به تخصص در حوزههای مالی نخواهید داشت و تنها کافی است بتوانید سیگنالهای مورداستفاده را درک کنید.
- دسترسی به منابع یادگیری پرایس اکشن راحت است و بهراحتی میتواند در این مورد به مطالعه بپردازید و سپس با بررسی بازار و حدس روند، بدون سرمایهگذاری، اطلاعات خود را آزمایش کنید و با این کار به تمرین بپردازید.
معایب پرایس اکشن
- یکی از معایب بهرهگیری از روش معاملهگری پرایس اکشن، این است که برای استفاده از آن میبایست صبور باشید زیرا تعداد معاملاتی که میتوانید از این طریق انجام دهید، کم است. دلیل این موضوع این است که در روش پرایس اکشن، معاملهگر باید در پشتیبانی و مقاومت منتظر تأیید باشد و به همین دلیل ممکن است فرصتهای معاملاتی زیادی را از دست بدهد.
- تحلیل پرایس اکشن میتواند بهصورت شخص به شخص متفاوت باشد و هر معاملهگر نظر خاص خودش نسبت به وضعیت بازار را داشته باشد و این موضوع باعث میشود که گاهی اوقات معاملهگر تصمیم اشتباهی را اتخاذ کند. این تفاوت نظر میان تریدرها میتواند به دلیل تفاوت ابزارها و تایم فریمها باشد.
- نکته دیگری که میتوان بهعنوان محدودیت در روش پرایس اکشن در نظر گرفت، این است که برخی از الگوها، به شکل آنی و بلادرنگ درست از آب در نمیآید و برای اینکه نتایج لازم حاصل شود، میبایست به الگو، فرصت کافی را بدهید.
نکته در مورد پرایس اکشن
برای سرمایهگذاری مطمئن و تحلیل بهتر پیشنهاد میشود تا از تایم فریم روزانه یا هفتگی استفاده کنید زیرا تریدرهای حرفهای پرایس اکشن، این تایم فریمها را نسبت به تایم فریمهای ساعتی و دقیقهای مطمئنتر میدانند.
جمعبندی
در این مقاله تلاش کردیم تا شما را با یکی از برترین، سادهترین و جذابترین روشهای معاملهگری در بازارهای مالی آشنا کنیم تا شما عزیزان بتوانید با استفاده از یک چارت خلوت و روشهای ساده، پولسازی از بازارهای مالی را تجربه کنید. اما در این بخش بهعنوان بخش نهایی نیز باید اعلام کنیم که برای یادگیری این روش میبایست به شکل کاملاً جدی به مطالعه و تحقیق بپردازید و تمرین کنید تا بتوانید از این تکنیکهای ساده در جهت دلخواه بهره ببرید.
این روش که تنها بر روی قیمت یک دارایی متمرکز است، میتواند در جهت پیشبینی بازار مؤثر واقع شود و شما را در راستای سودآوری قرار دهد. پس از همین لحظه اقدام به کسب اطلاعات در این زمینه کنید تا بتوانید در آیندهای نزدیک، معاملات سودآوری را انجام دهید!
تکنیک های کانال قیمت در بازار فارکس
شما به عنوان یک تریدر یا معامله گر فارکس به ارزش روندهای قیمتی پی برده اید. در این پست یکی از تکنیک های تجزیه و تحلیل و معامله بر اساس گرایش قیمت در فارکس که شامل کانال قیمت نیز می شود را مورد بحث قرار خواهیم داد.
روش معامله بر اساس کانال
چگونه میتوانیم یک کانال را بر روی نمودار ترسیم کنیم؟ ما این کار را با بررسی حرکت قیمت، شروع می کنیم. بدین ترتیب سعی می کنیم یک حرکت قیمتی روند دار را تشخیص دهیم بگونه ای که قله ها و کف ها با شدت یکسان حرکت کنند.
در مورد یک روند صعودی، میتوانیم خطی را ترسیم کنیم که کف ها را به هم وصل می کند و خط دیگری موازی با آن رسم کنیم که قله های قیمت را به هم متصل می کند. حال، شما یک کانال قیمت را بر روی نمودار رسم کرده اید.
نحوه شکل گیری کانال قیمت
در بالا یک کانال استاندارد را می بینید که بر اساس یک روند صعودی ترسیم شده است. سطح پایین کانال، یک خط روند صعودی معمولی است که از پایین ترین سطوح قیمت عبور می کند. سطح بالایی با خط روند پایین، موازی است و قله ها را به هم متصل می کند. این یک کانال کلاسیک قیمت را شکل می دهد.
حال، مثال بالا را دقیق تر بررسی می کنیم. سطح پایین کانال نقش یک حمایت و سطح بالایی نقش مقاومت را ایفا می کند. فلش های سیاه روی نمودار به عملکرد کانال بعنوان حمایت و مقاومت اشاره می کنند. مشاهده می کنید که وقتی قیمت به سطح پایین کانال کاهش می یابد، به سمت بالا جهش می کند. سپس زمانیکه قیمت به سطح بالای کانال برخورد می کند به سمت پایین تمایل پیدا می کند.
تریدرها با دانستن این موضوع می توانند از سطوح کانال برای نقاط ورود و خروج استفاده کنند. وقتی کانال صعودی است، میتوانید هنگام جهش قیمت از کف کانال به دنبال فرصتهایی برای خرید جفت ارز باشید. شما می توانید تا زمانیکه قیمت به سطح بالای کانال نزدیک می شود، معامله را حفظ کنید.
تریدر در این روش به دنبال معامله بر اساس حرکت های انگیزشی (حرکت های در جهت روند اصلی) می باشد. همچنین هنگامی که قیمت از سطح بالای کانال جهش می کند، می توانید بر اساس احتمال حرکت نزولی قیمت تا سطح پایین، وارد معامله فروش شوید. با این حال، این کار معمولاً زیاد مطلوب نیست. زیرا موج های اصلاحی نمودار، نسبتاً کوچکتر از موج های انگیزشی یک روند هستند.
شکست کانال
همانند تمام روندهای قیمت، کانال قیمت نیز نهایتا در نقطه ای به پایان می رسد. زمانیکه قیمت از سطح بالا یا پایین کانال عبور می کند و با قدرت، خارج از آن سطح بسته می شود یک شکست در کانال اتفاق افتاده است. به این ترتیب، با خارج شدن قیمت از کانال، کانال ساختار قبلی خود را از دست می دهد. در زیر، نمونه ای از شکست کانال روند را مشاهده می کنید.
شکست کانال قیمت
در بالا ادامه کانالی که قبلا در مورد آن صحبت کردیم را مشاهده می کنید. همانطور که می بینید، قیمت در یک نقطه، دیگر به سطح حمایت خود، عکس العمل نشان نمی دهد و از سطح پایینی (دایره قرمز) عبور می کند. این همان شکست کانال است. قیمت از سطح پایین تر عبور می کند و نشان می دهد که تأثیر نزول روی جفت ارز به اندازه ای قوی است که روند صعودی را قطع کند. پس از آن، یک روند نزولی جدید شروع می شود و قیمت کاهش شدیدی را تجربه می کند.
شکست های کانال نسبت به پایان روند موجود هشدار و حرکت بالقوه قیمت در جهت شکست را نشان می دهند. به این ترتیب، معاملهگران یا تریدرها میتوانند برای استفاده از بازار رونددار صعودی چیست؟ فرصت های بازار، در جهت شکست وارد معامله شوند. این یک توضیح ساده از استراتژی معاملاتی شکست کانال است.
معامله پرایس اکشن با استفاده از کانال قیمت
همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم، معاملات کانال در فارکس شامل اتخاذ موقعیت های معاملاتی بر اساس حرکت های قیمت در درون کانال می باشد. به همین ترتیب، زمانیکه کانال به تکامل می رسد، میتوانید خود را برای معامله شکست نیز آماده کنید، که میتواند در جهت معکوس روند قیمت باشد. حال اجازه دهید نحوه عملکرد آن را به شما نشان دهم.
استراتژی معاملاتی کانال قیمت در جفت ارز یورو دلار
در بالا نمودار یک ساعته EUR/USD را برای 5 تا 12 ماه می سال 2016 مشاهده می کنید. این تصویر یک سیستم پرایس اکشن را با استفاده از یک کانال نشان میدهد.
نمودار با کاهش سریع قیمت شروع شده و یک کف (1) را ایجاد کرده است. این اولین نقطه کانال می باشد که در این لحظه شکل گرفته است.بازار رونددار صعودی چیست؟
سپس حرکت قیمت، نمودار را به سمت بالا هدایت می کند و یک قله (2) را ایجاد می کند. سپس یک فشار فروش را مشاهده می کنیم که قیمت را به سمت پایین به نقطه (3) می رساند. افزایش بیشتر قیمت در نقطه (4) متوقف می شود که تأییدکننده کانال است.
این اولین فرصت معامله یا ترید در نمودار است(نقطه 4). هنگامی که قیمت برای دومین بار به سطح بالایی کانال نزولی برخورد می کند، یک فرصت معاملاتی بازار رونددار صعودی چیست؟ فروش را ایجاد می کند. جهش های بیشتر قیمت، دو معامله خرید و دو معامله فروش دیگر را ایجاد میکند. هرچند لازم است یک بار دیگر توجه داشته باشیم، از آنجاییکه در اینجا یک کانال نزولی داریم ترجیح میدهیم در موقعیت فروش معامله کنیم و قبل از جستجوی یک معامله خرید، منتظر یک شکست کانال باشیم.
به آخرین فرصت فروش در کانال نگاهی بیندازید. ببینید که قیمت به سمت پایین جهش می کند، اما به سطح پایین نمی رسد. قیمت به سقف کانال باز می گردد و آن را به سمت بالا می شکند (دایره قرمز). با شکستن سطح بالایی، پرایس اکشن، یک سیگنال خرید برای معامله جدید ایجاد می کند. چرا که اکنون یک شکست صعودی از کانال نزولی داریم.
قیمت پس از شکست به شدت بالاتر می رود. برای خروج از این معامله خرید، دو گزینه دارید. اولین مورد زمانی است که قیمت به مقاومت 1.1435 دلار می رسد و به سمت پایین جهش می کند. گزینه دوم برای بستن این پوزیشن، زمانی است که قیمت، حمایت ایجاد شده پس از جهش از 1.1425 دلار را بشکند. در هر دو خروج، معامله سودآور خواهد بود.
کانال رگرسیون خطی
یکی از محبوبترین اندیکاتورهای کانال، کانال رگرسیون خطی است. این نوع اندیکاتور شبیه به یک کانال استاندارد به نظر میرسد. با این حال، اندیکاتور کانال رگرسیون خطی، دارای یک خط میانه است که متوسط قیمت را در کانال نشان می دهد. سطح بالا و پایین به طور مساوی از خط میانه فاصله دارند.
به این ترتیب، خط میانی کانال رگرسیون خطی نیز به عنوان یک حمایت یا مقاومت عمل می کند. علاوه بر این، این خط می تواند به عنوان یک سطح برای ورود به معامله در جهت روند استفاده شود. به تصویر زیر دقت کنید:
کانال رگرسیون خطی
این یک کانال رگرسیون خطی استاندارد است. در اینجا خط بالا، خط پایین و خط میانه را مشاهده می کنید. فلش های مشکی رنگ روی نمودار به زمان هایی اشاره می کند که قیمت در داخل کانال به خط میانی واکنش نشان داده و به عنوان حمایت یا مقاومت عمل می کند.
بعد از جهش نمودار از خط میانی، معمولاً قیمت به جایی که از آن آمده باز می گردد. همچنین، زمانی که قیمت از سطح میانی عبور می کند، شاهد حرکت بیشتر به سمت دیگر کانال هستیم.
معامله گران می توانند از سطح میانه کانال رگرسیون خطی به عنوان تاییدی برای معاملات خود استفاده کنند. در همان زمان، خط میانه می تواند برای دستیابی به سیگنال های خروج نیز کاربرد داشته باشد.
لینک دانلود اندیکاتور کانال رگرسیون خطی را در زیر دانلود و به متاتریدر خود کنید.
کانال دانچین (Donchian)
کانال دانچین یکی دیگر از اندیکاتورهای معاملاتی کانال است. اندیکاتور کانال دانچیان بر اساس بالاترین قله و پایین ترین کف در یک بازه زمانی مشخص، محاسبه می شود. این قله ها و کف ها با خطوط افقی مشخص می شوند. همچنین با تغییر قیمت، خطوط بصورت پویا برای دوره جدید تغییر میکنند. به این ترتیب، پرایس اکشن توسط کانال قیمت دانچین محصور شده است.
اندیکاتور معاملاتی دانچین Donchian نیز دارای یک خط میانی است. این خط تنها یک میانگین بین سطوح بالا و پایین دانچیان است.
سطوح بالا و پایین، نقش حمایت و مقاومت را بازی می کنند. با این حال، زمانی که قیمت به طور مداوم به نوار بالایی برخورد میکند و قیمتها همچنان به بازار رونددار صعودی چیست؟ رشد خود ادامه میدهند، یک سیگنال خرید در نمودار دریافت میکنیم. همین امر برای باند پایین نیز صادق است. اگر پرایس اکشن شروع به تعامل با باند پایین کانال دانچین کند، سیگنال فروش دریافت می کنیم.
گسترش فاصله بین کانال های بالا و پایین به ما یک سوگیری نسبت به پویایی قیمت و شکل گیری یک روند می دهد. در عین حال، باند میانی می تواند به عنوان یک تأیید بیشتر برای سیگنال های ورود یا خروج، استفاده شود.
شاید متوجه شده باشید که شاخص کانال دانچیان Donchian شبیه اندیکاتور باندهای بولینگر است. در واقع، آنها به روشی مشابه استفاده می شوند. با این حال، ما باید تفاوت بین این دو را درک کنیم. شاخص دانچین بر اساس قله و کف قیمت در یک دوره زمانی مشخص است. در حالیکه اندیکاتور بولینگر باند، مبتنی بر نوسان رسم می شود.
تصویر زیر شاخص کانال دانچین و سناریوی معاملاتی کانال فارکس را به شما نشان می دهد:
معامله بر اساس کانال دانچین یا دانچیان
در بالا استراتژی کانال دانچین را مشاهده می کنید. ابتدا نمودار، اندکی آشفته به نظر می رسد. با این حال، هنگامی که فهمیدید به دنبال چه چیزی هستید، این آشفتگی اولیه از بین می رود. هنگامی که دو باند به هم نزدیک هستند، نوار یا باندهای دانچین به عنوان حمایت و مقاومت عمل می کنند. در این مرحله قیمت بین دو باند بالا و پایین میرود. ما این را یک دوره تحکیم قیمت یا شرایط رنج بازار در نظر می گیریم. شما هنوز هم میتوانید با استفاده از حرکات قیمت بین دو باند، معامله کنید. اما این بهترین کاربرد روش معاملاتی دانچین نیست.
جذاب ترین عملکرد اندیکاتور دانچین در تشخیص شکست های قوی است. این مسئله را زمانی مشاهده می کنیم که قیمت شروع به ضربه زدن به باند بالایی می کند، آن را به سمت بالا هدایت می کند یا شروع به ضربه زدن به باند پایین می کند و آن بازار رونددار صعودی چیست؟ را به سمت پایین می برد. فلش های سبز رنگ روی نمودار، زمانی را نشان می دهد که قیمت اوج های بالاتر را ایجاد می کند.
به این ترتیب، نوار بالایی دانچین نیز شروع به حرکت به سمت بالا می کند. این بدان معنی است که قیمت با شدت نسبتاً بالا در حال افزایش است و ورود مناسبی را به یک معامله خرید ایجاد میکند. سپس باندها دوباره به هم نزدیک می شوند. قیمت شروع به آزمایش باندهای بالا و پایین به عنوان مقاومت و حمایت می کند. ناگهان، پرایس اکشن شروع به ضربه زدن به باند دانچین پایینتر میکند و سطوح پایینتر (فلشهای قرمز) را ایجاد میکند. این موضوع یک فرصت فروش را در نمودار قیمت نشان می هد.
با اشاره به تصویر بالا، مکان مناسب برای ورود به معامله خرید، اولین فلش سبز روی نمودار می باشد. اینجا محلی است که نمودار، بالاتر از سطح تراکم قیمت قبلی بسته شده است و در چند دوره گذشته، بازار رونددار صعودی چیست؟ تلاش کرده کانال بالایی دانچین را به سمت بالا بشکند. معامله تا زمانی می تواند حفظ شود که قیمت باند میانی را به سمت پایین بشکند. این همان سیگنال خروج از ترید است. همانطور که می بینید، اینجا در واقع جایی است که باندها به یکدیگر نزدیک می شوند و جفت ارز شروع به حرکت رنج می کند.
برای معامله در نزول بعدی قیمت، همان منطقی را که برای مثال خرید استفاده کردیم، اعمال خواهیم کرد. مکان بهینه برای ایجاد پوزیشن فروش، اولین فلش قرمز روی نمودار است. این مورد بعد از جهش قیمت از باند بالایی و پس از بسته شدن قیمت به زیر سطح حمایت دانچین رخ می دهد.
در همین حال، این دو باند تازه از یکدیگر فاصله می گیرند و این احتمال کاهش بیشتر قیمت را به ما اعلام می کند. می بینیم که هر کف نسبت به کف قبلی، پایین تر است و باند پایین دانچیان با هر دوره بعدی کاهش می یابد. میتوانیم بر اساس این رفتار قیمتی نتیجه بگیریم که روند نزولی نسبتاً قوی است. معامله فروش در طی این دوره قیمت باید تا زمانی که نمودار باند میانی را به سمت بالا بشکند، نگهداری شود. این با آخرین کندل روی نمودار اتفاق افتاده است.
بهترین سیستم معاملاتی بر اساس کانال برای شما کدام است؟
معامل بر اساس کانال که برای جفت ارزها اعمال می شود یک روش ساده و موثر تحلیل تکنیکال است که می تواند به تریدرهای فارکس کمک کند در سمت درست بازار باقی بمانند. هر یک از سه سیستم معاملاتی کانال که در مورد آنها صحبت کردیم، نکات قوت و ضعف خود را دارند.
اگر مبتدی هستید، شاید بهتر باشد از روش معاملاتی ساده پرایس اکشن در کانال استفاده کنید. کف ها و قله های قیمت را در طول یک روند انتخاب کنید و یک کانال رسم کنید. سپس به سادگی، جهش های قیمت را در داخل کانال معامله کنید. ترجیحاً در جهت روند موجود این کار را انجام دهید. همچنین، فراموش نکنید که حرکت شکست را بدقت بررسی کنید. به هر حال، شکست کانال می تواند منجر به حرکت شدید قیمت در مدت زمان نسبتاً کوتاهی شود.
اگر بیشتر یک معامله گر محتاط هستید و همیشه می خواهید تأیید اضافی برای سیستم معاملاتی کانال خود داشته باشید، کانال رگرسیون خطی ممکن است ابزار مناسبی برای شما باشد. دو قله و دو کف را پیدا کنید و کانال رگرسیون را روی آن بکشید. سپس به دنبال جهش از سطوح بالا یا پایین و به دنبال آن یک شکست در سطح میانه باشید. برای معامله گر محافظه کار، خط میانه می تواند یک تأیید اضافی را فراهم کند. اما توجه داشته باشید که با منتظر ماندن در این تاییدیه اضافی، پتانسیل سود در معامله نیز کمتر خواهد شد.
در نهایت، اگر احساس میکنید که با تجربهتر هستید و ایده استفاده از سطح مقاومت و حمایت پیچیدهتر و پویاتر را دوست دارید، ممکن است بازار رونددار صعودی چیست؟ روش کانال دانچین یا دانچیان را دوست داشته باشید. در جستجوی موقعیت هایی باشید که قیمت یک سطح حمایت یا مقاومت اخیر را شکسته و شروع به برخورد به باند بالا یا پایین می کند. اگر دو باند در حال گسترش هستند، وارد معامله شوید. سپس اگر معامله شما به درستی اجرا شود و قیمت در جهت مورد نظر ادامه یابد، باید معامله خود را حفظ کنید تا زمانی که پرایس اکشن باند میانی را در جهت مخالف بشکند.
دیدگاه شما